••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: الْعَيْنُ وِكَاءُ السَّهِ قال الرضي- و هذه من الاستعارات العجيبة- كأنه يشبه السه بالوعاء و العين بالوكاء- فإذا أطلق الوكاء لم ينضبط الوعاء- و هذا القول في الأشهر الأظهر من كلام النبي ص- و قد رواه قوم لأمير المؤمنين ع- و ذكر ذلك المبرد في كتاب المقتضب- في باب اللفظ بالحروف- و قد تكلمنا على هذه الاستعارة- في كتابنا الموسوم بمجازات الآثار النبوية


 و درود خدا بر او، فرمود: چشم، بند ظرف حوادث است. 
می‌گويم: «اين کلام امام عليه السّلام از استعاره‌های شگفت است، که نشستنگاه را به مشک، و چشم را به سربند آن تشبيه کرد، و آنگاه که بند گشوده شود آنچه در مشک است بيرون ريزد. مشهور است که اين سخن از پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم است، ولی عدّه‌ای آن را از امير المؤمنين عليه السّلام نقل کرده‌اند، اين حکمت را «مبرّد» در کتاب «مقتضب» در باب لفظ به حروف آورده، و ما آن را در کتاب خود که «مجازات آثار نبوی» نام دارد آورده‌ايم.
(علمی)






 

وَ قَالَ ع فِي كَلَامٍ لَهُ: وَ وَلِيَهُمْ وَالٍ فَأَقَامَ وَ اسْتَقَامَ حَتَّى ضَرَبَ الدِّينُ بِجِرَانِهِ

و درود خدا بر او، فرمود: بر آنان فرمانروايی حاکم شد، که کارها را به پاداشت، و استقامت ورزيد، تا دين استوار شد.
(سياسی، اجتماعی) 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 26 مرداد 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اجتماعی,پند سیاسی,علمی,چشم,فرمانروا,دین, ساعت 14:46 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً

- فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ- وَ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي- فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ

 

و درود خدا بر او، فرمود: کار نيک به جا آوريد، و آن را هر مقدار که باشد کوچک نشماريد، زيرا کوچک آن بزرگ، و اندک آن فراوان است، و کسی از شما نگويد که: ديگری در انجام کار نيک از من سزاوارتر است گر چه سوگند به خدا که چنين است: خوب و بد را طرفدارانی است که هر گاه هر کدام از آن دو را واگذاريد، انجامشان خواهند داد.
(اخلاقی، تربيتی) 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
وَ قَالَ ع: مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِيَتَهُ- وَ مَنْ عَمِلَ لِدِينِهِ كَفَاهُ اللَّهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ- وَ مَنْ أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ- أَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که نهان خود را اصلاح کند، خدا آشکار او را نيکو گرداند، و کسی که برای دين خود کار کند، خدا دنيای او را کفايت فرمايد، و کسی که ميان خود و خدا را نيکو گرداند، خدا ميان او و مردم را اصلاح خواهد کرد.
(اعتقادی، اخلاقی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَعْنَى قَوْلِهِمْ- لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ- إِنَّا لَا نَمْلِكُ مَعَ اللَّهِ شَيْئاً وَ لَا نَمْلِكُ إِلَّا مَا مَلَّكَنَا- فَمَتَى مَلَّكَنَا مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنَّا كَلَّفَنَا- وَ مَتَى أَخَذَهُ مِنَّا وَضَعَ تَكْلِيفَهُ عَنَّا

 و درود خدا بر او، فرمود: (از امام معنی لا حول و لا قوّة الا بالله، را پرسيدند. پاسخ داد:) ما برابر خدا مالک چيزی نيستيم، و مالک چيزی نمی‌شويم جز آنچه او به ما بخشيده است، پس چون خدا چيزی به ما ببخشد که خود سزاوارتر است، وظايفی نيز بر عهده ما گذاشته، و چون آن را از ما گرفت تکليف خود را از ما بر داشته است.
 
(علمی، تفسيری)
 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ- وَ قَدْ سَمِعَهُ يُرَاجِعُ الْمُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ كَلَاماً- دَعْهُ يَا عَمَّارُ- فَإِنَّهُ لَمْ يَأْخُذْ مِنَ الدِّينِ إِلَّا مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْيَا- وَ عَلَى عَمْدٍ لَبَسَ عَلَى نَفْسِهِ- لِيَجْعَلَ الشُّبُهَاتِ عَاذِراً لِسَقَطَاتِهِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: (چون عمّار پسر ياسر با مغيرة بن شعبه بحث می‌کرد و پاسخ او را می‌داد، امام به او فرمود) ای عمّار مغيره را رها کن، زيرا او از دين به مقداری که او را به دنيا نزديک کند، برگرفته، و به عمد حقائق را بر خود پوشيده داشت، تا شبهات را بهانه لغزش‌های خود قرار دهد.
(اعتقادی، سياسی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قِيلَ لَهُ بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ- فَقَالَ ع مَا لَقِيتُ رَجُلًا إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ قال الرضي- يومئ بذلك إلى تمكن هيبته في القلوب

و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيدند، با کدام نيرو بر حريفان خود پيروز شدی فرمود) کسی را نديدم جز آن که مرا در شکست خود ياری می‌داد 
می‌گويم: (امام به اين نکته اشاره کرد که هيبت و ترس او در دل‌ها جای می‌گرفت)
 
(سياسی، نظامی) 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع لِابْنِهِ مُحَمَّدِ ابْنِ الْحَنَفِيَّةِ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ- فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ- فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ- مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ

 

و درود خدا بر او، فرمود: (به پسرش محمد حنفيّه سفارش کرد) ای فرزند من از تهيدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر، که همانا فقر، دين انسان را ناقص، و عقل را سرگردان، و عامل دشمنی است.
(اقتصادی)

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 25 فروردين 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند سیاسی,پند نظامی,اعتقادی,جنگ,پیروزی,هیبت,ترس,محمد حنیفه,تهیدستی,فقر,دین,عقل,عامل دشمنی, ساعت 14:8 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ- فَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ- وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ

 و درود خدا بر او، فرمود: (از ايمان پرسيدند). ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان، و عمل با اعضاء و جوارح استوار است.
(اعتقادی، معنوی)
 







وَ قَالَ ع مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً- فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً- وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ- فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ- وَ مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ- وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ- فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً- وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ- هَمٍّ لَا يُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا يَتْرُكُهُ وَ أَمَلٍ لَا يُدْرِكُهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که از دنيا اندوهناک می‌باشد، از قضاء الهی خشمناک است، و آن کس که از مصيبت وارد شده شکوه کند از خدا شکايت کرده، و کسی که نزد توانگری رفته و به خاطر سرمايه‌اش برابر او فروتنی کند، دو سوّم دين خود را از دست داده است و آن کس که قرآن بخواند و وارد آتش جهنّم شود حتما از کسانی است که آيات الهی را بازيچه قرار داده است، و آن کس که قلب او با دنيا پرستی پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشکل است، اندوهی رها نشدنی، حرصی جدا نشدنی، و آرزويی نايافتنی.
(اخلاقی، اجتماعی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ- إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: مردم برای اصلاح دنيا چيزی از دين را ترک نمی‌گويند، جز آن که خدا آنان را به چيزی زيانبارتر دچار خواهد ساخت.
 
(اخلاقی، اعتقادی)
 
 
 
 

وَ قَالَ ع رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا يَنْفَعُهُ
 
 و درود خدا بر او، فرمود: چه بسا دانشمندی که جهلش او را از پای در آورد و دانش او همراهش باشد امّا سودی به حال او نداشته باشد.
(اخلاقی، علمی)

 

 

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 3 دی 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اعتقادی,علمی,اصلاح دنیا,دین,دانشمند,جهل, ساعت 19:32 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ - إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: مردم برای اصلاح دنيا چيزی از دين را ترک نمی‌گويند، جز آن که خدا آنان را به چيزی زيانبارتر دچار خواهد ساخت.
(اخلاقی، اعتقادی)
 


وَ قَالَ ع لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ - هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ ذَلِكَ الْقَلْبُ - وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلَافِهَا - فَإِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجَاءُ أَذَلَّهُ الطَّمَعُ - وَ إِنْ هَاجَ بِهِ الطَّمَعُ أَهْلَكَهُ الْحِرْصُ - وَ إِنْ مَلَكَهُ الْيَأْسُ قَتَلَهُ الْأَسَفُ - وَ إِنْ عَرَضَ لَهُ الْغَضَبُ اشْتَدَّ بِهِ الْغَيْظُ - وَ إِنْ أَسْعَدَهُ الرِّضَى نَسِيَ التَّحَفُّظَ - وَ إِنْ غَالَهُ الْخَوْفُ شَغَلَهُ الْحَذَرُ - وَ إِنِ اتَّسَعَ لَهُ الْأَمْرُ اسْتَلَبَتْهُ الْغِرَّةُ - وَ إِنْ أَفَادَ مَالًا أَطْغَاهُ الْغِنَى - وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ فَضَحَهُ الْجَزَعُ - - وَ إِنْ عَضَّتْهُ الْفَاقَةُ شَغَلَهُ الْبَلَاءُ - وَ إِنْ جَهَدَهُ الْجُوعُ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ - وَ إِنْ أَفْرَطَ بِهِ الشِّبَعُ كَظَّتْهُ الْبِطْنَةُ - فَكُلُّ تَقْصِيرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ كُلُّ إِفْرَاطٍ لَهُ مُفْسِدٌ

و درود خدا بر او، فرمود: به رگ‌های درونی انسان پاره گوشتی آويخته که شگرف‌ترين اعضای درونی اوست، و آن قلب است، که چيزهايی از حکمت، و چيزهايی متفاوت با آن، در او وجود دارد. پس اگر در دل اميدی پديد آيد، طمع آن را خوار گرداند، و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد، و اگر نوميدی بر آن چيره شود، تأسّف خوردن آن را از پای در آورد، اگر خشمناک شود کينه‌توزی آن فزونی يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودی دست يابد، خويشتن داری را از ياد برد، و اگر ترس آن را فراگيرد پرهيز کردن آن را مشغول سازد. و اگر به گشايشی برسد، دچار غفلت زدگی شود، و اگر مالی به دست آورد، بی‌نيازی آن را به سرکشی کشاند، و اگر مصيبت ناگواری به آن رسد، بی‌صبری رسوايش کند، و اگر به تهيدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد، و اگر گرسنگی بی‌تابش کند، ناتوانی آن را از پای درآورد، و اگر زيادی سير شود، سيری آن را زيان رساند، پس هر گونه کند روی برای آن زيانبار، و هر گونه تندروی برای آن فساد آفرين است.
(علمی) 


مطالب مذهبی

اموات به چند دلیل به زنده ها غبطه میخورند:

 

زنده ها نماز می خوانند ، زکات می پردازند ، صدقه می دهند ، روزه می گیرند.
+ نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1398برچسب:مطالب مذهبی,آسمانه,اموات,زنده ها,نماز,روزه,زکات,صدقه,دین,ادیان,اسلام, ساعت 19:53 توسط آزاده یاسینی


حضرت محمد در قرآن

*و محمّد جز فرستاده اي از سوي خدا که پيش از او هم فرستادگاني گذشته اند، نيست. پس آيا اگر او بميرد يا کشته شود، به روش گذشتگان و نياکان خود برمي گرديد؟! و هر کس به روش گذشتگان خود برگردد، هيچ زياني به خدا نمي رساند؛ و يقيناً خدا سپاس گزاران را پاداش مي دهد.

*يقيناً اين کتاب را به درستي و راستي بر تو نازل کرديم؛ تا ميان مردم به آنچه خدا به تو آموخته داوري کني، و حمايت گر خائنان مباش.و از خدا آمرزش بخواه؛ زيرا خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
*همان کساني که از اين رسول و پيامبر «ناخوانده درس» که او را نزد خود در تورات وانجيل نگاشته مي يابند، پيروي مي کنند؛ پيامبري که آنان را به کارهاي شايسته فرمان مي دهد، و از اعمال زشت بازمي دارد، و پاکيزه ها را بر آنان حلال مي نمايد، و ناپاک ها را بر آنان حرام مي کند، و بارهاي تکاليف سنگين و زنجيره ها که بر دوش عقل وجان آنان است برمي دارد؛ پس کساني که به او ايمان آوردند و او را حمايت کردند و ياريش دادند و از نوري که بر او نازل شده پيروي نمودند، فقط آنان رستگارانند.
*بگو: اي مردم! يقيناً من فرستاده خدا به سوي همه شمايم؛ خدايي که مالکيّت و فرمانروايي آسمان ها و زمين فقط در سيطره اوست، جز او معبودي نيست، زنده مي کند و مي ميراند، پس به خدا و رسول او پيامبر ناخوانده درس که به خدا و تمام سخنان او ايمان دارد، ايمان بياوريد، و از او پيروي کنيد تا هدايت يابيد.
*آيا انديشه نکردند که در همنشين آنان هيچ نوع جنوني نيست؛ او فقط بيم دهنده اي آشکار است.
*بگو: من قدرتِ سودي و زياني را از خود ندارم جز آنچه خدا خواهد، و اگر غيب مي دانستم، يقيناً براي خود ازهر خيري فراوان و بسيار فراهم مي کردم وهيچ گزند وآسيبي به من نمي رسيد؛ من فقط براي گروهي که ايمان مي آورند، بيم دهنده و مژده رسانم.
*يقيناً بدترين جنبندگان نزد خدا کساني هستند که کافرند و ايمان نمي آورند.همان کساني که با برخي از آنان پيمان بستي، ولي هر بار پيمانشان را مي شکنند و از خدا پروا نمي کنند.و اگر در جنگ بر ايشان دست يافتى چنان تارومارشان كن كه عبرت آيندگانشان شود باشد كه پند گيرند.و اگر از خيانت قومى انديشناك شدى، تو نيز همسان عهدشان را به سويشان بينداز، كه خداوند خائنان را دوست ندارد.و كافران هرگز مپندارند كه جان به در برده‏اند، آنان گزير و گريزى ندارند.و در برابر آنان آنچه در قدرت و توان داريد از نيرو و اسبان ورزيده آماده کنيد تا به وسيله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان ودشمناني غير ايشان را که نمي شناسيد، ولي خدا آنان را مي شناسد بترسانيد. و هر چه در راه خدا هزينه کنيد، پاداشش به طور کامل به شما داده مي شود، و مورد ستم قرار نخواهيد گرفت.
*و اگر دشمنان به صلح گرايند، تو هم به صلح گراي، و بر خدا توکل کن، که يقيناً او شنوا و داناست.
*و اگر بخواهند تو را بفريبند، يقيناً خدا تو را بس است؛ اوست کسي که تو را با ياري خود و به وسيله مؤمنان نيرومند ساخت.
*و ميان دل هايشان الفت و پيوند برقرار کرد که اگر همه آنچه را در روي زمين است، هزينه مي کردي نمي توانستي ميان دل هايشان الفت اندازي، ولي خدا ميان آنان ايجاد الفت کرد؛ زيرا خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*اي پيامبر! خدا و مؤمناني که از تو پيروي مي کنند براي تو بس است.
*اى پيامبر مؤمنان را به جهاد برانگيز، اگر از شما بيست تن شكيبا باشند، بر دويست تن غلبه خواهند كرد و اگر از شما صدتن باشند بر هزار تن از كافران غلبه مى‏كنند، چرا كه اينان قومى هستند كه چيزى در نمى‏يابند.
*اکنون خدا به شما تخفيف داد و معلوم داشت که در شما ضعفي هست؛ بنابراين اگر از شما صد نفر صابر باشند بر دويست نفر چيره مي شوند، و اگر هزار نفر باشند، به فرمان خدا بر دو هزار نفر چيره مي شوند؛ و خدا با صابران است.
*اگر پيامبر را ياري ندهيد، يقيناً خدا او را ياري مي دهد؛ چنان که او را ياري داد هنگامي که کافران از مکه بيرونش کردند در حالي که يکي از دو تن بود، آن زمان هر دو در غار [ثور نزديک مکه] بودند، همان زماني که به همراهش گفت: اندوه به خود راه مده خدا با ماست. پس خدا آرامش خود را بر پيامبر نازل کرد، و او را با لشکرياني که شما نديديد، نيرومند ساخت، و شعار کافران را پست تر قرار داد، و شعار خداست که شعار والاتر و برتر است؛ و خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است.اگر غنيمتي در دسترس بود و سفر کوتاه و آسان بود، مسلماً به دنبال تو مي آمدند، ولي پيمودن راه طولاني پر مشقت به نظرشان طاقت فرسا آمد، و به زودي به خدا سوگند مي خورند که اگر توانايي داشتيم يقيناً با شما بيرون مي آمديم خود را هلاک مي کنند و خدا مي داند که بي ترديد آنان دروغگويند.خدا تو را مورد بخشش و لطف قرار دهد، چرا پيش از آنکه  راستگويان بر تو روشن شود، و دروغگويان را بشناسي به آنان اجازه دادي؟
*آنان که به خدا و روز قيامت ايمان دارند از تو براي بازايستادن از جهاد با اموال و جان هايشان اجازه نمي خواهند ؛ و خدا به پرواپيشگان داناست.فقط کساني از تو اجازه ترک جهاد مي خواهند که به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و دل هايشان دچار ترديد است و همواره در ترديدشان سرگردانند.
*و اگر براي بيرون رفتن تصميم جدّي داشتند، مسلماً براي آن ساز و برگ آماده مي کردند، ولي خدا برانگيختن آنان را خوش نداشت، پس آنان را از حرکت بازداشت، وگفته شد: با نشستگان بنشينيد. اگر با شما بيرون مي آمدند، جز شرّ و فساد به شما نمي افزودند و مسلماً خود را براي سخن چيني در ميان شما قرار مي دادند تا فتنه جويي کنند و در ميان شما جاسوساني براي آنان هستند ؛ و خدا به ستمکاران داناست. قطعاً پيش از اين هم فتنه جويي مي کردند و امور را بر تو وارونه و دگرگون مي ساختند، تا آنکه حق آمد و فرمان خدا آشکار شد، در حالي که آنان خوش نداشتند.
*اي پيامبر! با کافران و منافقان به جهاد برخيز و نسبت به آنان سخت گيري کن ؛ و جايگاهشان دوزخ است؛ و دوزخ بد بازگشت گاهي است.
*و کساني هستند که بر پايه دورويي و نفاق، مسجدي ساختند براي آسيب رساندن و ترويج کفر و تفرقه افکني ميان مؤمنان و کمين گاهي براي کساني که پيش از اين با خدا و پيامبرش جنگيده بودند، سوگند سخت مي خورند که ما با ساختن اين مسجد جز خوبي قصدي نداشتيم، ولي خدا گواهي مي دهد که بي ترديد آنان دروغگويند.هرگز در آن مسجد نايست، قطعاً مسجدي که از نخستين روز بر پايه تقوا بنا شده شايسته تر است که در آن بايستي، در آن مرداني هستند که خواهان پاکيزگي هستند؛ و خدا پاکيزگان را دوست دارد.
*آيا کسي که بنياد را بر پايه تقواي الهي و رضاي او نهاده بهتر است يا کسي که بنياد را بر لب پرتگاهي سست و فروريختني نهاده؟! و آن بنا با بناکننده اش در جهنم سقوط مي کند؛ و خدا گروه ستمکاران را هدايت نمي کند. همواره آن ساختماني که بنا نهاده اند در دل هايشان مايه شک و ترديد است تا دل هايشان پاره پاره شود، و خدا دانا و حکيم است.
*يقيناً پيامبري از جنس خودتان به سويتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتياق شديدي به شما دارد، و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.
*پس اگر از حق روي گرداندند، بگو: خدا مرا بس است، هيچ معبودي جز او نيست، فقط بر او توکل کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است.
*و هنگامي که آيات روشن ما بر آنان خوانده شود، کساني که ديدار ما را اميد ندارند، مي گويند: قرآني غير اين بياور يا آن را تغيير ده!! بگو: مرا نرسد که آن را از نزد خود تغيير دهم؛ جز آنچه را به من وحي مي شود، پيروي نمي کنم؛ من اگر پروردگارم را نافرماني کنم، از عذاب روزي بزرگ مي ترسم.
*بگو: اگر خدا مي خواست آن را بر شما نمي خواندم، و او هم شما را به آن آگاه نمي کرد؛ همانا مدت ها پيش از نزول قرآن در ميان شما بودم، آيا نمي انديشيد؟
*و اگر تو را تکذيب کردند بگو: عمل من براي من وعمل شما براي شماست، شما از آنچه من انجام مي دهم، بيزاريد، ومن از آنچه شما انجام مي دهيد، بيزارم.
*و برخى از آنان كسانى‏ اند كه به تو گوش فرا مى‏ دهند آيا تو كران را هر چند در نيابند شنوا خواهى كرد؟
*و گروهي از آنان تو را مي نگرند. آيا تو مي تواني نابينايان را گرچه از روي بصيرت و بينش نبينند، هدايت کني؟
*يقيناً خدا هيچ ستمي به مردم روا نمي دارد، ولي مردم بر خود ستم مي ورزند.
*ممکن است به سبب آنکه مي گويند: چرا گنجي بر او نازل نشده، يا فرشته اي همراهش نيامده؟ برخي از آنچه را به تو وحي مي شود ترک کني وسينه ات تنگ شود تو فقط بيم دهنده اي و خدا بر هر چيز نگهبان است.
*بلکه مي گويند: او اين قرآن را از نزد خود ساخته بگو: اگر راستگوييد، شما هم ده سوره مانند آن بياوريد و هر کس را غير خدا مي توانيد، به ياري خود دعوت کنيد.
*پس اگر آنان دعوت شما را اجابت نکردند بدانيد که آنچه نازل شده به دانش خداست وهيچ معبودي جز او نيست، پس آيا تسليم مي شويد؟
*کافران مي گويند: چرا معجزه اي از سوي پروردگارش بر او نازل نشده؟ بگو: مسلماً خدا هر کس را بخواهد گمراه مي کند و هر کس را که به سوي او بازگردد، هدايت مي نمايد.
*آن گونه تو را در ميان امتي که پيش از آن، امت هايي روزگار به پايان بردند، فرستاديم، تا آنچه را به تو وحي کرديم بر آنان بخواني، در حالي که آنان به رحمان کفر مي ورزند. بگو: او پروردگار من است، معبودي جز او نيست، فقط بر او توکل کردم و بازگشتم فقط به سوي اوست.
*و اگر قرآني بود که به وسيله آن کوه ها به حرکت مي آمدند، يا زمين پاره پاره مي گشت، يا به وسيله آن با مردگان سخن گفته مي شد بلکه همه کارها فقط در اختيار خداست. پس آيا آنان که ايمان آورده اند، ندانسته اند که اگر خدا مي خواست همه مردم را هدايت مي کرد؟! و همواره به کافران به کيفر آنچه که انجام دادند، حادثه اي کوبنده و بسيار سخت مي رسد يا حادثه نزديک خانه هايشان فرود مي آيد تا وعده خدا فرا رسد؛ بي ترديد خدا خُلف وعده نمي کند.
*قطعاً پيامبراني که پيش از تو بودند، مسخره شدند. پس به کافران مهلت دادم، سپس آنان را گرفتم، پس مجازات و عذاب چگونه بود؟ ….
*آيا كسي كه بالاي سر همه ايستاده و اعمال همه را مي‏بيند آنان براي خدا شريكاني قرار دادند، بگو آنها را نام ببريد! آيا به او چيزي را خبر مي‏دهيد كه از وجود آن در روي زمين بيخبر است ؟ يا سخنان ظاهري ميگوئيد، بلكه در نظر كافران دروغهايشان زينت داده شده و آنها از راه باز داشته شده‏ اند و هر كس را خدا گمراه كند راهنمائي نخواهد داشت.
* براي آنان در زندگي دنيا عذابي است، و مسلماً عذاب آخرت سخت تر و پر مشقت تر است، و آنان را هيچ حافظ و نگه دارنده اي نيست.
*صفت بهشتي که به پرهيزکاران وعده داده شده از زير آن نهرها جاري است، ميوه ها و سايه اش هميشگي است. اين عاقبت و فرجام کساني است که پرهيزکاري کردند و فرجام کافران آتش است.
*و کساني که کتاب آسماني به آنان عطا کرديم از آنچه بر تو نازل شده است، خوشحالند. و برخي از گروه ها بخشي از آن را منکرند، بگو: من فرمان يافته ام که خداي يکتا را بپرستم و شريکي براي او قرار ندهم، تنها به سوي او دعوت مي کنم و بازگشتم فقط به سوي اوست.
*و ما قبل از تو رسولاني فرستاديم و براي آنها همسران و فرزنداني قرار داديم، و هيچ رسولي نمي‏توانست معجزه اي بياورد، مگر به فرمان خدا، هر زماني كتابي دارد .
*و اگر پاره اي از عذاب ها را که به منکران وعده مي دهيم به تو نشان دهيم يا اگر تو را قبض روح کنيم تنها وظيفه تو ابلاغ است و حسابرسي بر عهده ماست.
*و گفتند: اي کسي که قرآن بر او نازل شده! قطعاً تو ديوانه اي!
* اگر راست مي گويي، چرا فرشتگان را نزد ما نمي آوري؟!ما فرشتگان را جز به درستي و راستي نازل نمي کنيم، و در آن هنگام مهلت نمي يابند.
*و بي ترديد ما پيش از تو هم پيامبراني را در امت هاي پيشين فرستاديم.
*و هيچ پيامبري به سوي آنان نمي آمد مگر آنکه او را مسخره مي کردند.
*و به راستي که هفت آيه از مثاني [يعني سوره حمد] و قرآن بزرگ را به تو عطا کرديم.
*بنابراين به امکانات مادي که برخي از گروه هاي آنان را از آن برخوردار کرديم، چشم مدوز، و بر آنان اندوه مخور، وپر و بال خود را براي مؤمنان فرو گير.
*و بگو: بي ترديد من بيم دهنده آشکارم.
*همچنانكه بر تفرقه‏گرايان نيز نازل كرده‏ايم‏.همانان که قرآن را بخش بخش کردند.به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست مي کنيم.
*پس آنچه را به آن مأموري اظهار کن و از مشرکان روي بگردان.
*که ما استهزا کنندگان را از تو بازداشته ايم.همانان که با خدا معبود ديگري قرار مي دهند، پس خواهند دانست.
*ما مي دانيم که تو از آنچه مي گويند، دلتنگ مي شوي.
*پس پروردگارت را همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوي و از سجده کنان باش.
*و پروردگارت را تا هنگامي که تو را مرگ بيايد، بندگي کن.
*و پيش از تو جز مرداني که به آنان وحي مي کرديم، نفرستاديم. اگر نمي دانيد از اهل دانش و اطلاع بپرسيد.با دلايل روشن و کتاب هاي آسماني ، و قرآن را به سوي تو نازل کرديم به خاطر اينکه براي مردم آنچه را که به سويشان نازل شده بيان کني و براي اينکه بينديشند.
*ما اين کتاب را بر تو نازل نکرديم مگر براي اينکه حقايقي را که در آن اختلاف کرده اند، براي آنان توضيح دهي و براي مردمي که ايمان دارند هدايت و رحمت باشد.
*و خدا براي شما از آنچه آفريده سايه هايي قرار داد، از کوه ها پناه گاه هايي برايتان به وجود آورد، و تن پوش هايي براي شما قرار داد که شما را از گرما نگه مي دارد و پيراهن هايي که شما را از آسيب جنگ و نبردتان حفظ مي کند؛ اين گونه نعمت هايش را بر شما کامل مي کند تا تسليم فرمان هاي او شويد. اگر روي برتابند تو فقط وظيفه ابلاغ آشكار داري.
*و روزي را که در هر امتي گواهي از خودشان بر آنان برمي انگيزيم، و تو را بر اينان گواه مي آوريم؛ و اين کتاب را بر تو نازل کرديم که بيانگر هر چيزي و هدايت و رحمت ومژده اي براي تسليم شدگان ست.
*و هنگامي که آيه اي را جايگزين آيه ديگر مي کنيم، در حالي که خدا به آنچه نازل مي کند داناتر است، مخالفان مي گويند: تو فقط دروغ مي بندي!! بلکه بيشترشان نمي دانند. بگو: آن را روح القدس از سوي پروردگارت به درستي و راستي نازل کرده تا کساني را که ايمان آورده اند، ثابت قدم بدارد و براي تسليم شدگان هدايت و مژده باشد.
*و ما مي دانيم که آنان مي گويند: يقيناً اين آيات را بشري به او مي آموزد!! زبان کسي که به او نسبت مي دهيد، غير عربي است و اين قرآن به زبان عربي فصيح و روشن است.
*منزّه و پاک است آن که شبي بنده اش را از مسجدالحرام به مسجد الاقصي که پيرامونش را برکت داديم، سير داد، تا نشانه هاي خود را به او نشان دهيم؛ يقيناً او شنوا و داناست.
*و هنگامي که قرآن بخواني، ميان تو و آنان که به آخرت ايمان ندارند، پرده اي نامريي قرار مي دهيم.و بر دل هايشان پوشش هايي مي گذاريم تا آن را نفهمند و در گوش هايشان سنگيني مي نهيم ؛ و چون پروردگارت را در قرآن به يگانگي ياد کني با حالت رميدگي از تو روي مي گردانند.
*هنگامي که به تو گوش مي دهند، ما به هدفي که براي آن گوش مي دهند داناتريم، و نيز هنگامي که رازگويي مي کنند آن زمان که ستمگران مي گويند: شما جز از مردي جادو شده پيروي نمي کنيد.
*بنگر چگونه تو را به صفاتي [چون شاعر، کاهن، ساحر و مجنون] وصف مي کنند در نتيجه گمراه شدند، بنابراين قدرت ندارند راهي يابند.
*پروردگارتان به شما داناتر است، اگر بخواهد شما را مورد رحمت قرار مي دهد و اگر بخواهد عذابتان مي کند. و ما تو را بر آنان نگهبان و کارساز نفرستاده ايم.
* بگو: جز اين نيست که من هم بشري مانند شمايم که به من وحي مي شود که معبود شما فقط خداي يکتاست؛ پس کسي که ديدار پروردگارش را اميد دارد، پس بايد کاري شايسته انجام دهد و هيچ کس را در پرستش پروردگارش شريک نکند.
*دل هايشان مشغول است؛ و آنان که ستم پيشه اند رازگويي خود را پنهان داشتند آيا اين پيامبر جز اين است که بشري مانند شماست؟ آيا شما با چشم باز وشناخت وآگاهي به سوي سِحر مي رويد؟!
*گفت:پروردگارم هر سخني را در آسمان و زمين مي داند، و او شنوا و داناست.
*گفتند: بلکه خواب هايي آشفته و پريشان است، بلکه آن را به دروغ بربافته، بلکه او شاعر است، بايد براي ما معجزه اي بياورد مانند معجزه هايي که پيامبران گذشته را فرستادند.
*پيش از آنان هيچ شهري که آن را نابود کرديم ايمان نياوردند؛ پس آيا اينان ايمان مي آورند؟!
* و پيش از تو نفرستاديم مگر مرداني را که به آنان وحي مي نموديم. اگر نمي دانيد از دانايان بپرسيد
*و آنان را جسدهايي که غذا نخورند قرار نداديم، و جاويدان هم نبودند
*سپس به وعده اي که به آنان داده بوديم وفا کرديم، و آنان و هر که را مي خواستيم، نجات داديم و متجاوزان را هلاک کرديم.
*ما بر شما كتابي نازل كرديم كه وسيله تذكر شما در آنست، آيا انديشه نمي‏كنيد؟
*و چه بسيار از شهرهايي که ستمکار بودند، درهم شکستيم، و پس از آنان قومي ديگرپديد آورديم.
*پس هنگامي که عذاب ما را احساس کردند، ناگهان از آن مي گريختند.
*فرار نکنيد، و به سوي زندگي مرفّهي که در آن نازپرورده بوديد و خانه هايتان بازگرديد تا از شما درخواست کمک شود
*گفتند: اي واي بر ما که ما قطعاً ستمکار بوديم!
* پس همواره سخنشان همين بود تا آنکه آنان را ريشه کن و خاموش ساختيم.
*و ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آن دو قرار دارد به بازي نيافريده ايم.
*به فرض محال اگر مي‏خواستيم سرگرمي انتخاب كنيم چيزي متناسب خود انتخاب مي‏كرديم.
*بلكه ما حق را بر سر باطل مي‏كوبيم تا آنرا هلاك سازد، و به اين ترتيب باطل محو و نابود مي‏شود، اما واي بر شما از توصيفي كه مي‏كنيد.
*و پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم مگر آنکه به او وحي کرديم که معبودي جز من نيست، پس تنها مرا بپرستيد.
*و پيش از تو براي هيچ بشري جاودانگي قرار نداديم؛ پس آيا اگر تو بميري آنان جاويدان خواهند ماند؟!
*کافران چون تو را ببينند جز به مسخره ات نمي گيرند آيا اين است آن کسي که معبودان شما را ياد مي کند؟ در حالي که خود به ذکر [خدايِ] رحمان کافرند
* و به راستي پيش از تو پيامبراني مورد استهزا قرار گرفتند، پس عذابي را که همواره مسخره مي کردند، استهزا کنندگان را فرا گرفت.
* بگو: چه کسي شما را در شب و روز از رحمان محافظت مي کند؟ بلکه آنان از ياد پروردگارشان روي گردانند.
*آيا براي آنان به جاي ما معبوداني هست که آنان را باز دارند در حالي که نمي توانند خود را ياري دهند و از سوي ما هم پناه داده نمي شوند؟
*بلکه اينان و پدرانشان را بهره مند ساختيم تا جايي که عمرشان طولاني شد . آيا ندانسته اند که ما همواره به زمين مي پردازيم و از اطراف آن مي کاهيم؟ پس آيا باز هم آنان پيروزند؟
*بگو: من فقط شما را به وسيله وحي بيم مي دهم، ولي کران، بانگ دعوت را هنگامي که بيمشان دهند، نمي شنوند.
*و اگر اندکي از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: اي واي بر ما که قطعاً ستمکار بوديم!
*و تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم.
* بگو: به من فقط وحي مي شود که معبود شما خداي يکتاست؛ پس آيا تسليم مي شويد؟
*پس اگر روي برگرداندند بگو: من به شما به طور يکسان آگاهي و هشدار دادم، و نمي دانم آنچه شما را به آن وعده داده اند، آيا نزديک است يا دور؟
*بي ترديد او سخن آشکار را و آنچه را پنهان مي داريد، مي داند.
*گفت: پروردگارا! به حق داوري کن و پروردگار ما مهربان است و بر خلاف واقعيتي که وصف مي کنيد، از او ياري مي خواهند.
*و اگر تو را تکذيب مي کنند پيش از اينان قوم نوح و عاد و ثمود هم تکذيب کردند.و قوم ابراهيم وقوم لوط،و اهل مدين؛ و موسي هم تکذيب شد. پس کافران را مهلت دادم، سپس آنان را گرفتم، پس کيفر و انتقام من چگونه بود؟
*بگو: اي مردم! من براي شما فقط بيم دهنده اي آشکارم.
*پس کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، آمرزش و رزقي نيکو براي آنهاست.
*و کساني که در آيات ما کوشيده اند، به گمان آنکه ما را عاجز کنند اهل آتشِ افروخته اند.
*ما هيچ رسول و پيامبري را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مي‏كرد شيطان القائاتي در آن مي‏كرد، اما خداوند القائات شيطان را از ميان مي‏برد سپس آيات خود را استحكام مي‏بخشيد و خداوند عليم و حكيم است.
*و نيز هدف اين بود كساني كه خدا آگاهي به آنان بخشيده بدانند اين حقي است از سوي پروردگار تو، در نتيجه به آن ايمان بياورند و دلهايشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند كساني را كه ايمان آوردند به سوي صراط مستقيم هدايت مي‏كند.
*و اگر با تو مجادله ستيزآميز نمايند، بگو: خدا به آنچه انجام مي دهيد، داناتر است.
*كساني كه آن تهمت عظيم را مطرح كردند (و به عايشه تهمت کار ناشايست زدند که رسول و مؤمنان را بيازارند) گروهي از شما بودند، اما گمان نكنيد اين ماجرا براي شما بد است، بلكه خير شما در آن است، آنها هر كدام سهم خود را از اين گناهي كه مرتكب شدند دارند، و كسي كه بخش عظيم آن را بر عهده گرفت عذاب عظيمي براي او است.
*چرا هنگامي که آن را شنيديد، مردان و زنان مؤمن به خودشان گمان نيک نبردند و نگفتند: اين تهمتي آشکار است؟!
*چرا بر آن تهمت، چهار شاهد نياوردند؟ و چون شاهدان را نياوردند، پس خود آنان نزد خدا محکوم به دروغگويي اند؛
*و اگر فضل و رحمت خدا در دنيا و آخرت بر شما نبود، به يقين به خاطر آن تهمت بزرگي که در آن وارد شديد، عذابي بزرگ به شما مي رسيد.
*چون زبان به زبان از يکديگر مي گرفتيد و با دهان هايتان چيزي مي گفتيد که هيچ معرفت و شناختي به آن نداشتيد و آن را ناچيز و سبک مي پنداشتيد و در حالي که نزد خدا بزرگ بود.
*و چرا وقتي که آن را شنيديد نگفتيد: ما را نسزد که به اين تهمت بزرگ زبان بگشاييم، شگفتا! اين بهتاني بزرگ است.
*خدا شما را اندرز مي دهد که اگر ايمان داريد، هرگز مانند آن را تکرار نکنيد.
*و خدا آيات را براي شما بيان مي کند، و خدا دانا و حکيم است.
*و نماز را برپا داريد و زکات را بپردازيد، و اين پيامبر را اطاعت کنيد تا مورد رحمت قرار گيريد.
*و گفتند: اين چه پيامبري است که غذا مي خورد و در بازارها راه مي رود؟ چرا فرشته اي به سوي او نازل نشده که همراه او بيم دهنده باشد؟
*يا گنجي به سوي او افکنده نمي شود؟ يا باغي براي او نمي باشد که از آن بهره مند شود؟ و ستمکاران گفتند: شما جز مردي جادو شده را پيروي نمي کنيد!!
*بنگر که چگونه اوصافي براي تو بيان کردند، پس گمراه شدند و نمي توانند راهي بيابند.
*هميشه سودمند و بابرکت است آنکه اگر بخواهد بهتر از آن را براي تو قرار مي دهد، بوستان هايي که از زيرِ آن نهرها جاري باشد، و قصرهايي براي تو مقرّر مي نمايد.
*و ما پيش از تو هيچ يک از پيامبران را نفرستاديم مگر آنکه آنان هم غذا مي خوردند و در بازارها راه مي رفتند، و ما برخي از شما را  آزمايش برخي ديگر قرار داديم. آيا شکيبايي مي ورزيد؟ و پروردگارت همواره بيناست.
*و هنگامي که تو را مي بينند جز به مسخره ات نمي گيرند آيا اين است آنکه خدا او را به پيامبري برانگيخته است؟!
*اگر ما بر پرستش بتهايمان ايستادگي نمي کرديم، نزديک بود ما را از پرستش آنها منحرف کند. سپس وقتي که عذاب را مي بينند خواهند دانست که چه کسي گمراه تر است.
*آيا گمان مي کني بيشتر آنان مي شنوند، يا مي انديشند؟ آنان جز مانند چهارپايان نيستند بلکه آنان گمراه ترند!
*تو را جز مژده رسان و بيم دهنده نفرستاديم.
*بگو: من از شما پاداشي نمي خواهم، جز اينکه هر که بخواهد راهي به سوي پروردگارش بگيرد.
*و بر آن زنده اي که هرگز نمي ميرد توکل کن، و او را همراه با ستايش تسبيح گوي، و کافي است که او به گناهان بندگانش آگاه باشد.
*و هنگامي که به آنان گويند: براي رحمان سجده کنيد، مي گويند: رحمان چيست؟! آيا براي چيزي که تو فرمان مي دهي، سجده کنيم؟ و بر رميدگي و نفرتشان مي افزايد.
*و بي ترديد اين قرآن، نازل شده پروردگار جهانيان است،
*که روح الامين آن را نازل کرده است،
*بر قلب تو، تا از بيم دهندگان باشي،
*به زبان عربي روشن و گويا
*و بي ترديد اين در کتاب هاي پيشينيان است.
*پس با خدا معبودي ديگر را مپرست، که از عذاب شدگان خواهي شد.
*و خويشان نزديکت را هشدار ده،
*و پر و بال خود را براي مؤمناني که از تو پيروي مي کنند بگستر،
*پس اگر تو را نافرماني کردند بگو: من از آنچه انجام مي دهيد، بيزارم؛
*و بر تواناي شکست ناپذير مهربان توکل کن،
*هم او که تو را هنگامي که مي ايستي، مي بيند،
*و گردش و حرکت تو را در ميان سجده کنندگان 
*يقيناً او شنوا و داناست.
*و کافران گفتند: آيا زماني که ما و پدرانمان خاک شديم به راستي ما را از آن بيرون مي آورند؟همانا پيش از اين به ما و پدرانمان وعده داده اند، ولي اين مطلب جز افسانه خرافي پيشينيان نيست!بگو: در زمين بگرديد پس با تأمل بنگريد که سرانجام گنهکاران چگونه بود؟و بر آنان اندوه مخور و از نيرنگي که همواره به کار مي گيرند، دلتنگ مباش.و مي گويند: اگر راستگوييد اين وعده کي خواهد بود؟بگو: اميد است بخشي از آن عذابي که رسيدنش را با شتاب مي خواهيد، دنبال شما باشد،و يقيناً پروردگارت بر مردم داراي فضلي بزرگ است، ولي بيشترشان سپاس نمي گزارند،و به راستي پروردگارت آنچه را سينه هايشان پنهان مي دارد و آنچه را آشکار مي کند، مي داند،هيچ پوشيده و پنهاني در آسمان و زمين وجود ندارد مگر آنکه در کتابي روشن است.
*من فقط فرمان يافته ام که پروردگار اين شهر را که آن را بسيار محترم شمرده و همه چيز در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست، بپرستم و فرمان يافته ام که از تسليم شدگان باشم،
*و اينکه قرآن را بخوانم؛ پس هر که راه يابد فقط به سود خود راه يافته است، و هر که گمراه شود پس بگو: من فقط از بيم دهندگانم،
*و بگو: همه ستايش ها ويژه خداست؛ به زودي نشانه هاي خود را به شما نشان خواهد داد، پس آنها را خواهيد شناخت. و پروردگارت از آنچه انجام مي دهيد، بي خبر نيست.
*پس هنگامي که حق از سوي ما براي آنان آمد گفتند: چرا مانند آنچه به موسي دادند به او نداده اند؟ آيا پيش از اين به آنچه به موسي داده شد، کفر نورزيدند؟! گفتند: [اين تورات و قرآن] دو جادويند که پشتيبان يکديگرند!! و گفتند: ما منکر هر دو هستيم!!
*بگو: اگر راست مي گوييد کتابي از نزد خدا بياوريد که هدايت کننده تر از اين دو باشد تا آن را پيروي کنم.
*پس اگر پاسخ تو را ندادند بدان که فقط از هواهاي نفساني خود پيروي مي کنند و گمراه تر از کسي که بدون هدايتي از سوي خدا از هواهاي نفساني خود پيروي کند، کيست؟ مسلماً خدا مردم ستمکار را هدايت نمي کند.
*و گفتند: اگر ما همراه تو از هدايت پيروي کنيم از سرزمينمان ربوده خواهيم شد! آيا ما آنان را در حرم امني جاي نداديم که همواره هر نوع ميوه و محصولي که رزقي از سوي ماست به سوي آن گردآوري مي شود؟ ولي بيشتر آنان معرفت و دانش ندارند.
*چه بسيار شهرهايي را که در زندگي خود گرفتار سرمستي و طغيان شده بودند، هلاک کرديم، پس اين ها خانه هاي ايشان است که پس از آنان جز اندکي مورد سکونت قرار نگرفته اند، و فقط ما وارث آنان هستيم!
*و پروردگارت بر آن نبوده است که شهرها را نابود کند، تا آنکه در مرکز آنها پيامبري برانگيزد که آيات ما را بر آنان بخواند، و ما نابودکننده شهرها نبوده ايم مگر در حالي که اهلش ستمکار بوده اند.
*يقيناً کسي که قرآن را بر تو واجب کرده است، حتماً تو را به بازگشت گاه بازمي گرداند. بگو: پروردگارم به کسي که هدايت را آورده است و به کسي که در گمراهي آشکاري است، داناتر است.
*و تو اميد و انتظار نداشتي که اين کتاب بر تو القا شود، لکن رحمتي از سوي پروردگارت بود ؛ پس هرگز پشتيبان کافران مباش،
*و مبادا تو را از آيات خدا پس از آنکه به سوي تو نازل شد باز دارند، و به جانب پروردگارت دعوت کن، و هرگز از مشرکان مباش،
*و با خدا معبودي ديگر مخوان، جز او معبودي نيست، هر چيزي مگر ذات او هلاک شدني است، فرمانروايي ويژه اوست، و فقط به سوي او بازگردانده مي شويد.
*گفتند: چرا از سوي پروردگارش معجزاتي بر او نازل نمي شود. بگو: اين معجزات فقط در اختيار خداست و من فقط بيم دهنده اي آشکارم.
*آيا براي آنان کافي نبوده است که ما اين کتاب را که بر آنان خوانده مي شود بر تو نازل کرديم؟! همانا در اين کتاب رحمتي است و پندي براي مردمي که ايمان مي آورند.
* بگو: کافي است که خدا ميان من و شما شاهد باشد، آنچه را در آسمان ها و زمين است مي داند، و آنان که به باطل گرويده و به خدا کفر ورزيده اند همان زيانکاران اند.
*آنان شتاب در آوردن عذاب را از تو مي خواهند، اگر مدتي معين مقرّر نبود، قطعاً آن عذاب را بر آنان مي آمد و حتماً ناگاه در حالي که بي خبرند، به سراغشان خواهد آمد.
*از تو عذاب را به شتاب مى‏خواهند، و بى‏گمان جهنم فراگير كافران است‏
*آنان را متوجه روزي کن که عذاب از بالاي سرشان و از زير پايشان آنان را فرو پوشاند و مي گويد: آنچه را همواره انجام مي داديد بچشيد.
*و به راستي پيش از تو پيامبراني را به سوي قومشان فرستاديم که براي آنان دلايل روشن آوردند، سپس ما از آنان که مرتکب گناه شدند، انتقام گرفتيم ؛ و ياري مؤمنان حقّي بر عهده ماست.
*و اگر بادي بفرستيم، پس آن را زرد شده ببينند، پس از آن ناسپاس مي شوند.
*پس تو نمي تواني به مردگان بشنواني و نمي تواني دعوتت را به کران زماني که پشت کنان روي مي گردانند، بشنواني.
*و نمي‏تواني نابينايان را از گمراهيشان هدايت كني، تو تنها سخنت را به گوش كساني مي‏رساني كه ايمان به آيات ما مي‏آورند و در برابر حق تسليمند.
*و هرکس کفر ورزد، کفرش تو را اندوهگين نسازد؛ بازگشت آنان فقط به سوي ماست، پس آنان را از آنچه انجام داده اند آگاه مي کنيم؛ يقيناً خدا به نيّات و اسرار سينه ها داناست. 
*ما كمي از متاع دنيا را در اختيار آنان مي‏گذاريم سپس آنها را مجبور به تحمل عذاب شديد مي‏كنيم.
*و اگر از آنان بپرسي: چه کسي آسمان ها و زمين را آفريده است؟ قطعاً مي گويند: خدا. بگو: همه ستايش ها ويژه خداست بلکه بيشترشان معرفت و دانش ندارند؛
*آنچه در آسمان ها و زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي خداست؛ يقيناً خدا همان بي نياز و ستوده است.
*اگر آنچه درخت در زمين است قلم باشد و دريا و هفت درياي ديگر آن را پس از پايان يافتنش مدد رسانند، کلمات خدا پايان نپذيرد؛ يقيناً خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*اي پيامبر! بر تقواي الهي ثابت قدم و استوار باش، و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خدا همواره دانا و حکيم است.
*و آنچه را که از سوي پروردگارت به تو وحي مي شود پيروي کن؛ قطعاً خدا به آنچه انجام مي دهيد، آگاه است.
*و بر خدا توکل کن؛ و کافي است که خدا نگهبان و کارساز باشد.
*اي پيامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگي دنيا و زيور و زينتش را مي خواهيد بياييد تا برخوردارتان نمايم و با روشي پسنديده رهايتان کنم،
*و اگر خدا و پيامبر او و سراي آخرت را مي خواهيد، پس خدا يقيناً براي نيکوکاران شما پاداشي بزرگ آماده کرده است.
*و زماني را که به آن شخص که خدا به او نعمت بخشيده بود، و تو هم به او احسان کرده بودي، مي گفتي: همسرت را براي خود نگه دار و از خدا پروا کن. و تو در باطن خود چيزي را پنهان مي داشتي که خدا آشکار کننده آن بود و از مردم مي ترسيدي و در حالي که خدا سزاوارتر بود که از او بترسي، پس هنگامي که «زيد» نياز خود را از همسرش به پايان برد وي را به همسري تو درآورديم تا براي مؤمنان نسبت به ازدواج با همسران پسر خوانده هايشان زماني که نيازشان را از آنان به پايان برده باشند سختي و حرجي نباشد؛ و همواره فرمان خدا شدني است.
*بر پيامبر در آنچه خدا براي او مقرّر و لازم کرده منعي نيست، خدا اين روش را درباره کساني که پيش از اين گذشته اند مقرّر داشته است و همواره فرمان خدا نافذ و اندازه گيري شده است.
*آنان که همواره پيامهاي خدا را به مردم مي رسانند و از او مي ترسند و از هيچ کس جز او واهمه ندارند و براي حسابرسي خدا کافي است.
*محمّد، پدر هيچ يک از مردان شما نيست، ولي فرستاده خدا و خاتم پيامبران است؛ و خدا به هر چيزي داناست.
*اي پيامبر! به راستي ما تو را شاهد و مژده رسان و بيم دهنده فرستاديم.
*و تو را دعوت کننده به سوي خدا به فرمان او و چراغي فروزان قرار داديم،
*و مؤمنان را مژده ده که براي آنان از سوي خدا فضل بزرگي خواهد بود،
*و از کافران و منافقان اطاعت مکن و آزارشان را واگذار و بر خدا توکل کن، و کافي است که خدا نگهبان و کارساز باشد،
*اي پيامبر! برايت حلال کرديم آن همسرانت را که مهرشان را داده اي و کنيزاني که خدا غنيمت به تو داده است و دختر عموها و دختر عمه ها و دختر دايي ها و دختر خاله هايت را که با تو مهاجرت نموده اند و زن مؤمني که خود را به پيامبر هبه[ مجاني و بدون مهريه ] کند، اگر پيامبر او را به همسري بخواهد؛ اين حکم ويژه توست نه مؤمنان. يقيناً ما آنچه را در مورد همسران و کنيزانشان بر آنان لازم و مقرّر داشته ايم، مي دانيم؛براي آن است که بر تو سختي و حَرَجي نباشد؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
*نوبت هر يک از آنان را که بخواهي به تأخير انداز و هر کدام را که ميل داري نزد خود جاي ده، و هر کدام از آنان را که از او کناره گرفته باشي نزد خود بطلبي بر تو گناهي نيست. اين به خوشحال نمودنشان و اينکه اندوهگين نشوند و همگي به آنچه به آنان داده اي خشنود شوند، نزديک تر است؛ و خدا آنچه را در دل هاي شماست مي داند؛ و خدا دانا و بردبار است.
*از اين پس زنان ديگر براي تو حلال نيست، و جايز نيست که آنان را به همسراني ديگر تبديل کني گرچه زيبايي آنان تو را خوش آيد، مگر کنيزي که مالکش شوي؛ و خدا نگهبان و مراقب همه چيز است.
*اي مؤمنان! به خانه هاي پيامبر جز آنکه براي خوردن غذايي به شما اجازه دهند وارد نشويد، چشم انتظار فرا رسيدن وقت خوردن آن هم نباشيد ؛ ولي هنگامي که دعوت شديد وارد شويد، و چون غذا خورديد و بي آنکه سرگرم سخن گرديد، پراکنده شويد، اين پيامبر را آزار مي دهد و از شما حيا مي کند ولي خدا از حق حيا نمي کند. و زماني که از همسرانش متاعي خواستيد از پشت پرده و حجابي از آنان بخواهيد، که اين براي قلب شما و قلب هاي آنان پاکيزه تر است. و شما را نسزد که پيامبر خدا را آزار دهيد. و بر شما هرگز جايز نيست که پس از او با همسرانش ازدواج کنيد؛ که اين نزد خدا بزرگ است.
*اگر چيزي را آشکار کنيد يا آن را پنهان نماييد ؛ يقيناً خدا به هر چيزي داناست.
*همسران پيامبر را نزد پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسران برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنان هم کيششان و بردگانشان گناهي نيست؛ و از خدا پروا کنيد که خدا به هر چيزي گواه است.
*همانا خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود و رحمت مي فرستند. اي اهل ايمان! بر او درود فرستيد و آن گونه که شايسته است، تسليم او باشيد.
*قطعاً آنان که خدا و پيامبرش را مي آزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مي کند، و براي آنان عذابي خوارکننده آماده کرده است.
*اي پيامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کساني که مؤمن هستند بگو: چادرهايشان را بر خود فرو پوشند. اين به اينکه شناخته شوند نزديک تر است، و در نتيجه مورد آزار قرار نخواهند گرفت؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
*اگر منافقان و آنان که در دل هايشان بيماري است و آنانکه در مدينه شايعه هاي دروغ و دلهره آور پخش مي کنند باز نايستند، تو را بر ضد آنان برمي انگيزيم ، آن گاه در اين شهر جز اندکي در کنار تو نخواهند ماند.
*و از همه جا طرد مي‏شوند، و هر جا يافته شوند گرفته خواهند شد و به قتل خواهند رسيد.
*خدا شيوه و روش خود را درباره کساني که پيش تر درگذشتند، اين گونه قرار داده است، و براي شيوه و روش خدا هرگز تغيير و دگرگوني نخواهي يافت.
*و کافران گفتند: آيا شما را به مردي دلالت کنيم که به شما خبر مي دهد، هنگامي که به طور کامل متلاشي شويد، در آفرينشي جديد و تازه خواهيد آمد!
*آيا بر خدا دروغ بسته، يا دچار نوعي جنون است؟! بلکه کساني که به آخرت ايمان ندارند، در عذاب و گمراهي دوري هستند.
*آيا به آنچه از آسمان و زمين پيش رو و پشت سر آنان است، ننگريستند ما اگر بخواهيم آنان را در زمين فرو مي بريم يا پاره هايي از آسمان را بر سرشان مي افکنيم؛ بي ترديد در اين براي هر بنده بازگشت کننده، نشانه اي ست.
* و هنگامي که آيات روشن ما بر آنان خوانده شود، مي گويند: اين نيست مگر مردي که مي خواهد شما را از آنچه پدرانتان مي پرستيدند، باز دارد. و مي گويند: اين قرآن جز دروغي ساختگي نيست. و کافران درباره حق، هنگامي که به سويشان آمد گفتند: اين جز جادويي آشکار نيست!!
*و هيچ کتابي به آنان نداده ايم که آن را بخوانند ، و پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم تا نبوّت تو را انکار کنند،
* و کساني که پيش از اينان بودند تکذيب کردند، و اينان به يک دهم قدرت و ثروتي که به آنان داده بوديم، نرسيده اند، پس پيامبرانم را تکذيب کردند ؛ پس عذاب من چگونه بود؟
*بگو: من شما را فقط به يک حقيقت اندرز مي دهم اينکه دو دو و يک يک براي خدا قيام کنيد، سپس درباره رفيقتان بينديشيد که هيچ گونه جنوني ندارد، او براي شما از عذاب سختي که پيش روست، جز بيم دهنده اي نيست.
*بگو: هر گونه پاداشي که از شما خواستم، آن پاداش براي خودتان، پاداش من فقط بر عهده خداست، و او بر همه چيز گواه است.
*بگو: همانا پروردگارم که داناي غيب است، حق را القا مي کند.
*بگو: حق آمد و باطل نه مي تواند چيزي را به وجود آورد، و نه مي تواند برگرداند.
*بگو: اگر من گمراه شده باشم، فقط به زيان خود گمراه شده ام، و اگر هدايت شده باشم به سبب آن است که پروردگارم به من وحي مي کند؛ زيرا او شنوا و نزديک است.
*اگر تو را تکذيب مي کنند يقيناً پيش از تو هم پيامبراني تکذيب شده اند. و همه امور به خدا بازگردانده مي شود.
*نابينا و بينا يکسان نيستند،
*و نه تاريکي ها و نه روشنايي،
*و نه سايه و نه باد گرم سوزان،
*و زندگان و مردگان هم يکسان نيستند. بي ترديد خدا به هر کس بخواهد مي شنواند؛ و تو نمي تواني به کساني که در قبرهايند بشنواني.
*تو فقط بيم دهنده اي،
*يقيناً ما تو را در حالي که مژده دهنده و هشدار دهنده اي، به حق و راستي فرستاديم، و هيچ امتي نبوده مگر آنکه در ميان آنان بيم دهنده اي گذاشته است.
*اگر تو را تکذيب مي کنند همانا کساني هم که پيش از اينان بودند تکذيب مي کردند، در حالي که پيامبرانشان معجزه هاي آشکار، و نوشته ها و کتاب روشن براي آنان آوردند.
*سپس کافران را گرفتيم؛ پس کيفر من چگونه بود؟!
*يس سوگند به قرآن کريم،
*که بي ترديد تو از فرستادگاني، بر راهي راست
*اين قرآني است كه از سوي خداوند عزيز و رحيم نازل شده.
*تا مردمي را بيم دهي که پدرانشان را بيم نداده اند و به اين علت بي خبرند.
*بيم دادنت فقط براي کسي ثمربخش است که از قرآن پيروي کند و در نهان از خداي رحمان بترسد، پس او را به آمرزش و پاداشي نيکو و با ارزش مژده ده.
*پس گفتارشان تو را اندوهگين نکند، بي ترديد ما آنچه را پنهان مي دارند و آنچه را آشکار مي کنند، مي دانيم.
*در حالي که آفرينش نخستين خود را از ياد برده براي ما مثلي زد گفت: چه کسي اين استخوان ها را در حالي که پوسيده اند، زنده مي کند؟
*بگو: همان کسي که نخستين بار آن را پديد آورد. زنده اش مي کند، و او به هر چيزي داناست
*همان کسي که براي شما از درخت سبز، «آتش زنه» آفريد، که اکنون شما از آن آتش مي افروزيد.
*آيا کسي که آسمان ها و زمين را آفريده است، قدرت ندارد که همانند آنان را بيافريند؟ چرا قدرت دارد؛ زيرا اوست که آفريننده بسيار داناست.
*پس از منکران معاد بپرس: آيا آفرينش آنان سخت تر و دشوارتر است يا آنچه آفريده ايم؟ ما آنان را از گِلي چسبنده آفريده ايم،
*بلکه تعجب مي کني و آنان مسخره مي کنند،
*و هنگامي که به آنان تذکر، مي دهند متذکّر نمي شوند؛
*و چون معجزه اي را مي بينند به شدت مسخره مي کنند
*و مي گويند: اين جز جادويي آشکار نيست.
*آيا زماني که ما مُرديم و خاک و استخوان شديم، حتماً برانگيخته مي شويم؟
*و آيا پدران پيشين ما
*بگو: آري، در حالي که خوار و ناچيز هستيد.
*و از اينکه بيم دهنده اي از جنس خودشان به سوي آنان آمده است تعجب کردند، و کافران گفتند: اين جادوگري بسيار دروغگوست.
* آيا او بجاي اينهمه خدايان خداي واحدي قرار داده ؟ اين راستي چيز عجيبي است؟!
*سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد كه مي‏خواهند ما را به سوي بدبختي بكشانند!
*ما اين را در آخرين آيين نشنيده ايم؛ اين جز دروغي ساخته شده نيست.
*آيا از ميان ما قرآن، فقط بر او نازل شده است؟! بلکه اينان درباره قرآن من در شک هستند، بلکه هنوز عذاب را نچشيده اند
*مگر خزانه هاي رحمت پروردگار تواناي شکست ناپذير و بخشنده ات نزد آنان است
*يا مگر مالکيّت و فرمانروايي آسمان ها و زمين و آنچه ميان آنهاست، در اختيار آنان است؟ پس از نردبان ها بالا روند
*پيش از اينان نيز قوم نوح و عاد و فرعون که از تمام ابزار حاکميت برخوردار بودند انکار کردند؛
*و نيز قوم ثمود و قوم لوط و اصحاب ايکه همان احزاب کفر و شرک اند،
*و گفتند: پروردگارا! پيش از روز حساب، هر چه زودتر سهم ما را از عذاب به ما بده.
*بر آنچه مي گويند شکيبا باش، و بنده ما داود را که داراي نيرومندي بود ياد کن. او بسيار رجوع کننده بود.
*اين کتاب پربرکتي است که آن را بر تو نازل کرده ايم تا آياتش را تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند.
*بگو: من فقط بيم دهنده ام، و هيچ معبودي جز خداي يگانه قهّار نيست.
*پروردگار آسمان ها و زمين و آنچه ميان آنهاست، تواناي شکست ناپذير و بسيار آمرزنده است.
*بگو: اين خبري بزرگ است،
*که شما از آن روي مي گردانيد.
*من از ملأ اعلي هنگامي که مجادله مي کردند، هيچ خبري ندارم.
*به من وحي نمي شود جز براي اينکه بيم دهنده اي آشکارم.
*بگو: من براي ابلاغ دين هيچ پاداشي از شما نمي خواهم و از کساني که چيزي را از نزد خود مي سازند نيستم.
*بگو: من مأمورم که خدا را در حالي که ايمان و عبادت را براي او خالص مي کنم، بپرستم.
*و مأمورم که نخستين تسليم شدگان او باشم.
*بگو: اگر پروردگارم را نافرماني کنم از عذاب روزي بزرگ مي ترسم.
*بگو: فقط خدا را در حالي که ايمان و عبادتم را براي او خالص مي کنم، مي پرستم.
*بي ترديد تو مي ميري و قطعاً آنان هم مي ميرند.
*سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان مجادله خواهيد کرد
*آيا خدا براي بنده اش کافي نيست؟ و مشرکان تو را از کساني که غير خدا هستند، مي ترسانند و هر که را خدا به کيفرش گمراه کند، او را هيچ هدايت کننده اي نخواهد بود؛
*و هر که را خدا هدايت کند، او را هيچ گمراه کننده اي نخواهد بود. آيا خدا تواناي شکست ناپذير و صاحب انتقام نيست؟
*اگر از آنان بپرسي: چه کسي آسمان ها و زمين را آفريد؟ بي ترديد مي گويند: خدا. بگو: پس مرا درباره معبوداني که به جاي خدا مي پرستيد خبر دهيد، که اگر خدا آسيبي را براي من بخواهد، آيا آنها مي توانند آسيب او را از من برطرف کنند؟ يا اگر رحمتي را براي من بخواهد، آيا مي توانند رحمتش را باز دارند؟ بگو: خدا مرا کافي است. توکل کنندگان فقط بر او توکل مي کنند.
*بگو: اي قوم من! شما بر همين حالت کفر و عنادي که هستيد عمل کنيد، من نيز عمل مي کنم، سپس خواهيد دانست،
*که چه کسي را عذابي خوار کننده بيايد، و عذابي جاودانه بر او فرود آيد.
*بگو: اي نادانان! آيا به من فرمان مي دهيد که غير خدا را بپرستم؟!
*بي ترديد به تو و به کساني که پيش از تو بوده اند، وحي شده است که اگر مشرک شوي، همه اعمالت تباه و بي اثر مي شود و از زيانکاران خواهي بود.
*بلکه فقط خدا را بپرست و از سپاس گزاران باش.
*بگو: من نهي شده ام از اينکه معبوداني که شما به جاي خدا مي پرستيد، بپرستم؛ زيرا از جانب پروردگارم براي من دلايل روشن آمده است و مأمورم که فقط تسليم پروردگار جهانيان باشم.
*نهايتاً شکيبا باش، بي ترديد وعده خدا حق است. پس اگر بخشي از عذاب هايي را که به آنان وعده مي دهيم به تو نشان دهيم، يا تو را پيش از آن از دنيا ببريم به سوي ما بازگردانده مي شوند
*قطعاً پيش از تو پيامبراني فرستاديم؛ سرگذشت گروهي از آنان را براي تو حکايت کرده ايم، و سرگذشت برخي را بيان نکرده ايم. هيچ پيامبري را نسزد که جز به اذن خدا معجزه اي بياورد؛ بنابراين هنگامي که فرمان خدا برسد، بر پايه حقّ و درستي داوري خواهد شد و آنجاست که اهل باطل زيان خواهند کرد.
*بگو: من بشري مانند شما هستم، به من وحي مي شود که معبود شما فقط معبود يکتاست، پس به سوي او رو کنيد، و از او آمرزش بخواهيد، و واي بر مشرکان؛
*همانان که زکات نمي دهند و آخرت را انکار مي کنند.
*جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است، به تو گفته نمي شود؛ مسلماً پروردگارت صاحب آمرزش وداراي عذابي دردناک است؛
*و کساني که غير خدا را سرپرستان و ياران خود گرفته اند، خدا نگهبان و مراقب بر آنان است و تو کارساز و وکيل بر آنان نيستي.
*و اين گونه قرآني عربي به تو وحي کرديم تا ام القري و کساني را که پيرامون آن هستند، بيم دهي، و آنان را از روز جمع شدن که ترديدي در آن نيست بترساني،گروهي در بهشت اند و گروهي در آتش سوزان.
*از دين آنچه را به نوح سفارش کرده بود، براي شما تشريع کرد و آنچه را به تو وحي کرديم؛ و آنچه ابراهيم و موسي و عيسي را به آن توصيه نموديم که دين را برپا داريد و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشويد. بر مشرکان ديني که آنان را به آن مي خواني گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوي دين جلب مي کند، و هر کس را که به سوي او بازگردد هدايت مي کند،
*پس آنان را دعوت کن، و همان گونه که مأموري استقامت کن، و از هواهاي نفساني آنان پيروي مکن و بگو: به هر کتابي که خدا نازل کرده، ايمان آوردم، و مأمورم که در ميان شما به عدالت رفتار کنم؛ خدا پروردگار ما و شماست؛ اعمال ما براي خود ما و اعمال شما براي خود شماست؛ ديگر ميان ما و شما هيچ حجت و برهاني نيست؛ خدا ما و شما را جمع مي کند، و بازگشت به سوي اوست.
*پس اگر روي برگردانند ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستاده ايم ، جز رساندن بر عهده تو نيست، و هنگامي که ما از سوي خود رحمتي به انسان بچشانيم، به آن سرمست و مغرور مي شود، و اگر به سبب گناهاني که مرتکب شده اند آسيبي به آنان رسد ، بي ترديد انسان بسيار ناسپاس است.
*و گفتند: اين قرآن چرا بر مردمي بزرگ از ميان يکي از اين دو شهر نازل نشد؟!
*پس اگر تو را از دنيا ببريم، يقيناً از اينان انتقام خواهيم گرفت،
*يا آنچه را از عذاب به آنان وعده کرده ايم به تو نشان خواهيم داد ، و بي ترديد بر آنان چيره و مسلطيم؛
*پس به آنچه بر تو وحي شده تمسک بجوي، يقيناً تو بر راهي راست قرار داري؛
*و از پيامبراني که پيش از تو فرستاده ايم بپرس که آيا به جاي رحمان معبوداني که پرستش شوند، قرار داده ايم؟!
*پس جز اين نيست که ما قرآن را با زبان تو آسان ساختيم تا آنان متذکّر و هوشيار شوند.
*پس به انتظار باش که مسلماً آنان هم منتظرند
*و همانا ما به بني اسرائيل کتاب و حکومت و نبوّت عطا کرديم، و از پاکيزه ها به آنان روزي داديم و آنان را بر جهانيان برتري بخشيديم.
*سپس تو را بر آييني ويژه و کامل قرار داديم؛ بنابراين از آن پيروي کن و از هواهاي نفساني کساني که معرفت و آگاهي ندارند، پيروي مکن.
*آنان در برابر خدا نمي توانند چيزي را از تو دفع کنند؛ و همانا ستمکاران يار و ياور يکديگرند و خدا يار و ياور پرهيزکاران است.
*بگو: به من خبر دهيد معبوداني که به جاي خدا مي پرستيد چه چيزي از زمين را آفريده اند يا مگر آنان را در آفرينش آسمان ها مشارکتي است؟ اگر راستگو هستيد کتابي پيش از اين قرآن يا بازمانده اي از دانش استواري براي من بياوريد؛
*بگو: از ميان فرستادگان خدا فرستاده اي نوظهور نيستم و نمي دانم با من و شما چه خواهد شد، من فقط از آنچه به من وحي شده پيروي مي کنم، و من جز بيم دهنده اي آشکار نيستم.
*بگو: به من خبر دهيد که اگر اين قرآن از ناحيه خدا باشد و شما به آن کفر ورزيده باشيد و شاهدي هم از بني اسرائيل به نظير آن شهادت داده باشد پس ايمان آورده باشد و شما از ايمان به آن تکبّر ورزيده باشيد بي ترديد خدا گروه ستمکار را هدايت نمي کند.
*پس صبر کن همان گونه که پيامبران اولوالعزم صبر کردند، و براي آنان شتاب مکن، روزي که آنان آنچه را که وعده داده مي شوند ببينند، گويي فقط ساعتي از يک روز درنگ داشتند؛ ابلاغي است براي همه؛ پس آيا جز مردم نافرمان هلاک مي شوند؟
*و کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند و به آنچه بر محمّد نازل شده که از سوي پروردگارشان حق است گرويدند، خدا گناهانشان را از آنان محو کرد و حالشان را اصلاح نمود.
*و چه بسيار شهرهايي كه از شهري كه تو را بيرون كرد پر قدرتتر بودند، ما همه آنها را نابود كرديم، و ياوري نداشتند!
*پس بدان كه معبودي جز الله نيست، و براي گناه خود و مردان و زنان با ايمان استغفار كن، و خداوند محل حركت و قرارگاه شما را مي‏داند.
*به راستي ما براي تو پيروزي آشکاري فراهم آورديم؛
*تا خدا آنچه را در گذشته پيش آمده و آينده پيش خواهد آمد از ميان بردارد، و نعمتش را بر تو کامل کند، و به راهي راست راهنمايي ات نمايد؛
*و خدا تو را به نصرتي توانمندانه و شکست ناپذير ياري دهد.
*ما تو را گواه و مژده رسان و بيم دهنده فرستاديم؛
*تا به خدا و پيامبرش ايمان آوريد و او را ياري دهيد و بزرگش بشماريد و بامداد و شام گاه تسبيحش گوييد.
*به يقين کساني که با تو بيعت مي کنند، جز اين نيست که با خدا بيعت مي کنند؛ قدرت خدا بالاتر از همه قدرتهاست. پس کسي که پيمان مي شکند فقط به زيان خود مي شکند، و کسي که به پيماني که با خدا بسته است وفا کند، خدا به زودي پاداشي بزرگ به او مي دهد.
*کساني از باديه نشينان که از جنگ تخلف کردند به زودي به تو مي گويند: اموال و خانواده مان ما را به خود مشغول کردند ؛ پس براي ما آمرزش بخواه. با زبان هايشان چيزي مي گويند که در دل هايشان نيست. بگو: اگر خدا زياني يا سودي را براي شما بخواهد چه کسي مي تواند در برابر خدا از شما دفاع کند؟ بلکه خدا همواره به آنچه انجام مي دهيد، آگاه است.
*اوست که پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان پيروز کند، و کافي است که خدا گواه باشد.
*محمّد، فرستاده خداست و کساني که با او هستند بر کافران سرسخت و در ميان خودشان با يکديگر مهربانند، همواره آنان را در رکوع و سجود مي بيني که پيوسته فضل و خشنودي خدا را مي طلبند؛ نشانه آنان در چهره شان از اثر سجود پيداست، اين است توصيف آنان در تورات، و اما توصيفشان در انجيل اين است که وجودشان چون زراعتي است که جوانه هاي خود را رويانده پس تقويتش کرده تا ستبر و ضخيم شده، و در نتيجه بر ساقه هايش ايستاده است، به طوري که دهقانان را به تعجب مي آورد تا خدا به وسيله مؤمنان، کافران را به خشم آورد. خدا به کساني از آنان که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، آمرزش و پاداشي بزرگ وعده داده است.
*اي اهل ايمان! بر خدا و پيامبرش پيشي مگيريد و از خدا پروا کنيد که خدا شنوا و داناست.
*اي مؤمنان! صدايتان را بلندتر از صداي پيامبر نکنيد، و آن گونه که با يکديگر بلند سخن مي گوييد با او بلند سخن نگوييد، مبادا آنکه اعمالتان تباه و بي اثر شود و شما تباهي آن را درک نکنيد.
*بي ترديد کساني که صدايشان را نزد رسول خدا پايين مي آورند، همانان هستند که خدا دل هايشان را براي پرهيزکاري امتحان کرده، آنان را آمرزش و پاداشي بزرگ است.
*يقيناً کساني که تو را از پشت اطاق ها صدا مي کنند، بيشترشان معرفت و آگاهي ندارند.
*و اگر آنان صبر مي کردند تا به سويشان بيرون آيي، يقيناً براي آنان بهتر بود، و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*و بدانيد که پيامبر خدا در ميان شماست ، اگر او در بسياري از کارها از شما پيروي کند، قطعاً دچار گرفتاري و زحمت مي شويد، ولي خدا ايمان را محبوب شما قرار داد و آن را در دل هايتان بياراست، و کفر و بدکاري و نافرماني را ناخوشايند شما ساخت، اينان هدايت يافته اند.
*بلکه از اينکه بيم دهنده اي از خودشان به سوي آنان آمد تعجب کردند و در نتيجه کافران گفتند: اين چيزي عجيب است.
*پيش از آنها قوم نوح و اصحاب الرس و قوم ثمود تكذيب كردند.
*پس به سوي خدا بگريزيد بي ترديد من از سوي او بيم دهنده اي روشنگرم.
*و با خدا معبودي ديگر قرار ندهيد، يقيناً من از سوي او بيم دهنده اي آشکارم.
*پس هشدار ده که تو به لطف و رحمت پروردگارت نه کاهني نه ديوانه؛
*بلکه اين سبک مغزانند که مي گويند: او شاعري است که براي او حوادث تلخ روزگار و آمدن مرگش را انتظار مي برديم!
*بگو: انتظار بريد که من هم با شما از منتظرانم.
*آيا عقل هايشان آنان را به اين گفتارهاي باطل و ياوه وا مي دارد، يا آنان مردمي طغيان گر و سرکش اند؟
*آنها مي‏گويند قرآن را به خدا افترا بسته، ولي آنها ايمان ندارند.
*پس اگر راستگوييد، سخني مانند آن بياوريد.
*آيا آنها بيسبب آفريده شده‏ اند؟ يا خود خالق خويشتنند؟!
*ياآنان آسمان ها و زمين را آفريده اند؟ نه، بلکه يقين ندارند.
*يا براي آنان نردباني است که در آن خبرهاي غيبي را بشنوند؟ پس بايد شنونده اش دليلي آشکار بياورد؟
*يا سهم خدا دختران است و سهم شما پسران؟
*يا از آنان پاداشي مي خواهي که از خسارت آن سنگين بارند؟
*آيا اسرار غيب نزد آنها است و از روي آن مي‏نويسند؟!
*و در برابر حکم پروردگارت شکيبايي کن که تو زير نظر و مراقبت ما هستي، و هنگامي که برمي خيزي پروردگارت را همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوي.
*و پاره اي از شب و هنگام ناپديد شدن ستارگان خدا را تسبيح گوي.
*سوگند به ستاره هنگامي كه افول مي‏كند.
*که هرگز دوست شما از راه راست منحرف نشده، و خطا نرفته؛
*و از روي هوا و هوس سخن نمي گويد.
*گفتار او چيزي جز وحي که به او نازل مي شود، نيست.
*آنكس كه قدرت عظيمي دارد او را تعليم داده.
*همان كس كه توانائي فوق العاده و سلطه بر همه چيز دارد.
*در حالي كه در افق اعلي قرار داشت.
*سپس نزديک رفت و نزديک تر شد
*تا آنكه فاصله او به اندازه دو كمان يا كمتر بود.
*آن گاه به بنده اش آنچه را بايد وحي مي کرد، وحي کرد.
*قلب او در آنچه ديد هرگز دروغ نمي‏گفت.
*آيا با او درباره آنچه ديده مجادله مي‏كنيد؟
*و بي ترديد يک بار ديگر هم او را ديده است
*نزد سدرة المنتهي،
*در آنجا که جنت الماوي است.
*در آن هنگام كه چيزي سدرة المنتهي را پوشانده بود.
*ديده بر غير حقيقت و به خطا نديد و از مرز ديدن حقيقت هم درنگذشت.
*به راستي که بخشي از نشانه هاي بسيار بزرگ پروردگارش را ديد.
*بنابراين از کساني که از ياد ما روي گردانده اند و جز زندگي دنيا را نخواسته اند، روي بگردان.
*اين آخرين مرز دانش و معرفت آنان است؛ يقيناً پروردگارت به کسي که از راه او منحرف شده، داناتر است، و او به کسي که هدايت يافته، آگاه تر است.
*آنچه از درخت خرما بريديد يا آنها را بر ريشه ها و تنه هايش رها کرديد، به فرمان خدا بود، تا نافرمانان را زبون و رسوا کند.
*اموال و زمين هايي را که خدا به عنوان غنيمت به پيامبرش بازگرداند، شما براي به دست آوردنش اسب و شتري نتازانديد ، ولي خدا پيامبرانش را بر هر که بخواهد مسلط و چيره مي کند، و خدا بر هر کاري تواناست.
*آنچه خدا از اهل آن آبادي ها به پيامبرش بازگرداند اختصاص به خدا و پيامبر و اهل بيت پيامبر و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان دارد، تا ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد. و آنچه را پيامبر به شما عطا کرد بگيريد و از آنچه شما را نهي کرد، باز ايستيد و از خدا پروا کنيد؛ زيرا خدا سخت کيفر است.
*اين اموال براي مهاجراني است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدند، آنها فضل الهي و رضاي او را مي‏طلبند، و خدا و رسولش را ياري مي‏كنند، و آنها راستگويانند.
*و کساني که پيش از مهاجران در سراي هجرت و ايمان جاي گرفتند، کساني را که به سوي آنان هجرت کرده اند دوست دارند، و در سينه هاي خود نياز و چشم داشتي به آنچه به مهاجران داده شده است نمي يابند، و آنان را بر خود ترجيح مي دهند، گرچه خودشان را نياز شديدي باشد. و کساني را که از بخل و حرصشان بازداشته اند، اينان همان رستگارانند.
*و نيز کساني که بعد از آنان آمدند در حالي که مي گويند: پروردگارا! ما و برادرانمان را که به ايمان بر ما پيشي گرفتند بيامرز، و در دل هايمان نسبت به مؤمنان، خيانت و کينه قرار مده. پروردگارا! يقيناً تو رؤوف و مهرباني.
*و هنگامي را که عيسي پسر مريم گفت: اي بني اسرائيل! به يقين من فرستاده خدا به سوي شمايم، تورات را که پيش از من بوده، تصديق مي کنم، و به پيامبري که بعد از من مي آيد و نامش «احمد» است، مژده مي دهم. پس هنگامي که دلايل روشن براي آنان آورد، گفتند: اين جادويي است آشکار!!
*اوست که پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان پيروز کند، گرچه مشرکان خوش نداشته باشند.
*اوست که در ميان مردم بي سواد، پيامبري از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و آنان را پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بياموزد، و آنان به يقين پيش از اين در گمراهي آشکاري بودند.
*پيامبري که آيات روشن خدا را بر شما مي خواند، تا کساني را که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند از تاريکي ها به سوي نور بيرون آورد. و هر کس به خدا ايمان بياورد و کار شايسته انجام دهد، او را در بهشت هايي که از زيرِ آن نهرها جاري است، درآورد، در حالي که در آنها جاودانه اند. همانا رزق و روزي را براي او نيکو قرار داده است.
*اي پيامبر! چرا آنچه را که خدا بر تو حلال کرده براي به دست آوردن خشنودي همسرانت بر خود حرام مي کني؟ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*و هنگامي که پيامبر، رازي را به يکي از همسرانش گفت و او آن راز را فاش کرد، و خدا پيامبر را از افشاي آن آگاه نمود، پيامبر بخشي از آن را به آن زن گوشزد کرد و از گفتن بخشي ديگر خودداري نمود. آن زن گفت: چه کسي فاش کردن راز را به تو خبر داده است؟ پيامبر گفت: داناي آگاه، به من خبر داد.
*اگر از كار خود توبه كنيد زيرا دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهيد زيرا خداوند ياور او است، و همچنين جبرئيل و مؤ منان صالح، و فرشتگان بعد از آنها پشتيبان او هستند.
*اگر پيامبر، شما را طلاق دهد اميد است که پروردگارش همسراني بهتر از شما که مسلمان، مؤمن، فرمانبر، توبه کار، خداپرست، روزه دار، غير باکره و باکره باشند، به او عوض دهد.
*بگو: دانش و آگاهي فقط نزد خداست و من تنها بيم دهنده اي آشکارم.
*بگو: به من خبر دهيد اگر خدا من را و هر که را با من است هلاک کند، يا مورد رحمت قرار دهد، پس چه کسي کافران را از عذاب دردناک پناه خواهد داد؟
*بگو: اوست رحمان، به او ايمان آورديم، و بر او توکل کرديم، پس به زودي خواهيد دانست چه کسي در گمراهي آشکار است.
*ن، سوگند به قلم و آنچه مي نويسند،
*که به سبب نعمت و رحمت پروردگارت تو مجنون نيستي؛
*و بي ترديد براي تو پاداشي دايم و هميشگي است؛
*و يقيناً تو بر بلنداي سجاياي اخلاقي عظيمي قرار داري.
*پس به زودي مي بيني و مي بينند،
*که کدام يک از شما دچار جنون اند؛
*بي ترديد پروردگارت بهتر مي داند چه کسي از راه او گمراه شده، و او به راه يافتگان داناتر است.
*از تکذيب کنندگان فرمان مبر.
*دوست دارند نرمي کني تا نرمي کنند،
*و اطاعت از كسي كه بسيار سوگند ياد مي‏كند و پست است مكن
*آنکه بسيار عيب جوست، و براي سخن چيني در رفت و آمد است،
*به شدت بازدارنده از کار خير و متجاوز و گنهکار است.
*گذشته از اين ها کينه توز و بي اصل و نسب است،
*براي آن که داراي ثروت و فرزندان فراوان است.
*هنگامي که آيات ما را بر او مي خوانند، گويد: افسانه هاي پيشينيان است!
* به زودي بر بينيِ ش داغ رسوايي و خواري مي نهيم.
*مگر از آنان در برابر ابلاغ رسالت پاداشي مي طلبي که از خسارت و زيانش سنگين بارند؟
*يا اسرار غيب نزد آنها است، و آن را مي‏نويسند
*پس پروردگارش او را برگزيد و از شايستگان قرار داد
*اي جامه بر خود پيچيده!
*شب را جز اندکي برخيز؛
*نصف شب يا اندکي ازنصف بکاه،
*يا بر نصف بيفزا، و قرآن را شمرده و روشن و با تأمل و دقت بخوان.
*به يقين ما به زودي گفتاري سنگين به تو القا خواهيم کرد.
*بي ترديد عبادت شب محکم تر و پايدارتر و گفتار در آن استوارتر و درست تر است.
*تو را در روز رفت و آمدي طولاني است 
*نام پروردگارت را ياد کن و فقط دل بر او بند.
*پروردگار مشرق و مغرب ، هيچ معبودي جز او نيست، پس او را وکيل و کارساز خود انتخاب کن،
*و بر گفتار مشرکان شکيبا باش و از آنان به شيوه اي پسنديده دوري کن،
*و مرا با تکذيب کنندگان توانگر و نازپرورده واگذار و آنان را اندکي مهلت ده،
*پروردگارت آگاه است که تو و گروهي از کساني که با تواند، نزديک به دو سوم شب و گاهي نيمي از آن و زماني يک سومش را برمي خيزد، و خدا شب و روز را اندازه گيري مي کند، و براي او مشخص است که شما هرگز نمي توانيد اندازه گيري کنيد، پس بر شما بخشيد؛ بنابراين آنچه را از قرآن براي شما ميسر است بخوانيد. او مي داند که به زودي برخي از شما بيمار مي شوند، و گروهي براي به دست آوردن رزق و روزي خدا در زمين سفر مي کنند، و بعضي در راه خدا مي جنگند؛ پس آنچه را از آن ميسر است بخوانيد و نماز را برپا داريد و زکات بپردازيد و وام نيکو به خدا بدهيد؛ و آنچه را از عمل خير براي خود پيش مي فرستيد، آن را نزد خدا به بهترين صورت و بزرگ ترين پاداش خواهيد يافت؛ و از خدا آمرزش بخواهيد که خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*اي جامه برخود پوشيده!
*برخيز و بيم ده،
*و پروردگارت را بزرگ دار،
*و جامه ات را پاک کن،
*و از پليدي دور شو
* و منت مگذار، و فزوني مطلب.
*و براي پروردگارت شکيبايي ورز.
*به راستي ما قرآن را به تدريج بر تو نازل کرديم؛
*پس در برابر فرمان پروردگارت شکيبا باش، و از هيچ گنهکار يا کافري از آنان اطاعت مکن،
*و صبح و شام نام پروردگارت را ياد کن.
*و پاره اي از شب را سر به سجده گذار، و او را در شب طولاني تسبيح گوي.
*بي ترديد اينان دنياي زودگذر را دوست دارند و روز هولناک و سختي را که پيش رو دارند وامي گذارند.
*همواره ازتو درباره قيامت مي پرسند که در چه زماني واقع مي شود؟
*تو از بسيار ياد کردنش چه به دست مي آوري؟
*انتهاي آن به سوي پروردگار تو است.
*وظيفه تو فقط بيم دادن کساني است که همواره از آن مي ترسند.
*نام پروردگار برتر و بلند مرتبه ات را منزّه و پاک بدار.
*آنکه آفريد، پس درست و نيکو گردانيد.
*و آنکه اندازه قرار داد و هدايت کرد،
*و آنکه چراگاه را رويانيد،
*و آن را خاشاکي سياه گردانيد،
*به زودي قرآن را بر تو مي خوانيم، پس هرگز فراموش نخواهي کرد،
*جز آنچه را خدا بخواهد، که او آشکار و آنچه را پنهان است، مي داند.
*و تو را براي آسان ترين راه آماده مي کنيم.
*پس اندرز ده، اگر اندرز سودمند افتد.
*آيا با تأمل به شتر نمي نگرند که چگونه آفريده شده؟
*و به آسمان که چگونه بر افراشته شده؟
*و به کوه ها که چگونه در جاي خود نصب شده؟
*و به زمين که چگونه گسترده شده؟
*پس تذکر ده که تو فقط تذکر دهنده اي؛
*تو بر آنان مسلط نيستي
*ولي کسي که روي گردانيد و کفر ورزيد.
*پس خدا او را به عذاب بزرگ تر عذاب خواهد کرد.
*قسم مي خورم به اين شهر،
*در حالي که تو در آن جاي داري
*و سوگند به پدر و آنچه زاده است؛
*همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم.
*آيا سينه ات را گشاده نکرديم؟
*و بار گرانت را فرو ننهاديم؟
*همان بار گراني که پشتت را شکست.
*و آوازه ات را برايت بلند نکرديم؟
*پس بي ترديد با دشواري آساني است.
*و مسلما با سختي آساني است.
* بگو: اي کافران!
*آنچه را شما مي پرستيد، من نمي پرستم،
*و نه شما آنچه را من مي پرستم، مي پرستيد،
*و نه من آنچه را شما پرستيده ايد، مي پرستم،
*و نه شما آنچه را که من مي پرستم، مي پرستيد.
*دين شما براي خودتان، و دين من براي خودم.
*هنگامي که ياري خدا و پيروزي فرا رسد،
*و مردم را ببيني که گروه گروه در دين خدا درآيند،
*پس پروردگارت را همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوي، و از او آمرزش بخواه، که او همواره توبه پذير است.
 
+ نوشته شده در دو شنبه 22 مرداد 1397برچسب:قرآن,حضرت محمد,نبی,مصطفی,پیامبر اسلام,دین,خاتم النبیین,فرستاده,رسول الله,سدره المنتهی,جنت الماوی,آیه مثانی,سوره حمد, ساعت 14:38 توسط آزاده یاسینی


وارث در قرآن

*بر شما مقرّر و لازم شده چون يکي از شما را مرگ در رسد، اگر مالي از خود به جا گذاشته است، براي پدر و مادر و خويشان به طور شايسته و پسنديده وصيت کند. اين حقّي است بر عهده پرهيزکاران.

*پس کساني که بعد از شنيدن وصيت، آن را تغيير دهند، گناهش فقط بر عهده آناني است که تغييرش مي دهند؛ يقيناً خدا شنوا و داناست.پس کسي که از انحراف وصيت کننده يا از گناه او بترسد، و ميان ورثه اصلاح دهد، گناهي بر او نيست؛ يقيناً خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*اي اهل ايمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پيشينيان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهيزکار شويد.روزهايي چند؛ پس هر که از شما بيمار يا در سفر باشد از روزهاي ديگر؛ و بر آنان که روزه گرفتن طاقت فرساست، طعام دادن به يک نيازمند کفاره آن است. و هر که به خواست خودش افزون بر کفاره واجب، بر طعام نيازمند بيفزايد، برايش بهتر است و روزه گرفتن  اگر بدانيد براي شما بهتر است.
*مردان را از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان باقى مى‏گذارند، بهره‏اى است، همچنين زنان را از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان باقى مى‏گذارند، بهره‏اى است، چه كم باشد چه بسيار، چنين بهره‏اى معين مقرر است.
*چون هنگام تقسيم کردن ارث، خويشاوندان و يتيمان و مستمندان حاضر شدند، چيزي از آن را به ايشان بدهيد، و با آنان سخني شايسته و پسنديده گوييد.
*آنها كه اگر فرزندان ناتواني از خود به يادگار بگذارند از آينده آنان مي‏ترسند بايد بترسند، پس از خدا بپرهيزند و با نرمي و محبت سخن بگويند.‏
*خدا شما را درباره فرزندانتان سفارش مي کند که سهم پسر مانند سهم دو دختر است. و اگر دخترند و بيش از دو دختر باشند، سهم آنان دو سوم ميراث است؛ و اگر يک دختر باشد، نصف ميراث سهم اوست. و براي هر يک از پدر و مادر ميّت چنانچه ميّت فرزندي داشته باشد، يک ششم ميراث است؛ و اگر فرزندي نداشته باشد، و پدر و مادرش ارث مي برند، براي مادرش يک سوم است و اگر ميّت برادراني داشته باشد، سهم مادرش يک ششم است.پس از وصيتي است که مي کند، يا دَيْني است .شما نمي دانيد پدران و فرزندانتان کدام يک براي شما سودمندترند . فريضه اي از سوي خداست؛ زيرا خدا همواره دانا و حکيم است.
* نصف ميراثي که همسرانتان به جاي مي گذارند، اگر فرزندي نداشته باشند براي شماست، و اگر فرزندي داشته باشند يک چهارم ميراث حقّ شماست، پس از وصيتي که نسبت به مال خود مي کنند يا دَيْني . و براي زنانتان چنانچه فرزندي نداشته باشيد يک چهارم ميراثي است که از شما به جاي مي ماند، و اگر فرزندي داشته باشيد يک هشتم ميراث حقّ آنان است، پس از وصيتي که کرده ايد يا  ديني . و اگر مرد يا زني که از او ارث مي برند، کلاله [يعني بي اولاد و بدون پدر و مادر] باشد و داراي برادر و خواهري است، پس براي هر يک از آن دو نفر يک ششم ميراث است؛ و اگر بيش از اين باشند در يک سوم ميراث شريک اند، پس از وصيتي که شده يا پس از ديني.در وصيتش به وارثان زيان نزند. اين سفارشي است از سوي خدا، و خدا دانا و بردبار است.
*اينها حدود خداست، و هر که از خدا و رسولش اطاعت کند، خدا او را به بهشت هايي که از زير آن نهرها جاري است درآورد؛ در آن جاودانه اند، و آن است کاميابي بزرگ.
* و براي هر کسي از آنچه به جاي گذاشته وارثاني قرار داده ايم، که از ميراث پدر و مادر و خويشاوندان ارث ببرند و کساني که با آنان پيمان بسته ايد؛ پس سهم ارث آنان را بدهيد؛ يقيناً خدا بر همه چيز گواه است.
*از تو درباره کلاله فتوا مي خواهند، بگو: خدا درباره کلاله به شما فتوا مي دهد: اگر مردي که فرزند ندارد، از دنيا برود وبراي او خواهري باشد، نصف ميراثي را که از او به جا مانده خواهر به ارث مي برد، و اگر خواهري از دنيا برود و وارثش فقط يک برادر باشد، همه ميراث به جا مانده خواهر را برادرش به ارث مي برد، و اگر خواهران ميّت دو نفر باشند، دو سوم ميراث به جا مانده را ارث مي برند، و اگر خواهران و برادران متعدد باشند، سهم ارث براي مرد مانند دو زن است. خدا براي شما بيان مي کند تا گمراه نشويد؛ و خدا به همه چيز داناست.
*و اما چون او را بيازمايد، پس روزي اش را بر او تنگ گيرد، گويد: پروردگارم مرا خوار و زبون کرد.
*و ميراث خود را يک جا و کامل مي خوريد
+ نوشته شده در یک شنبه 14 مرداد 1397برچسب:قرآن,وارث,ارث,وصیت,میت,مرده,مرگ,مال,تقسیم ارث,دین,کلاله, ساعت 10:7 توسط آزاده یاسینی


نصرانی در قرآن

*و از کساني که گفتند: ما نصراني هستيم، پيمان گرفتيم، پس بخشي از آنچه را که به وسيله آن پند داده شدند، از ياد بردند، بر اين اساس ميان آنان تا روز قيامت کينه و دشمني انداختيم، و خدا آنان را از آنچه همواره انجام مي دادند، آگاه مي کند.

*مسلماً آنان که گفتند: خدا همان مسيح، فرزند مريم است. يقيناً کافر شده اند. بگو: اگر خدا بخواهد، مسيح و مادرش و تمام کساني که در روي زمين اند، هلاک کند، چه کسي مي تواند در برابر اراده و قدرت او بايستد؟ و مالکيّت و فرمانروايي آسمان ها و زمين و آنچه ميان آن دو قرار دارد، فقط در سيطره خداست، هر چه را بخواهد مي آفريند، و خدا بر هر کاري تواناست.
*و يهود و نصاري گفتند: ما پسران خدا و دوستان اوييم. بگو: پس چرا خدا شما را به گناهانتان عذاب مي کند؟ بلکه شما هم بشري هستيد از مخلوقاتي که خدا آفريده است. هر که را بخواهد مي آمرزد، و هر که را بخواهد عذاب مي کند. و مالکيّت و فرمانروايي آسمان ها و زمين و آنچه ميان آن دو قرار دارد، فقط در سيطره خداست، و بازگشت به سوي اوست.
*و اگر آنان تورات و انجيل و آنچه را که از سوي پروردگارشان به آنان نازل شده برپا مي داشتند، بي ترديد از برکات آسمان و زمين بهره مند مي شدند. از آنان گروهي ميانه رو و معتدل اند، و بسياري از آنان بد است آنچه را انجام مي دهند.
*از مؤمنان و يهوديان و صابئين و مسيحيان، هر كس كه به خداوند و روز بازپسين ايمان آورده و نيكوكارى كرده باشد، نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند.
*آنها كه گفتند خداوند يكي از سه خدا است بطور مسلم كافر شدند با اينكه معبودي جز معبود يگانه نيست و اگر از آنچه مي‏گويند دست برندارند عذاب دردناكي به كافران آنها خواهد رسيد.آيا به سوي خدا بازنمي گردند، و از او درخواست آمرزش نمي کنند؟ و حال آنکه خدا بسيار آمرزنده ومهربان است.
*بگو: اي اهل کتاب! به ناحق در دينتان غلوّ نکنيد، و از اميال و هوس هاي گروهي که يقيناً پيش از اين گمراه شدند وبسياري را گمراه کردند و از راه راست دور شدند، پيروي مکنيد.
*يقيناً سرسخت ترين مردم را در کينه و دشمني نسبت به مؤمنان، يهوديان و مشرکان خواهي يافت. و البته نزديک ترينشان را در دوستي با مؤمنان، کساني مي يابي که گفتند: ما نصراني هستيم. اين واقعيت براي آن است که گروهي از آنان کشيشان دانشمند و عابدان خدا ترس اند، و آنان تکبّر نمي کنند.
*و چون آنچه را که بر پيامبر اسلام نازل شده بشنوند، ديدگانشان را مي بيني به سبب آنچه از حق شناخته اند، لبريز از اشک مي شود، مي گويند: پروردگارا! ايمان آورديم، پس ما را در زمره گواهان بنويس.و بر پايه چه عذر و بهانه اي به خدا و آنچه از حق براي ما آمده ايمان نياوريم؟ و حال آنکه اميد داريم که پروردگارمان ما را در زمره شايستگان درآورد.خداوند آنها را به خاطر اين سخن باغهائي از بهشت پاداش داد كه از زير درختان آن نهرها جاري است، جاودانه در آن خواهند ماند و اين جزاي نيكوكاران است.
*و يهود گفتند: عُزير، پسر خداست. و نصاري گفتند: مسيح، پسر خداست. اين گفتاري است که به زبان مي آورند، و به گفتار کساني که پيش از اين کفر ورزيدند، شباهت دارد؛ خدا آنان را نابود کند، چگونه منحرف مي شوند.
*آنان دانشمندان و راهبانشان و مسيح پسر مريم را به جاي خدا به خدايي گرفتند؛ در حالي که مأمور نبودند مگر اينکه معبود يگانه را که هيچ معبودي جز او نيست بپرستند؛ منزّه و پاک است از آنچه شريک او قرار مي دهند.همواره مي خواهند نور خدا را با سخنان باطل خود خاموش کنند؛ ولي خدا جز اينکه نور خود را کامل کند، نمي خواهد، هر چند کافران خوش نداشته باشند.
* اوست که پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد، تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند.
+ نوشته شده در جمعه 15 تير 1397برچسب:قرآن,نصرانی,دین,مسیحی,پیروان حضرت عیسی, ساعت 10:33 توسط آزاده یاسینی


مذهب در قرآن

*مردم گروهي واحد و يک دست بودند ، پس خدا پيامبراني را مژده دهنده و بيم رسان برانگيخت، و با آنان به درستي و راستي کتاب را نازل کرد، تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوري کند. و اختلاف را در آن پديد نياوردند مگر کساني که به آنان کتاب داده شد، بعد از دلايل و برهان هاي روشن و آشکاري بود که براي آنان آمد، برتري جويي و حسد در ميان خودشان بود. پس خدا اهل ايمان را به توفيق خود، به حقّي که در آن اختلاف کردند، راهنمايي کرد. و خدا هر که را بخواهد به راهي راست هدايت مي کند.

*در قبول دين، اكراهي نيست. راه درست از راه انحرافي، روشن شده است. بنابراين، كسي كه به طاغوت كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمي چنگ زده است، كه گسستن براي آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.
*مسلماً دينِ نزد خدا، اسلام است. و اهل کتاب اختلاف نکردند مگر پس از آنکه آنان را آگاهي و دانش آمد، اين اختلاف به خاطر حسد و تجاوز ميان خودشان بود؛ و هر کس به آيات خدا کافر شود خدا حسابرسي، سريع است.
*و کساني که دينشان را بازي و سرگرمي گرفتند، و زندگي دنيا آنان را فريفت، و اگذار؛ و با قرآن اندرز ده؛ که مبادا کسي به آنچه مرتکب شده  محروم ماند ؛ و او را جز خدا سرپرست و ياور و شفيعي نباشد؛ و اگر  هر گونه عوض و فديه اي بدهد از او پذيرفته نشود. آنانند که به سبب آنچه  مرتکب شده اند محروم مانده اند. و به خاطر آنکه همواره کفر مي ورزيدند براي آنان نوشابه اي از آب جوشان و عذابي دردناک است.
*مسلماً کساني که دينشان را بخش بخش کردند، وگروه گروه شدند، تو را هيچ پيوندي با آنان نيست، کار آنان فقط با خداست، سپس به اعمالي که همواره انجام مي دادند، آگاهشان مي کند.هر کس کار نيک بياورد، پاداشش ده برابر آن است، و آنان که کار بد بياورند، جز به مانند آن مجازات نيابند و ايشان مورد ستم قرار نمي گيرند.
*آنان که دينشان را سرگرمي و بازي گرفتند و زندگي دنيا آنان را فريفت، پس ما امروز از ياد مي بريمشان، همان گونه که آنان ديدار امروزشان را از ياد بردند وهمواره آيات ما را انکار مي کردند.
* و اگر پيمان هايشان را پس از تعهدشان شکستند و در دين شما زبان به طعنه و عيب جويي گشودند، در اين صورت با پيشوايان کفر بجنگيد که آنان را هيچ تعهدي نيست، باشد که بازايستند.
*آيا به سوي آنچه خدا آفريده ننگريستند که سايه هاي آنان در حالي که فروتنانه براي خدا سجده مي کنند، از راست و چپ برمي گردد؟
* آنچه در آسمان ها و زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست، و نيز دين ثابت و پايدار مخصوص اوست؛ آيا از غير او پروا مي کنيد؟!
*براي کساني که به آخرت ايمان نمي آورند، صفات زشت است، وصفات برتر و والا ويژه خداست، و او تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*براي هر امتي عبادتي ويژه قرار داده ايم که آن را انجام مي دهند؛ پس نبايد در اين امر با تو ستيز و نزاع کنند. و به سوي پروردگارت دعوت کن که بي ترديد تو بر راهي راست قرار داري.
*پس حق گرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوي اين دين روي آور، سرشت خدا که مردم را بر آن سرشته است باش براي آفرينش خدا هيچگونه تغيير و تبديلي نيست؛ اين است دين درست و استوار؛ ولي بيشتر مردم معرفت و دانش ندارند.
*اين بايد در حالي باشد كه شما بازگشت به سوي او كنيد و از او بپرهيزيد و نماز را بر پا داريد و از مشركان نباشيد.
*مشرکاني که دينشان را بخش بخش کردند و گروه گروه شدند، در حالي که هر گروهي به آنچه نزد آنان است شادمانند!
*پس با همه وجودت به سوي اين دين درست و استوار روي آور پيش از آنکه روزي فرا رسد که از سوي خدا هيچ بازگشتي براي آن نيست، آن روز دسته دسته و گروه گروه شوند.
*و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کرديم، مادرش به او حامله شد سستي به روي سستي و باز گرفتنش [از شير] در دو سال است که براي من و پدر و مادرت سپاس گزاري کن؛ بازگشت فقط به سوي من است. و اگر آن دو نفر تلاش کنند تا بر پايه جهالت و ناداني چيزي را شريک من قرار دهي، از آنان اطاعت مکن؛ ولي در دنيا با آن دو نفر به شيوه اي پسنديده معاشرت کن و راه کسي را پيروي کن که به من بازگشته است؛ سپس بازگشت شما فقط به سوي من است، پس شما را از آنچه انجام مي داديد، آگاه مي کنم.
*آگاه باشيد! که دين خالص ويژه خداست، و آنان که به جاي خدا سرپرستان و معبوداني برگزيده اند ما آنان را جز براي اينکه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديک کنند، نمي پرستيم. بي ترديد خدا ميان آنان درباره آنچه که اختلاف مي کنند داوري خواهد کرد؛ قطعاً خدا آن کس را که دروغگو و بسيار ناسپاس است، هدايت نمي کند.
*خدا مثلي زده است: مردي را که ارباباني ناسازگار و بداخلاق در او شريک اند، و مردي که فقط برده يک مالک است، آيا اين دو برده از جهت فرمان گرفتن و فرمان بردن با هم يکسانند؟ همه ستايش ها ويژه خداست. بلکه بيشترشان معرفت و آگاهي ندارند.
*اگر خدا مي خواست آنان را امت واحدي قرار مي داد، ولي هر که را بخواهد در رحمت خود در آورد؛ و ستمکاران را هيچ دوست و ياوري نيست.
*از دين آنچه را به نوح سفارش کرده بود، براي شما تشريع کرد و آنچه را به تو وحي کرديم؛ و آنچه ابراهيم و موسي و عيسي را به آن توصيه نموديم که دين را برپا داريد و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشويد. بر مشرکان ديني که آنان را به آن مي خواني گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوي دين جلب مي کند، و هر کس را که به سوي او بازگردد هدايت مي کند،
* آنها پراكنده نشدند مگر بعد از علم و آگاهي، و اين تفرقه جوئي بخاطر انحراف از حق بود و اگر فرماني از سوي پروردگارت صادر نشده بود كه آنها تا سر آمد معيني زنده و آزاد باشند خداوند در ميان آنها داوري مي‏كرد و كساني كه بعد از آنها وارثان كتاب شدند از آن در شك و ترديدند، شكي تواءم با بدبيني و سوء ظن.
*آيا مشرکان و کافران معبوداني دارند که بي اذن خدا آييني را براي آنان پايه گذاري کرده اند؟ اگر فرمان قاطعانه خدا بر مهلت يافتنشان نبود، مسلماً ميانشان حکم مي شد؛ و بي ترديد براي ستمکاران عذابي دردناک خواهد بود.
*و کافران درباره مؤمنان گفتند: اگر بهتر بود بر ما نسبت به آن پيشي نمي گرفتند . و چون به وسيله آن هدايت نيافتند، به زودي خواهند گفت: اين يک دروغ قديمي است.
*اوست که پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان پيروز کند، و کافي است که خدا گواه باشد.
*بگو: آيا خدا را از دين خود خبر مي دهيد .در حالي که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمين است مي داند، و خدا به همه چيز داناست.
*پس به خدا و پيامبرش و نوري که نازل کرديم، ايمان آوريد و خدا به آنچه انجام مي دهيد، آگاه است.
+ نوشته شده در پنج شنبه 14 تير 1397برچسب:قرآن,مذهب,دین,اسلام,مسیحی,یهودی, ساعت 11:5 توسط آزاده یاسینی


اسلام در قرآن

*و بي ترديد اين آيين شماست در حالي که آييني يگانه است و منم پروردگار شما ، پس مرا بپرستيد.
*ولي آيينشان را در ميان خود قطعه قطعه کردند؛ و همه آنان به سوي ما باز خواهند گشت
* و بي ترديد اين آيينِ شماست در حالي که آييني يگانه است، و من پروردگار شمايم؛ بنابراين از من پروا کنيد.
*پس کار خود را ميان خويش قطعه قطعه کردند، در حالي که هر گروهي به آن که نزد آنان است خوشحال و شادمانند .
*پس آنان را در غرقاب گمراهي و جهالتشان تا هنگامي واگذار.
*باديه نشينان گفتند: ما ايمان آورديم. بگو: ايمان نياورده ايد، بلکه بگوييد: اسلام آورده ايم؛ زيرا هنوز ايمان در دل هايتان وارد نشده است. و اگر خدا و پيامبرش را اطاعت کنيد، چيزي از اعمالتان را نمي کاهد؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*از اينکه اسلام آورده اند بر تو منت مي گذارند؛ بگو: اگر راستگوييد، بر من از اسلام آوردن خود منت نگذاريد، بلکه خداست که با هدايت شما به ايمان بر شما منت دارد.
*و ستمکارتر از کسي که بر خدا دروغ مي بندد، در حالي که به اسلام دعوت مي شود کيست؟ و خدا مردم ستمکار را هدايت نمي کند.

 
+ نوشته شده در شنبه 9 تير 1397برچسب:قرآن,اسلام,آیین,دین,مذهب, ساعت 15:6 توسط آزاده یاسینی