••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ- يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ- وَ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ‏

سُبْحَانَهُ- وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ- تَنْهَدُ فِيهِ الْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ الْأَخْيَارُ- وَ يُبَايِعُ الْمُضْطَرُّونَ- وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ

 و درود خدا بر او، فرمود: مردم را روزگاری دشوار در پيش است که توانگر اموال خود را سخت نگهدارد، در صورتی که به بخل ورزی فرمان داده نشد. خدای سبحان فرمود: «بخشش ميان خود را فراموش نکنيد» بَدان در آن روزگار، بلند مقام، و نيکان خوار گردند، و با درماندگان به ناچاری خريد و فروش می‌کنند در حالی که رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم از معامله با درماندگان نهی فرموده.
 
(اقتصادی، اجتماعی)






وَ قَالَ ع: يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ بَاهِتٌ مُفْتَرٍ قال الرضي: و هذا مثل قوله ع هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ

 و درود خدا بر او، فرمود: دو کس نسبت به من هلاک می‌گردند، دوستی که زياده‌روی کند، و دروغ پردازی که به راستی سخن نگويد. 
(اين کلام مانند سخن ديگری است که فرمود) دو تن نسبت به من هلاک گردند، دوستی که از حد گذراند، و دشمنی که بيهوده سخن گويد.
(اخلاقی، اعتقادی)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ- فَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ- وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ

 و درود خدا بر او، فرمود: (از ايمان پرسيدند). ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان، و عمل با اعضاء و جوارح استوار است.
(اعتقادی، معنوی)
 







وَ قَالَ ع مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً- فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً- وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ- فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ- وَ مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ- وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ- فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً- وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ- هَمٍّ لَا يُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا يَتْرُكُهُ وَ أَمَلٍ لَا يُدْرِكُهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که از دنيا اندوهناک می‌باشد، از قضاء الهی خشمناک است، و آن کس که از مصيبت وارد شده شکوه کند از خدا شکايت کرده، و کسی که نزد توانگری رفته و به خاطر سرمايه‌اش برابر او فروتنی کند، دو سوّم دين خود را از دست داده است و آن کس که قرآن بخواند و وارد آتش جهنّم شود حتما از کسانی است که آيات الهی را بازيچه قرار داده است، و آن کس که قلب او با دنيا پرستی پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشکل است، اندوهی رها نشدنی، حرصی جدا نشدنی، و آرزويی نايافتنی.
(اخلاقی، اجتماعی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ - يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ

- وَ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ‏سُبْحَانَهُ - وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ

- تَنْهَدُ فِيهِ الْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ الْأَخْيَارُ - وَ يُبَايِعُ الْمُضْطَرُّونَ

- وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ


و درود خدا بر او، فرمود: مردم را روزگاری دشوار در پيش است که توانگر اموال خود را سخت نگهدارد،
در صورتی که به بخل ورزی فرمان داده نشد. خدای سبحان فرمود: «بخشش ميان خود را فراموش نکنيد»
بدان در آن روزگار، بلند مقام، و نيکان خوار گردند،
و با درماندگان به ناچاری خريد و فروش می‌کنند
در حالی که رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم از معامله با درماندگان نهی فرموده.
 
(اقتصادی، اجتماعی) 



وَ سُئِلَ عَنِ التَّوْحِيدِ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ ع - التَّوْحِيدُ أَلَّا تَتَوَهَّمَهُ وَ الْعَدْلُ أَلَّا تَتَّهِمَهُ

و درود خدا بر او، فرمود: (از امام نسبت به توحيد و عدل پرسيدند فرمود)
توحيد آن است که خدا را در وهم نياری، و عدل آن است که او را متّهم نسازی.
(اعتقادی) 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 5 آبان 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اجتماعی,اقتصادی,اعتقادی,توانگر,بخشش,درماندگان,خرید و فروش,توحید,عدل,وهم,متهم, ساعت 10:36 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَعْنَى قَوْلِهِمْ - لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ

- إِنَّا لَا نَمْلِكُ مَعَ اللَّهِ شَيْئاً وَ لَا نَمْلِكُ إِلَّا مَا مَلَّكَنَا - فَمَتَى مَلَّكَنَا مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنَّا كَلَّفَنَا

- وَ مَتَى أَخَذَهُ مِنَّا وَضَعَ تَكْلِيفَهُ عَنَّا


 و درود خدا بر او، فرمود: (از امام معنی لا حول و لا قوّة الا بالله، را پرسيدند. پاسخ داد:)
ما برابر خدا مالک چيزی نيستيم، و مالک چيزی نمی‌شويم جز آنچه او به ما بخشيده است،
پس چون خدا چيزی به ما ببخشد که خود سزاوارتر است، وظايفی نيز بر عهده ما گذاشته،
و چون آن را از ما گرفت تکليف خود را از ما بر داشته است.
 
(علمی، تفسيری)


 
 

وَ قَالَ ع: مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ الْأَغْنِيَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللَّهِ
- وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِيهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِيَاءِ - اتِّكَالًا عَلَى اللَّهِ

و درود خدا بر او، فرمود: چه نيکو است فروتنی توانگران برابر مستمندان،
برای به دست آوردن پاداش الهی، و نيکوتر از آن خويشتنداری مستمندان
برابر توانگران برای توکّل به خداوند است.
(اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی) 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع شَارِكُوا الَّذِي قَدْ أَقْبَلَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ - فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَيْهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: با آن کس که روزی به او روی آورده شراکت کنيد، که او توانگری را سزاوارتر، و روی آمدن روزگار خوش را شايسته‌تر است.
(اقتصادی)
 



وَ قَالَ ع: مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ قال الرضي - و معنى ذلك أن ما ينفقه المرء من ماله - في سبيل الخير و البر و إن كان يسيرا
- فإن الله تعالى يجعل الجزاء عليه عظيما كثيرا - و اليدان هاهنا عبارة عن النعمتين - ففرق ع بين نعمة العبد - و نعمة الرب تعالى ذكره بالقصيرة و الطويلة
- فجعل تلك قصيرة و هذه طويلة - لأن نعم الله أبدا - تضعف على نعم المخلوق أضعافا كثيرة
- إذ كانت نعم الله أصل النعم كلها - فكل نعمة إليها ترجع و منها تنزع

 و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که با دست کوتاه ببخشد، از دستی بلند پاداش گيرد. 
می‌گويم: (معنی سخن اين است که آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيکی انفاق می‌کند، هر چند کم باشد، خداوند پاداش او را بسيار می‌دهد،
و منظور از «دو دست» در اينجا دو نعمت است، که امام عليه السّلام بين نعمت پروردگار، و نعمت از ناحيه انسان،
را با کوتاهی و بلندی فرق گذاشته است که نعمت و بخشش از ناحيه بنده را کوتاه، و از ناحيه خداوند را بلند قرار داده است،
بدان جهت که نعمت خدا هميشگی و چند برابر نعمت مخلوق است، چرا که نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمتها است،
بنا بر اين تمام نعمتها به نعمتهای خدا باز می‌گردد، و از آن سرچشمه می‌گيرد).
(اخلاقی، اقتصادی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الطَّامِعُ فِي وِثَاقِ الذُّلِّ

 و درود خدا بر او، فرمود: طمعکاری همواره زبون و خوار است.
 
(اخلاقی، اجتماعی)


وَ قَالَ ع مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً - فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً - وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ - فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ
- وَ مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ - وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ - فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً
- وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ - هَمٍّ لَا يُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا يَتْرُكُهُ وَ أَمَلٍ لَا يُدْرِكُهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که از دنيا اندوهناک می‌باشد، از قضاء الهی خشمناک است، و آن کس که از مصيبت وارد شده شکوه کند از خدا شکايت کرده،
و کسی که نزد توانگری رفته و به خاطر سرمايه‌اش برابر او فروتنی کند، دو سوّم دين خود را از دست داده است
و آن کس که قرآن بخواند و وارد آتش جهنّم شود حتما از کسانی است که آيات الهی را بازيچه قرار داده است،
و آن کس که قلب او با دنيا پرستی پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشکل است،
اندوهی رها نشدنی، حرصی جدا نشدنی، و آرزويی نايافتنی.
(اخلاقی، اجتماعی)