••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ- فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ

 و درود خدا بر او، فرمود: اين دل‌ها همانند تن‌ها خسته می‌شوند، برای نشاط آن به سخنان تازه حکيمانه روی بياوريد.
 (اخلاقی، علمی)
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ- كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ
 
 و درود خدا بر او، فرمود: (وقتی شنيد که خوارج می‌گويند، حکومت فقط از آن خداست.) سخن حقّی است که از آن اراده باطل دارند.
(اعتقادی، سياسی)

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 21 بهمن 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند سیاسی,علمی,دل,تن,خسته,سخنان حکیمانه,خوارج,حکومت,خدا,سخن حق,اراده باطل, ساعت 14:47 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاحِلُ- وَ لَا يُظَرَّفُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ- وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ- يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِيهِ غُرْماً وَ صِلَةَ الرَّحِمِ‏مَنّاً- وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ- فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ- وَ إِمَارَةِ الصِّبْيَانِ وَ تَدْبِيرِ الْخِصْيَانِ

 و درود خدا بر او، فرمود: روزگاری بر مردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخن چين را، و خوششان نيايد جز از بدکار هرزه، و ناتوان نگردد جز عادل. در آن روزگار کمک به نيازمندان خسارت، و پيوند با خويشاوندان منّت گذاری، و عبادت نوعی برتری طلبی بر مردم است، در آن زمان حکومت با مشورت زنان، و فرماندهی خردسالان، و برتری خواجگان اداره می‌گردد.
 (سياسی، علمی، تاريخی)
 
 
 

وَ رُئِيَ عَلَيْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ- فَقَالَ يَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ وَ تَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ- وَ يَقْتَدِي بِهِ الْمُؤْمِنُونَ إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ- وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ- فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا- وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَاشٍ بَيْنَهُمَا- كُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ- وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ

 

و درود خدا بر او، فرمود: (پيراهن و صله داری بر اندام امام بود شخصی پرسيد چرا پيراهن وصله دار می‌پوشی) دل با آن فروتن، و نفس رام می‌شود، و مؤمنان از آن سر مشق می‌گيرند. دنيای (حرام) و آخرت، دو دشمن متفاوت، و دو راه جدای از يکديگرند، پس کسی که دنيا پرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت کينه ورزد و با آن دشمنی خواهد کرد. و آن دو همانند شرق و غرب از هم دورند، و رونده به سوی آن دو، هر گاه به يکی نزديک شود از ديگری دور می‌گردد، و آن دو همواره به يکديگر زيان رسانند.
(اخلاقی) 

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لِزِيَادِ ابْنِ أَبِيهِ - وَ قَدِ اسْتَخْلَفَهُ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَلَى فَارِسَ وَ أَعْمَالِهَا

- فِي كَلَامٍ طَوِيلٍ كَانَ بَيْنَهُمَا نَهَاهُ فِيهِ عَنْ تَقَدُّمِ الْخَرَاجِ - . اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ

- فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ


 و درود خدا بر او، فرمود: چون زياد بن ابيه را به جای عبد اللَّه بن عباس،
به فارس و شهرهای پيرامون آن حکومت داد، او را در دستور العمل طولانی از گرفتن ماليات تا به هنگام نهی فرمود)
عدالت را بگستران، و از ستمکاری پرهيز کن،
که ستم رعيّت را به آوارگی کشاند، و بيدادگری به مبارزه و شمشير می‌انجامد.
(سياسی، نظامی)
 




وَ قَالَ ع: مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا - حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا

 و درود خدا بر او، فرمود: خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بياموزند،
تا آن که از دانايان عهد گرفت که آموزش دهند.
(علمی، اعتقادی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ - كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ

و درود خدا بر او، فرمود: (وقتی شنيد که خوارج می‌گويند، حکومت فقط از آن خداست.) سخن حقّی است که از آن اراده باطل دارند.
(اعتقادی، سياسی) 
 



وَ قَالَ ع وَ أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ فَقَالَ - لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ

 و درود خدا بر او، فرمود: (جنايتکاری را حضور امام آوردند، که جمعی اوباش همراه او بودند.)
مبارک مباد، چهره‌هايی که جز به هنگام زشتی‌ها ديده نمی‌شوند.
(اخلاقی، اجتماعی)


زندگینامه پیامبران

سليمان و برادر رياست طلب پس از چهل سال سلطنت و نبوت، داوود عليه السلام فرزند خود سليمان را آماده ساخت تا پس از وي حکومت مردم را در دست گيرد. سليمان در آن زمان نوجواني بود که هنوز سرد و گرم دنيا را نچشيده بود، ولي قدرت و درايت سلطنت و رهبري مردم را به خوبي دارا بود، از طرفي آبيشالوم(آبسالوم) برادر بزرگتر سليمان که از مادر ديگري بود، با ولايتعهدي سليمان موافق نبود و در صدد ايجاد اختلاف و شورش در بين مردم بر آمد.آبيشالوم ساليان متمادي نسبت به بني اسرائيل لطف و مهرباني داشت، بين آنان قضاوت مي کرد، امورشان را اصلاح و آنان را اطراف خويش جمع مي کرد و همواره در فکر آينده اي بود که براي خود تصور کرده بود.کار آبيشالوم در دستگاه داوود بالا گرفت، به حدي که وي بر در منزل داوود مي ايستاد تا حوايج حاجتمندان را برآورد. او شخصاً در اين کار دخالت مي کرد، تا بر تمام بني اسرائيل منت و نفوذي داشته باشد و از حمايت آنها برخوردار باشد.آنگاه که آبيشالوم موقعيت را مناسب ديد و از حمايت بني اسرائيل مطمئن شد، از پدر خود داوود اجازه خواست که به “جدون” برود تا به نذري که در اين مکان نموده، وفا کند. سپس کارآگاهان خود را در ميان اسباط بني اسرائيل فرستاد و به آنان ابلاغ کرد که هر گاه صداي شيپور اجتماع را شنيديد به سوي من بشتابيد و سلطنت را براي من اعلام نماييد، که اين کار براي شما بهتر و سودمندتر خواهد بود.

 

آشوب داخلي بيت المقدس قوم بر خواسته و شورش بالا گرفت، آشوب گسترده اي بر اورشليم حاکم شد و بيم آن مي رفت که تر و خشک را نابود سازد. داوود از جريان آگاه شد و بر او گران آمد که فرزندش عليه وي قيام کند، اما خويشتنداري کرد و به اطرافيان خود گفت: بياييد از شهر خارج شويم تا از غضب آبيشالوم در امان باشيم. داود و اطرافيان او با عبور از نهر اردن به بالاي کوه زيتون پناه بردند.عده اي به ناسزا گويي و فحاشي به داوود پرداختند و با حرفهاي نامربوط او را ناراحت ساختند. اطرافيان داوود عليه السلام خواستند آنان را کيفر دهند ولي داود با ناراحتي و افسوس گفت: اگر فرزندم مرا مي جويد، ديگران به مخالفت من سزاوارترند. داود به درگاه خدا شتافت و دست به تضرع برداشت و از خدا خواست وي را از اين ناراحتي نجات دهد و اين بلايي که او را احاطه کرده است از او بر طرف گرداند. آنگاه که داوودعليه السلام اورشليم را رها کرد و از آن خارج شد، آبيشالوم وارد شهر شد و زمام امور را به دست گرفت.داوود ناچار فرماندهان خود را فرستاد و به آنان سفارش کرد که اين آشوب را با عقل و تدبير کنترل نمايند و حتي الامکان در سلامت فرزندش آبيشالوم سعي نمايند، ولي سرنوشت فرزند داوود غير از خواسته پدر مهربان بود. فرماندهان لشکرداوود بر آبيشالوم مسلط شدند و راهي غير از قتل او نيافتند، لذا او را کشتند و آشوب فرو نشست و مردم نفس راحتي کشيدند.

 

حکومت سليمان عليه السلام پس از داوود عليه السلام سلطنت و حکومت به فرزندش سليمان منتقل شد و به لطف خداوند سليمان بر سلطنتي استوار و مملکتي پهناور و مقامي ارجمند دست يافت.خداوند دانش و اسرار بسياري از علوم و فنون از جمله درک زبان پرندگان و حشرات را در اختيار سليمان قرار داد. خداوند نيروي باد را در اختيار او گذاشت تا سليمان در امور زراعت و حمل و نقل دريايي و ديگر امور زندگي از آن استفاده کند. خداوند زبان حيوانات را به سليمان آموخت و او قادر به درک صداي حيوانات شد و از اين قدرت، براي کسب اطلاعات صحيح و سريع استفاده مي کرد.خداوند براي سليمان عليه السلام چشمه مس را جاري ساخت و صنعتگران جن را در اختيار او نهاد تا در عمران و اصلاح امور از آنها استفاده کند. ايشان از مس، ديگهاي بسيار بزرگ و قدح هايي مانند حوض مي ساختند و براي استفاده سپاهيان نصب مي کردند. عده اي از آنها که به فنون ساختمان آشنا بودند، در مدت کوتاهي بناهاي عظيم و کاخهاي با شکوه و برجها و پلهاي بزرگي ساختند و ساختمانهاي مهمي مانند “حاصور و مجد و جازر و بيت حورون و بعله و تدمر” را به پايان رساندند و مخازن و سربازخانه هاي مورد نياز را بنا نمودند. در يکي از قصرهاي سليمان که از چوب و سنگهاي گرانقيمت ساخته و به جواهرات و تصاوير الوان آراسته شده بود، تختي جواهر نشان وجود داشت که بر فراز آن مجسمه دو کرکس و در طرفين آن دو شير قرار داده شده بود که هنگام نشستن سليمان بر تخت، شيرها دستان خود را مي گشودند و پس از نشستن، کرکسها بالهاي خود را بر سر سليمان باز مي کردند.داوودعليه السلام در سالهاي آخر عمر خود قصد بناي بيت رب يا معبد عظيم بيت المقدس را کرده بود که قبل از اقدام، عمرش پايان پذيرفت ولي چهار سال پس از آن، فرزندش سليمان، کار بناي آن را شروع و در سال يازدهم آن را به اتمام رساند و بر آن نام هيکل سليمان نهاد. اين کاخ  سالها با رونق و شکوه باقي ماند ولي پس از آن به دست پادشاهان مصر و ديگران دستخوش غارت و سرانجام به دست پادشاه بابل ويران گشت.
+ نوشته شده در پنج شنبه 24 خرداد 1397برچسب:مطالب مذهبی,زندگینامه پیامبرا,بیت المقدس,حضرت داوود,حضرت سلیمان,سلطنت,حکومت, ساعت 11:57 توسط آزاده یاسینی