••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ- وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ

و درود خدا بر او، فرمود: از ويژگی‌های انسان در شگفتی مانيد، که:
با پاره‌ای «پی» می‌نگرد، و با «گوشت» سخن می‌گويد، و با «استخوان» می‌شنود،
و از «شکافی» نفس می‌کشد.
(علمی، فيزيولوژی انسانی) 
 




وَ قَالَ ع إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: چون دنيا به کسی روی آورد، نيکی‌های ديگران را به او عاريت دهد،
و چون از او روی برگرداند خوبی‌های او را نيز بربايد.
(اجتماعی، سياسی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ - الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ - فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً

لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا - وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا - وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ يَعْرِضُ لَهَا

 و درود خدا بر او، فرمود: برخی از نيکوترين خلق و خوی زنان، زشت‌ترين اخلاق مردان است،
مانند، تکبّر، ترس، بخل، هر گاه زنی متکبّر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمی‌دهد، و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می‌کند،
و چون ترسان باشد از هر چيزی که به آبروی او زيان رساند فاصله می‌گيرد.
(اخلاقی، علمی)
 



 
وَ قَالَ ع وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ - أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ

 و درود خدا بر او، فرمود: به خدا سوگند اين دنيای شما که به انواع حرام آلوده است،
در ديده من از استخوان خوکی که در دست بيماری جذامی باشد، پست‌تر است.
(اخلاقی، اعتقادی)
+ نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اعتقادی,علمی,خلق و خوی,زنان,مردان,ترس,تکبر,خسیس,بخیل,دنیا,استخوان,خوک,جذام, ساعت 11:17 توسط آزاده یاسینی


داستان حضرت عزیز در قرآن

*يا چون آن کسي که به دهکده اي گذر کرد، در حالي که ديوارهاي آن بر روي سقف هايش فرو ريخته بود گفت: خدا چگونه اينان را پس از مرگشان زنده مي کند؟ پس خدا او را صد سال ميراند، سپس وي را برانگيخت، به او فرمود: چه مقدار درنگ کرده اي؟ گفت: يک روز يا بخشي از يک روز درنگ کرده ام.  فرمود: بلکه صد سال درنگ کرده اي! به خوراکي و نوشيدني خود بنگر که تغييري نکرده، و به دراز گوش خود نظر کن ، و تا تو را نشانه اي براي مردم قرار دهيم، اکنون به استخوان ها  بنگر که چگونه آنها را برمي داريم و به هم پيوند مي دهيم، سپس بر آنها گوشت مي پوشانيم. چون بر او روشن شد، گفت: اکنون مي دانم که يقيناً خدا بر هر کاري تواناست.

+ نوشته شده در یک شنبه 18 شهريور 1397برچسب:قرآن,ترجمه,متن قرآن,حضرت عزیز,دهکده,صد سال میراند,درازگوش,الاغ,استخوان,زنده شدن مردگان, ساعت 11:11 توسط آزاده یاسینی