••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

چرا به نظر می‎رسد ستاره‎ها رنگ‎های مختلفی دارند؟

 امشب موقع نگاه کردن به آسمان تاریک، به ستاره‌ها دقت کنید. به‌نظر شما ستاره‎ها به چه رنگ‎هایی دیده می‎شوند؟ چی؟ سفید و درخشان هستند؟ خب کمی دیگر دقت کنید! چندتا هم زرد دیدید؟ بعضی‌‏ها هم انگار نارنجی یا قرمزند؟ ستاره آبی کم‎رنگ هم پیدا کرده‎اید؟ خب خب خیلی هم عالی! اصلا نگران نباشید شما خیالاتی نشده‎اید اتفاقا چشم‎های شما دارد خیلی درست و دقیق می‎بیند.

چرا به نظر می‎رسد ستاره‎ها رنگ‎های مختلفی دارند؟

رنگ ستاره‎ها با هم فرق دارند و این یک پدیده واقعی است که ممکن است قبلا هم به آن توجه کرده باشید، ولی این تفاوت رنگ ستاره‎ها به چه چیزی مربوط می‏شود؟ چه چیزی باعث می‎شود یک ستاره رنگی نزدیک به آبی داشته باشد و دیگری زرد یا نارنجی باشد؟ رنگ ستاره‎ها به دمای آن‎ها ربط پیدا می‎کند. احتمالا توی فیلم‎ها یا آزمایش‎های مدرسه دیده‎اید که وقتی یک تکه آهن را روی آتش می‎گیرند، آهن از رنگ تیره کم‎کم به نارنجی و زرد درمی‎آید و اگر این داغ کردن برای طولانی مدت ادامه پیدا کند، رنگش سفید می‌‎شود.

چرا به نظر می‎رسد ستاره‎ها رنگ‎های مختلفی دارند؟

مشابه این اتفاق درون ستاره‎ها رخ می‌دهد. ستاره‎های مختلف عناصر متفاوتی در خود دارند، اما بیشترشان از هیدروژن، هلیوم، کربن و فلزات سنگین تشکیل شده‎اند. می‏‌دانیم که ستاره‎ها این عناصر را در واکنش‎های هسته‎ای می‎سوزانند و با انرژی تولید شده‎اش نور و گرما آزاد می‎کنند. بسته به این که چه عناصری در ستاره می‎سوزد، میزان انرژی آزادشده و حرارتی که تولید می‎شود، فرق دارد بنابراین میزان دمای ستاره بر رنگ آن هم تاثیر می‎گذارد؛ درست شبیه همان تکه آهن داغ‎شده. نکته جالب این جاست که برخلاف تصورتان زرد و نارنجی، رنگ‎های مربوط به دما‌های خیلی زیاد نیستند بلکه سفید و آبی نشان‎دهنده دمای خیلی‎خیلی زیاد در ستاره هاهستند و ستاره‎های زرد، نارنجی و قرمز، ستاره‎های به نسبت سردتر ‎ند.

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 مهر 1399برچسب:چرا به نظر می‎رسد ستاره‎ها رنگ‎های مختلفی دارند؟, ساعت 13:51 توسط آزاده یاسینی


چند جمله متفاوت و خبرساز امروز روحانی

 روحانی امروز حرف‌هایی زده که ما چند جمله‌ی خاصش را اینجا گذاشتیم، جملاتی که در فضای مجازی بازتاب داشته.

 

روحانی رییس جمهور در جلسه امروز هیات دولت:

* «برداشتن تحریم تسلیحاتی برای مردم بسیار مهم بود.»

این جمله را برخی رسانه‌های آن ور آبی با آب و تاب پوشش داده‌اند و برای برخی از مردم هم اهمیت ماجرا درک نشده.

* «اینکه چه حزبی در آمریکا پیروز می‌شود اصلا برای ما مهم نیست.»

البته این موضع چندبار تکرار شده، اما گروهی عقیده دارند که به هر حال ادامه دادن با «ترامپ« برای بخش‌هایی از ایران دشوار است.

* «همین روسیه و چین قبلاً هم دوست ما بودند امّا ناچار شدند بروند کنار صف دشمنان ما بایستند. امّا بعداً دیدیم که دوستان ما با قدرت در کنار ما ایستادند»

این جمله با توجه به همراهی‌های چند سال اخیر چین و روسیه، کمی متفاوت بود.

* «درست است که فشار اقتصادی وجود دارد، امّا موفقیت‌های سیاسی ما را در سطح دنیا باید بدانند. حتی این ممکن است مرهمی باشد بر آلام مردم

برخی از کاربران البته گمان می‌کنند، هر نوع موفقیتی تا تاثیر ملموس بر زیست مردم نداشته باشد، کارکرد «مرهم» را ندارد.

*  «ما دو دست بیشتر نداریم؛ با یک دست با تحریم و با دست دیگر با کرونا مبارزه می‌کنیم.»

توصیفی غیرواقعی نیست.

* «در این اوضاع ممکن است مواردی پیش بیاید که فرد، جناح، حزب یا رسانه ای حرفی بزند و حاشیه ایجاد کند که باید از آن بگذریم و وارد حاشیه نشویم.»

این واکنش روحانی‌ست به ماجرای استیضاح.

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 مهر 1399برچسب:چند جمله متفاوت و خبرساز امروز روحانی, ساعت 13:50 توسط آزاده یاسینی


تهران را جور دیگر باید دید!

 تهران در کنار تمام شلوغی‌هایش، زیبایی‌های منحصربه‌فرد خاص خود را دارد. این شهر خسته، در گذر زمان نظاره‌گر خاطرات تلخ و شیرین بسیاری بوده. در این مطلب با نگاهی زیباتر تهران را ببینیم.

اتوبانِ شیخ فضل الله - ورودی غربی برج میلاد. عکس از bahadorhadizadeh.

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا


پله‌ی هشتم (هفت پیکر) در خیابان ولیعصر پایین‌تر از توانیر. عکس از sahand.sobooti.

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا


خيابان طالقانى. عکس از rickavp.

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا


پاییز زیبای پارک ملت. عکس از alihoseinikhah.

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا


پارک جمشیدیه تهران. عکس از h_shiiriin.

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا


‌ مجموعه فرهنگی ورزشی انقلاب.

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا


منظره‌ی تهران از سمت پارک جنگلی لویزان. عکس از zahra_jadid.

عکس‌های دیدنی از تهران زیبا

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 مهر 1399برچسب:تهران را جور دیگر باید دید!, ساعت 10:26 توسط آزاده یاسینی


مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

 عنوان برنده اصلی رقابت عکاسی انجمن سلطنتی هواشناسی امسال به رودولف سولگان عکاس اهل اسلواکی برای ثبت تصویری از پل بروکلین در نیویورک حین بارش برف رسید. این عکس با عنوان کولاک وارد رقابت عکاسی شده بود. داوران این رقابت عکاسی، عکس کولاک را از بین ۲۶ نامزد نهایی انتخاب کردند.

تصاویری که در این رقابت عکاسی شرکت داده شدند از نقاط مختلف جهان از جمله ویتنام، اسکاتلند و بلاروس ارسال شده بودند و سوژه‌هایی همچون مه، باران، برف، طوفان و درخشش خورشید را به تصویر می‌کشند.

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰

+ نوشته شده در سه شنبه 29 مهر 1399برچسب:مسابقه عکاسی آب و هوا ۲۰۲۰, ساعت 13:37 توسط آزاده یاسینی


بارش شهابی جباری؛ آتش‌بازی بزرگ در آسمانِ ایران

  بارش شهابی جباری هر سال حدوداً در ۳۰ مهر به اوج خود می‌رسد و علاقه‌مندان می‌توانند در هر جایی از ایران که هستند با چشم غیرمسلح به تماشای آن بنشینند.

بارش شهابی جباری؛ یک آتش‌بازی بزرگ در آسمانِ ایران

اگر این روز‌ها شهابی را در آسمان دیده‌اید، احتمالاً شاهد «بارش شهابی جباری» (Orionids meteor shower) بوده‌اید. این پدیده معمولاً هر سال از حدود ۱۰ مهر تا ۱۶ آبان فعال است و تقریباً در ساعت ۲:۳۰ بامداد ۳۰ مهر به اوج خود می‌رسد. بارش شهابی، رویدادی در آسمان شب است که هنگام عبور سیاره‌ی زمین در پیمودن مدار خود از میان توده‌ای از ذرات در فضا رخ می‌دهد که «شهاب‌واره» خوانده می‌شوند.

بارش شهابی جباری چیست؟

به اختصار بارش شهابی جباری، زباله‌های فضایی شعله‌ور هستند! در واقع این بارش شهابی از بقایای دنباله‌دار هالی تشکیل شده است، ستاره‌ی دنباله‌دار معروفی که حدوداً هر ۷۵ سال یک بار در آسمان کره‌ی زمین به روشنی و با چشم غیرمسلح دیده می‌شود. قدمت این ستاره به هزاره‌ها می‌رسد و اولین بار در سال ۲۳۹ پیش از میلاد دیده شد و یک مسیر حلقه‌ای طولانی از ذرات را در دنباله‌ی خود به جا می‌گذارد.

بارش شهابی جباری؛ یک آتش‌بازی بزرگ در آسمانِ ایران

بارش شهابی جباری زمانی اتفاق می‌افتد که زمین در مدار تکه‌ای خاص از این دنباله قرار می‌گیرد. این بارش، تنها بارش شهابی مرتبط با هالی نیست و دنباله‌دار هالی منجر به وقوع بارش شهابی اتا دلوی نیز می‌شود که هر سال در فصل بهار روی می‌دهد و معمولاً در حدود روز ۱۶ اردیبهشت به اوج خود می‌رسد.

زباله‌های فضایی با سرعت باورنکردنی ۶۵ کیلومتر بر ثانیه به اتمسفر زمین برخورد می‌کنند. خوشبختانه این تکه‌های زباله در مقایسه با شهاب‌هایی که نسل دایناسور‌ها را نابود کرد، بسیار کوچک هستند. برخی از آن‌ها اندازه‌ای به کوچکی ذرات ماسه دارند؛ پس خبری از آخرالزمان نیست و این ذرات ضمن حرکت در هوا تبخیر و باعث ایجاد اثر دنباله‌داری می‌شوند، همان چیزی که همه‌ی ما می‌شناسیم، عاشق آن هستیم و با دیدنش، آرزو می‌کنیم.

پس همان طور که متوجه شدید، در این بارش شهابی هیچ ستاره‌ای حضور ندارد و فقط از زباله‌های فضایی شعله‌ور تشکیل شده که تماشای آن بسیار جذاب و دیدنی است.


کجا و چطور بارش شهابی جباری را رصد

 

کنیم؟

امکان رصد بارش شهابی جباری در همه جا وجود دارد. این پدیده به‌معنای واقعی کلمه در همه‌ی نقاط کره‌ی زمین قابل مشاهده است؛ فقط باید به فضای باز بروید.

بارش شهابی جباری؛ یک آتش‌بازی بزرگ در آسمانِ ایران

برای تماشای این بارش شهابی کافی است در آسمان به‌دنبال صورت فلکی جبار یا شکارچی بگردید. ساده‌ترین راه این است که سه ستاره‌ی روشن در یک خط کوتاه را پیدا کنید که کمربند این شکارچی هستند. سپس محدوده‌ی شمشیر او را بیابید، چراکه بخش عمده‌ای از شهاب‌ها از همان محدوده ظاهر می‌شوند. به همین راحتی! برای تماشای این پدیده‌ی زیبا به هیچ تجهیزات خاصی نیاز ندارید. در واقع کارشناسان، استفاده از دوربین شکاری یا تلسکوپ را توصیه نمی‌کنند؛ زیرا این وسایل، آسمان را بزرگ و درعینِ حال میدان دید شما را کوچک می‌کنند. به همین دلیل بهترین راه تماشای بارش شهابی جباری با چشم غیرمسلح است.


چه زمانی به تماشای بارش شهابی جباری

 

بنشینیم؟

امسال بهترین زمان برای تماشای بارش شهابی جباری، تقریباً ۳۰ مهر (۲۲ اکتبر) است. با اینکه زمان اوج بارش‌های شهابی، ماه همیشه همراهی نمی‌کند، اما امسال ماه به شکل هلالی خود نزدیک‌تر است و درنتیجه نور شهاب‌ها را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد. گفته می‌شود که بارش‌های شهابی بیش از یک شب ادامه می‌یابد. در واقع، این پدیده از ۱۰ مهر تا ۱۶ آبان اتفاق می‌افتد و علاقه‌مندان فرصت زیادی برای تماشای آن دارند.

بارش شهابی جباری؛ یک آتش‌بازی بزرگ در آسمانِ ایران

با این حال، بارش‌های شهابی در روز سه‌شنبه، ۳۰ مهر به اوج خود می‌رسد، هرچند می‌توانید شانس خود را در دوشنبه شب نیز امتحان کنید. با وجودی که این بارش‌ها همیشه غیرقابل پیش‌بینی هستند، اما شما می‌توانید بین ۱۰ تا ۲۰ شهاب را در هر ساعت ببینید. در جریان این رویداد تعداد زیادی شهاب‌واره در جو زمین می‌سوزد و هر بارش شهابی در ناحیه‌ی مشخصی از آسمان اتفاق می‌افتد. همچنین، در بامداد سه‌شنبه، خوشه باز M۴۴ جنوب ماه قرار دارد و بسیار نزدیک ماه دیده می‌شود.

+ نوشته شده در سه شنبه 29 مهر 1399برچسب:بارش شهابی جباری؛ آتش‌بازی بزرگ در آسمانِ ایران, ساعت 13:24 توسط آزاده یاسینی


مرتضی کیوان؛ تو به خاک افتادی، کمر عشق شکست

 مرتضی کیوان سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. پدرش دکان سقط ‏فروشی داشت و پدر بزرگش از شیوخ سلسله گنابادی بود که بعد‌ها از صوفیان جدا شد. سال ۱۳۱۶، سالی تعیین ‏کننده در آینده مرتضی کیوان و خانواده‌‏اش بود. در این سال دولت املاک آن‌ها را در اصفهان ضبط کرد و دو هفته بعداز این برخورد ابراهیم کیوان بر اثر شوک ناشی از این ماجرا ، درگذشت. مرگ پدر تأثیر عمیقی بر جان مرتضای ۱۶ ساله گذاشت؛ به‌طوری‌که ۶ سال بعد در دفتر خاطراتش می‏‌نویسد «هنوز خود را نمی‏‌توانستم اداره کنم که پدرم بدرود زندگانی گفت و مرا در میان این همه درد و رنج زندگی تنها و بی‏‌یاور گذاشت.»

 
مرتضی کیوان
 
با مرگ پدر، مرتضی عهده ‏دار سرپرستی خانواده شد. دبیرستان را که تمام کرد به خدمت دولت درآمد و در وزارت راه مشغول به کار شد. پس از گذراندن یک دوره تخصصی راه‏سازی به همدان منتقل شد و چند سالی را به سختی در آن‏جا سپری کرد. مرتضی از ۲۱ سالگی دلبسته آرمان‏های سیاسی چپ شد. این دلبستگی به گفته خودش از روح حساس و طغیانی او مایه می‏‌گرفت که می‏‌خواست «لجن‏زار کثیف» اجتماع را دگرگون سازد.
 
اشعار بسیاری از شاعران کلاسیک ایران را به خاطر داشت و خود نیز در قالب کلاسیک شعر می‏‌سرود. همین دلبستگی موجب شد تا در همدان به انجمن شاعران راه یابد و اشعار خود را در آن محفل بخواند. بازگشت کیوان به تهران، علاوه بر تحول در نگرش هنری و ادبی، موجب تغییراتی در دیدگاه‏های سیاسی او نیز شد. از سال ۱۳۲۶ به حزب توده گرایش پیدا کرد و در سال ۱۳۲۷ عضو این حزب شد.
 
مرتضی کیوان
 
مرتضی به حزب توده پیوست که بشر دوستی، دفاع از حقوق زحمتکشان، صلح، دوست داشتن و درست اندیشیدن را شعار خود قرار داده بود.کیوان به گفته همسرش پوری سلطانی، خود تجلی همه این چیز‌ها بود. این صفات با او زاده شده بودند.  با این همه به نظر می‌رسد که از سیاست و فرهنگ، این دومی ذهن کیوان را بیشتر به خود مشغول کرده بود و پرداختن به آن ارضای خاطر بیشتری برای او فراهم می‌آورد.
 
شاهرخ مسکوب انگیزه کیوان برای پیوستن به این حزب را «انسان‏گرایی بی‏‌دریغ و سودایی او» می‌‏داند و اینکه حزب توده تنها حزبی در آن دوره بود که «نوید آزادی و بهروزی به گروه بزرگی از مردم می‏‌داد.»  تا تیر ماه ۱۳۳۱ فعالیت کیوان در حزب توده عمدتاً به عرصه مطبوعاتی منحصر بود و در جراید علنی حزب مقاله، نقد و معرفی کتاب و... می‌‏نوشت.
 
در اواخر تیرماه ۱۳۳۱ رهبری حزب توده مرتضی کیوان را که به گفته شاهرخ مسکوب «از نظر حزبی از کادر‌های متوسط بود» به سازمان افسران حزب توده منتقل کرد که سازمانی مخفی بود و یکی از رابطان سازمان افسران با حزب توده شد. واقعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ همچون ضربه‏ای سهمگین بر نهضت ملی شدن صنعت نفت فرود آمد و کیوان و دوستان حزبیش نیز از آن ضربه در امان نماندند. در شهریور ۳۲ کیوان بازداشت و به جزیره خارک تبعید شد. اعضای سازمان افسران اجازه ندادند دوران تبعید کیوان طولانی شود؛ در ۲۱ دی ۳۲ کیوان را به همراه ۳۰ تبعیدی دیگر به تهران بازگرداندند و در ۲۷  دی «طبق تصمیم کمیسیون مأمور رسیدگی به پرونده آنان» آزاد شدند و مرتضی فعالیتش را در سازمان افسران از سرگرفت.   
 
مرتضی کیوان
 
در آن بحبوحه بگیر و ببند حکومت نظامی پس از ۲۸ مرداد، سه تن از رفقا را در خانه خود پنهان ساخته بود. گمان بردند و هجوم آوردند. آن سه تن گریختند، ولی پناه دهندگان، کیوان و همسرش دستگیر شدند. هنوز سه ماه از ازدواج آن‌ها نگذشته بود. کم‌تر از دو ماه پس از دستگیری او را در بیست و هفتم مهر ماه سال ۱۳۳۳ در برابر جوخه آتش قرار دادند.
 
مرتضی کیوان از نخستین ویراستاران به معنی امروزی بود؛ اما هیچ‌کدام از این‌ها سبب شهرت او نیست، بلکه آنچه نام او را جاودان کرده است توانایی شگفتش در دوستیابی و شناخت و پرورش استعداد‌های ادبی و هنری بود. کیوان با وجود عمر کوتاهش، یک‌تنه مانند بنگاه استعدادیابی ظاهر شد و در شناخته شدن و پر و بال دادن طیف وسیعی از اهالی قلم نقش بسزایی ایفا کرد.
 
مرتضی کیوان
از راست هوشنگ ابتهاج٬ سیاوش کسرایی٬ نیما یوشیج٬ احمد شاملو و مرتضی کیوان
 
محمدعلی اسلامی نُدوشن، ایرج افشار، احمد جزایری، نجف دریابندری، سیاوش کسرایی، محمدجعفر محجوب، شاهرخ مسکوب و هوشنگ ابتهاج با همه تفاوت‌های شخصیتی و فکری‌شان بخش زیادی از موفقیت‌های خود را مدیون کیوان می‌دانند.
 
کیوان از نسلی بود که به گفته اسلامی نُدوشن «وجه مشترکش، نوطلبی و رو به آینده داشتن بود.» دوره‌‏ای که همه فکر می‏‌کردند ایران رو به تغییر است و می‏‌خواستند در این تغییر حضور داشته باشند. 
 
احمد شاملو، شاعری که کمتر از تاثیر کسی بر خود سخن گفته است، می‌گوید با کیوان برحسب تصادف آشنا شده، ولی از همان اولین روز آشنایی انگار صد سال بوده که یکدیگر را می‌شناسند: "من از او بسیار چیز‌ها آموختم. مرتضی برای من واقعا یک انسان نمونه بود. یک انسان فوق العاده. "
 
نجف دریابندری نیز مبهوت نیروی کشف استعداد‌های جوان در کیوان است. خود یکی از این استعداد‌ها بوده است: "من آن روز‌ها جوان شهرستانی خام و گمنامی بودم و حتی خودم چندان چیزی در جبین خود نمی‌دیدم. کیوان بود که دست مرا گرفت و راهی که بعد از او طی کردم پیش پایم گذاشت. نه این که هرگز یک کلمه درباره کارم و آینده ام به من چیزی گفته باشد. او فقط مرا جدی گرفت و با من طوری رفتار کرد که انگار من هم برای خودم یک کسی هستم. "
 
مرتضی کیوان
 
بعد از اعدام کیوان دوستان نویسنده و شاعرش وظیفه خود می‏‌دانستند که یاد و نام او را گرامی دارند و درباره او شعر‌ها و مقالات زیادی نوشتند. از جمله شاملو که دو شعر درباره او دارد: «سال شک / سال روز‌های دراز و استقامت‏های کم / سالی که غرور گدایی می‏‌کرد / سال پست / سال درد / سال اشک پوری / سال خون مرتضی» و در شعر دیگری هم می‏‌گوید: «به یاد آر / عموهایت را می‌‏گویم/ از مرتضی سخن می‏‌گویم.» 
 
ابتهاج هم در وصف او سروده: «ما از نژاد آتش بودیم / همزاد آفتاب بلند، اما / با سرنوشت تیره خاکستر / عمری میان کوره بیداد سوختیم / او، چون شراره رفت / من با شکیبِ خاکستر ماندم / کیوان ستاره شد / تا برفراز این شبِ غمناک / امیدِ روشنی را / با ما نگاه دارد / کیوان ستاره شد / تا شب گرفتگان / راهِ سپید را بشناسند..   
 
روایت آیدا از واپسین جملات احمد شاملو هم سخت تکان دهنده است؛ «شاملو سه روز بود که نخوابیده بود و درد شدید داشت. بهش گفتم: احمد یه خرده چشمات رو هم بذار شاید خوابت ببره. شاملو گفت: نه! این طوری بهتر می‌بینمش. زلال می‌بینمش. گفتم: کی رو؟ گفت: مرتضی کیوان رو؛ و بعد رفت تو اغما و دیگه حرف نزد. این آخرین حرف شاملو بود.»
 
مرتضی، هرگز فرصت نوشتن آثار مهم خود را نیافته است. شاید این بدان معناست که کلمات از نام او جا مانده اند. از او حتی گوری نمانده که پوری شصت و یک سال پس از وداع جاودانه با دوست و رفیقش در آن آرام بگیرد. ابدیت، مخدوش است. با این حال، هستی و نیستی تاریخمند او در آنچه ننوشته، در غیاب نوشتن، ادامه یافته است.
 
منابع: روزنامه اعتماد، سازندگی
+ نوشته شده در دو شنبه 28 مهر 1399برچسب:مرتضی کیوان,تو به خاک افتادی، کمر عشق شکست,هوشنگ ابتهاج,سایه,سیاوش کسرایی,نیما یوشیج,احمد شاملو, ساعت 15:7 توسط آزاده یاسینی


مکان‌های رمزآلود و ممنوعه در جهان!

 کسانی که اهل سفر هستند همیشه دوست دارند تمامی مناطقی که در کره زمین هست را ببینند. افرادی که مشتاق سفر هستند تمایل دارند از اماکن تاریخی و دیدنی گرفته تا مقاصد گردشگری عجیب و غریب را تماشا کنند.

اما مکان‌های جذاب دیگری نیز در کره زمین هستند که خارج از دسترس ما قرار دارند. تعدادی از آن‌ها به طور کلی حضور توریست را ممنوع کرده‌اند، بازدید بعضی از آن‌ها توسط دولت‌ها ممنوع شده و برخی دیگر به دلیل موقعیت دوری که دارند غیرقابل دسترس اند.

حالا که نمی‌توانید این مکان هارا به صورت حضوری ببینید با استفاده از تکنولوژی توانایی آن را دارید که این مکان‌ها را به صورت مجازی ببینید.

در اینجا چند مکان عجیب را به شما معرفی می‌کنیم:

بایگانی‌های سری واتیکان

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

سفر به واتیکان می‌تواند یکی از هیجان انگیز‌ترین سفر‌های شما باشد. هنر‌های نمادین، معماری‌های باشکوه بسیار دیدنی هستند؛ اما برای کسی که به تاریخ و جامعه شناسی علاقه دارد، این سفر شروع نشده باید تمام شود. چون هیچ وقت نمی‌تواند به بایگانی‌های سری واتیکان دسترسی پیدا کند. این مکان یکی از قدیمی‌ترین کتابخانه‌های جهان و محل نگهداری کتاب‌های تاریخی است که افراد کمی اجازه دسترسی به این مکان را دارند؛ اما می‌توانید کنجکاوی خود درباره این مکان را با بازدید مجازی برطرف کنید.


باغ بوهیمین

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

این مکان در کالیفرنیا واقع شده و در حدود ۲۷۰۰ هکتار مساحت دارد. این مکان توسط یک باشگاه خصوصی از سانفرانسیسکو به نام بوهیمین اداره می‌شود. تابستان هر سال، این باشگاه کمپ‌های هفتگی را برای قدرتمند‌ترین مردان جهان، از سیاستمدار‌ها تا موسیقیدان‌ها برگزار می‌کند. این مکان که به شدت تحت محافظت است در سال ۱۸۷۲ توسط گروهی از موزیسین ها، بازیگران و سیاستمدار‌ها تاسیس شد.


غار لاکسو

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

غار لاکسو که در جنوب غربی فرانسه واقع شده در حدود ۲۰ هزار سال قدمت دارد. نگاره‌های زیادی در این غار وجود دارد که برای قدمت و اندازه خود مشهور هستند. این نقاشی‌ها تصاویری عظیم از حیوانات که بومی آن منطقه بوده اند را به تصویر کشیده است. این مکان در سال ۱۹۶۳ به روی عموم باز شد و هر روز توسط ۱۵۰۰ نفر مورد بازدید قرار می‌گرفت. بعد از آنکه کربن دی اکسید ناشی از تنفس بازدیدکنندگان به این آثار آسیب زد، این مکان تعطیل شد. اکنون تنها می‌شود این مکان را به صورت مجازی دید.


مژگوریه

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

مژگوریه شهری است که در کشور روسیه و در جمهوری باشقیرستان واقع شده. این شهر ورود هر بازدید کننده‌ای حتی روسیه ای‌ها را نیز ممنوع کرده است. شایعات می‌گویند که اهالی این شهر روی پروژه‌ای مخفی در اطراف «کوه یامانتاو» کار می‌کنند.


خزانه جهانی بذر سوالبارد

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

اگر دنیا رو به نابودی رود، باید به کجا برویم؟ پاسخ این سوال در خزانه جهانی بذر سوالبارد پنهان شده است. این مکان در دریای شمال و در یکی از جزایر کشور نروژ واقع شده و بیش از ۲۵۰ میلیون غلات در این مکان نگهداری می‌شود. این مکان ساخته شده تا درصورتی که زمین رو به نابودی رفت از این غلات محافظت شود. این مکان می‌تواند یکی از عجیب‌ترین نقاط روی زمین برای شما باشد.


جزیره مار‌ها

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

در جزیره‌ای در نزدیکی خلیج سائوپائولو که به جزیره مار مشهور است، بیشتر از ۴ هزار مار زندگی می‌کند. حضور در این مکان توسط نیرو دریایی بزریل ممنوع شده است. این جزیره ۱۱۰ هکتاری محل زندگی یکی از زهر آلود‌ترین مار‌های جهان است که گفته می‌شود با سم خود گوشت انسان را آب می‌کند. فقط محققان و تیم‌های تحقیقاتی اجازه ورود به این مکان را دارند.


سرتسی

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

این جزیره آتشفشانی که در جنوب ایسلند واقع شده از دید تمام جهان به دور است. هیچکس به این جزیره زیبا که در سال ۱۹۶۳ به وسیله فوران آتشفشان تشکیل شد، دسترسی ندارد. از زمان به وجود آمدنش تنها گروهی از دانشمند‌ها پا به این جزیره گذاشته اند. جزیره‌ای که می‌توان رابطه گیاهان و حیوانات بدون دخالت انسان را مشاهده کرد.


جزیره سنتینل شمالی

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

این جزیره که از جزایر آندامان و نیکوبار است و در خلیج بنگال واقع شده، محل زندگی یکی از خطرناک‌ترین قبایل جهان است. تخمین زده شده که جمعیت این مکان ۵۰ الی ۴۰۰ نفر هستند که هیچگاه با تمدن مدرن در ارتباط نبوده اند و گفته می‌شود ۶۰ هزار سال از تمدن فعلی عقب هستند. هرکسی که تلاش کرده به این مکان برود به وسیله تیر کمان و سنگ کشته می‌شود.


منطقه ۵۱

۱۰ مکان ممنوعه که تنها از گوگل مپ می‌توانید آن‌ها را ببینید!

این منطقه سری برای مراکز مخفی نظامی آمریکاست که در ۸۳ مایلی شمال ایالات نوادا قرار دارد. گفته می‌شود این مکان سطحی همانند ماه دارد. این مکان برای توسعه هواپیما‌ها و سیستم تسلیحاتی توسط ارتش ایالات متحده استفاده می‌شود. این منطقه مرتب مورد بررسی قرار می‌گیرد تا از نفوذ هر گونه عامل خارجی جلوگیری شود. اگرچه نمی‌توان پیاده و حضوری به این مکان رفت، اما به صورت مجازی شانس دیدن این مکان را دارید.


مطالب مذهبی

 ۱۰ حدیث گرانبها در باب عشق(زمینی)

۱

الإمامُ عليٌّ عليه السلام :الهِجرانُ عُقوبَةُ العِشقِ .
امام على عليه السلام : هجران، كيفر عشق است
۲
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :العِشقُ مِن غَيرِ ريبَةٍ كَفّارَةٌ لِلذُّنوبِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : عشقِ پاك ، كفّاره گناهان است .

۳
عنه عليه السلام :كَم مِن صَبابَةٍ اُكتُسِبَت مِن لَحظَةٍ .
امام على عليه السلام : چه عشق هايى كه از يك نگاه ، حاصل شد!
۴
الإمام علي عليه السلام :رُبَّ صَبابَةٍ غُرِسَت مِن لَحظَةٍ .
امام على عليه السلام : چه بسيار عشق هايى كه از يك نگاه ، بذر آن كاشته شد!

۵
رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :حُبُّكَ للشَّيْء يُعْمي و يُصِمُّ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : عشق تو به چيزى، كور و كرت مى كند.
۶
الإمامُ الرِّضا عليه السلام :الحُبُّ داعي المَكارِهِ.
امام رضا عليه السلام : عشق و محبّت، مايه گرفتاريهاست.

۷
رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :مَن عَشِقَ فعَفَّ ثُمَّ ماتَ ، ماتَ شَهيدا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه عاشق شود و خود را پاك نگه دارد و با اين حال بميرد، شهيد مرده است.
۸
.عنه عليه السلام :إنَّ المَودَّةَ يُعَبِّرُ عنها اللِّسانُ ، و عنِ المَحبَّةِ العَيْنانِ .
امام على عليه السلام : دوستى را زبان ابراز مى كند، و عشق و محبّت از چشمها پيداست.

۹
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :لا تَستَشيروا أهلَ العِشقِ فَلَيسَ لَهُم رَأيٌ ، وإنَّ قُلوبَهُم مُحتَرِقَةٌ ، وفِكَرَهُم مُتَواصِلَةٌ ، وعُقولَهُم سالِبَةٌ.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از عشق پيشگان ، مشورت نخواهيد ؛ چراكه آنان ، رأيى ندارند و دل هايشان سوزان و فكرشان جاى ديگر است و خردهايشان از آنان گرفته شده است .
۱۰
عنه عليه السلام :عَينُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَن مَعايِبِ المَحبوبِ ، واُذُنُهُ صَمّاءُ عَن قُبحِ مَساويهِ .
امام على عليه السلام : ديده عاشق ، از ديدن عيب هاى معشوق ، كور است و گوش او ، از شنيدن زشتىِ معايبش ، كَر .

 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 27 مهر 1399برچسب:سخن,گرانبها,حدیث,روایت,پیامبر,امام علی,امام رضا علیه السلام,حضرت محمد,مطالب مذهبی, ساعت 14:33 توسط آزاده یاسینی


تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها (۲)

 تست دقت و توجه و حل معما و پازل‌های جور واجور یک روش عالی برای ورزش دادن ذهن است، زیرا ذهن ما دقیقاً مانند هر عضله دیگر بدن نیاز به تحریک مداوم دارد.

امروز در این مطلب یک چالش جدید برای آن‌هایی داریم که ادعا می‌کنند مثل یک کاراگاه نکته سنج و تیزبین هستند.

در این چالش، ما یک سری کاملاً جدید از تصاویر را برای شما به ارمغان آوردیم که به شما کمک می‌کند چشم خود را تیزتر کرده و به جزئیات بیشتر توجه کنید. این چالش حاوی جزئیات پنهانی است که شما باید آن‌ها را پیدا کنید. اما مراقب باشید. همه چیز آن قدر‌ها هم آسان نیست.

تصویر اول: آیا می‌توانید گربه وحشی را در حال شکار گوزن ببینید؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


تصویر دوم: کلاغ کجا مخفی شده است؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


تصویر سوم: اسب کجاست؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


تصویر چهارم: آیا می‌توانید پیپ مرد را پیدا کنید؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


تصویر پنجم: مردی که رابینسون قبلاً او را فرایدی صدا می‌کرد کجا مخفی شده است؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


تصویر ششم: آیا می‌توانید زنگ را پیدا کنید؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


تصویر هفتم: شمشیر گلادیاتور کجاست؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


پاسخ ۱

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


پاسخ ۲

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


پاسخ ۳

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


پاسخ ۴

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


پاسخ ۵

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


پاسخ ۶

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)


پاسخ ۷

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها(2)

+ نوشته شده در یک شنبه 27 مهر 1399برچسب:تست دقت و توجه برای ریزبین ها,سرگرمی,هوش,بینایی,چشم, ساعت 14:20 توسط آزاده یاسینی


آیا سیاره دیگری بهتر از زمین برای زندگی وجود دارد؟

 در تلاش برای جستجوی یک یا چند سیاره بهتر از زمین محققان لیستی از اجرام آسمانی را جمع‌آوری کرده‌اند که شرایط شگفت‌انگیزی دارند؛ در ادامه با ما همراه باشید.

آیا چیزی به اسم سیاره بهتر از زمین می‌تواند وجود داشته باشد؟ ما انسان‌ها و تمامی موجودات زنده ساکن این سیاره روی زمین به دنیا آمده، رشد کرده‌ایم و در طول ۳.۵ میلیارد سال تکامل حیات زمینی، دقیقا متناسب با شرایط موجود خود را روی این جرم آسمانی تطابق داده‌ایم. با این تفاسیر دانشمندان به تازگی لیستی را از سیاره‌هایی مناسب‌تر از زمین منتشر کرده‌اند.

آیا سیاره دیگری بهتر از زمین برای زندگی وجود دارد؟

وقتی صحبت از بهترین مکان برای زندگی به میان می‌آید، تقریبا تمامی موجودات زنده دارای عقل و شعور زمین را انتخاب می‌کنند؛ در حال حاضر این جرم آسمانی تنها میزبان شناخته شده حیات در کل کیهان بوده و موجودات زنده نه تنها روی آن شکل گرفته‌اند، بلکه در چند میلیارد سال گذشته هم به زندگی خود ادامه داده‌اند.

این در حالی بود که یک تحقیق جدید، ۲۴ سیاره خارج از منظومه شمسی را فهرست کرده که احتمالا شرایط زندگی بهتری نسبت به زمین دارند؛ سرپرست این پژوهش، محقق دیرک شولز (Dirk Schulze) از دانشگاه ایالتی واشینگتن آمریکا، می‌گوید که برخی سیاره‌های فراخورشیدی به دور ستاره‌هایی در گردش هستند که از خورشید ما شرایط مناسب‌تری را فراهم می‌کنند.


به دنبال سیاره بهتر از زمین

سیاره فراخورشیدی به هر جرم آسمانی خارج از منظومه شمسی اطلاق می‌شود که مشخصات سیاره بودن را داشته و در عین حال، شرایطی نسبتا مشابه زمین دارد. در تحقیق تیم شولز سیاره بهتر از زمین با نام «ابر زیست پذیر» (superhabitable) مشخص شده‌اند و به صورت کلی می‌توان گفت که یک سیاره ابر زیست پذیر کمی از زمین بزرگ‌تر، گرم‌تر، مرطوب‌تر و مسن‌تر است.

آیا سیاره دیگری بهتر از زمین برای زندگی وجود دارد؟

محققان دانشگاه واشینگتن می‌گویند که این سیاره‌ها توانایی بهتری برای میزبانی حیات دارند چرا که دوره گردش آن‌ها در اطراف ستاره‌های میزبان کوتاه‌تر بوده و عمر این ستاره‌ها هم بیشتر از خورشید است. حیات در چنین شرایطی بهتر تکامل پیدا می‌کند و در مدت زمان بیشتری هم روی سیاره بهتر از زمین باقی می‌ماند. با این وجود جالب‌ترین نکته در مورد تحقیق اخیر این بوده که تمامی ۲۴ سیاره فهرست شده در فاصله‌ای کمتر از ۱۰۰ سال نوری از زمین قرار گرفته‌اند.

یکی از مهم‌ترین اهداف تیم شولز در پژوهش اخیر پیدا کردن بهترین سیاره‌ها برای آنالیز و بررسی است؛ به زودی آژانس فضایی آمریکا تلسکوپ فضایی فوق پیشرفته جیمز وب (James Webb Space Telescope) را به آسمان می‌فرستد و محققانی مانند شولز هم قصد دارند تا لیستی از بهترین مکان‌ها برای رصد را در فهرست انتظار جیمز وب قرار دهند.


بقای نسل بشر در کیهان

شولز می‌گوید که نسل بعدی تجهیزات رصد فضایی از جمله تلسکوپ جیمز وب بحث اکتشافات کیهانی را به سطح جدیدی می‌برند و بسیار مهم است که در کمترین زمان ممکن، جالب‌توجه‌ترین اهداف برای بررسی توسط این تجهیزات را مشخص کنید.

آیا سیاره دیگری بهتر از زمین برای زندگی وجود دارد؟

محققان قصد دارند تا اهدافی را انتخاب کنند که شامل مناسب‌ترین شرایط برای میزبانی از حیات هستند؛ از طرف دیگر محققان هشدار می‌دهند که نباید در تلاش برای یافتن یک جرم آسمانی شبیه به زمین، از احتمال کشف سیاره بهتر از زمین غافل شویم. سیاره‌ای که شرایطی مناسب‌تر از محل زندگی کنونی ما دارد و حتی شاید موجودات فضایی همین حالا هم روی آن مشغول زندگی و تکامل هستند.

در میان بهترین ستاره‌های ممکن برای میزبانی یک سیاره بهتر از زمین می‌توان به ستاره‌های نوع K اشاره کرد که عمر مفیدی بین ۲۰ تا ۷۰ میلیارد سال دارند. چنین اجرامی در دسته کوتوله‌ها قرار می‌گیرند و به نسبت خورشید، خنک‌تر، کم‌جنب و جوش‌تر، کوچک‌تر و کم‌نورتر هستند. به علاوه برخورداری از طول عمر بالا به سیاره‌های اطراف این ستاره‌ها فرصت می‌دهد تا در مدت زمان طولانی‌تری به دور میزبان خود گردش کرده و به وضعیت تکامل‌یافته‌تری برسند.

این در حالی بوده که عمر ستاره منظومه شمسی بسیار کمتر از عمر ستاره‌های نوع K بوده و پیش‌بینی شده که تا چند میلیارد سال دیگر خورشید با رسیدن به مراحل انتهایی عمر خود، امکان زندگی روی زمین را از بین می‌برد. این موضوع بشر را در شرایطی قرار می‌دهد تا بهترین تلاش خود را برای یافتن خانه‌ای دیگر به کار بگیرد و همان‌طور که از عمر خورشید پیداست، ما تنها چند میلیارد سال برای رسیدن به چنین هدفی وقت خواهیم داشت.

+ نوشته شده در یک شنبه 27 مهر 1399برچسب:آیا سیاره دیگری بهتر از زمین برای زندگی وجود دارد؟, ساعت 14:19 توسط آزاده یاسینی


چند اختلاف پیدا می‌کنید؟

  شما چند تفاوت بین این دو تصویر مشابه می‌توانید پیدا کنید؟

با این تمرین می‌توانید آلزایمر را از خود دور کنید. این بازی همچنین ورزشی برای ذهن شماست تا در کار‌های روزمره تمرکز بیشتری داشته باشید. لذت این بازی زمانی بیشتر می‌شود که آن را در کنار خانواده و با مشارکت آن‌ها انجام دهید.

چند اختلاف پیدا می‌کنید؟

پاسخ معما:

چند اختلاف پیدا می‌کنید؟

+ نوشته شده در شنبه 26 مهر 1399برچسب:چند اختلاف پیدا می‌کنید,سرگرمی,هوش,بینایی,چشم, ساعت 13:47 توسط آزاده یاسینی


داستان یک موزیک؛ ای ایران، ای مرز پرگهر

 «ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای، من آهنم/ جان من فدای خاک پای میهنم». صدای غلامحسین بنان در شب ۲۷ مهر ۱۳۲۳ در دبستان نظامی در چهارراه استانبول مانند قلب دکتر حسین گل‌گلاب و روح‌الله خالقی رهبر ارکستر و شاید همه کسانی که آنجا بودند، می‌لرزید؛ وقتی این دو بیت را در بالاترین گام خود ادا می‌کرد.

 
من آهنم
 
صدایش می‌لرزید مثل وقتی که دکتر حسین گل گلاب یک‌ماه و نیم قبلش با آن حال آشفته درِ دفتر روح‌الله خالقی در خیابان هدایت را باز کرد و بغضش با این دو بیت ترکید؛ بغض سرزمینی که ۳ سال بود در اشغال سربازان متفق بود.
 
آن شب برنامه‌های دیگری هم اجرا شد، اما آنچه از شب موسیقی ترانه‌های محلی و ملی باقی ماند اجرای ماندگار سرود «ای ایران» بود؛ سرودی که  از مثلث خالقی، گل‌گلاب و بنان متولد شد.
 
اگر بخواهیم در میان تمام تصنیف‌های تاریخ موسیقی ایران تنها یک اثر را به‌عنوان ملی‌ترین اثر ایران بدانیم بی‌تردید آن یک تصنیف‌ای ایران خواهد بود؛ تصنیفی که به روایتی در یک روز دلتنگ شهریور ۱۳۲۳ در مسیر خیابان سعدی تا خیابان هدایت از سر چهارراه سیدعلی خلق شد.
 
تصنیفی که هنوز هم بعد از ۷۶ سال به احترام نامش هر ایرانی را در هر جای دنیا از جای بلند می‌کند و بدون اینکه کسی بخواهد، نوای ملی ایرانیان شده است. اما شاید بخشی از این ماندگاری به خاطر داستانی باشد که منسوب است که باعث شکل‌گیری آن شده.
 
برخی از نزدیکان دکتر حسین گل‌گلاب و روح‌الله خالقی داستان این تصنیف را از آن روزی می‌دانند که دکتر حسین گل‌گلاب قرار بود به دیدار دوستش روح‌الله خالقی در دفترش برود که در آن زمان در خیابان سعدی، خیابان هدایت قرار داشت.
 
من آهنم
 
در راه همینطور که دکتر شاعر گیاه‌شناس و استاد دانشگاه از سر چهارراه استانبول به سمت خیابان هدایت در مسیر خیابان سعدی می‌رفت که دید سربازی آمریکایی در حال کتک زدن مغازه‌داری است که در چهارراه سیدعلی کاسبی‌می‌کرد. البته برخی از منابع این درگیری را بین سربازی آمریکایی یا هندی و سربازان ایرانی می‌دانند؛ اما چند منبع اعتقاد دارند که کسی که کتک می‌خورد صاحب مغازه‌ای بود که جنسی را که سرباز آمریکایی می‌خواست نداشت. آن  سرباز خارجی همینطور که مرد ایرانی را زیر لگد خود گرفته بود به زبان خودش به او فحش می‌داد.
 
دکتر گل‌گلاب معنی فحش‌های او را می‌فهمید، اما مانند بقیه مردم کاری از دستش برنمی‌آمد. سربازی از ارتش فاتحان ایران بود و عملا اداره کشور  را به‌دست داشتند ایستاد و کتک خوردن مرد را نظاره کرد. مسیر کوتاهی که برای رسیدن به دفتر خالقی بود را نفهمید چطور طی کرد. اما وقتی به دفتر خالقی رسید بغضش ترکید و واقعه را برای خالقی تعریف کرد و گفت چند بیتی به ذهنم آمده است و می‌خواهم آن‌ها را برای روح تحقیر شده مردم ایران بگویم. خالقی کاغذی مقابلش گذاشت و گفت هر چه بگویی من با آهنگ خواهم ساخت.
 
من آهنم
 
حسین گل‌گلاب بعد‌ها در مصاحبه‌ای هرچند به انگیزه‌اش برای خلق این سرود اشاره نمی‌کند، اما گفته بود: «در سال۱۹۴۴، در شرایطی که چکمه‌های نیرو‌های اشغالگر هر وطن‌پرستی را می‌لرزاند، من ایده این شعر به ذهنم رسید. سپس پروفسور خالقی موسیقی آن را نوشت و در برابر همه مقاومت‌های سیاسی، این ترانه راه خود را به دل و روح مردم پیدا کرد». گل‌گلاب روی کاغذ می‌نویسد: «ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنم/ جان من فدای خاک پای میهنم».
 
او خیلی زود کاغذ مرتبی را به دست روح‌الله خالقی داد. او در آواز دشتی این سرود را تنظیم کرد و به ارکستر داد تا تمرین کند و برای برنامه شب ترانه‌های محلی و موسیقی ملی که اداره موسیقی به پیشنهاد کلنل وزیری برگزار می‌شد اجرا شود. سرود‌ای ایران با آنکه خیلی سریع و کاملا در فضایی هیجانی سروده شد، اما ویژگی‌هایی دارد که کمتر در تصنیف‌های ملی وجود دارد.
 
منابع مختلفی این نظر را تأیید کرده‌اند که «تک‌تک واژه‌های به کار‌رفته در سرود، فارسی است و در هیچ‌یک از ابیات آن کلمه‌ای معرب یا غیرفارسی وجود ندارد. سراسر هر سه بند سرود، سرشار از واژه‌های خوش‌تراش فارسی است؛ زبان پاکیزه‌ای که هیچ واژه بیگانه‌ای در آن راه پیدا نکرده است، و با این همه هیچ واژه‌ای نیز در آن مهجور و ناشناخته نیست و دریافت متن را دشوار نمی‌سازد.
 
دومین ویژگی سرود‌ای ایران در بافت و ساختار شعر آن است، به‌گونه‌ای که تمامی گروه‌های سنی، از کودک تا بزرگسال می‌توانند آن را اجرا کنند. همین ویژگی سبب شده این سرود در تمامی مراکز آموزشی و حتی کودکستان‌ها قابلیت اجرا داشته باشد؛ و بالاخره سومین ویژگی‌ای که برای این سرود قائل شده‌اند، فراگیری این سرود به لحاظ امکانات اجرایی است که به هر گروه یا فرد امکان می‌دهد تا بدون ساز و آلات و ادوات موسیقی نیز بتوانند آن را اجرا کنند.
 
آهنگ این سرود که در آواز دشتی خلق شده، از ساخته‌های ماندگار روح‌الله خالقی است. ملودی اصلی و پایه‌ای کار، از برخی نغمه‌های موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردار است، گرفته شده است».   او برای خواندن این شعر انتخاب‌های زیادی داشت، کر نخستین گزینه بود، اما غلامحسین بنان و ارکستر مدرسه نظام بهترین انتخاب بودند. نوشته‌اند که یحیی معتمدالدوله هم انتخاب شده بود و این تصنیف را خوانده بود.
 
من آهنم
 
اما بنان برای خواندن آن آماده شد. موسیقی در کمترین زمان آماده شد و در شب بیست و هفتم مهر‌ماه در دانشکده افسری طی ۲ شب در خلال شب ترانه‌های محلی و موسیقی ملی در دبستان نظامی اجرا شد. این شب که به گزارش روزنامه اطلاعات بیست و هفتم مهر‌ماه با حضور جمعی از رجال شناخته شده در ساعت هفت بعد از ظهر برگزار شد ابتدا آقای عاشورپور یکی از آهنگ‌های محلی تالشی را خواند و بعد از آن ترانه «بلبل مست» که کلنل وزیری براساس تصنیفی از حسین گل‌گلاب ساخته بود توسط عبدالعلی وزیری اجرا شد.
 
اجرای پیانوی جواد معروفی و آهنگ کردی از برنامه‌های دیگر این شب بود. در بخش دوم برنامه کلنل علینقی وزیری روی سن رفت و با اشاره به استقبال مردم از ترانه‌های محلی از روند جمع‌آوری آن‌ها گفت. اما شاید مهم‌ترین حرف وزیری بعد از اشاره به مشکلات زیادی که مدرسه موسیقی داشت آنجایی بود که گفت: «در تجربیات ۲۰ سال معلمی چه بسا قریحه‌های  توانا دیده‌ام که خود را به‌دست پیشامد سپرده و از هنری که آنان را مشغول و سرافراز و سعادتمند می‌کرد کناره گرفتند و با یک زندگی عادی و با یک فکر پر از یاس و تیرگی به‌سر می‌بردند در حالی که در بر ابر آن‌ها کسانی بودند که با آنکه در جریان زندگی بار‌ها شکست خورده بودند باز به ابتکار و کوشش پرداخته و دست از کار نکشیده و از هر شکستی تجربه‌ای اندوخته و باز به‌کار پرداختند».
 
من آهنم
 
بعد از این حرف‌ها بود که خودش قطعه‌ای در دستگاه اصفهان نواخت و بعد نوبت بخش دوم برنامه رسید که پایانش اجرای آهنگ‌ای ایران بود که در ساعت ۱۰ شب اجرا شد و با استقبال حضار روبه‌رو شد؛ استقبالی که باعث شد این اجرا دوباره نواخته شود؛ اجرایی که از شب ۲۷ مهر ۱۳۲۳ تا امروز در تاریخ ایران جریان دارد.
+ نوشته شده در شنبه 26 مهر 1399برچسب:داستان یک موزیک؛ ای ایران، ای مرز پرگهر,حسین گل گلاب,شاعر,روح الله خالقی,آهنگساز,غلامحسین بنان,خواننده, ساعت 13:45 توسط آزاده یاسینی


با رقبای عشقی مسافرت نروید، عاقبت ندارد

 چند شخصیت که با یکدیگر دوست هستند یا نسبت فامیلی دارند، به سفری کوتاه می‌روند. این سفر بهانه‌ای می‌شود برای شناخت بیشتر شخصیت‌ها، رو شدن ابعاد پنهان و وجهه دیگر هریک از آن‌ها و برملا شدن رازها. این ایده، در بعضی از فیلم‌ها دستمایه روایت قصه‌ای پرماجرا می‌شود و سفر برای فیلم ساز، فرصت خوبی است که تغییر و تحولات شخصیت‌های قصه و آن چه درون آن‌ها می‌گذرد را پیش چشم مخاطب به نمایش بگذارد.

«لتیان» آخرین نمونه فیلم‌هایی است که سفر پرماجرای چند شخصیت به نقطه خاصی را روایت می‌کند. پیش از «لتیان» نیز، «جهان با من برقص» و «درباره الی» چنین داستانی را روایت کرده‌اند.

درباره الی

فیلم «درباره الی» به کارگردانی اصغر فرهادی، سال ۸۷ ساخته و سال ۸۸ روی پرده سینما‌ها اکران شد. این فیلم داستان چند زوج را روایت می‌کرد که همراه دوستان خود به شمال کشور سفر می‌کنند. یکی از شخصیت‌ها به نام «سپیده» با قصد و نیت قبلی مربی مهد کودک دخترش «الی» را همراه خود به این سفر می‌آورد تا او را با یکی از دوستان‌شان یعنی «احمد» آشنا کند و این آشنایی باعث شود آن‌ها با یکدیگر ازدواج کنند، اما با ناپدید شدن «الی» اوضاع بهم می‌ریزد و پیدا شدن سروکله نامزد «الی» وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند.

سفر با رقبای عشقی!

اصغر فرهادی در این فیلم با یک قصه منسجم، به خوبی ناپدید شدن «الی» را با ماجرا‌های بعدی که در قصه اتفاق می‌افتد، پیوند زده و تاثیر رفتار هرکدام از شخصیت‌ها را بر دیگری نشان داده است. درگیری شخصیت‌ها با یکدیگر بر سر نداشتن شناخت کافی درباره «الی»، دروغ‌هایی که هرکدام از شخصیت‌ها برای رهایی خود می‌گویند، عذاب وجدان و حس خیانت، چالش‌ها و اتفاقات جذابی را در فیلم به وجود می‌آورد.

در واقع این سفر باعث می‌شود موقعیتی پیش بیاید که هرکدام از شخصیت‌ها آن روی دیگرشان را که پنهان مانده، خوب یا بد نمایان کنند، در موقعیت سخت قضاوت قرار بگیرند و راز «الی» فاش شود. فیلم «درباره الی» نمونه بسیار خوبی از فیلم‌هایی است که قصه یک سفر دوستانه پرحادثه را روایت می‌کند.


جهان با من برقص

فیلم «جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت نیز که اکران آن به تازگی به پایان رسید، درباره داستان سفر چند زوج به شمال است. آن‌ها قصد دارند دورهم جمع شوند تا تولد دوست‌شان «جهان» را که مبتلا به سرطان است و چیزی تا پایان عمرش نمانده، جشن بگیرند. شخصیت محوری فیلم «جهان» است که به بهانه اتفاقات این سفر، دخترش را بهتر می‌شناسد، قدر روز‌های باقی‌مانده از زندگی‌اش را بیشتر می‌داند و تلنگر می‌خورد، اما هرکدام از شخصیت‌های داستان نیز قصه مربوط به خودشان را دارند.

سفر با رقبای عشقی!

در این فیلم نیز مانند «درباره الی» شخصی خارج از جمع چند نفره‌ای که از ابتدای فیلم دیدیم، به آن‌ها اضافه و ورود او باعث به وجود آمدن مشکلاتی می‌شود. در «جهان با من برقص» نیز آن شخص با یکی از شخصیت ها، گذشته و رابطه عاشقانه‌ای داشته است. حضور آن زن علت اختلاف دو شخصیت داستان یعنی «فرخ» و «احسان» را روشن می‌کند و در درگیری‌هایی که بین آن‌ها اتفاق می‌افتد، راز‌های پنهانی درباره آن دو فاش می‌شود.

البته همان طور که گفتیم ماجرای کینه «احسان» از «فرخ» بابت موضوعی عشقی، موضوع اصلی قصه نیست، اما کاملا در فیلم نقشی پررنگ دارد و از ابتدا تا انتهای فیلم مخاطب را درگیر می‌کند. سروش صحت در این فیلم موفق می‌شود تاثیر و کارکرد سفر را در قصه به مخاطب نشان بدهد. مقصد سفر نیز مانند «درباره الی» شمال کشور است.


لتیان

فیلم «لتیان» اولین ساخته علی تیموری است که این روز‌ها به صورت آنلاین در حال نمایش است. دو زوج که یکی از آن‌ها در آستانه ازدواج هستند، به ویلای دوست خود در نزدیکی سد لتیان می‌روند و برخلاف دو فیلم دیگر مقصد شمال نیست. مشکلات آن‌ها از همان ابتدای این سفر کوتاه آغاز می‌شود. در این فیلم نیز مانند «درباره الی»، یکی از شخصیت‌ها به نام «یاسی»، مرد جوانی را که با «سلما» بی‌ارتباط نیست بدون مشورت با او که در آستانه ازدواج با آقازاده ثروتمندی است، به سفر دعوت می‌کند.

سفر با رقبای عشقی!

«یاسی» نیز مانند «سپیده» در «درباره الی» با قصد قبلی و انگیزه مشابهی دست به این کار می‌زند. در «لتیان» نیز مانند دو فیلم قبلی، اضافه شدن این فرد یعنی «مانی» به جمع باعث می‌شود مشکلاتی بین این شش دوست پیش بیاید، اختلاف‌هایی به وجود بیاید و راز «سلما» فاش شود. یکی دیگر از شباهت‌های «لتیان» با دو فیلم دیگر این است که شخص تازه‌وارد رابطه عاشقانه‌ای با «سلما» داشته.

برخلاف «درباره الی» و «جهان با من برقص»، ایده اصلی «لتیان» به یک قصه جذاب و پرماجرا تبدیل نشده و هیچ کدام از اتفاقات مانند سفر یا هم‌زیستی شخصیت‌ها باعث نمی‌شود مخاطب به خوبی با شخصیت‌ها آشنا شود و پیشینه آن‌ها را بداند. جذابیت تماشای فیلم و خود سفر این است که مخاطب در جریان اتفاقات داستان با شخصیت‌ها و انگیزه‌هایشان ارتباط برقرار کند نه این که چیزی که فیلم باید نمایش دهد را از زبان شخصیت‌ها بشنود.

+ نوشته شده در جمعه 25 مهر 1399برچسب:با رقبای عشقی مسافرت نروید، عاقبت ندارد, ساعت 11:36 توسط آزاده یاسینی


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)

 در اینجا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

بازار تهران، سال هزاروسیصدوهفتادو دو

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


کافه شوکا در مرکز خرید گاندی. هجده‌سال قبل. سال هشتادویک

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


کودکان یک خانواده متمول در تهران. زیر عکس نوشته شده: «مردادهزارسیصدوچهارده در طهران منزل خیابان شیخ‌هادی از مسعود و کتایون و پروین انداخته شد» منبع عکس سایت دنیای زنان قاجار است.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


اصفهان در ابتدای دهه چهل. عکس از سورنسن کلارنس

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


باغ‌وحش تهران. سال هفتاد و دو

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


اسکناس‌های صد و دویست تومانی که در سال هفتادوچهار اسکناس درشت رایج بود. عکس از کاوه کاظمی

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


نانوایی در تهرانِ دهه هفتاد

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


اولین فروشگاه کوروش در سال چهل و نه بر اساس الگوی فروشگاه‌های انگلیسی مارکس اند اسپنسر در خیابان پهلوی/ ولیعصر تاسیس شد.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


جایگاه فروش بنزین در اطراف اصفهان. عکس حدود پنجاه و هشت سال پیش برداشته شده.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)


عکس‌های دیوید دوران عکاس انگلیسی از سیلاب در خیابان‌های بوشهر در سال پنجاه و پنج.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۵)

منابع: صفحه اینستاگرام علی ملیحی و علیرضا محمودی

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مهر 1399برچسب:سیاه و سفی,تصاویر,بکر,ایرانِ قدیم, ساعت 14:29 توسط آزاده یاسینی


معماری منحصربه‌فرد خانه‌های چوبی در سیبری

 شهر تومسک مرکز استان تومسک در جنوب غربی سیبری روسیه قرار داد که خانه‌های چوبی از ویژگی‌های بارز این شهر محسوب می‌شود.

تومسک یکی از قدیمی‌ترین شهر‌های سیبری است که در سال ۱۶۰۴ تاسیس شده است. هنگام ورود به این شهر معمای منحصربفرد خانه‌های چوبی بیشتر از همه نظر‌ها را به خود جلب می‌کند. با این حال بسیاری از این خانه‌ها از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و نیاز به مرمت و بازسازی دارند. عکس‌های زیبایی از این خانه‌ها را در ادامه‌ی مطلب ببینید.

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

معماری منحصربفرد خانه‌های چوبی در سیبری

+ نوشته شده در چهار شنبه 23 مهر 1399برچسب:معماری منحصربه‌فرد خانه‌های چوبی در سیبری, ساعت 13:56 توسط آزاده یاسینی


بهترین‌های سینمای آلمان؛ موقر و عمیق

 بهترین‌های سینمای آلمان را اینجا آورده‌ایم، اگر از کلیشه‌های سینمای کشورهایی، چون آمریکا خسته شده‌اید، این مطلب به کارتان خواهد آمد.

 
آخرین خنده/ Der letzte Mann
 
این فیلم با حال و هوای اکسپرسیونیست یکی از بهترین آثار سینمای صامت آلمان و «مورنائو» است. پیرمرد دربان هتل، که عاشق شغلش است و به آن افتخار می‌کند، بعد از اینکه از سوی مدیر هتل به دلیلی واهی اخراج و به کار تمیز کردن دستشویی هتل گمارده می‌شود.
 
بهترین‌های سینما آلمان
 
نما‌های دیدنی و سکانس‌های رویایی فیلم به قدری گویا هستند که لزومی به استفاده از میان نوشته حس نمی‌شود.

ام / M

 
این فیلم یکی از بحث برانگیزترین و نوآورانه‌ترین آثار سینما از «فریتز لانگ» است. داستان فیلم سینمایی «ام» درباره فعالیت یک جنایتکار روانی است که دختربچه‌ها را می‌دزدد و می‌کشد. پلیس برای به دست آوردن سرنخی از قاتل تمامی گروه‌های خلافکار شهر را تحت فشار قرار می‌دهد و تدابیر امنیتی ویژه‌ای اتخاذ می‌کند، اما...
 
بهترین‌های سینما آلمان
 
«ام» بیانیه‌ای اجتماعی درباره‌ی عدالت، مجازات اعدام و نقش تبهکاران در جامعه است.

فرشته آبی / Der blaue Engel‎

 
«فرشته آبی» اولین فیلم ناطق سینمای آلمان است که با معرفی «مارلنه دیتریش» به جهان مشهور شد. داستان فیلم روایت پروفسور ایمانوئل رات، معلم متشخص و محجوب، عاشق لولا خواننده می‌شود و کارش را رها می‌کند..
 
بهترین‌های سینما آلمان
 
این فیلم فناناپذیر« جوزف فون اشترنبرگ» تصویری نافذ و تکان‌دهنده از سقوط یک شهروند محترم است. فضای خاص فیلم محصول مهارت چشم گیر فیلمساز در به کارگیری تکنیک‌های نورپردازی است.

سلاطین جاده / Im Lauf der Zeit

 
«ویم وندرس»، سردمدار موج نوی سینمای آلمان  است. فوگلر با یک کامیون حمل لوازم خانه در مناطق مرزی بین آلمان غربی و شرقی در حرکت است. او از وسیله‌ی نقلیه اش به عنوان یک کارگاه سیار برای تعمیر پروژکتور سالن‌های سینمای شهر‌های کوچک استفاده می‌کند.
 
بهترین‌های سینما آلمان
 
 «سلاطین جاده» آخرین و پرهزینه‌ترین فیلم در سه‌گانه جاده‌ای «وندرس» پس از «آلیس در شهرها» و «حرکت اشتباه» بود. «ویم وندرس» از نفوذ فرهنگی آمریکا در آلمان پس از جنگ آگاه است و این امر در فیلم هایش نمایان است. «سلاطین جاده» یکی از آثار پیچیده و حاوی ظرایف کمدی است.

ازدواج ماریا براون/Die Ehe der Maria Braun
 
این فیلم پرفروش‌ترین و تندترین فیلم «فاسبیندر» در بازار‌های جهانی است.داستان درباره زنی به نام ماریا براون است که در جامعه پساجنگ آلمان زندگی کرده و همسرش در جریان جنگ کشته شده است. فیلم‌های «فاسبیندر» آلمان سرد و تاریک را به نمایش می‌گذارد.
 
بهترین‌های سینما آلمان
 
اثری بسیار تماشایی و خوش ساخت درباره‌ی زنی تسخیر ناپذیر و اثرگذارترین فیلم در نقد جامعه آلمان دهه‌ی ۱۹۵۰ است. 

آگیره، خشم خداوند/ Aguirre, the Wrath of God
 
«ورنر هرتزوگ» یکی از مهم‌ترین چهره‌های سینمای آلمان پس از سال ۱۹۷۰ است که این فیلم او خلاقانه‌ترین و زیباترین اثر اوست. فیلم در ظاهر اقتباسی از داستان شخصیت تاریخی، آگیره، به نظر می‌رسد، اما در حقیقت کارگردان خود آن را خلق می‌کند. 
 
بهترین‌های سینما آلمان
 
 از جمله موفق‌ترین فیلم‌های «ورنر هرتزوگ» است که با بازی «کلاوس کینسکی» در کوهستان‌های آند در پرو فیلم برداری شد و  اولین قسمت از چند فیلمی است که درباره‌ی قهرمان دچار وسواس فکری ساخت.

زندگی دیگران/ Das Leben der Anderen 

 
فیلم «زندگی دیگران» به کارگردانی «دونرسمارک» که در سال ۲۰۰۶ جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را از آن خود کرد. گرد ویسلر،کاپیتان رژیم آلمان شرقی است که باید در زندگی دیگران جاسوسی کند. «اولریش موهه» بازیگر نقش اول این فیلم با نام گرد ویسلر چندی پس از بازی در این فیلم در سال ۲۰۰۷ براثر سرطان معده درگذشت.
 
بهترین‌های سینما آلمان
 
فضای خفقان زده و وهم آلود حاکم بر آلمان شرقی هم در قاب بندی‌های تصویر و هم در سایه روشن‌ها و رنگ به خوبی خود را نشان می‌دهند تا تماشاگر به خوبی ترس از حاکمیت را دریابد.
+ نوشته شده در چهار شنبه 23 مهر 1399برچسب:بهترین‌های سینمای آلمان؛ موقر و عمیق, ساعت 13:55 توسط آزاده یاسینی


آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

 سه روز پیش، حساب توئیتر سفارت ایتالیا در ایران خبر داد که یک سرآشپز ایرانی به نام «هومن سلطانی» در مسابقات قهرمانی آشپزی جهان، تحت عنوان «cuochi d'Italia» به معنی سرآشپزان ایتالیا، نفر اول شده است. سلطانی، آشپز ساکن ایتالیا، پنج مرحله این مسابقه را با قدرت بالای دستپخت اش و بدون مساوی کردن هیچ رقابتی، پشت سر می‌گذارد و در نهایت در مرحله فینال با تصمیم جسورانه‌اش یعنی پختن آبگوشت، مقام اول را به خودش اختصاص می‌دهد.

این اتفاق جالب، باعث شد به ترکیب همیشه برنده آبگوشت، فکر کنیم؛ غذایی که همیشه پای ثابت سفره ایرانی بوده گرچه حالا مدتی است به دلایل مختلفی کم پیدا شده و جایش را به غذا‌های دیگری داده است، اما انگار بیرون از ایران، هنوز هم می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد و پشت رقبای خوشمزه دیگرش را به خاک بمالد! در پرونده امروز زندگی سلام، درباره مسابقه قهرمانی آشپزی جهان و آقای سرآشپز با شما حرف خواهیم زد و کلی راجع به آبگوشت و آداب میل کردن آن که اصول و قواعد خاص خودش را دارد و بعضی اوقات، حواس‌مان به آن نیست صحبت می‌کنیم. با ما باشید.

آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

در مسابقه سرآشپزان ایتالیا چه گذشت؟

گزارشی از سومین دوره یک رقابت پرهیجان و خوشمزه که به قهرمانی آبگوشت ختم شد.

مسابقه سرآشپزان ایتالیا یک برنامه تلویزیونی است که از سال ۲۰۱۷ پخش می‌شود و برای ساعتی، مخاطبان زیادی را پای تلویزیون این کشور می‌کشاند. در دوره اول این مسابقات که سه سال پیش برگزار شد، آشپزی از سنگال، برنده این رقابت‌ها شد و جایزه سری دوم را یک ژاپنی از آن خود کرد. امسال این مسابقه با شرکت‌کنندگانی از آرژانتین، روسیه، تونس، اکوادور، مراکش و ... برگزار شد و رقابت‌هایش بسیار نفس‌گیرتر نسبت به دو دوره قبلی بود.

در وب‏سایت شبکه تلویزیونی TV۸ که میزبان این مسابقه است، گزارشی از روند آن را می‌خوانید: «سومین دوره Cuochi d'Italia مسابقات قهرمانی جهان با یک فینال واقعا غافلگیر کننده به پایان می‌رسد که طعم‌های سرزمین‌های دور را با هم مقایسه می‌کند. دو نامزد نهایی، «هومن سلطانی» به نمایندگی از ایران و «آندرس سرانو» برای اکوادور، غذا‌های سنتی کشور خود را روی میز می‌آورند. در اولین مرحله، ظرفی که شرکت کننده ایرانی ارائه کرده است، دیده می‌شود؛ مزه سنتی که شامل مجموعه‌ای از سبزیجات، سس‌ها و ماست و در سه فنجان مختلف ارائه شده است. رقیب اکوادوری با یک سوپ گوشت و سبزیجات بسیار خوشمزه، «سانکوچو» حریفش را به چالش می‌کشد.

به نظر می‌رسد بشقاب آندرس که در سراسر فرهنگ آشپزی آمریکای جنوبی گسترده شده است، حاوی رنگ‌های تابستان سرزمین اش باشد. دور دوم نماینده ایران با آبگوشت، یک خورشت غنی از گوشت و حبوبات، حاضر می‌شود و شرکت کننده اکوادور با یک غذای گرم به نام «لانگوستا». پس از یک چالش هیجان‌انگیز در آشپزخانه، داوران سرانجام برنده را تعیین کردند. این دو رقیب با هدف مشترک نمایندگی کشورشان و کسب عنوان بهترین آشپز، بیشترین تلاش خود را کردند. در پایان و طبق اعلام نظر داوران، هومن سلطانی قهرمان سومین دوره Cuochi d'Italia مسابقات قهرمانی جهان شد. باید به او بابت این افتخار و دستپخت خوشمزه‌اش تبریک گفت». امیدواریم این گزارش را با لحنی شبیه به گزارشگران فوتبال خوانده باشید؛ به هرحال وقتی پای آبگوشت درمیان باشد، میزان هیجان چیزی از فوتبال کم ندارد.

هومن سلطانی کیست؟

آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

آشنایی با سرآشپز ایرانی که در سومین دوره از مسابقات قهرمانی آشپزی جهان، نفر اول شد.

اما بخوانید درباره سرآشپز برنده. سلطانی که صاحب یک رستوران ایرانی در ایتالیاست در صفحه اینستاگرامش، خودش را این طوری معرفی می‌کند: «من عاشق کارم هستم و آشپزی با روحم بازی می‌کند. شعارم این است که من با دستانم آشپزی نمی‌کنم بلکه با قلبم این کار را انجام می‌دهم. هر غذایی را که برای مهمانانم می‌برم، بخشی از روحم در آن است. من ۱۵ سال است که به حرفه طراحی غذا «food design» مشغولم. از حدود هشت سال پیش به همراه همسرم، مشخصا در زمینه فرهنگ خوراکی‌ها کار می‌کنیم.

ما در این مدت روی غذا‌های بومی ایران تحقیقات زیادی انجام دادیم و تلاش کردیم چاشنی‌های از یادرفته را دوباره به بشقاب‌های ایرانی برگردانیم. همچنین سعی کردیم درکنار ارائه بشقاب‌های زیبایی از غذای ایرانی، جلوه‌ای از فرهنگ‌مان را هم نمایش بدهیم. در این مسابقه هم تلاشم در همین زمینه بود و به نظر می‌رسد موفق بودم، چون یکی از داوران که آشپز معروفی در دنیاست، گفت که تو ما را به یک سفر خیلی قشنگ به ایران بردی». راستی برای تهیه این پرونده دوست داشتیم با این آشپز عزیز صحبت کنیم که پیام‌های ما را سین کرد، اما گویا فرصت پاسخ پیدا نکرد.

طعم متفاوت آبگوشت در گوشه و کنار کشور

درباره انواع شیوه‌های طبخ آبگوشت در شهر‌های مختلف ایران که گاهی تفاوت‌های عجیب و غریبی با هم دارند
پایه آبگوشت و نحوه و مدت زمان طبخ آن کمابیش در همه شهر‌ها یکسان است، اما این غذا در هر منطقه‌ای بنا به اقلیم و مواد اولیه دردسترس، جزئیات متفاوت و رنگ و بوی منحصر به فردی پیدا می‌کند. در ادامه با چند آبگوشت محلی آشنا می‌شوید. عنوان شهر‌ها جلوی هر غذا به این معنی نیست که این آبگوشت‌ها فقط مختص یک منطقه هستند.

آبگوشت باغی - کرمانشاه

آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

آبگوشت باغی در کرمانشاه با انواع میوه‌ها تهیه می‌شود. اسم «باغی» هم از آن جا می‌آید که در گذشته این غذا را بیشتر باغدار‌ها که میوه‌های اضافی داشتند، طبخ می‌کرده‌اند. میوه‌های مورد استفاده در این آبگوشت می‌تواند ترکیبی از زردآلو، گیلاس، آلبالو، سیب، هلو، آلو، کیوی و ... باشد. میوه‌ها را به صورت درسته و کامل توی دیگ می‌ریزند. بعد از پخته شدن، آن‌ها را از آبگوشت درمی‌آورند در ظرف جدا با گوشت‌کوب می‌کوبند. بعد هسته و پوست میوه‌ها را جدا و ترکیب به دست آمده را صاف می‌کنند و درنهایت به آبگوشت اضافه می‌کنند.


آبگوشت قنبید - قم

آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

آبگوشت قنبید یا قنبیت از غذا‌های بومی و سنتی استان قم است و سابقه بسیار طولانی دارد. قدیمی‌ترین سندی که یافته و در آن به این غذا اشاره شده، مربوط به دوره قاجار است. اسم غذا در واقع «قُمنَبیت» به‌معنای نبات قم است. از آن جایی که آب استان قم شور بوده است، مردم برای خوش‌طعم کردن آبگوشت و از بین بردن املاح مضر آب به آن کلم قمری (قنبیت) اضافه می‌کرده‌اند. این کلم که با نام کلم سنگی می‌شناسیم و به کلم قمی هم معروف است، در غذا‌های دیگر این منطقه هم استفاده می‌شود. به جز کلم، مواد اولیه آبگوشت قم همان گوشت و نخود و سیب‌زمینی است.


آبگوشت دوغ دار - لرستان

آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

آبگوشت دوغ‌دار که در لهجه اراکی و گویش لری به آن «دوگوله دودار» می‌گویند از غذا‌های سنتی استان لرستان است. مواد اولیه پایه، گوشت و نخود و لوبیاست، ولی سیب‌زمینی ندارد. درعوض در آن بادمجان سرخ کرده یا چغندر سفید می‌ریزند و به‌جای رب یا گوجه فرنگی هم ازکشکِ ساییده شده استفاده می‌کنند. این غذا در واقع ترکیبی است از آبگوشت و اشکنه کشک که با نعناع داغ و گل زرده سرو می‌شود و نوشیدنی همراهش شربت زعفران است.


آبگوشت قرمه‌سبزی - همدان

آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

آبگوشت و قرمه‌سبزی از پرطرفدارترین غذا‌های ایرانی‌ها هستند و همدانی‌ها با ترکیب این دو غذا، آبگوشت قرمه می‌پزند. گوشت گوسفند، لوبیا و سیب زمینی، اشتراکات این غذا با آبگوشت معمولی‏ است و آن‌چه متفاوتش می‌کند، سبزی قرمه است که به همراه لیموعمانی ظاهر این غذا را بیشتر به قرمه‌سبزی شبیه می‌کند. در مرحله آخر پخت، تخم مرغ هم اضافه می‌شود. همدانی‌ها این آبگوشت را با ماست می‌خورند. در همدان، آبگوشت دیگری هم با فلفل سبز و زیره پخته می‌شود که به آن آبگوشت فلفل می‌گویند.


آبگوشت متنجنه - کرمان

آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

در کرمان، آبگوشت با همان ظاهرِ معمولی، ولی با طعم ترش و شیرین طبخ می‌شود. طعم متفاوت این غذا به دلیل استفاده از برگه زردآلو، به و مغز گردوست. آبگوشت متنجنه، غذای رسمی کرمانی‌ها برای نذری در ایام عزاداری است و به همین دلیل به آبگوشت امام حسینی هم معروف است. از آن جایی که دستور پخت آبگوشت‌ها انعطاف پذیری زیادی دارد، بعضی‌ها به این غذا برنج هم اضافه می‌کنند.


ذوق و هویت ایرانی در آبگوشت

آبگوشت بخشی از هویت کشورمان محسوب می‌شود که ظرفیت‌های مردم‌شناسانه زیادی دارد.

سید سورنا ساداتی: آبگوشت غذای سنتی ما ایرانی‌ها، بخشی از فرهنگ و هویت اجتماعی ماست. چرا؟ ترشی، ماست، سبزی تازه، نان سنگک، یک ظرف برای ترید، یک ظرف برای گوشت کوبیده، تازه خود دیزی سنگی هم هست، کدام غذایی این‌قدر دورچین دارد؟ کدام غذایی این‌قدر مقدمه و موخره دارد؟ طبخ طولانی، صرف ترید و تازه شروع کوبیدن گوشت و سیب‌زمینی و حبوبات، یک غذا که تک نفره طبخ نمی‌شود، تک‌نفره خوردنش هم لطفی ندارد. غذا‌ها در طول زمان با کلی کم و زیاد، با کلی خلاقیت تبدیل به چیزی شده‌اند که امروز هستند؛ یک دستور طبخ که در گذر سالیان بازتابی شده از رفتار، باور و حتی اقتصاد جامعه.

آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا

حالا آبگوشت با مزه رویایی و اشتراک شگفت‌انگیز بین قومیت‌ها و استان‌های کشور می‌تواند هویت بخش باشد. آبگوشت اگر زبان باز کند برای خودش گفتنی‌ها دارد، از خوشمزگی، آداب طبخ، آداب خوردن و خواص، اصولاً تمام غذا‌ها زبان دارند و بیشتر از آن‌که از خودشان بگویند از زمانه مردم می‌گویند. روزگاری اگر آبگوشت محبوب‌تر بوده دلایلی داشته و امروز اگر در دسترس یا محبوب نیست دلایلی. مردم‌شناسان هویت یک جامعه را به‌عنوان آدم‌هایی که گردهم آمده اند و باگذر زمان هنجار‌های مشترک دارند با چند شناسه مثل خوراک، پوشاک و زبان می‌سنجند. برای همین است که آبگوشت هم هویت‌ساز است و هم گویای خیلی چیزها.

طبخ ساده، اما با زمان طولانی این غذا نشان‌دهنده صبر و حوصله و اولویت‌داشتن اصالت طعم و خاصیت در فرهنگ قدیم کشورمان بوده است. آبگوشت گویای وجوه دیگری از فرهنگ ایرانی هم است. برای خانواده‌های پرجمعیت کشور که از قضا مهمان نواز هم بودند آبگوشت یک گزینه مهم بوده. بستر مشارکت مادر در فعالیت‌هایی مثل کشاورزی را فراهم می‌کرده. غذا را صبح روی چراغ بگذار و به‌کار‌ها برس. بعد هم اگر مهمانی از راه رسید به آب غذا اضافه کن. غذایی که خواص زیادی دارد و ضمن طعم ویژه اش می‌شود با آن شکم خیلی‌ها را سیر کرد.

ذوق ایرانی را هم می‌شود در آبگوشت دید، این‌که چیدمان سفره‌ای که آبگوشت در آن صرف می‌شود باید کامل باشد. این‌که حتی دیزی سفالی یا سنگی غذا باید طرح و نقش داشته باشد. حتی این‌که آبگوشت چیزی شبیه دوفیلم با یک بلیت است. غیر از دورچین متنوع که هیچ‌وقت از آن سیر نمی‌شویم خود غذا یک غذا نیست، ترید یک طعم و حس دارد و گوشت‌کوبیده‌اش یک دنیای دیگر است. کدام غذا را سراغ دارید که در دل خودش تنوع این‌چنینی داشته باشد؟ همین است که آبگوشت در عزا و عروسی ایرانی‌ها حضوری پررنگ داشته حتی غذای اصلی عقیقه فرزندان بوده است. با آبگوشت می‌شود لحظه را حس کرد.

آبگوشت غذایی نیست که بتوان آن‌را سریع خورد. باید از هر لقمه لذت برد. بخش دیگر کارکرد آبگوشت این است که غذای روز‌های تعطیل محسوب می‌شود. وقتی که همه خانواده دور هم هستند. آبگوشت را مثل ساندویچ نباید تنهایی و در اتاق یا پشت میز خورد. باید سر سفره باشی. باید آدابش را رعایت کنی و چه آدابی مهم‌تر از این‌که کنار خانواده باشی. راستی اگر در این گرانی‌ها، آبگوشت درست کردید یک فیلم هم از مرحوم علی حاتمی بگذارید و تماشا کنید.

+ نوشته شده در سه شنبه 22 مهر 1399برچسب:آبگوشت، قهرمان لیگ غذای ایتالیا, ساعت 21:41 توسط آزاده یاسینی


فکر کنید تا آلزایمر نگیرید!

 شما چند تفاوت بین این دو تصویر مشابه از حافظیه شیراز را پیدا می‌کنید؟

با این تمرین می‌توانید آلزایمر را از خود دور کنید. این بازی همچنین ورزشی برای ذهن شماست تا در کار‌های روزمره تمرکز بیشتری داشته باشید.

لذت این بازی زمانی بیشتر می‌شود که آن را در کنار خانواده و با مشارکت آن‌ها انجام دهید.

اختلاف تصاویر

پاسخ معما

اختلاف تصاویر

+ نوشته شده در سه شنبه 22 مهر 1399برچسب:فکر کنید تا آلزایمر نگیرید!, ساعت 14:1 توسط آزاده یاسینی


تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها

 تست دقت و توجه و حل معما و پازل‌های جور واجور یک روش عالی برای ورزش دادن ذهن است، زیرا ذهن ما دقیقاً مانند هر عضله دیگر بدن نیاز به تحریک مداوم دارد.

امروز در این مطلب یک چالش جدید برای آن‌هایی داریم که ادعا می‌کنند مثل یک کاراگاه نکته سنج و تیزبین هستند.

در این چالش، ما یک سری کاملاً جدید از تصاویر را برای شما به ارمغان آوردیم که به شما کمک می‌کند چشم خود را تیزتر کرده و به جزئیات بیشتر توجه کنید. این چالش حاوی جزئیات پنهانی است که شما باید آن‌ها را پیدا کنید. اما مراقب باشید. همه چیز آن قدر‌ها هم آسان نیست.

تصویر اول: به این آقا کمک کنید تا چراغ خود را پیدا کند.

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


تصویر دوم: بطری کجاست؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


تصویر سوم: گربه کجا مخفی شده است؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


تصویر چهارم: آیا می‌توانید ۴ چهره مخفی را پیدا کنید؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


تصویر پنجم: آیا می‌توانید چهره پنهان را پیدا کنید؟

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


پاسخ ۱

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


پاسخ ۲

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


پاسخ ۳

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


پاسخ ۴

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها


پاسخ ۵

تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها

+ نوشته شده در یک شنبه 20 مهر 1399برچسب:تست دقت و توجه برای ریزبین‌ها, ساعت 14:13 توسط آزاده یاسینی


بهترین فیلم‌های کارگردانان مشهور جهان (۲)

 این یک رسم عادی و رایج در هنر سینما است که کارگردانان نامدار و برجسته در یک مقطع زمانی خاص از زندگی هنری‌شان به هیچ روی نمی‌توانند فیلم‌هایی بد و معمولی بسازند و همه‌چیز را به طلایی‌ترین شکل ممکن سپری می‌کنند و مثلاً در یک دوره ۱۰ ساله هرچه می‌سازند، مثل یک شمش طلا سودساز است و به طور پیاپی سه چهار فیلم با ارزش تولید می‌کنند که هم بشدت می‌فروشند و هم نظر منتقدان را جلب می‌کنند.

این کارگردانان معمولاً در پی آن دوران طلایی نزول می‌کنند و فیلم‌های بعدی‌شان رنگ و بوی آن عصر طلایی را ندارد، ولی با ضربات کارساز وارده‌شان در همان دوران اوج به نقطه‌ای از حرفه خود می‌رسند که کمتر سینماگر دیگری به آن نائل می‌شود و معمولاً آرزوی آن را به گور می‌برد.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)


با این اوصاف نباید تصور کرد که همگان می‌توانند مانند کلینت ایست وود بهترین کار‌های خود را پس از ۷۰ ساله شدن و طی ۲۰ سال بعداز عبور از این حد و مرز ویژه عرضه کنند یا به سان وودی الن به مدت ۵۰ سال فیلم‌هایی را اکران کنند که تقریباً همگی در یک سطح و با یک تم هستند و اغلب با کسانی مواجه هستیم که پس‌از شروع متوسط چند کار خوب می‌سازند و سپس نزول می‌کنند یا در دو سه فیلم اول‌شان هرچه ضربه اساسی دارند، وارد می‌کنند و در اکثر کار‌های بعدی‌شان چیز فوق‌العاده‌ای را ارائه نمی‌کنند.

البته داریم کسانی را هم که متحمل شکست در گیشه نمی‌شوند و معمولاً در زمینه مخارج ساخت و میزان فروش مساوی می‌کنند، اما به عنوان مردانی بزرگ در اذهان ماندگار نمی‌شوند. مسائل فوق به ما می‌گوید نحوه کار و بیلان فعالیت نامدارانی که در این صفحه پیش‌روی‌تان قرار می‌گیرد، تا چه حد منطقی و قابل فهم و نرمال است، زیرا هر یک نام و اعتباری بزرگ داشته‌اند و پس از چند سال کار خوب، شاهکار‌های خود را عرضه کرده و سال‌های بعدی را با فیلم‌های خوب، اما نه چندان درخشان سپری کرده‌اند، اما همان عصر طلایی‌شان خیره‌کننده و بخشی درخشان از تاریخ سینما بوده است و می‌توان به آن بالید.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

اگر هم نام و اوصاف مارتین اسکورسیسی در این جمع نمی‌آید، به‌این سبب است که پس‌از سال ۱۹۷۳ کمتر مقطع غیرطلایی را می‌توان در کار و فیلم‌های او یافت و در صورت انتخاب و اضافه کردن وی به این فهرست مجبور بودیم لیستی حداقل ۳۰ فیلمی را از وی رو می‌کردیم و ۹۰ درصد دوران حیات او را پوشش می‌دادیم که به‌کاری عبث و نوشته‌ای پایان‌ناپذیر تبدیل می‌شد و او بواقع بهترین سینماگر در قید حیات جهان است.

جیمز کامرون


«ترمیناتور یک» ۱۹۸۴، «بیگانه ۲» ۱۹۸۶، «ژرفنا» ۱۹۸۹،

«ترمیناتور ۲» ۱۹۹۱، «دروغ‌های حقیقی» ۱۹۹۴ و

«تایتانیک» ۱۹۹۷

این کارگردان نخبه کانادایی بخوبی توانسته است ژانر علمی- تخیلی را به لطف اندیشه‌های متفاوت و مدرن‌گرای خود از فیلم‌های فضایی و بالنسبه سطحی‌تری مثل فرانچیز «جنگ ستارگان» تفکیک کند و به این گونه داستان‌ها و آثار هنری عمق فزون‌تری را ارزانی دارد و محصول این رویکرد و مهارت فیلم‌هایی، چون «ژرفنا» و «ترمیناتور ۲» هستند که مدرن‌ترین تصویرپردازی‌های سینمایی را به وسیله‌ای مؤثر برای غنی‌تر کردن سناریو‌ها و داستان‌های نسبتاً عادی و کوتاه او تبدیل کرده‌اند.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

شکی نیست که فناوری‌های فوق‌العاده موسوم به CGI سبب شده فیلم‌های کامرون چه در سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۷ و چه در سال‌های پس از «آواتار یک» (۲۰۰۹) به درجات غیرقابل باوری از غنا و اثرگذاری برسند و او را به سلطان گیشه‌ها و فن و شگفت آوری تبدیل کنند و تبدیل شدن «آواتار» به پرفروش‌ترین فیلم تمامی تاریخ سینما در سال عرضه‌اش و یدک کشیدن این عنوان تا سال ۲۰۱۹ که قسمت چهارم «اونجرز» این مقام را از آواتار ستاند، سند روشن دیگری در این خصوص است.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

کامرون همیشه مورد این انتقاد قرار گرفته که به جای تدوین و ارائه قصه‌ها و فیلم‌های داستان محور و دارای مضامین بزرگ و تاریخی و واقعی کوشیده است با فن بالا و جلوه‌های بصری تماشاگران را میخکوب و آن‌ها را از لمس ضعف‌های قصه‌گویی خود باز دارد، ولی حتی با قبول این فرضیه باید اعتراف کرد «آواتار‌های ۲ و ۳» که او تصویربرداری آن‌ها را کامل کرده و آواتار‌های ۴ و ۵ که وی مشغول تهیه وتدوین آن‌ها است و جملگی در سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۶ به نمایش در می‌آیند، حد نهایت اعجاز تصویری هستند و چنانچه کرونا و امثال آن اجازه دهند، یک بار دیگر رکورد‌های فروش تاریخ سینما را خواهند شکست.


استیون اسپیلبرگ


«آرواره‌ها» ۱۹۷۵، «برخورد نزدیک از نوع سوم» ۱۹۷۷،

«مهاجمان معبد گمشده» ۱۹۸۱، «ای. تی» ۱۹۸۲،

«ایندیانا جونز و برج سرنوشت» ۱۹۸۴ و «رنگ ارغوانی»

۱۹۸۵

اینکه چگونه می‌توان این همه فیلم خوب را در یک مقطع زمانی ۱۰ ساله ساخت و پس‌از آن هم قسمت سوم «ایندیانا جونز» (۱۹۸۹)، «هوک» (۱۹۹۱) و دوگانه «ژوراسیک پارک» (۱۹۹۳ و ۱۹۹۷) را عرضه کرد، سؤالی است که فقط آدمی در حد و اندازه‌های اسپیلبرگ می‌تواند به آن پاسخ دهد.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

شاید یکی از شروع‌کنندگان و عوامل اولیه ترسیم بلاک باستر‌ها دست کم در اعصار مدرن سینما و صاحب اطلاعات و مهارت در تدوین و ارائه آن‌ها اسپیلبرگ بوده باشد و روکردن آن‌ها یکی پس از دیگری طی شش دهه (دهه‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۰) نشان می‌دهد هیچ یک از دستاورد‌های او تصادفی نبوده و حتی نوار فیلم‌های موفق سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۶ او شامل «نجات سرباز رایان»، «گزارش اقلیت»، «ترمینال»، «جنگ دنیاها»، «لینکولن» و «پل جاسوس‌ها» نیز یک بسته عالی است.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

اگر با‌وجود همه این رکورد‌های فوق‌العاده و تقریباً ۶۰ ساله بیلان کار سال‌های ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۵ را بهتر از سایر بسته‌های او بدانیم، باید متذکر شویم که وی پس از زدن دو ضربه فوق‌العاده به تماشاگران و گیشه‌ها از طریق ترسیم حملات یک کوسه بی‌رحم به مردم و وارد شدن فضایی‌ها به کره خاکی و تبعات آن در قالب «آرواره‌ها» و «برخورد نزدیک از نوع سوم»، یکی از سوپر قهرمانان جذاب و خیالی تاریخ سینما را به نام ایندیانا جونز و با بازی هریسون فورد ساخت و در قسمت اول آن را رو کرد و سپس موجود فضایی کریه و غریبی به نام «ای. تی» را به یکی از موفق‌ترین فیلم‌های خانوادگی تمام ادوار مبدل کرد.


کریستوفر نولان


«بیخوابی» ۲۰۰۲، «بت من باز می‌گردد» ۲۰۰۵، «پرستیژ»

۲۰۰۶، «شوالیه تاریکی» ۲۰۰۸، «تلقین» ۲۰۰۹، «شوالیه

تاریکی بپا می‌خیزد» ۲۰۱۲ و «بین ستاره‌ای» ۲۰۱۴

اگر نام «دانکرک» که محصول ۲۰۱۷ است در این فهرست نمی‌آید، نه به سبب بد بودن احتمالی این فیلم بلکه به‌دلیل پرهیز از طولانی‌تر شدن فهرستی است که اگر قرار باشد نام تمامی فیلم‌های خوب نولان بیاید، عملاً هر چه او در عمرش ساخته مارتین اسکورسیسی‌وار در این لیست خواهد آمد و حتی فیلم جدید و هنوز اکران نشده او یعنی «تنت «(Teneth) هم به این مجموعه خواهد پیوست و حضورش معنا و صلاحیت می‌یابد.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

تریلوژی بت منی نولان تصویر سیاه و منفی و تازه‌ای را که تیم برتون در اواخر دهه ۱۹۸۰ از مرد خفاشی ساخته و به دهه بعدی بسط داده بود، به بهترین و وسیع‌ترین شکل استمرار بخشید و در میان ابرقهرمانان کمیک استریپی چهره و عملکردی را از بت من ارائه کرد که در تضاد کامل با قهرمانان بشدت سپید کرداری مانند سوپرمن است که داستان‌هایشان اغراق در قهرمان‌سازی توصیف شده است. شاید گفته شود که نولان با زرنگی از عامل بازی با زمان و روایت گویی غیرمتعارف در «ممنتو» (۱۹۹۹) و بازی مافوق قوی ال پاچینو در «بیخوابی» سود جسته و آن‌ها را به دلایل اصلی توفیق این فیلم‌ها تبدیل کرده است، اما «پرستیژ» ثابت کرد که او بدون استفاده از این گونه عناصر هم کارگردان برجسته‌ای است و انجام این کار در یک فیلم شخصی و بشدت برخاسته از ماهیت وجودی یک کارگردان بر ارزش‌های چنین دستاوردی می‌افزاید.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

اگر نوآوری‌های منفی و تیره بت منی در قسمت‌های دوم و سوم تریلوژی نولان را هم تحسین‌آمیز ندانیم، چطور می‌توانیم رؤیای غریب سرشار از خیال و واقعیت و آسمان‌ها و زمین‌های در حال حرکت و دوار او در «Inception» را که به یکی از هوشمندانه‌ترین و مدرن‌ترین بلاک باستر‌های ایام معاصر تبدیل شد، ستایش نکنیم یا سفر تک انسان‌های برگزیده او به فضا و در «بین ستاره‌ای» را مکاشفه‌ای درونی برای انسان‌های عصر مدرن نینگاریم.


جورج لوکاس


THX ۱۱۳۸» ۱۹۷۱»، «گرافیتی امریکایی» ۱۹۷۳ و «جنگ

ستارگان یک، دو، سه» ۱۹۷۷، ۱۹۸۰ و ۱۹۸۳

جورج لوکاس که با شش گانه «جنگ ستارگان» خود، تبدیل به یک غول سینمایی شد و سپس این حق امتیاز را به والت دیسنی فروخت تا قسمت‌های هفتم تا نهم آن بدون دخالت وی ساخته شود، قبل از این سری فیلم‌های بسیار محبوب و معروف به «THX ۱۱۳۸» که نوعی مدرن‌سازی و تغییر وجهه دادن فیلم کلاسیک و فرانسوی «ALphaville» بود و دنیایی گوتیک‌وار، ولی با اصول مدرن و زندگی‌های ماشینی را مقابل بینندگان قرار می‌داد و همچنین «گرافیتی امریکایی» ثابت کرده بود که به نسل نو سینماگران امریکایی تعلق دارد که آمده‌اند تا مفاهیم و تعابیر قبلی را کنار بگذارند و دنیایی متفاوت را خلق کنند.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

فیلم دوم شورش وارده‌ای از رنگ و نوستالژی و مفاهیم قدیمی و جدید است و می‌خواهد انسان‌ها را شیفته زمانه‌ای کند که شاید اصلاً وجود خارجی نداشته است، ولی همین امروز و در سال بیست و یکم از قرن بیست و یکم نیز تماشایی نشان می‌دهد. شاید اگر جادوی جذابیت موضوعی استاروارز و عظمت گیشه‌ای این فرانچیز در کار نبود لوکاس در دنیای فیلم‌های متقدم‌تر خود می‌ماند و موجود دیگری می‌شد، اما او و هالیوود به سوی اقتصاد محض و پولسازی صرف کشیده شدند که وظیفه محتوم‌شان پس از گیشه سترگ فیلم نخست «جنگ ستارگان» بود.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

او با این سری فیلم‌ها که تریلوژی دوم آن مقدمه‌ای بر تریلوژی اول تلقی شد و در نتیجه شماره‌گذاری و عناوین این فیلم‌ها را عوض کرد و «استار وارز» نخست را به فیلم چهارم از این مجموعه مبدل ساخت و عنوان جنبی «امید تازه» را به این فیلم بخشید، چیزی را ساخت و ترسیم کرد که فرهنگ اصلی عوام و مدرن‌گرایی جدید نامیده شده و وقتی چنان پدیده‌ای این همه مهم شد، گریز از آن به یک اصل غیرعقلایی برای لوکاس تبدیل گشت.

+ نوشته شده در یک شنبه 20 مهر 1399برچسب:بهترین,فیلم‌های,کارگردانان,مشهور,جهان,جیمز کامرون,استیون اسپیلبرگ,کریستوفر نولان,جورج لوکاس, ساعت 14:10 توسط آزاده یاسینی


معمایی برای زرنگ‌ها!

 شما چند تفاوت بین این دو تصویر مشابه پیدا کردید؟

با این تمرین می‌توانید آلزایمر را از خود دور کنید. این بازی همچنین ورزشی برای ذهن شماست تا در کار‌های روزمره تمرکز بیشتری داشته باشید. لذت این بازی زمانی بیشتر می‌شود که آن را در کنار خانواده و با مشارکت آن‌ها انجام دهید.

معمایی برای زرنگ‌ها!

پاسخ معما:

معمایی برای زرنگ‌ها!

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1399برچسب:معمایی برای زرنگ‌ها,هوش,سرگرمی, ساعت 21:14 توسط آزاده یاسینی


۶ متهم ردیف اول طلاق دهه هفتادی‌ها

 بر اساس آمار‌های سازمان ثبت‌احوال کشور، ۱۲.۲ درصد ازدواج‌های صورت گرفته بین سال‌های ۹۱ تا ۹۷ به طلاق ختم شده است و ۲.۸ درصد این زوج‌های طلاق گرفته فقط یک سال زندگی کرده‌اند. به تعبیری، میزان طلاق ثبت شده نسبت به ازدواج‌های ثبت شده حدود ۲۰ درصد است و میانگین سنی طلاق ۲۵ تا ۲۶ سالگی است یعنی نسل ازدواج‌هایی که به طلاق ختم شده به دهه هفتادی‌ها رسیده و حدود نیمی از نسل ازدواج‌های زنان که به طلاق منجر شده، مربوط به زنان دهه هفتادی است.

۶ متهم ردیف اول طلاق دهه هفتادی‌ها

پر واضح است که همه دختر و پسر‌ها به امید چشیدن طعم خوشبختی تصمیم به ازدواج می‌گیرند، اما چه اتفاقی می‌افتد که مهر تلخ طلاق بر زندگی مشترکشان حک می‌شود؟ به بهانه آمار اعلام شده توسط سازمان ثبت‌احوال در ادامه به متهمان ردیف اول طلاق دهه هفتادی‌ها اشاره خواهیم کرد و این‌که دختر و پسر‌های دم‌بخت باید چه کنند که در آینده نزدیک به این آمار اضافه نشود؟

جدی نگرفتن جلسات خواستگاری

بعضی دختر و پسر‌های دهه هفتادی بعد از گرفتن تصمیم‌نهایی برای ازدواج، نه تنها جلسات خواستگاری را جدی نمی‌گیرند بلکه اطلاعات خودشان را برای نحوه شناخت طرف مقابل و پرسیدن موارد کلیدی در این جلسه سرنوشت‌ساز بالا نمی‌برند. ازدواج بدون آگاهی کافی از خود و طرف مقابل، اولین دلیل برای بروز مشکلات در زندگی مشترک است چرا که وقتی دختر یا پسر از ویژگی‌های فردی و شخصیتی خود شناخت لازم را نداشته باشد، نمی‌تواند چشم انداز روشنی از اهداف و برنامه‌هایش ترسیم کند.

بسیاری از دختر‌ها و پسر‌ها هیچ گونه اطلاعاتی راجع به جنس مخالف ندارند و نمی‌دانند که ویژگی‌های شخصیتی، سلیقه ها، انتظارات و دیدگاه‌های طرف مقابل‌شان با آن‌ها فرق می‌کند بنابراین آن‌ها را با دیدگاه خودشان در جلسات خواستگاری ارزیابی می‌کنند و این‌جاست که نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود و این یعنی شروع اختلافات و ناسازگاری‌ها.

۶ متهم ردیف اول طلاق دهه هفتادی‌ها

تصمیم به ازدواج به محض عاشق‌شدن

یکی از مهم‌ترین عوامل افزایش آمار طلاق در این سال‌ها، ازدواج‌های نامناسب و ناهمگون بوده است. جالب این که در یک ازدواج نامناسب و ناهمگون حتی اگر مهارت آموزی هم انجام شود، باز هم نتیجه تغییر نمی‌کند چراکه خانه از پای بست ویران است. به طور قطع دختر‌ها و پسر‌ها برای این انتخاب مهم، به کمک و همراهی نیاز دارند تا بتوانند به درک درستی از ازدواج برسند و درگیر انتخاب‌های احساسی و عجولانه نشوند.

بعضی دختر و پسر‌های دهه هفتادی که به عاشق شدن در یک نگاه باور دارند، به محض مواجهه با آن، تصمیم به ازدواج می‌گیرند! حال این‌که چگونه به این دختر یا پسر کمک شود، می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. در بسیاری از موارد حتی خانواده‌ها هم آگاهی و مهارت لازم را برای این کار ندارند یا به جای آن‌ها تصمیم می‌گیرند.

مسئولیت‌پذیر نبودن

یکی دیگر از دلایل شکست در ازدواج و رسیدن به جدایی در چند سال گذشته، نداشتن بلوغ فکری و عاطفی و کاهش چشمگیر حس مسئولیت‌پذیری بین جوانان است. به نظر می‌رسد هر قدر شرایط ازدواج و انتخاب همسر، انتخاب شغل و اداره زندگی مشترک مشکل‌تر و سخت‌تر شده، به همان نسبت وابستگی افراد به خانواده‌هایشان بیشتر شده است، زیرا احساس می‌کنند به تنهایی از عهده این مسئولیت سنگین بر نمی‌آیند. به تدریج نداشتن استقلال باعث می‌شود که فرد بخشی از مسئولیت خود را به گردن خانواده و دیگران بیندازد و به محض قرار گرفتن در تنگنا به طلاق فکر کند.

۶ متهم ردیف اول طلاق دهه هفتادی‌ها

درگیر شدن با یک‌سری توهمات درباره

 

مسائل زناشویی

ما نمی‌توانیم درک متقابل زن و شوهر از یکدیگر را که سبب آرامش آن‌ها می‌شود، از غرایز جنسی تفکیک کنیم. این‌ها درهم تنیده هستند و روی هم تاثیر می‌گذارند. درک جنسی و عاطفی همسر، انسان را به آرامش می‌رساند و اگر در ارضای غرایز جنسی هر یک مشکلی وجود داشته باشد، روی روابط زناشویی آنان تأثیر فراوانی می‌گذارد.

باید توجه کرد که ارضای غرایز جنسی در زندگی زناشویی شبیه چسب زندگی است و باعث می‌شود زن و شوهر بیشتر در کنار هم احساس صمیمیت و آرامش کنند و از یکدیگر لذت ببرند. عده‌ای تصور می‌کنند که با خواندن چند مطلب یا دیدن چند کلیپ از این ماجرا اطلاعات کافی کسب کرده‌اند در صورتی که نحوه ارضای غرایز جنسی در زن و مرد کاملا با هم متفاوت است و متاسفانه بعضی جوانان به خصوص دهه هفتادی‌ها، یک سری توهمات و باور‌های اشتباه درباره مسائل زناشویی دارند که برای‌شان دردسرساز خواهد شد.

آشنا نبودن با مهارت‌های همسرداری

یکی دیگر از دلایل شکست خوردن یک ازدواج، نداشتن مهارت‌های لازم از سوی زن و شوهر است. همان طور که اگر یک کارگر بدون ابزار کافی وارد محل کار شود، نمی‌تواند کار خود را پیش ببرد، زن و شوهر هم اگر بدون داشتن مهارت و توانایی‌های کافی در زمینه‌های ارتباطی و حل مسئله وارد زندگی مشترک شوند نمی‌توانند با یکدیگر ارتباط موثر برقرار کنند و در نتیجه مشکلات به جای حل شدن روز به روز پیچیده‌تر و گسترده‌تر می‌شود.

زوج‌ها برای ادامه یک ارتباط رضایت بخش باید از مهارت‌های زندگی مانند گفتگو، گوش دادن و توانایی حل مسئله آگاهی داشته باشند چرا که وجود مشکل و اختلاف سلیقه در زندگی طبیعی است، ولی نکته حائز اهمیت نحوه برخورد با این مشکلات است. گفتگو یک عامل مهم در ازدواج موفق و زندگی مشترک است. زوج‌هایی که بیشتر اهل گفتگو هستند، توانایی حل مسئله را نیز دارند.

۶ متهم ردیف اول طلاق دهه هفتادی‌ها

کم اهمیت دانستن معتاد بودن طرف مقابل

اگر مخاطب همیشگی صفحه خانواده و مشاوره باشید، به خصوص در چند وقت اخیر حتما پیامک‌های زن و شوهر‌هایی را دیده‌اید که یکی از آن‌ها معتاد است و پایداری زندگی مشترکشان به خطر افتاده است. اعتیاد همواره در صدر دلایل جدایی زن و شوهر‌ها قرار داشته و دارد. به همین دلیل به هیچ‌وجه نباید به امید ترک کردن با مرد یا زنی ازدواج کرد و به قدرت عشق برای اصلاح طرف مقابل، ایمان آورد.

وقتی یک عضو و به خصوص مرد خانواده گرفتار اعتیاد می‌شود، نمی‌تواند وظایف خود را در محل کار و محیط خانواده به درستی انجام دهد بنابراین نتیجه این کاهش عملکرد در محل کار ممکن است اخراج و بیکاری باشد و در خانواده هم بی‌توجهی به همسر و فرزندان که این بی‌توجهی مقدمه‌ای است برای بروز اختلاف و درگیری بین زن و شوهر.

به‌نظر شما دلیل رسیدن سن طلاق به دهه هفتادی‌ها چیست؟

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1399برچسب:۶ متهم ردیف اول طلاق دهه هفتادی‌ها, ساعت 21:13 توسط آزاده یاسینی


اختلاف بین تصاویر را پیدا کنید

 شما چند تفاوت بین این دو تصویر مشابه را پیدا می‌کنید؟

با این تمرین می‌توانید آلزایمر را از خود دور کنید. این بازی همچنین ورزشی برای ذهن شماست تا در کار‌های روزمره تمرکز بیشتری داشته باشید. لذت این بازی زمانی بیشتر می‌شود که آن را در کنار خانواده و با مشارکت آن‌ها انجام دهید.

اختلاف بین تصاویر را پیدا کیند

پاسخ معما

اختلاف بین تصاویر را پیدا کیند

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1399برچسب:اختلاف بین تصاویر را پیدا کنید,معما,هوش,سرگرمی, ساعت 21:12 توسط آزاده یاسینی


شعر

 بند اوّل

مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا

گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا

پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا

جام اشگ و خون گرفتم از سبوی کربلا

با وجود نهر جاریِ فرات و علقمه

خون ثارالله شد آب وضوی کربلا

اشگ چشم زینب و خون حسین بن علی

گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا

گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه

گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا

کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست

هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا

در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک

می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند دوّم

از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه

ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه

دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه

بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه

دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک

با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه

دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل

اشگ ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه

دین من دنیای من عقبای من باشد حسین

نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه

دیده بستم از همه عالم، دلم در کربلاست

بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند سوّم

کربلا ای حُرمتت بالاتر از بیت الحرام

تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام

تا به کی از دور گردم دور نهر علقمه

تا به کی فراتت خون دل ریزم به جام

آه از من گر نسوزم لحظه لحظه بر حسین

وای بر من گر شود بی کربلا عمرم تمام

کربلا! یک لحظه از آب فرات خود بپرس

مِهر زهرا از چه شد بر زاده ی زهرا حرام

کربلا! فریاد زن با مردم عالم بگو

کوفیان با سنگ از مهمان گرفتند احترام

بس که می گردد دلم بر گرد آن شش گوشه قبر

بس که مشتاق حسین و کربلایم صبح و شام

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند چهارم

من کجا از دلبرم یک لحظه دل بر داشتم

پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم

پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک

از برای گریه بر آن جسم بی سر داشتم

پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین

مهر او را در دل از دامان مادر داشتم

شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک

بر گلوی تشنه ی شش ماهه اصغر داشتم

پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم

پاره های دل بر آن صد پاره پیکر داشتم

مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را

از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند پنجم

عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین

تا برات کربلایم را کند امضا حسین

هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه

هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین

با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه

می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین

از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه

ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین

غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق

هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین

من که از روز ولادت کربلایی بوده ام

دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین

کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست

از حسینم در حسینم با حسینم با حسین

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند ششم

خاک را در قتلگه گِل کردم از اشگ دو عین

ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین

اشگ من بر یوسف زهراست، دین و دِین من

گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین

ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم

با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین

دوست دارم مثل زینب سر به محمل بشکنم

خون فشانم از جبین و اشگ ریزم از دو عین

در نظر می آورم گلدسته ی عبّاس را

چون کنم از قصر شیرین رو به شهر خانقین

از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه

در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند هفتم

قطره قطره آب شو ای دل چو شمع انجمن

گریه کن ای دیده بر آن کشته ی صد پاره تن

یک بیابان خار و یک صحرا خزان یک برگ گل

یک هزار و نهصد و پنجاه زخم و یک بدن

یوسف زهرا تنش با چنگ گرگان چنگ چنگ

پیرهن از تن، تن او پاره تر از پیرهن

کاش بودم روز عاشورا کنار قتلگاه

ناله از دل می زدم کی شمر! زینب را نزن

کاش می گفتم به دشت کربلا با زائرین

بوریایی شد تن فرزند زهرا را کفن

گر چه از آن تربت شش گوشه دور افتاده ام

کربلا باشد به من نزدیک تر از جان من

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند هشتم

ناله در دل، اشگ بر رخسار، بغضم در گلوست

عضو عضوم با حسین فاطمه در گفتگوست

نامه ی اعمال من این چشم گریان من است

اشگ من بر صورت من خوش تر از آب وضوست

هر کجا پا می نهم انگار نهر علقمه

هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست

اشگ از سوز عطش خشکیده در چشم رباب

کودک شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست

مکتب من خیمه ی عبّاس و درسم یا حسین

دین من آیین من تا صبح محشر عشق اوست

با حسین و کربلا یک عمر عادت کرده ام

کربلایم کربلایم کربلایم آرزوست

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند نهم

کربلا یعنی خدای کعبه را بیت الحرم

کربلا خاکی است کز خون خدا شد محترم

کربلا یعنی سرشک دیده و هُرم عطش

پیکر صد چاک و دست خالی و مشک و علم

غنچه ای از ضرب سیلی گشته رخسارش کبود

لاله ای از تازیانه کرده اندامش ورم

نونهالی حنجرش خشکیده از سوز عطش

سرو اندامی زخون چسبیده لب هایش به هم

نوجوانی تشنه ی آب دم شمشیرها

شیر خواری شیر خورده از دم تیر ستم

در طواف کعبه گفتم با خداوند حرم

کی خداوند حرم حتّی کنار این حرم

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند دهم

زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان

آفتاب گرم و هرم تشنگی، داغ جوان

سنگ، مُهر و قتلگه سجّاده، خون آب وضو

ذکر بر لب، تیر بر دل، اشگ بر صورت روان

داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام

گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان

آفتاب فاطمه افتاد بر روی زمین

بر تن عریان او خورشید گشته سایبان

بارالها دیده ای تا خون بگریم روز و شب

سیل اشگم را به قبر یوسف زهرا رسان

هر کجا پا می گذارم، هر طرف رو آورم

از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند یازدهم

طایران دیدند از صیّادها آزارها

لاله ها لب تشنه جان دادند زیر خارها

دختران فاطمه دامانشان آتش گرفت

از هجوم دشمنان و از شرارا نارها

خون زگوش دختر شیر خدا جاری شده

گوشواره اوفتاده در کف خونخوارها

کربلا معجر بپوشان تا نبیند فاطمه

داغ گرما، نقش سیلی، بر گل رخسارها

کاش می شد صورت خود را نهم بر روی خاک

در مسیر کربلا، در مقدم زوّارها

خوانده ام از خوردسالی روز و شب این بیت را

بارها و بارها و بارها و بارها

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند دوازدهم

کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا

در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا

عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد

قصّه ی ذبح عظیم و آیه ی قالوا بلا

آیه ی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین

از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا

جان فدای کشته ای که با سر ببریده اش

بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا

سال ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل

خوانده اند این بیت را با یکدگر اهل ولا

«تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده

تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا»

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

 

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1399برچسب:شعر,محرم,بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا, ساعت 14:52 توسط آزاده یاسینی


نوبل فیزیک و شیمی ۲۰۲۰: سیاه‌چاله‌ها و قیچی ژنتیکی

  نوبلیست‎های فیزیک امسال چه کشف مهمی داشتند و چرا ۳ تا از نوبل‌های فیزیک در ۴ سال اخیر به کیهان‎شناس‏‌ها و اخترفیزیک‎دان‎ها تعلق گرفته است؟

نوبل فیزیک و شیمی ۲۰۲۰: سیاه‌چاله‌ها و قیچی ژنتیکی

این روز‌ها مشغله‎های فراوان و درگیری‎های روزمره شاید مجالی برای کنجکاوی‎های قدیمی‎مان باقی نگذاشته باشد و از کنار خبر‌ها و تیتر‌های مرتبط با علم به سرعت عبور کنیم و زمانی برایش خرج نکنیم، اما به لطف فیلم‎ها و داستان‎های علمی تخیلی، ماجرای سیاهچاله‎ها و رفتار‌های مرموز و شگفت انگیزشان شاید هنوز جذابیت‎های زیادی برای خیلی‎ها داشته باشد. سرگذشت ستاره‎های سنگین وزنی که خاموش شده‏اند، ولی همچنان فعالیت‎ها و ویژگی‏های هولناکی از خود به نمایش می‎گذارند حتی برای کسانی که فیزیک را دوست ندارند هم جالب است.

از شنبه تا پنج‌شنبه‌ای که گذشت، هفته اعلام جوایز نوبل بود. سه‌شنبه (۶ اکتبر، ۱۵ مهر) جایزه نوبل فیزیک اعلام شد و اتفاق جالب این بود که فیزیک‌دان‏‌هایی که سال‎های زیادی از عمرشان را روی سیاهچاله‎های فضایی گذاشته بودند، این جایزه مهم و ارزشمند را به خانه بردند. دستاورد‌هایی که در حوزه سیاهچاله‌ها حتی فراتر از نظریات اینشتین محسوب می‌شود. در پرونده امروز زندگی سلام، نگاهی به کار‌های تحقیقاتی برندگان نوبل فیزیک امسال می‎اندازیم که تقریبا مهم‎ترین جایزه در بین دیگر رشته‎هاست و سری می‌زنیم به سیاهچاله‎ها و جاذبه باورنکردنی‎شان و در نهایت در یک مطلب کوتاه به سراغ آلفرد نوبل می‎رویم تا ببینیم چه شد که نامش بر بزرگ‎ترین و مهم‎ترین جایزه علمی دنیا ماندگار شد. با ما همراه باشید.


در سیاهچاله چه خبر است؟

«برندگان امسال اسراری را در تاریک‌ترین گوشه جهان ما کشف کرده‌اند، اما این فقط یک ماجراجویی قدیمی نیست که حالا به نتیجه پیروزمندانه خود رسیده باشد بلکه شروع جدیدی است. هرچه بیشتر به افق سیاهچاله‌ها نزدیک شویم، طبیعت ممکن است شگفتی‌های جدیدی را در چنته داشته باشد». این جملات را که حاکی از اهمیت سیاهچاله‏ها برای آینده فیزیک و کیهان‌شناسی است «اولف دانیلسن» استاد فیزیک دانشگاه اوپسالای سوئد در مراسم معرفی برندگان نوبل فیزیک ۲۰۲۰ گفته است.

نوبل فیزیک و شیمی ۲۰۲۰: سیاه‌چاله‌ها و قیچی ژنتیکی

سیاهچاله‌ها هر قدر هم حیرت آور و شگفت انگیز باشند، اما باید باور کنید که زمانی برای خودشان ستاره‎ای بودند. آن‎ها که کمی با دنیای نجوم آشنا باشند یا هر از گاهی پرونده‌های چاپ شده در «زندگی سلام» در همین باره را پیگیری کرده باشند، می‌دانند که ستاره‌ها هم مثل ما آدم‌ها زندگی می‌کنند، یعنی متولد می‌شوند، دوره کودکی و نوجوانی را پشت سر می‌گذارند، بیشترین سال‎های زندگی‎شان در دوره جوانی می‎گذرد و کم‎کم می‎افتند توی سرازیری عمرشان و میان سالی و پیری را تجربه می‎کنند. فقط نکته مهم این جاست که دوره‎های مختلف زندگی‎شان و این که عمرشان چقدر و چطور بگذرد به جرم‎شان بستگی دارد، اگر سنگین وزن باشند و پر جرم، سال‎های پایانی حیاتشان بسیار پر حادثه و هولناک است.

ستاره‎ها راکتور‌های همجوش عظیمی هستند که در خود می‎جوشند و به دو دلیل تمایل بسیار زیادی برای فروپاشی دارند؛ به شدت بزرگ هستند و از گاز تشکیل شده‎اند. این دو عامل کافی است تا میدان گرانشی شدیدی شکل بگیرد و ستاره را از درون منهدم کند. بار دیگر که خورشید را در آسمان دیدید، به این فکر کنید که همان لحظه در سطح خورشید میلیون‌ها اتم در حال همجوشی با یکدیگر هستند تا هسته اتم‎های سنگین‎تر را بسازند و هر چه این فعالیت ادامه می‎یابد، خورشید پیرتر و پیرتر می‎شود تا در نهایت سوختش پایان می‌یابد و به روز‌های نهایی عمرش نزدیک می‎شود.

به محض این‌که ستاره از پا در می‎آید، واکنش همجوشی هسته‎ای متوقف می‎شود چراکه سوخت مدنظر دیگر تمام شده و چیزی برای سوختن و انفجار وجود ندارد. در همین حال، نیروی انفجاری به صفر می‎رسد، اما نیروی جاذبه سر جای خود باقی می‌ماند؛ بنابراین با قدرت هر چه تمام‎تر ستاره را به درون می‎کشد. ستاره که فشرده می‎شود به تدریج داغ و منفجر می‎شود که طی آن مواد و اشعه‎ها به درون فضا پرتاب می‎شوند. آن چه باقی می‎ماند، هسته بسیار فشرده و عظیمی است که به آن سیاهچاله گفته می‌شود. گرانش هسته در این قسمت به قدری بالاست که حتی نور هم نمی‎تواند از دست آن فرار کند.


نوبلیست‎های فیزیک ۲۰۲۰ چه کشف مهمی

 

داشتند؟

نوبل فیزیک امسال به یکی از عجیب‎ترین پدیده‏های جهان رسید. پدیده‎ای که همیشه در داستان‎ها و فیلم‏های علمی تخیلی بر سر آن بحث می‏شد، حالا مهم‏ترین جایزه علمی حوزه فیزیک را از آن خود کرده است. نیمی از این جایزه امسال فیزیک به دانشمند معروف «سِر راجر پنرُز» از دانشگاه آکسفورد انگلیس تعلق گرفت و نیمه دیگرش به «راینهارد گنزل» از موسسه فیزیک فرازمینی ماکس پلانک آلمان و دانشگاه برکلی کالیفرنیا به همراه «آندره گز» فیزیک دان موسسه فناوری کالیفرنیا رسید. مبلغ جایزه نوبل ۱۰ میلیون کرون سوئد است که معادل با ۹۳۵ هزار دلار می‌شود، اما آیا واقعا کشف برندگان نوبل امسال، این‌قدر می‌ارزد؟


اثبات وجود داشتن سیاهچاله‌ها که اینشتین

 

به آن اعتقاد نداشت

«پنرُز» با روش‎های ریاضی نشان داد که سیاهچاله‎ها می‏توانند در دنیای واقعی وجود داشته باشند در حالی که خود اینشتین زمانی که معادلات نسبیت عام را پایه گذاری می‏کرد، به وجود سیاهچاله‏ها اعتقادی نداشت، اما پنرُز سال‎ها مشغول معادلات ریاضی شد و ۱۰ سال پس از مرگ اینشتین در نهایت نتیجه مهمی گرفت. مقاله پیشگامانه او هنوز به عنوان مهم‎ترین سهم در نظریه عمومی نسبیت از زمان اینشتین تا کنون شناخته می‎شود.

نوبل فیزیک و شیمی ۲۰۲۰: سیاه‌چاله‌ها و قیچی ژنتیکی


شناسایی یک جرم فوق‌العاده سنگین و

 

نامرئی

دیگر برندگان نوبل فیزیک ۲۰۲۰ یعنی «آندره گز» و «راینهارد گنزل» هر کدام‌شان مسئولیت یکی از گروه‎های اخترشناسی را به عهده دارند و از اوایل دهه ۱۹۹۰ مطالعاتشان را بر ناحیه‏ای از مرکز کهکشان راه شیری متمرکز کردند.

آن‏ها جرم فوق العاده سنگین و نامرئی را شناسایی کردند که تاثیر گرانشی شدیدی روی حرکت ستارگان دارد و باعث شده آن‎ها با سرعت دیوانه کننده‏ای به دور مرکز کهکشان بگردند. محاسبات هر دو گروه وجود جرمی عظیم را که حدود ۴.۵ میلیون برابر جرم خورشید است در مرکز کهکشان تایید می‏کند که هم اکنون می‌دانیم، فقط یک سیاهچاله می‏تواند چنین رفتار و خواصی داشته باشد. گنزل و گز با استفاده از بزرگ‎ترین تلسکوپ‎های جهان روش‌های رصد از میان گاز‌های میان ستاره‌ای و غبار‌های مرکز کهکشان راه شیری را ابداع کردند و نقش موثری در یافتن سیاهچاله کهکشان خودمان داشتند.

«دیوید هاویلند»، رئیس کمیته فیزیک نوبل می‎گوید: «هنوز سوالات زیادی درباره این اجرام مرموز و عجیب وجود دارد که نیازمند پاسخ و تحقیقات بیشتر است نه تنها سوالاتی درباره ساختار سیاهچاله‎ها بلکه پرسش‎هایی درباره چگونگی آزمایش نظریه گرانش در نزدیکی یک سیاهچاله». هرچه هست، این کشف آن‌قدر مهم بوده که جایزه نوبل فیزیک ۲۰۲۰ را به خود اختصاص داده است.


کیهان‎شناسی، درو کننده نوبل‎های فیزیک در

 

چند سال اخیر

سه تا از نوبل‌های چهار سال اخیر در حوزه فیزیک به کیهان‎شناس‏ها و اخترفیزیک‎دان‎ها تعلق گرفته است. با این که دانش فیزیک، علمی پهناور با گستره‎ای متنوع است و دانشمندان زیادی از حوزه درون اتم بگیرید تا فیزیک پزشکی، لیزر و پلاسما روی آن کار و تحقیق می‎کنند، اما به شکل معناداری جوایز نوبل به سمت حوزه کیهان‎شناسی و اخترفیزیک روانه شده است. سال ۲۰۱۷ نوبل فیزیک به کیهان‎شناس‎هایی اهدا شد که با استفاده از رصدخانه‏ای ویژه توانستند یکی از پیش‎بینی‎های فیزیک را رصد کنند و درباره‎اش اطلاعات ارزشمندی به دست بیاورند.

نوبل فیزیک و شیمی ۲۰۲۰: سیاه‌چاله‌ها و قیچی ژنتیکی

آن‎ها امواج گرانشی را شناسایی کردند که آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۶ از طریق نظریه نسبیت عام به طور نظری پیش‌بینی کرده بود. امواج گرانشی توسط میدان‎های گرانشی عظیمی تولید می‎شود که ستاره‎های پر جرم و سنگین در فضا ایجاد می‎کنند و کشف و رصد آن سوالات زیادی در فیزیک را توضیح می‎دهد. پس از یک وقفه یک ساله، مجدد در سال ۲۰۱۹ نوبل فیزیک به گروه کیهان‌شناسی تعلق گرفت؛ نیمی از جایزه به محققانی رسید که برای اولین بار یک سیاره فراخورشیدی را به دور ستاره‎ای شبیه خورشید خودمان پیدا کرده بودند و نیمه دیگرش به دانشمندی سالخورده اهدا شد که بیش از ۵۰ سال از عمرش را وقف بررسی داده‏های مربوط به کهکشان‎ها کرده بود تا بتواند تئوری دقیقی از زمان بیگ بنگ تا به امروز ارائه دهد و بالاخره امسال که نوبل ۲۰۲۰ در رشته فیزیک به کسانی رسید که از راز‌های تاریک سیاهچاله‏ها پرده‏برداری کردند.

این انتخاب‏ها از سوی کمیته علمی جایزه نوبل باعث شده که خیلی‎ها به فکر فرو روند، جوایزی که می‎توانست به حوزه‎های کاربردی و ملموس‏تر گرایش‎های دیگر فیزیک برسد، در فاصله چهار سال به حوزه‎ای تعلق گرفته که بیشتر به شناخت آدمی از عالم مرتبط است و سوال‎های بنیادین بشر درباره هستی، آغاز و پایانش را پاسخ می‏دهد. انگار رویکرد آکادمی نوبل این است که بیشتر به حوزه‎هایی روی خوش نشان دهد که رویکرد انسان را نسبت به کیهان تغییر می‎دهند و افق‎های تازه‎ای در برابرش می‎گشایند.


آن چه درباره

«آلفرد نوبل» و جایزه نوبل نشنیده‌اید

آلفرد نوبل از همان کودکی زندگی متمولانه ‏ای را تجربه می ‏کرد، پدرش مهندس و مخترعی بود که نیاز مالی نداشت و حتی برای آلفرد معلم خصوصی گرفت تا او به مدرسه نرود و در خانه آموزش ببیند. آلفرد کم سن و سال در خانه، شیمی و زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و روسی را فرا گرفت و فقط ۱۸ ماه به مدرسه رفت.

او مدتی هم در پاریس مشغول تحصیل شد و سپس در ۱۸ سالگی برای تحصیل در رشته مورد علاقه‏ اش یعنی شیمی به آمریکا سفر کرد، اما زمانی که با خبر شد پدرش ورشکسته شده است به وطن خود برگشت و زمانش را وقف تحقیق درباره مواد منفجره کرد. احتمالا نوبل هرگز فکرش را هم نمی‎کرد که علاقه‎اش به شیمی و آزمایش او را به اختراع دینامیت برساند. او در طول عمرش ۳۵۰ اختراع را به ثبت رساند، ولی اختراع دینامیت چیزی بود که بیش از یک اختراع روی زندگی‎اش اثر گذاشت.

برادر نوبل سوداگر مرگ بود؟

در این سال‎ها او کارخانه‎های زیادی تاسیس کرد و اوضاع مالی خیلی خوبی داشت، اما دوره‎های افسردگی متعددی را تجربه کرد. هیچ‏وقت نتوانست ازدواج کند و عمرش در اندوه گذشت. سال ۱۸۸۸ وقتی برادرش فوت کرد، او به فرانسه سفر کرده بود و آگهی ترحیم برادرش را در یک روزنامه دید. این نشریه فرانسوی لودویگ را به دلیل فعالیت‌هایش در زمینه مواد منفجره متهم کرده و تیتر زده بود: «سوداگر مرگ مُرد».

آلفرد نوبل به فکر فرورفت و حس کرد که دوست ندارد پس از مرگش روزنامه‌ها بنویسند: «دکتر آلفرد نوبل که با یافتن راه‌هایی برای کشتن سریع‌تر انسان‌های بیشتر ثروتمند شد، روز گذشته بدرود حیات گفت». همین ماجرا باعث شد که در سال ۱۸۹۵ در باشگاهی سوئدی - نروژی آخرین وصیت‌نامه‌اش را امضا کند و ۹۴ درصد از میراثش (۳۱ میلیون و ۲۲۵ هزار کرون سوئد) را صرف راه‌اندازی پنج جایزه نوبل پزشکی، شیمی، ادبیات، فیزیک و صلح کند. این جایزه قرار شد هر سال با در نظر گرفتن ملاک‌های آلفرد نوبل که در وصیت‌نامه‌اش قید شده به برترین شخصیت‌های جهان بدون درنظر گرفتن ملیت آن‌ها اعطا شود. احتمالا می‎پرسید خب پس ریاضیات چه؟ چرا برای این رشته جایزه‏ای در نظر نگرفت؟

خصومت نوبل با ریاضی!

گفته می‌شود خصومتی که نوبل با یک ریاضی‌دان داشت، دلیل تخصیص داده نشدن جایزه به رشته ریاضی شد. به دلیل کامل نبودن طراحی که آلفرد نوبل در وصیت‌نامه خود ارائه داده بود، تاسیس بنیاد نوبل پنج سال طول کشید و اولین جایزه نوبل در ۱۰ دسامبر ۱۹۰۱ اعطا شد. نوبل یک سال بعد از وصیت به یادماندنی‎اش به دلیل آنژین (گلودرد) از دنیا رفت، ولی نامش بیش از آن که آدم‎ها را به یاد دینامیت بیندازد به یاد جایزه‎های سالانه‎ای می‎اندازد که به علوم پایه و صلح اهدا می‎شود.

حالا آکادمی سلطنتی علوم سوئد سال‎هاست که مسئول برگزاری مراسم جایزه نوبل است. این آکادمی سازمانی مستقل و هدف کلی آن ترویج علوم و تقویت نفوذ آن‎ها در جامعه است. این نهاد مسئولیت ویژه علوم طبیعی و ریاضیات را بر عهده دارد، اما تلاش می‎کند تا تبادل نظر بین رشته‏های مختلف را برقرار کند. طی سال‌های اخیر انتقاد‌های زیادی به آکادمی نوبل شده و برخی انتخاب‌های آن سیاسی قلمداد شده است.


چرا نوبل به «قیچی ژنتیکی» رسید؟

پس از سال‌ها ۲ دانشمند زن توانستند روشی مطمئن و کم‌هزینه برای ایجاد برش در دی‌ان‌ای ابداع کنند که می‌تواند ویروس‌ها را از کار بیندازد.

چهارشنبه هفته گذشته، ۲ دانشمند زن به نام‌های «امانوئل شارپنتیر» و «جنیفر دودنا» به‌خاطر ایجاد روش‌های ویرایش دی‌ان‌ای، جایزه نوبل شیمی سال ۲۰۲۰ را از آن خود کردند. کشف این ۲ دانشمند که درباره فناوری ویرایش ژنوم تحقیق می‌کنند، به «قیچی ژنتیکی» کریسپر-کاس۹ معروف است. اهمیت این کشف در این است که امکان ایجاد تغییرات مشخص و دقیق در دی‌ان‌ای موجود در سلول‌های زنده را فراهم می‌کند.

قیچی ژنتیکی به چه درد می‌خورد؟

سیستم کریسپر-کاس۹ از ۲ مولکول تشکیل شده است که در دی‌ان‌ای تغییراتی ایجاد می‌کند:

نوبل فیزیک و شیمی ۲۰۲۰: سیاه‌چاله‌ها و قیچی ژنتیکی

۱ ـ کاس ۹ آنزیمی است که به‌عنوان یک جفت قیچی مولکولی عمل می‌کند. این قیچی توانایی برش ۲ رشته دی‌ان‌ای را در یک مکان خاص در ژنوم دارد.

۲ ـ RNA راهنما (gRNA) قطعه‌ای کوتاه از توالی آران‌ای از قبل طراحی شده است که در یک چارچوب آران‌ای بلندتر قرار دارد. gRNA، کاس ۹ را به قسمت برنامه‌ریزی‌شده ژنوم هدایت می‌کند تا اطمینان حاصل شود که محل برش درست بوده است. به این ترتیب، از نظر تئوری این اطمینان وجود دارد که gRNA فقط به توالی مورد نظر متصل می‌شود و نه جایی دیگر.

آنزیم قیچی کاس ۹ به محل مورد نظر هدایت می‌شود و در میان هر دو رشته دی‌ان‌ای شکاف ایجاد می‌کند، یا به‌عبارتی آن را قیچی می‌کند. هنگامی که این اتفاق می‌افتد، مکانیسم سلولی درک می‌کند که دی‌ان‌ای آسیب دیده است و به همین‌خاطر مکانیسم ترمیم را آغاز می‌کند. حالا درست همان زمانی است که می‌توان از این فرصت برای ایجاد تغییر در طراحی ژن‌ها استفاده کرد. یکی از مهم‌ترین بخش‌های زیست‌شناسی مولکولی، درک عملکرد یک ژن خاص است.

سال‌ها، تنها راه مطالعه این بود که یک تغییر کوچک (جهش) در ژن ایجاد کنیم و ببینیم چه تأثیری روی ژنوم یا حتی کل ارگانیسم می‌گذارد. به‌عنوان مثال، یک تغییر کوچک در ژن دیستروفین، بسته به اینکه در کجا و چگونه جهش می‌کند، می‌تواند منجر به شکل خفیفی از دیستروفی به نام دیستروفی عضلانی یا نسخه کشنده‌ای به نام DMD شود. تنها راهی که زیست‌شناسان مولکولی می‌توانستند در این مورد مطالعه کنند، استفاده از مواد شیمیایی یا تابش برای ایجاد این جهش بود، اما اِشکال اصلی این روش این بود که راهی برای کنترل هدف‌گیری ژن وجود نداشت و هر خطری محتمل بود.

روش‌های خاص دیگری برای هدف‌گیری ژن وجود داشت، اما قابل اعتماد نبود و در ضمن بسیار وقت‌گیر و پرهزینه بود. اما سیستم جدید کریسپر-کاس ۹ سریع‌ترین و ارزان‌ترین روش است که توانست کاشفان آن را به جایزه ۱/۱ میلیون دلاری نوبل برساند. درواقع این سیستم مثل یک قیچی ژنتیکی عمل می‌کند و ویروس‌ها را از طریق شکافتن دی‌ان‌ای آن‌ها از کار می‌اندازد.

 

منبع: روزنامه‌های خراسان و همشهری

+ نوشته شده در شنبه 19 مهر 1399برچسب:نوبل,فیزیک ,شیمی,۲۰۲۰,سیاه‌چاله‌ها ,قیچی ژنتیکی, ساعت 13:33 توسط آزاده یاسینی


دو اثر عاشورایی؛ سفیر واقعی‌تر است یا روز واقعه؟

 تأثیر بی‌بدیل فرهنگ عاشورا و حماسه حسینی بر جامعه ایران و علاقه فراوان مردم ما به اهل‌بیت (ع)، باعث ورود گاه‌به‌گاه هنرمندان عرصه هنر هفتم به روایت‌های این حوزه شده‌است.در این بین، واقعه جانگداز عاشورا، به دلیل اهمیت ویژه آن در تاریخ اسلام و فرهنگ اسلامی، بیش از دیگر وقایع تاریخی در این زمینه، موردتوجه بوده‌است و نویسندگان و فیلم‌سازان متعددی به تولید محتوا در این‌باره پرداخته‌اند.

با این‌حال، نکته‌کلیدی روایت‌های عرضه‌شده در محصولات سینمایی، آن است که طبع روایتگری هنرمندانه، باعث به‌وجودآمدن داستان‌هایی غیرواقعی، برای بیان حقایق تاریخی یا معنوی واقعه عاشورا شده است؛ به دیگر سخن، از آن‌جا که شواهد تاریخی موجود از این واقعه سترگ، گاه با یکدیگر همخوانی ندارد، برخی فیلمنامه‌نویسان ترجیح داده‌اند روایت را از قالب تاریخی خارج کنند و به آن شکلی هنری بدهند.

این رویکرد، البته رویکرد اشتباهی نیست؛ به شرط آن‌که مخاطبان را از هنری‌بودن کار و خیالی‌بودن روایت آگاه کنیم. با این‌حال، در میان فیلم‌ها و سریال‌هایی که در این زمینه ساخته شده‌است، عیار تاریخی اندازه یکسانی ندارد و بسته به نگاه کارگردان و نویسنده، تغییرات متعددی را تجربه می‌کند.  

سفیر/ ۱۳۶۱

فریبرز صالح

سفیر را باید نخستین کار جدی برای توجه به واقعه عاشورا، در سینمای ایران بدانیم. فیلم، روایت سفر قیس بن مسهر صیداوی، سفیر امام حسین (ع) به کوفه‌است. فرامرز قریبیان با ایفای نقش قیس در فیلم سفیر، یکی از ماندگارترین نقش‌های دوره فعالیت هنری خود را رقم زد.

«سفیر» واقعی‌تر است یا «روز واقعه»؟

با این‌حال، داستان فیلم، تا حد زیادی، واقعی نیست. اولاً اطلاعات تاریخی ما درباره قیس بن مسهر آن‌قدر نیست که بشود از آن یک فیلم سینمایی ساخت؛ ثانیاً، برخی از شخصیت‌های تاریخی در فیلم، جایگاهی متفاوت دارند؛ به عنوان مثال، حُصین بن نُمَیر که در فیلم ریاست یکی از پست‌های نگهبانی کوفه را برعهده دارد و به لحاظ جایگاه حکومتی، فرماندهی دون‌پایه محسوب می‌شود، اصولاً کوفی نیست و از بزرگان شام و طرفداران معاویه است که یک‌سال بعد از واقعه عاشورا در حمله یزید به مدینه، به فرماندهی رسید و سال بعد از آن، کعبه را با منجنیق هدف قرار داد و سوزاند.


روایت عشق /۱۳۶۴

انوشیروان ارجمند

سریال روایت عشق، نخستین مجموعه تلویزیونی درباره واقعه عاشورا بود که با دقت فراوان به اجزای تاریخی این رویداد مهم پرداخت. بیشتر بازیگران سریال خراسانی بودند و زنده‌یاد انوشیروان ارجمند، نقش سعد بن ابی‌وقاص را ایفا کرد. این سریال به لحاظ محتوای تاریخی، تلاشی مثبت برای انعکاس تاریخ محسوب می‌شد. به‌نظر می‌رسد که نویسنده سریال، محتوای تاریخی آن را از روی مقاتل مشهوری مانند لهوف استخراج کرده‌باشد.

«سفیر» واقعی‌تر است یا «روز واقعه»؟

دیالوگ‌ها و لوکیشن‌ها، تطبیق خوبی با آن‌چه در مقاتل معروف، مانند لهوف، خوارزمی و... می‌خوانیم، دارند. هر چندکه کیفیت تصویر و صحنه به دلیل کمبود امکانات، چنگی به دل نمی‌زند، اما بیننده می‌تواند مطمئن باشد که روایت عشق، گزارشی تقریباً مستند از واقعه عاشورا و حوادث پیش از آن است؛ حتی می‌توان گفت که کارگردان، برخی مواقع، رویکرد هنری خود را کنار گذاشته و به نقل تاریخی صرف رو آورده که در نوع خود، قابل توجه است.


روز واقعه /۱۳۷۳

شهرام اسدی

روز واقعه، با موسیقی متن ماندگار آن که ساخته مجید انتظامی است و بازی تأثیرگذار علیرضا شجاع‌نوری و عزت‌ا... انتظامی، یکی از مهم‌ترین آثار درمورد واقعه عاشوراست. با این‌حال، روایت داستان، حکایتی کاملاً خیالی است. در واقع بهرام بیضایی که کار نگارش فیلمنامه روز واقعه را در سال ۱۳۶۳ به پایان برده، کوشیده است تا سخنان مهم و کلیدی امام حسین (ع) را در قالب دیالوگ شخصیت‌های خیالی، به مخاطب عرضه کند و برخی اتفاقات را، مانند حوادث عصر عاشورا، به نمایش بگذارد.

«سفیر» واقعی‌تر است یا «روز واقعه»؟

آن‌چه در بسیاری از صحنه‌ها از زبان بازیگران می‌شنوید، در واقع احادیث و روایت‌های مشهوری است که از سیدالشهدا (ع) نقل شده و به گوش مخاطبان کاملاً آشناست؛ به ویژه دیالوگ هیجان‌انگیزی که زنده‌یاد جمشید مشایخی در سکانس‌های پایانی فیلم می‌گوید، دربرگیرنده بخش مهمی از سخنان امام (ع) در روز عاشوراست. به همین دلیل، با وجود غیرواقعی‌بودن روایت فیلم، احساس خوب و قابل قبولی را در مخاطب ایجاد می‌کند.


مختارنامه /۱۳۸۸

داود میرباقری

مختارنامه را باید بهترین کار هنری در عرصه فیلم‌سازی، درباره واقعه عاشورا بدانیم؛ مجموعه‌ای بسیار دیدنی که افزون بر جلوه‌های بصری و بازی خیره‌کننده بازیگرانی مانند فریبرز عرب‌نیا و فرهاد اصلانی، نمایشی قابل‌قبول از شواهد تاریخی را به مخاطبان ارائه می‌کند. هر چند دقت نقل روایات تاریخی در مختارنامه به اندازه روایت عشق نیست، اما میرباقری توانسته‌است از غلبه نگاه هنری بر نگاه تاریخی، تا حدود زیادی جلوگیری کند.

«سفیر» واقعی‌تر است یا «روز واقعه»؟

با این‌حال، بخش‌هایی از سریال و حتی تعدادی از شخصیت‌های آن، چندان با واقعیت تاریخی سازگار نیستند؛ مثلاً حوادثی که حول شخصیت کیسان ابوعمره شکل گرفته‌است، تا حدود زیادی واقعی نیست؛ خوب است بدانید کیسان ابوعمره، شخصیتی واقعی و تاریخی محسوب می‌شود که در قیام مختار ثقفی فعال بود؛ اما بسیاری از جزئیاتی که در مختارنامه درباره زندگی و شخصیت او می‌بینیم، پشتوانه تاریخی ندارد.

+ نوشته شده در جمعه 18 مهر 1399برچسب:دو اثر عاشورایی؛ سفیر واقعی‌تر است یا روز واقعه؟, ساعت 10:39 توسط آزاده یاسینی


تصویری از کربلا در ساکت‌ترین اربعینِ تاریخ

 تصویری هوایی از کربلا در صبح اربعین امسال را ببینید.

تصویری متفاوت از صبح اربعین در کربلا

+ نوشته شده در پنج شنبه 17 مهر 1399برچسب:تصویر,کربلا ,ساکت‌ترین,اربعینِ,تاریخ, ساعت 19:38 توسط آزاده یاسینی


تابوت‌هایی با قدمت ۲۵۰۰ سال در مصر

 کشفی بزرگ شامل سه چاه عمیق در استان «گیزا» در جنوب قاهره رخ داد که در آن‌ها ۵۹ تابوت دربسته، ده‌ها مومیایی با قدمت بیش از ۲۵۰۰ سال، صد‌ها قطعه باستانی و یک مجسمه بزرگ برنزی یافت شد.

این تابوت‌های سالم متعلق به کاهنان و مقامات عالی خاندان فرعون بیست و پنجم و بیست و ششم مصر هستند:

تابوت‌هایی با قدمت ۲۵۰۰ سال در مصر

تابوت‌هایی با قدمت ۲۵۰۰ سال در مصر

تابوت‌هایی با قدمت ۲۵۰۰ سال در مصر

تابوت‌هایی با قدمت ۲۵۰۰ سال در مصر

تابوت‌هایی با قدمت ۲۵۰۰ سال در مصر

تابوت‌هایی با قدمت ۲۵۰۰ سال در مصر

تابوت‌هایی با قدمت ۲۵۰۰ سال در مصر

+ نوشته شده در پنج شنبه 17 مهر 1399برچسب:تابوت‌,قدمت ۲۵۰۰ سال,مصر,مومیایی, ساعت 7:53 توسط آزاده یاسینی


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)

 در اینجا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

بازار اصفهان در ابتدای دهه چهل. عکس از سورنسن کلارنس

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


کافه تئاتر در پاساژ سرخه‌بازار خیابان جردن در تهران. بیست‌وهفت سال قبل. سال هفتادودو

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


اصفهان در ابتدای دهه چهل.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


تهران. اواخر دهه سی. عکاس از چارلز شرودر عکاس امریکایی و عکس از آرشیو دانشگاه هاروارد.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


استراحتگاه پیست اسکی دیزین. اواخر دهه چهل. عکس از فورمن

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


هشتادوچهارسال قبل. دختران دیپلمه مدرسه دخترانه آمریکایی تهران. سال ۱۳۱۵. عکس از آرشیو سایت دنیای زنان قاجار

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


بازار کفاشان تهران. سال چهل‌وهشت.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


ساختمان پلاسکو در اواخر دهه چهل.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


خیابان ولیعصر/ پهلوی، نرسیده به تقاطع خیابان عباس آباد/ شهید بهشتی. چهل و پنج سال قبل. بانک عمران

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)


میدان نقش جهان اصفهان در ابتدای دهه چهل. عکس از سورنسن کلارنس.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴)

+ نوشته شده در پنج شنبه 17 مهر 1399برچسب:سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۴), ساعت 7:52 توسط آزاده یاسینی


بهترین‌های سینما ایتالیا

 بهترین‌های سینمای ایتالیا را اینجا آورده‌ایم، اگر از کلیشه‌های سینمای کشورهایی، چون آمریکا خسته شده‌اید، این مطلب به کارتان خواهد آمد.

 
آمبرتو دِ/Umberto D
 
«ویتوریو دسیکا» کارگردان فیلم «دزد دوچرخه» به عنوان یکی از بزرگان سینمای نئورئالیسم جهان است. «امبرتود» یکی از فیلم‌های کمتر دیده شده او، روایتی است از زندگی پیرمردی بازنشسته و مستاجر که پس از اینکه از عهده‌ی تامین اجاره اطاق بر نمی‌آید از خانه بیرون انداخته می‌شود.
 
سینمای ایتالیا
 
 ویژگی‌های زیادی وجود دارند که موجب شده فیلم، با گذشت چندین دهه همچنان درخشان بماند. توجه دقیق به جزییات، عدم قصه پردازی و دوری جستن از کشمکش‌های داستانی از جمله‌ی این موارد مهم اند.

روکو و برادارنش/ Rocco and His Brothers
 
فیلم «روکو و برادرانش» به کارگردانی فیلمساز شهیر ایتالیایی «ویسکونتی» است. چهار برادر روستایی که به تازگی پدر خود را از دست داده اند به همراه مادر خود برای پیدا کردن کار به شهر میلان می‌روند. جایی که برادر بزرگترشان هم اکنون در آنجا مشغول کار است و تصمیم دارد با دختر مورد نظر خود ازدواج کند.
 
سینمای ایتالیا
 

«روکو و برادرانش» در نگاه اول، خیلی راحت می‌تواند فیلمی نئورئالیستی به‌نظر برسد؛ آن هم در سال‌هایی که نئورئالیسم نفس‌های آخر را می‌کشید. اما «روکو و برادرانش»، بیشتر حاوی دغدغه‌های فلسفی «ویسکونتی» است و به‌جز موضوع و لوکیشن‌ها و بستر اجتماعی که نئورئالیسم را تداعی می‌کند، دیگر مؤلفه‌های این مکتب غایب‌اند.


جاده/La Strada
 
کمتر کسی پیدا می‌شود که سینمای ایتالیا را پیگیری کرده و آثار شاخص «فدریکو فلینی» کارگردان پرآوازه و توانمند و البته مؤلف ایتالیا را ندیده باشد. زامپانو که با نمایش سیار زورمندی‌هایش روزگار می‌گذراند، جلسومینا‌ی معصوم و ابله‌نما را می‌خرد تا در نمایش‌هایش دستیار او باشد..
 
سینمای ایتالیا
 

«فلینی» در ساخت این فیلم از تجربیات دوران کودکی‌اش بهره گرفته و بخش‌هایی از آن به زندگی فقیرانه‌اش شباهت دارد و شاید به همین دلیل بیش از حد نزدیک به واقعیت‌های تلخی است که در آثار مشابه در آن دوران، کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت.


شب /La Notte
 
«شب» فیلم میانی در سه‌گانه‌یی از «آنتونیونی» است که با «ماجرا» شروع و با «کسوف» تمام می‌شود. نویسنده جوانی به نام جووانی و همسرش لیدیا احساس می‌کنند که پایان دوره عشقی که برای یکدیگر داشته‌اند رسیده اسـت، امـا از ابراز این حقیقت اجتناب مـی کنند.
 
سینمای ایتالیا
 

درهم‌ریختگی پیوند‌های عاطفی و تنهایی‌های عمیق جهان سینمایی را شاید بتوان مشخص‌ترین ویژگی آثار «آنتونیونی» دانست؛ از این رو او را یکی از متفاوت‌ترین روایتگران تنهایی انسان‌ها به این سبک و سیاق است. «شب» در یازدهمین جشنواره فیلم برلین برنده جایزه خرس طلایی و نیز برنده جایزه دیوید دی دوناتلو برای بهترین کارگردان شد.


  استرامبولی/ Stromboli

 
«روبرتو روسلینی» از بزرگترین و برجسته‌ترین فیلمسازان سینمای ایتالیا به شمار می‌آید که به جهت تاثیرگذاری و ایجاد جریان نوین در سینمای ایتالیا لقب «پدرخوانده موج نوی سینما ایتالیا» به وی اعطا شد. «روسلینی» با «اینگرید برگمن» بازیگر مشهور هالیوود، فیلم «استرامبولی، سرزمین خدا» را ساخت.
 
سینمای ایتالیا
 

فیلم داستان کارین زنی فراری از لیتوانی است که همسر ماهی‌گیر ایتالیایی بی‌نوایی می‌شود تا از زندانی شدن در یک اردوگاه بگریزد، اما خود را در تله استرامبولی یک جزیره دورافتاده آتش‌فشانی می‌یابد.


زندگی زیباست / Life Is Beautiful
 
«زندگی زیباست» یکی از مهمترین آثار کمدی و ضد جنگ تاریخ سینما محسوب می‌شود که «روبرتو بنینی» در سال ۱۹۹۷ آن را روانه سینما کرد. داستان فیلم درباره مرد یهودی سرخوشی به نام گوئیدو  است که به شهر می‌آید تا زندگی جدیدی را تجربه کند. او در این شهر با زنی به نام دورا  آشنا می‌شود
 
سینمای ایتالیا
 

فیلم «زندگی زیباست» معمولاً به‌عنوان یک فیلم کمدی شناخته می‌شود، اما تنها بخشی از قسمت اول فیلم دارای تم کمدی ا‌ست و بعد از آن ماجرای فیلم به وضعیت یهودیان در جنگ جهانی و رفتار‌های خصمانه‌ی نازی‌ها با آن‌ها کشیده می‌شود. 


 یک روز بخصوص /

Una giornata particolare

 
«اتوره اسکولا» یکی از بهتری فیلم‌های سینمای ایتالیا یعنی «یک روز بخصوص» را جلوی دوربین برد و برای این فیلم موفق به دریافت بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان گلدن‌گلوب سال ۱۹۷۸ و جوایز متعددی در سایر جشنواره‌های سینمایی شد. فیلم روایتگر یک روز رابطه ظریف و پنهانی یک روزنامه‌نگار مخالف رژیم فاشیستی و زنی ساده و خانه‌دار است.
 
سینمای ایتالیا
 
این فیلم رژیم فاشیست ایتالیا در آن زمان را از نظرگاهی تازه مورد انتقاد قرار می‌دهد. این فیلم اثری عشقی با زمینه‌های سیاسی به شمار می‌رود. 


اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

 قبیله‌ای بومی در یکی از جزایر اندونزی بر اثر جهش ژنتیکی چشم‌هایی به رنگ آبی براق دارند. مردم بوتون در نوزدهمین جزیره بزرگ اندونزی به همین نام زندگی می‌کنند که در منطقه سوالوسی در جنوب شرقی این مجمع الجزایر واقع است. یک جهش ژنتیکی باعث شده اعضای این قبیله چشمانی به رنگ آبی متالیک پیدا کنند، رنگ چشمی که در اندونزی بی‌نهایت کمیاب است. مردم این کشور بیشتر مو و چشم سیاه دارند.

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

سندروم واردنبورگ جهشی ژنتیکی و وراثتی است که بنا به تخمین، از هر ۴۲ هزار نفر، یک نفر آن را دارند. این سندروم علاوه بر تاثیرات غیرعادی بر رنگدانه‌های عنبیه چشم، که باعث پیدایش چشمانی با رنگ‌های متفاوت می‌شود، ممکن است باعث از دست رفتن شنوایی هم بشود. در ادامه عکس‌های شگفت‌انگیز از این قبیله را تماشا کنید.

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!

+ نوشته شده در چهار شنبه 16 مهر 1399برچسب:اعضای قبیله‌ای با چشمان آبی متالیک!, ساعت 14:35 توسط آزاده یاسینی


ترین‌های تهران یا تمام اِفاده‌های یک پایتخت

 تهران «ترین»‌های بسیاری دارد؛ شهر سیالی که بلندترین خیابان خاورمیانه، بزرگ‌ترین الماس صورتی دنیا، مدرن‌ترین پاساژ‌های ایران، مرتفع‌ترین برج غیرمسکونی کشور و هزار و یک مکان و زمان و اتفاق خاص را در دل خود جای داده است؛ پایتختی که همه با تمام گلایه‌هایی که از آن دارند در نهایت دوستش دارند؛ حداکثر مثل فرزندی که از او دلخوریم، اما دوستش داریم و نمی‌توانیم از او صرف‌نظر کنیم.

بلندترین خیابان تهران، ایران و خاورمیانه؛

ولیعصر

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

همه نام این خیابان را شنیده‌اند؛ بلندترین خیابان خاورمیانه که خاطره خیلی‌ها را در دل خود نگه داشته است. ۱۵ هزار چنار آن را محاصره کرده‌اند و مبدا این مسیر ۱۸ کیلومتری میدان راه‌آهن و مقصد آن تجریش است. خیابان ولیعصر در سال‌های اول حکومت پهلوی اول به شکل یکپارچه درآمد. عبدالله مستوفی انگیزه ساخت این خیابان را تصمیم رضاخان برای متصل‌کردن کاخ سعدآباد به کاخ مرمر ذکر کرده است. ساخت این خیابان در سال ۱۳۰۰ خورشیدی آغاز شد و بعضی آن را «جاده» پهلوی می‌نامیدند.


بزرگ‌ترین الماس صورتی دنیا؛ دریای نور

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

موزه جواهرات ملی ایران از دیدنی‌ترین مکان‌های تهران است. این موزه که در خیابان فردوسی واقع شده، پر است از اشیای گران‌قیمتی که در ایران لنگه ندارند. در میان آنها، اما الماس دریای نور، جور دیگری سر و صدا به پا کرده است. بزرگ‌ترین الماس صورتی دنیا که زمانی از جواهرات نادر شاه افشار بوده است. نادرشاه پس از فتح هندوستان، این الماس صورتی و کمیاب را از پادشاه هند هدیه گرفت.

براساس اعلام بعضی از منابع، الماس‌های دریای نور و نورالعین در حقیقت از یک سنگ بوده که وزن اولیه آن ۲۴۲ قیراط بوده است. این گوهر در گذر زمان به دو قطعه می‌شود که قسمت درشت‌تر را الماس دریای نور و کوچک‌تر را نورالعین نامگذاری می‌کنند. گفته می‌شود این گوهر هزار سال قبل کشف و استخراج شده و وزن آن هم‌اکنون حدود ۱۸۲ قیراط است. ارزش این گوهر به قدری است که آن را پشتوانه‌ای برای پول ملی ایران می‌دانند.


قدیمی‌ترین میدان تهران؛ ارگ

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

میدان ارگ، هزار و یک خاطره در دل خود دارد؛ مدوری که قدیمی‌ترین میدان تهران است و از قبل از آنکه نوبت پایتخت‌شدن تهران فرا برسد در دوره کریم‌خان زند ساخته شد و به شکوه و ارج و قرب خیره‌کننده‌ای رسیده بود. میدان ارگ در دوره قاجار محل برگزاری مراسم گوناگون ملی و مذهبی از قبیل عزاداری ماه محرم، جشن عید قربان و جشن عید نوروز بود.

در وسط میدان ارگ، توپ معروف مروارید را قرار داده بودند که در خلال بازپس‌گیری جزایر خلیج‌فارس از پرتغالی‌ها به غنیمت سپاه ایران درآمده بود. محل قرارگیری این توپ، حکم «بست» را داشت؛ بدین معنی که اگر مجرمان یا افراد تحت تعقیب روی آن پناه می‌گرفتند، کسی متعرض آنان نمی‌شد.


نخستین آسمانخراش تهران؛ شمس‌العماره

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

قدیمی‌ترین ساختمان بلندمرتبه تهران، کاخ شمس‌العماره است که یونسکو هم آن را در فهرست میراث فرهنگی جهان به ثبت رسانده. این ساختمان در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار به سبک و سیاق بنا‌های اروپایی ساخته شد و در زمان خود نه‌تن‌ها مشرف بر تمام شهر تهران بود، بلکه از فراز آن می‌شد، دشت تهران را از شمیران تا شهر ری به تماشا نشست. بلندای این کاخ ۳۵ متر و تعداد طبقات آن ۵ طبقه است. ساعتی که بر فراز این عمارت نصب شده، هدیه ویکتوریا، پادشاه بریتانیا به ناصرالدین‌شاه قاجار است.


بقعه امامزاده سیداسماعیل؛ قدیمی‌ترین

ساختمان تهران

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

قدیمی‌ترین ساختمان کتیبه‌دار تهران، بقعه امامزاده سیداسماعیل (ع) در نزدیکی چهارراه مولوی است. در قدیمی این بقعه، تاریخ ۸۸۶ هجری قمری را دارد؛ یعنی حدود ۷۵ سال پیش از آنکه شاه تهماسب صفوی، حصاری را به دور روستای تهران بکشد و آن را تبدیل به شهر کند. امامزاده اسماعیل در خیابان شهید مصطفی خمینی، نزدیک میدان «سید اسماعیل» قرار دارد.


میلاد؛ مرتفع‌ترین برج غیرمسکونی ایران

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

برج میلاد تهران با ۴۳۵ متر ارتفاع بلندترین برج کشور و ششمین برج بلند مخابراتی در جهان و یکی از مرتفع‌ترین برج‌های ایران است که در زمینی با مساحت ۶۲ هکتار احداث شده است. یکی از نکات برجسته در طراحی برج میلاد، قسمت تاج آن است که نمای بیرونی‌اش با معماری سنتی ایرانی و نقش‌ونگار‌های آن همخوانی و هماهنگی دارد. میلاد، نوزدهمین سازه بلند نامتکی جهان است. نخستین رستوران «گردون» ایران در برج میلاد تاسیس شده است.


چیتگر؛ بزرگ‌ترین دریاچه مصنوعی ایران

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

چیتگر با نام دیگر شهدای خلیج‌فارس، دریاچه ۱۳۰ هکتاری است که رکورد بزرگ‌ترین دریاچه مصنوعی را در ایران زده است. آب این دریاچه از رواناب‌های حوضه میانی و سطحی و در نهایت از رودخانه کن تأمین می‌شود. گفتنی است ایده ساخت دریاچه مصنوعی چیتگر اولین بار در سال ۱۳۴۷ و پیش از انقلاب اسلامی مطرح شده بود، اما به دلایل مختلف و فنی هیچ‌گاه به مراحل بررسی بیشتر و اجرایی‌شدن راه نیافت تا آنکه در اوایل دهه ۸۰ بار دیگر مورد بررسی مطالعاتی قرار گرفت.


امامزاده یحیی و کهنسال‌ترین چنار زنده تهران

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

مورخان از این چنار به‌عنوان سومین چنار بزرگ تهران یاد کرده‌اند؛ درخت چنار کهنی که با قدمت ۹۰۰ سال در جوار صحن مخصوص بانوان امامزاده یحیی با قطر ۷ متر قرار دارد و در سال ۱۳۳۰ در فهرست وزارت فرهنگ و اداره باستان‌شناسی به ثبت رسیده است.


قهوه‌خانه حاج علی درویش؛ کوچک‌ترین

چایخانه جهان

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

قهوه‌خانه حاج علی درویش در میان هزاران مغازه در راهرو‌های تو در توی بازار بزرگ تهران قرار دارد. این قهوه‌خانه اگرچه تنها قهوه‌خانه بازار نیست، اما یکی از قدیمی‌ترین‌ها و کوچک‌ترین چایخانه‌هایی است که پای توریست‌ها حتی به آن باز شده است. این قهوه‌خانه در سال ۱۲۹۷ تاسیس شده است.


مسجد کوچیکه؛ کوچک‌ترین مسجد تهران

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

در خیابان لاله‌زار تهران مسجدی چهار در پنج متری وجود دارد که اهالی آن را به نام «مسجد کوچیکه» می‌شناسند و فقط مردانه است. این مسجد در طبقه اول یک ساختمان ۳ طبقه قرار گرفته و به‌نظر می‌رسد کوچک‌ترین مسجد تهران است. براساس اسناد تاریخی این مسجد، جزو موقوفات امین‌السلطنه به شمار می‌آید.


امجدیه؛ نخستین ورزشگاه شهر

نشانی: تهران، میدان‌آزادی

امروز به آن شیرودی می‌گویند، اما با نام امجدیه متولد و ساخته شده است؛ ورزشگاهی که بعد از ساخت ورزشگاه آزادی از رونق افتاد. امجدیه از سال ۱۳۲۱ تا ۱۳۵۳ خورشیدی خانه تیم ملی فوتبال به‌حساب می‌آمد و بیشتر بازی‌های خاطره‌انگیز تیم ملی طی این سال‌ها در این ورزشگاه برگزار می‌شد.


کهنسال‌ترین شهروند تهران؛ زنی هفت‌هزار

ساله

آدم‌های بسیاری، سال‌های سال در تهران زندگی کرده‌اند، اما قدیمی‌ترین بقایای انسانی کشف‌شده در تهران، اسکلتی است که در سال ۱۳۹۳ خورشیدی در نزدیک چهارراه مولوی تهران کشف شده است. براساس نتایج پژوهش‌های باستان‌شناسی این اسکلت مربوط به یک زن حدودا ۳۵ ساله بوده که حدود ۷ هزار سال پیش زندگی می‌کرده و پس از مرگ در این محدوده به خاک سپرده شده است. این اسکلت که تاریخ تهران را به نوعی با خود حمل می‌کند، در طبقه دوم گنجینه ایران باستان در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود.


تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!

 گاهی وقت‌ها انگار بدشانسی سخت دنبال مان است و هیچ راه فراری هم از آن نیست و تصاویر شبکه‌های اجتماعی این را به خوبی نشان می‌دهد.

کاربران شبکه‌های اجتماعی سراسر دنیا تصاویری از بدبیاری‌های عجیب و غیر قابل انتظار خود به اشتراک گذاشته‌اند که در کمال ناباوری رخ دادند. در ادامه تعدادی از این تصاویر را باهم خواهیم دید.

راننده‌ی این ماشین ساعت ۲ صبح با این صحنه‌ی ناگوار رو به رو شده بود.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


کاربری که این عکس را به اشتراک گذاشته نوشته می‌خواست وارد انباری خانه اش شود که کلید در قفل شکست.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


راننده‌ی این ماشین می‌خواست یک قابلمه غذا برای کسی که به دیدنش می‌رفت ببرد که از شانس بدش قابلمه واژگون شد و تمام غذا که پر از فلفل هم بود داخل ماشینش ریخت.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


صاحب این ماشین وقتی از خانه بیرون آمده بود تا سوار ماشینش شود دیده بود وقتی خواب بودند لاستیک‌های ماشینش را دزدیده و جای آن‌ها بلوک سیمانی گذاشته بودند.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


کاربری که این عکس را به اشتراک گذاشته نوشته از فر گاز برای نگهداری بعضی وسایل استفاده می‌کرد، اما یک بار این موضوع را فراموش کرده بود و سینی پلاستیکی‌ای که داخل فر بود آب شده بود.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


معلم‌های این مدرسه در اولین روز بازگشایی مدرسه مجبور به تعطیل کردن کلاس‌های خود شدند، چون توفان باعث سقوط یک درخت روی سقف مدرسه و قطع شدن اینترنت شد.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


صاحب این بسته وقتی به خانه رسیده بود متوجه شده بود، چون روی بسته ننوشته بودند محتویات آن شکستنی است پستچی آن را تقریباً له کرده بود.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


یک لنگه از دمپایی‌های این زن به خاطر آنکه مدت زیادی زیر آفتاب مانده بود به شدت آب رفته بود.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


مادر خانواده وقتی فهمیده بود بچه شان کنترل تلویزیون اپل‌شان را داخل توالت فرنگی انداخته موفق شده بود خونسردی اش را حفظ کند.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


این مرد سه ماه انتظار کشیده بود تا هویجی که در باغچه‌ی خانه اش کاشته بود رشد کند، ولی دست آخر یک هویج خیلی کوچک نصیبش شده بود.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!


این ماشین در کمال بدشانسی به یکی از علائم راهنمایی و رانندگی خیابان گیر کرده بود.

تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!

+ نوشته شده در دو شنبه 14 مهر 1399برچسب:تصاویر خنده‌دار از بدشانسی‌های عجیب!, ساعت 13:51 توسط آزاده یاسینی


اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!

 تا حالا به این فکر کردید اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل شوند، حیوانات چه‌شکلی بودند؟

اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!

اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!

اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!

اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!

اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!

اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!

اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!

منبع: thingsihavedrawn

+ نوشته شده در شنبه 12 مهر 1399برچسب:اگر نقاشی بچه‌ها به واقعیت تبدیل بشه!, ساعت 17:35 توسط آزاده یاسینی


بهترین فیلم‌های کارگردانان مشهور جهان (۱)

 این یک رسم عادی و رایج در هنر سینما است که کارگردانان نامدار و برجسته در یک مقطع زمانی خاص از زندگی هنری‌شان به هیچ روی نمی‌توانند فیلم‌هایی بد و معمولی بسازند و همه‌چیز را به طلایی‌ترین شکل ممکن سپری می‌کنند و مثلاً در یک دوره ۱۰ ساله هرچه می‌سازند، مثل یک شمش طلا سودساز است و به طور پیاپی سه چهار فیلم با ارزش تولید می‌کنند که هم بشدت می‌فروشند و هم نظر منتقدان را جلب می‌کنند.

این کارگردانان معمولاً در پی آن دوران طلایی نزول می‌کنند و فیلم‌های بعدی‌شان رنگ و بوی آن عصر طلایی را ندارد، ولی با ضربات کارساز وارده‌شان در همان دوران اوج به نقطه‌ای از حرفه خود می‌رسند که کمتر سینماگر دیگری به آن نائل می‌شود و معمولاً آرزوی آن را به گور می‌برد.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

با این اوصاف نباید تصور کرد که همگان می‌توانند مانند کلینت ایست وود بهترین کار‌های خود را پس از ۷۰ ساله شدن و طی ۲۰ سال بعداز عبور از این حد و مرز ویژه عرضه کنند یا به سان وودی الن به مدت ۵۰ سال فیلم‌هایی را اکران کنند که تقریباً همگی در یک سطح و با یک تم هستند و اغلب با کسانی مواجه هستیم که پس‌از شروع متوسط چند کار خوب می‌سازند و سپس نزول می‌کنند یا در دو سه فیلم اول‌شان هرچه ضربه اساسی دارند، وارد می‌کنند و در اکثر کار‌های بعدی‌شان چیز فوق‌العاده‌ای را ارائه نمی‌کنند. البته داریم کسانی را هم که متحمل شکست در گیشه نمی‌شوند و معمولاً در زمینه مخارج ساخت و میزان فروش مساوی می‌کنند، اما به عنوان مردانی بزرگ در اذهان ماندگار نمی‌شوند.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

مسائل فوق به ما می‌گوید نحوه کار و بیلان فعالیت نامدارانی که در این صفحه پیش‌روی‌تان قرار می‌گیرد، تا چه حد منطقی و قابل فهم و نرمال است، زیرا هر یک نام و اعتباری بزرگ داشته‌اند و پس از چند سال کار خوب، شاهکار‌های خود را عرضه کرده و سال‌های بعدی را با فیلم‌های خوب، اما نه چندان درخشان سپری کرده‌اند، اما همان عصر طلایی‌شان خیره‌کننده و بخشی درخشان از تاریخ سینما بوده است و می‌توان به آن بالید.

اگر هم نام و اوصاف مارتین اسکورسیسی در این جمع نمی‌آید، به‌این سبب است که پس‌از سال ۱۹۷۳ کمتر مقطع غیرطلایی را می‌توان در کار و فیلم‌های او یافت و در صورت انتخاب و اضافه کردن وی به این فهرست مجبور بودیم لیستی حداقل ۳۰ فیلمی را از وی رو می‌کردیم و ۹۰ درصد دوران حیات او را پوشش می‌دادیم که به‌کاری عبث و نوشته‌ای پایان‌ناپذیر تبدیل می‌شد و او بواقع بهترین سینماگر در قید حیات جهان است.

استنلی کوبریک

«دکتر استرنج لاو» ۱۹۶۴، «اودیسه فضایی»‌۱۹۶۸، «بری

 

لیندون» ۱۹۷۵ و «درخشش» ۱۹۸۰

واقعیت امر این است که می‌توانستم (و باید) نام تمامی فیلم‌های کوبریک را جزو کارنامه و ایام طلایی‌اش می‌آوردیم، زیرا او حتی یک فیلم بد هم نساخت و «قتل» در سال ۱۹۵۴، «راه‌های افتخار» به سال ۱۹۵۶ و «اسپارتاکوس» در ۱۹۶۰ و همچنین «غلاف تمام فلزی» در ۱۹۸۷ و «چشمان کاملاً بسته» در ۱۹۹۹ آثاری ویژه با معانی و مفاهیم آشکار و پنهان ارزشمندی بودند و کوبریک با آن‌ها راز‌های غریب بسیاری را مطرح کرد و به دستاورد‌های فرهنگی بزرگی رسید، اما اگر قرار باشد به یک عصر طلایی‌تر و جمع و جور‌تر برای او معتقد باشیم، ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۰ با چهار فیلم یاد شده چنان زمانه‌ای است و آن آثار جهان را عوض و تفسیر و تأویل‌های کوبریکی را باب و او را به یکی از بزرگ‌ترین نظریه پردازان تمامی تاریخ سینما تبدیل کرد و به جمع ۱۰ کارگردان اول همه دوران‌ها وارد ساخت.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

مگر می‌شد آن گونه به اندیشه‌های بشری و راز خلقت در «اودیسه فضایی: ۲۰۰۱» ورود کرد و در عین حال از تاریخ کلاسیک و راز‌های درباری بریتانیا و روش‌های مبارزه‌جویی اروپایی در «بری لیندون» سخن نگفت که هر نمای آن به لطف لنز‌های ویژه و کشدار کوبریک به سان یک تابلوی برجسته نقاشی است؛ و سرآخر چطور می‌توان «Shining» را دید و تا ابد با جادوی ترس‌ها و ابهام‌های ماوراءالطبیعه‌ای آن زیست نکرد.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

کوبریک هرگز آینده را از گستره دیدش خارج نساخت، اما گذشته نگری ناب او در فیلم‌هایی که نام‌شان آمد، نشان می‌داد او دایره و ظرفیت استعدادهایش را فقط به یکی دو مورد محدود نکرده و گذشت زمان رنگ و نمای او را هرگز نمی‌گیرد.


آلفرد هیچکاک

«سرگیجه» ۱۹۵۸، «شمال از شمال غربی» ۱۹۵۹،

 

«روانی» ۱۹۶۰، «مارنی» ۱۹۶۲ و «پرندگان» ۱۹۶۳

آلفرد هیچکاک هم به آن جمع کم شمار فیلمسازانی تعلق دارد که بندرت فیلم بد ساخته‌اند و حتی اگر بگوییم او درکل فیلم ضعیفی را تهیه نکرد، اغراق نگفته‌ایم. به‌همین محدوده زمانی مورد اشاره هم می‌توان فیلم‌های «پنجره رو به حیاط» را که در سال ۱۹۵۴ عرضه شد و همچنین «طناب» را که محصول ۱۹۵۲ است اضافه کرد و در دهه ۱۹۴۰ با سلسله‌ای از فیلم‌های خوب شامل «ربه‌کا»، «طلسم شده»، «ظن» و «غریبه‌هایی در یک قطار» مواجه هستیم، ولی اواخر دهه ۱۹۵۰ و سال‌های آغازین دهه ۱۹۶۰ طلایی‌ترین ایام استاد مسلم ژانر تریلر (دلهره‌آور) بودند.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

در چنان سال‌هایی هیچکاک «سرگیجه» را رو کرد که حتی سزاوار عنوان بهترین فیلم تاریخ است و با «روانی» یکی از مخوف‌ترین چهره‌های مغشوش تاریخ سینما را با بازی عالی آنتونی پرکینز خلق کرد و با «مارنی» و «پرندگان» در قالب قصه‌هایی ساده و سرراست و با کمترین پیچ و خم و راز‌ها و براساس وجود تیپی هدرن کشف بارز آن زمان‌هایش ثابت کرد از هر موضوع و نکته ولو معمولی و غیر برجسته‌ای می‌توان فیلم‌هایی را ساخت که در سال‌های بعدی به جمع برگزیدگان همه دوران‌ها وارد شوند و همیشه بدرخشند.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

هیچکاک حتی در صحنه بسیار کوچک‌تر تلویزیون هم درخشید و ۶۹ بار نامش روی فیلم‌ها یا مجموعه‌هایی از طریق جعبه جادویی به‌عنوان کارگردان حک شد و این چنین بود که تبدیل به یک افسانه بزرگ در عالم سینما شد. هرکس هم به این موضوع شک دارد، می‌تواند نگاهی مجدد به کاراکتر‌های همیشه در کنکاش جیم استوارت و کیم نوواک در Vertigo بیندازد یا به گذشته‌ای دورتر رجعت کند و «سایه تردید» را ببیند که در سال ۱۹۴۲ عرضه شد و براساس شک و واقعیت از وجود یک قاتل در خانواده‌ای می‌گوید که اعضای آن گمان می‌کنند نه یکتبهکار پنهان بلکه عمویی مهربان و مردی نیک‌سیرت برای همگان است.


مایکل مان

«شکارچی انسان» ۱۹۸۶، «آخرین موهیکان» ۱۹۹۲،

 

«مخمصه» ۱۹۹۵ و «نفوذی» ۱۹۹۹

شاید فیلم پلیسی- جنایی «COLL ateral» در سال ۲۰۰۴ با حضور و بازی متفاوت تام کروز و «دشمنان مردم» در سال ۲۰۰۹ با تصویر متفاوت دیگری از جانی دپ هم فیلم‌های بسیار خوبی باشند، اما طلایی‌ترین نوار کار‌های متوالی مایکل مان به ۱۳ سالی بر می‌گردد که او را هم به ارائه‌کننده منطبق‌ترین و بهترین تصویرگری سینمایی از روی کاراکتر افسانه‌ای هانیبال لکتر تبدیل کرد و هم با «آخرین موهیکان» به ژانر وسترن معنا و مفهوم عمیق‌تری را بخشید.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

چه کسی است که «مخمصه» را ببیند و از فیلمی لذت نبرد که حتی اگر عنوان برترین فیلم جنایی – پلیسی تمامی تاریخ هم به آن اعطا شود، شاید سخن گزافی مطرح نشده باشد. اکثریت معتقدند بهترین فیلمی که تابه حال راجع به هانیبال لکتر پزشک آدمخوار و خیالی داستان‌های توماس هریس ساخته و ارائه شده، همانا «سکوت بره‌ها»‌ی سال ۱۹۹۱ جاناتان دمی است، اما باید تأکید کرد که نسخه مایکل مان از روی آن قصه‌ها و با عنوان «شکارچی انسان» هم نسخه ماندگار و بسیار خوبی است و حتی طرفداران سریال تلویزیونی «هانیبال» نیز که در دهه ۲۰۱۰ عرضه شد، مقابل این فرضیه مقاومت چندانی را بروز نمی‌دهند.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

اینکه یک کارگردان در ژانر‌های متفاوت و متعدد بدرخشد، قطعاً نشانگر استادی او در هنر سینما است و در آن صورت نمی‌توان «آخرین موهیکان» با بازی دانی‌یل دی لوییس ۳ اسکاری و داشتن قصه‌ای عاطفی در پس زمینه‌های تاریخی و واقعی در ارتفاعات سردسیر امریکا و کانادا و در زمان جنگ‌های داخلی امریکا را وسترنی ماندگار ندانست و بخصوص با آن موسیقی متن فوق‌العاده‌ای که دارد و داستانی از دلدادگی غیرمتعارف بین یک مرد سرخپوست تبار و زنی جوان است که فرزند ژنرال ارتش «سرخپوست کش» امریکا به شمار می‌آید.


فرانسیس فورد کاپولا

«پدرخوانده یک» ۱۹۷۲، «مذاکره» ۱۹۷۴، «پدرخوانده ۲»

 

۱۹۷۴، «حالا آخرالزمان» ۱۹۷۹

کاپولای جوان به‌رغم داشتن رقبایی در اندازه‌های اسپیلبرگ، اسکورسیسی، لوکاس، فردکین و دی پالما دهه ۱۹۷۰ را با فیلم‌های پدرخوانده، حالا آخر الزمان قبضه کرد و بابت آن‌ها مجموعاً ۵ اسکار گرفت و اسکار‌های متعدد دیگری را از طریق همین فیلم‌ها نصیب سایر عوامل سازنده این آثار کرد و آن هم در حالی که هنوز به ۴۰ سالگی‌اش نرسیده بود.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

هر دو «پدرخوانده» او به جمع ۲۰ فیلم اول تاریخ سینما راه یافته‌اند و دومی بهترین فیلم دنباله‌ای و برترین «قسمت دوم» در تمامی ادوار سینما بوده است و «مذاکره» معدن راز‌ها جلوه کرده و «حالا آخرالزمان» روایت ویژه و غریبی از جنگ ویتنام و دخالت‌های جنایتکارانه امریکا در شرق آسیا با دربرداشتن یک افسر شورشی و سرتراشیده با بازی حیرت انگیز مارلون براندو است.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۱)

در همین دهه (۱۹۷۰) کاپولا «Blow Up» را هم که یک کار جاسوسی بود و «مانیلی» را که دنیای دیوانه‌وار آن زمان و فعلی را فریاد می‌کرد، ساخت و در دهه ۱۹۸۰ با فیلم‌های جوانانه «Rumble Fish» و «یاغی‌ها»، فیلم سراسر احساس و توهم و افسوس «ازدواج پگی سو» و «تاکر؛ آن مرد و رؤیاهایش» کار‌های قابل قبولی را عرضه کرد، اما نه با آن‌ها و نه با فیلم‌های دهه ۱۹۹۰ خود شامل «باران‌ساز» به عصر طلایی‌اش بازنگشت و حتی «دراکولای برام استوکر» او که برترین، فرهنگی‌ترین و متفاوت‌ترین دراکولای تاریخ سینما است، او و کارهایش را به دهه ۱۹۷۰ رجعت نداد. زمانه‌ای که کاپولا هرچه کرد، نتوانست حتی یک فیلم بد بسازد.

+ نوشته شده در شنبه 12 مهر 1399برچسب:بهترین فیلم‌های,کارگردانان,مشهور جهان,استنلی کوبریک,آلفرد هیچکاک,مایکل مان,فرانسیس فورد کاپولا, ساعت 10:39 توسط آزاده یاسینی


نکته‌های پنهان را پیدا کنید

 معما‌های تصویری علاوه بر اینکه حکم سرگرمی را دارند نوعی ورزش برای ذهن محسوب می‌شوند. در این مطلب چالشی از شما می‌خواهیم بالش رنگی که با بقیه فرق دارد را پیدا کنید.

این چالش ذهنی توسط شرکت ScS طراحی شده که در زمین تولید کاناپه و فرش فعالیت می‌کند و جالب آنکه ۷۰ درصد از کاربران از پیدا کردن نکات پنهان در این تصاویر عاجز مانده اند. آن دسته از کاربرانی هم که موفق به پیدا کردن بالش شده اند به ۳۴ ثانیه زمان برای این منظور نیاز داشته اند. شاید بهتر باشد شما هم تیزبینی خود را امتحان کنید.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

این تصویر مجموعه‌ای در هم و برهم از چند بالش با طرح‌های تکراری را نشان می‌دهد، اما اگر کمی با دقت به آن نگاه کنید متوجه بالش متفاوت در گوشه سمت چپ پایین تصویر می‌شوید.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

در تصویر دیگری که توسط شرکت ScS منتشر شده از شما خواسته می‌شود آباژوری که در میان انبوه مبل و میز پنهان شده را پیدا کنید. طراحان این تصویر گفته اند که برای پیدا کردن این لامپ به طور میانگین به ۳۷ ثانیه زمان نیاز است.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

قطعا پیدا کردن یک آباژور کوچک وسط این تعداد اجسام رنگی کار دشواری است. اما توصیه میکنیم توجه خود را به مرکز عکس و روی گلدان‌هایی متمرکز کنید که روی میز‌ها قرار دارند.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

هنرمند تصویرساز Gergely Dudas از مجارستان نیز با انتشار تصویری از چند زنبور هوادارانش را به چالش کشیده و از آن‌ها خواسته که تعداد زنبور‌های موجود روی گل‌ها را بشمارند. او این تصویر را در وبسایت خود منتشر کرده است. در ابتدا این کار شاید به نظرتان ساده بیاید، اما بعد از آنکه متوجه می‌شوید چه تعداد زنبور در عکس بوده تعجب خواهید کرد.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

البته برای اینکه کار چندان هم برایتان ساده نباشد هنرمند سازنده این تصویر تعدادی زنبور را درون عکس مخفی کرده است.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

در ادامه تصویر دیگری را با شما به اشتراک می‌گذاریم که توسط شرکت بازاریابی Reflect Digital به مناسبت آغاز هفته ملی کد نویسی در انگلستان طراحی شده است؛ رویدادی سالانه که هدفش تشویق مردم به یادگیری کدنویسی است.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

در این تصویر از شما خواسته شده که در میان اعداد بنفش به دنبال شماره‌ای بگردید که با بقیه تفاوت دارد.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

در این تصویر که توسط Gergely Dudás تصویر ساز مجارستانی کودک طراحی شده نیز از شما خواسته شده ۱۰ تفاوت میان این دو تصویر را پیدا کنید.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

در ادامه میتوانید تفاوت‌ها میان این دو عکس را ببینید.

چالش؛ نکته‌های پنهان درون عکس‌ها را پیدا کنید

+ نوشته شده در جمعه 11 مهر 1399برچسب:نکته‌های پنهان را پیدا کنید,سرگرمی,تیزبینی,چشم, ساعت 13:46 توسط آزاده یاسینی


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)

 در اینجا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


تهران، خیابان فردوسی نبش کوشک. ابتدای دهه چهل. عکس از سورنسن کلارنس

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


مدرسه دخترانه ارض اقدس در مشهد. سال ۱۳۱۵. هشتادوچهارسال قبل. عکس از آرشیو سایت دنیای زنان قاجار

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


تهران؛ پنجاه‌ویک سال قبل. سال۱۳۴۸. عکس از هریسون فورمن

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


سر پل تجریش. زمستانی در ابتدای دهه شصت

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


یازدهم اسفند سال سی و نه. استقبال مردم تهران از ملکه انگلستان. این عکس در بلوار تازه تاسیس نهر کرج برداشته شده که پس از این بازدید، بلوار الیزابت نام گرفت.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


فرودگاه مهرآباد. تابستان سال سی و شش. هجوم مردم برای استقبال از تیم ملی کشتی در بازگشت از مسابقات جهانی ترکیه. غلامرضا تختی و محمد علی فردین از اعضای تیم ایران بودند.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


اسباب بازی فروش، پنجاه سال پیش از آخرین نسل فروشندگان دوره گرد

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


تهران. سه راه شاه (جمهوری). عکاس به سمت شرق دوربین را گرفته. در انتهای چشم اندازی که آسمان در آن پیداست، پلاسکو ایستاده. عکس را پنجاه و چهار سال پیش انداخته‌اند.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)


خیابان پهلوی (ولیعصر)، ایستگاه اتوبوس پارک شاهنشاهی (ملت). خرداد دو هزار و پانصد و سی هفت (هزار و سیصد و پنجاه و هفت)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۳)

برگرفته از صفحه اینستاگرام علی ملیحی و علیرضا محمودی

+ نوشته شده در پنج شنبه 10 مهر 1399برچسب:سیاه و سفید,تصاویری بکر,ایرانِ قدیم,عکس, ساعت 15:26 توسط آزاده یاسینی


بهترین‌های سینمای فرانسه

 بهترین‌های سینمای فرانسه را اینجا آورده‌ایم، اگر از کلیشه‌های سینمای کشورهایی، چون آمریکا خسته شده‌اید، این مطلب به کارتان خواهد آمد.

جیب بُر/Pickpocket

فیلم «جیب بُر» به کارگردانی «روبر برسون» است، بازی بازیگر /مدل و پرفورمنس «مارتین لاسال» مورد تحسین اغلب منتقدان واقع شده است. میشل در یک مسابقه اسب‌دوانی جیب یکی از تماشاگران را می‌زند. او خیالش راحت است که کسی او را ندیده، اما هنگام خروج از میدان مسابقه ناگهان دستگیر می‌شود. 

سینمای فرانسه

مسائل دینی درونمایه برجسته‌ی بسیاری از فیلم های «برسون» است اما اولین فیلمی از او که در آن به طور خیلی جدی با مسأله‌ی حس گناه برخورد می‌کنیم فیلم «جیب بُر» است. «جیب بُر» اثری است غریزی، عمیقا برآمده از قریحه‌ای پرشور و البته ناتمام و نفس‌گیر.


از نفس افتاده/ Breathless

«ژان‌لوک گدار» به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مؤلفان تاریخ سینما شناخته می‌شود. «از نفس افتاده» اولین فیلم بلند او و یکی از مهم‌ترین فیلم‌هایش است.

سینمای فرانسه

میشل پس از اینکه ماشینی را می دزد و تحت تعقیب قرار می گیرد. این در حالی است که او قصد دارد رابطه اش با نامزدش را بهبود ببخشد و... نوآوری، ساختارشکنی، تاثیر، و تجربه «از نفس افتاده» دنیای سینما را تکان داد،


ژول و ژیم/Jules a Jim

«تروفو» پس از «چهارصدضربه »و «به پیانیست شلیک کنید»، شاهکار دیگری به نام «ژول و ژیم »خلق کرد که حتی امروز و با گذشت تقریبا نیم قرن ازساخت آن باطراوت و زنده است. فیلم‌نامه فیلم را «تروفو» و «گروئو» براساس رمانی از نویسنده محبوب تروفو، «روشه» نوشتند.

سینمای فرانسه

در قلب فیلم، «مورو» در نقش کاترین تسخیرناپذیر و شورانگیز می‌درخشد و هر حرکت و حالت زودگذر او را  دوربین پرتحرک و خارق‌العاده «کوتار» با اعجاب و تحسین می‌نگرد. در «ژول و ژیم» شاهد یکی از غریب ترین موقعیت های عاشقانه سینما هستیم.


سامورایی/le samouraï

«سامورایی» یازدهمین فیلم «ملویل» و شروعی بر شاهکار‌های او به حساب می‌آید. او پس از آن «ارتش سایه‌ها»، «دایره سرخ» و «یک پلیس» را ساخت. جف کاستلو یک مزدور حرفه ای است که با روش جنایی خاص، برای قتل صاحب کلوپ شبانه پول گرفته اما در هنگام خروج از آنجا دیده می شود. 

سینمای فرانسه

«تنهایی عمیق یک سامورایی را هیچ کس ندارد، شاید ببر جنگل‌»؛ این جمله‌ای است که مبنای فیلم «سامورایی» قرار گرفته است. چهره سرد، جدی و مصمم «آلن دلون» در «سامورایی» در کنار خوش‌تیپی و ظاهر آراسته او که خصلت ویژه سامورایی‌ها بوده است، یکی از نکات قابل ملاحظه فیلم است.


مکس و اوراق فروش ها/

 

max and the junkmen

«مکس و اوراق فروش ها» فیلمی کمتر دیده شده «کلود سوته» است. کارآگاه مکس در پاریس در تعقیب دسته ای دزد است که دستگیری آن ها برایش حسابی دردسرساز شده و مجبور است دست به هرکاری بزند.

سینمای فرانسه

«سوته» در این فیلم  به سمت مطالعه اخلاق انسانی در فضایی تیره و بدبینانه می رود. تصویر کاراکتر لیلی با بازی «رومی اشنایدر» در این فیلم هرگز از ذهن تماشاگران محو نخواهد شد.


زنگ تفریح/playtime

فیلم «زنگ تفریح» به کارگردانی «ژاک تاتی» است که می توان آن را شناخته شده ترین اثر او نزد منتقدین و مردم دانست.آقای اولو به پاریس می آید اما در همان بدو ورود، در میانِ یک نمایشگاه گم می شود. بعد از کش و قوس فراوان، موفق به بیرون آمدن از نمایشگاه می شود و ...

سینمای فرانسه

« تاتی» در این اثر عجیب و گیج کننده ،كمدی متفاوتي خلق مي‌كند. كمدی با ظاهري خشك و بي‌روح كه تا حدي رقيق شده و خيلي پيچيده ولي بادوام، خلاصه تمامِ آن چیزی که سینمای او را تشکیل می دهند را جمع کرده و به کمال رسانده است.


قصاب/Le Boucher

فيلم «قصاب» يكي از آثار ارزشمند «كلودشابرول» است. اين فيلم روايت داستان پوپول قصاب است كه با هلن، آموزگار مدرسه در يك مجلس عروسي در روستاي كوچكي آشنا مي‌شود اما در آن ناحيه دخترهايي به قتل مي‌رسند و ..

سینمای فرانسه

«قصاب»، تاثیر ویرانگر جنگ بر روان انسان بدون پرداختن به خود جنگ و تنها با محور قرار دادن یک کهنه سرباز سابق و تغییرش به یک قاتل زنجیره‌ای روانپریش را بازمی‌گوید.

+ نوشته شده در چهار شنبه 9 مهر 1399برچسب:بهترین‌های سینمای فرانسه, ساعت 15:24 توسط آزاده یاسینی


عاشقانه‌_ تاریخی

 عاشقانه‌های تاریخی معمولا با استقبال مواجه می‌شوند، هم بستر نوستالژیک دارند و هم از چیزی مثل «عشق» می‌گویند. استاد این ژانر البته که حسن فتحی‌ست با شهرزاد و مدار صفردرجه و شب دهم، بهانه این مطلب اما سرایل «بوم و بانو» است.

 
بوم و بانو 
 
سریال تاریخی «بوم و بانو» به کارگردانی سعید سلطانی یکی از سریال‌های جدید تلویزیون است که از نیمه شهریور در حال پخش است. سلطانی کارگردان سه گانه «ستایش»، «پس از باران»، «خانه‌ای در تاریکی» است.  
 
سریال
 
سریال تاریخی «بوم و بانو» ملودرامی عاشقانه است که در دوره پهلوی اول شکل می‌گیرد؛ داستانی که عنصر نقاشی، ممنوعیت عزاداری در محرم و کشف حجاب در کنار رویداد‌های سیاسی و اجتماعی آن برهه از تاریخ را در دل یک داستان عاشقانه تعریف می‌کند. به اعتقاد برخی «بوم و بانو» اقتباسی سطحی از رمان «چشمهایش»بزرگ علوی است.
 
مسعود رایگان، بهنام تشکر، دیبا زاهدی، مهدی احمدی، ساغر قناعت، آتیلا پسیانی، مهوش افشار پناه از جمله هنرپیشه‌های سریال بوم و بانو هستند.

مدار صفر درجه
 
حسن فتحی در طول چند دهه فعالیت با ساخت چند سریال پرطرفدار از جمله «پهلوانان نمی‌میرند» و «شب دهم» ثابت کرد سلیقه بینندگان تلویزیون را می‌شناسد. سریال «مدار صفر درجه» از جمله آثار درخشان حسن فتحی است که می‌توان از آن با عنوان شاهکار یاد کرد.
 
سریال
 
این سریال ماجرای سفر دانشجویی ایرانی به نام حبیب پارسا به فرانسه به خاطر تحصیل در رشتهٔ فلسفه در دانشگاه پاریس را نشان می‌دهد. عاشقانه مدار صفر درجه بر بستر پر حادثه جنگ جهانی دوم می‌گذرد.    
 
شهاب حسینی، رویا تیموریان، آتنه فقیه نصیری، لعیا زنگنه، ایرج راد، مسعود رایگان و پیام دهکردی از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال ایفای نقش کردند.

کیف انگلیسی
 
سیدضیاالدین دری طرح «کیف انگلیسی» را از پدرش گرفته و اولین بار فیلمنامه آن را در سال۷۲ برای ساخت یک فیلم سینمایی نوشته است. فیلمنامه‌ای که درباره آن گفته است: «وقتی برای اولین بار آن را نوشتم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و حتی گریه کردم.»
 
داستان این مجموعه درباره منصور ادیبان است که تحصیلکرده رشته حقوق در فرانسه است، پس از شکست در رقابت‌های انتخاباتی مجلس با حمایت «مستانه» دختری از طبقه رجال در انتخابات دوره بعدی مجلس پیروز می‌شود. وی تحت تاثیر مستانه با انگلیسی‌ها آشنا شده و..
 
سریال
 
داستان سریال به وقایع سیاسی دهه ۱۳۲۰ ایران می‌پردازد؛ یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین مقاطع تاریخی کشور که نطفه بسیاری از تحولات سیاسی و حکومتی ایران در آن منعقد گردید.
 
علی مصفا، لیلا حاتمی، فرهاداصلانی، صبا کمالی، محمدرضا شریفی نیا از جمله بازیگران این سریال هستند.

شب دهم 
 
«شب دهم» یکی از سریال‌های مناسبتی حسن فتحی است. این سریال که برای پخش در ماه محرم ساخته شده بود، روایتگر داستانی عاشقانه است که در بستر دوران رضا خان رخ می‌دهد.
 
سریال
 
حیدر بامرام از لات‌های تهران است. او به طور اتفاقی با شازده‌ای قجری به نام فخرالزمان آشنا شده و به شدت شیفته و دلبسته او می‌شود شرط ازدواج فخرالزمان برای حیدر، اجرای ده شب تعزیه در ماه محرم است.
 
حسین یاری، کتایون ریاحی، رویا تیموریان، ثریا قاسمی، پرویز فلاحی‌پور از جمله بازیگران این سریال هستند.

در چشم باد 
 
«در چشم باد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی قصه زندگی خانواده‌ای است که رویداد‌ها و لحظات تلخ و شیرین زندگی‌شان از دوره قیام میرزا کوچک جنگلی تا آزادسازی خرمشهر در آن به تصویر کشیده می‌شود.
 
بیژن پسر خانواده خلبان است و در جنگ جهانی دوم با متفقین می‌جنگد. او پس از جنگ دستگیر و به خارج از کشور تبعید می‌شود سال‌های بعد بیژن در دوران جنگ تحمیلی به ایران می‌آید و برای پیدا کردن پسرش راهی جبهه می‌شود.  
 
سریال
 
 این سریال تاریخی، وقایع سیاسی و اجتماعی سه دوره از تاریخ در سال‌های ۱۳۰۰، ۱۳۲۰ و ۱۳۶۰ را بررسی می‌کند که دوره اول پایان دوره قاجار و دوره پهلوی، دوره دوم جنگ جهانی دوم و دوره سوم یک دوره زمانی خاص در بعد از انقلاب اسلامی ایران را که دوره فتح خرمشهر است، دربرمی‌گیرد.
 
پارسا پیروزفر، اکبر عبدی، کامبیز دیرباز، سعید نیک‌پور، سحر جعفری جوزانی، فریبا متخصص، لاله اسکندری، ستاره صفرآوه، رضا شفیعی جم، از جمله بازیگران این سریال هستند.

شهرزاد
 
سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی  از جمله پرمخاطب‌ترین سریال‌های عاشقانه ایرانی نمایش خانگی محسوب می‌شود. وقایع این داستان از بحبوحه کودتا ۲۸ مرداد آغاز می‌شود. شهرزاد و فرهاد دو عاشق دلباخته هستند که برای به هم رسیدن لحظه شماری می‌کنند.
 
سریال
 
خط داستان سریال «شهرزاد» در نگاه اول به شکل کلی داستانی عاشقانه است که گاهی در جزئیات برای پیچیده‌کردن آن به مسائل اجتماعی و سیاسی زمانه خود می‌پردازد.
 
ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، مصطفی زمانی، علی نصیریان، پریناز ایزدیار بازیگران این سریال هستند.
+ نوشته شده در سه شنبه 8 مهر 1399برچسب:عاشقانه,تاریخی, شهرزاد,کیف انگلیسی,بوم و بانو, ساعت 14:44 توسط آزاده یاسینی


باهوش‌ها، حدس بزنید!!

 در تصویر زیر با جابه‌جایی حروف به‌کار رفته درهر کدام از شماره‌ها نام یکی از وسایل منزل را نوشته‌ایم که شما باید آن را حدس بزنید.

حدس بزن

پاسخ معما:

  • بالشت
  • قالیچه
  • گلدان
  • لوستر
  • روفرشی
  • کمدلباس

چند مورد را توانستید حدس بزنید؟

+ نوشته شده در سه شنبه 8 مهر 1399برچسب:باهوش‌,حدس,سرگرمی,معما, ساعت 14:42 توسط آزاده یاسینی


کارگاه باوقار و مغرور؛ پوآرو ۱۰۰ساله می‌شود

 قد پوآرو به سختی بیش از ۱۵۰سانتیمتر بود، اما با این حال بسیار با وقار و مغرور حرکت می‌کرد. سر او دقیقاً به شکل یک تخم مرغ بود؛ با سبیل‌های خاص تاب‌خورده که مانند سبیل نظامیان بود…!

 
پوآرو ۱۰۰ ساله می‌شود!
 
یک‌صد سال پس از انتشار رمان آگاتا کریستی، حالا مردم سراسر جهان با شیوه‌ها و اصطلاحات «هرکول پوآرو» این کارآگاه هوشمند آشنا شده‌اند.
 
شرطی که مارگارت، خواهر آگاتا بر سر این که او نمی‌تواند داستان‌های پلیسی بنویسد بسته بود، باعث شد آگاتا نویسندگی را شروع کند. او در تقلای پیدا کردن شخصیت اصلی داستان‌هایش بود تا این که در میان پناهندگان بلژیکی در شهر تورکی (در لیدز)، یک مرد قد کوتاه با قیافه‌ای خاص، توجهش را جلب کرد و به این ترتیب «هرکول پوآرو»، متولد شد. ناشران ۶ بار چاپ کتاب ماجرای اسرارآمیز در استایلز، را که بالاخره در سال ۱۹۲۰ چاپ شد، رد کرده بودند
 
پس از آن آگاتاکریستی ۳۳ رمان براساس ماجرا‌های او نوشت. وی علاوه بر این یک نمایشنامه و ۵۰ داستان کوتاه نیز حول محور این شخصیت بین سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۵ نوشت. آگاتا کریستی از نویسندگان برجسته‌ی ادبیات جنایی انگلیس است که حدود ۸۰ رمان پلیسی فوق‌العاده‌ی او و خلق کارآگاهان نام‌آشنایی، چون «هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» موجب شد تا لقب «ملکه جنایت» را بگیرد.
 
پوآرو ۱۰۰ ساله می‌شود!
 
رمان آگاتا کریستی این کارآگاه را این چنین به خوانندگانش معرفی کرد: «هرکول پوآرو»پلیس بازنشسته بلژیکی بود که از وطن جنگ‌زده‌اش گریخته و در یک دهکده آرام انگلیسی زندگی می‌کرد. در این دهکده پورآرو با دوست خود کاپیتان هستینگز به طور تصادفی درگیر حل معمای قتل یک بانوی ثروتمند و پیر می‌شوند که به تازگی ازدواج کرده است.
 
در رمان کریستی آمده که نخستین قانون کارآگاهی پوآرو برای حل معما‌های قتل، جلوگیری از نکات انحرافی‌ای بود که کریستی نام‌شان را «ماهی قرمز» گذاشته بود، نکاتی که در مورد ماجرای قتل بانوی ثروتمند پیر، پر بود؛ از یک ریش قلابی گرفته تا فنجانی قهوه شکسته شده؛ از نظر پوآرو در زیر همه اینها، همیشه ساده‌ترین توضیح وجود دارد.
 
او معتقد بود که سلول‌های خاکستری، جلوی هر خاطره ترسناک و دردناکی را می‌گیرد. همانطور که پوآرو در طول زندگی حرفه‌ای خود دریافت، عادی‌ترین سرنخ‌ها می‌توانند حیاتی باشند: مانند آتش‌سوزی در یک روز گرم تابستان، حمام گرفتن در ساعتی غیرمعمول و یا اظهار نظر درباره نیش زنبور.
 
پوآرو ۱۰۰ ساله می‌شود!
 
از دیدگاه پورآرو، هر چیزی که از شما نپرسد «چگونه آن را می‌گویید؟» یک نتیجه‌گیری برای رسیدن به حقیقت است. هر چیزی که به نظر می‌رسد نظم طبیعی امور را برهم می‌زند.
 
در اواخر دهه ۱۹۳۰ بود که آگاتا احساس کرد «هرکول پوآرو»، تا حدودی غیرقابل تحمل شده و در سال ۱۹۴۰ بود که در داستان پرده‌ها، این شخصیت را کشت. ولی به دلیل مخالفت خانواده و دوستان و ناشرش با این کار، دستنویس این داستان را در گاوصندوقش گذاشت و تا سال ۱۹۷۵ همچنان هرکول پوآرو شخصیت اصلی داستان‌هایش بود. هنگامی که سرانجام داستان مربوط به مرگ این شخصیت چاپ شد، روزنامه نیویورک تایمز مقاله‌ای در یادبود هرکول پوآرو نوشت.
 
در طول این سال‌ها بازیگران زیادی بودند که برای ایفای نقش «هرکول پوآرو» در فیلم و سریالی انتخاب شدند. برجسته‌ترین این افراد «پیتر یوستینف» بود و احتمالاً در سال ها، دهه‌ها و قرن‌های بعد نیز بازیگران زیادی این نقش را بازی خواهند کرد.
 
پوآرو ۱۰۰ ساله می‌شود!
 
در اولین اقتباس سینمایی از زمان «قتل در قطار سریع‌السیر به شرق» در سال ۱۹۷۴ میلادی، «آلبرت فینی» در نقش «هرکول پوآرو» بازی کرد که توانست برای این نقش نامزد جایزه اسکار شود.
 
«دیوید سوشه» نیز در مجموعه سریال‌های «هرکول پوآرو» که برای ۲۰ سال از تلویزیون انگلیس پخش می‌شد در نقش «پوآرو» مقابل دوربین رفت.
 
در اقتباس سینمایی جدید از رمان «قتل در قطار سریع‌السیر به شرق»، «کنت برانا» بازیگری در نقش «هرکول پوآرو» را بر عهده داشت.
 
امروز از خلق شخصیت هرکول پوآرو یکصدسال می‌گذرد، زمان زیادی که داستان‌های این کارآگاه بلژیکی فرانسوی‌زبان را هنوز شنیدنی و تماشایی می‌کند.
+ نوشته شده در دو شنبه 7 مهر 1399برچسب:کارگاه باوقار و مغرور؛ پوآرو ۱۰۰ساله می‌شود,آگاتا کریستی,رمان جنایی, ساعت 13:54 توسط آزاده یاسینی


مطالب مذهبی

ابراهیم خلیل الله

عنوان "خلیل الله" امتیازی است برای حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) که در قرآن نیز به آن اشاره شده است که می‌فرماید:«وَ مَنْ اَحْسَنُ دینًا مِمَّنْ اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ اِبْراهیمَ حَنیفًا وَ اتَّخَذَ اللّهُ اِبْراهیمَ خَلیلاً»«دین و آیین چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کند، و نیکوکار باشد، و پیرو آیین خالص و پاکِ ابراهیم (علیه‌السّلام) گردد؟ و خدا ابراهیم (علیه‌السّلام) را به دوستیِ خود، انتخاب کرد».


موسی کلیم الله

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: خداوند به حضرت موسی بن عمران (علیه‌السّلام) وحی کرد: «ای موسی! آیا می‌دانی که چرا تو را برای هم کلامی خودم برگزیدم، نه دیگران را؟! » (با تو هم سخن شدم و تو به مقام کلیم الله» نائل شدی)موسی (علیه‌السّلام) عرض کرد: «نه، راز این مطلب را نمی‌دانم!»خداوند، به او وحی کرد: «ای موسی! من بندگانم را زیر و رو (و بررسی کامل) نمودم در میان آنها هیچکس را در برابر خودم، متواضع‌تر و فروتن‌تر از تو ندیدم.«یا موسی انک اذا صلیت، وضعت خدک علی التراب؛ ‌ای موسی! تو هرگاه، نماز می‌گزاری، گونه خود را روی خاک می‌نهی و چهره‌ات را روی زمین می‌گذاری.» به این ترتیب، در می‌یابیم که عالی‌ترین مرحله عبادت، کوچکی نمودن بیشتر در برابر خدا است.


عیسی روح الله

در قرآن کریم، آیه ای وجود دارد که در معرفی این پیامبر الهی بیان می دارد که: "إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْه‏"  یعنی همانا مسیح، عیسی بن مریم فرستاده پروردگار و کلمه و روح اوست که در مریم دمیده شده است.

 

+ نوشته شده در یک شنبه 6 مهر 1399برچسب:مطالب مذهبی,حضرت ابراهیم,خلیل الله,حضرت موسی,کلیم الله,حضرت عیسی,روح الله, ساعت 21:20 توسط آزاده یاسینی


گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید (۲)

 اگر فکر می‌کنید تیزبین هستید، بهتر است گاهی با تست تیزبینی، حس بینایی خودتان را محکی بزنید؛ اما این بار با این گربه‌ها که خدای اختفا و استتار هستند.

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲

یکی از چیز‌هایی که باعث می‌شود خیلی از شما‌ها عاشق گربه‌ها شوید توانایی مثال زدنی و البته باور نکردنی آن‌ها در مخفی شدن است. وجود همین توانایی است که باعث می‌شود خیلی مرموز و دوست داشتنی باشند. هنوز مطمئن نیستیم که آیا گربه‌ها عمدا این کار را انجام می‌دهند یا برای فرار و هنگام ترس از چیزی خودشان را از دید آدم‌ها پنهان می‌کنند. شاید هم دلیل اختفای آن‌ها این است که می‌خواهند تنها باشند و باید آن‌ها را مدتی به حال خودشان بگذارید.

امروز در روزیاتو تصمیم گرفتیم یک تست سرگرم کننده برای شما آماده کنیم تا میزان دقت و توجه خودتان را بسنجید. این تست به تدریج که از تصاویر گذر می‌کنید سخت‌تر می‌شود و در واقع برای پیدا کردن گربه باید بیشتر دقت به خرج دهید. با این تست، در واقع شما می‌توانید مهارت مشاهده خود را بسنجید و همین طور نیز خودتان را در یافتن خدایان اختفا و قایم باشک بازی کمی سرگرم کنید.

گربه‌های مخفی را در این تصاویر پیدا کنید. اگر نتوانستید آن‌ها را پیدا کنید، لازم است به انتهای مطلب مراجعه نمایید.

تصویر اول:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر دوم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر سوم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر چهارم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر پنجم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر ششم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر هفتم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر هشتم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر نهم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


تصویر دهم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


آیا پیدا کردن گربه‌ها را به یک مسابقه دوستانه یا خانوادگی تبدیل کرده اید؟ حالا پاسخ‌ها را ببینید:

پاسخ تصویر اول:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر دوم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر سوم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر چهارم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر پنجم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر ششم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر هفتم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر هشتم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر نهم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲


پاسخ تصویر دهم:

گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید ۲

اگر برای پیدا کردن گربه‌ها با دوستان یا اعضای خانواده خود مسابقه می‌دهید، امتیاز خودتان را با ما و دیگر کاربران در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید و به دوستان خود کمک کنید آن‌ها هم قوه بینایی خود را با استفاده از این تست تربیت کنند.

+ نوشته شده در یک شنبه 6 مهر 1399برچسب:گربه‌های مخفی شده را پیدا کنید,سرگرمی,تیزبینی,چشم, ساعت 12:45 توسط آزاده یاسینی


کپی برداری فیلم سینمایی

 کپی برداری فیلم سینمایی، در سرزمینی که کپی‌رایت در آن معنا ندارد، آنقدر زیاد است که واقعا اگر بخواهیم تک تکشان را بررسی کنیم، بعید نیست که سرسام بگیریم! در ادامه تعدادی از مهم‌ترین کپی برداری فیلم‌های ایرانی را با هم مرور می‌کنیم.

جیب‌بر خیابان جنوبی

از روی کدام فیلم کپی شده: دزدان (Ladrones)
محصول سال: ۱۳۹۰
کارگردان: سیاوش اسعدی

کپی‌برداری فیلم‌های ایرانی از نمونه‌های خارجی

کاوه با بازی مصطفی زمانی نزد خواهر بزرگتر خود رعنا جیب‌بری و کیف‌قاپی را آموخته و حالا که بزرگتر شده به کمک طلا (نورا هاشمی) تلاش می‌کند حرفه‌ای‌تر این کار را انجام دهد. روش کار این است که طلا حواس طعمه‌ها را پرت کند و کاوه در یک فرصت مناسب جیب آن‌ها را بزند یا کیفشان را بقاپد. این فیلم به وضوح از روی فیلم اسپانیایی دزدان جنجالی اقتباس و به نوعی کپی شده، اما کارگردان آن هرگز این ادعا را نپذیرفته است.


دو خواهر

از روی کدام فیلم کپی شده: Two Much
محصول سال: ۱۳۸۷
کارگردان: محمد بانکی

کپی‌برداری فیلم‌های ایرانی از نمونه‌های خارجی

فیلم دو خواهر به کارگردانی محمد بانکی و با حضور چند سوپراستار، درباره پسری کلاهبردار است که همزمان به دو خواهر قول ازدواج می‌دهد. این فیلم نه تنها کپی کاملی از روی فیلم Two Much است، بلکه کار از کپی و اقتباس گذشته و تمام سکانس‌ها و دیالوگ‌ها عینا و بدون ذره‌ای تغییر استفاده شده است. یعنی اگر در فیلم Two Much شخصیت پسر فیلم با یکی از دختران در ساعت چهار و بیست دقیقه قرار ملاقاتی دارند و اولین حرفی که پسر به دختر می‌زند در رابطه با آب و هواست، در دو خواهر محمد بانکی هم عینا گلزار و نیکی کریمی در ساعت چهار و بیست دقیقه در رابطه با آب و هوا صحبت می‌کنند! اگر هر دو فیلم را ببینید تصدیق خواهید کرد که این نوع از کپی‌برداری فیلم واقعا خلاقیت بالایی می‌خواهد و قطعا کارگردان این اثر در کپی برداری فیلم رتبه اول را به دست می‌آورد!


بعدازظهر سگی سگی

از روی کدام فیلم کپی شده: بعد از ظهر سگی (Dog Day Afternoon)
محصول سال: ۱۳۸۸
کارگردان: مصطفی کیایی

کپی‌برداری فیلم‌های ایرانی از نمونه‌های خارجی

مصطفی کیایی در اولین فیلم خود سراغ اقتباس و یا عملا کپی‌برداری کامل از فیلم معروف بعد از ظهر سگی رفته و چارچوب اصلی داستان و موقعیت‌ها را دقیقا مشابه این فیلم چیده است. در بعد از ظهر سگی، سانی (با بازی آل پاچینو) برای اینکه خرج عمل نامزدش را تامین کند، به کمک دوست خود دست به سرقت از بانک و گروگانگیری می‌زند که این کار جنجال زیادی به پا می‌کند. در فیلم مصطفی کیایی هم نابغه علمی فیلم با بازی مجید صالحی برای تامین هزینه‌های زندگی به سیم آخر می‌زند و ناچار به سرقت و گروگانگیری در بانک می‌شود.


آژانس شیشه‌ای

از روی کدام فیلم کپی شده: بعد از ظهر سگی (Dog Day Afternoon)
محصول سال: ۱۳۷۶
کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا 

آقای افخمی، ما کپی‌کاری می‌کنیم، نه اونا!

آژانس شیشه‌ای فیلم جنجال برانگیز و پرفروش سال ۱۳۷۶، ماجرای جانباز بسیجی است که از دوران جنگ، ترکشی در گردنش به یادگار دارد. او برای درمان می‌خواهد که به لندن برود، اما برای سفر پول کافی ندارد. دوستش کاظم در صدد تأمین مالی این سفر بر‌می‌آید، اما در ادامه داستان با مشکلاتی روبرو می‌شوند که کاظم دست به اسلحه می‌برد تا دوستش را عازم لندن کند، اما پس ماجرا‌های بسیار در هواپیما شهید می‌شود. البته ابراهیم حاتمی‌کیا هیچ‌وقت زیر بار شباهت‌های مهم‌ترین اثرش با فیلم سیدنی لومت نرفته است.


چپ دست

از روی کدام فیلم کپی شده: ۵۰ قرار اول (۵۰ First Dates)
محصول سال: ۱۳۸۴
کارگردان: آرش معیریان

کپی‌برداری فیلم‌های ایرانی از نمونه‌های خارجی

یکی دیگر از آثاری که دقیقا از روی فیلم خارجی کپی شده، چپ دست آرش معیریان است. این فیلم دقیقا از تمام سکانس‌ها و روند فیلمنامه فیلم ۵۰ قرار اول الگوبرداری مستقیم کرده است. چپ دست درباره یکی از نخ‌نما شده‌ترین سوژه‌ها درباره حافظه کوتاه مدت است. سارا بر اثر یک حادثه حافظه کوتاه مدت خود را از دست می‌دهد و هر روزی که از خواب بیدار می‌شود تصور می‌کند روز ۳۱ خرداد است و ابراز علاقه سامی و قول ازدواج به او را از یاد می‌برد.


همه چی آرومه

از روی کدام فیلم کپی شده: خماری (The Hangover)
محصول سال: ۱۳۹۱
کارگردان: مصطفی منصوریار

کپی‌برداری فیلم‌های ایرانی از نمونه‌های خارجی

سه جوان تصمیم می‌گیرند به مناسبت عروسی دوستشان با او به یک مسافرت مجردی بروند. قبل از این سفر آن‌ها یک نوع قارچ می‌خورند که حاوی مقادیر زیادی مواد توهم‌زاست و سبب می‌شود آن‌ها در روز مسافرت خود را در جزیره کیش ببینند. این فیلم گرته‌برداری مستقیمی از فیلم خماری (The Hangover) است. خماری که سه سری از آن ساخته شده و جزو پرفروش‌ترین فیلم‌های کمدی دنیا لقب گرفته است، در رابطه با تازه دامادی به نام داگ است که قصد دارد در آخرین شب مجردی‌اش با دوستان خود خوش بگذراند. این چند نفر مست می‌کنند و آنقدر در این کار زیاده‌روی به خرج می‌دهند که وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوند، می‌بینند هیچ چیزی سر جای خود نیست و داگ هم ناپدید شده است. آن‌ها هیچ چیز از اتفاقات شب گذشته به یاد نمی‌آورند.


مارمولک 

از روی کدام فیلم کپی شده: We're No Angels
محصول سال: ۱۳۸۲
کارگردان: کمال تبریزی

آقای افخمی، ما کپی‌کاری می‌کنیم، نه اونا!

مارمولک فیلمی درام-کمدی، به کارگردانی کمال تبریزی، تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی و با بازی پرویز پرستویی است که نگاهی ویژه به مسائل و شخصیت‌های جامعه ایران دارد. این فیلم اقتباسی از فیلم کمدی ما فرشته نیستیم به کارگردانی نیل جردن و با بازی رابرت دنیرو، شن پن و دمی مور در سال ۱۹۸۹ میلادی است.

کلام آخر

اگر بخواهیم به کپی برداری فیلم‌های ایرانی اشاره بکنیم، فهرست فوق قطعا چندین برابر و از حوصله خارج می‌شود. مواردی که در این فهرست به آن‌ها اشاره شد، فقط مشتی هستند نمونه خروار!

آقای افخمی، ما کپی‌کاری می‌کنیم، نه اونا!

از میان آثار دیگر کپی شده در سینمای ایران، می‌توان به فیلم‌های کافه ستاره سامان مقدم (برگرفته از کافه میداک)، تو و من محمد بانکی (تقلیدی تمام و کمال از فیلم خواستگاری)،  آتش‌بس تهمینه میلانی (برگرفته از آقا و خانم اسمیت) و زن بدلی مهرداد میر فلاح (تقلیدی آشکار از فیلم مرد خانواده) اشاره کرد.

+ نوشته شده در یک شنبه 6 مهر 1399برچسب:کپی برداری فیلم سینمایی, ساعت 12:41 توسط آزاده یاسینی


زوجی که ۳۷ سال است لباس‌های ست می‌پوشند

 این زوج ژاپنی ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند. صفحه اینستاگرام این زوج bonpon۵۱۱ هست که ترکیبی از اسم‌هایشان و سال ازدواجشان است. بااینکه در دهه ۶۰ عمرشان هستند، اما استعداد بی نظیری در زمینه مد و ست کردن لباس‌ها دارند. به نظر شما کدام یکی از ست‌هایشان قشنگ‌تر بود؟

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

این زوج ۳۷ سال است که لباس‌های ست می‌پوشند

منبع: صفحه اینستاگرام bonpon۵۱۱ 

+ نوشته شده در شنبه 5 مهر 1399برچسب:زوجی که ۳۷ سال است لباس‌های ست می‌پوشند, ساعت 15:3 توسط آزاده یاسینی


ماندگارترین کاراکتر‌های سینمای دفاع مقدس

  در طی دهه ‌های گذشته ، سینماگران بسیاری با ساخت آثاری درباره ‌ی دفاع مقدس، جنگ تحمیلی را از دریچه سینما به تصویر کشیده اند. انتخاب به یادمادنی ترین کاراکترهای  سینمای دفاع مقدس در میان انبوهی از فیلم های سینمای ایران کاری بسیار دشوار است.

 
ما سعی کردیم از بین کارهای این حوزه ماندگارترین کاراکتر ها را انتخاب کنیم. بیشترین کاراکتر ها هم مربوط به فیلم های «ابراهیم حاتمی‌کیا»است.
 
دایی غفور در بوی پیراهن یوسف
 
«بوی پیراهن یوسف» فیلمی به نویسندگی و کارگردانی« ابراهیم حاتمی‌کیا» است که سال ۱۳۷۴ ساخته شد. داستان این فیلم برگرفته از داستان یوسفِ پیامبر است که به موضوعِ آزادگان دوران دفاع مقدس می‌پردازد.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
«دایی غفور» با بازی فوق العاده «علی نصیریان» در نقش پدری چشم انتظار در کنار موسیقی به یادماندنی «مجید انتظامی» نقش مهمی در برانگیختن احساس مخاطب به عهده دارد.

شیدا فاطمی در شیدا

 
فیلم «شیدا» به کارگردانی «کمال تبریزی» در سال ۱۳۷۷ ساخته شد. شیدا روایت رزمنده‌ای به نام  فرهاد است  که در جنگ مجروح شده و موقتاً بینایی‌اش را از دست داده است، او به بیمارستانی صحرایی منتقل شده که در آن پرستاری به‌نام شیدا از مشاهده مقاومت فرهاد در تحمل درد شگفت‌زده می‌شود و به تدریج می‌فهمد که می‌تواند با تلاوت قرآن، التیام‌بخش او باشد.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
«لیلا حاتمی» در نقش «شیدا» پرستاری ساده و به یاد ماندنی را به تصویر می‌کشد.« لیلا حاتمی» برای این فیلم نامزد جشنواره فیلم فجر شد.   

عمو رحیم در اتوبوس شب

 
فیلم سینمایی «اتوبوس شب» به کارگردانی «کیومرث پور احمد» یکی از آثار موفق و البته متفاوت سینمای جنگ است؛ زیرا به بخشی از جنگ پرداخته که کمتر فیلمسازی به سراغ آن رفته است. این فیلم درباره جابجایی اسیران عراقی است. این فیلم یکی از اقتباس‌های قابل اعتنای سینماست که بر اساس کتاب «داستان‌های شهر جنگی» نوشته «حبیب احمدزاده» ساخته شده است.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
«خسرو شکیبایی» در این فیلم راننده اتوبوسی کارکشته و خسته است که دو همرزم ایرانی را همراهی می‌کند و وظیفه جابجایی آن‌ها و اسرا را به عهده دارد. «شکیبایی» با آن صدای خشدار و زیرپوش و عینک ته استکانی اش به طرز ماندگاری خوب بازی کرده است.

مریم قندی در نجات یافتگان

 
«نجات یافتگان» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی «رسول ملاقلی‌پور» است. در دوران دفاع مقدس، درمانگاه صحرايي بمباران مي شود. امدادگران هلال احمر يك رزمنده قطع نخاعي را همراه خود و به سمت نيروهاي ايراني مي آورند و در اين راه به مشكلات زيادی برمي‌خورند.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
«عاطفه رضوی» در نقش «مریم» زنی امدادگر را به تصویر می کشد که فداکاری اش به خوبی در ذهن بیننده نقش می‌‌بندد.

حاج کاظم در آژانس شیشه‌ای

 
فیلم «آژانس شیشه‌ای» به نویسندگی و کارگردانی «ابراهیم حاتمی کیا» سال ۱۳۷۶ ساخته شد.« آژانس شیشه‌ای» روایتی از عباس یک رزمنده شهرستانی است که به اصرار همسرش برای جراحی ترکشی که در گردن دارد راهی تهران می‌شود و
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
«پرویز پرستویی» بیش از هر چیز با ایفای نقش «حاج‌کاظم» در «آژانس شیشه‌ای» شناخته می‌شود. «پرستویی» توانست با بازی جذاب و گیرای خود مخاطب سینما را محو هنرنمایی خود کند.
 
 
 

زینال در  دوئل

 
«دوئل» فیلمی جنگی و درام به نویسندگی و کارگردانی «احمدرضا درویش» است و یکی از پرهزینه‌ترین فیلم‌های سینمای ایران محسوب می‌شود این فیلم داستان یکی از نظامیان ایرانی است که بعد از اسارت آزاد شده و خاطرات خود را بازگو می‌کند.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
زینال، یک سرباز ایرانی که برای بیش از ۲۰ سال اسارت کشیده، پس از بازگشت متوجه می‌شود که به خیانت متهم شده است. «پژمان بازغی» در نقش «زینال» بازی باور پذیر و تاثیر گذار در صحنه‌های جنگ دارد.

سعید در از کرخه تا راین

 
«از کرخه تا راین» پنجمین فیلم بلند سینمایی «ابراهیم حاتمی کیا» در مقام کارگردان و به تهیه کنندگی «سیف الله داد» محصول سال ۱۳۷۱ است. این فیلم به سرنوشت قربانیان بمب‌های شیمیایی در جنگ ایران و عراق می‌پردازد. سعید که بر اثر بمب‌های شیمیایی نابینا شده به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام می‌شود.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
«علی دهکردی» نقش «سعید» را درخشان ایفاکرده است و یکی از به یادماندتی‌ترین سکانس‌های بازی اش، سکانسی است که در آن سعید به شکل خاص خود در کناره رود راین به خدا اعتراض می‌کند.

‌اصغر وصالی در چ

 
فیلم سینمایی «چ» نخستین فیلم بلند سینمای ایران در خصوص «شهید مصطفی چمران» با محوریت غائله شهر پاوه است که توسط «ابراهیم حاتمی‌کیا» ساخته شد.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
بدون تردید یکی از قوی‌ترین مایه‌های این فیلم ناظر به تقابل وصالی – چمران است. «بابک حمیدیان»  در نقش « اصغر وصالی» فردی جنگجو، شجاع، راسخ و در عین حال مومن، انقلابی را به تصویر می‌کشد.

صادق مشکینی در لیلی با من است

 
«لیلی با من است» فیلمی به کارگردانی «کمال تبریزی» است که درباره یک فیلمبردار تلویزیونی است که از جبهه و جنگ می‌ترسد و برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانه نیمه ساخته اش را تکمیل کند مجبور است برای فیلمبرداری فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقه جنگی برود و این تازه شروع ماجراست.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
یکی از ماندگارترین نقش‌های «پرویز پرستویی» در «لیلی با من است» می‌باشد. یاد «صادق مشکینی» هنوز در خاطرات سینمایی‌ها ما وجود دارد.

مجید سوزکی در اخراجی‌ها

 
فیلم سینمایی «اخراجی‌ها» در سال ۱۳۸۶ توسط «مسعود ده‌نمکی» ساخته شد. این فیلم داستان مجید از اراذل جنوب تهران است که عاشق دختر میرزا می‌شود. مجید تصمیم می‌گیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به همراه بقیه دوستانش به جبهه برود. شخصیت اول این فیلم، «مجید سوزوکی» بود که نقش آن را «کامبیز دیرباز» ایفا کرد.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
«دیرباز» در این فیلم بازی قابل قبولی ارائه داد. «اخراجی‌ها» داستانی واقعی بود که «ده‌نمکی» بر اساس مشاهدات خودش در جبهه مقابل دوربین برد و نام واقعی قهرمان داستان «مجید خدمت» از جوانان محله اتابک تهران بود که هفتم تیرماه ۱۳۶۷ در سن ۲۶ سالگی در ارتفاعات شاخ شمیران (واقع در غرب ایلام) به شهادت رسید.

الفت در شیار ۱۴۳
 
«شیار ۱۴۳» به کارگردانی «نرگس آبیار» در سال ۱۳۹۲  ساخته شد. این فیلم داستان مادر شهیدی را تصویر می‎کند که عاشقانه انتظار بازگشت فرزندش را می‌کشد تا اینکه خبر‌های خوبی برای او می‌رسد، اما امتحان بزرگی هم در راه دارد و ...
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 

«مریلا زارعی» با بازی درخشان خود در نقش «الفت» مادر چشم انتظاری را به تصویر می‌کشد که نا خود آگاه هر انسانی با این کاراکتر همذات پنداری می‌کند.


احمد متوسلیان در ایستاده در غبار
 
«ایستاده در غبار »نخستین فیلم بلند سینمایی «محمدحسین مهدویان» و در گونه مستند است. این فیلم سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین فیلم به انتخاب تماشاگران، بهترین طراحی صحنه و لباس و بهترین فیلم از نگاه ملی را در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
فیلم روایت حیات سردار «احمد متوسلیان» است. «هادی حجازی‌فر» در نقش «احمد متوسلیان» ورود باشکوهی را به سینما رقم زد و بازی درخشانی داشت.

عزیز در ویلایی‌ها

 
«ویلایی‌ها» فیلمی به کارگردانی «منیر قیدی » است. ویلایی‌ها به طور ویژه به نقش و تاثیر غیرمستقیم زنان در مقابله با دشمن در دوران جنگ تحمیلی می‌پردازد. مادربزرگ همراه با دو نوه‌اش بدون اجازه‌ی عروسش رهسپار شهرکی در جنوب کشور نزدیک خط مقدم جبهه می‌شود.به این امید که نوه‌ها پدرشان که مدت‌هاست در جنگ است ببینند.
 
کاراکتر ماندگار سینمای دفاع مقدس
 
«ثریا قاسمی» در نقش «عزیز» یکی از به ماندتی‌ترین مادر‌های سینمای ایران را خلق کرده است.
+ نوشته شده در شنبه 5 مهر 1399برچسب:ماندگارترین کاراکتر‌های سینمای دفاع مقدس, ساعت 15:1 توسط آزاده یاسینی


وقتی انیمیشن، حیوان‌های کارتونی را آدم می‌کند

 تابه‌حال فکر کردید اگر شخصیت‌های کارتونی انسان می‌شدند چه‌شکلی بودند؟ پیشنهاد می‌کنیم این عکس‌هارا تماشا کنید.

اگر شخصیت‌های کارتونی انسان بودند

اگر شخصیت‌های کارتونی انسان بودند

اگر شخصیت‌های کارتونی انسان بودند

اگر شخصیت‌های کارتونی انسان بودند

اگر شخصیت‌های کارتونی انسان بودند

اگر شخصیت‌های کارتونی انسان بودند

منبع: brightside

+ نوشته شده در جمعه 4 مهر 1399برچسب:انیمیشن,حیوان‌های,کارتونی ,آدم , ساعت 9:43 توسط آزاده یاسینی


پیشنهاد چند داستان کوتاهِ خواندنی

 داستان کوتاه، قالب نه چندان وقت‌گیر و ظریفی‌ست که حال و هوایتان را عوض می‌کند، معرفی چند کتاب در قالب داستان کوتاه در این مطلب.

 
فضیلت‌های ناچیز
 
کتاب «فضیلت‌های ناچیز» دارای یازده داستان کوتاه از «ناتالیا گینزبورگ» است. این داستان‌ها به‌ترتیب دارای عناوین «زمستان در ابروتزو»، «کفش‌های پاره»، «تصویر یک دوست»، «درود و دریغ برای انگلستان»، «خانه وُلپه»،« او و من»، «فرزند انسان»، «حرفه من»، «سکوت»، «روابط انسانی» و «فضیلت‌های ناچیز» است.
 
داستان کوتاه
 
نیویورک تایمز در مورد «گینزبورگ» می‌نویسد «چراغ درخشان ادبیات مدرن ایتالیایی سحر و جادو گینزبورگ، سادگی مطلق نثر اوست، که ناگهان با یک کلمه روشن می‌شود و پرده از یک عبارت ساده بر می‌دارد.»

زندگی عزیز

 
کتاب «زندگی عزیز» مجموعه‌ای از چهارده داستان کوتاه نوشته‌ی «آلیس مونرو» است. کتاب «زندگی عزیز» نخستین بار در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. «آلیس مونرو» در سال ۲۰۱۳ برای مجموعه‌ی آثارش برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات شد.  
 
داستان کوتاه
 
«مونرو» در داستان‌های این مجموعه، به لحظه‌ای می‌پردازد که زندگی یک انسان را برای همیشه تغییر می‌دهد و مسیر کاملاً جدید و متفاوتی را به روی او باز می‌کند

جایی دیگر

 
کتاب «جایی دیگر» نوشته «گلی ترقی» است. این نویسنده که یکی از مهمترین نویسنده‌های معاصر محسوب می‌شود. از داستان‌های قابل تأمل او می‌توان به «بزرگ بانوی روح من»، «اتوبوس شمیران» و «خانه‌ای در آسمان» اشاره کرد.
 
داستان کوتاه
 
 نویسنده از خیال جایی دیگر، جایی که اینجا و اکنون نیست، در تمام داستان هایش استفاده کرده است. داستان «بزرگ بانوی روح من» در سال ۱۹۸۶ به عنوان برترین قصه سال فرانسه (از میان قصه‌های غیر فرانسوی) برگزیده شد.

ترجمان درد‌ها

 
کتاب «ترجمان درد‌ها» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه نوشته‌ی «جومپا لاهیری» است که نخستین بار در سال ۱۹۹۹ به چاپ رسید. این مجموعه داستان که اولین اثر «لاهیری» می‌باشد، برندهٔ جایزهٔ پولیتزر سال ۲۰۰۰ شده است.
 
داستان کوتاه
 
«جومپا لاهیری» با بینش فرهنگی کم نظیر و مهارت‌های منحصر به فرد خود در داستان سرایی، مجموعه‌ای را خلق کرده که به این راحتی‌ها از ذهن مخاطب پاک نخواهد شد.

ابر قورباغه و پای عسلی

 
کتاب «ابر قورباغه و پای عسلی» نوشته ی «هاروکی موراکامی» است. داستان‌های کتاب از دو مجموعه داستان «بعد از زلزله» و «فیل گم می‌شود» و همچنین مجله «نیویورکر» انتخاب شده اند.
 
داستان کوتاه
 
شخصیت‌های این مجموعه آدم‌های خونسرد و آرامی هستند که در تمام این سال‌ها در داستان‌های «موراکامی» مانده اند و گاهی شخصیت‌های آثار کافکا را به یاد مخاطب می‌آورند.


زندگی، قبل و‌ بعد کرونا به روایت تصویر

 در این مطلب طرح‌هایی جالب و قابل تامل از iconeo که باتوجه به شرایط کرونا تصویرسازی کرده است رابرایتان آورده‌ایم که ارزش دیدن دارد.

قبل و بعد کرونا

قبل و بعد کرونا

قبل و بعد کرونا

قبل و بعد کرونا

قبل و بعد کرونا

قبل و بعد کرونا

منبع: صفحه اینستاگرام iconeo

+ نوشته شده در پنج شنبه 3 مهر 1399برچسب:زندگی، قبل و‌ بعد کرونا به روایت تصویر, ساعت 11:49 توسط آزاده یاسینی


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)

 در اینجا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

پنجاه‌وشش سال قبل. دختران دانش‌آموز در حیاط یک مدرسه دخترانه در تهران. سال هزاروسیصدوچهل‌وسه

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)


دانشگاه تهران در سال آخر جنگ

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)


اصفهان در دهه پنجاه شمسی

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)


مراسم عروسی در تهران. سال هزارسیصدوپنجاه. عکس از کن راسک عکاس کانادایی.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)


ویترین مغازه‌ای در تهران. سال هزاروسیصدوپنجاه‌ویک.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)


ازدواج چندتن از نادمین مرد و زن در حیاط زندان قصر. خرداد سال شصت

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)


عکس‌ها از خیابان‌ ولیعصر؛ مصدق؛ پهلوی و انقلاب؛ شاهرضا

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۲)

منابع: صفحه اینستاگرام علی ملیحی و علیرضا محمودی

+ نوشته شده در پنج شنبه 3 مهر 1399برچسب:سیاه و سفید,تصاویری,بکر,ایرانِ قدیم,عکس, ساعت 11:48 توسط آزاده یاسینی