••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

چند معما برای تیزبین‌ها

 ذهن ما هم مانند ماهیچه‌های بدن مان نیاز به ورزش و تمرین دارد و چه ورزشی برای ذهن بهتر از حل معما‌های سرگرم کننده‌ای که توانایی‌هایی که در آن‌ها ادعا داریم را به چالش کشند. اگر فکر می‌کنید دقت زیاد و چشمان تیزبینی دارید از شما دعوت می‌کنیم با این معما‌ها خود را محک بزنید.

معمای شماره ۱

یک عقاب در این تصویر پنهان شده. آن را پیدا کنید.

چند معما برای تیزبین‌ها


معمای شماره ۲

سنجابی که در میان این جنگل طلایی و نارنجی پنهان شده را می‌توانید پیدا کنید؟

چند معما برای تیزبین‌ها


معمای شماره ۳

یک گربه وحشی کنار این دریاچه جا خوش کرده. می‌توانید پیدایش کنید؟

چند معما برای تیزبین‌ها


معمای شماره ۴

یک گوزن در این تصویر هست که زمین گلف را دزدکی نگاه می‌کند. آن را پیدا کنید.

چند معما برای تیزبین‌ها


معمای شماره ۵

آیا می‌توانید سمور جنگلی‌ای که جایی در میان این کوهستان پنهان شده را پیدا کنید؟

چند معما برای تیزبین‌ها


معمای شماره ۶

در این تصویر ۶ جوجه تیغی به طرز ماهرانه‌ای خود را پنهان کرده اند. آن‌ها را پیدا کنید.

این معما اغلب افراد را گیج می‌کند، اما یک راهنمایی که می‌توانیم کنیم این است که روی بخش‌های تیره‌تر تصویر تمرکز کنید.

رکورد کوتاه‌ترین زمان حل این معما ۳۰ ثانیه است. آیا می‌توانید این رکورد را بشکنید؟

چند معما برای تیزبین‌ها


معمای شماره ۷

ملکه‌ی این زنبور‌ها جایی میان شان پنهان شده. می‌توانید پیدایش کنید؟

چند معما برای تیزبین‌ها


معمای شماره ۸

ماری که در این جنگل انبوه و سرسبز پنهان شده را پنهان کنید.

چند معما برای تیزبین‌ها


پاسخ ۱

چند معما برای تیزبین‌ها


پاسخ ۲

چند معما برای تیزبین‌ها


پاسخ ۳

چند معما برای تیزبین‌ها


پاسخ ۴

چند معما برای تیزبین‌ها


پاسخ ۵

چند معما برای تیزبین‌ها


پاسخ ۶

چند معما برای تیزبین‌ها


پاسخ ۷

چند معما برای تیزبین‌ها


پاسخ ۸

چند معما برای تیزبین‌ها

+ نوشته شده در پنج شنبه 29 آبان 1399برچسب:چند معما برای تیزبین‌ها,چشم,بینایی,سرگرمی, ساعت 9:53 توسط آزاده یاسینی


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۱۰)

 در این‌جا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

شصت سال پیش. جاده قزوین به رشت

سیاه و سفید


خیابان دربند. عکس از هتل دربند برداشته شده. حدود پنجاه سال پیش

سیاه و سفید


تجریش، خیابان سعد آباد. مسجد گیاهی، رستوران کی. اف. سی/ کابوکی و بخش از تابلو کتابفروشی انتشارات فردوسی در عکس دیده می‌شود. این عکس چهل و یک سال پیش برداشته شده.

سیاه و سفید


آلودگی هوای تهران در سال هفتادوچهار.

سیاه و سفید


دهه سی، احتمالا دانشگاه تهران

سیاه و سفید


دربند، پاییز ۱۳۷۴

سیاه و سفید


بازار کاشان، ۱۳۷۳

سیاه و سفید


شهربازی تهران، پاییز ۱۳۷۱

سیاه و سفید


جاده لشگرک، ۱۳۷۳

سیاه و سفید


دیزین، بهمن ۱۳۷۱

سیاه و سفید


اسلایدی بسیار زیبا و پر از جزئیات بی نظیر از خیابان شاهرضا/ انقلاب تهران در سال هزار و سیصد و سی و یک. مغازه صفحه فروشی آپولون چشمگیر است.

سیاه و سفید

منابع: صفحه اینستاگرام علی ملیحی و علیرضا محمودی

+ نوشته شده در پنج شنبه 29 آبان 1399برچسب:سیاه و سفید,تصاویری,بکر,ایرانِ قدیم, ساعت 9:51 توسط آزاده یاسینی


چند اختلاف پیدا می‌کنید؟

 شما چند تفاوت بین این ۲ تصویر مشابه می‌توانید پیدا کنید؟ با این تمرین می‌توانید آلزایمر را از خود دور کنید. این بازی همچنین ورزشی برای ذهن شماست تا در کار‌های روزمره تمرکز بیشتری داشته باشید. لذت این بازی زمانی بیشتر می‌شود که آن را در کنار خانواده و با مشارکت آن‌ها انجام دهید.

اختلاف تصاویر

چند تفاوت‌ پیدا کردید؟ در ادامه می‌توانید پاسخ این معما را ببینید.

پاسخ معما:

اختلاف تصاویر

+ نوشته شده در چهار شنبه 28 آبان 1399برچسب:چند اختلاف پیدا می‌کنید,سرگرمی,هوش,بینایی,چشم, ساعت 10:34 توسط آزاده یاسینی


احمد کایا؛ نژادپرستی علیه یک خواننده خاص

 احمد کایا در بیست و‌هشتم اکتبر سال ۱۹۵۷ در شهر ملاطیه ترکیه به دنیا آمد. پدر احمد کُرد و مادرش ترک بود. در کودکی به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب خانواده‌اش به شهر استانبول مهاجرت کردند.  

 
احمد کایا
 
اولین آلبوم احمد با نام «ترانه‌هایی برای کوه‌ها» که اعتراض به وضعیت موجود و شرایط استبدادی آن دوره بود منتشر شد. در این آلبوم احمد کایا به کودتای ۱۹۸۰ میلادی در ترکیه که موجبات خفقان سیاسی شدیدی را در ترکیه فراهم آورده بود اعتراض کرد. این آلبوم چند روز پس از انتشار ممنوع شد.اما مردم به ممنوعیت انتشار آلبوم اعتراض کردند و آلبوم بار دیگر به بازار بازگشت و به یکی از پرفروش‌ترین آلبوم‌های تاریخ ترکیه تبدیل شد.
 
آلبوم دوم احمد کایا «ترانه شفق» نام داشت و شعری به همین نام در این آلبوم از «اولکو تامر» بود. شعر تامر که به دلیل باور‌های سیاسی‌اش در آستانه اعدام بود سبب شد که این آلبوم احمد کایا شهرت بیش‌تری پیدا کند و مردم اقبال بیش‌تری به آن نشان بدهند. احمد کایا در سال ۱۹۸۷ با «یوسف هایال اوغلو»، شاعر و ترانه‌سرا و نویسنده اهل ترکیه آشنا شد. وی به زبان ترکی شعر می‌سرود. او برادر گولتن بود که بعد‌ها - در سال ۱۹۸۶ - همسر احمد کایا شد.این آشنایی فصل دیگری را در زندگی احمد کایا رقم زد.
 
احمد کایا
 
آلبوم «به پا می‌خیزیم» که بیش‌تر شعر‌های آن از یوسف هایال اوغلو بود در آن شرایط انسداد سیاسی در ترکیه بیش از پیش او را در ردیف خوانندگان برتر و معترض ترکیه قرار داد.کایا در دوران فعالیت هنری خود با بسیاری از شاعران بزرگ ترکیه همکاری داشت. شاعرانی، چون «آتیلا ایلهان» و «اورهان کوتالاز» از زمره این شاعران بودند.به احمد کایا در ترکیه «دموکرات خسته» نیز می‌گفتند که برگرفته از آلبومی به همین نام از کایا است. 
 
احمد کایا
 
اما این مراسم و حواشی اون باعث شد که زندگی حرفه‌ای احمدکایا در ترکیه به پایان برسد، چرا که او می‌خواست به کردی آواز بخواند. احمد موقع دریافت جایزه سخنانی بر زبان آورد که همه چیز را زیر و رو کرد. آن سخنان نقطهٔ عطف مراسم آن شب و نقطهٔ عطف زندگی حرفه‌ایش بود. این خبر باعث شد که هنرمندان حاضر در مراسم به خشم بیایند و با فریاد‌های «خائن»، «جدایی‌طلب» و «تروریست» او را از سالن مراسم بیرون کنند.
 
احمد کایا
 
با وجود خشم عمومی که متوجه احمد بود، او برای برگزاری چند کنسرت راهی فرانسه شد. او به دلیل جو نامناسب ترکیه  نتوانست به ترکیه بازگردد و تصمیم گرفت که در فرانسه اقامت کند. احمد کایا به اتهام جدایی‌طلبی به صورت غیابی به سه سال و نه ماه حبس محکوم شد. هنوز یک سال از این ماجرا نگذشته بود که احمد کایا در پاریس بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت. کایا هنگام مرگ چهل و سه سال داشت و در تبعید درگذشت. او در شانزدهم نوامبر سال ۲۰۰۰ میلادی فوت کرد. پیکر کایا را در گورستان پرلاشز به خاک سپردند.
+ نوشته شده در چهار شنبه 28 آبان 1399برچسب:احمد کایا؛ نژادپرستی علیه یک خواننده خاص, ساعت 10:33 توسط آزاده یاسینی


چند پیشنهاد برای یک آخر هفته فرهنگی

 در اینجا چند پیشنهاد فرهنگی برای شما داریم برگرفته از صفحه اینستاگرام «جعبه»، این اولین بسته‌ی پیشنهاد‌های فرهنگی و هنری ما برای تعطیلات آخر هفته‌ی شماست. بسته‌هایی پر از پیشنهاد فیلم، کتاب، پادکست، مستند و ...  

 
یک تئاتر موزیکال / همیلتون
 
پیشنهاد
 
اگر برادوی زیاد به گوشتان خورده، ولی حضوری که هیچ، هنوز در قاب تلویزیون هم به تماشای هیچ کدام  از نمایش‌های باشکوه آن ننشسته اید. همیلتون را از دست ندهید. نسخه‌ی ضبط شده با تمهیدات خاص سینمایی یکی از ستایش شده‌ترین تئاتر‌های برادوی که قرار بود ۲۰۲۱ در سینما‌ها اکران شود، ولی دیزنی به خاطر کرونا آن را اینترنتی پخش کرد. روایت موزیکال زندگی الکساندر همیلتون از پدران بنیاگذار آمریکا.

یک مینی سریال/ des

 
پیشنهاد
 
این مینی سریال سه قسمتی درباره‌ی سرگذشت یک قاتل زنجیره‌ای است به نام دنیس نیلسن، کسی که به خاطر گرفتاری لوله‌ی نزدیک خانه‌ی او و پیدا شدن بقایای انسانی در آن، گرفتار شد. داستان این قاتل اسکاتلندی براساس واقعیت است و در طول سریال نحوه‌ی دستگیری و دادگاهی اش را می‌بینیم. او بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳، ۲۰ پسر بچه و مرد جوان را به قتل رسانده بود.

یک پادکست/ سلام
 
پیشنهاد
 
سلامی‌ها بعد از چای گیلان و فرش بیجار سراغ روغن کرمانشاهی رفته اند. در این قسمت قصه‌ی ساخته شدن و تاریخچه‌ی  این روغن محبوب و معروف را از زبان مردم محلی می‌شنوید. پادکست سلام  قرار است قصه‌ی محصولات را از زبان سازندگان تعریف کند، داستان همه‌ی چیز‌هایی که دستی در به وجود آمدنشان نقش داشته.

یک فیلم خارجی /قسمت بعدی بورات
 
پیشنهاد
 
اگر قسمت قبلی فیلم بورات را دیده باشید، می‌دانید که با چه چیزی طرف هستید، یک کمدی - سیاسی - هجو روی اعصاب با بازی ماندگار ساشا بارون کوهن که سعی می‌کند فرهنگ کشور‌ها مخصوصا آمریکایی را به سخره بگیرد. اگر میزان  روی اعصاب بودن بورات خبر ندارید، رو مخ بودن کار‌های رضا عطاران را چندین برابر کنید.

یک کتاب / خوشا خوشبختان
 
پیشنهاد
 
یاسمینا رضا به نمایشنامه نویسی شهره است، اما کتاب‌های داستانی اش هم به اندازه‌ی نمایشنامه هایش جذاب اند. خوشا خوشبختان کتابی است با محوریت موضوع خوشبختی. با ۲۱ داستان تودرتو  و ۱۸ راوی مختلف که دغدغه‌ی مشترک همه‌ی آن‌ها رسیدن به خوشبختی واقعی است. اما خوشبختی چیست؟ رضایت درونی یا موقعیت خاص بیرونی؟ اگر روابط پیچیده‌ی انسانی علاقمندید این کتاب را از دست ندهید!

 یک فیلم ایرانی/ دوئت
 
پیشنهاد
 
فیلم درباره‌ی رابطه‌ها و ناگفته‌ها و راز‌های آدم‌های امروزی. داستان یک ملاقات که خاطرات گذشته و زخم‌های کهنه یک عاشقانه ناتمام را یادآوری می‌کند. اولین فیلم نوید دانش، یکی از شاگردان کارگاه‌های عباس کیارستمی، بازی هدیه تهرانی، علی مصفا، نگار جواهریان، پانته آ پناهی‌ها و علیرضا آقاخانی.


عجیب‌ترین میوه‌های دنیا

 جالب است بدانید میوه‌های عجیب و غریبی در دنیا وجود دارد که شاید تا‌به‌حال حتی اسم آن‌ها را هم نشنیده باشید. امروز در این مطلب قصد داریم شما را با چند میوه‌ی عجیب آشنا کنیم.

یام بری (yumberry)

میوه‌های عجیب‌وغریبی که شاید آن‌ها را نشناسیم

یام بری (یا بی بری چینی، وکس بری یا توت‌فرنگی چینی) نامیده می‌شود. درخت میریکا که بومی چین است میوه‌ای خوردنی به رنگ قرمز و بنفش به نام یام بری تولید می‌کنند. طعم این میوه با طعم انار، توت‌فرنگی و کرن بری قابل‌مقایسه است.


آکبی: Akebi

میوه‌های عجیب‌وغریبی که شاید آن‌ها را نشناسیم

آکبی به خاطر رشد تهاجمی‌ای که دارد، در خیلی از کشور‌ها از جمله نیوزلند تحت عنوان گیاهان ناخواسته شناخته شده است، اما این گیاه حتی در ادبیات ژاپنی‌ها هم از آن یاد شده، جایی که اولین بار کشف کردند. این میوه دارای عطر و طعم شیر نارگیل است که تا حدودی ملایم توصیف شده است.


پیتایا، دراگون فروت، میوه اژد‌ها: Pitaya

میوه‌های عجیب‌وغریبی که شاید آن‌ها را نشناسیم

پیتایا میوه‌ای از جنس کاکتوس‌ها در رنگ‌های متنوع در سراسر دنیا پخش شده از جمله رنگ داخل سفید، بنفش، قرمز و زرد رنگ که نوع بنفش و خصوصا زرد آن بسیار کمیاب است. جنسی شبیه به کیوی دارد، اما تقریبا شیرین به حساب می‌آید. گوشت این میوه را می‌شود به صورت خام خورد، یا به صورت نوشیدنی دم کرد.


میوه درخت هالا (پوهالا): Hala

میوه‌های عجیب‌وغریبی که شاید آن‌ها را نشناسیم

این میوه عجیب در قسمت‌های استوایی شرق استرالیا رشد می‌کند و می‌شود آن را به طور خام یا پخته خورد. قسمت‌های قرمز روشن را که به هسته میوه وصل شده اند را می‌توان به صورت خام یا پخته مصرف کرد. این قسمت‌ها طعم شیرینی دارند و نوک سبز رنگ آن‌ها فیبری شکل هستند و به تمیز کردن دندان‌ها کمک می‌کنند.


طالبی شاخ دار: Horned Melon

میوه‌های عجیب‌وغریبی که شاید آن‌ها را نشناسیم

طالبی شاخ دار ترکیبی از خانواده ملون‌ها و خیار‌ها به حساب می‌آید. این میوه که داخلش شبیه ژله است، یکی از خوردنی‌های سنتی آفریقا است. طعم طالبی شاخ دار کمی شیرین مانند خیار است، اما وقتی رسیده می‌شود مزه موز پیدا می‌کند.


گرنادیا: Grenadia

میوه‌های عجیب‌وغریبی که شاید آن‌ها را نشناسیم

درون آن دانه‌هایی با یک پوشش ژلاتینی وجود دارد و بومی مناطق شمالی جنوب آمریکا می‌باشد. بخش خوراکی دانه و ژله است. هر دانه در ژله شیرین احاطه شده است. پوست کندن و خوردن این میوه بسیار سرگرم کننده است. این میوه سرشار از ویتامین A، B، C و E می‌باشد. علاوه بر این، گرنادیا منبع عالی از مواد معدنی است.

+ نوشته شده در سه شنبه 27 آبان 1399برچسب:عجیب‌ترین میوه‌های دنیا, ساعت 17:58 توسط آزاده یاسینی


عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

 یکی از پاتوق‌های زیبا و خوش آب‌وهوا در تهران درکه است که شاید امسال به‌دلیل ویروس کرونا نتوانسته باشیم منظره‌ی رنگارنگ و نابِ پاییزی آن را ببینیم. در این مطلب عکس‌هایی از زیبایی درکه را یک عکاس خوش‌ذوق ثبت کرده و در صفحه اینستاگرام خود ( ygn_pn ) منتشر کرده است را باهم می‌بینیم.

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

عکس‌های دلبرانه از درکه‌ی پاییزی

+ نوشته شده در سه شنبه 27 آبان 1399برچسب:عکس‌های,دلبرانه,از درکه‌ی,پاییزی,, ساعت 11:14 توسط آزاده یاسینی


هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

 صحبت از بنا‌های هرمی‌شکل که می‌شود ناخودآگاه در ذهن، اهرام مصر خطور می‌کند و کسی به ساخته‌های پیچیده در دیگر نقاط جهان فکر نمی‌کند، چون کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. ولی جالب این‌جاست که نمونه‌های خلاقانه‌تر از اهرام معروف مصر در سراسر دنیا وجود دارد.

هرم از اشکال هندسی مرموزی است که در معماری باستان بسیار مورد استفاده قرار گرفته و در دوره‌های مختلف تاریخی در برخی از نقاط جهان که هیچ ارتباط جغرافیایی و فرهنگی با یکدیگر نداشته‌اند، این بنا‌های باستانی گاهی بسیار شبیه به هم ساخته شده‌اند. برخی معتقدند که این اهرام چیزی جز بنای یادبودی برای پادشاهان نیستند، ولی برخی می‌گویند که این اهرام پراکنده روی سیاره زمین ماهیتی فرازمینی دارند.

این دسته بر این باورند که این سازه‌ها مانند آنتنی برای دریافت انرژی سراسری جهان مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند و بشر در فناوری انتقال انرژی به‌حدی پیشرفته بوده که برای استفاده از انرژی موجود در اتمسفر زمین، به گیرنده‌هایی با فناوری شبیه به شارژر‌های بی‌سیم امروزی نیاز داشته است! هر چه بوده است امروزه این نوع از هرم‌ها تنها به مکان‌های با ارزش تاریخی و گردشگری تبدیل شده و نمونه آن در عصر حاضر به‌عنوان هتل‌های هرمی، گردشگران زیادی را از سراسر دنیا به خود جذب کرده‌اند. در این پرونده برخی از این هرم‌ها را معرفی می‌کنیم.

هرم بزرگ چولولا؛ بزرگ‌ترین هرم دنیا

کجا؟ مکزیک

اندازه: ۱۸۲ هزار مترمربع مساحت با ارتفاع ۵۴ متر

هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

مردم مصر اصرار دارند که هرم بزرگ جیزه در کشورشان، بزرگ‌ترین هرم جهان است، اما در واقع این عنوان به هرم بزرگ چولولا به معنای «کوه ساخته شده توسط انسان» در مکزیک تعلق دارد. این بنا بزرگ‌ترین سازه تاریخی جهان، ساخته دست یک تمدن و با حجم کلی حدود بیش از چهار میلیون و ۴۵۰ هزارمترمکعب است که در کتاب رکورد‌های گینس ثبت شده است. دلیل ناشناخته بودن این هرم بزرگ، پنهان بودن در زیر تپه خاکی و زیر بنای یک کلیسای اسپانیایی است.

براساس افسانه‌ا‌ی در سال ۱۵۱۹ زمانی‌که آزتک‌ها می‌فهمند اسپانیایی‌ها به‌سمت شهرشان در حال پیشروی هستند، شب و روز کار می‌کنند تا این هرم را با خاک بپوشانند و مانع تخریب آن توسط دشمن شوند. درنهایت این حقه جنگی جواب می‌دهد و تا پایان قرن ۱۹ هرم از چشم‌ها پنهان می‌ماند. اگرچه این هرم سال‌ها قبل از حضور آن‌ها و در طول صد‌ها سال ساخته شده بود، اما از نظر آن‌ها یک عمارت مقدس بود.

به‌تدریج که خاک روی هرم دچار فرسایش شد، باستان‌شناسان متوجه این سازه می‌شوند و با حفر تونلی ۸ کیلومتری در زیر کلیسا به داخل هرم راه پیدا می‌کنند و موفق می‌شوند قدمت آن را تخمین بزنند. اکنون حدود ۸۰۰ متر از تونل حفاری‌شده را به گذرگاهی طاقی‌شکل و دارای روشنایی برای بازدید مردم تبدیل کرد‌ه‌اند.


سستیوس؛ هرمی در دل شلوغی شهر

کجا؟ رُم، ایتالیا

اندازه: ۳۷ متر ارتفاع با عرض حدود ۳۰ متر

هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

پیش از این رم به بنا‌ها و سازه‌های باورنکردنی باستان‌شناسی‌اش مشهور بوده و نه هرم‌هایش. جالب است بدانید که هرم سستیوس درست در مرکز این شهر قرار دارد. این هرم ۱۲ سال قبل از میلاد مسیح توسط قاضی رومی به نام سستیوس، مشابه هرم مصر ساخته و خود او هم در همین هرم دفن شده است.

محل قرارگیری این هرم در وسط شهر کمی عجیب به‌نظر می‌رسد، اما موقع ساخت این بنا، این مکان خارج از محدوده شهر بوده که با توسعه شهر رم، این مقبره در داخل شهر قرار گرفته است. هرم سستیوس از هرم‌های مصری نوک تیزتر و دارای شیب بیشتری است. در سال ۲۰۰۱ اتاق دفن بازسازی و در سال ۲۰۱۱ مرمت‌های بعدی آن انجام شد که بودجه آن شامل یک میلیون یورو از طرف تاجری ژاپنی تامین شد. با وجود تاکید بر مرمت این هرم در سال‌های مختلف، به نظر می‌رسد هرم سستیوس قرار است سال‌های زیادی پابرجا باقی بماند.


تیکال مایایی؛ هرم‌های پلکانی منحصر به‌فرد

کجا؟ گواتمالا

اندازه: مساحت کل مجموعه ۱۶ کیلومتر مربع با ارتفاع ۷۲ متر

هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

تیکال از حدود سال ۷۰۰ میلادی یکی از بزرگ‌ترین سایت‌های باستان‌شناسی و امپراتوری قدرتمند در تاریخ مایا‌ها بود و در همین محل شش معبد هرمی از جمله بنا‌های تاریخی‌شان را ساختند. این محل به مکانی برای زمزمه‌ها مشهور است و به‌گفته ساکنان محلی، ارواح قوم مایا هنوز هم در میان این خرابه‌ها و بازمانده‌هایش سرگردان هستند. در بالای بلندترین این هرم‌ها، مار دو سر قرار دارد.

بعد از این که مایا‌ها این محل را ترک می‌کنند تا ۸۰۰ سال در لابه لای جنگل‌ها به فراموشی سپرده و رها می‌شود تا این که در سال ۱۸۴۸ میلادی توسط کاوشگران اروپایی کشف می‌شود. این اهرام دو نوع هستند؛ تعدادی به گونه‌ای طراحی شده‌اند که بالارفتن از آن‌ها ممکن نباشد، چون مقدس بوده و نباید لمس می‌شدند و تعدادی برای بالا رفتن از آن برای اجرای مراسم قربانی طراحی شده‌است.

برخی از این اهرام سکویی در بالای خود دارند که از چند بنای کوچک‌تر تشکیل شده است، این کار نمادی از صعود انسان از زمین به بهشت بوده است. برخی از معابد دو راه‌پله در دو طرف و برخی چهار راه‌پله در چهار طرف معبد دارند. از آن‌جا که مایا‌ها ستاره‌شناسان توانمندی هم بودند، از این سازه‌های بلند برای رصد آسمان و ستارگان استفاده می‌کرده‌اند.


هرم خورشید؛ تزیین شده با گل رنگی

کجا؟ مکزیک

اندازه: حدود ۶۳ متر ارتفاع و ۲۱۵ متر عرض

هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

این هرم در سال ۲۰۰ بعد از میلاد ساخته شد. برای ساخت این هرم از سه میلیون تن سنگ و آجر استفاده شده و از هیچ چرخ، ابزار‌های فلزی و حیوانات بارکش استفاده نشده است. نمای خارجی این هرم در اصل با گل رنگی پوشیده بوده است. در زیر این هرم ساختمان‌های قدیمی قرار دارد که احتمال می‌دهند مقبره رهبران این شهر در میان دیوار‌های سنگی آ‌ن باشد.

باستان‌شناسان مجموعه‌ای از اتاق‌ها به شکل برگ شبدر را در درون این هرم یافته‌اند که تصور می‌شود مکان انجام بسیاری از آیین‌های مربوط به آتش و آب بوده است. هرم خورشید در ابتدای قرن ۲۰ بازسازی شد و در سال ۱۹۷۱ باستان شناسان یک راه ورودی ناشناخته ۹۷ متری کشف کردند که به سمت غاری می‌رفت که دقیقا در زیر نوک هرم خورشید قرار داشت.

بد نیست بدانید هرم خورشید از نظر حجم از هرم خئوپس در مصر بزرگ‌تر است. پله‌هایی که به بالای این اهرام منتهی می‌شود به بازدیدکنندگان امکان می‌دهد تا خود را به بالای هرم برسانند البته اگر اجازه‌اش را داشته باشند! هرم چولولا در مکزیک با ۴۵۰ متر عرض و هرم جیزه با ۲۳۰ متر عرض به ترتیب مقام اول و دوم را دارند.


زیگورات چغا زنبیل؛ حیرت‌آورترین اثر تاریخی

 

ایرانی

کجا؟ ایران

اندازه: ۱۱۰۲۵ مترمربع مساحت و دارای ۵/۲ طبقه با ۲۵ متر ارتفاع

هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

زیگورات از کلمه بابلی به‌معنای بلند برای توصیف معابد طبقه‌طبقه استفاده می‌شود که آن را هرم پلکانی هم می‌نامند. تاریخ زیگورات چغازنبیل به ۱۲۵۰ سال قبل از میلاد می‌رسد و توسط «اونتش گال» پادشاه دوره ایلام ساخته شده‌است. زیگورات چغازنبیل بنایی است چندطبقه و به صورت مربع که طبقه اول آن از طبقات بالایی بزرگ‌تر و وسیع‌تر است و اطرافش حصار‌های دایره‌ای وجود دارد.

این بنا توسط رومن کریشمن فرانسوی خاک‌برداری شد و به‌عنوان یکی از حیرت‌آورترین آثار تاریخی ایران در سال ۱۳۵۸ وارد فهرست آثار باستانی و آثار میراث جهانی یونسکو شد. پیش از کاوش‌های علمی و باستان‌شناسی چغازنبیل، تپه‌ای بزرگ و شبیه یک سبد برگشته بود به همین دلیل به نام محلی چغازنبیل معروف شد. این اسم مرکب از دو واژه «چُغا» در زبان لری به‌معنی تپه و «زنبیل» به‌معنی سبد است.

هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

یکی دیگر از شگفتی‌های چغازنبیل سازه آبی یا سیستم دفع آب است. ابتدا این سازه را تصفیه‌خانه می‌دانستند که آب جمع شده در خارج از حصار شهر را تصفیه می‌کرده و از طریق کانال‌ها در حوضچه کوچک درون شهر جاری می‌ساخته و مردمان از این حوضچه، آب مورد نیاز خود را تأمین می‌کردند. اما بر اساس پژوهش‌های جدید، این سازه برای دفع آب‌های سطحی درون محوطه شهر به‌کار می‌رفته و آب‌های حاصل از بارندگی را از داخل شهر به بیرون هدایت می‌کرده است. بنای زیگورات چغازنبیل از آجر ساخته شده است و روی آجر‌های آن نوشته‌های زیادی به خط ایلامی دیده می‌شود.


هرم اور؛ معبدی که پایگاه نظامی شد

کجا؟ عراق

اندازه: ۲۸۸۰ مترمربع با بیش از ۳۰ متر ارتفاع

هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

این هرم در اواسط هزاره سوم پیش از میلاد برخلاف اهرام مصر با پله‌هایی از آجر پخته با کمک قیر یا گل برای چسباندن، برای یک شاه سومری ساخته شد. در هرم اور حفره‌هایی در لایه بیرونی معبد پیدا شده که احتمالا برای این بوده تا به آب این امکان را بدهد از مرکز آن بخار شود. گفته می‌شود هرم اور از نگاه مردم محلی مکانی مقدس بوده است و فقط کاهنان قدرتمند سومری اجازه ورود به آن و اتاق‌های زیر زمینش را داشته‌اند.

این مکان با گذشت زمان فرسایش یافت و یک بار در قرن ششم قبل از میلاد و بار دیگر در قرن ۲۰ توسط باستان‌شناسان مرمت شد. جالب است بدانید دومین بازسازی این بنا در دهه ۱۹۸۰ در زمان حکومت صدام، رئیس‌جمهور پیشین عراق انجام شد. او با قرار دادن لایه‌ای از آجر‌های مدرن روی پلکان و نمای زیگورات، سعی در حفاظت از آجر‌های اصلی آن داشت. اما زمانی‌که عراق درگیر جنگ خلیج‌فارس در دهه ۹۰ میلادی شد، صدام این هرم را تبدیل به پایگاه نظامی خود کرد و باعث شد خسارتی به آن وارد شود.


اهرام نوبیان؛ گمشده‌ای در دل صحرا

کجا؟ سودان

اندازه: ارتفاع بین ۶ تا ۳۰ متر

هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر

این اهرام به اندازه هرم‌های مصر مشهور نیستند، اما ارزش تاریخی بالایی دارند. در ۲۰۰ کیلومتری خارطوم پایتخت سودان، دره نوبیا قرار دارد که حاوی یادگار‌هایی از سه پادشاهی باستانی سودان یعنی کوشیته است. این بنا‌ها به اهرام فراموش‌شده هم معروف هستند که در زیبایی و عظمت چیزی کمتر از اهرام جیزه ندارند، اما کوچک‌تر از آن‌ها هستند. این اهرام حدود ۲۵۰۰ سال پیش و پس از اهرام مصری ساخته شده‌اند و در تاریخ کمتر به آن‌ها اشاره‌شده است.

پادشاهان تمام تلاش‌شان را کردند تا اهرامی شبیه به هرم‌های عظیم مصری بسازند. آن‌ها برای هر یک از عزیزان خود هرم‌هایی می‌ساختند و امروز این دره شاهد بیش از ۲۵۰ هرم کوچک و بزرگ است که مجموع آن‌ها دو برابر اهرام مصر است. پادشاهان نوبیایی هم مانند همتایان خود در مصر جسد‌ها را مومیایی می‌کردند. به‌دلیل غارت و دزدی در دهه ۱۸۰۰ بیشتر اهرام در وضعیت نامناسبی قرار دارند و از برخی، چیزی جز ویرانه باقی نمانده است.

+ نوشته شده در دو شنبه 26 آبان 1399برچسب:هرم‌هایی عجیب‌تر از اهرام مصر,چولولا,سستیوس,تیکال مایایی,هرم خورشید,زیگورات چغا زنبیل,هرم اور,اهرام نوبیان,, ساعت 16:49 توسط آزاده یاسینی


اختلاف تصاویر را پیدا کنید

  شما چند اختلاف تصاویر بین این دو تصویر مشابه پیدا می‌کنید؟ این تمرین‌ها باعث جلوگیری از آلزایمر می‌شوند و ذهن شما را تقویت می‌کنند.

اختلاف تصاویر را پیدا کنید

توانستید اختلاف‌ها را پیدا کنید؟ در ادامه پاسخ این معما را برایتان آورده‌ایم.

اختلاف تصاویر را پیدا کنید

+ نوشته شده در شنبه 24 آبان 1399برچسب:اختلاف تصاویر را پیدا کنید,هوش,سرگرمی,چشم,بینایی, ساعت 14:24 توسط آزاده یاسینی


سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

 یکی از ویژگی‌های اقتصادی-اجتماعی دهه ۵۰، گسترش جمعیت شهری بود که طیف‌هایی ازجمله کارمندان، کارگران کارخانه‌ها و کارگران غیرماهر را دربر می‌گرفت و شاه می‌کوشید با اعطای برخی امتیازات به‌ویژه به «طبقه بالا» نوعی تعادل اجتماعی و اقتصادی ایجاد و «کنترل طبقاتی» را برقرار کند.

 
سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)
 
براساس بررسی‌های انجام شده، جمعیت شهری ایران در اواسط دهه ۵۰ از چهارطبقه تشکیل شده بود؛ «طبقه بالا»، «طبقه متوسط مرفه»، «طبقه متوسط حقوق‌بگیر» و «طبقه کارگر». طبقه متوسط مرفه که شامل برخی سرمایه‌گذاران خارج از بازار، مغازه‌داران، بازرگانان، صاحبان کارگاه‌ها و تاجران بازاری بود، در حدود یک میلیون خانواده جمعیت داشت و نیروی سنتی مهمی به‌شمار می‌رفت.
 
طبقه متوسط حقوق‌بگیر هم شامل کارمندان اداری، معلم‌ها و فرهنگیان، مهندسان و مدیران می‌شد و جمعیت این طبقه بر اثر اجرای برنامه‌های توسعه‌ای در دهه ۴۰ دوبرابر شد؛ یعنی از کمتر از ۳۱۰ هزارنفر درسال ۳۵، به بیش از ۶۳۰ هزارنفر در اواسط دهه ۵۰ رسید. کارگران نیز در این دوره از مهم‌ترین بخش‌های جامعه به‌شمار می‌رفتند که برخی بررسی‌ها از افزایش پنج‌برابری جمعیت این طبقه در سال‌های ۴۲ تا اواسط دهه ۵۰ حکایت دارد. کارگران صنعتی جدید، کارگران بخش شیلات و صنایع چوب، کارگران خدمات‌شهری و صنایع کوچک، کارگران معادن، حمل‌ونقل، شاگردمغازه‌ها، مزدبگیران روستایی و... از اعضای این طبقه محسوب می‌شدند که می‌توان آنان را بزرگ‌ترین طبقه اجتماعی در این دهه به‌حساب آورد.
 
افزایش تعداد سندیکا‌ها یا اتحادیه‌های کارگری مستقر در کارخانه‌ها از تعداد حدود ۳۰ در آغاز دهه ۴۰ به نزدیک ۵۱۹ سندیکا یا اتحادیه در سال ۵۱ از نشانه‌های آماری گسترش این طبقه است. اما در طبقه بالا گروه‌هایی ازجمله درباریان، خانواده‌های اشرافی، سرمایه‌داران قدیمی و جدید و سیاستمداران کهنه‌کار قابل‌شناسایی هستند که دسترسی دولت به منابع فراوان مالی ناشی از افزایش درآمد‌های نفتی به گسترش روزافزون این طبقه دامن زد که مالکیت بیشتر زمین‌های تجاری را دراختیار داشتند و حدود ۸۵‌درصد شرکت‌های خصوصی در حوزه بانکداری، صنایع تولیدی، ساختمان‌سازی، بیمه و تجارت خارجی نیز تحت تسلط آنان بود.
 
رویکرد‌های برنامه سوم و چهارم عمرانی کشور که مشوق سرمایه‌گذاری‌های بخش‌خصوصی بود، زمینه‌ساز گسترش طبقه سرمایه‌دار صنعتی شد. حمایت‌های دولتی دراین حوزه بیشتر بر اعطای امتیازات مالی، ارائه وام و امتیاز‌های صنعتی و معافیت مالیاتی متمرکز بود، البته تشویق سرمایه‌گذاری‌های خارجی را هم نباید از قلم انداخت. برخی آمار‌ها نشان می‌دهد تا پایان دهه ۴۰، ۹۰ شرکت خارجی در کشور تاسیس شد.
 
سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)
 
دراین دوره دولت با تزریق پول به بخش‌های تولیدی از طریق بانک توسعه صنعت و معدن ازاین بخش حمایت می‌کرد و علاوه بر اینکه وام‌های کم‌بهره در اختیار سرمایه‌گذاران بخش‌خصوصی قرار می‌داد، از طریق بودجه سالانه دولتی و برنامه‌های توسعه نیز به‌صورت مستقیم از فعالان این بخش حمایت می‌کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد سرمایه‌داران طبقه بالا (قدیمی و جدید) دراین دوره از حدود ۱۵۰ خانواده تشکیل شده بود که ۶۷ درصد از صنایع و مؤسسه‌های مالی را دراختیار داشتند و از مجموع ۴۳۷ شرکت صنعتی بزرگ، ۳۷۰ شرکت مربوط به ۱۰ خانواده بود.   برقراری روابط مستمر و پیچیده با دربار از ویژگی‌های مهم این خانواده‌ها محسوب می‌شد که عرصه عمل گسترده‌ای به آن‌ها می‌بخشید.
 
ثابت و ثروت افسانه‌ای‌اش
 
حبیب ثابت معروف به ثابت پاسال یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌داران دوره پهلوی دوم به‌حساب می‌آید که داستان‌های فراوانی از ثروت افسانه‌ای وی نقل شده است. وی که بهایی‌زاده بود و خانواده‌ای با پیشینه تجاری داشت، فعالیت‌های اقتصادی خود را در سنین کم و از دوچرخه‌سازی و بعد از آن جابه‌جا کردن مسافر در مسیر توپخانه به قلهک و سپس در مسیر‌های خارج شهر و حتی کربلا و بغداد و بیروت و فلسطین آغاز کرد که در ادامه به تأسیس نخستین شرکت حمل‌ونقل مدرن در ایران به نام «اداره حمل‌ونقل ثابت» انجامید. او حتی توانست در جریان ساخت راه‌آهن ایران، قرارداد‌هایی با شرکت کمپساکس که مجری طرح بود، برای حمل‌ونقل مصالح منعقد کند. ثابت پاسال با آغاز جنگ جهانی دوم ایران را ترک کرد و در نیویورک فعالیت‌های اقتصادی خود را در زمینه واردات و صادرات ادامه داد و به توسعه کسب وکارش در زمینه‌های مختلف پرداخت. فعالیت‌های اقتصادی ثابت در بازگشت به ایران در اواسط دهه ۲۰ ادامه یافت و نخستین فرستنده تلویزیونی کشور را هم تاسیس کرد.
 
سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)
 
اکنون ثروت او آنقدر افسانه‌ای شده بود که مجله نیوزویک در ۱۴ اکتبر ۱۹۷۴ در مطلبی ادعا کرد خانواده ثابت ۱۰ درصد از هرچیزی را در ایران در اختیار دارند. کاخ ثابت در خیابان جردن (نلسون ماندلا کنونی)، با مساحت تقریبی ۱۱ هزارمتر، از معروف‌ترین مایملک اوست و در زمان خود بزرگ‌ترین و گران‌ترین خانه در تمام شهر تهران محسوب می‌شد که معماری آن از عمارت پتی تریانو در کاخ ورسای تقلید شده بود و قبل از انقلاب ۱۵ میلیون دلار ارزش داشت. این خانواده چرخه کاملی از صنایع و شرکت‌ها را در بیشتر شاخه‌های تجارت در اختیار داشت. آن‌ها مالک ۴۱ شرکت بزرگ در ایران ازجمله جنرال موتورز، کارخانه جیپ، کارخانه‌های تلویزیون و بانک داریوش بودند.

رضایی‌ها

 
۴ پسر این خانواده به نام‌های علی، محمود، عباس و قاسم که از مادر تبار قاجاری داشتند، یکی از موفق‌ترین امپراتوری‌های کسب و کار را در ایران پایه‌گذاری کردند. روایت‌های زیادی از تلاش این ۴ برادر در مسیر کشف معادن و به‌ویژه معدن مس سرچشمه روایت شده که حاکی از ایده‌های خلاقانه آنان برای رونق فعالیت اقتصادی‌شان است.
 
سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)
 
آن‌ها ارتباط ویژه‌ای هم با اعضای خانواده سلطنتی داشتند که حتی از این رهگذر علی به سناتوری رسید که حاشیه‌های بسیاری هم از داستان آن نقل شده است. این خانواده مالک ۸ واحد بزرگ تولید فولاد در گروه صنعتی شهریار، صنعت نورد فولاد اهواز، کارخانه ماشین‌سازی اراک، معادن مس و سرب و بانک شهریار و سهام‌دار چند بانک دیگر بود. ۷۰ درصد از سرمایه رضایی‌ها و شرکای‌شان ریشه در وام‌های دولتی کم‌بهره داشت. شرکت‌های آنان در تهران برای ۵ سال و درشهرستان‌ها ۱۲ سال معاف از پرداخت مالیات بودند. برخی شرکت‌های آن‌ها ۵۰ تا ۸۰ درصد سود خالص داشتند.

اسدالله و برادران

 
خانواده رشیدیان که نام آن‌ها با انگلیس پیوند خورده است، ازجمله متنفذان دهه ۴۰ به‌شمار می‌روند که در بررسی کانون‌های مافیایی مالی و اقتصادی این دوره، ردپای آن‌ها به کرات به چشم می‌خورد. پدر این خانواده حبیب‌الله نام داشت که در سال‌های پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ مستخدم سفارت انگلیس بود و گفته می‌شود به‌عنوان رابط سفارت و دولتی‌ها فعال بوده است. او در دوره مصدق به جرم جاسوسی برای انگلیس راهی زندان شد، اما از زندان گریخت و نقش مؤثری در سقوط دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد برعهده گرفت.
 
سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)
سیف‌الله، قدرت‌الله و اسدالله ۳ پسر حبیب‌الله رشیدیان بودند؛ سیف‌الله سهامدار سینما رکس، بانک ایران و غرب و بانک توسعه صنعتی و معدنی و مدتی هم مدیرعامل بانک اعتبارات تعاونی توزیع بود. قدرت‌الله نیز سهامدار شرکت مبارکی و شرکت سرشت بود و در سندیکای سینماداران عضویت داشت. اسدالله هم تا سال ۱۳۳۲ به امور بازرگانی و دادوستد و وارد کردن پارچه مشغول بود، در رشت و اصفهان شهرک‌سازی می‌کرد و در سال ۱۳۴۲ بانک اعتبارات تعاونی توزیع را تاسیس کرد. علاوه بر آن، به همراه برادرانش سینما رکس را اداره و فیلم وارد می‌کرد. در این دوره اسدالله رشیدیان بیش از سایر برادران در عرصه سیاسی حضور داشت و توانست خود را به حلقه دوستان نزدیک شاه برساند. نقش مؤثر او و برادرانش در کودتای ۲۸ مرداد، کسب امتیازات اقتصادی قابل توجهی را برایشان به همراه داشت؛ بانک تاسیس کردند، شرکت بیمه‌ای راه انداختند و به دلالان بین‌المللی تبدیل شدند که در معاملات اسلحه ایران و آمریکا نیز نام آن‌ها به‌چشم می‌خورد.

برادران خیامی

 
احمد و محمود خیامی ۲ برادر مشهدی بودند که برخلاف بیشتر سرمایه‌داران این دوره، پیشینه فئودالی یا اشراف‌زادگی نداشتند و فرزندان یک کامیون‌دار بودند که مدتی هم به کار تعمیرات کامیون می‌پرداختند. اواسط دهه ۲۰، احمد که برادر بزرگ‌تر بود به اروپا رفت و محمود به تهران آمد که این مقطع سرآغاز فعالیت‌های اقتصادی گسترده این دو برادر بود.
 
سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)
 
خیامی‌ها بزرگ‌ترین شرکت خصوصی کشور یعنی کارخانه اتومبیل‌سازی ایران ناسیونال را پایه‌گذاری کردند و مالک فروشگاه‌های زنجیره‌ای کورش، شرکت‌های کشاورزی، کارخانه‌های نساجی و شرکت‌های بیمه و سهام‌دار اصلی چند بانک به‌ویژه بانک صنعت بودند. ساخت نخستین کارخانه مبل ایران (مبلیران) نیز از دیگر فعالیت‌های اقتصادی آن‌ها بوده است.

سیدمحمد و پسران

 
لاجوردی‌ها از پایه‌گذاران بخش‌خصوصی نوین در ایران محسوب می‌شوند که در چند نسل به فعالیت‌های اقتصادی مشغول بودند و در دهه ۴۰ در بخش صنعت و خدمات به‌ویژه صنایع غذایی، نساجی، شوینده، ساختمان، بانکداری و بیمه فعال بودند. سیدمحمد لاجوردی و برادرش که در کاشان زاده شده بودند، از حوالی سال ۱۲۷۰ شمسی فعالیت‌های اقتصادی خود را آغاز کردند. محمود و اکبر، ۲ پسر سیدمحمد بودند که راه پدر را در فعالیت‌های اقتصادی ادامه دادند و در دهه ۴۰ و ۵۰ از فعالان اقتصادی صاحب نام محسوب می‌شدند.
 
سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)
 
احمد، قاسم و حبیب نیز ۳ پسر محمود و از نسل سوم این خانواده بودند که احمد و قاسم در عرصه صنعت و تجارت ایران فعالیت می‌کردند و حبیب که دانش‌آموخته دانشگاه‌های هاروارد و ییل در رشته MBA و اقتصاد بود، در اواخر دهه ۴۰، فعالیت‌های اقتصادی را کنار گذاشت و به کار‌های پژوهشی در حوزه اقتصاد پرداخت. این خانواده مالکیت گروه صنعتی بهشهر شامل ۲۲ شرکت بزرگ، صنایع غذایی بهپاک و کارخانه‌های مخمل کاشان را در اختیار داشت و در بیش از ۴۵ شرکت و بانک دیگر نیز سهام‌دار بود.

حاجی برخوردار

 
حاج محمدتقی برخوردار، پدر صنایع خانگی ایران، تاجرزاده‌ای یزدی و از خانواده‌ای متدین و معروف بود که جزو نامدارترین فعالان اقتصادی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ محسوب می‌شد. او ابتدا کارش را از صدور پسته آغاز کرد و در ادامه از وارد‌کننده باتری و تلویزیون که نمایندگی ۱۶ شرکت بزرگ و معتبر بین‌المللی شامل توشیبای ژاپن، آکائی و سان سوئی ژاپن، سیکوی ژاپن، جنرال الکتریک آمریکا، کندی ایتالیا، الیوتی ایتالیا و دووال آلمان برای واردات گرامافون را در اختیار داشت،
 
سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)
 
در اواسط دهه ۴۰ به نخستین تولیدکننده تلویزیون و باتری در ایران تبدیل شد که محصولات دیگری از قبیل رادیو، لامپ، پلوپز، پنکه، آبمیوه‌گیری، کاشی، فرش و یخچال هم تولید می‌کرد و بیش از ۲۰ هزارنفر برایش کار می‌کردند. خانواده برخوردار‌ها علاوه بر مالکیت صنایع الکتریک (قوه پارس و پارس الکتریک)، کارخانه‌های سیمان و فرش‌بافی را نیز در اختیار داشتند و در بسیاری از بانک‌ها و صنایع دیگر نیز سهامدار اصلی محسوب می‌شدند.
+ نوشته شده در شنبه 24 آبان 1399برچسب:سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱), ساعت 14:23 توسط آزاده یاسینی


۸ عکسی که در دنیا معروف شد

 در طول روز ممکن است در فضای مجازی چندین عکس ببینیم و به‌راحتی هم آن‌ها را به فراموشی بسپاریم. اما بعضی از عکس‌ها مشهور می‌شوند آن‌هم در کل دنیا. عکس‌ها توانایی صحبت کردن ندارند، اما تاثیر پیام یک عکس شاید صدبرابر کلام باشد. در این مطلب ۸ عکس معروف دنیا را برایتان گردآوری کردیم که همگی حامل پیام و خاطرات تلخی می‌باشند، اما ارزش دیدن دارند. پیشنهاد می‌کنیم تماشا کنید.

۸ عکس معروف دنیا

۸ عکس معروف دنیا

۸ عکس معروف دنیا

۸ عکس معروف دنیا

۸ عکس معروف دنیا

۸ عکس معروف دنیا

۸ عکس معروف دنیا

۸ عکس معروف دنیا

منبع: صفحه اینستاگرام iranian_artist_art

+ نوشته شده در پنج شنبه 22 آبان 1399برچسب:۸ عکسی که در دنیا معروف شد, ساعت 14:1 توسط آزاده یاسینی


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۹)

 در این‌جا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

با ژیان باکلاسش، خانم را آورده بازار شانزه‌لیزه خرید. عکس مربوط به ابتدای دهه پنجاه است.

سیاه و سفید


تهران. اواخر دهه سی. خسال سی‌وپنج.

سیاه و سفید


خانم خیاط تهرانی مشغول کار بر لباس عروس با چرخ خیاطی.یابان جمهوری باید باشد.

سیاه و سفید


دبستان دخترانه در تهران. هشتادوسه سال قبل. سال هزارسیصدوشانزده.

سیاه و سفید


کافه‌ای در تهران اوایل دهه سی. اسم عکاس را پیدا نکردیم.

سیاه و سفید


خانی‌آباد تهران، سال شصت‌وچهار. اعزام داوطلبان جنگ به جبهه، عکس از سعید صادقی.

سیاه و سفید


برف سنگین در میدان تجریش تهران. زمستان سال هفتادوچهار

سیاه و سفید


حاشیه‌نشینی در جنوب تهران

سیاه و سفید


بازار تهران ابتدای دهه چهل

سیاه و سفید


تهران سال هزارسیصدوسی‌وپنج.

سیاه و سفید


شصت‌وپنج‌سال قبل. سال ۱۳۳۴. نخستین پمپ‌بنزین تهران واقع در دروازه‌دولت که امروز به موزه تبدیل شده است.

سیاه و سفید

منبع: صفحه اینستاگرام علی ملیحی

+ نوشته شده در پنج شنبه 22 آبان 1399برچسب:سیاه و سفید,تصاویری,بکر,ایرانِ قدیم, ساعت 13:59 توسط آزاده یاسینی


اتوبو‌س‌های دوطبقه‌ی خاطره‌انگیز!

 اتوبوس‌های دوطبقه بزرگ و پرهیبت بودند و در چندین رنگ، اتوبوس‌هایی که ساخت شرکت لیلاند انگلیس بودند و مونتاژ شرکت لیلاند موتور ایران که اوایل دهه پنجاه وارد خطوط اتوبوسرانی ایران شدند و بعد از اتوبوس‌های بنز دماغ دار عضوی از خیابان‌های تهران شدند.

همه دوست داشتند در طبقه دومش بنشینند که از آنجا تهران با ساختمان‌های کم طبقه آن‌روزهایش را (که از نظر من از این برج‌های چندین طبقه هم جذاب‌تر بودند) ببینند. برای رفتن به طبقه بالا باید از پلکان مارپیچی رد می‌شدی که مثل کوچه آشتی‌کنان تنگ بود و گاهی برای ردشدن بچه‌ها وحشتناک به نظر می‌آمد.

جالب‌تر از همه انتهای طبقه اول اتوبوس بود. یک ردیف صندلی عقب و دوردیف روبروی هم برای دورهمی و پاتوق بچه‌های مدرسه‌ای و حرکات لودگی و شوخی.

نشسته بر صندلی هایش می‌شد صدای شهر را شنید. صدای زندگی‌های مخفی شده پشت دیوار‌ها را و آرامشی که در پشت پنجره‌ها جریان داشت، اما در امتداد گذشت روزگار، اتوبوس‌های دوطبقه همراه با آرامش خیابان‌هامان به بایگانی رفتند و جای خانه ویلایی و ساختمان‌های دوطبقه آنقدر برج‌های سیمانی و شیشه‌ای بر سنگ‌فرش کوچه‌های تهران می‌روید که دیگر با هیچ ذره‌بینی نمی‌توان آسمان را دید.

اتوبوس‌های دهه پنجاه

اتوبوس‌های دهه پنجاه

اتوبوس‌های دهه پنجاه

اتوبوس‌های دهه پنجاه

اتوبوس‌های دهه پنجاه

اتوبوس‌های دهه پنجاه

منبع: صفحه اینستاگرام khatereh.bazi2

+ نوشته شده در سه شنبه 20 آبان 1399برچسب:اتوبو‌س‌های دوطبقه‌ی خاطره‌انگیز!, ساعت 14:50 توسط آزاده یاسینی


تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

 در این مطلب تصاویری جالب و خنده‌دار از لبخند حیوانات را برایتان جمع‌آوری کردیم که پیشنهاد می‌کنیم تماشا کنید. کدام لبخند بامزه‌تر بود؟

تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات

منبع: برگرفته از شبکه‌های اجتماعی

+ نوشته شده در سه شنبه 20 آبان 1399برچسب:تصاویری جالب از خنده‌ی حیوانات, ساعت 14:49 توسط آزاده یاسینی


درباره وضعیت مسافرانِ سفر یک‌طرفه به مریخ

 در ماه‌های اخیر، با نزدیک‌شدن مریخ به نزدیک‌ترین موقعیت مداری تا دو سال آینده، رقابت سازمان‌های فضایی برای اعزام فضاپیمای بدون‌سرنشین به سیاره سرخ وارد مرحله تازه‌ای شد. اکنون که مشغول خواندن این نوشتار هستید، فضاپیمای استقامت (Perseverance) ناسا، تیان‌ون-۱ سازمان ملی فضایی چین و همین‌طور فضاپیمای امید (الامل یا Hope) امارات متحده عربی با سرعتی سرسام‌آور در مسیر مریخ قرار دارند.

رویای تعبیرنشده مارس‌وان

سه‌شنبه ۱۵ مهر بود که قرار گرفتن مریخ در کمترین فاصله نسبت به زمین تا ۱۵ سال آینده، در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی خبرساز شد. سیاره سرخ در فاصله تقریبی ۶۲ میلیون کیلومتر از زمین قرار گرفته‌بود و درخشان‌تر از ماه‌های قبل با رنگ سرخ-نارنجی‌اش در آسمان شب دلبری می‌کرد. همان شب، وقتی از بام خانه مریخ را می‌دیدم، یاد ایام نوجوانی افتادم. وقتی پروژه مارس‌وان (Mars One) با ثبت‌نام از داوطلبان برای سفر بی‌بازگشت به مریخ، تمام فکر و ذکرم را به خود مشغول کرده‌بود. اکنون، حدود هشت سال از آن روز‌ها می‌گذرد و خبری از این سفر هیجان‌انگیز و تبلیغات گسترده آن نیست. به‌راستی مارس‌وان چه شد؟ آن همه سر و صدا و تبلیغات و ثبت‌نام و برنامه‌ریزی به کجا رسید؟

مارس‌وان نام یک نهاد خصوصی در حوزه فضاست که می‌خواهد گروهی از انسان‌ها را در قالب سفری بدون بازگشت به مریخ بفرستد. این نهاد که سال ۱۳۹۰ شمسی/ ۲۰۱۱ میلادی در هلند بنیان گذاشته‌شد، از دو بخش غیرانتفاعی و انتفاعی تشکیل شده‌است. بخش غیرانتفاعی این نهاد مارس‌وان نام دارد و بخش انتفاعی آن مارس‌وان ونچرز (Mars one ventures).

رویای سفر به مریخ

باس لنسدورپ (Bas Lansdorp) هم‌بنیانگذار پروژه مارس‌وان است. او از جوانی رویای سفر به مریخ را در سر داشته و با تاسیس نهاد مارس‌وان، گام بلندی به سوی تحقق رویایش برداشته‌است. او و همکارانش از سال ۱۳۹۱/ ۲۰۱۲ با برنامه‌ای به‌ظاهر دقیق، تمام مراحل اعزام گروهی چهار نفره از انسان‌ها به مریخ را طراحی کرده‌اند. گروهی که در سفری یکطرفه بر سطح مریخ فرود خواهندآمد و قرار است روی سطح سیاره سرخ، نخستین اقامتگاه‌های دائمی انسان‌ها را بسازند.

ماجراجویی برای همه

خبر طرح سفر بی‌بازگشت به مریخ سال ۱۳۹۱/ ۲۰۱۲ به صورت عمومی منتشر شد. سال ۱۳۹۲/ ۲۰۱۳، مارس‌وان در یک فراخوان عمومی از همه علاقه‌مندان خواست فرم‌های ثبت‌نام را پر کنند. انتشار چنین خبر هیجان‌انگیزی سبب شد در فرصت پنج‌ماهه برای ثبت‌نام اولیه، بیش از ۲۰۰ هزار نفر از ۱۴۰ کشور جهان برای سفر یکطرفه به مریخ، اعلام آمادگی کنند. در این میان ۲۴ درصد متقاضیان از ایالات متحده، ۱۰ درصد از هند و ۶ درصد از برزیل در رویای ماجراجویی‌های فضایی، فرم‌های ثبت‌نام را پر کردند. در بین این ۲۰۰ هزار نفر، نام ۷۰ ایرانی هم به چشم می‌خورد. جالب این‌که، متقاضیان ایرانی سفر بی‌بازگشت به مریخ، از متقاضیان کشور‌هایی مثل آلمان و ایتالیا بیشتر بود!

 

رویای تعبیرنشده مارس‌وان

با پایان یافتن مهلت ثبت‌نام، مارس‌وان برای انتخاب شش گروه چهار نفره از بین متقاضیان وارد عمل شد. اما انتخاب این ۲۴ نفر کار آسانی نبود. باید بررسی‌های بسیاری انجام می‌شد تا وضعیت روحی، جسمی، ویژگی‌های فردی و چند متغیر دیگر در مورد داوطلبان بررسی شود. به همین دلیل مارس‌وان تصمیم گرفت در سه مرحله این کار را پیش ببرد و در فرآیندی طولانی، ۲۴ نفر را به دقت انتخاب کند. در زمان نگارش این مقاله، مارس‌وان دو مرحله را با موفقیت پشت سر گذاشته و ۱۰۰ نفر را برای گذراندن مرحله پایانی انتخاب کرده‌است. در بین این ۱۰۰ نفر، ۵۰ مرد و ۵۰ زن حضور دارند: ۳۹ نفر از قاره آمریکا، ۳۱ نفر از اروپا، ۱۶ نفر از آسیا، هفت نفر از آفریقا و هفت نفر از اقیانوسیه. در میان این ۱۰۰ نفر نام یک زن و دو مرد ایرانی هم دیده می‌شود.

از حرف تا عمل

پس از فراخوان اولیه و ثبت‌نام داوطلبان، مارس‌وان می‌خواست مراحل اولیه ساخت ماهواره‌های مخابراتی و مریخ‌نورد‌ها را آغاز کند؛ ادواتی که قرار بود پیش از فرود اولین انسان‌ها روی مریخ، در مکان‌یابی و ارسال مواد اولیه به دانشمندان کمک کنند. مسؤولان این پروژه ادعا می‌کردند در سال ۱۳۹۵/ ۲۰۱۶ حدود ۲۵۰۰ کیلوگرم مواد اولیه را برای سامان‌دادن به زندگی مسافران آینده مریخ به این سیاره خواهند فرستاد و درست دو سال بعد پروژه مکان‌یابی برای فرود انسان‌ها و ساخت اقامتگاه‌ها تکمیل خواهد شد. این ادعا‌ها البته پایانی نداشت و در وبگاه این نهاد، خبر‌هایی از ارسال محموله مواد اولیه بعدی در سال ۱۴۰۰/ ۲۰۲۱ و ارسال نخستین گروه چهار نفره از انسان‌ها در سال ۱۴۰۱/ ۲۰۲۲ به چشم می‌خورد. گروهی که قرار است در سال ۱۴۰۲/ ۲۰۲۳ به مریخ برسند و عصر سکونت انسان بر سیاره سرخ را آغاز کنند؛ اما این ادعا‌ها چقدر واقعی است؟!

دو دوتا؛ چهارتا!

از روز‌های نخست انتشار عمومی طرح سفر بی‌بازگشت به مریخ، انتقاد‌های زیادی از سوی جامعه علمی به آن وارد شد. از آنجا که بنیاد مارس‌وان، یک شرکت صنایع فضایی یا یک تولیدکننده سخت‌افزار ماموریت‌های فضایی نبود و منبع درآمد خاصی هم نداشت، بخشی از انتقادات به نگاه غیرواقع‌بینانه مدیران در تهیه بودجه این ماموریت برمی‌گشت. اما مدیران مارس‌وان رویایی در سر داشتند و آن هم تامین هزینه سفر‌ها و پروژه‌های جانبی مارس‌وان، از طریق فروش حق پخش تلویزیونی مراحل مختلف فرود اولین انسان‌ها روی سطح مریخ بود.

رویای تعبیرنشده مارس‌وان

باس لنسدورپ با اشاره به درآمد تقریبی چهارمیلیارد دلاری حق پخش تلویزیونی المپیک لندن، معتقد است مارس‌وان و فرود اولین انسان روی سیاره‌ای دیگر، ارزش رسانه‌ای بسیار بالاتری دارد و به همین دلیل، حق پخش تلویزیونی این ماموریت می‌تواند هزینه‌های اولیه سفر را تامین کند. پیش‌بینی مارس‌وان این بوده‌است که تمام مراحل پروژه تا فرود اولین گروه از انسان‌ها حدود شش میلیارد دلار هزینه داشته‌باشد.

با همه این اوصاف باز هم این سوال مطرح بود که چطور مارس‌وان پیش از دریافت حق پخش تلویزیونی می‌تواند به این بودجه دسترسی داشته‌باشد؟ این پرسشی بود که مسؤولان پروژه هم برای آن پاسخی قانع‌کننده نداشتند و معمولا به مبالغی اشاره می‌کردند که از سرمایه‌گذاری‌های شخصی، هزینه ثبت‌نام داوطلبان و کمک‌های مالی به آن‌ها رسیده‌است. مبالغی که حدود چند ده میلیون دلار در اختیار آن‌ها قرار می‌داد؛ اما به هیچ وجه با بودجه اولیه لازم قابل مقایسه نبود.

علم چه می‌گوید؟

بنیانگذاران مارس‌وان بار‌ها ادعا کرده‌اند تمام ابعاد علمی سفر بی‌بازگشت به مریخ را با دقت و وسواس سنجیده‌اند؛ اما دانشمندان و مهندسانی که در حوزه فضا تخصص دارند، با این ادعا‌ها موافق نیستند. لنسدورپ، بنیانگذار پروژه مارس‌وان باور دارد چالش اصلی سفر به مریخ، بازگشت از آن به زمین است و از آنجا که در سفر‌های مارس‌وان، قرار نیست بازگشتی در کار باشد، چالش بزرگی هم برای ما به حساب نمی‌آید.

با این حال دانشمندان، نقد‌های بسیاری برای مرحله سکونت در مریخ دارند. گروهی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه ام‌آی‌تی با بررسی‌های دقیق و فرض‌های نزدیک به واقعیت، زندگی روزانه فضانوردان در مریخ را شبیه‌سازی کردند تا بتوانند با زبان علم به جدال با محاسبات دور از واقعیت مارس‌وان بروند. این شبیه‌سازی در کنگره بین‌المللی فضانوردی (Intenational Astronautical Congress) سال ۱۳۹۳/ ۲۰۱۴ در کانادا ارائه شده‌است. مارس‌وان ادعا می‌کند به‌کارگیری شش موشک فالکون هوی برای انجام مراحل اولیه ماموریت کافی است؛ اما بررسی‌های این گروه نشان می‌دهد حداقل ۱۵ موشک برای چنین ماموریتی لازم است.

برای تأمین غذای فضانوردانی که بر سطح مریخ فرود آمده‌اند هم شبیه‌سازی‌های دقیق با محاسبات مارس‌وان متفاوت است. مارس‌وان زمینی به مساحت ۵۰ مترمربع را برای تامین مایحتاج روزانه اولین گروه کافی می‌داند. زمینی که خود فضانوردان در آن کشت و زرع خواهندکرد. اما شبیه‌سازی‌های گروه مذکور می‌گوید، این زمین باید حداقل ۲۰۰ مترمربع مساحت داشته‌باشد.
اگر همانطور که مارس وان برنامه ریزی کرده است، کشاورزی در فضای داخلی محل زندگی فضانوردان انجام شود، سطح اکسیژن تولید شده از سطح سالم برای زیست انسان فراتر می‌رود و منجر به خفگی فضانوردان خواهد شد.

رویای تعبیرنشده مارس‌وان

از این دست مثال‌ها در مسائل کلان و ریزه‌کاری‌ها بسیار است. مسائلی که چالش‌های واقعی زیستن بر مریخ را از ادعا‌ها و جو‌های تبلیغاتی جدا می‌کند. با بررسی جزئیات متوجه می‌شویم در طرح مارس‌وان حتی جزئیات دقیقی برای تعمیر و نگهداری اقامتگاه‌ها و ادواتی که فضانوردان روی مریخ از آن‌ها استفاده می‌کنند هم در نظر گرفته نشده‌است.
با همه این تفاسیر، آیا باس لنسدورپ و همکارانش در مارس‌وان از ایده خود عقب‌نشینی کرده‌اند؟

مارس‌وان امروز

در طرح اولیه مارس‌وان، اعزام گروه‌های بعدی به مریخ هم به چشم می‌خورد. اعزام‌هایی که طی ده سال، یعنی تا سال ۱۴۱۲/ ۲۰۳۳، تعداد فضانوردان حاضر در مریخ را به ۲۰ نفر می‌رساند. البته واضح است فعلا هیچ یک از مراحل طرح اولیه مارس‌وان، به جز بخشی از گزینش فضانوردان، هنوز انجام نشده‌است.

وضعیت ماموریت‌ها و تاریخ انجام‌شان روی وبگاه مارس‌وان برای سال‌های ۱۴۰۱/ ۲۰۲۲ تا ۱۴۱۳/ ۲۰۳۴ به‌روزرسانی شده و این نهاد ادعا می‌کند تا سال ۱۴۱۱/ ۲۰۳۲ اولین گروه از انسان‌ها را روی مریخ فرو خواهد آورد؛ اما این همه ماجرا نیست و در سال ۱۳۹۸/۲۰۱۹ بخش انتفاعی مارس‌وان اعلام ورشکستگی کرده‌است. با این حال، بنیانگذار مارس‌وان، معتقد است این مساله ارتباطی با بخش غیرانتفاعی مارس‌وان ندارد و این بخش به فعالیت‌هایش ادامه خواهد داد.

آنچه اکنون مشخص است این‌که از دیدگاه علمی و اقتصادی بیشتر جنبه‌های این طرح بلندپروازانه زیر سوال است. عده‌ای آن را کلاهبرداری می‌دانند و عداه‌ای آن را نمایشی دروغین می‌بینند. باید دید پس از این چه می‌شود.

فتح مریخ در دنیای واقعیت‌ها و احتمالات

اگر ماجرای مارس‌وان را کنار بگذاریم و از دنیای خیال و رویا‌های رنگارنگ کارآفرینانی که این شرکت نوپا را توسعه داده‌اند فراتر برویم، با نگاه به روی گزینه‌های میز و بررسی برنامه‌های بلندمدت سازمان‌های فضایی بزرگ و باتجربه جهان نظیر ناسا، اسا و روسکاسموس واقعیت سفر به مریخ را به گونه‌ای دیگر خواهیم‌دید. بررسی‌های کنونی نشان می‌دهد عمده برنامه‌های فضایی در دنیای واقعی در خوشبینانه‌ترین حالت، اواخر دهه ۱۴۱۰/ ۲۰۳۰ را زمانی می‌دانند که از نظر عملی ممکن است رویای فرود انسان بر سطح سیاره سرخ جامه عمل بپوشد. ناسا اکنون ماموریت «آرتمیس» را پیش رو دارد که در جریان آن قرار است تا سال ۱۴۰۳/۲۰۲۴ فضانوردان مجددا قدم به ماه بگذارند و مهندسان از این مسیر، فناوری‌های لازم را برای سفر به مریخ توسعه دهند.

رویای تعبیرنشده مارس‌وان

اگر برنامه آرتمیس با موفقیت انجام شود در این صورت با پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای که اسپیس‌ایکس و دیگر رقبایش نظیر بلواوریجین، ویرجین گالاکتیک، لاکهید مارتین و همین‌طور بوئینگ در عرصه توسعه فضاپیما‌ها و ابزار‌های لازم، برای فضانوردی داشته‌اند، می‌توانیم به‌طور منطقی انتظار داشته باشیم که تا حوالی دهه ۱۴۲۰/ ۲۰۴۰ فرود نخستین انسان را بر سطح مریخ ببینیم. برای تحقق این واقعیت مسیری طولانی و پر دست‌انداز پیش روی مهندسان فضایی و سیاستگذاران این حوزه قرار دارد. البته که اکنون فناوری و توانمندی آژانس‌های فضایی در چین، ژاپن و هندوستان را هم نباید دست کم گرفت.

از حالا می‌توان منتظر رقابتی تماشایی میان قدرت‌های شرق و غرب جهان برای فتح سیاره‌سرخ باشیم. آنچه مسلم است توسعه واقعی فناوری‌های لازم، اختصاص بودجه‌های کلان برای پیشبرد مراحل مختلف برنامه و داشتن عزم و اراده‌ای ملی در کشور‌های پیشرو در عرصه فضایی - نظیر آنچه در ماجرای برنامه آپولو و سفر به ماه اتفاق افتاد - بار دیگر می‌تواند راهگشای بشر برای قدم‌گذاشتن به دنیایی تازه باشد. شک نکنید برای رسیدن به سیاره سرخ، تنها بلندپروازی به سبک شرکت‌های نوپا مشکل ما را حل نمی‌کند.

+ نوشته شده در سه شنبه 20 آبان 1399برچسب:درباره وضعیت مسافرانِ سفر یک‌طرفه به مریخ, ساعت 14:47 توسط آزاده یاسینی


یک منوی موزیکالِ پاییزی؛ چه‌جوری بگذرونیم امسالُ؟

 پاییز به فصل عاشقی معروف است؛ هر چند از آن به عنوان خزان هم یاد می‌کنند. در طول ۹۹ سال گذشته، فصل پاییز و المان‌های آن، دست‌مایه خوبی برای بسیاری از شاعران و آهنگ‌سازان و خواننده‌ها شد تا آثار ماندگار و شنیدنی خلق کنند. در ادامه به معرفی چند قطعه شنیدنی پاییزی می‌پردازیم.

 
برگ خزان / ایرج بسطامی
 
تصنیف «گل پونه‌ها» یکی از شاهکار‌های ایرج بسطامی است؛ اما بعید است کسی «بیداد زمان» یا «برگ خزان» را هم با صدای او که یکی از صدا‌های ماندگار چنددهه اخیر است، نشنیده باشد. این تصنیف به همراه آلبوم «خزان و آرزو»، در سال ۸۷ منتشر شد. میلاد کیایی نوازنده پیش‌کسوت سنتور گفته که شعر و آهنگ این اثر توسط بیژن ترقی و پرویز یاحقی، به صورت بداهه خلق شده و چگونگی ساختش را این‌طور توصیف کرده است: «یک روز غروب پاییز، ترقی و یاحقی به یکی از روستا‌های خارج از تهران می‌رفتند.
 
خواننده‌های عشق پاییز
 
یاحقی در حال رانندگی بود و ترقی کنار او نشسته بود. در آن لحظه بادی می‌وزد و برگ خشکی از درخت می‌افتد و به برف‌پاک‌کن ماشین، گیر می‌کند. صدای خش‌خش برگ زیر باران پاییزی، شعری را به ذهن بیژن ترقی می‌آورد و در همان حال زمزمه می‌کند «به رهی دیدم برگ خزان ... افتاده ز بیداد زمان...» و در همین حال یاحقی این شعر را با ملودی معروفش زمزمه می‌کند.» گروه پالت نیز، در سال ۹۵ این اثر را با عنوان «برگ خزان» بازخوانی کرد.

خزان عشق/جواد بدیع‌زاده

 
بعید نبود اگر «خزان عشق» یا همان «شد خزان» در دهه ۹۰ منتشر می‌شد، صفت «شکست عشقی خورده» را به خالقش نسبت می‌دادند. اما ماجرای این تصنیف، فراتر و عمیق‌تر از این حرف‌هاست. «خزان عشق» یکی از ماندگارترین عاشقانه‌های پاییزی است که ۸۶ سال از زمان خلق آن می‌گذرد؛ اما هنوز با شعر و نت و صدا‌های خاطره‌انگیزش، دلبری می‌کند. شعر این تصنیف متعلق به رهی‌معیری یکی از شاعران غزل‌سرای معاصر است و جواد بدیع‌زاده، اولین فردی است که این شعر را با صدا و آهنگ‌سازی خود به یک تصنیف ماندگار تبدیل کرد.
 
خواننده‌های عشق پاییز
 
حزن پنهان در واژه‌های این شعر و صدای ناب بدیع‌زاده، به شنیدنی‌ترشدن این اثر کمک فراوانی کرده است. غلامحسین بنان خواننده معروف کشورمان که آثار جاودانی مانند «الهه ناز» و «بهار دلنشین» را در کارنامه هنری خود دارد نیز، چند سال بعد از جواد بدیع‌زاده گرفتار تصنیف «خزان عشق» شد و این تصنیف را بازخوانی کرد.

حریق خزان/ علیرضا قربانی

 
یکی از موفق‌ترین تجربه‌های علیرضا قربانی به خزان گره خورده است. قطعه «حریق خزان» با شعر فریدون مشیری، آهنگ‌سازی مهیار علیزاده و صدای علیرضا قربانی را، از آلبومی به همین نام، می‌توان یکی از ماندگارترین آثار این خواننده دانست؛ موفقیتی که در همکاری بعدی با آهنگ‌ساز این اثر، در آلبوم مشترک «افسانه چشم‌هایت» همایون شجریان و قربانی اتفاق نیفتاد.
 
خواننده‌های عشق پاییز
 
جالب این‌که این قطعه در زمان انتشار خود به اندازه هیت شدن در حد یک آهنگ پاپ پیش رفت و مردم به شدت از آن استقبال کردند. قربانی که تا پیش از آلبوم «حریق خزان»، بیشتر روی آثار شاعران کلاسیک آواز می‌خواند، در این آلبوم که در سال ۹۱ منتشر شد، به سراغ اشعار نو شاعرانی، چون فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج و سهراب سپهری رفت و توانست حس و صدای خود را به عنوان یک تجربه نو و موفق در کارنامه‌اش ثبت کند. قربانی در زمان انتشار این آلبوم گفت که در چند سال اخیر، جدیدترین و خاص‌ترین کاری که به صورت ارکسترال انجام شده، حریق خزان است.

پاییز /حجت اشرف‌زاده

 
پاییز در سال‌های گذشته هم شاعران و خواننده‌های زیادی را به خود مبتلا کرده است. علیرضا بدیع، شاعر جوان خراسانی و حجت اشرف‌زاده خواننده نام‌آشنای کشورمان، جزو این مبتلا‌ها هستند. حجت اشرف‌زاده در قطعه «پاییز عاشق است»، به خوبی توانسته یک عاشقانه پاییزی خلق کند. این آهنگ زیبا با آهنگ‌سازی آرش و امیر بیات که در آلبوم «ماه و ماهی» منتشر شده بود، مدتی به عنوان تیتراژ برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» به روی آنتن می‌رفت.
 
خواننده‌های عشق پاییز
 
«پاییز عاشق است» برای کسانی که با موسیقی روز بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند گزینه مناسبی در این روزهاست. اشرف‌زاده در دیگر آثارش نیز، به سراغ فصل پاییز رفته است. او آهنگ دیگری به نام «پاییزی‌ام» را در کارنامه خود دارد که این قطعه را محمد محتشمی بر ترانه‌ای از امیر ارجینی که سابقه قابل‌توجهی در همکاری با محسن چاوشی در سال‌های ابتدایی فعالیتش دارد، آهنگ‌سازی کرده است که در زمان انتشار، با استقبال خوبی رو به رو شد.

بارون پاییزی / سیروان خسروی

 
«بارون پاییزی» با صدای «سیروان خسروی» یکی از بهترین آهنگ‌های پاییزی است که در «آلبوم جاده رویاها» در سال ۱۳۹۱ منتشر شده است.
 
خواننده‌های عشق پاییز
 

سیروان در خصوص این آلبوم گفته‌است: «جاده رویا‌ها بهترین کاری است که تاکنون کرده‌ام و راحت می‌توانم از آهنگ اول تا آخر را گوش بدهم و اذیت نشوم. این یک آلبوم گروهی است که با انجام آن فهمیدم باید تعصب بی‌جا را کنار بگذارم!» این قطعه از سروده‌های «امیر ارجینی» است. این آهنگ زیبا که روایتگر باران‌های دلنشین پاییزی است، آهنگسازی این ترانه را «سیروان خسروی» به همراه «شهاب رمضان» انجام داده است.


آهای خبردار / همایون شجریان
 
این روز‌ها کافی است نگاهی بیندازید به شبکه‌های اجتماعی یا این که موسیقی که آدم‌ها گوش می‌دهند؛ «آهای خبردار» را زیاد خواهید شنید یا «ابر می‌بارد» و «رگِ خواب» را: «آهای غمی که/ مثل یه بختک/ رو سینه من، شده‌ای آوار/ از گلوی من/ دستاتو وردار/ کوچه‌های شهر/ پُرِ ولگرده/ دل، پُرِ درده/ شب، پر مرد و پر نامرده»
 
خواننده‌های عشق پاییز
 
«آهای خبردار» یکی از این قطعات آلبوم متن فیلم «رگ خواب» نام دارد که این شعر سروده یکی از شاعران معاصر حسین منزوی است، مهم‌ترین قطعه این آلبوم نیز محسوب می‌شود. آلبوم «رگ خواب» علاوه بر موسیقى متن فیلم، شامل چهار ترکِ باکلام از جمله «آهاى خبردار»، «رگ خواب»، «ابر مى‌بارد» و «گریه مى‌آید مرا» است. این اثر توسط ارکستر موسیقى فیلم SIF بلغارستان اجرا شده و تهمورس پورناظرى، هوشیار خیام و شِین کاراسکو به عنوان تک‌نواز در آن حضور دارند. همچنین دیوید گارنر، آهنگساز برجسته آمریکایى، بردیا کیارس آهنگساز و رهبر ارکستر و آرین کشیشى آهنگساز و نوازنده بیس به عنوان تنظیم‎کننده در این اثر ایفای نقش کرده‌اند.
+ نوشته شده در سه شنبه 20 آبان 1399برچسب:یک منوی موزیکالِ پاییزی؛ چه‌جوری بگذرونیم امسالُ؟, ساعت 14:21 توسط آزاده یاسینی


چالشی برای ذهن‌هایتان

 شما چند تفاوت می‌توانید بین این ۲ تصویر مشابه پیدا کنید؟

با این تمرین می‌توانید آلزایمر را از خود دور کنید. این بازی همچنین ورزشی برای ذهن شماست تا در کار‌های روزمره تمرکز بیشتری داشته باشید. لذت این بازی زمانی بیشتر می‌شود که آن را در کنار خانواده و با مشارکت آن‌ها انجام دهید.

چالشی برا ذهن‌هایتان

تفاوت‌ها را پیدا کردید؟ حالا جواب‌هایتان را با پاسخ معما مقایسه کند.

پاسخ معما

چالشی برا ذهن‌هایتان

+ نوشته شده در دو شنبه 19 آبان 1399برچسب:چالشی برای ذهن‌هایتان,معما, ساعت 14:48 توسط آزاده یاسینی


تصاویری جالب از کافی شاپ ویژه زنان در یمن

 در شهر مأرب یمن یک کافی شاپ ویژه زنان راه اندازی شده است. ام فراس مالک این کافی شاپ است. او می‌گوید وقتی متوجه شدم که هیچ مکان تفریحی برای زنان وجود ندارد تصمیم به تاسیس کافی شاپی ویژه زنان گرفتم.

او می‌گوید که نگرش‌های سنتی و محافظه کارانه زیادی علیه زنان که خارج از خانه کار می‌کنند وجود دارد.

در این کافی شاپ شبکه اینترنت نیز به مشتریان عرضه می‌شود. ام فراس افزایش قیمت‌ها و نوسان نرخ ارز را چالش بزرگی در کار خود عنوان کرد و ابراز امیدواری کرد که روزی بتواند یک مکان تفریحی بزرگتر برای زنان و کودکان راه اندازی کند.

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

کافی شاپ ویژه زنان در یمن

+ نوشته شده در یک شنبه 18 آبان 1399برچسب:تصاویری,جالب,کافی شاپ,ویژه,زنان,یمن, ساعت 12:18 توسط آزاده یاسینی


۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

 اگر در فرهنگ لغت آکسفورد بدنبال معنای واژه کلاسیک بگردیم؛ خواهید دید که این کلمه به عنوان یک اثر هنری با استاندارد‌های بالا و ارزش‌های ماندگار تعریف شده است. ناگفته پیدا است که در دهه ۱۹۵۰ میلادی، خودروسازان در تلاش برای رسیدن به بالاترین استاندارد‌های زیبایی بوده و یکی از اهداف آن‌ها را باید تولید محصولاتی دانست که تا سال‌ها مورد احترام بوده و اوج شکوه و زیبایی خودرو‌های با اصالت باشند. اکنون برخی از خودرو‌های یادشده میلیون‌ها دلار ارزش داشته و از جملۀ اقلام کلکسیونی مهم در صنعت خودروسازی هستند.

برخی از برند‌ها به لطف کلاسیک‌های خود، تبدیل به افسانه‌ای در میان سایر خودروسازان جهان شده‌اند. دهه ۱۹۵۰ میلادی دوره طلایی طراحی اتومبیل بوده و در این دهه شاهد ساخت اتومبیل‌هایی با خطوط زیبا و مهیج بودیم.

برخی از اتومبیل‌های دهه ۱۹۵۰ میلادی به قدری خوب طراحی شده‌اند که حتی امروز هم زیبا به نظر رسیده و جزء زیباترین خودرو‌هایی هستند که تاکنون در جاده‌های جهان در حال تردد بودند.

فورد تاندربرد

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

فورد برای پاسخ گفتن به رقیب سنتی خود که به تازگی اولین کوروت را رونمایی کرده بود؛ دست به کار شده و در سال ۱۹۵۴ و در جریان نمایشگاه خودروی دیترویت، برای اولین بار مدل دو درب تاندربیرد را معرفی کرد. اتومبیل مزبور از توان پیشرانه V۸ با قدرت ۱۹۳ اسب‌بخار استفاده می‌کرد. حداکثر سرعت تاندربیرد ۲۴۱ کیلومتر در ساعت بود که این رقم برای دهه ۱۹۵۰ میلادی خیلی بد به نظر نمی‌رسید!

این اتومبیلِ پُر زرق و برق، آغازگر دوران تولید اتومبیل‌های اسپرت در کمپانی فورد بود. تولید این خودرو برای کمپانی آمریکایی فورد بسیار سودآور بود؛ زیرا آن‌ها در سال نخست عرضه تاندربیرد موفق به فروش ۱۶۱۵۵ دستگاه از آن شدند.


مازراتی A۶GCS/۵۳

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

این مازراتی زیبا و خیره کننده توسط پینینفارینا طراحی شد و در سال ۱۹۵۴ و در جریان برگزاری نمایشگاه خودروی تورین به بازارِ جهانی معرفی شده بود. در این اتومبیل از پیشرانه ۲ لیتری با توان ۱۷۰ اسب‌بخار استفاده شده و حداکثر سرعت آن ۲۳۴ کیلومتر در ساعت بود. خودروی A۶GCS/۵۳ یک اتومبیل مسابقه‌ای واقعی بوده و براساس مازراتی ۱۹۵۲ که در مسابقات Mille Miglia حضور داشت ساخته شد. مدل ۱۹۵۲ سقف نداشت و در هنگام ریزش شدید باران مشکلات زیادی ایجاد می‌کرد؛ بنابراین مشتریان مازراتی که بدنبال شرکت در مسابقات مزبور بودند؛ خواهانِ ساخت اتومبیلی با سقف بوده و به همین خاطر مازراتی هم با تولید A۶GCS/۵۳ به خواسته آن‌ها احترام گذاشت. محصول نهایی مازراتی یکی از زیباترین اتومبیل‌های تولید شده توسط یک کمپانی ایتالیایی است.


ب ام و ۵۰۷

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

بی‌ام‌و ۵۰۷ رودستری فوق‌العاده بوده و از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۹ به تولید رسید. این اتومبیل تنها یک هدف استراتژیک داشت! رقابت با مرسدس‌بنز SL۳۰۰ فوق سریع که برای بازار ایالات‌متحده آمریکا ساخته شده بود. در این اتومبیل حیرت‌انگیز از پیشرانه ۳.۲ لیتری V۸ با توان ۱۵۰ اسب‌بخار استفاده شده و حداکثر سرعت آن ۲۰۱ کیلومتر در ساعت بود. متاسفانه بی‌ام‌و ۵۰۷ نسبت به اتومبیل‌های رقیب بسیار گران قیمت بوده و به همین خاطر تنها ۲۵۲ دستگاه از آن به فروش رسید. قیمت این محصول در زمان عرضه ۹ هزار دلار بود؛ یعنی دو برابر قیمت تاندربیرد و جگوار XK۱۵۰.


شورلت کوروت (C۱)

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

کوروت اولین اتومبیل تولید شده توسط خودروساز آمریکایی شورلت با بدنه فایبرگلاس است. این اتومبیل با ظاهر منحصر به فرد خود، برای اولین بار در سال ۱۹۵۳ در نمایشگاه نیویورک معرفی شد. کوروت مزبور یکی از زیباترین اتومبیل‌های اسپرت آمریکایی است که تاکنون ساخته شده است.

کوروت C۱ از توان موتور شش سیلندر خطی با قدرت ۱۵۰ اسب‌بخار استفاده کرده و حداکثر سرعت آن به ۱۷۳ کیلومتر در ساعت می‌رسید. امروز نسخه ۱۹۵۳ این خودرو را باید یکی از نادرترین مدل‌های کوروت در جهان دانست؛ زیرا شورلت تنها ۳۰۰ دستگاه از آن را به تولید رسانده بود.


آلفارومئو جولیتا اسپایدر ولوچه

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

این اتومبیل هم یکی دیگر از شاهکار‌های طراح افسانه‌ای خودروها، پینینفارینا است. جولیتا برای اولین بار در سال ۱۹۵۴ ساخته شد و در سال ۱۹۵۶ آلفارومئو نسخه اسپایدر ولوچه مدل جولیتا را معرفی کرد.

جولیتا اسپایدر ولوچه از پیشرانه‌ای چهار سیلندر و خطی با توان ۹۰ اسب‌بخار استفاده کرده و حداکثر سرعت آن ۱۸۱ کیلومتر در ساعت است. این اتومبیل دو نفره و پُر زرق و برق، چابکی و زیبایی بی مثالی داشته و آلفارومئو تنها ۲۷۹۶ دستگاه از آن را به تولید رسانده است. جولیتا اسپایدر ولوچه را باید نشانی از موفقیت قاطعانه کمپانی آلفارومئو دانست؛ زیرا به عنوان یکی از بزرگترین خودرو‌های ایتالیایی که تاکنون ساخته شده؛ همیشه مورد احترام بوده است.


پورشه A۳۵۶ اسپیدستر

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

پورشه A۳۵۶ اسپیدستر همان گونه که از نامگذاری آن می‌توان فهمید؛ بسیار سریع است. این خودرو منحصر به فر از پیشرانه‌ای ۱.۶ لیتری و مجهز به سیستم خنک کاری هوا برخوردار بود. پورشه A۳۵۶ اسپیدستر تنها ۶۰ اسب‌بخار قدرت دارد؛ اما حداکثر سرعت آن ۱۶۰ کیلومتر در ساعت است.

این اتومبیل را باید یک پیروزی مطلق دانست؛ زیرا قیمت آن بسیار کمتر از رقبا بوده و تنها با پرداخت ۲۹۹۵ دلار می‌توانستید آن را خریداری کنید. پورشه A۳۵۶ اسپیدستر از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۹ تولید شده و به لطف طراحی و ظاهر منحصر به فرد خود به اتومبیلی بی‌عیب و نقص در میان خودرو‌های کلاسیک تبدیل شده است.


فراری ۲۵۰ جی‌تی برلینتا

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

فراری ۲۵۰ جی‌تی برلینتا از پیشرانه V۱۲ با توان ۲۶۰ اسب‌بخار استفاده کرده و حداکثر سرعت آن ۲۴۱ کیلومتر در ساعت است. ارقام مزبور کافی است تا به ما بفهماند که با یک فراری بسیار خاص روبرو هستیم. این اتومبیل در مسابقات استقامت افسانه‌ای Tour De France درخشیده و برنده ۳ عنوان در مسابقات اتومبیلرانی در سال ۱۹۵۷ است.

فراری ۲۵۰ جی‌تی برلینتا نمونه‌ای منحصر به فرد بوده و ترکیب زیبایی و قدرت را می‌توان در آن دید. به همین دلیل در حال حاضر یکی از گران‌ترین اتومبیل‌های ساخته شده در جهان را باید فراری ۲۵۰ جی‌تی برلینتا دانست. در یک حراجی که در سال ۲۰۱۵ برگزار شده بود؛ یک دستگاه فراری ۲۵۰ جی‌تی برلینتا مدل ۱۹۵۶ با قیمتی بالاتر از ۱۳ میلیون دلار فروخته شد.


آستون مارتین DB۴

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

این اتومبیل جد مشهورترین اتومبیل جیمز باند، یعنی مدل DB۵ است. مدل ۱۹۵۸ آستون مارتین DB۴ کلاسیک مجهز به پیشرانه شش سیلندر ۳.۷ لیتری با توان ۲۶۶ اسب‌بخار بود. حداکثر سرعت اتومبیل مزبور ۲۲۵ کیلومتر در ساعت است. آستون مارتین DB۴ آغازگر روند ساخت خودرو‌های زیبا، برازنده و قدرتمند بود. حروف D و B به دیوید براون اشاره دارد؛ مردی که آستون مارتین را در سال ۱۹۴۷ خریداری کرد و هدایت آن را برعهده گرفت تا امروز تبدیل به یکی از بهترین خودروسازان جهان شود. مدل DB۴ یک شاهکار واقعی بود.


فراری ۲۵۰ کالیفرنیا اسپایدر

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

فراری جسارت این را داشت که از مدل ۲۵۰ جی‌تی برلینتا خارق‌العاده الهام گرفته و یک اتومبیل به یاد ماندنی را معرفی کند. فراری مدل ۲۵۰ کالیفرنیا اسپایدر را ساخت و نظر همه را به خود جلب کرد. فراری ۲۵۰ کالیفرنیا اسپایدر خودرویی دو نفره و مجهز به پیشرانه V۱۲ با توان ۱۴۰ اسب‌بخار بود و حداکثر سرعت آن ۲۴۵ کیلومتر در ساعت است.

این اثر هنری در سال ۱۹۵۷ معرفی شد و در دو نسخه LWB و SWB عرضه شده است. در مجموع کمپانی فراری تنها ۱۰۵ دستگاه از مدل ۲۵۰ کالیفرنیا اسپایدر را به تولید رسانده است.


مرسدس بنز ۳۰۰SL

۱۰ خودرو کلاسیک زیبا در دهه ۱۹۵۰

مرسدس بنز ۳۰۰SL یک شعر زیبا و تجلی کمال و وقار در مهندسی و طراحی اتومبیل است. این کوپه در سال ۱۹۵۴ در نمایشگاه خودروی نیویورک معرفی شد. بنز ۳۰۰SL با الهام از مرسدس W۱۹۴ ساخته شده بود که در مسابقات ۲۴ ساعته لمانز سال ۱۹۵۲ به رقابت می‌پرداخت. در ۳۰۰SL از موتور ۳ سیلندر و ۳ لیتری با توان ۲۱۵ اسب‌بخار استفاده شده و حداکثر سرعت آن ۲۴۹ کیلومتر در ساعت است.

این اتومبیل چهار پای زیبایی بود که نظر همه را به خود جلب می‌کرد؛ چون تنها نکته مثبت ۳۰۰SL موتور قدرتمند آن نبود. درب‌های گالوینگ ۳۰۰SL چهره‌ای منحصر به فرد به این شاهکار بخشیده است.


شعر

تو یکروز از غروب جاده های سرد می آیی

پس از پاییزهای پر هراس زرد می آیی
صدایت کوچه را مثل بهار آکنده می سازد
تو وقتی پنجره -دستش- شکوفه کرد، می آیی
تو در فصل نجیب مهربانی مثل دریا تا
تقلای دل مردابهای طرد می آیی
کسی در ایستگاه انتظار آرام می پوسد
برای دیدن ویرانی یک مرد ،می آیی ؟
دلم را نذر کردم جمعه ها در جاده بگذارم
که یک روز از غروب جاده های سرد می آیی

محسن بیاتیان

+ نوشته شده در جمعه 16 آبان 1399برچسب:شعر,امام زمان,صاحب الزمان,بقیه الله الاعظم,جمعه, ساعت 10:18 توسط آزاده یاسینی


ذهن خود را به چالش بکشید

 شما چند تفاوت بین این ۲ تصویر مشابه را می‌توانید پیدا کنید؟

با این تمرین می‌توانید آلزایمر را از خود دور کنید. این بازی همچنین ورزشی برای ذهن شماست تا در کار‌های روزمره تمرکز بیشتری داشته باشید. لذت این بازی زمانی بیشتر می‌شود که آن را در کنار خانواده و با مشارکت آن‌ها انجام دهید.

ذهن خود را به چالش بکشید

اختلاف‌ها را پیدا کردید؟

پاسخ معما:

ذهن خود را به چالش بکشید

+ نوشته شده در جمعه 16 آبان 1399برچسب:ذهن خود را به چالش بکشید, ساعت 10:13 توسط آزاده یاسینی


عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

 در این مطلب عکس‌هایی خواهید دید از جنس زندگی. عکس‌هایی که بویِ خوش بهارنارنج می‌دهند، بوی چای تازه‌دمِ مادربزرگ. پیشنهاد می‌کنیم برای چند لحظه همه چیز را فراموش کنید و عکس‌ها را تماشا کنید!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!

منبع: برگرفته از صفحه اینستاگرام خونه قدیمی

+ نوشته شده در جمعه 16 آبان 1399برچسب:عکس‌هایی که بوی نابِ زندگی می‌دهند!, ساعت 10:12 توسط آزاده یاسینی


بهترین‌های سینمای روسیه؛ سرد و فلسفی

  بهترین‌های سینمای روسیه را اینجا آورده‌ایم، اگر از کلیشه‌های سینمای کشورهایی، چون آمریکا خسته شده‌اید، این مطلب به کارتان خواهد آمد.

 
ایوان مخوف/Ivan the Terrible
 
هنگام جنگ جهانی دوم «آیزنشتاین» آخرین پروژه سینمایی خود یعنی «ایوان مخوف» را ساخت. فیلم یک پروژه سه قسمتی بود؛ قسمت اول فیلم در ۱۹۴۴ میلادی نمایش داده شد و مورد تحسین «استالین» قرار گرفت، اما قسمت دوم آن که در ۱۹۴۶ میلادی ساخته شده بود تا سال‌ها پس از مرگ «آیزنشتاین» اجازه پخش پیدا نکرد. در قسمت دوم فیلم تصویری از زوال حکومت «استالین» ارایه کرده که ممکن بود در آن زمان به قیمت جان «آیزنشتاین» تمام شود. در پی ممنوعیت پخش قسمت دوم فیلم، صحنه‌های فیلمبرداری شده قسمت سوم نیز از بین رفت.
 
سینمای روسیه
 
«ایوان مخوف»  به فراز و نشیب‌های زندگی تزار ایوان چهارم، معروف به «ایوان مخوف» می‌پرداخت. ایوان، معاصر با ملکه الیزابت در قرن شانزدهم می‌زیست و برای اولین بار با برانداختن نظام ملوک‌الطوایفی، روسیه‌ای متحد و زیر یک پرچم به وجود آورد.

استاکر/Stalker

 
«تارکوفسکی» یکی از بهترین کارگردان‌ها در روایت بیان‌های شخصی و دیداری چند دهه اخیر سینما است. حس تصویری غنی او از همان اولین فیلمش «کودکی ایوان» کاملا مشهود است.. انتخاب اثری از بین آثار «تارکوفسکی» کاری مشکل است. فیلم «استاکر» براساس رمان گردش کنار جاده اثر برادران «استروگاتسکی» است. فیلم روایتگر سفری کابوس وار سه مرد؛ یک نویسنده و یک پروفسور و رهبر آن‌ها استاکر در بیابانی بی آب و علف است.  
 
بهترین‌های سینمای روسیه؛ سرد و فلسفی
 
«تارکوفسکی» در استاکر نوع متفاوتی از فیلم‌های علمی تخیلی را تجربه کرده است. این فیلم حتی پس از پایان تماشاگر را رها نمی‌کند.

رنگ انار/The Color of Pomegranates
 
فیلم «رنگ انار»، اثر «سرگئی پاراجانف» است. نام فیلم در آغاز برگرفته از نام «سایات نوا»، آهنگساز و ترانه‌سرای شهیر ارمنی، بود که ظاهراً در پی ممیزی‌های ادارۀ سانسور سینمایی شوروی دچار تغییر شد. «رنگ انار»، زندگی‌نامه سایات‌نووا است این فیلم در فصل‌های، دوران کودکی و نوجوانی، درباره شکست در عشق، ورود به صومعه، فرشنه مرگ و در نهایت مرگ شاعر را به نمایش می‌گذارد.
 
سینمای روسیه
 

«رنگ انار» فیلمی بسیار نامتعارف است، که بدون تردید هر مخاطبی را به ندرت تا انتها با خود همراه می‌کند. تصاویری تاثیرگذار، با باری از نماد  و استعاره در اغلب صحنه‌ها آن چنان سنگینی می‌کند و تا مرز رویا پیش می‌رود.


لک لک‌ها پرواز می‌کنند/The Cranes are Flying
 
«لک لک‌ها پرواز می‌کنند» فیلمی به کارگردانی «میخائیل کالاتازوف» و تنها فیلم شوروی محسوب می‌شود که جایزه نخل طلای فستیوال کن سال ۱۹۵۸ را به دست آورد. داستان درباره ورونیما و انتظار طولانی او برای نامزدش بوریس است که در جنگ جهانی دوم مبارزه می‌کند. تماشاگر می‌داند که بوریس برای نجات زندگی یک سرباز دیگر کشته شد، اما ورونیکا و خانواده اش تا پایان جنگ این را نمی‌دانند.
 
سینمای روسیه
 
یکی از متعدد فیلم‌های ساخته شده در دوران اتحاد جماهیر شوروی است که به موضوع دشواری‌ها و خسارات جنگ می‌پردازد.

بیا و بنگر/Come and See
 
«بیا و بنگر» در سال ۱۹۸۵ کارگردانی «الم کلیموف» ساخته شده است. این فیلم در چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو نیز جایزه گرفته است. فیلم «بیا و بنگر» داستان پسر جوانی است که بعد از پیدا کردن یک تفنگ قدیمی از زیر خاک به جنبش مقاومت روسیه به رهبری کوساچ که در جنگل مخفی شده اند، می‌شود.
 
سینمای روسیه
 
«الم کلیموف» که در کودکی از نزدیک جنگ را تجربه کرده و در «بیا و بنگر» احساسات واقعی را به شیوه‌ای موثر بیان کرده چنان که نه می‌توان فراموش کرد و نه می‌توان انکارشان کرد. «بیا و بنگر»، اشغال بلاروس شوروی را در جنگ جهانی دوم توسط آلمان نازی به تصویر می‌کشد.

کشتی روسی/Russian Ark
 
«کشتی روسی» به کارگردانی «الکساندر سوخوروف» است. راوی با قدم زدن در موزه آرمیتاژ در سن پترزبورگ، از دوره‌های مختلف زمانی دیدن می‌کند. او خود را روح فردی می‌داند که به شکل تراژیک کشته شد و اکنون این مکان را تسخر کرده است.
 
سینمای روسیه
 
 این فیلم این حس را به مخاطب منتقل می‌کند که گویی راوی در حادثه‌ای دلخراش جان خود را از دست داده و اکنون روح ناآرامش در طول تاریخ سیصدساله این قصر سرگردان است.

لویاتان/Leviathan
 
«لویاتان» فیلمی به کارگردانی «آندری زویاگینتسف» است. «زویاگینتسف» فیلمنامه‌ی «لویاتان» را به همراه «اولگ نگین» با تاثیرپذیری از داستان‌های کتاب مقدس و همچنین داستان میشل کولهاس نوشته‌ی «هنریش فون کلایست» نوشت.
 
سینمای روسیه
 
فیلم روایتگر زندگی کارگری است که در خانه قدیمی در حومه شهر به همراه همسر دوم و فرزند نوجوان خود زندگی می‌کند، مرد در حال جدال به مقامات شهر بر سر حفظ خانه و گاراژ خود می‌باشد وفاداری شدیدی به اجتماع واقعی آن بخش از روسیه نشان می‌دهد که در حقیقت مکان و جغرافیای داستان اوست. روایت‌های «زویاگینتسف» جلوه‌گری تند و تیز و سرد و خشن دارند.


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)

 در این‌جا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

تهران سال هفتادوشش. بیست‌وسه‌سال قبل

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


لحظات اولیه اشغال سفارت امریکا در تهران. دانشجویان پرچم امریکا را پایین می‌کشند. عکس از ایرج تقی‌پور

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


نانوایی در اراک؛ سال چهل‌وشش. عکس از دنیس بریکسن

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


سیزده‌بدر، پانزده‌سال قبل در لواسان

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


سال پنجاه‌وشش. نمایشگاه هنر‌های آفریقایی در موزه هنر‌های معاصر. عکس از عباس عطار است.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


هجوم مردم برای دیدن یک فیلم در تهران! زمانی که فیلم دیدن در سینما رونق داشت! سینما ایران (لاله زار) سال ۱۳۳۷.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


تهران سال ۱۳۴۱ نمایش اتومبیل‌های تصادفی اسقاطی جهت عبرت بینندگان.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


پزشکان و پرستاران قاجار

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


نمایی از شهر ماسوله در سال شصت‌وپنج.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


برف قدیم قدیما ... سال ۱۳۳۸ جاده شمیران خیابان کوروش کبیر (شریعتی)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)


سینما پارامونت در خیابان تخت‌جمشید سابق، طالقانی فعلی. عکس مربوط به سال پنجاه‌وپنج شمسی‌ست

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۸)

منابع: برگرفته از صفحه اینستاگرام علی ملیحی و khaterat.ghadim

+ نوشته شده در پنج شنبه 15 آبان 1399برچسب:سیاه و سفید,تصاویری,بکر,ایرانِ قدیم,عکس, ساعت 14:7 توسط آزاده یاسینی


عجایب الغرایب معماری مدرن در صحاری دوبی

 در خصوص برج خلیفه به عنوان یکی از عجیب‌ترین بنا‌های ساخت بشر چه می‌دانید؟ مثلا آیا می‌دانستید دمای هوا در بالاترین نقطه برج ١٥ درجه کمتر از طبقات ابتدایی است؟ یا این که در این ساختمان روزانه یک میلیون لیتر آب مصرف می‌شود؟ یا اینکه کارگران و کارمندان برج در روز‌های نخست، مجبور بودند آموزش‌های ویژه‌ای برای استفاده از پله‌های اضطراری در صورت خرابی آسانسور‌ها یاد بگیرند؟

عجایب الغرایب معماری مدرن در صحاری دوبی

ساخت برج خلیفه ٦ سال طول کشید. در این مدت، تقریباً ١٢ هزار کارگر برای تکمیل ساخت برج خلیفه، شبانه‌روز تلاش کردند. برای ساخت برج خلیفه ٣٣٠ هزار مترمربع بتن، تقریباً ١٠ کیلومتر میله فولادی و ٣ هزار تن آلومینیوم به کار گرفته شد!
دمای هوای امارات متحده عربی در طول روز معمولاً بیش از ٤٥ درجه سانتی‌گراد است. به همین دلیل، طراحان برای روکش خارجی ساختمان پوششی نقره‌ای رنگ تعبیه کرده‌اند که در روز، نور و گرمای ساختمان را منعکس کرده و از داغ شدن بیش از حد آن جلوگیری می‌کند.

تقریباً ١٠ هزار نفر در برج خلیفه زندگی و کار می‌کنند. بعضی مردم از این برج به عنوان «شهر عمودی دبی» یاد می‌کنند. ظرفیت این آسمان‌خراش هنوز هم تکمیل نشده است و تا ٣٥ هزار نفر ظرفیت سکونت دارد! دفاتر و شعب شرکت‌های مختلف از طبقه ١١١ به بعد شروع می‌شوند.

عجایب الغرایب معماری مدرن در صحاری دوبی

رستوران «اتمسفر» در طبقه ١٢٢ برج خلیفه و در فاصله ١٤٤ متری از سطح زمین قرار دارد. در این رستوران، میهمانان معمولاً غذا‌های مجلل و ویژه‌ای مثل خاویار را سفارش می‌دهند. آن‌ها علاوه بر غذای باکیفیت، از منظر‌ه مرتفع و زیبا هم لذت می‌برند!
دریاچه مصنوعی برج خلیفه مساحتی بالغ بر ١٢٠ هزار مترمربع دارد. این دریاچه دومین دریاچه مصنوعی بزرگ جهان است. آب‌نمای این دریاچه روز‌های یکشنبه و چهارشنبه از ساعت ١٨ تا ١٨:٣٠ عصر روشن می‌شود.

ساکنان مرتفع‌ترین نقطه برج خلیفه غروب آفتاب را ٣ دقیقه دیرتر از ساکنان طبقات پایین می‌بینند. به دلیل همین اختلاف ساعت، ساکنین طبقات بالاتر در ماه رمضان باید ٢ دقیقه بیشتر برای افطار صبر کنند!

عجایب الغرایب معماری مدرن در صحاری دوبی

آسانسور‌های برج خلیفه در زمره سریع‌ترین و باکیفیت‌ترین آسانسور‌های دنیا هستند. سرعت این آسانسور‌ها تقریباً ١٠ متر در ثانیه است. با این سرعت، تنها در یک دقیقه می‌توان از سطح زمین به طبقه ١٢٤ رسید!

تمیز کردن تمام شیشه‌‎های این برج که چیزی در حدود ٢٦ هزار قطعه است، تقریباً ٣ ماه طول می‌کشد. طوری که به محض اتمام کار، شیشه‌ها از نو لکه‌دار می‌شوند! اما جنس شیشه‌ها به گونه‌ای طراحی شده که تا حد ممکن تمیز می‌مانند و به ندرت آلوده می‌شوند!

عجایب الغرایب معماری مدرن در صحاری دوبی

+ نوشته شده در چهار شنبه 14 آبان 1399برچسب:عجایب الغرایب,معماری,مدرن, صحاری,دوبی, ساعت 14:34 توسط آزاده یاسینی


اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

 طبیعت سرشار از شگفتی‌های چشم نوازی است که بیشتر انسان‌ها پی به رمزو راز برخی از آن‌ها نبرده اند، اما ما را مجذوب زیبایی‌های بی‌نظیر خود می‌کنند. در دنیای به این بزرگی، مکان‌ها و نقاطی وجود دارند که شاید در نگاه اول به واقعی بودن آن‌ها پی نبرید و با خود بگویید این‌ها جز تصوراتی که در ذهن نقاشان شکل گرفته و آن را با زیبایی تمام روی کاغذ و تابلو به تصویر کشیده‌اند نیست.

پدیده‌هایی که هوش از سر انسان‌ها می‌برد و با مشاهده آن‌ها، فکر انسان‌ها را به خود مشغول می‌کند. آثار و نقاطی که واقعا جذاب و منحصر به فرد هستندو اسرار زیادی را در خود جای داده اند و ما را به شناخت آن‌ها مشتاق‌تر و علاقه‌مندتر می‌کند. در پرونده امروز زندگی‌سلام می‌خواهیم شما را با چند نمونه از شگفت‌انگیزترین و اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین آشنا کنیم که هریک در نوع خود، ویژگی‌ها و خصوصیات منحصر به فردی دارند.

جزیره سنت‌میشل - دارای جزر و مد‌های ۱۵

 

متری

کجا؟ فرانسه

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

مونت‌سنت‌میشل، یک گنجینه معماری ملی و از نماد‌های مهم کشور فرانسه محسوب می‌شود. این جزیره سنگی کوچک که در ساحل شمال غربی فرانسه واقع شده، در سازمان یونسکو هم به ثبت رسیده است. مونت‌سنت‌میشل، در یک شبه جزیره در کرانه نورماندی فرانسه واقع شده است که هنگام مد به کلی از خشکی جدا می‌شود. ارتباط آن با ساحل تنها از طریق یک جاده آب گذر است. این بنای زیبا، سرشار از راز‌های تاریخی است. این جزیره در واقع در انتهای رودخانه «کوئنون» واقع شده و جزر و مد‌های شدید اقیانوسی باعث می‌شود اطراف آن به صورت مداوم خشک و پر آب شوند.

این مکان بیشتر به خاطر همین جزر و مد آب‌های اروپا و علاوه بر آن سنگ‌های شیب‌دار و ریگ‌های فراوان خود شناخته می‌شود. با رفتن به آن جا احساس خواهید کرد که پای برهنه، میان امواج شن و ماسه قدم می‌زنید. آب‌های اطراف جزیره می‌توانند تا ۱۸ کیلومتر دورتر از جزیره و ۲۰ کیلومتر به سمت ساحل حرکت کنند. رمزو راز‌های نهفته در این جزیره، آن را به یکی از چشم‌نوازترین جاذبه‌های فرانسه و قاره سبز تبدیل کرده است. سنت میشل سال‌هاست که جزر و مد ۱۵ متری را به خود می‌بیند و تجربه می‌کند.


صحرای بیضاء - تنها کویر سفید رنگ دنیا

کجا؟ مصر

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

«صحرای بیضاء» یا «کویر سفید» منطقه وسیعی از کشور مصر است که در نزدیکی روستای الفرافره قرار دارد. این بیابان با صخره‌های سفید رنگ شناخته می‌شود و چشم هر انسانی را به خودش خیره می‌کند. کویر سفید رنگ، تنها در مصر وجود دارد و هنوز که هنوز است این کویر به طور کامل کشف نشده و دلیل آن صخره‌های عجیب شبیه آب نبات‌های یخ زده هستند. البته بعد از سیر و گردش در آن جا، صخره‌های آن کم کم شبیه اشکال سورئال مثل مرغ و شترمرغ به نظر می‌رسند.

عامل دیگری که بر جذابیت این منطقه افزوده، نزدیکی آن به صحرای سیاه و کوه‌های کریستالی مصر است. نکته جالب دیگر آن‌که خاک این کویر پهناور، نشانی از زردی و سرخی در خود ندارد. در صحرای سفید می‌توان عجیب‌ترین سنگ‌هایی را دید که بر اثر باد‌های ملایم دچار فرسایش شده و به شکل‌های عجیبی در آمده‌اند. یکی از معروف‌ترین صخره‌ها که در صحرای سفید به وفور به چشم می‌خورد، صخره‌های قارچی شکل هستند. نکته جالب دیگر آن‌که در این صحرا خبری از حشرات و خزندگان خطرناک نیست.


قلعه پاماکوله - حمام کردن در چشمه‌های

 

آهکی

کجا؟ ترکیه

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

یکی از جاذبه‌های عجیب در کشور ترکیه که جزو نقاط اسرارآمیز کره‌زمین محسوب می‌شود، قلعه‌ای پنبه‌ای شکل به نام «پاماکوله» است. این قلعه، استخر‌هایی گرم و مرطوب با حوضچه‌هایی از سنگ سفید و براق تراورتن دارد. آب‌هایی که داخل این استخر‌ها وجود دارند سرشار از مواد معدنی و البته درمانی هستند.

چشم‌انداز زیبای این قلعه سفیدرنگ از روستایی به همین نام به خوبی قابل مشاهده است و هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌کند. وجه تمایز قلعه پاماکوله با دیگر چشمه‌های آبگرم موجود در جهان، وجود چشمه‌های آهکی در آن است. در واقع این قصر پنبه‌ای یک سراب سفید در روز و یک پیست اسکی عجیب در شب است. مردم محلی این منطقه معتقدند حمام کردن در این چشمه‌های زیبا و اسرارآمیز که قدمت آن‌ها به رم باستان می‌رسد، دوای بسیاری از بیماری‌هاست.


جزیره سوکاترا - غیرقابل دسترس، اما با ۶۰

 

هزار سکنه

کجا؟ یمن

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

سوقطرا یا سوکاترا یکی از بزرگ‌ترین و غیرقابل دسترس‌ترین جزایر کشور یمن است. این جزیره که در دهانه تنگ عدن و بین دو قاره آسیا و آفریقا قرار دارد، با فاصله‌ای به طول ۵۱۰ کیلومتر از جزیره اصلی و در انزوای کامل و به دور از دیگر نقاط جهان قرار گرفته است. شایعات درباره این جزیره زیاد است و بر اساس یکی از شایعات، این جزیره در گذشته پناهگاهی برای اژد‌ها و ققنوس‌ها بوده است. بسیاری از جانداران و گیاهان این منطقه نادر و کمیاب و تقریبا در هیچ جای دنیا یافت نمی‌شوند. با وجود آن‌که این منطقه، آب‌و‌هوایی گرم و خشک و نامناسب دارد حدود ۸۵۰ گونه گیاهی درآن می‌روید که در نوع خود بی‌نظیرند.

در این جزیره گونه‌های نادری از پرندگان و خزندگان وجود دارند که مشابه آن‌ها در هیچ جای دنیا یافت نمی‌شود. این جزیره که نزدیک ساحل قرار دارد، دارای زمین‌های ساحلی هموار با فرم‌های باریک، فلات‌های آهکی با غار‌ها و کوه‌هایی با ارتفاع ۱۵۲۵ متر بالاتر از سطح دریاست. در این منطقه که یکی از شگفتی‌های جهان را به خود اختصاص داده است، حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار نفر هم زندگی می‌کنند.


دره آنتلوپ - جولان نور و سایه در یک دره

کجا؟ آمریکا

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

این دره یکی از عجیب‌ترین و در عین حال چشم نوازترین دره‌های جنوب غربی آمریکا، واقع در ایالت آریزوناست که باد و آب، سنگ‌های این دره را به شکل عجیبی در آورده، انگار که نور و سایه در بین آن‌ها جولان می‌دهند. از جمله ویژگی‌های این دره که به آن زیبایی خاصی بخشیده است، می‌توان به ترکیب عمق، رنگ سنگ‌ها و نور محیط اشاره کرد. مناظر این دره آن‌قدر خارق‌العاده و عجیب به نظر می‌رسند که توجه هر عکاسی را برای ثبت عکس‌هایی خاص و به یادماندنی به خود جلب می‌کنند. ورودی این دره یک شکاف عمیق میان صخره‌هاست که فقط چند فوت عرض دارد.

بازدید کنندگانی که به آن‌جا وارد می‌شوند، با کاهش ۲۰ درجه‌ای دما رو‌به‌رو می‌شوند. برخی از قسمت‌های این دره‌ها به صورت گسترده بوده و نور خورشید به راحتی داخل آن تابیده، اما برخی دیگر تاریک‌تر و باریک‌تر جلوه می‌کند و کف آن از جنس شن نرم است. در ماه آگوست سال ۱۹۹۷، ۱۱ نفر از بازدیدکنندگانی که درحال عکاسی از دره‌های پایینی آنتلوپ بودند در یک سیلاب ناگهانی غرق شدند. دره‌های بالایی و پایینی آنتلوپ، هر دو زیبایی‌های خاص خود را دارند که هر فردی را به خود جذب می‌کنند.


باداب سورت - چشمه‌هایی پلکانی و بی‌نظیر

کجا؟ ایران

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

باداب سورت، چشمه پلکانی بی‌نظیر در ایران و کم نظیر در جهان است که در روستای ارست در بخش چهاردانگه شهر ساری واقع شده است. باداب به معنی آب گازدار و سورت به معنی شدت اثر است. این باداب شامل چندین چشمه با آب‌های کاملا متفاوت از نظر رنگ، بو، مزه و حجم آب است. چشمه پرآب دارای آب بسیار شور و استخری با قطر حدود ۱۵ متر و عمق زیاد است. چشمه دوم آن که در بالادست و شمال غربی این چشمه قرار دارد، ترش مزه و دارای آبی به رنگ قرمز و نارنجی است و در اطراف چشمه کمی رسوب آهن نشسته است.

جریان آب‌های رسوبی و معدنی این چشمه‌ها طی سال‌ها در شیب پایین دست کوهستانی خود، صد‌ها طبقه و ده‌ها حوضچه پلکانی بسیار بزرگ به رنگ‌های نارنجی، زرد و قرمز در اندازه‌های مختلف پدید آورده است. زیبایی این طبقات و محل ویژه قرارگیری چشمه در دامنه کوهستان و چشم‌انداز‌های اطراف به ویژه در زمان غروب آفتاب، تحسین‌برانگیز و پرجاذبه است. جالب است بدانید که این چشمه‌ها به دلیل ساختار پیچیده زمین‌شناسی در بدترین شرایط خشکسالی، پرآب بوده است.


دریاچه خالدار - دارای گودال‌های رنگارنگ

کجا؟ کانادا

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

این دریاچه در شمال غربی شهر اوسیوس در کانادا قرار دارد و یکی از پدیده‌های نادر طبیعی و جغرافیایی در جهان محسوب می‌شود. از چندین و چند گودال دایره‌ای رنگارنگ پوشیده شده و به خاطر این ویژگی منحصر به فرد به دریاچه خالدار معروف شده است. در تابستان، هنگامی که آب دریاچه تبخیر می‌شود، بر اثر این تبخیر، دریاچه‌های معدنی کوچکی در سراسر آن جا ظاهر می‌شوند که هرکدام رنگ متفاوتی با دیگری دارد.

خاصیت درمانی آب این دریاچه هزاران سال است که برای ساکنان و سرخپوستان محلی شناخته شده است و به عنوان مسکن درد‌ها و ناراحتی‌ها استفاده می‌شود. خوب است بدانید این دریاچه به مدت ۴۰ سال متعلق به خانواده‌ای به نام «ارنست اسمیت» بوده، در سال ۱۹۷۹ بومیان منطقه تلاش کردند این دریاچه را از وی بخرند و در نهایت پس از ۲۰ سال تلاش در سال ۲۰۰۱ موفق به خرید ۲۲۰ هکتار از زمین آن جا به قیمت ۷۲۰ هزار دلار شدند!


دانکسیا لندفرم - کوه‌هایی رنگارنگ

کجا؟ چین

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

دانکسیا لندفرم از بی‌نظیرترین و زیباترین پدیده‌ها در کشور چین است. کوه‌هایی رنگارنگ که زیبایی آن چشمگیر و خیره‌کننده است و با نظم و ترتیبی که در رنگ‌آمیزی‌اش صورت گرفته، هوش از سر انسان می‌برد و یکی از پدیده‌های منحصر به فرد ژئومورفولوژی (زمین ریخت شناسی) سنگی است که از ماسه سنگ‌های قرمز که حدود ۶۶ میلیون سال قبل شکل گرفته‌اند، ساخته شده است. زمین شناسان معتقدند که دانکسیا لندفرم، در نتیجه حرکت زمین است و لایه‌های مختلف سنگی را در رنگ، اندازه و طرح‌های مختلف نشان می‌دهد.


متئورا - عظیم‌ترین ستون‌های سنگی دنیا

کجا؟ یونان

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

با نگاه به این منطقه هرگز عظمت ستون‌های سنگی آن را از یاد نخواهید برد. متئورا، نقطه‌ای در یونان است که ستون‌های سنگی رو به آسمان دارد و همچنین دارای تعداد انگشت شماری صومعه است که قدمت آن‌ها به قرن ۱۴ میلادی برمی‌گردد. آرام، جادویی، نفس‌گیر، خارق‌العاده و الهام‌بخش، توصیفاتی است که می‌توان برای این شگفتانه تاریخی یونان به کار برد. متئورا نماد تاریخ، طبیعت و معماری اصیل یونان است.


دریاچه ناترون - یکی از مخوف‌ترین جا‌های

 

دنیا

کجا؟ تانزانیا

اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین

دریاچه ناترون، یک دریاچه نمکی و قلیایی است که در استان آروشا و در شمال تانزانیا واقع است و از طرفی نزدیک به مرز کنیاست. موقعیت آن به گونه‌ای است که آب وارد دریاچه می‌شود، ولی از آن خارج نمی‌شود. در نتیجه آب موجود در دریاچه تنها از طریق بخار خارج می‌شود. در این دریاچه فقط چند نوع ماهی، چند مدل جلبک و جمعی از فلامینگو‌ها زندگی می‌کنند که راه تغذیه‌شان از همین جلبک‌هاست.

از آن جا که بیشتر اوقات سال، دمای آب دریاچه بین ۴۰ تا ۶۰ درجه سانتی‌گراد است و همچنین آب ناترون مواد معدنی گوناگونی در خود دارد، این عوامل در کنار هم باعث شده است تا این منطقه محیط مناسبی برای زیست حیوانات نباشد. آب این دریاچه از رود ایوازونیرو تامین می‌شود و آب این رود هم مملو از مواد معدنی است و در طی حرکتش به سوی ناترون از چشمه‌های آب گرم متعددی عبور می‌کند. این دریاچه به خاطر این ویژگی هایش به عنوان یکی از مخوف‌ترین نقاط دنیا شناخته می‌شود.

+ نوشته شده در سه شنبه 13 آبان 1399برچسب:اسرارآمیزترین نقاط کره‌زمین, ساعت 13:57 توسط آزاده یاسینی


تصاویر باورنکردنی از مورچه‌ها و قطرات آب

 یک عکاس در فیلیپین تصاویری باورنکردنی از مورچه‌ها و قطرات آب به وسیله تلفن همراه خود گرفته است. در نگاه اول به نظر می‌رسد این مورچه‌ها در حال انجام ژیمناستیک ریتمیک هستند، اما کره‌هایی که این مورچه‌ها در حال حمل آن هستند قطرات آب هستند.

این تصاویر با دوربین گلکسی نوت ۸ سامسونگ مجهز به لنز ماکرو توسط آنالیزا داران دوگوزمان گرفته شده است. او از مورچه‌ها در باغچه خانه خود که در حال حمل قطرات کوچک آب بودند عکاسی کرد و در مسابقه عکاسی آگورا شرکت و برنده شد.

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

مورچه‌ها و قطرات آب؛ تصاویر باورنکردنی گرفته شده با موبایل

+ نوشته شده در دو شنبه 12 آبان 1399برچسب:تصاویر,باورنکردنی,مورچه‌ها,قطرات آب,عکس, ساعت 13:35 توسط آزاده یاسینی


تستی که زوایای تاریک شخصیت شما را روشن می‌کند

 هر کسی در زندگی راه و روش مخصوص به خود را دارد و همه فراز و نشیب در این زندگی را تجربه می‌کنند، اما باید توجه داشت که نباید مسیر زندگی خود را با راهی که دیگران در زندگی طی می‌کنند، مقایسه کرد، زیرا مقایسه یکی از عوامل اصلی به وجود آمدن ناامیدی در روحیه و زمینه‌ساز احساس شکست در زندگی است.

آزمونی که برای شما انتخاب شده است، به شما کمک خواهد کرد تا ویژگی‌های نهان شخصیت خود را بیابید و بدانید که چگونه زندگی خود را طی خواهید کرد؛ پس، بهتر است یکی از مسیر‌های نشان داده شده در تصویر را انتخاب کنید.

تست روانشناسی که زوایای تاریک شخصیت شما را روشن می‌کند

مسیر شماره یک

شما فردی روشن‌فکر و شاد هستید که همیشه در ذهن خود ایده‌های تازه و کارآمد دارید و پرانرژی و خلاق بودن شما باعث می‌شود که به عنوان مهره اصلی یک گروه به حساب بیایید؛ علاوه بر این، فردی قابل اعتماد و صادق هستید که دیگران از این می‌ترسند که شما را از دست دهند.

مسیر شماره دو

شما دارای یک شخصیت بسیار قوی و احساساتی هستید و گاهی اوقات ترجیح می‌دهید تنها باشید، اما از طرفی، ممکن است انسان خیلی سردی به نظر بیایید که نسبت به همه‌چیز بی‌تفاوت است و به شما توصیه می‌شود که با اطرافیانتان صمیمی‌تر باشید.

مسیر شماره سه

انتخاب این مسیر ثابت می‌کند که شما رمانتیک هستید و به دنبال رویا‌های خود می‌روید؛ علاوه بر این، قلبی رئوف و روحی معصوم دارید که هیچکس به دنبال لطمه وارد کردن به شما نیست، اما این خودتان هستید که خود را ناراحت می‌کنید؛ پس، باید بیشتر به خودتان توجه کنید و مثبت‌اندیش باشید.

مسیر شماره چهار

شما فردی منطقی و در عین حال، احساسی هستید و قدرتتان در خرد شما نهفته شده است که همین مسئله به شما کمک می‌کند تا تشخیص دهید کِی و کجا احساسات خود را خرج کنید.

همچنین تمایل دارید که شرایط را تحت کنترل خود درآورید و شخصیت کمالگرایانه شما به شما کمک خواهد کرد تا یک موفقیت بزرگ در حرفه خود کسب کنید.

شما کدام مسیر را انتخاب کردید؟

+ نوشته شده در یک شنبه 11 آبان 1399برچسب:تستی,زوایای تاریک,شخصیت,روانشناسی, ساعت 16:29 توسط آزاده یاسینی


بهترین موزیکال‌های سینما

 انتخاب بهترین موزیکال‌های تاریخ سینماکار بسیار سختی است و این بدان سبب است که آن‌قدر کار‌های خوب در این ژانر داریم که انتخاب ۱۰ فیلم برتر و حذف ده‌ها فیلم سزاوار دیگر شهامت عظیمی را می‌طلبد. از همین طریق است که هم موزیکال‌های کلاسیکی مثل «آوای موسیقی» (در ایران با نام «اشک‌ها و لبخندها»)، «بانوی زیبای من»، «یک امریکایی در پاریس»، «Show Boat» و «پادشاه و من» از لیست بهترین‌ها بیرون می‌مانند و هم موزیکال‌های طلایی باب فاسی مثل «تمامی آن جز» در سال ۱۹۸۰. به فهرست حذف شده‌های اجباری و گریز ناپذیر بیافزایید موزیکال‌های مدرن‌تری مثل «مولن روژ» کار باز لورمن استرالیایی و محصول ۲۰۰۱ و «شیکاگو» را که یک سال بعداز آن اسکار‌های اصلی را درو کرد و همچنین «لالالند» را که برنده بزرگ اسکار‌های ۲۰۱۶ بود و آن را دیمی ین شازل جوان ساخته است.

 
این ساحران خیره‌کننده
 
در سال‌های اخیر «بزرگ‌ترین شومن»، «آنا و آخرالزمان» و «بازگشت مری پاپینز» هم موزیکال‌های چشمگیری بوده‌اند، ولی به سبب ویژگی‌های فوق‌العاده موزیکال‌هایی که از اواخر دهه ۱۹۳۰ تا اواسط دهه ۱۹۵۰ ساخته و عرضه شدند، هیچ‌یک از این فیلم‌ها به لیست بهترین‌ها راه نمی‌یابند. این در حالی است که از همان بدو ناطق شدن سینما (۱۹۲۷) فیلم‌های موزیکال هم به لطف نوا‌های دائمی و ساز و آوازشان از محبوبین سینمارو‌ها شدند و در همان شروع ناطق‌ها فیلم «خواننده جز» سروصدای زیادی بپا کرد و جوایز متعددی را برد.
 
برخی می‌گویند «Hello Dolly» در سال ۱۹۶۹ به‌رغم برخی موفقیت‌ها، ظرفیت فیلم‌های موزیکال را لااقل از منظر سینمارو‌ها پر و تمام کرد، ولی فقط یک سال پیشتر موزیکال دیگری همچون «دختر مسخره» با بازی باربارا استرایسند در نقش اصلی چند جایزه اصلی اسکار را کسب کرده بود.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
هرچه بود، موزیکال‌ها پس‌از مرگ بالنسبه زودرس باب فاسی در اوایل دهه ۱۹۸۰ از یاد‌ها رفتند و بمدت ۲۰ سال مثل دکانی بودند که کاملاً بسته و پلمب شده‌اند، اما ازابتدای دهه ۲۰۰۰ حیات آن‌ها مجدداً پر رونق شد و تقریباً در هر یک از این سال‌ها حداقل یک موزیکال بسیار موفق داشته‌ایم که تبدیل به پر طرفدارترین و درآمدسازترین فیلم‌ها شده‌اند و با این که ساخت آثار تازه‌ای از این ژانر لزوماً اولویت نخست استودیو‌ها پس از فروکش کردن نسبی بیماری کرونا در دنیای سینما نیست، اما خیلی‌ها آرزو دارند که‌ای کاش به‌جای این همه پرداختن به فیلم‌های کمیک استریپی  یا کار‌های علمی- تخیلی، فضایی و اکشن، سینما به فکر بازسازی موزیکال‌های کلاسیک می‌افتاد یا به ساخت موزیکال‌های مدرن دو دهه اخیر خود استمرار می‌بخشید.
 
با چنین توضیحات و پیش زمینه‌ای می‌توان فهمید چرا و چگونه ۱۰ فیلمی که به‌عنوان بهترین‌های ژانر موزیکال اسم و وصف‌شان در این مطلب می‌آید، محصولاتی واقعاً برتر و نشانه غنای زمانه خویش بوده‌اند و همگی به قدری خوب‌اند که هم می‌توانند بهترین باشند و هم با سپردن این مقام به سایرین هفتم و نهم و دهم تلقی شوند.  با این حال چه کسی جرأت دارد رتبه اول را به فیلم فراموش نشدنی «آواز زیر باران» نسپرد و چه‌کسی می‌تواند کار‌های فرد استر و سیمای بسیار زنده جین کلی را در فیلم‌های موزیکال آن ایام ببینند و حتی برای یک لحظه چشم از این ساحران خیره کننده هنر موزیکال بردارد.
 
۱- «آواز زیرباران» Singin in the Rain ۱۹۵۲
 
هالیوود معمولاً در زمان ساخت فیلم‌هایی درباره مکانیسم خود و نحوه کارش بسیار موفق عمل می‌کند، اما یکی از بهترین محصولات این فرآیند «آواز زیرباران» کار استنلی دانن است که البته کورو گرانی (طراحی صحنه‌های تحرک و آواز) آن را جین کلی انجام داده که بازیگر نقش نخست و ستاره فیلم هم هست. اگر قرار باشد از میان فیلم‌های رویاساز آن سال‌های کمپانی MGM یکی به‌عنوان برترین کار انتخاب شود، همین فیلم است و این که نوا‌ها و ترانه‌های آن اغلب از دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ می‌آیند، کوچک‌ترین خدشه‌ای در این قضیه ایجاد نمی‌کند.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
روایت می‌کنند یکی از این آوا‌ها را که آرتور فرید تهیه‌کننده این فیلم در ایام جوانی‌اش به‌عنوان یک ترانه‌سرا سروده بود، جین‌کلی در شرایطی خوانده است که از عارضه سرماخوردگی رنج می‌برده و صدایش گرفته بود و با وجود این اجرایی فوق‌العاده از آن در زیر باران استودیویی (مصنوعی) در هالیوود داشته است. تعداد ترانه‌های ماندگار در این فیلم فراوان است و یکی از آن‌ها را دانلداوکانور خوانده که «آن‌ها را بخندان» نام دارد و بی‌شباهت به ترانه «دلقک باش» کول پورتر افسانه‌ای نیست. دبی رینولدز هنرپیشه اول زن این فیلم در آن زمان بیشتر از ۱۸ سال نداشت، اما در رقابت با جین کلی پرانعطاف و استثنایی آنقدر‌ها هم عقب نمی‌ماند. فیلم به بهانه به تصویر کشیدن ایام انتقال سینما از دوران صامت به ایام ناطق بواقع نگاهی عمیق به کل تاریخ سینما البته تا زمان اکران خود می‌اندازد و سکانس مربوط به حرکات مشترک و باله‌وار جین کلی و سید چریس به مثابه نگین روی این انگشتر کمیاب است.
 
هرچیزی هم از این فیلم اگر فراموش شود، سکانس افسون‌کننده ترنم و آواز جین کلی در زیرباران و بالا رفتن او از این تیر تا آن تیر چراغ برق و چتری که در دست دارد (و البته برای خیس نشدن نیست!) نقطه اوج هنر سینما و هرچیزی است که می‌تواند در ژانر موزیکال موجود باشد و سایر ژانر‌ها قطعاً به آن رشک می‌ورزند. به واقع  هنر مشترک استنلی دانن و جین کلی به حدی است که «آواز زیر باران» را از همه مرز‌ها عبور می‌دهد.

۲- «جادوگر اوز» The wizard of Oz۱۹۳۹

 
خیلی‌ها معتقدند ۱۹۳۹ طلایی‌ترین سال تاریخ هالیوود بوده، زیرا اضافه بر این فیلم، «برباد رفته»، «بلندی‌های بادگیر» و ده‌ها فیلم مرجع دیگر نیز در این سال عرضه شده است و بخصوص «جادوگر اوز» در آن سال یگانه چنان محبوب قلوب مردم شد که نسل در پی نسل به آن دل باختند و انگار تحسین آن را از نیاکان خود شنیده‌اند. این فیلم از اولین آثاری هم بود که به لطف بهره‌وری از سیستم تکنی‌کالر برخلاف سایر فیلم‌ها به‌روش رنگی (و بهتر بگوییم آب رنگی!) عرضه و اکران شد.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
شهر خیالی امرالد و جاده موسوم به بریک رود همه و همه در بالاترین سطوح تخیل قرار دارند و با این که قصه، کودکانه و سطحی است، اما کمتر کسی پیدا می‌شد که بازی جودی گارلند در ابتدای راه شهرت و اعتبار است را تحسین نکند. داستان فرانک بام برای دوستدارانش آنقدر عزیز است که هنوز می‌پرسند چرا MGM با تبدیل آن به فیلمی که می‌بینیم، آن را به درجات یک فانتزی صرف تنزل داده، ولی این گلایه‌ها بی‌معناست. زیرا هیچ‌یک از اقتباس‌های تصویری و صوتی دیگر از روی نوشته‌های این هنرمند تبدیل به پدیده‌ای مانند «جادوگر اوز» نشده و چنین ماندگاری طولانی‌مدتی نداشته‌اند.

۳- «۷ عروس برای ۷ برادر»

 

Seven Brides for Seven Brothers ۱۹۵۴

 
سینمای موزیکال از اسم استنلی دانن که کمدی- رمانتیک‌های فوق‌العاده‌ای هم ساخت، غیرقابل تفکیک است، اما عجبا که این کارگردان توانا همیشه اصرار داشت یک سازنده صحنه‌های ترنم و آواز تلقی نشود و این‌ها را از محبوبین خود نمی‌دانست، در عین حال یکی از سکانس‌های «۷‌عروس برای ۷ برادر» به کارگردانی وی که طول مدت آن به ۷ دقیقه می‌رسد، شاید بهترین سکانس ترنم و آوازی باشد که در کل تاریخ سینما ساخته و اکران شده است.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
در این قسمت از فیلم هم حرکات هماهنگ کارگران و چوب‌بر‌های اکروبات به چشم می‌خورد و هم امتیازات سینما اسکوپ تا حرکات جمعی آن‌ها تبدیل به یک باله شود. ترانه‌های هاوارد کیل نیز بر غنای فیلم و محتوای آن می‌افزایند و اگر چه تعقیب ماجرا‌ها از دید مردان داستان و تبدیل شدن همسران آتی آن‌ها به موجوداتی درجه دوم یک نقص اجتماعی تلقی شده و یک‌سوم انتهایی فیلم نیز شتابزده به‌نظر می‌رسد، اما کیست که مسحور این قصه اجتماعی نشود و طی طریق روی رودخانه و محیط پیرامونی آن را دوست نداشته باشد.
 
نظر اکثریت این بود که در آن سال (۱۹۵۴) «بریگادون» با تکیه بر زوج تسخیر‌ناپذیر جین کلی وسید چریس صحنه‌ها را قبضه و بهترین موزیکال سال تلقی خواهد شد بخصوص که صحنه‌های آن در لوکیشن‌های متعدد و واقعی تصویربرداری شده بود، اما کار استنلی دانن به‌رغم فیلمبرداری شدن بخش اعظمش در استودیو و اکتفا به مشتی کشاورز و چوب‌بر که سرقت و خلافکاری هم می‌کردند، از آن پیشی جست و تبدیل به یکی از موفق‌ترین‌های سال شد.

۴- «کلاه برتر» Top Hat۱۹۳۵

 
برتری قائل شدن بین این فیلم و «وقت ترنم» که به‌فاصله زمانی فقط یک سال اکران شدند و در هر دو زوج هنری فرد آستر و جینجر راجرز شعبده‌بازی می‌کنند، کار بسیار سختی است. زیرا تفاوت کلاس بین این دو فیلم اندک است و هر دو آثار بسیار خوبی هستند و به این سبب اولویت را به «کلاه برتر» می‌دهیم که یک سال زودتر به نمایش درآمد و تمامی کار‌های هنری مشترک بعدی این دو هنرمند استثنایی را پایه‌گذاری کرد.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
درست است که قبل از اوجگیری فرد استر هم هنر موزیکال با مهارت امثال بازبی برکلی به سطوح بسیار بالایی رسیده بود، اما این استر بود که آن را در سال ۱۹۳۳ به‌رغم نقش کوچکی که در فیلم «Dancing Lady» به‌دست آورد، به کلی متحول و تبدیل به پدیده‌ای بزرگ و بسیار پر تماشاگر کرد. کار وقتی کامل‌تر شد که جینجر راجرز هم سربرآورد و به یک زوج همراه با فرد استر تبدیل شد و این زوج چنان بر دل‌ها حکومت کردند که رقابت با موزیکال‌ها در آن ایام (نیمه دوم دهه ۱۹۳۰ و کل دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰) به کاری بسیار سخت تبدیل شد. نوع و مدل حرکات فرد آستر روی پیست و در هر صحنه و محوطه‌ای که در اختیارش قرار می‌گرفت «Tap Dancing» نام داشت و هیچ‌کس در تاریخ این را بهتر از وی اجرا نکرده است.
 
فرمول موفقیت‌ها در این فیلم‌ها بالنسبه آسان و در عین حال بسیار دشوار است. زیرا اضافه بر هنر والای استر و راجرز در حرکات موزون مشترک‌شان باید عوامل جنبی و محیطی نیز به نحو احسن در اختیارشان قرار می‌گرفت و یکی از آن‌ها تصویربرداری مناسب به فراخور هنری بود که شکل می‌گرفت و دیگری یک لشکر آدم جنبی که صحنه را شلوغ‌تر و هیجانی‌تر می‌کردند و البته آهنگ‌ها و ترانه‌های عوام‌پسند و در عین حال سطح بالایی از اروینگ برلین و ایرا گرشوین که بسیار گوش نواز بود.

۵- «کریسمس سفید»

 

White Christmas۱۹۵۴

 
ترانه «کریسمس سفید» که آن را بزرگانی، چون بینگ کرازبی و فرد استر خوانده‌اند و ساخته اروینگ برلین است، ابتدا در فیلم «میهمانخانه تعطیلات» به سال ۱۹۴۲ مورد استفاده قرار گرفت و تبدیل به یکی از شیرین‌ترین و الزامی‌ترین نوا‌ها برای از یاد بردن رنج‌های جنگ جهانی دوم شد. در سال ۱۹۵۴ که ۹ سال از اتمام جنگ می‌گذشت، همان نوا تبدیل به موتور محرک و جذابیت نخست فیلمی شد که با همین نام (کریسمس سفید) ساخته و روانه پرده‌های نقره‌ای گشت و این که این بار فیلمی ساخته شد که کلاً بر اساس این ترانه بود، فقط ارزش‌های ماندگار آن را فریاد می‌کرد.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
در این فیلم بینگ کرازبی نقش یک کهنه سرباز جنگ جهانی دوم را ایفا می‌کند که به اروپا می‌رود و جانش به‌خطر می‌افتد و فقط با دخالت و کمک کاراکتر دنی کی از مرگ رهایی می‌یابد. نتیجه این رویداد ایجاد یک تیم هنری تازه بین او و دنی کی است و آن‌ها به اینجا و آنجا می‌روند و موج شادی را جاری می‌سازند. روزی آن‌ها مطلع می‌شوند که یک فرد آشنای آن‌ها در ایام جنگ که یک مجتمع زمستانی در منطقه ورمونت امریکا ساخته است، براثر کمبود بارش برف در منطقه اوضاع تیره‌ای را می‌گذراند و برای کمک به او سایر اعضای گروهان خود را نیز فرا می‌خوانند و مقادیری برف و یخ را به آنجا منتقل می‌کنند.
 
چه چیزی جالب‌تر از اینکه این فیلم موزیکال سرشار از شاخصه‌های این ژانر را مایکل کورتیز ساخته است که با ارائه «کازابلانکا»، «ماجرا‌های رابین هود» و «میلدر پی‌یرس» بهترین نمونه‌های «جنگی- رمانتیک»، «حادثه‌ای- تاریخی» و «فیلم نوآر» را هم رو کرده بود. محصول نهایی، فیلمی است که هر یک از مشخصه‌های ایام کریسمس را دارد و البته برفی را که سرانجام سر از ورمونت در می‌آورد.

۶- «وقت ترنم» Swing Time ۱۹۳۶

 
فرد استر و جینجر راجرز زوج غیر قابل برابری فیلم‌های موزیکال ۱۰ کار مشترک ساختند، ولی این یکی شاید خوش‌ساخت‌ترین و داستان محورترین همکاری‌ای باشد که بین آن‌ها شکل گرفته است. فرد استر جادویی این‌بار نقش یک قمارباز به‌نام لاکی را بازی می‌کند که درصدد ازدواج با زنی (البته فردی بجز راجرز) است، اما ابتدا باید در دوران بسیار سخت و کم‌رونق جامعه به خواسته پدر همسر مورد نظرش ۲۵ هزار دلار را جور و تقدیم وی کند.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
او به نیویورک می‌رود تا شاید در آنجا به چنین مبلغی دست یابد و آنجا است که با جینجر راجرز که یک معلم موسیقی فاقد ارج و قرب است،   آشنا می‌شود. این چنین است که یک زوج هنری کم نظیر بین این دو هنرمند اصیل شکل می‌گیرد و ترانه پشت ترانه و ترنم پشت ترنم است که در این فیلم فوق‌العاده به لطف مهارت‌های آنان و به کارگردانی جورج استیونس شکل می‌گیرد و هر یک نیز زیباتر از دیگری است.
 
شاید سکانس ۳ دقیقه‌ای مربوط به اجرای «هرگز نخواهم رقصید» که در پایان فیلم می‌آید و مانند اکثر کار‌های استر و راجرز «یک تکه» گرفته شده، سرآمد همه آن‌ها و بهترین صحنه موزیکال و ترنم دو نفره تمامی تاریخ سینما باشد. همه چیز آسان و جاری به‌نظر می‌رسد و انگار آن‌ها راحت‌ترین صحنه را خلق کرده‌اند، اما روایت می‌کنند که کمال طلبی هر دو هنرمند و اصرار جورج استیونس سبب شد آن سکانس ۴۸ بار گرفته شود تا سرانجام رضایت آنان حاصل آید. زمانی که دیگر پا و توانی برای جینجر راجرز باقی نمانده و توگویی، تبدیل به یک جنازه شده بود!

۷- «مرا در سنت لویی ملاقات کن»
 
 
Meet me in St Louis ۱۹۴۴
 
۷۶ سال بعد از اکران اولیه این کار مشهور وینسنت مینه‌لی، این فیلم همچنان نمونه‌ای عالی از هنر در قالب سرگرمی‌های ناب و چالش‌های اجتماعی و دشواری‌های رشد در هر محیط و کشوری است. مشکلاتی که البته با هنر و مدیریت افراد و در قالب فیلم‌های رؤیاپرور هالیوود می‌تواند تبدیل به نکاتی کوچک و قابل حل شود و قهرمانان این قصه‌ها همیشه چیزی بیشتر و فراتر از این معضلات‌اند و آرزو‌های هنری زیبایشان بر هر چیزی سایه می‌اندازد. پس از غوغای بزرگ «جادوگر اوز» این فیلم که پنج سال بعد از آن عرضه شد، این را هم نشان داد که جودی گارلند ستاره نوجوان آن فیلم در انتقال به جمع بزرگسالان و تبدیل شدن به هنرمندی توانا در این عرصه هم کاملاً موفق بوده است.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
«مرا در سنت لویی ملاقات کن» با انتقال بینندگان به سال ۱۹۰۳ داستانش را به‌طور قطعه‌قطعه و در چند بخش تعریف می‌کند و روی خانواده‌ای به‌نام اسمیت متمرکز است که خانواده‌ای از طبقه متوسط است و اوضاعش هم روبه‌راه نشان می‌دهد تا اینکه روزی پدر خانواده (با بازی لئون ایمز) تصمیم می‌گیرد با ترک ایالت تقریباً کارگری میسوری راهی نیویورک شوند که شکوه و طمطراق و به تبع آن امکان کسب درآمد بیشتری دارد. پیش از این سفر انواع لحظات خوش را در خانواده اسمیت شاهد هستیم که خواندن ترانه‌های متعددی را توسط دختران خانواده (جودی گارلند و مارگارت اوبراین) هم در بر می‌گیرد و همین‌ها یک پشتوانه برای شروعی شیرین در فیلم و استمرار این حس به قسمت‌ها و سکانس‌های بعدی است.

۸- The Band Wagon ۱۹۵۳

 
این شاهد بهترین فیلم موزیکال فرد استر بدون مشارکت جینجر راجرز بوده باشد. این فیلم ادغامی از هنر‌های اختصاصی فرد استر، قابلیت‌های ویژه استودیوی MGM و البته نگاه ویژه وینسنت مینه‌لی کارگردان فیلم به مقوله‌های مختلف در هالیوود است و از این مقوله‌ها می‌توان به مباحثی کاملاً سطح بالا مثل روش بازیگری موسوم به «متد اکتینگ» اشاره کرد یا به طعنه‌هایی که مینه‌لی به بزرگانی مثل مارلون براندو و لی استراسبرگ می‌زند که اولی از شاخص‌ترین شاگردان مکتب متد اکتینگ بود و لی استراسبرگ که از کارگزاران و مؤسسان آن و البته دومی در همین باب یک کلاس بازیگری به‌نام اکتورز استودیو را به راه انداخته بود که از درون آن امثال رابرت دونیرو سر بر آورده‌اند.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
این فیلم پیرامون هنرمندی به‌نام تونی هانتر با بازی فرد استر است که پس از جواب ندادن چندین فیلمش در هالیوود به صحنه اولیه و تخصصی‌اش که تئاتر‌های موزیکال در برادوی است، رجعت می‌کند. او در نمایش موزیکال «فاوست» هم که جفری کوردووا (جک بوکانان) کارگردان آن است، مورد انتقاد قرار می‌گیرد و با اینکه با همت خودش و دوستان خلاقش جذابیت‌هایی را به موضوع می‌افزاید و گیشه آن را پربار می‌سازد، اما رنج‌های فراوانی می‌برد. شاید هم اتفاقات فوق قدری غریب باشد، زیرا هانتر پس از آن همه سال بالانشینی باید پذیرفته باشد که دوران تنزلش هم رسیده است. هر چه هست، صحنه‌های توأمان فرد استر و سیدچریس از شاهکار‌های دوران است و تعارض شیوه‌های خیابانی استر و روش‌های مبتنی بر باله چریس اصلاً از کیفیت عالی این ادغام کامل نمی‌کاهد.

۹- «جیجی» Gigi ۱۹۵۸

 
دختری تحت آموزش‌های مادربزرگ و عمه‌اش می‌کوشد تبدیل به یک هنرمند صحنه شود و در پاریس بدرخشد، ولی در مسیر زندگی‌اش با مردی بسیار مسن‌تر و پولدارتر از خود آشنا می‌شود و بدون اینکه خودش بخواهد، به زن محبوب وی تبدیل می‌شود و از همین طریق وارد جمع ثروتمندان و مردم پایتخت فرانسه می‌شود و در جامعه‌ای کاملاً متفاوت جای پا برای خود باز می‌کند و البته با حامی پیر خود پیمان زناشویی می‌بندد.
 
این ساحران خیره‌کننده
 
این قصه و بهتر بگوییم رویدادی است که اینک و در زمانه فعلی غیرقابل تحقق است و   اگر بخواهیم منابع الهام و خط و ریشه‌های آن را بیابیم، باید متذکر شویم که از یک رمان فرانسوی با همین نام نوشته کولت خط فکری گرفته و البته نشانه‌هایی روشن از یک نمایش سال ۱۹۵۱ برادوی هم در آن هست که ادری هپبورن فقید در ابتدای راه شهرتش در آن بازی می‌کرد.
 
هپبورن در سال‌های بعدی در «بانوی زیبای من» ترانه‌هایی را خواند که الن جی لرنر و فردریک لو سروده بودند وی در زمان تهیه «جیجی» آنقدر برش و نفوذ نداشت تا نقش اصلی آن را به دست بیاورد و این نقش مهم به لسلی کارون رسید؛ و او  به بهترین شکل توانسته است مراحل تدریجی رشد یک زن جوان و تبدیل شدنش به زنی پخته را به نمایش بگذارد، بخصوص که او باید نشان بدهد که از حقه باز بودن افراد پیرامون خویش مطلع است و یکی از این اطرافیان یک مرد جوان و بازیگوش فرانسوی با بازی عالی لویی جوردن است و دیگری موریس شوالیه، شمایل پیر و فقید بازیگری در سینمای فرانسه که همچنان دوست داشتنی است.

۱۰- «مری پایینز» Mary Poppins ۱۹۶۴

 
اندک مدتی بعد از اینکه جک وارنر تهیه کننده معروف هالیوود در یکی از عجیب‌ترین تصمیم‌های سینمایی دوران گفت جولی اندروز آن قدر فتوژنیک نیست که بتواند نقش اول را در موزیکال استثنایی «بانوی زیبای من» بازی کند و ادری هپبورن را جانشین وی کرد (و او هم بشدت در آن درخشید) کمپانی والت دیسنی در یک زرنگی حرفه‌ای قابل فهم از اندروز خواست در «مری پاپینز» ایفای نقش کند و او چنان در این فیلم خوب جا افتاد و صحنه را قبضه کرد که ۶۶ سال بعد از اکران آن فیلم و جوایز متعددی که برد، همگان می‌پرسیدند چطور می‌توان این فیلم را بدون وجود وی تصور کرد.
 
بهترین موزیکال‌های سینما؛ هم فیلم، هم موزیک
 
هر چه هست، مری پاپینز اقتباسی آزاد از نمایش پی ال تراورس و پیرامون یک پرستار بچه‌ها است که در شهر لندن و در عصر موسوم به ادواردیان انواع بلا‌ها و اتفاقات سوء برایش روی می‌دهد، اما با نیرو‌های جادویی‌اش از کنار تمامی آن‌ها عبور و بچه‌های تحت مراقبتش را محافظت و صاحب تربیت و فرهنگ می‌کند. کار اندروز و همچنین دیک ون دایک در این فیلم چنان عالی است که نسل در پی نسل آن را دیده و به این فیلم دل باخته‌اند. والت دیسنی به‌رغم تمامی پیشینه‌اش در ساخت انیمیشن‌های متعدد و کار‌های خانوادگی و آموزنده مری پاپینز را نقطه اوج تلاش حرفه‌ای خود تلقی می‌کرد و بواقع نیز چنین بوده است.
 
بیهوده نیست که تلاش اخیر هالیوود برای ساخت دنباله‌ای برای «مری پاپینز» و شاید هم بازسازی آن که محصولش فیلمی تحت عنوان «مری پاپینز باز می‌گردد» است و در سال ۲۰۱۸ اکران شد، هرگز رنگ و بو و تجلی فیلم اوری‌ژینال را ندارد و اصولاً چگونه می‌شود انتظار داشت امیلی بلانت که به جای اندروز نقش اصلی را در این نسخه بازی کرده، همان کارایی و شخصیت ویژه‌ای را داشته باشد که اندروز در فیلم اصلی داشت
+ نوشته شده در یک شنبه 11 آبان 1399برچسب:بهترین موزیکال‌های سینما,هم فیلم,هم موزیک, ساعت 16:25 توسط آزاده یاسینی


تمام فیلم‌هایی که به انتخابات آمریکا پرداخته‌اند

  این فقط بیرون از پرده سینما نیست که هنرمندان هالیوودی درباره انتخابات ریاست‌جمهوری بحث و صحبت می‌کنند و له یا علیه یکی از نامزد‌ها وارد عمل می‌شوند. البته گزارش‌های روزنامه‌ای و رسانه‌ای همیشه پر از اخبار و گفتگو‌هایی است که بازیگران مشهور و فیلمسازان مطرح درباره روسای جمهور یا نامزد‌های این پست مطرح می‌کنند.

برای مثال، این روز‌ها که دومین قسمت کمدی انتقادی و سیاسی «بورات» پخش اینترنتی و استریم داشته، بسیاری از سیاستمداران نسبت به مضمون آن واکنش نشان داده و دونالد ترامپ و ساشا، بازیگر و کارگردان فیلم ادعا‌هایی را علیه هم مطرح کرده‌اند. از یک‌سو، ترامپ می‌گوید این بازیگر را موجود بانمکی ندیده و از سوی دیگر، ساشا هم پاسخ می‌دهد که به نظر او هم ترامپ اصلا آدم جالب و بانمکی نیست.

صندوق رای در هالیوود

شاید همین رویارویی دو طرف در عالم واقعیت است که هالیوودنشینان را هر چند وقت یک‌بار، مشتاق تولید فیلمی با مضمون انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا می‌کند. این فیلم‌ها اگر چه مضمونی واحد دارند، اما با زبان‌های مختلف و در گونه‌های متفاوتی سر از پرده سینما‌ها درمی‌آورند. از کمدی‌های هزل و سیاه گرفته تا ملودرام‌های اشک‌انگیز و درام‌های تند اجتماعی و پرسشگر، هر یک از این فیلم‌ها تلاش می‌کنند به گوشه‌های مهمی از این اتفاق مهم و سرنوشت‌ساز و تاثیرگذار بپردازند.

فیلم‌هایی که به موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری می‌پردازند، دو دسته هستند. یک دسته از آنان مستقیما درباره این موضوع حرف می‌زنند و سوژه اصلی فیلم در همین رابطه است و دسته دیگر با بهره‌گیری از این موضوع در پس‌زمینه به طرح مسائلی فراتر و غیرمربوط به انتخابات می‌پردازند.

با این وجود، فیلم‌های دسته دوم هم معمولا در خانواده همین گروه اول قرار گرفته و ارزیابی می‌شوند. البته خود این فیلم‌ها هم اغلب مواقع، با دو موضعگیری متفاوت جلو رفته و داستان‌هایشان را تعریف می‌کنند. در حالی که برخی از آن‌ها حال و هوای تبلیغاتی و پروپاگاندایی دارند، دسته دیگر در تلاش هستند تا نگاهی واقع‌گرایانه و دور از سیاست‌های رسمی نسبت به ماجرا داشته باشند. این در حالی است که فیلم‌های دسته دوم، بیشتر مورد استقبال قرار گرفته و امتیاز‌های مثبتی از سوی دو گروه منتقدان و تماشاگران دریافت می‌کنند.

تاریخ سینمای آمریکا از بدو پیدایش خود از سیاست دور نبوده و مستقیم و غیرمستقیم مسائل سیاسی را در دل داستان‌هایش تعریف کرده و در معرض دید و قضاوت تماشاگران گذاشته است. از «تولد یک ملت» تا امروز، نمی‌توان منکر تاثیر سیاست بر سینما شد. البته هالیوود بیشتر برای عموم تماشاگران حکم سرگرمی و تفریح را دارد. تولید‌کنندگان محصولات سینمایی، در وهله اول و قبل از هر چیز به دنبال سرگرم کردن بینندگان خود و راضی نگه داشتن آن‌ها برای مدت دو ساعت هستند.

صندوق رای در هالیوود

با این وجود، بخش مهمی از هنرمندان سینما که برای خودشان تعهدی نسبت به بیننده احساس می‌کنند، سعی می‌کنند در دل داستان‌های سرگرم‌کننده‌شان حرف دل آن‌ها را هم بیان کنند. با آن که بعد از این جنگ جهانی دوم و ظهور مک کارتیسم هالیوود را از وجود نیرو‌های مترقی خالی کرد و میدان را به دست سودجویان پول دوست داد، اما تلاش هنرمندان برای برگرداندن وضعیت به حالت سابق خود بالاخره نتیجه داد و هالیوود در دهه ۷۰ میلادی با تولید فیلم‌هایی مقبول، دوباره جایگاه از دست‌رفته‌اش را پس گرفت.


سینما؛ از سرگرمی به سیاست


برای هنرمندانی که نمی‌خواستند فیلم‌هایشان (و صنعت سینما) سرگرمی صرف باشد، تولید فیلم‌های با مضامین اجتماعی راه برون‌رفت از بن‌بست بود. در همین حال و هواست که فیلم‌های مرتبط با انتخابات ریاست‌جمهوری هم اهمیت زیادی برای هالیوود پیدا می‌کند. اگر اوایل دهه ۷۰ میلادی تنها صدای اعتراض ستاره‌ای مثل جین فوندا به سیاست‌های ارتجاعی دولت‌ها و رئیس‌جمهور‌های وقت شنیده می‌شود، در سال‌های بعد صدای اعتراضات بیشتر و بلندتری از هالیوود به گوش رسید و شمار معترضان افزایش زیادی یافت.


معمولا این فیلم‌های داستانی هستند که مورد توجه عموم قرار می‌گیرند، اما مستند «فارنهایت ۱۱/۹» مایکل مور را می‌توان معروف‌تر از همکاران داستانی‌اش ارزیابی کرد. این مستند البته به بحث درباره پس‌آمد‌های حادثه یازدهم سپتامبر می‌پردازد و موضع جورج بوش را در قبال این مساله و وضعیت تراژیکی که با تصمیم‌هایش گرفت به وجود آورد، بررسی می‌کند. اما رویارویی فیلمساز با رئیس‌جمهور، آن را تبدیل به فیلمی در ارتباط با نحوه انتخابات ریاست‌جمهوری کشور کرد.

صندوق رای در هالیوود

این در حالی است که فیلم‌های مرتبط با انتخابات مضمون ریاست‌جمهوری سعی می‌کنند لحنی مستند‌گونه داشته باشند. در «مارس» (۲۰۱۱)، جورج کلونی در مقام فیلمساز شخصیت محوری داستانش را از بین یکی از فعالان کارزار انتخاباتی رئیس‌جمهور انتخاب می‌کند.

صندوق رای در هالیوود

این جوان ایده‌آلیست (با بازی رایان گاسلینگ) در طول کارزار‌های انتخاباتی متوجه مسائل کثیفی می‌شود که در پشت پرده سیاست وجود دارد و کمتر کسی از مردم عادی از آن‌ها باخبر است. این در حالی است که مینی‌سریال «ویپ»، ماجراهایش را از دید خانم سناتوری (جولیا لوئیس درایفوس) نشان می‌دهد که فکر می‌کند با کسب عنوان معاونت ریاست‌جمهوری، می‌تواند به کاخ سفید راه یافته و قدرت را در دست گیرد. برعکس درام جدی و تلخ کلونی، این مینی‌سریال داستانش را با زبانی کمدی و طنز بیان می‌کند.

شوخی با سیاست در دهه ۷۰ میلادی

در «حضور»، هال اشبی، فیلمساز مؤلف دهه ۷۰ میلادی، شوخی غریبی با پست ریاست‌جمهوری می‌کند و آن وقتی است که یک باغبان معمولی (با بازی درخشان پیتر سلرز) را به‌طور اشتباهی راهی کاخ سفید می‌کند تا زمام امور دولت را در دست گیرد.

صندوق رای در هالیوود

همین فیلمساز یک بار دیگر در کمدی انتقادی «شامپو»، شخصیت هوسران داستان فیلمش (وارن بیتی) را در زمانی درگیر مسائل کم‌اهمیت و مبتذل روزانه‌اش می‌کند که در بیرون از آرایشگاه او جنب و جوش غریبی در ارتباط با کارزار‌های انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۹۶۸ وجود دارد. این آرایشگر به‌جای توجه به این که چه کسی رئیس‌جمهور خواهد شد، فقط در فکر ایجاد دوستی با مشتریانی است که برای اصلاح سر خود آمده‌اند.

برای او این مشتریان اهمیت بسیار بیشتر و بالاتری از این موضوع دارند که چه کسی به صندلی ریاست‌جمهوری تکیه خواهد زد! استیون سودربرگ، فیلمساز کانادایی هم سال‌ها بعد از فیلم موفق و معروف اشبی، از مضمون مشابهی در «تجربه دوست» استفاده می‌کند. در داستان فیلم او هم که در روز‌های پایانی رقابت‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۸ رخ می‌دهد، دختر جوانی اهل منهتن با دوستش که بنای ازدواج با او را دارد ملاقات می‌کند و با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شود. در حالی که در دنیای اطراف او همه مشغول بحث و جدل درباره نامزد‌های انتخابات را دارند، تمام توجه و هوش و حواس این دختر این است که آیا دوستش بالاخره به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد یا نه.

بری لوینسون هم مثل اشبی، مضمون انتخابات را سوژه خوبی برای خود پیدا کرده بود که دو فیلم در این ارتباط کارگردانی کرد. او در «دم جنبان سگ»، دو چهره تاثیرگذار سینمای مستقل آمریکا رابرت دنیرو و داستین هافمن را درگیر مسائل مربوط به یک انتخابات می‌کند. داستان این کمدی درام مدت کوتاهی قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری رخ می‌دهد و یک تهیه‌کننده هالیوودی را نشان می‌دهد که تلاش می‌کند تا به شیوه‌ای هنری و هنرمندانه، رسوایی جنسی یکی از نامزد‌های پست ریاست‌جمهوری را ماست‌مالی کند.

صندوق رای در هالیوود

لوینسون در «مرد سال» هم رابین ویلیامز را در قالب کمدینی نشان می‌دهد که سودای رئیس‌جمهور شدن دارد و با ترتیب دادن یک برنامه طنز تلویزیونی تلاش می‌کند به این مقام دست پیدا کند. او برای رئیس‌جمهور شدن، حتی کار را به آنجا می‌کشاند که در سیستم ماشین رأی‌دهی هم نفوذ کرده و آرا را به نفع خود تغییر دهد.

انتخاباتی‌های شرح‌حال‌گونه

بعضی وقت‌ها هالیوود برای سراغ‌گرفتن از انتخابات ریاست‌جمهوری، به‌دنبال سوژه‌های واقعی رفته و خود تاریخ را شخم می‌زند. در این حالت، حاصل کار درامی اجتماعی و شرح‌حال‌گونه است که بخشی از تاریخی را به نمایش می‌گذارد که واقعا در عالم واقعیت رخ داده است. جی روچ که بیشتر برای کمدی‌هایش شناخته شده‌است، در فیلم تلویزیونی «تغییر بازی» بخشی از تاریخ را روایت و بازخوانی می‌کند. سارا پیلین، فرماندار آلاسکا در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۸، کمک زیادی به سناتور مک کین کرد و به همین دلیل مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت. فیلم روچ زندگی سیاسی این خانم را با بازی جولین مور در معرض دید تماشاگران قرار می‌دهد.

صندوق رای در هالیوود

راب راینر هم در اقدامی شبیه روچ، در درام شرح‌حال‌گونه «ال بی جی» داستان تلاش‌های لیندون بی جانسون برای رسیدن به کاخ سفید را به تصویر می‌کشد. این فعال جنبش مدنی که نامش با نام جان اف کندی به‌خاطر آورده می‌شود، از چهره‌های سرشناس جنبش سیاهان آمریکا در دهه ۶۰ میلادی است. جی روچ هم خودش را از داستان زندگی این فعال مدنی بی‌نصیب نکرد و در فیلم تلویزیونی «تمام راه»، داستان زندگی جانسون را دنبال کرد. او در درام خود نشان می‌دهد که چگونه این فعال سیاسی بعد از ترور جان اف کندی و خالی ماندن پست ریاست‌جمهوری، جانشین او شد و در یک‌سالی که در کاخ سفید بود برای قانونی شدن حقوق مدنی سیاهان مبارزه کرد. برایان کرانستن که به‌خاطر مجموعه پربیننده «برکینگ بد/ زدن به سیم آخر» معروف است، در این فیلم بازی داشت.

انتخابات دست کمدین‌ها

جالب است که بسیاری از فیلم‌هایی که در ارتباط با موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری ساخته می‌شوند، از زبانی کمدی و طنز برای بیان داستان و حرف‌هایشان بهره می‌گیرند. پل درگارابدیان، تحلیلگر اقتصادی سینما در این رابطه می‌گوید: «این زبان از یکسو توان کشاندن تماشاچی به داخل سالن سینما را دارد و از سوی دیگر، مانع از آن می‌شود که برای سازندگانش مشکلی ایجاد شود.

صندوق رای در هالیوود

تماشاچی سینما علاقه چندانی به پیگیری موضوعات مهم سیاسی در قالب یک داستان جدی و خشک را ندارد و مضمون کمدی، کمک می‌کند تا او راحت‌تر با ماجرا برخورد کرده و کنار بیاید. در عین حال، استفاده از زبان طنز راه فرار را برای سازندگان فیلم‌ها هموار می‌کند. اگر فیلم آن‌ها با اعتراضاتی روبه‌رو شود، جواب این است که همه چیز شوخی بوده و قصد اصلی از ساخت این یا آن فیلم، سرگرم کردن تماشاچی بوده است.»

با این تحلیل، می‌توان دلیل تولید این نوع کمدی‌های تند سیاسی را فهمید و متوجه شد که چرا فیلمسازی مثل مایک نیکولز هم ترجیح می‌دهد در «رنگ‌های اولیه» از زبان کمدی برای تعریف داستان فیلمش بهره ببرد.

این در حالی است که دو بازیگر اصلی فیلم جان تراولتا و، اما تامپسون را به‌سختی می‌توان بازیگر نقش‌های کمدی قلمداد کرد. جانمایه اصلی رنگ‌های اولیه همراهی مردی عادی و بی‌خبر از دنیای سیاست، با کمپین سیاسی و تبلیغاتی یک نامزد معمولی ریاست‌جمهوری است.

حالا اگر در میانه رقابت‌های انتخاباتی، نامزد احراز پست ریاست‌جمهوری بمیرد چه اتفاقی می‌افتد؟! این موضوعی است که کریس راک، کمدین سیاهپوست سینما در «راس دولت» پرداخته است.

صندوق رای در هالیوود

در این کمدی سیاه، یک نامزد کرسی ریاست‌جمهوری در میانه کارزار‌های داغ انتخاباتی ناگهان می‌میرد. مرد جوانی که اطلاع چندانی از سیاست و رقابت‌ها ندارد، ناخواسته جای او را می‌گیرد و خودش را درگیر مسائلی عجیب و غریب می‌بیند. طبیعی است که کریس راک ایفای نقش اصلی فیلمش را به کسی جز خودش نمی‌دهد!

یک سیاسی بازسازی شده

«کاندیدای منچوری» سال‌ها قبل از فیلم کریس راک، همین موضوع را از زاویه دیگری بررسی کرده بود. این اثر کلاسیک که توسط جان فرانکلین هایمر ساخته شد، داستان گروهی از سربازان جنگی را تعریف می‌کند که ناپدید شده و بعد از شست‌و‌شوی مغزی با شرایطی جدید و متفاوت به خانه‌هایشان برمی‌گردند. به‌زودی معلوم می‌شود نامادری جاه‌طلب یک سناتور جوان، به دنبال آن است که به شیوه‌ای غیرقانونی ناپسری‌اش را به پست ریاست‌جمهوری برساند. این فیلم چند دهه بعد توسط جاناتان دمی دوباره‌سازی شد. در نسخه اصلی فرانک سیناترا درخشید و در نسخه بازسازی شده مریل استریپ.

صندوق رای در هالیوود
با توجه به جمیع جهات، آیا می‌توان درامی مثل «ایرلندی» مارتین اسکورسیزی را در رده فیلم‌هایی دانست که درباره انتخابات ریاست‌جمهوری است؟ در نگاه اول، پاسخ منفی است. اما برخی از منتقدان نظری عکس این نظر دارند و این درام گنگستری را نیز در این مجموعه قرار می‌دهند.

صندوق رای در هالیوود

داستان فیلم در ارتباط با مبارزات کارگری دهه ۵۰ تا ۷۰ میلادی است و شخصیت جنجالی جیمی هوفا را در راس ماجراهایش دارد. البته اشاراتی گذرا هم به موضوعی، چون انتخابات می‌شود، اما با کدام منطق می‌توان همکاری مشترک دو غول سینمای کلاسیک رابرت دنیرو و آل پاچینو را با صفت فیلمی در ارتباط با نوع انتخاب رئیس‌جمهور کشور قلمداد و معرفی کرد؟

+ نوشته شده در جمعه 9 آبان 1399برچسب:تمام فیلم‌هایی که به انتخابات آمریکا پرداخته‌اند, ساعت 9:23 توسط آزاده یاسینی


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۷)

 در این‌جا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

بیست سال قبل، دو دختر جوان در حال شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری خرداد هشتاد که به انتخاب مجدد محمد خاتمی انجامید.

سیاه و سفید


یک دختر دانش‌آموز متولد دهه شصت. سال هزارسیصدهفتادویک. بیست‌وهشت‌سال قبل

سیاه و سفید


پیک‌نیک جمعه عصر یک خانواده در حومه تهران، سال پنجاه‌وپنج. عکس از برونو باربی برای آژانس عکس مگنوم. چهل‌وچهارسال قبل.

سیاه و سفید


خط تولید رنو پنج، اتوموبیل سواری رایج در ایران در دهه شصت و هفتاد. عکس در سال شصت‌وهفت گرفته شده است.

سیاه و سفید


دربند، سال هشتاد. بیست سال قبل

سیاه و سفید


صف اتوبوس در تهرانِ نیم قرن قبل. سال چهل‌وهشت. عکس از هریسون فورمن

سیاه و سفید


یک مدرسه دخترانه در تهران. بیست‌وسه‌سال قبل. سال هفتادوشش.

سیاه و سفید


مدرسه دخترانه ژاندارک تهران، سال هزاروسیصدودو. نود‌وهشت‌سال قبل.

سیاه و سفید


تهران، نیم قرن قبل، خیابان فردوسی باید باشد. عکس از هریسون فورمن.

سیاه و سفید


این عکس که در بهار سال چهل و یک از تقاطع ایرانشهر و کریم خان به سمت میدان بیست و پنج شهریور/ هفتم تیر برداشته شده

سیاه و سفید


ورودی هتل سیروس اصفهان. دوستان اگر درباره محل، گذشته و اکنون این مکان اطلاعاتی دارید، با ما به اشتراک بگذارید.

سیاه و سفید

منابع: برگرفته از صفحه اینستاگرام علی ملیحی و علیرضا محمودی

+ نوشته شده در پنج شنبه 8 آبان 1399برچسب:سیاه و سفید,تصاویری,ایرانِ قدیم,عکس, ساعت 13:10 توسط آزاده یاسینی


کارتون‌های نوستالژیک

 این روز‌ها به لطف پیشرفت فناوری، ذهن‌های نامتناهی قصه گویان و گسترش هنر تصویرسازی، دنیا برای کودکان و نوجوانانی که از دهه ۸۰ به بعد چشم به این جهان می‌گشایند، جای شیرین و گواراتری شده است. دنیایی لبریز از پویانمایی‌ها، انیمه‌ها و کارتون‌هایی بی‌نظیر که یکی بهتر از دیگری و گنجینه‌هایی تمام نشدنی هستند، اما برای ما آدم‌هایی که متولد دهه‌های ۵۰، ۶۰ و اوایل ۷۰ بودیم و ایرانی‌تبار، تلویزیون برایمان بیش از چند پویانمایی دستچین شده، چیز دندان گیرتری نداشت.

 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
ما نه رایانه و تلفن همراه داشتیم و نه اینترنتی که ما را وصل کند به پویانمایی‌های معروف و مشهورِ جهانی، طولانی و پشتوانه‌دار. در واقع همان پویانمایی‌هایی که ما در دهه ۷۰ می‌دیدم، محصولاتی بودند که در کمال ناباوری در چندین دهه قبل تولید شده و ۲۰، ۳۰ سال بعد به ما رسیده بودند.
 
با این حال یکایک آن پویانمایی‌ها به اندازه‌ای زیبا و پر محتوا و دلنشین بودند که امروز کمتر پویانمایی قدرت پر کردن جایگاه آن‌ها را خواهد داشت. از پویانمایی‌های تام‌و‌جری و میگ میگ گرفته تا میکی‌موس، فوتبالیست‌ها، بابا لنگ‌دراز و فیلم‌های سینمایی سیندرلا و سندباد که یکی بیش از دیگری برایمان عزیز و گرامی بودند. تمام این حرف‌ها را کنار هم آوردم تا امروز به بهانه روز جهانی پویانمایی، کمی بیشتر از کارتون‌های خاطره‌سازمان و از استودیو‌های بزرگ و معروفی بگویم که با تولید این پویانمایی‌ها به کودکی و نوجوانی ما حلاوت و جذابیتی دو چندان بخشیدند.
 
خاله‌ریزه و قاشق سحرآمیز و فوتبالیست‌ها 
 
کدام استودیو؟ پی‌یِرو
 
سال تاسیس؟ ۱۹۷۹ میلادی
 
«خاله ریزه و قاشق سحرآمیز» را یادتان هست؟ همان مامان بزرگ کوتوله‌ای که همیشه یک قاشق هم قد خودش را به همراه داشت و با همان قاشقِ طلایی گره هر مشکلی را باز می‌کرد. «خاله ریزه و قاشق سحرآمیز» در سال ۱۳۸۳ و در استودیو «پی‌یِرو» واقع در توکیو ساخته شد.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
«ماجرا‌های شگفت انگیز نیلز» هم یکی دیگر از پویانمایی‌های دوست‌داشتنی و به یادماندنی این شرکت بود. ماجرا‌های پسرک بازیگوشی که طی حادثه‌ای غیر منتظره تبدیل به یک آدم کوچولو شده بود؛ اما بزرگ‌ترین یادگاری شرکت «پی‌یِرو» برای بچه‌های ایران زمین مجموعه «فوتبالیست‌ها» یا «کاپیتان سوباسا» بود.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
«فوتبالیست‌ها» با آن سکانس‌های کش‌دار و طولانی بهترین پویانمایی یا بهتر بگویم بهترین انیمه دوران کودکی ما بود. سریال «فوتبالیست‌ها» تا سال‌ها بعد از شبکه‌های مختلفِ کشور‌های متعدد باز پخش می‌شد. این شرکت ژاپنی که تنها ۴۱ سال از تاسیس آن گذشته است، بعد‌ها با تولید شاهکارِ تکرار نشدنی «ناروتو» و همچنین انیمه‌های سریالی «شبدر سیاه»، «بلیچ» و «توکیو غول» به اسم و رسم خود، جاودانگی بخشید.
 

میکی‌موس، پینوکیو و سفید برفی
 
کدام استودیو؟ والت‌دیزنی
 
سال تاسیس؟ ۱۹۲۳ میلادی
 
شرکت والت‌دیزنی یکی از قدیمی‌ترین و البته نام آشناترین شرکت‌هایی است که پا به دنیای نامتناهی رویا و لطیف کودکان گذاشت و شروع به تولید پویانمایی کرد. «والتر الیاس والت دیزنی» و برادرش «روی اولیور دیزنی» ۹۷ سالِ پیش به همت یکدیگر، شرکت والت دیزنی را تاسیس کردند. والت دیزنی که در ابتدا بیش از یک استودیوی کوچک نبود، با سرعتی باورنکردنی شهرت یافت و فعالیت‌های خود را گسترش داد. حالا ۱۴ شهر بازی، ۷۳ درصد سهام نشنال جئوگرافیک، چندین شبکه تلویزیونی و چند استودیوی  مختلف از جمله والت دیزنی پیکچرز، والت دیزنی پیکسار و مارول استودیو لوکاس، تنها بخشی از دارایی‌های سرسام‌آور و بی‌شمار این مجموعه جهانی هستند.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
والت دیزنی کارش را با پویانمایی‌های صامت و سیاه و سفید شروع کرد و آهسته آهسته با مجموعه «میکی‌موس» رونق یافت. موش معروف دیزنی برای اولین بار در سال ۱۹۲۸ از سکوت بیرون آمد و با نعمت صدا، جانی دو چندان یافت؛ صدایی که البته هماهنگی دقیقی با تصویر نداشت. کارتون خاطره‌انگیز «سفید برفی و هفت کوتوله» اولین فیلم پویانمایی بلندی بود که دیزنی برای تولیدش سه سال تمام زمان صرف کرد.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
سفید برفی در سال ۱۹۳۷ به اکران درآمد و تا دو سال بعد از جایگاه پردرآمدترین فیلم سال تکان نخورد. دیگر عناوینی که می‌توان از آن‌ها با دو مشخصه قدیمی‌ترین و مشهورترین یاد کرد که توسط این استودیو ساخته شده است، «پینوکیو»، «دامبو»، «دونالد داک» و «بامبی» هستند.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
چهار پویانمایی که تولید آن‌ها به اوایل دهه ۲۰ شمسی باز می‌گردد. «پری دریایی کوچک»، «علاءالدین»، «دیو و دلبر»، «شیر شاه»، «هرکول» و انبوهی دیگر، از خوب‌ترین پویانمایی‌هایی است که توسط والت‌دیزنی در دوران کودکی ما دهه شصتی و هفتادی‌ها تولید شده‌اند.
 

ایکیو سان
 
کدام استودیو؟ توئی انیمیشن
 
سال تاسیس؟ ۱۹۴۸ میلادی
 
«توئی انیمیشن» یکی دیگر از استودیو‌های معروف تولید انیمه و پویانمایی است و بیشترین قدمت را در میان استودیو‌های ژاپنی دارد. معروف‌ترین اثری که از این استودیو در شبکه‌های صدا و سیما پخش شده و با آن خاطره داریم، پویانمایی «ایکیو سان» است. این پویانمایی ژاپنی که شخصیت اصلی خود را از زندگی یک راهب بودایی الهام گرفته بود، از سال ۱۹۷۵ شروع شد و تا سال ۱۹۸۴ در ۲۹۶ قسمت ادامه پیدا کرد.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
ایکیو، پسری کچل و باهوش که با فیگوری به خصوص، تمرکز کرده و به راه حل‌هایی استثنایی دست می‌یافت، از خاطرات هیچ‌کدام ما محو شدنی نیست. استودیوی توئی انیمیشن آثار شهره و عظیمی را تولید کرده است که از داستان‌های قدرتمندی برخوردار بود و زیر بنای انیمه‌های بسیاری را تشکیل داد. انیمه‌هایی مثل «دراگون بال» که بر اساس رمانی چینی با عنوان «سفر به باختر» تولید و «وان پیس» که در سال ۱۹۹۹ آغاز شد و هنوز، پس از گذشت ۱۹ سال و بیش از ۹۴۷ قسمت به نقطه پایان خود نرسیده است.  

هایدی، آن شرلی و بابا لنگ‌دراز
 
کدام استودیو؟ نیپون انیمیشن
 
سال تاسیس؟ ۱۹۶۲ میلادی
 
شاید هرگز درباره این موضوع چیزی نشنیده باشید، اما بگذارید به شما یادآوری کنیم: «بهترین کارتون‌هایی که در دوران کودکی‌مان دیده‌ایم، انیمه‌های ژاپنی بوده‌اند». شرکت نیپون با ساخت انیمه‌هایی از جمله «هایدی»، «حنا دختری در مزرعه»، «رامکال»، «زنان کوچک» و «تام سایر» سهم بزرگی در ایام نوجوانی ما داشت.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
«هایائو میازاکی» و «ایسائو تاکاهاتا» دو تن از بزرگان و موثرترینِ این مجموعه‌ها بودند؛ افرادی که تمام تلاششان تبدیل کردن رمان‌های برجسته ادبیات به پویانمایی‌های دیدنی بود. آن‌ها اقتباس‌های اصیل و بی‌نظیری از آثار نویسندگانی بزرگ همچون «ژول ورن»، «لوسی ماد مونتگمری»، «جین وبستر»، «ویکتور هوگو»، «کارلو کلودی» و «مارک تواین» را به جامعه بشری هدیه کردند.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
«پینوکیو»، «آلیس در سرزمین عجایب»، «نیک و نیکو»، «بینوایان»، «دور دنیا در هشتاد روز» و «خانواده دکتر ارنست» همگی نتیجه تلاش و اشتیاق این گروه ژاپنی بودند؛ پویانمایی‌هایی که حتی نمی‌توان کودکی‌مان را بدون آن‌ها متصور شد؛ بدونِ «جزیره ناشناخته»، سرندیپیتی صورتی و صدای لطیفِ مریم شیرزاد؛ بدونِ پر حرفی‌های آن شرلی با مو‌های قرمز در مزرعه سر سبز گرین گیبلز و بدون «بابا لنگ دراز» و جودی آبوت با آن مو‌های عجیب و غریب.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 

تام‌و‌جری، گوریل انگوری و یوگی‌و‌دوستان
 
کدام استودیو؟ مترو گلدوین مایر
 
سال تاسیس؟ ۱۹۲۴
 
شرکت مترو گلدوین مایر که از زمان جنگ جهانی دوم به یکی از بزرگ‌ترین استودیو‌های هالیوود تبدیل شده بود، بیش از ۸۱ سال عمر نکرد و در سال ۲۰۰۵ به وسیله مجموعه‌ای از شرکت‌ها که سونی هم جزو آن‌ها بود، خریداری شد. ویلیام هانا و جوزف باربرا دو تن از کارمندانِ شرکت مترو گلدوین مایر بودند که در دهه دوم زندگی خود، موفق به طراحی معروف‌ترین موش و گربه تاریخ شدند.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
آن‌ها با حمایت و پشتیبانی این شرکت ایده تام و جری را پیاده کردند. پخش اولین سری از تام و جری در سال ۱۹۴۰، یعنی ۸۰ سال پیش آغاز شد.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
چهار سال بعد ویلیام هانا و جوزف باربرا شرکت خود را با عنوان «هانا باربرا» تاسیس کردند. این شرکت هم که به وسیله کارمندان خلاق مترو گلدوین مایر بنا نهاده شده بود، پویانمایی‌های خاطره ساز بسیاری را تولید کرد. پویانمایی‌هایی از جمله «گوریل انگوری»، «یوگی و دوستان» و همچنین «عصر حجر».

توئیتی و میگ‌میگ

 
کدام استودیو؟ برادران وارنر 
 
سال تاسیس؟ ۱۹۴۴ میلادی
 
شرکت عظیم و ثروتمند وارنر، دارای شرکت‌های زیر مجموعه بسیاری است که بخش پویانمایی آن در سال ۱۹۴۴ تاسیس شده است. برادران وارنر بخش بزرگی از عصر طلایی پویانمایی‌ها را تشکیل داده و از موفق‌ترین استودیو‌های تاریخ آمریکا بودند. به همت آن‌ها بود که بسیاری از شخصیت‌های ساده و دلنشین پویانمایی، پا به جهان کودکی ما گذاشتند و ایام خوش نوجوانی‌مان را ساختند.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
«توئیتی»، آن قناری پر ناز و افاده طلایی رنگ؛ «باگز بانی» یا همان بانی خرگوشه معروف، «میگ‌میگ» سریع‌ترین شترمرغ دنیا و «دافی داک» همگی در استودیو‌های زیر مجموعه برادران وارنر «لونی تونز» و «مری ملودیز» متولد شدند. اغلب کسانی که در شرکت کارتون و پویانمایی برادران وارنر مشغول کار بودند، نامشان به عنوان چهره‌های اصلی هنر و تاریخ پویانمایی به یادگار باقی ماند؛ انیماتور‌هایی مثل «چاک جونز»، «رابرت مک کیسمون» و «آرتور دیویس».
 
درس‌های کارتونی از پرین تا بامزی
 
مروری بر تمام چیز‌های جالبی که از پویانمایی‌های خاطره‌انگیز روز‌های کودکی یاد گرفتیم.کارتون‌هایی که ما در روز‌های کودکی می‌دیدیم کم الکی نبود، همه‌اش درس زندگی بود و ما خبر نداشتیم البته بعضی‌هایش هم کمک درسی بود و از محتویاتش چیزی در امتحان زندگی نیامد، صرفاً برای اطلاعات عمومی خودمان بود. به مناسبت روز جهانی انیمیشن چند تا از این درس‌های زندگی را با هم مرور می‌کنیم:
 
زجرکُش کردن مخاطب| از شخصیت «پرین» در «بی‌خانمان» یاد گرفتیم چه جوری لااقل ۲۰ قسمت حرص مخاطب را دربیاوریم. یادتان هست جناب پرین چقدر موقعیت داشت همه چیز را به پدربزرگش بگوید و نمی‌گفت؟ ما که مخاطبی بیش نبودیم، اما سگش «بارون» چه از دست پرین می‌کشید؟ سیگار؟ قلیون؟ چی واقعاً؟
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
 پیاده‌روی در آسمان| تام و جری نکته‌های آموزنده‌ای در خصوص تعقیب وگریز داشت. یک سری اطلاعات غلط هم به مخاطب منتقل می‌کرد، مثل این که اگر چیزی بخورد تو کله‌مان مثل برج ایفل میاد بالا! یا وقتی زیرمان خالی می‌شود تا به زیر پا نگاه نکنیم جاذبه عمل نمی‌کند! یک خانم چاق سیاه پوست هم تو سریال بود که شیوه استفاده از وردنه را به مخاطب یاد می‌داد!
 
آماده‌کردن دهه شصتی‌ها برای مشکلات زندگی| یک کارتونی هم بود به اسم «بچه‌های کوهستان تاراک» که سعی می‌کرد نسل‌های بعدی جامعه را برای مشکلات عظیمی مثل تماشای سریال «ستایش»، بازی‌های تیم ملی در جام ملت‌ها و حتی سریال «دل» آماده کند و حتی نگاه بچه‌ها را به مشکلات زندگی تغییر بدهد! بالاخره بچه‌هایی که با مشکلات شخصیت‌های همچین کارتونی خو گرفتند به بیکاری و بی پولی که نمی‌گویند مشکل. اگر خاطر مبارک‌تان باشد شخصیت اصلی این سریال دوتا بچه خرس بودند که شکارچی‌های ظالم انواع مصیبت را سر آن‌ها پیاده کردند طوری‌که ریزش بورس در مقابلش هیچی نیست.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
 اشک مادر| «توشیشان» که دیگر ته پیام بود، از این کارتون یاد گرفتیم که کار خلاف، ارزش اشک مادر را ندارد، حتی این استنباط استقرایی! مان را پشت وانت‌ها هم نوشتیم. حتی عبارت «رفیق بی کلک مادر» هم از درونمایه این سریال، چون الماسی غلتان استخراج شد.
 
محو شدن در افق|، اما «لوک خوش شانس» و تیمش یعنی سگش «بوشوگ» و اسبش «جاری» به ما محو شدن در افق را یاد دادند. کم دستاوردی نبود. اگه بلد نبودیم تو افق محو شویم کلی جوک و استاتوس خنده‌دار تولید نمی‌شد.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
 آموزش قیافه آجیل‌ها به کوزت| یک کارتونی بود به اسم «دهکده حیوانات» که با «شهر آجیلی» خیلی فرق داشت، هر دوی این‌ها خیلی نشاط آور بودند، چون قدیم‌ها هم مثل حالا آجیل نمی‌خوردیم با کمک شهرآجیلی یاد گرفتیم قیافه آجیل‌ها چه شکلی است.
 
اما ما از «کوزت» یاد گرفتیم که هر قدر هم همچین کارتون‌هایی باعث خنده و شادی ما شوند آن خانواده «تناردیه» جزجیگر زده با بلا‌هایی که سر کوزت در به در شده آوردند همه شادی و خنده ما را تبدیل می‌کنند به غمی کوزت آلود که حتی مرام و معرفت ژان والژان هم مرهمی بر آن نیست؛ لذا یاد گرفتیم غم و غصه دوبرابر شادی و خنده تاثیر دارد. هی «میشا» کاش با «پسر شجاع» می‌رفتین کوزت را نجات می‌دادید. راستی کسی کشف کرد اسم پدرپسرشجاع قبل از تولد پسرشجاع چه بوده؟
 
اسفناج یا عسل بامزی؟ | یک سری کارتون‌ها هم بود که از حیث اصول تغذیه‌ای به ما آموزش‌های خوبی می‌دادند، از جمله بامزی که یاد داد اگر عسل خوب پیدا شود بسیار خوب و مقوی است که با یک ذره از آن می‌شود کار‌های مهم کرد. حالا ما عسل خوب که گیر نیاوردیم، اما من ملوان زبل را به خاطر ترویج اسفناج با آن مزه بدش نمی‌بخشم.
 
کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین
 
مبارزه با شرکت هرمی غیرقانونی|، اما «پینوکیو» به ما یاد داد دروغ چیز بدی است و اگر کار بدی انجام بدهیم فرشته مهربان شاکی می‌شود و به ما کارت زرد می‌دهد. هر قدر هم که پینوکیو دیدیم و از بلایایی که گربه‌نره و روباه مکار سر پینوکیو آوردند باخبر شدیم بازهم گول برخی شرکت‌ها و صندوق‌های اعتباری و نتورکر‌ها را خوردیم و به این روز افتادیم.
+ نوشته شده در چهار شنبه 7 آبان 1399برچسب:کارتون‌های نوستالژیک؛ از هایدی تا میگ‌میگ و پِرین, ساعت 14:6 توسط آزاده یاسینی


برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند

 برندگان مسابقه عکاسی از حشرات با عنوان Luminar bug photography awards که توسط یکی از مهمترین خیریه‌های حمایت از حشرات در اروپا با نام Buglife برگزار شده است، معرفی شدند.

این نخستین سالی است که مسابقه عکاسی از حشرات توسط Buglife برگزار می‌شود و توانسته آثار باکیفیت و شگفت‌انگیزی از سراسر جهان را به خود جذب کند. بیش از ۸۰۰ عکاس آثار خود را برای شرکت در این مسابقه ارسال کرده بودند.

در ادامه آثار برتر در بخش‌های مختلف مسابقه را مرور می‌کنیم:

عکاس شپشک نخل قرمز برنده مسابقه امسال بود. عکاس: Mofeed Abu Shalwa از عربستان

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


عنکبوت خرچنگی یا عنکبوت گل. عنکبوت گل می‌تواند رنگ بدنش را با محیط تغییر دهد. عکاس: Mofeed Abu Shalwa از عربستان

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش عکاس جوان: زنبور پنبه‌زن. عکاس: Jamie Spensley

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده عکاسی از حشرات آبی: ماهی مرکب الماسی در آب‌های اندونزی در شب. بعد از غروب خورشید شکارچیان دریایی مانند ماهی مرکب برای شکار به سطح آب می‌آیند. عکاس: Galice Hoarau

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


نفر دوم عکاسی از حشرات آبی: نوزاد هشت‌پا در اندونزی. عکاس: Galice Hoarau

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش خانه حشرات: یک زنبور معدنچی و یک زنبور عسل برگ سرشان را از هتل زنبور‌ها بیرون آورده‌اند. عکاس:: Lee Frost

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش تارتنان: تصویری از عنکبوت لینیکس با نوزادش در کوه‌های تایوان. عکاس: Lung-Tsai Wang

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


سومین نفر در بخش تارتنان: در این تصویر یک عنکبوت جهنده نر برای جفت‌یابی حرکات موزون انجام می‌دهد و با پاهایش تقریباً تصویری از یک قلب ایجاد می‌کند. عکاس: Raed Ammari

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش سوسک‌ها: یک شپشک میوه برای پریدن آماده می‌شود. عکاس: Christian Brockes

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


دومین نفر در بخش سوسک‌ها: سایه یک سوسک گوزنی روی برگ‌ها. عکاس: Martijn Nugteren

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش مگس‌ها، زنبورها، زنبور‌های بی‌عسل و سنجاقک‌ها: سه حشره یک‌روزه (نوعی حشره که عمر کوتاهی دارد). عکاس: Peter Orr

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش پروانه‌ها و بیدها: پروازه دم‌پرستویی. عکاس: Sara Jazbar

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش سایر حشرات: دو مورچه که در حال پاره کردن یک گونه دیگر هستند. عکاس: Reynante Martinez

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش حلزون‌ها: پرتره کلاسیک از یک حلزون باغچه. عکاس: David Lain

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند


برنده بخش نمای به‌شدت نزدیک: زنبور بی‌عسل. عکاس: Riyad Hamzi

برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند

 
+ نوشته شده در سه شنبه 6 آبان 1399برچسب:برندگان مسابقه «باگ لایف» ۲۰۲۰ معرفی شدند,عکاسی,حشرات, ساعت 14:40 توسط آزاده یاسینی


سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

  سرقت چه از نوع مسلحانه یا با لباس مبدل پلیس و نگهبان موزه؛ آثار هنری به‌رغم مراقبت ویژه همواره هدف سارقان بوده‌اند. حیرت‌آورترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ را در این مطلب ببینید.

حیرت‌آور‌ترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

تابلوی "لبخند ژکوند"، "مونا لیزا" اثر لئوناردو داوینچی در سال ۱۹۱۱ میلادی از موزه لوور پاریس به سرقت رفت. "وینچنزو پروجیا" با لباس مبدل کارمندان موزه این تابلوی نسبتا کوچک را در زیر شنل خود مخفی کرد و به بیرون برد. پلیس او را دو سال بعد در سال ۱۹۱۳ بازداشت کرد و تابلو به موزه بازگشت. یک تاجر آثار هنری پروجیا را به پلیس معرفی کرده بود.


حیرت‌آور‌ترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

این تابلوی رامبراند، نقاش معروف هلندی رکورد بیشترین سرقت جهان را در اختیار دارد و به شوخی به "رامبراند برای بردن" معروف است. این تابلو که پرتره "یاکوب د گین سوم" نام دارد تاکنون در سال‌های ۱۹۶۶، ۱۹۷۳، ۱۹۸۱ و ۱۹۸۶ و در مجموع چهار بار به سرقت رفته و خوشبختانه هربار پیدا شده است.


حیرت‌آور‌ترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

در سال ۱۹۹۰ دو سارق با لباس مبدل ماموران پلیس وارد موزه "ایزابلا استوارد گاردنر" شهر بوستون آمریکا شدند و ۱۳ تابلو را با خود بردند. از آن زمان هیچ اثری از تابلو‌ها و سارقان اسرارآمیز یافت نشده است و هنوز هم قاب‌های خالی در موزه آویزان هستند.


حیرت‌آور‌ترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

مردی در سال ۱۹۹۱ با مخفی شدن در توالت موزه ون گوگ در هلند موفق شد با همکاری یک نگهبان موزه ۳۰ تابلو که در میان آن‌ها این پرتره ون گوگ نیز بود را به سرقت برد. پلیس هلند یک ساعت بعد تابلو‌های به سرقت رفته را در اتومبیل سارقان فراری پیدا کرد. سارقان نیز چند ماه بعد دستگیر شدند.


حیرت‌آور‌ترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

مادونا با بچه، اثر لئوناردو داوینچی به ارزش ۷۰ میلیون یورو در سال ۲۰۰۳ از قصری در اسکاتلند به سرقت رفت. دو سارق که به عنوان گردشگر به آنجا رفته بودند موفق به خلع سلاح نگهبانان و سرقت تابلو شدند. پلیس بعد از چهار سال جستجو، تابلو را در گلاسگو پیدا کرد.


حیرت‌آور‌ترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

بزرگترین سرقت آثار هنری اروپا با سرقت چهار تابلو اثر پل سزان، ادگار دگا، وینست ون گوگ و کلود مونه (تصویر) به ارزش ۱۸۰ میلیون فرانک سوئیس در سال ۲۰۰۸ و در شهر زوریخ صورت گرفت. هر چهار تابلو بعدا پیدا شدند.


حیرت‌آور‌ترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

این سکه طلا به وزن ۱۰۰ کیلوگرم از موزه "بوده" شهر برلین در سال ۲۰۱۷ به سرقت رفت. ارزش طلای سکه در آن‌زمان نزدیک به چهار میلیون دلار بود. سارقان احتمالا از طریق یک پنجره وارد موزه شده و سکه به بزرگی ۵۳ سانتیمر و قطر ۳ سانتیمر را که در کانادا و با چهره ملکه الیزابت ضرب شده، با خود بردند.


حیرت‌آور‌ترین سرقت‌های آثار هنری در تاریخ

یکی از بزرگ‌ترین گنجینه‌های جواهرات اروپا در موزه Grüne Gewölbe (طاق سبز) واقع در درسدن، در شرق آلمان، روز ۲۵ نوامبر سال ۲۰۱۹ مورد دستبرد قرار گرفت. سارقان توانستند سه مجموعه گرانبها را از موزه خارج کنند. برخی از قطعات بی‌نظیرند و قیمت‌گذاری بر آن‌ها ممکن نیست. بازدید از موزه با تمهیدات مدرن امنیتی همراه است. سارقان احتمالا از یک پنجره وارد شده‌اند.

منبع: dw

+ نوشته شده در دو شنبه 5 آبان 1399برچسب:حیرت‌آور‌ترین,سرقت‌های,آثار هنری,تاریخ, ساعت 14:23 توسط آزاده یاسینی


۱۰ مجسمه غول پیکر که جاذبه توریستی شده‌اند

 مجسمه‌های غول پیکر از دیدگاه‌های خیلی‌ها صرفا در کتاب‌های قصه هستند و تمام، اما در سراسر دنیا انواع و اقسام آن‌ها را میتوان دید. در ادامه این مطلب قصد داریم برخی از مشهورترین مجسمه‌های غول پیکر دنیا (از مجسمه آزادی در آمریکا گرفته تا مجسمه مسیح در ریودوژانیرو) را به شما معرفی کنیم. البته در این میان مجسمه‌هایی هم هستند که مردم کمتر نامشان را شنیده اند و از آن جمله می‌توان به اژد‌های خوابیده در یکی از کوهستان‌های ویتنام یا مجسمه پادشاه داچیا در رومانی اشاره کرد.

پل طلایی ویتنام

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

این مسیر که درون یک دست سنگی عظیم الجثه ساخته شده پل طلایی Cau Van نام دارد و در ۱۴۰۰ متری از سطح دریا در منطقه‌ای به نام Ba Na Hills واقع شده است. وقتی از دور به این پل نگاه میکنید انگار دستان فرشته کوهستان را می‌بینید که از سطح زمین بیرون آمده اند. طول این پل ۱۵۰ متر است و از جاذبه‌های گردشگری مطرح ویتنام به شمار می‌رود.


اژد‌های خفته: ویتنام

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

این اثر هنری هم در ویتنام قرار دارد و تمثالی از یک اژد‌های سنگی عظیم است که در راس کوهی در منطقه Ninh Binh ویتنام ساخته شده و ظاهرا از مناظر طبیعی اطرافش محافظت میکند. علاقمندان به تماشای این اژد‌ها باید ۴۵۰ پله سنگی را بالا بروند تا به آن برسند و در طول مسیر از حکاکی‌های زیبای آن از جمله ققنوس و اژد‌های دیگر لذت ببرند.


مجسمه آزادی: آمریکا

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

این مجسمه مشهور که در نیویورک قرار دارد همه ساله میلیون‌ها گردشگر را به خود فرا می‌خواند. این مجسمه در دهه ۱۸۸۰ میلادی از سوی فرانسه به آمریکا هدیه داده شد و تصویری از الهه آزادی یونان باستان به نام Libertas (لیبرتاس) است. لیبرتاس مشعلی در دست دارد که آن را بالای سر خود نگه داشته و در دست دیگرش لوحی قرار داده شده که تاریخ استقلال آمریکا یعنی ۴ جولای ۱۷۷۶ دیده می‌شود.


بودای بزرگ: چین

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

این مجسمه که براساس برخی گمانه زنی‌ها در تاریخ ۷۱۳-۸۰۳ بعد از میلاد مسیح ساخته شده حدودا ۷۱ متر طول دارد و در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. بودای بزرگ در استان سیچوان و روی یک صخره ساخته شده تا به شکل نمادین بر سه رودخانه مجاورش اشراف داشته باشد.


تندیس مسیح: برزیل

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

این مجسمه از جمله جاذبه‌های زیبای ریودوژانیرو و یکی از عجایب هفت گانه دنیای مدرن به شمار می‌رود. ارتفاع آن حدود ۳۰ متر است و هر کدام از دستانش ۲۸ متر باز شده اند تا به نوعی تداعی کننده علامت صلیب باشند. مجسمه مسیح برفراز کوه Corcovado قرار گرفته است.


کلپیس، اسکاتلند

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

این دو سر اسب ارتفاعی بالغ بر ۳۰ متر دارند و وزن هر کدامشان برابر با ۳۰۰ تن است و بزرگترین مجسمه‌های اسب در دنیا به شمار می‌روند. کلپیس توسط اندی اسکات ساخته شده و معرف نقش مهم اسب‌ها در صنعت اسکاتلند (از جمله در کشیدن واگن‌ها و خیش‌های کشاورزی) هستند.


بودا: میانمار

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

دو مجسمه قابل توجه از بودا در Bodhi Tataung میانمار وجود دارد. اولی بودای ایستاده است که یکی از بلندترین مجسمه‌های دنیا به شمار می‌رود. دیگری هم بودای نشسته است که در سال ۱۹۹۱ ساخته شده و طولی برابر با ۱۰۰ متر دارد. بودای نشسته از درون خالی است و هدف از ساخت آن نمایش تواریخ مربوط به بوداست.


جادایوپارا؛ هندوستان

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

بزرگترین تندیس پرنده دنیا در مرکز زمین Jatayu در کرالای هندوستان قرار دارد و توسط Rajiv Anchal ساخته شده. این مجسمه که در زمینی به مساحت ۱۳۹۳ متر مربع بنا شده حدود ۶۰ متر ارتفاع دارد و در کنار آن سکویی برای مشاهده دره‌های اطراف بنا شده که توریست‌های زیادی را به خود جلب میکند.


دیسابالوس: رومانی

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

این مجسمه غول پیکر که درون یکی از دره‌های رومانی ساخته شده یادبودی از آخرین پادشاه این کشور یعنی سلطان دیسابالوس است. او که با عنوان ارتفاع این مجسمه ۴۰ متر است و بزرگترین مجسمه صخره‌ای اروپا به شمار می‌رود. ساخت آن نیز در حدود ۱۰ سال طول کشید تا نهایتا در سال ۲۰۰۴ رونمایی شد.


ماهی غول پیکر؛ تایلند

۱۰ مجسمه غول پیکر که به جاذبه توریستی کشور‌ها بدل شده اند

این ماهی که درون پارک موزه‌ای به نام شهر باستانی در تایلند بنا شده به صورت نمادین از کاخی محافظت می‌کند که پشت آن قرار دارد.


با ارزش‌ترین برندهای جهان معرفی شدند

 موسسه اینتربرند امسال نیز به مانند سال های قبل اقدام به رتبه بندی با ارزش ترین برندهای جهان کرد که امسال نیز به مانند سال قبل، اپل جایگاه خود را در صدر فهرست حفظ کرد.

گزارش برترین برندهای جهانی در سال ۲۰۲۰ که برای سی امین سال متوالی منتشر شده است، نشان می‌دهد برندهای تکنولوژی به سلطه خود بر روی بازارها ادامه داده‌اند و این در حالی است که برندهای لوکس با سرعت زیادی در حال نزدیک شدن به آن‌ها بوده اند.

طی ۳۰ سال تهیه این گزارش، نام ۳۰۰۰ برند در بین ۱۰۰ برند برتر دیده شده است که تنها ۳۱ برند توانسته‌اند خود را در بین برترین برندهای جهانی نگه دارند. برندهای برتر بر حسب معیارهایی چون میزان محبوبیت، گستره جغرافیایی بازار، ارزش سهام، ارزش برند، تعداد کارکنان و میزان فروش رتبه بندی شده‌اند. در ادامه با ۱۰ برند برتر جهان آشنا می‌شوید:

۱- اپل، آمریکا

زمینه فعالیت: فناوری

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۳۲۳ میلیارد دلار

۲- آمازون، آمریکا

زمینه فعالیت: خرده فروشی

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۲۰۰ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار

۳- مایکروسافت، آمریکا

زمینه فعالیت: فناوری

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۱۶۶ میلیارد دلار

۴- گوگل، آمریکا

زمینه فعالیت: فناوری

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۱۶۵ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار

۵- سامسونگ، کره جنوبی

زمینه فعالیت: فناوری

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۶۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار

۶- کوکا کولا، آمریکا

زمینه فعالیت: نوشیدنی

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۵۶ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار

۷- تویوتا، ژاپن

زمینه فعالیت: خودروسازی

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۵۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار

۸- مرسدس بنز، آلمان

زمینه فعالیت: خودروسازی

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۴۹ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار

۹- مک دونالد، آمریکا

زمینه فعالیت: غذایی

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۴۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار

۱۰- والت دیزنی، آمریکا

زمینه فعالیت: سرگرمی

ارزش برند در سال ۲۰۲۰: ۴۰ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار


اختلاف تصاویر را پیدا کنید

 شما چند تفاوت بین این ۲ تصویر مشابه را می‌توانید پیدا کنید؟

با این تمرین می‌توانید آلزایمر را از خود دور کنید. این بازی همچنین ورزشی برای ذهن شماست تا در کار‌های روزمره تمرکز بیشتری داشته باشید.

لذت این بازی زمانی بیشتر می‌شود که آن را در کنار خانواده و با مشارکت آن‌ها انجام دهید.

اختلاف تصاویر را پیدا کنید

پاسخ معما:

اختلاف تصاویر را پیدا کنید

 

+ نوشته شده در شنبه 3 آبان 1399برچسب:اختلاف تصاویر را پیدا کنید,هوش,سرگرمی,چشم,بینایی, ساعت 10:35 توسط آزاده یاسینی


سیمای زنان تهران در عصر قاجار

 در عصر قاجار زیبایی معنای دیگری داشت. به همین دلیل زنان قاجار، استایل و ظاهری متفاوت با ظاهر امروزی داشتند. در این مطلب چند عکس دیدنی از زنان قاجار برایتان آورده‌ایم که اگر علاقه‌مند به کنکاو در تاریخ گذشته هستید پیشنهاد می‌کنیم این عکس‌هارا تماشا کنید.

سیمای زنان تهران در عصر قاجار

سیمای زنان تهران در عصر قاجار

سیمای زنان تهران در عصر قاجار

سیمای زنان تهران در عصر قاجار

سیمای زنان تهران در عصر قاجار

سیمای زنان تهران در عصر قاجار

سیمای زنان تهران در عصر قاجار

سیمای زنان تهران در عصر قاجار

منبع: صفحه اینستاگرام shutter magazine

+ نوشته شده در شنبه 3 آبان 1399برچسب:سیمای زنان تهران در عصر قاجار, ساعت 10:33 توسط آزاده یاسینی


شعر

از حریر دل ببافم فرش با نقش و نگار

تا بیندازم وجودم را به زیر پای یار
تا که یارم نگذرد از روی فرش این حقیر
این دل ماتم زده دایم بماند بی قرار
چون خزان میماند این دل
رنگ زردی میزند
خشک و کم جان کرده دل را 
فصل تلخ انتظار
تا بیاید او ،که باید پا گذارد روی دل
میشود تعداد گل ها هریکی صدها هزار
یار من تک مانده گل ، از باغ یاس حیدر است
تا نیاید
این جهان 
هرگز نمیبیند بهار

مهدی حبیبا 

 

+ نوشته شده در جمعه 2 آبان 1399برچسب:شعر,امام زمان,صاحب الزمان,بقیه الله الاعظم,جمعه, ساعت 11:54 توسط آزاده یاسینی


آنابل‌های واقعی در خانه متروکه

 کره خاکی ما پر از مکان‌های مرموز مشهوری است که از داستان پشت آن‌ها بی‎خبریم. بعضی از این اماکن به مرور زمان مقصد پرطرفدار گردشگران نترسی شده است که مسافت‌های زیادی را برای رسیدن به آن‎ها طی می‎کنند تا ماجراجویی و شجاعت‌شان را به رخ بکشند. خانه‌های متروکه هم ازجمله این مکان‌های مرموز است که گاهی تنها بی‌اعتنایی به آن‎ها و مخروبه شدن‎شان، داستان‌پردازی‌های زیادی را باعث شده و زودباوران را فریب داده است. اگر این دست سوژه‎ها برای‎تان جالب است، ما مسیر سفر به یکی از این مکان‌های اسرارآمیز را برای شما کوتاه کردیم؛ در پرونده مجهول این هفته به خانه‌ای پرحاشیه سر می‎زنیم.

آنابل‌های واقعی در خانه متروکه

آیا خانه مرموز پناهگاه مسافران مرده است؟

یک خانه قدیمی در منطقه تاریخی «نیوهامبورگ» نیویورک قرار دارد که گفته می‌شود تعدادی مانکن فروشگاهی جوری شبیه فیلم «آنابل» در آن زندگی می‌کنند. این مانکن‌ها در قد و اندازه انسان واقعی هستند. بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۷ این خانه به لطف رسانه‌های مجازی بیش از پیش به مردم شناسانده شد و از همان زمان گزارش‌های متعددی درباره تغییر لباس مانکن ها، آرایش موها، ژست‌های حرکتی، موقعیت‌های مکانی و حتی لوازمی که اطراف آن‌ها قرار دارد، ارائه شده است.

مثلا بعضی‎ها ادعا کرده‎اند که در روز‌های آفتابی مانکن‌ها را در ایوان درحال مطالعه دیده‎اند یا در روز‌های بارانی شاهد بوده‎اند که آن‎ها برای فرار از سرما و باران در داخل خانه پناه گرفته‌اند. همسایه‌ها گزارش داده‌اند که در شب‌های خاصی نور ضعیفی از پشت پرده تیره‌رنگ آشپزخانه قابل دیدن است، اما هیچ‌کس نمی‌داند چه کسی در آن‎جا زندگی می‌کند. صاحب خانه کیست؟

چه کسی ممکن است باعث حرکت و تغییر شکل این مانکن‌ها باشد؟ آیا یک نیروی ماورای طبیعی پشت حرکات وهم‌آور مانکن‌ها وجود دارد؟ تا امروز پاسخ این سوالات همچنان یک معماست. تاریخچه این ملک به‌طور دقیق مشخص نیست، اما براساس گفته اهالی محل، ساخت خانه به سال ۱۸۴۵ میلادی برمی‌گردد و گویا در یک شب سرد در فوریه ۱۸۷۱، یک قطار باری ۲۵ واگنی از ریل خارج می‌شود و سر از این خانه و زمین‌های اطراف آن درمی‌آورد. در این حادثه ۲۲ نفر جان‎شان را در آتش‌سوزی ازدست می‎دهند و زمین‌های کشاورزی اطراف نابود می‌شود.

گمانه‌زنی‌ها درباره این خانه چیست؟

درباره این خانه نظریه‌های جالبی ارائه شده است؛ از جمله این که این مانکن‌ها احتمالا به نشانه افراد کشته شده در حادثه قطار در این خانه قرار داده شده‌اند، اما معلوم نیست توسط چه کسانی. برخی هم معتقدند که این مانکن‌ها را روح افراد کشته شده به تسخیر درآورده‎اند و این عروسک‌ها سعی دارند پیام یا کلید حل این معما را به زندگان بدهند. عده‌ای هم بر این باورند که مانکن‌ها ترفند خلاقانه صاحب ملک برای جلب توجه مردم به خانه‌اش است.

به‌تازگی همسایه‌ها به چند رسانه که اخبار مانکن‌ها را به‌طور جدی دنبال می‌کنند، خبر داده‌اند که عروسک‌ها به خانه جدیدی خیلی‌دورتر از محل قبلی نقل مکان کرده‌اند و به‌دلیل طولانی بودن مسیر خانه تقریبا ازدسترس و کنجکاوی رهگذران دور مانده‌اند. درنهایت این پرسش بی‌پاسخ باقی می‌ماند که آیا این ساکنان عجیب واقعا تسخیر شده‌اند یا فقط پای یک افسانه ساختگی با همدستی اهالی محل برای جلب توجه مردم به این منطقه درمیان است؟

+ نوشته شده در جمعه 2 آبان 1399برچسب:آنابل‌های واقعی در خانه متروکه, ساعت 11:53 توسط آزاده یاسینی


بهترین‌های سینمای اسپانیا

 بهترین‌های سینمای اسپانیا را اینجا آورده‌ایم، اگر از کلیشه‌های سینمای کشورهایی، چون آمریکا خسته شده‌اید، این مطلب به کارتان خواهد آمد.

 
خوش آمدید آقای مارشال
 
/ Welcome, Mr Marshall
 
«خوش آمدید آقای مارشال» فیلمی به کارگردانی «لوییس گارسیا برلانگا» فیلمساز صاحب‌نام اسپانیایی است. داستان فیلم درباره ساکنان شهر ویلار دل ریو در اسپانیاست که منتظر ملاقات دیپلمات‌های آمریکایی هستند تا بهترین خوش آمد گویی را مهیا می‌کنند و..
 
بهترین‌های سینمای اسپانیا
 
این فیلم با زبانی طنز نقدی بر اسپانیا دهه ۵۰ را ارائه می‌دهد و کلیشه‌های مربوط به فرهنگ اسپانیایی را نشان می‌دهد.

روح کندوی عسل

 

/ El espíritu de la colmena

 
«روح کندوی عسل» به باور عموم منتقدین یکی از بهترین فیلم‌های سینمای اسپانیا به کارگردانی «ویکتور اریسه» است. دو خواهر کوچک به نام‌های آنا و ایزابل که در روستایی همراه با پدر و مادرشان زندگی می‌کنند به دیدن فیلم «فرانشکتاین» می‌روند، آنا خواهر کوچکتر به شدت تحت تاثیر فیلم و شخصیت «فرانشکتاین» قرار می‌گیرد و در دنیای واقعی خود به دنبال این شخصیت می‌گردد.
 
بهترین‌های سینمای اسپانیا
 
 این فیلم که در سال ۱۹۴۰ در اواخر دوران حکومت فرانکو و جنگ‌های داخلی اسپانیا سپری می‌شود استعاره‌ای از وضعیت اسپانیا پس از جنگ داخلی، بی‌روح و تلخ است.

دوشنبه‌ها در آفتاب

 

/Mondays in the Sun

 
فیلم‌نامه «دوشنبه‌ها زیر آفتاب» را «فرناندو لئون دی آرانوآ» به نگارش در آورده است، او که کارگردانی فیلم را هم برعهده دارد، بیشتر به عنوان یک فیلم‌نامه‌نویس شناخته می‌شود. فیلم داستان گروهی از مردان را که پس از بسته شدن کارخانه کشتی‌سازی خود در شمال اسپانیا بیکار مانده‌اند، روایت می‌کند.
 
بهترین‌های سینمای اسپانیا
 
«دوشنبه‌ها زیر آفتاب» معضل بیکاری در بین مردم اسپانیا را به تصویر می‌کشد. این فیلم نظری اجمالی به زندگی مردمانی دارد که هیچ‌کس دوست ندارد همانند آنان زندگی کند.  

دریای درون / The Sea Inside

 
کارگردان این فیلم «آلخاندرو آمنابار» است که در مراسم جایزه اسکار سال ۲۰۰۴ با همین اثر برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان شد. داستان فیلم اقتباسی از زندگی واقعی «رامون سمپدرو» ملوان جوانی است که در یک حادثه دچار شکستگی استخوان گردن و قطع نخاع می‌شود.
 
بهترین‌های سینمای اسپانیا
 
«دریای درون» آفرینش تصویری تمام‌عیار از رنج، اختیار، آزادی و در نهایت مرگ یک انسان است.  

هزارتوی پن

 

/ El Laberinto del Fauno

 
«هزارتوی پن» بدون شک یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های «گی‌یرمو دل تورو» است. داستان فیلم، در اسپانیا در طول تابستان سال ۱۹۴۴سفر دختربچه‌ای با نام اوفلیا و مادرش به یکی از پایگاه‌های جنگی اسپانیا که برای از بین بردن آخرین جبهه‌های مقاومت انقلابی‌ها تاسیس شده آغاز می‌شود و
 
بهترین‌های سینمای اسپانیا
 
از همان ابتدا فیلم، با به تصویر کشیدن چند نشانه، بر حضور فانتزی در روایت خود تاکید می‌کند. این فیلم تحسین‌شده از جانب منتقدان، سه جایزه اسکار و سه جایزه بفتا را برنده شد.

عشق سگی / Amores Perros

 
«عشق سگی» نخستین فیلم از سه‌گانه مرگ ساخته شده توسط «ایناریتو» بود و دو فیلم بعدی او: «۲۱ گرم» و «بابِل» بخش‌های دیگر این سه‌گانه هستند. فیلم روایتگر یک تصادف وحشتناک رانندگی است که زندگی سه شخصیت اصلی را به هم پیوند می‌دهد. در واقع این تصادف است که سرنوشت آدم‌ها را به هم پیوند می‌زند.
 
بهترین‌های سینمای اسپانیا
 
در «عشق سگی» که تصادف اکتاویو با والریا سرنوشت آن‌ها را عوض کرده و سایر اتفاقات فیلم را پایه ریزی می‌کند. خشونت یکی از اصلی‌ترین مضمون‌های فیلم است که انواع آن را می‌توان در فیلم دید.

بازگشت / Volver

 
«بازگشت» در کنار فیلم «همه‌چیز درباره‌ی مادرم» اثر ستایش‌برانگیز «پدرو آلمودوار» است که وی علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلمنامه‌ی آن را نیز بر عهده داشته است. زنی با وجود مصیبت‌ها تلاش می‌کند از دختر ۱۴ ساله اش محافظت نماید. 
 
بهترین‌های سینمای اسپانیا
 
«بازگشت» فیلمی گرم درباره نظام خانوادگی اسپانیاست که می‌تواند محدودیت‌های اخلاق و اجتماع را کنار بزند.  
+ نوشته شده در جمعه 2 آبان 1399برچسب:بهترین‌های,سینمای,اسپانیا,گرم,حساس,مهیج, ساعت 11:52 توسط آزاده یاسینی


امام زمان

 پنجشنبه ها

نفسم تنگ میشود
فردا که جمعه شد
چه کنم با غروب آن ..

 

 
+ نوشته شده در پنج شنبه 1 آبان 1399برچسب:اس ام اس,پیامک,جمعه,صاحب الزمان,بقیه الله الاعظم, ساعت 19:20 توسط آزاده یاسینی


سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)

 در اینجا تصاویر از تاریخ نه چندان دور این سرزمین گذاشته‌ایم، نگاه به عقب شاید کمکِ آینده باشد.

دو خیابان تهران در سال پنجاه و پنج. عباس آباد/ بهشتی، روبروی پروژه شهستان/ مصلی از غرب به شرق و بزرگراه جردن/ ماندلا قبل از چهار راه جهان کودک از شمال به جنوب

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


کتابفروشی‌ها و لوازم التحریر فروشی‌های تهران در سال بیست و چهار

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


سرسره آبشار در شهربازی تهران. سال هفتادویک.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


پنجاه سال قبل، تابستان هزارسیصدچهل‌ونه. تهران. عکس از آرشیو آسوشیتدپرس

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


شصت‌ویک سال قبل، استقبال عجیب از کاروان ماشین‌های حامل ژنرال آیزنهاور رییس‌جمهور ایالت‌متحده آمریکا با مفروش کردن خیابان‌های تهران.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


یک کتابفروشی دراهواز. شصت‌ویک‌سال قبل. سال سی‌وهشت

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


پهن کردن نان بربری روی کاپوت پیکان. سال هفتادوهفت

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


مادربزرگ و نوه‌هایش در پارک ملت. بیست سال قبل.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


ویدیوکلوپ در تهران. سال هشتادویک

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


تهران، سال هفتاد و یک.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


مجسمه مرد رهگذر در بیرون موزه هنر‌های معاصر. ساخته‌ی دست پرویز تناولی

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)


شب یلدای پانزده سال قبل. سال هشتادوچهار.

سیاه و سفید؛ تصاویری بکر از ایرانِ قدیم (۶)

منابع: صفحه اینستاگرام علی ملیحی و علیرضا محمودی

+ نوشته شده در پنج شنبه 1 آبان 1399برچسب:سیاه و سفید,تصاویری,بکر,ایرانِ قدیم,عکس, ساعت 9:46 توسط آزاده یاسینی