••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ- وَ يُجَدِّدُ الْآمَالَ وَ يُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ- وَ يُبَاعِدُ الْأُمْنِيَّةَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ

 و درود خدا بر او، فرمود: دنيا بدن‌ها را فرسوده، و آرزوها را تازه می‌کند، مرگ را نزديک و خواسته‌ها را دور و دراز می‌سازد، کسی که به آن دست يافت خسته می‌شود، و آن که به دنيا نرسيد رنج می‌برد.
(اخلاقی، علمی)


 

وَ قَالَ ع مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً- فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ- وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ- وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ- مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که خود را رهبر مردم قرار داد، بايد پيش از آن که به تعليم ديگران پردازد، خود را بسازد، و پيش از آن که به گفتار تربيت کند، با کردار تعليم دهد، زيرا آن کس که خود را تعليم دهد و ادب کند سزاوارتر به تعظيم است از آن که ديگری را تعليم دهد و ادب بياموزد.
(اخلاقی، تربيتی، مديريّتی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِينَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ

- وَ إِنْ طَالَ السُّرَى قال الرضي و هذا من لطيف الكلام و فصيحه

- و معناه أنا إن لم نعط حقنا كنا أذلاء- و ذلك أن الرديف يركب عجز البعير

- كالعبد و الأسير و من يجري مجراهما

 و درود خدا بر او، فرمود: ما را حقّی است اگر به ما داده شود،
و گر نه بر پشت شتران سوار شويم و برای گرفتن آن برانيم هر چند شب روی به طول انجامد. 
(اين از سخنان لطيف و فصيح است، يعنی اگر حق ما را ندادند،
خوار خواهيم شد و بايد بر ترک شتر سوار چون بنده بنشينيم)
(اخلاقی، سياسی)

 

وَ قَالَ ع مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: کسی که کردارش او را به جايی نرساند،
افتخارات خاندانش او را به جايی نخواهد رسانيد.
(اخلاقی، اجتماعی)

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 19 آبان 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند سیاسی,اجتماعی,حق ائمه,ترک شتر,کردار,افتخار خاندان, ساعت 14:15 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِي عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا - جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ - فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ - وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ - وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ - وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ - وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ - وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ قال الرضي - و أقول صدق ع إن المرض لا أجر فيه - لأنه ليس من قبيل ما يستحق عليه العوض - لأن العوض يستحق على ما كان في مقابلة فعل الله تعالى بالعبد - من الآلام و الأمراض و ما يجري مجرى ذلك - و الأجر و الثواب يستحقان على ما كان في مقابلة فعل العبد - فبينهما فرق قد بينه ع - كما يقتضيه علمه الثاقب و رأيه الصائب 
 
و به يکی از يارانش که بيمار بود فرمود: خدا آنچه را که از آن شکايت داری (بيماری) موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بيماری پاداشی نيست امّا گناهان را از بين می‌برد، و آنها را چونان برگ پاييزی می‌ريزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دست‌ها و قدم‌هاست، و خدای سبحان به خاطر نيّت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد.می‌گويم:
(راست گفت امام علی عليه السّلام «درود خدا بر او باد» که بيماری پاداشی ندارد، بيماری از چيزهائی است که استحقاق عوض دارد، و عوض در برابر رفتار خداوند بزرگ است نسبت به بنده خود، در ناملايمات زندگی و بيماری‌ها و همانند آنها، امّا اجر و پاداش در برابر کاری است که بنده انجام می‌دهد. پس بين اين دو تفاوت است که امام عليه السّلام آن را با علم نافذ و رأی رسای خود، بيان فرمود.
(اخلاقی، معنوی) 
 
وَ قَالَ ع طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ - وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: خوشا به حال کسی که به ياد معاد باشد، برای حسابرسی قيامت کار کند، با قناعت زندگی کند، و از خدا راضی باشد.
(اخلاقی)