••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

پابلو اسکوبار؛ ثروتمندترین قاچاقچی کوکائین در جهان

 پابلو اسکوبار که متولد ۱۹۴۹ در شهر ریونگرو در کلمبیا بود یکی از بزرگترین کارتل‌های مواد مخدر را در شهر مدئین در دهه ۷۰ میلادی اداره می‌کرد. سلطان کوکائین پسر یک کشاورز فقیر کلمبیایی بود. گفته می‌شود کوکائین پیش از اسکوبار در جهان چندان شناخته شده نبوده و در واقع برند این مخدر را باید به نام پابلو ثبت کرد.

 
پابلو اسکوبار
 
البته سود این تجارت غیرقانونی خیلی زود به جیب او و همدستانش سرازیر شد پابلو اسکوبار زمانی در اوج قدرت خود گفته بود که میزان ثروتش به اندازه هفتمین مرد ثروتمند روی زمین است.  او در اواخر دهه ۱۹۸۰، هشتاد درصد کوکائین جهان را تأمین می‌کرد.عده‌ای به او به خاطر کمک هایش به قشر فقیر لقب رابین هود را داده بودند. از نظر عده‌ای میراثی که از اسکوبار به جا ماند، جز قتل و آدم ربایی نبود، با این وجود هنوز بعد از مرگش بعضی در کلمبیا  او را ستایش می‌کنند.
 
پابلو اسکوبار
 
پسر پابلو اسکوبار،خوان پابلو اسکوبار در این‌باره می‌گوید: «رابین هود لقبی است که رسانه‌ها به او داده بودند. او کاری به اقدامات دولت نداشت. خودش خانه، بیمارستان، مدرسه و مرکز ورزشی می‌ساخت- کار‌هایی که دولت انجام نمی‌داد. به همین دلیل هم نزد مردمی که احساس می‌کردند به حال خود رها شده اند، محبوب بود.این مسئله طی سال‌ها باعث مصونیت او از مجازات و همچنین حفاظتش شده بود. زندگی پدرم پر بود از تناقض و پارادوکس. او با پول حاصل از قاچاق موارد مخدر برای جوانان زمین ورزش می‌ساخت تا به سمت مواد مخدر نروند.»
 
پابلو اسکوبار
 
وی در دوران اوج فعالیتش مسئول تامین حدود ۸۰ درصد کوکائین قاچاق شده به آمریکا بود. گفته می‌شود درآمد او در دوران اوج، هفته‌ای ۴۲۰ میلیون دلار بوده. سرمایه او به اندازه‌ای بوده که تنها هفته‌ای دو میلیون دلار از این پول را موش‌ها از بین می‌بردند. بسیاری از قاچاق‌های اسکوبار از طریق هواپیما‌های خصوصی اش انجام می‌شد.
 
پادشاه کوکائین هرماه ۲.۱ میلیارد دلار سود از دست می‌داد، اما اهمیتی نداشت. ثروت زیاد اسکوبار برایش مشکل‌ساز شد، زیرا نمی‌توانست با سرعت کافی پول را به‌جایی امن منتقل کند. کارش به انبار کردن پول در زمین‌های کشاورزی کلمبیا، انبار‌های ویران و دیوار خانه‌های اعضای کارتل کشید. یک‌بار با ۲ میلیون دلار پول آتش روشن کرد، زیرا فرزندش سردش بود.
 
پسر اسکوبار در گفت وگویی می‌گوید: «بهترین خاطراتم مربوط به زمانی بود که پدری می‌کرد و بدترین خاطرات را از خشونتهایش دارم. تنها چیزی که دیگران درباره پابلو اسکوبار نوشته اند و من هم با آن موافقم عشق بی حد و حصرش نسبت به خانواده بود.»
 
پابلو اسکوبار
 
شایعه‌های زیادی در مورد پول‌های مخفی اسکوبار در شهر مدئین پس از مرگش پخش شد، خصوصا اینکه وی سال‌ها با دولت کلمبیا مبارزه می‌کرد تا وی را به آمریکا تحویل ندهند. پس از آنکه آمریکا خواهان استرداد وی به این کشور شد، اسکوبار در برابر دستگیر شدن مقاومت کرد و اعضای کارتل مواد مخدرش شروع به کشتن سیاست‌مداران، پلیس و روزنامه‌نگاران کردند.
 
او برای زندانی شدن با کلمبیا معامله کرد؛ اما در زندانی لوکس که خودش ساخته بود. در سال ۱۹۹۱، در شرایط توافقش با دولت کلمبیا، اسکوبار می‌توانست زندانیان و کارکنان زندان را خود تعیین کند و از آنجا کارتل مواد مخدرش در مدئین مدیریت می‌کرد. نهایتاً با متلاشی شدن باند او و کشته شدن افرادش اسکوبار در سال ۱۹۹۳ به‌دست پلیس و ارتش کلمبیا در یک درگیری کشته شد.
 
پابلو اسکوبار
 
تخمین زده می‌شود که اسکوبار مسئول مرگ حدود ۴ هزار نفر باشد، از جمله ۲۰۰ قاضی و ۱۰۰۰ افسر پلیس است. همچنین بمب گذاری‌های متعددی در بوگوتا، پایتخت کلمبیا را به او نسبت می‌دهند.
 
بر اساس زندگی او چند فیلم سینمایی و سریال ساخته شده است. یکی از بهترین سریال‌هایی که درباره او ساخته شده مجموعه Narcos، از نت‌فلیکس است که فقط به زندگی شخصی پابلو اسکوبار نپرداخته، بلکه به زندگی دیگرانی که در زندگی خارق‌العاده او شریک بوده‌اند هم پرداخته است.  
+ نوشته شده در پنج شنبه 13 آذر 1399برچسب:پابلو,اسکوبار,ثروتمندترین,قاچاقچی,کوکائین,جهان, ساعت 14:29 توسط آزاده یاسینی


بهترین فیلم‌های کارگردانان مشهور جهان (۲)

 این یک رسم عادی و رایج در هنر سینما است که کارگردانان نامدار و برجسته در یک مقطع زمانی خاص از زندگی هنری‌شان به هیچ روی نمی‌توانند فیلم‌هایی بد و معمولی بسازند و همه‌چیز را به طلایی‌ترین شکل ممکن سپری می‌کنند و مثلاً در یک دوره ۱۰ ساله هرچه می‌سازند، مثل یک شمش طلا سودساز است و به طور پیاپی سه چهار فیلم با ارزش تولید می‌کنند که هم بشدت می‌فروشند و هم نظر منتقدان را جلب می‌کنند.

این کارگردانان معمولاً در پی آن دوران طلایی نزول می‌کنند و فیلم‌های بعدی‌شان رنگ و بوی آن عصر طلایی را ندارد، ولی با ضربات کارساز وارده‌شان در همان دوران اوج به نقطه‌ای از حرفه خود می‌رسند که کمتر سینماگر دیگری به آن نائل می‌شود و معمولاً آرزوی آن را به گور می‌برد.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)


با این اوصاف نباید تصور کرد که همگان می‌توانند مانند کلینت ایست وود بهترین کار‌های خود را پس از ۷۰ ساله شدن و طی ۲۰ سال بعداز عبور از این حد و مرز ویژه عرضه کنند یا به سان وودی الن به مدت ۵۰ سال فیلم‌هایی را اکران کنند که تقریباً همگی در یک سطح و با یک تم هستند و اغلب با کسانی مواجه هستیم که پس‌از شروع متوسط چند کار خوب می‌سازند و سپس نزول می‌کنند یا در دو سه فیلم اول‌شان هرچه ضربه اساسی دارند، وارد می‌کنند و در اکثر کار‌های بعدی‌شان چیز فوق‌العاده‌ای را ارائه نمی‌کنند.

البته داریم کسانی را هم که متحمل شکست در گیشه نمی‌شوند و معمولاً در زمینه مخارج ساخت و میزان فروش مساوی می‌کنند، اما به عنوان مردانی بزرگ در اذهان ماندگار نمی‌شوند. مسائل فوق به ما می‌گوید نحوه کار و بیلان فعالیت نامدارانی که در این صفحه پیش‌روی‌تان قرار می‌گیرد، تا چه حد منطقی و قابل فهم و نرمال است، زیرا هر یک نام و اعتباری بزرگ داشته‌اند و پس از چند سال کار خوب، شاهکار‌های خود را عرضه کرده و سال‌های بعدی را با فیلم‌های خوب، اما نه چندان درخشان سپری کرده‌اند، اما همان عصر طلایی‌شان خیره‌کننده و بخشی درخشان از تاریخ سینما بوده است و می‌توان به آن بالید.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

اگر هم نام و اوصاف مارتین اسکورسیسی در این جمع نمی‌آید، به‌این سبب است که پس‌از سال ۱۹۷۳ کمتر مقطع غیرطلایی را می‌توان در کار و فیلم‌های او یافت و در صورت انتخاب و اضافه کردن وی به این فهرست مجبور بودیم لیستی حداقل ۳۰ فیلمی را از وی رو می‌کردیم و ۹۰ درصد دوران حیات او را پوشش می‌دادیم که به‌کاری عبث و نوشته‌ای پایان‌ناپذیر تبدیل می‌شد و او بواقع بهترین سینماگر در قید حیات جهان است.

جیمز کامرون


«ترمیناتور یک» ۱۹۸۴، «بیگانه ۲» ۱۹۸۶، «ژرفنا» ۱۹۸۹،

«ترمیناتور ۲» ۱۹۹۱، «دروغ‌های حقیقی» ۱۹۹۴ و

«تایتانیک» ۱۹۹۷

این کارگردان نخبه کانادایی بخوبی توانسته است ژانر علمی- تخیلی را به لطف اندیشه‌های متفاوت و مدرن‌گرای خود از فیلم‌های فضایی و بالنسبه سطحی‌تری مثل فرانچیز «جنگ ستارگان» تفکیک کند و به این گونه داستان‌ها و آثار هنری عمق فزون‌تری را ارزانی دارد و محصول این رویکرد و مهارت فیلم‌هایی، چون «ژرفنا» و «ترمیناتور ۲» هستند که مدرن‌ترین تصویرپردازی‌های سینمایی را به وسیله‌ای مؤثر برای غنی‌تر کردن سناریو‌ها و داستان‌های نسبتاً عادی و کوتاه او تبدیل کرده‌اند.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

شکی نیست که فناوری‌های فوق‌العاده موسوم به CGI سبب شده فیلم‌های کامرون چه در سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۷ و چه در سال‌های پس از «آواتار یک» (۲۰۰۹) به درجات غیرقابل باوری از غنا و اثرگذاری برسند و او را به سلطان گیشه‌ها و فن و شگفت آوری تبدیل کنند و تبدیل شدن «آواتار» به پرفروش‌ترین فیلم تمامی تاریخ سینما در سال عرضه‌اش و یدک کشیدن این عنوان تا سال ۲۰۱۹ که قسمت چهارم «اونجرز» این مقام را از آواتار ستاند، سند روشن دیگری در این خصوص است.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

کامرون همیشه مورد این انتقاد قرار گرفته که به جای تدوین و ارائه قصه‌ها و فیلم‌های داستان محور و دارای مضامین بزرگ و تاریخی و واقعی کوشیده است با فن بالا و جلوه‌های بصری تماشاگران را میخکوب و آن‌ها را از لمس ضعف‌های قصه‌گویی خود باز دارد، ولی حتی با قبول این فرضیه باید اعتراف کرد «آواتار‌های ۲ و ۳» که او تصویربرداری آن‌ها را کامل کرده و آواتار‌های ۴ و ۵ که وی مشغول تهیه وتدوین آن‌ها است و جملگی در سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۶ به نمایش در می‌آیند، حد نهایت اعجاز تصویری هستند و چنانچه کرونا و امثال آن اجازه دهند، یک بار دیگر رکورد‌های فروش تاریخ سینما را خواهند شکست.


استیون اسپیلبرگ


«آرواره‌ها» ۱۹۷۵، «برخورد نزدیک از نوع سوم» ۱۹۷۷،

«مهاجمان معبد گمشده» ۱۹۸۱، «ای. تی» ۱۹۸۲،

«ایندیانا جونز و برج سرنوشت» ۱۹۸۴ و «رنگ ارغوانی»

۱۹۸۵

اینکه چگونه می‌توان این همه فیلم خوب را در یک مقطع زمانی ۱۰ ساله ساخت و پس‌از آن هم قسمت سوم «ایندیانا جونز» (۱۹۸۹)، «هوک» (۱۹۹۱) و دوگانه «ژوراسیک پارک» (۱۹۹۳ و ۱۹۹۷) را عرضه کرد، سؤالی است که فقط آدمی در حد و اندازه‌های اسپیلبرگ می‌تواند به آن پاسخ دهد.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

شاید یکی از شروع‌کنندگان و عوامل اولیه ترسیم بلاک باستر‌ها دست کم در اعصار مدرن سینما و صاحب اطلاعات و مهارت در تدوین و ارائه آن‌ها اسپیلبرگ بوده باشد و روکردن آن‌ها یکی پس از دیگری طی شش دهه (دهه‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۰) نشان می‌دهد هیچ یک از دستاورد‌های او تصادفی نبوده و حتی نوار فیلم‌های موفق سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۶ او شامل «نجات سرباز رایان»، «گزارش اقلیت»، «ترمینال»، «جنگ دنیاها»، «لینکولن» و «پل جاسوس‌ها» نیز یک بسته عالی است.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

اگر با‌وجود همه این رکورد‌های فوق‌العاده و تقریباً ۶۰ ساله بیلان کار سال‌های ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۵ را بهتر از سایر بسته‌های او بدانیم، باید متذکر شویم که وی پس از زدن دو ضربه فوق‌العاده به تماشاگران و گیشه‌ها از طریق ترسیم حملات یک کوسه بی‌رحم به مردم و وارد شدن فضایی‌ها به کره خاکی و تبعات آن در قالب «آرواره‌ها» و «برخورد نزدیک از نوع سوم»، یکی از سوپر قهرمانان جذاب و خیالی تاریخ سینما را به نام ایندیانا جونز و با بازی هریسون فورد ساخت و در قسمت اول آن را رو کرد و سپس موجود فضایی کریه و غریبی به نام «ای. تی» را به یکی از موفق‌ترین فیلم‌های خانوادگی تمام ادوار مبدل کرد.


کریستوفر نولان


«بیخوابی» ۲۰۰۲، «بت من باز می‌گردد» ۲۰۰۵، «پرستیژ»

۲۰۰۶، «شوالیه تاریکی» ۲۰۰۸، «تلقین» ۲۰۰۹، «شوالیه

تاریکی بپا می‌خیزد» ۲۰۱۲ و «بین ستاره‌ای» ۲۰۱۴

اگر نام «دانکرک» که محصول ۲۰۱۷ است در این فهرست نمی‌آید، نه به سبب بد بودن احتمالی این فیلم بلکه به‌دلیل پرهیز از طولانی‌تر شدن فهرستی است که اگر قرار باشد نام تمامی فیلم‌های خوب نولان بیاید، عملاً هر چه او در عمرش ساخته مارتین اسکورسیسی‌وار در این لیست خواهد آمد و حتی فیلم جدید و هنوز اکران نشده او یعنی «تنت «(Teneth) هم به این مجموعه خواهد پیوست و حضورش معنا و صلاحیت می‌یابد.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

تریلوژی بت منی نولان تصویر سیاه و منفی و تازه‌ای را که تیم برتون در اواخر دهه ۱۹۸۰ از مرد خفاشی ساخته و به دهه بعدی بسط داده بود، به بهترین و وسیع‌ترین شکل استمرار بخشید و در میان ابرقهرمانان کمیک استریپی چهره و عملکردی را از بت من ارائه کرد که در تضاد کامل با قهرمانان بشدت سپید کرداری مانند سوپرمن است که داستان‌هایشان اغراق در قهرمان‌سازی توصیف شده است. شاید گفته شود که نولان با زرنگی از عامل بازی با زمان و روایت گویی غیرمتعارف در «ممنتو» (۱۹۹۹) و بازی مافوق قوی ال پاچینو در «بیخوابی» سود جسته و آن‌ها را به دلایل اصلی توفیق این فیلم‌ها تبدیل کرده است، اما «پرستیژ» ثابت کرد که او بدون استفاده از این گونه عناصر هم کارگردان برجسته‌ای است و انجام این کار در یک فیلم شخصی و بشدت برخاسته از ماهیت وجودی یک کارگردان بر ارزش‌های چنین دستاوردی می‌افزاید.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

اگر نوآوری‌های منفی و تیره بت منی در قسمت‌های دوم و سوم تریلوژی نولان را هم تحسین‌آمیز ندانیم، چطور می‌توانیم رؤیای غریب سرشار از خیال و واقعیت و آسمان‌ها و زمین‌های در حال حرکت و دوار او در «Inception» را که به یکی از هوشمندانه‌ترین و مدرن‌ترین بلاک باستر‌های ایام معاصر تبدیل شد، ستایش نکنیم یا سفر تک انسان‌های برگزیده او به فضا و در «بین ستاره‌ای» را مکاشفه‌ای درونی برای انسان‌های عصر مدرن نینگاریم.


جورج لوکاس


THX ۱۱۳۸» ۱۹۷۱»، «گرافیتی امریکایی» ۱۹۷۳ و «جنگ

ستارگان یک، دو، سه» ۱۹۷۷، ۱۹۸۰ و ۱۹۸۳

جورج لوکاس که با شش گانه «جنگ ستارگان» خود، تبدیل به یک غول سینمایی شد و سپس این حق امتیاز را به والت دیسنی فروخت تا قسمت‌های هفتم تا نهم آن بدون دخالت وی ساخته شود، قبل از این سری فیلم‌های بسیار محبوب و معروف به «THX ۱۱۳۸» که نوعی مدرن‌سازی و تغییر وجهه دادن فیلم کلاسیک و فرانسوی «ALphaville» بود و دنیایی گوتیک‌وار، ولی با اصول مدرن و زندگی‌های ماشینی را مقابل بینندگان قرار می‌داد و همچنین «گرافیتی امریکایی» ثابت کرده بود که به نسل نو سینماگران امریکایی تعلق دارد که آمده‌اند تا مفاهیم و تعابیر قبلی را کنار بگذارند و دنیایی متفاوت را خلق کنند.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

فیلم دوم شورش وارده‌ای از رنگ و نوستالژی و مفاهیم قدیمی و جدید است و می‌خواهد انسان‌ها را شیفته زمانه‌ای کند که شاید اصلاً وجود خارجی نداشته است، ولی همین امروز و در سال بیست و یکم از قرن بیست و یکم نیز تماشایی نشان می‌دهد. شاید اگر جادوی جذابیت موضوعی استاروارز و عظمت گیشه‌ای این فرانچیز در کار نبود لوکاس در دنیای فیلم‌های متقدم‌تر خود می‌ماند و موجود دیگری می‌شد، اما او و هالیوود به سوی اقتصاد محض و پولسازی صرف کشیده شدند که وظیفه محتوم‌شان پس از گیشه سترگ فیلم نخست «جنگ ستارگان» بود.

عصر طلایی کارگردانان بزرگ (۲)

او با این سری فیلم‌ها که تریلوژی دوم آن مقدمه‌ای بر تریلوژی اول تلقی شد و در نتیجه شماره‌گذاری و عناوین این فیلم‌ها را عوض کرد و «استار وارز» نخست را به فیلم چهارم از این مجموعه مبدل ساخت و عنوان جنبی «امید تازه» را به این فیلم بخشید، چیزی را ساخت و ترسیم کرد که فرهنگ اصلی عوام و مدرن‌گرایی جدید نامیده شده و وقتی چنان پدیده‌ای این همه مهم شد، گریز از آن به یک اصل غیرعقلایی برای لوکاس تبدیل گشت.

+ نوشته شده در یک شنبه 20 مهر 1399برچسب:بهترین,فیلم‌های,کارگردانان,مشهور,جهان,جیمز کامرون,استیون اسپیلبرگ,کریستوفر نولان,جورج لوکاس, ساعت 14:10 توسط آزاده یاسینی


مرگبارترین سیاره‌های جهان

 برخلاف زمین، سیاره‌هایی که جدیدا کشف شده اند با انسان مهربان نیستند. اگر راه حل بسیاری از مشکلات، مثل فقدان آب و اکسیژن را پیدا کنیم، برخی از آن‌ها قابل سکونت می‌شوند، اما برخی دیگر همچنان برای بشر نامناسب می‌مانند. این سیاره‌های مرگبار هر موجود زنده‌ای که به آن‌ها نزدیک شود را می‌کُشند. بیشتر سیاره‌های این مطلب نه تنها بیش از حد گرم یا سرد هستند، بلکه شرایط وحشتناکی دارند که حیات هرگز روی آن‌ها ممکن نیست.


HD ۱۸۹۷۳۳b
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

اخترشناسان در سال ۲۰۰۵ یک سیاره فراخورشیدی به اندازه مشتری کشف کردند که «HD ۱۸۹۷۳۳b» نام دارد. این سیاره رنگ آبی متمایزی مثل زمین دارد و ۵۳ سال نوری از ما فاصله دارد. اما برخلاف زمین، به خاطر دریا‌ها و اقیانوس هایش آبی نیست، بلکه رنگ آبی آن ناشی از ابر‌های سیلیکاتی است.
 
HD ۱۸۹۷۳۳b یک سیاره مرگبار است. اولین مشکل آن، این است که باد‌هایی با سرعت ۸۷۰۰ کیلومتر بر ساعت در آن می‌وزند. یعنی هفت برابر سرعت صوت که به طرز دیوانه‌کننده‌ای سریع است! جالب است بدانید که اوج سرعت باد‌های طوفان مشهور کاترینا ۲۸۰ کیلومتر بر ساعت بوده است.
 
مشکل بعدی این سیاره، باران است. ابر‌های غنی از سیلیکات باعث بارش شیشه مذاب از آسمان می‌شوند. به خاطر وجود باد‌های سریع، این باران مستقیم پایین نمی‌ریزد.
 
اگر از این مشکلات جان سالم به در ببریم، مشکل بزرگ دیگری وجود خواهد داشت و آن هم دمای بالای این سیاره فراخورشیدی است. HD ۱۸۹۷۳۳b آنقدر به ستاره خود نزدیک است که به شدت داغ است. درواقع این سیاره آنقدر به خورشید خود نزدیک است که در عرض ۲.۲ روز یک دور کامل دور آن می‌چرخد. جالب است که یک روز در این سیاره به اندازه ۲.۲ روز زمین طول می‌کشد.


تعامل گرانشی بین سیاره و ستاره اش باعث می‌شود طول روز و سال سیاره به یک اندازه باشند. یعنی چرخش سیاره دور محور خودش همان‌قدر طول می‌کشد که یک دور کامل دور ستاره اش. همچنین یک طرف این سیاره همیشه رو به خورشید است، بنابراین یک طرف همیشه روز و طرف دیگر همیشه شب است.


CoRoT-۷b
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

اخترشناسان در فوریه ۲۰۰۹، سیاره فراخورشیدی جدیدی در صورت فلکی تک‌شاخ در فاصله ۴۸۰ سال نوری از زمین کشف کردند و آن را «CoRoT-۷b» نامیدند.
 
CoRoT-۷b یک سیاره فراخورشیدی سنگی مثل زمین و به اندازه زحل است. علیرغم داشتن سطح صخره‌ای که می‌تواند از حیات پشتیبانی کند، CoRoT-۷b جای زندگی نیست.
 
جوِ آن پر از موادمعدنی است که ابر‌های سنگی را تشکیل می‌دهند. این ابر‌ها اگر ببارند، سنگریزه و تکه سنگ‌های کوچک از آسمان روی زمین می‌ریزند. حتی اگر انسان بتواند از این جان سالم به در ببرد، با سطح به شدت داغ این سیاره، نابود خواهد شد.
 
فاصله زمین تا خورشید ۶۰ برابر بیشتر از فاصله CoRoT-۷b از ستاره‌اش است. در طول روز، این ستاره در آسمان CoRoT-۷b، ۳۶۰برابر بزرگتر از خورشیدی که روی زمین می‌بینیم ظاهر می‌شود. یک روز و یک سال در این سیاره ۲۰.۴ ساعت طول می‌کشند.
 

نیمی از این سیاره فراخورشیدی دائما رو به ستاره‌اش قرار دارد. دمای سطح یک طرف آن بین ۱۹۸۰ و ۲۳۰۰ درجه سانتیگراد است که می‌تواند سنگ را ذوب کند. اخترشناسان معتقدند سنگ‌های رو به خورشید مذاب هستند، چون در این دما نمی‌توانند جامد بمانند.


KELT-۹b
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

سیاره فراخورشیدی «KELT-۹b» داغ‌ترین سیاره‌ای است که تا به حال کشف شده است. دمای ستاره آن حدود ۹۷۰۰ درجه سانتیگراد است که تقریبا دو برابر دمای سطح خورشید است. دمای روز در این سیاره فراخورشیدی حدود ۴۳۰۰ درجه سانتیگراد است که به شدت داغ است. بیشتر ستاره‌های جهان حتی به این عدد نزدیک هم نیستند.
 
همان طور که گفتیم، KELT-۹b آنقدر داغ است که جو آن سرشار از هیدروژن در حال جوش است. ستاره این سیاره «KELT-9» است که سه برابر خورشید ماست. سیاره فراخورشیدی KELT-۹b هم دوبرابر مشتری و سه برابر سنگین‌تر از آن است.
 
درجه حرارت شدید ناشی از فاصله نسبتا کم KELT-۹b و ستاره اش است. آن‌ها به قدری نزدیک هستند که این سیاره فراخورشیدی در عرض یک و نیم روز، یک دور کامل دور ستاره اش می‌چرخد. اخترشناسان بر این باورند که این سیاره فراخورشیدی تا ۲۰۰ سال دیگر اتمسفر خود را از دست می‌دهد.

WASP-۱۲۱b
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

«WASP-۱۲۱b» یک سیاره فراخورشیدی عجیب است. این سیاره کروی نیست بلکه شبیه توپ فوتبال آمریکایی است. اما شکل آن نیست که این سیاره را مرگبار می‌کند بلکه نزدیکی به ستاره‌اش است.
 
WASP-۱۲۱b آنقدر به ستاره خود نزدیک است که دمای آن به ۲۵۴۰ درجه سانتیگراد می‌رسد؛ بنابراین هیچ چیز به حالت مایع یا جامد در آن وجود ندارد و همه چیز به گاز تبدیل می‌شود. این شامل اتمسفر فلزی آن هم می‌شود که پر از گاز‌های آهن و منیزیم است.
 

جالب است بدانید که نزدیکی به ستاره باعث شده شکل این ستاره کشیده‌تر باشد. ستاره آن می‌تواند نیروی گرانشی بسیار قوی روی این سیاره اعمال کند که WASP-۱۲۱b نمی‌تواند در برابر آن مقاومت کند، چون نیروی گرانشی ضعیفی دارد و همین باعث می‌شود شکل آن از حالت کروی خارج شود.


Upsilon Andromedae b
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

«Upsilon Andromedae b» یک سیاره فراخورشیدی عجیب است. این سیاره دور ستاره «Upsilon Andromedae A» می‌چرخد که ۴۴ سال نوری با زمین فاصله دارد. این سیاره فراخورشیدی آنقدر به خورشیدش نزدیک است که در عرض ۴.۶ روز یک دور کامل دور آن می‌چرخد و همان طور که حدس می‌زنید، یک طرف این سیاره همیشه رو به خورشید و به طرزباورنکردنی داغ است.

جالب است بدانید که گرم‌ترین قسمت آن «نقطه گرم» نام دارد و رو به خورشیدش نیست، بلکه جایی است که هرگز نور خورشید را دریافت نمی‌کند. این کشف اخترشناسان زیادی را گیج کرده است، چون بخش رو به خورشید باید داغ‌تر باشد. اخترشناسان بر این باورند که این سیاره کمی متفاوت است و باد‌ها، هوای گرم را به سمت دیگر سیاره می‌برند و هوای سرد را به بخش رو به خورشید منتقل می‌کنند.

OGLE-۲۰۰۵-BLG-۳۹۰Lb
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

«OGLE-۲۰۰۵-BLG-۳۹۰Lb» یک سیاره فراخورشیدی سنگی با یک لایه اتمسفر نازک است که درست در میان کهکشان راه شیری ما قرار دارد. همه این عوامل باعث شد که هنگام کشف آن، اخترشناسان فکر کنند امکان حیات روی این سیاره وجود دارد. اما اکنون می‌دانند که به دلیل دمای بسیار پایین آن چنین چیزی ممکن نیست.


دمای سطح این سیاره ۲۲۰- درجه سانتیگراد است. برای مقایسه، بهتر است بدانید که پایین‌ترین دمای ثبت شده روی زمین تا کنون ۹۷.۸- بوده است که آن هم در منطقه‌ای از قطب جنوب ثبت شده که هرگز نور خورشید را ندیده است.


TrES-۲b
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

TrES-۲b تاریک‌ترین سیاره جهان است. این سیاره آن‌‌قدر سیاه است که اگر آن را در کنار زغال قرار دهیم زغال روشن‌تر به نظر می‌رسد. TrES-۲b به اندازه مشتری است و ۷۵۰ سال نوری با زمین فاصله دارد. ستاره آن «GSC ۰۳۵۴۹-۰۲۸۱۱» تقریبا مثل خورشید ماست.
 
TrES-۲b سیاه است، چون اتمسفر آن ۹۹درصد از نور خورشیدش را جذب می‌کند. اخترشناسان معتقدند که چون اتمسفر این سیاره پر از بخار پتاسیم و سدیم یا گاز تیتانیوم اکسید است، بسیار کم نور را بازتاب می‌کند. با این وجود، سیاه بودن به معنای خنک بودن نیست. دمای آن به ۹۸۰ درجه سانتیگراد می‌رسد. این دمای بسیار بالا باعث می‌شود بخش‌هایی از سیاره به رنگ قرمز بدرخشند؛ درست مثل زغال داغ. 

OGLE-TR-۵۶b
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان


سیاره «OGLE-TR-۵۶b» در برج قوس به فاصله ۵۰۰۰ سال نوری از زمین قرار دارد. این سیاره به ستاره خود بسیار نزدیک است، آنقدر نزدیک که یک سال حدود ۲۹ ساعت طول می‌کشد و دمای سطح آن به ۲۰۰۰ درجه کلوین می‌رسد. ابر‌ها از جنس آب نیستند بلکه بخار آهن هستند. یعنی باران به شکل آهن مایع داغ روی زمین می‌ریزد.


سیاره زهره یا ونوس
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

سیاره‌های مرگبار فقط خارج از منظومه شمسی نیستند. یک سیاره مرگبار هم در نزدیکی خودمان داریم. بی‌شک زهره به لطف ابر‌های پر از گوگرد دی اکسیدش، مرگبارترین سیاره منظومه شمسی است. این ابر‌ها مانع رسیدن نور خورشید به سطح سیاره و خروج کربن‌دی‌اکسید از اتمسفر می‌شوند.
 
سطح زهره پر از آتشفشان‌هایی است که مقدار زیادی گرما و کربن‌دی‌اکسید ساطع می‌کنند. این مقدار کربن‌دی‌اکسید، زهره را تبدیل به سیاره‌ای سمی برای بشر می‌کند. ابر‌های ضخیم نیز گرما و گاز را به دام میندازند و این سیاره را به طرز مرگباری داغ کرده و درجه حرارت آن را به ۴۶۷ درجه سانتیگراد می‌رسانند.
 
این دمای بالا تقریبا همه جای سیاره ثابت است حتی در قطب‌ها. سایر سیاره‌های داغ معمولا در قطب‌ها خنک‌تر هستند. همچنین زهره همه روز‌های سال دمای خود را حفظ می‌کند. حتی شب‌ها هم به اندازه روزهایش گرم هستند. محققان فکر می‌کنند که زهره اگر این ابر‌ها را نداشته باشد شبیه جیوه است.
 

جالب اینجاست که روی زهره باران و برف هم می‌بارد، هرچند باران و برف آن با زمین فرق دارد. برف آن از فلزات بیسموتینیت و سرب معدنی و باران هم از اسید سولفوریک کشنده تشکیل شده است. اما باران هرگز به زمین برخورد نمی‌کند، چون در میانه راه، درجه حرارت بالا آن را بخار کرده و باز به ابر تبدیل می‌کند.


پروکسیما بی
 
مرگبارترین سیاره‌های جهان

پروکسیما بی (Proxima b) به دور پروکسیما قنطورس می‌چرخد؛ یک ستاره کوتوله قرمز که ۴.۲۴ سال نوری با زمین فاصله دارد. این سیاره فراخورشیدی دانشمندان را جلب کرد چون فکر می‌کردند این سیاره آب و خواص زمین را دارد. اما خیلی زود فهمیدند که اشتباه می‌کنند.
 
پروکسیما بی آنقدر به پروکسیما قنطورس نزدیک است که در عرض ۱۱.۲ روز یک دور کامل دور آن می‌چرخد. همچنین، چون یک طرف آن همیشه رو به خورشید است، به طرز کشنده‌ای داغ و طرف دیگر بسیار سرد و یخ‌زده است. بین این دو، منطقه‌ای وجود دارد که دمای آن معتدل‌تر است.
 
همان طور که اشاره کردیم، پروکسیما قنطورس یک کوتوله قرمز است. یکی از ویژگی‌های چنین ستاره‌هایی این است که هر دو تا سه ماه شعله‌های خورشیدی آزاد می‌کنند که به سیارات اطرافشان به برخورد می‌کند. این شعله‌ها لایه‌های اوزون سیاره را نابود می‌کنند و آن را نسبت به پرتو‌های فرابنفش آسیب پذیر می‌کنند. در ۲۴ مارس ۲۰۱۷ چنین اتفاقی رخ دارد و پروکسیما قنطورس شعله خورشیدی منتشر کرد که آن را به مدت ۱۰ ثانیه ۱۰۰۰ برابر درخشان‌تر کرد.
 
منبع: listverse
+ نوشته شده در دو شنبه 4 شهريور 1398برچسب:مرگبارترین,سیاره‌های,جهان,سرگرمی,وبلاگ,آسمانه, ساعت 16:17 توسط آزاده یاسینی


شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه‌آهن در جهان

ایستگاه‌های راه‌آهن معمولا مکان‌های ایده‌آلی برای وقت‌گذرانی نیستند. سروصدا و جمعیت شما را از آنجا فراری می‌دهد. اما ایستگاه‌هایی وجود دارد که فراتر از این‌ها هستند. آن‌ها دستاورد‌های معماری و یادگارهای تاریخی هستند. در این مطلب با آن‌ها آشنا می‌شوید.


ایستگاه راه‌آهن کوالالامپور، مالزی
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان


این ایستگاه توسط «آرتور بنیسون هوباک» طراحی شده و ساخت‌وساز آن در سال ۱۹۱۷ به پایان رسیده است. این ساختمان محل تلاقی سبک‌های مختلف معماری و ترکیبی از مکاتب معماری عربی، هندی و اروپایی است. به سختی می‌توان پذیرفت که این ساختمان فقط یک ایستگاه راه‌آهن است نه یک کاخ. با افتتاح ایستگاه مرکزی جدید کوالالامپور، این ایستگاه دیگر از نظر مسافران برجسته نیست، اما بازدیدکنندگان زیادی را به خود جذب می‌کند.


ایستگاه کانازاوا (Kanazawa)، ژاپن
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان


این ایستگاه در اصل در سال ۱۸۹۸ ساخته شد و توجه معماران زیادی را در سراسر جهان به خود جلب کرد. اگرچه افتتاح این ایستگاه انتقاد‌هایی برانگیخت، چرا که معماری نسبتا مدرن آن با شهرقلعه قدیمی تناسب نداشت، اما یکی از بزرگترین ایستگاه‌های راه‌آهن جهان است. این ایستگاه در سال ۲۰۰۵ بازسازی شد.


ایستگاه راه‌آهن سی‌اف‌ام (CFM)، ماپوتو، موزامبیک
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان


تنها ایستگاه راه‌آهن آفریقایی این مطلب در پایتخت موزامبیک قرار دارد و به شدت تحت تاثیر معماری پرتغالی است.  این ایستگاه توسط آلفردو آگوستو لیسبو دو لیما طراحی شده و ساخت آن در سال ۱۹۱۶ به پایان رسیده است. این ایستگاه مشرف به میدان مشهور کارگران است. مجموعه‌ای از لوکوموتیو‌های بخار در ایستگاه CFM وجود دارد. همچنین محل برگزاری نمایشگاه و کنسرت است.


ایستگاه سرکه‌چی، استانبول، ترکیه
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان
 

این ایستگاه توسط آگوست جاسموند طراحی و در سال ۱۸۹۰ افتتاح شده است. این ایستگاه با ترکیبی از هنر نو و معماری شرقی ساخته شده است. پنجره‌های رنگی و برج ساعت ویژگی‌های قابل توجه ایستگاه هستند که زمانی پایانه قطار سریع‌السیر شرق بود که استانبول را به پاریس وصل می‌کرد.


ایستگاه گار دی نور (Gare du Nord)، پاریس، فرانسه
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان


تعجبی ندارد که یکی از زیباترین شهر‌های جهان یکی از زیباترین ایستگاه‌های راه‌آهن دنیا را هم داشته باشد. گار دی نور در سال ۱۸۶۴ افتتاح شد و یک دستاورد درخشان معماری است. طراحی نئوکلاسیک آن با تزئینات کامل شده است. نمای این ایستگاه ۲۳ منجسمه زن دارد که نشان دهنده مقاصدی است که خطوط راه‌آهن به آن می‌رسند.


ایستگاه مرکزی آنتورپ (Antwerp)، آنتورپ، بلژیک
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان


یکی از زیباترین ایستگاه‌های راه‌آهن دنیاست که در سال ۱۹۰۵ افتتاح شده است. این ایستگاه تلفیقی از سبک‌های معماری است. گنبد بزرگ سالن انتظار آن توسط لوئیس دلاسنسری طراحی شده است. این ساختمان بلژیکی به عنوان زیباترین ایستگاه راه‌آهن جهان انتخاب شده است.


ایستگاه آتوچا (Atocha)، مادرید، اسپانیا
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان


این ایستگاه توسط آلبرتو دی پالاسیو و گوستاو ایفل طراحی و در سال ۱۸۵۱ افتتاح شد. آنچه این ایستگاه را منحصر به فرد می‌کند باغ بزرگ آن است که مثل یک جنگ کوچک درون ساختمان قرار دارد. این باغ توسط معماری اسپانیایی رافائل مونئو طراحی شده و صد‌ها گونه گیاه و جانور کمیاب دارد. همچنین یادبود قربانیان بمباران ۲۰۰۴ مادرید است.


ایستگاه بین‌المللی سنت پنکراس (St. Pancras)، لندن، انگلستان
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان


کلیسای سنت پنکراس که به عنوان «کلیسای جامع راه‌آهن‌ها» شناخته می‌شود در سال ۱۸۶۸ افتتاح شد. از آن زمان چندین بار بازسازی شده، اما جذابیت قدیمی خود را حفظ کرده است. این ساختمان به خاطر معماری ویکتوریایی و آثار هنری‌اش مشهور است. نمای آن با هتل رنسانس اشغال شده و فروشگاه‌ها و رستوران‌های بسیاری دارد.


پایانه چاتراپاتی شیواجی (Chhatrapati Shivaji)، بمبئی، هند
 
شگفت‌انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان


پایانه چاتراپاتی شیواجی تنها ایستگاه راه‌آهنی است که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده و یک نمونه‌ موفق معماری است. این ایستگاه توسط فردریک ویلیام استیونز طراحی شده و ترکیبی از معماری گوتیک ویکتوریایی و معماری سنتی مغولی است. این ایستگاه در سال ۱۸۸۸ افتتاح شده و یکی از شلوغ‌ترین ایستگاه‌های هند است که روزانه حدود سه میلیون مسافر دارد.


ترمینال گراند سنترال (Grand Central)، نیویورک، ایالت متحده
 
شگفت انگیزترین ایستگاه‌های راه آهن در جهان

این ایستگاه راه‌آهن یکی از محبوب‌ترین جاذبه‌های گردشگری دنیا است که هر سال حدود ۲۰ میلیون بازدیدکننده را به خود جلب می‌کند. همچنین بزرگترین ایستگاه‌ راه‌آهن دنیا است که ۴۴ سکو و ۶۷ خط راه‌آهن دارد. ساخت‌وساز ساختمان فعلی در سال ۱۹۱۳ به پایان رسیده است. زمانی از این ایستگاه به عنوان گالری هنری و موزه استفاده می‌شده و در فیلم‌های زیادی از جمله پدرخوانده هم از آن استفاده شده است.
 
منبع: wonderslist
+ نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1398برچسب:شگفت‌انگیزترین,ایستگاه‌,های,راه‌آهن,در,جهان,سرگرمی,جالب,وبلاگ,آسمانه, ساعت 21:55 توسط آزاده یاسینی


معروفترین نقاشی های جهان

 

+ نوشته شده در جمعه 11 مرداد 1398برچسب:معروفترین,نقاشی های,جهان,سرگرمی,تصویر,وبلاگ آسمانه, ساعت 14:9 توسط آزاده یاسینی