••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع ضَعْ فَخْرَكَ وَ احْطُطْ كِبْرَكَ وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ

 و درود خدا بر او، فرمود: فخر فروشی را کنار بگذار، تکبّر و خود بزرگ بينی را رها کن، به ياد مرگ باش.
 
(اخلاقی، اعتقادی)
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً- وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً- فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ- أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ- وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ- أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّی است. حق پدر بر فرزند اين است که فرزند در همه چيز جز نافرمانی خدا، از پدر اطاعت کند، و حق فرزند بر پدر آن که نام نيکو بر فرزند نهد، خوب تربيتش کند، و او را قرآن بياموزد.
(اخلاقی، حقوقی، تربيتی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لِابْنِهِ الْحَسَنِ- ع لَا تَدْعُوَنَّ إِلَى مُبَارَزَةٍ وَ إِنْ دُعِيتَ إِلَيْهَا فَأَجِبْ- فَإِنَّ الدَّاعِيَ إِلَيْهَا بَاغٍ وَ الْبَاغِيَ مَصْرُوعٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: (به فرزندش امام مجتبی عليه السّلام فرمود) کسی را به پيکار دعوت نکن، اما اگر تو را به نبرد خواندند بپذير، زيرا آغازگر پيکار تجاوزکار، و تجاوزکار شکست خورده است.
 (اخلاق اجتماعی، سياسی)
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ- الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ- فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً
لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا- وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا- وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ يَعْرِضُ لَهَا

 

و درود خدا بر او، فرمود: برخی از نيکوترين خلق و خوی زنان، زشت‌ترين اخلاق مردان است، مانند، تکبّر، ترس، بخل، هر گاه زنی متکبّر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمی‌دهد، و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می‌کند، و چون ترسان باشد از هر چيزی که به آبروی او زيان رساند فاصله می‌گيرد.
(اخلاقی، علمی) 

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الْمَنِيَّةُ وَ لَا الدَّنِيَّةُ وَ التَّقَلُّلُ وَ لَا التَّوَسُّلُ وَ مَنْ لَمْ يُعْطَ قَاعِداً لَمْ يُعْطَ قَائِماً

وَ الدَّهْرُ يَوْمَانِ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ - فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ - وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ


 و درود خدا بر او، فرمود: مرگ بهتر از تن به ذلّت دادن و به اندک ساختن بهتر
از دست نياز به سوی مردم داشتن است.
اگر به انسان نشسته در جای خويش چيزی ندهند، با حرکت و تلاش نيز نخواهند داد،
روزگار دو روز است، روزی به سود تو، و روزی به زيان تو است،
پس آنگاه که به سود تو است به خوشگذرانی و سرکشی روی نياور،
و آنگاه که به زيان تو است شکيبا باش
(اخلاقی، اجتماعی)


 
 

وَ قَالَ ع ضَعْ فَخْرَكَ وَ احْطُطْ كِبْرَكَ وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ

 و درود خدا بر او، فرمود: فخر فروشی را کنار بگذار، تکبّر و خود بزرگ بينی را رها کن، به ياد مرگ باش.
(اخلاقی، اعتقادی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ - الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ - فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً

لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا - وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا - وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ يَعْرِضُ لَهَا

 و درود خدا بر او، فرمود: برخی از نيکوترين خلق و خوی زنان، زشت‌ترين اخلاق مردان است،
مانند، تکبّر، ترس، بخل، هر گاه زنی متکبّر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمی‌دهد، و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می‌کند،
و چون ترسان باشد از هر چيزی که به آبروی او زيان رساند فاصله می‌گيرد.
(اخلاقی، علمی)
 



 
وَ قَالَ ع وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ - أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ

 و درود خدا بر او، فرمود: به خدا سوگند اين دنيای شما که به انواع حرام آلوده است،
در ديده من از استخوان خوکی که در دست بيماری جذامی باشد، پست‌تر است.
(اخلاقی، اعتقادی)
+ نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اعتقادی,علمی,خلق و خوی,زنان,مردان,ترس,تکبر,خسیس,بخیل,دنیا,استخوان,خوک,جذام, ساعت 11:17 توسط آزاده یاسینی


تکبر و خودستایی در قرآن

*و خدا را بپرستيد، و چيزي را شريک او قرار ندهيد، و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه نزديک و همسايه دور و همنشينان و همراهان و در راه ماندگان و بردگان نيکي کنيد؛ يقيناً خدا کسي را که متکبّر و خودستاست، دوست ندارد.

*و آنان که آيات ما را تکذيب کردند، و از پذيرفتن آنها تکبّر ورزيدند اهلِ آتش و در آن جاودانه اند.
*و در زمين، با تکبّر و سرمستي راه مرو که تو هرگز نمي تواني زمين را بشکافي، و هرگز در بلندي قامت نمي تواني به کوه ها برسي.همه اينها گناهش نزد پروردگار تو منفور است.
*کساني که از گناهان بزرگ و زشت کاري ها جز لغزش هاي کوچک دوري مي کنند يقيناً آمرزش پروردگارت گسترده و وسيع است. او به شما از هنگامي که شما را از زمين به وجود آورد و از هنگامي که در شکم مادرانتان جنين بوديد، داناتر است؛ پس خودستايي نکنيد. او به کسي که پرهيزکاري پيشه کرده است، آگاه تر است.
*هيچ مصيبتي در زمين و نه در وجود شما روي نمي‏دهد مگر اينكه همه آنها را قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براي خداوند آسان است.تا بر آنچه از دست شما رفت، تأسف نخوريد، و بر آنچه به شما عطا کرده است، شادمان و دلخوش نشويد، و خدا هيچ گردنکش خودستا را دوست ندارد.
*چه بسيار آبادي ها که از فرمان پروردگارشان و فرستادگانش روي برگرداندند، پس ما آنان را به حساب سختي محاسبه کرديم و به عذاب بسيار شديدي عذاب نموديم؛
*و آنان کيفر سنگين کفر و کبرشان را چشيدند و سرانجام کارشان خسارت بود.
*خدا براي آنان عذابي سخت آماده کرده است، پس اي خردمندان مؤمن! از خدا پروا کنيد. به راستي خدا به سوي شما وسيله تذکر نازل کرده است.
+ نوشته شده در جمعه 25 آبان 1397برچسب:قرآنوترجمه,تکبر,خودستایی,کبر,لوح محفوظ, ساعت 14:20 توسط آزاده یاسینی


داستان حضرت هود و قوم عاد - سرزمین احقاف در قرآن

*و به سوي قوم عاد، برادرشان هود را فرستاديم، گفت: اي قوم من! خدا را بپرستيد که شما را جز او معبودي نيست، آيا نمي پرهيزيد؟

*اشراف و سران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را در سبک مغزي و ناداني مي بينيم و تو را از دروغگويان مي پنداريم!!
*گفت: اي قوم من! در من هيچ سبک مغزي و ناداني نيست، بلکه من فرستاده اي از سوي پروردگار جهانيانم.پيام هاي پروردگارم را به شما مي رسانم و براي شما خيرخواهي اَمينم.
*آيا تعجب کرديد که بر مردي از جنس خودتان معارفي از سوي پروردگارتان آمده تا شما را بيم دهد؟! و به ياد آوريد که شما را جانشيناني پس از قوم نوح قرار داد، و شما را در آفرينش نيرومندي و قدرت افزود، پس نعمت هاي خدا را به ياد آوريد تا رستگار شويد.
*گفتند: آيا به سوي ما آمده اي که ما فقط خدا را بپرستيم، و آنچه را پدرانمان مي پرستيدند واگذاريم؟ اگر از راستگوياني آنچه را از عذاب و گزند به ما وعده مي دهي براي ما بياور.
*گفت: يقيناً از سوي پروردگارتان بر شما عذاب و خشمي مقرّر شده، آيا درباره نام هاي که خود و پدرانتان بت ها را به آن ناميده ايد، و خدا هيچ دليل و برهاني بر آنان نازل نکرده با من مجادله و ستيزه مي کنيد؟ پس منتظر باشيد و من هم با شما از منتظرانم.
*پس او و کساني را که همراهش بودند به رحمتي از سوي خود نجات داديم و بنياد آنان که آيات ما را تکذيب کردند و مؤمن نبودند، برکنديم.
*و به سوي قوم عاد، برادرشان هود را .گفت: اي قوم من! خدا را بپرستيد که شما را جز او هيچ معبودي نيست، شما جز مردمي دروغ پرداز نيستيد.
*اي قوم من! از شما هيچ پاداشي نمي خواهم، پاداشم فقط بر عهده کسي است که مرا آفريده؛ آيا نمي انديشيد؟
*اي قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، آن گاه به سوي او بازگرديد، براي شما باران فراوان و پي در پي فرستد و نيرويي بر نيرويتان بيفزايد، و مجرمانه روي برمگردانيد.
*گفتند: اي هود! دليل روشني براي ما نياوردي، و ما به گفته تو رهاکننده معبودهاي خود نيستيم، و ما به تو ايمان نمي آوريم.
* جز اين نمي گوييم که برخي از معبودهاي ما به تو گزند و آسيب رسانده اند . هود گفت: من خدا را گواه مي گيرم و شما هم گواه باشيد که يقيناً من از آنچه شريک او قرار مي دهيد، بيزارم.
*به غير او . پس همه شما بر ضد من نيرنگ بزنيد، سپس مهلتم ندهيد.
*يقيناً من بر خدا که پروردگار من و پروردگار شماست توکل کردم؛ هيچ جنبنده اي نيست مگر اينکه او مهارش را به دست گرفته است، مسلماً پروردگارم بر راهي راست است.
*پس اگر روي برگردانيد  يقيناً آنچه را که من براي آن به سوي شما فرستاده شده ام به شما ابلاغ کردم، و پروردگارم گروهي غير از شما را جايگزين خواهد کرد، و نمي توانيد هيچ زياني به او رسانيد؛ زيرا پروردگارم بر همه چيز نگهبان است.
*و هنگامي که فرمان ما فرا رسيد، هود و آنان را که با او ايمان آورده بودند با رحمتي از سوي خود نجات داديم و آنان را از عذابي سخت رهايي بخشيديم.
*و اينان قوم عاد بودند که آيات پروردگارشان را انکار کردند، و از پيامبران او نافرماني نمودند، و فرمان هر سرکش ستيزه جويي را پيروي کردند.
*و در اين دنيا و روز قيامت با لعنتي بدرقه شدند. آگاه باشيد که عاد به پروردگارشان کافر شدند، هان! دوري بر عاد، قوم هود باد.
*قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس (گروهي كه درخت صنوبر را ميپرستيدند) و اقوام بسيار ديگري را كه در اين ميان بودند هلاك كرديم.
*قوم عاد پيامبران را تکذيب کردند،
*هنگامي که برادرشان هود به آنان گفت: آيا نمي پرهيزيد؟
*بي ترديد من براي شما فرستاده اي امينم،
*بنابراين از خدا پروا کنيد و از من فرمان ببريد،
*و من از شما بر ابلاغ رسالتم هيچ پاداشي نمي خواهم، پاداش من فقط بر عهده پروردگار جهانيان است،
*آيا شما بر روي هر مکان بلندي به بيهوده کاري و بدون نياز، برجي عظيم و برافراشته بنا مي کنيد؟
*و قلعه ها و کاخ هاي استوار و مجلل برمي گيريد، که شايد جاودانه بمانيد؟
*و چون دست گشاييد همچون زورگويان دست گشاييد
*بنابراين از خدا پروا کنيد واز من فرمان ببريد،
*و از کسي که شما را به وسيله آنچه خود مي دانيد ياري داده، پروا کنيد،
*به وسيله چهارپايان و فرزنداني، به شما ياري داده است.
*و بوستان ها و چشمه سارها،
*بي ترديد من بر شما از عذاب روزي بزرگ مي ترسم.
*گفتند: تو پند و اندرز دهي يا ندهي براي ما يکسان است!!
*اين جز شيوه پيشينيان نيست،
*و ما گرفتار عذابي نخواهيم شد.
*پس او را تکذيب کردند، و در نتيجه هلاکشان کرديم. بي ترديد در اين سرگذشت عبرتي بزرگ وجود دارد و بيشترشان مؤمن نبودند،
*و يقيناً پروردگارت همان تواناي شکست ناپذير و مهربان است.
*و عاد و ثمود را ، و از خانه هاي آنان براي شما نمايان است، و شيطان عمل هاي آنان را برايشان آراست، در نتيجه آنان را از راه باز داشت در حالي که بصيرت داشتند.
*پيش از اينان نيز قوم نوح و عاد و فرعون که از تمام ابزار حاکميت برخوردار بودند انکار کردند؛
*اگر روي گرداندند، بگو: من شما را از صاعقه اي چون صاعقه عاد و ثمود بيم مي دهم.
*اما قوم عاد به ناحق در زمين تکبّر کردند و گفتند: نيرومندتر از ما کيست؟ آيا ندانستند خدايي که آنان را آفريد از آنان نيرومندتر است؟ و همواره آيات ما را انکار مي کردند.
*سرانجام تندبادي سخت و سرد در روزهايي شوم بر آنان فرستاديم تا در زندگي دنيا عذاب خواري و رسوايي را به آنان بچشانيم، و بي ترديد عذاب آخرت رسوا کننده تر است و آنان ياري نخواهند شد.
*و برادر قوم عاد را ياد کن، هنگامي که قومش را در سرزمين احقاف بيم داد، و بي ترديد بيم دهندگاني پيش از او و پس از او گذشته بودند که فقط خدا را بپرستيد؛ زيرا من بر شما از عذاب روزي بزرگ مي ترسم.
*گفتند: آيا آمده اي تا ما را از معبودانمان بر گرداني، پس اگر راستگويي عذابي که ما را تهديد مي کني بياور!
*گفت: آگاهي فقط نزد خداست، و من آييني را که به آن فرستاده شده ام به شما ابلاغ مي کنم، ولي من شما را گروهي مي دانم که همواره ناداني مي کنيد.
*پس هنگامي که عذاب را به صورت ابري گسترده ديدند که به سوي درّه ها و آبگيرهايشان روي آورده، گفتند: اين ابري باران زا براي ماست. بلکه اين همان چيزي است که آن را به شتاب خواستيد، بادي است که در آن عذابي دردناک است؛
*همه چيز را به فرمان پروردگارش در هم مي کوبد و نابود مي کند. پس آنان چنان شدند که جز خانه هايشان ديده نمي شد. اين گونه مردم گناهکار را کيفر مي دهيم.
*همانا ما به آنان در اموري قدرت و تمکن داده بوديم که شما را در آن امور چنان قدرت و نيرويي نداده ايم، و براي آنان گوش و چشم و دل قرار داده بوديم، ولي گوش و چشم و دلشان چيزي از عذاب را از آنان برطرف نکرد؛ زيرا همواره آيات ما را انکار مي کردند، و سرانجام عذابي که همواره آن را مسخره مي کردند، آنان را احاطه کرد.
*پيش از آنها قوم نوح و اصحاب الرس و قوم ثمود را تكذيب كردند.
*و نيز قوم عاد و فرعون و برادران لوط،
*و اصحاب ايکه و قوم تُبّع همگي پيامبران را تکذيب کردند، پس تهديدم بر آنان محقق و ثابت شد.
*همچنين در سرگذشت عاد نيز آيتي است در آن هنگام كه تندبادي بي باران بر آنها فرستاديم.
*هيچ چيزي را که بر آن مي وزيد، رها نمي کرد مگر آنکه آن را به صورت استخوان پوسيده اي مي ساخت.
*و خداست که قوم عاد نخستين را هلاک کرد،
*سپس آنها را با عذاب سنگين پوشانيد!
*قوم عاد تکذيب کردند، پس عذاب و هشدارهايم چگونه بود؟
*ما بر آنان در روزي شوم که شومي اش استمرار داشت، تندبادي سخت و بسيار سرد فرستاديم،
*که مردم را بر مي کند ،گويي تنه هاي نخلي بودند که ريشه کن شده اند.
*ثمود و عاد آن روز کوبنده را انکار کردند؛
*و اما قوم عاد با تندبادي بسيار سرد و طغيان گر نابود شدند،
*که خدا آن را هفت شب و هشت روز پي در پي بر آنان مسلط کرد و مي ديدي که آنان مانند تنه هاي پوسيده و پوک درختان خرما روي زمين افتاده
* آيا از آنان هيچ باقي مانده اي مي بيني؟
*آيا ندانسته اي که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟
+ نوشته شده در پنج شنبه 1 شهريور 1397برچسب:قرآن,ترجمه قرآن,حضرت هود,قوم عاد,سرزمین احقاف,عذاب,بت,جانشین نوح,قلعه,کاخ های استوار,تکبر,تندباد, ساعت 10:46 توسط آزاده یاسینی