••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

پسر در قرآن

*خدا براي هيچ مردي در درونش دو قلب قرار نداده، و همسرانتان را که همواره با آنان «ظهار» مي کنيد. مادران شما نگردانيده، و پسر خواندگانتان را پسران شما ننموده است. اين سخن شماست که به زبان شما است، و خدا همواره حق را مي گويد، و همواره راه درست مي نماياند.

*پسر خواندگانتان را به نام پدرانشان بخوانيد که اين نزد خدا عادلانه تر است؛ و اگر پدرانشان را نمي شناسيد، پس برادران و دوستان ديني شمايند. و بر شما در آنچه که به خطا انجام داده ايد، گناهي نيست؛ ولي آنچه را که دل هايتان تعمد و قصد جدي داشته است ؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
+ نوشته شده در پنج شنبه 4 مرداد 1397برچسب:پسر,ظهار,مرد,همسر,پسر خواندگان,پدر,مادر,دوستان دینی,خداوند, ساعت 10:18 توسط آزاده یاسینی


شعر

 

پدر آن تيشه که بر خاک تو زد دست اجل

تيشه‌ اي بود که شد باعث ويراني من

يوسفت نام نهادند و به گرگت دادند

مرگ ، گرگ تو شد ، اي يوسف کنعاني من

مه گردون ادب بودي و در خاک شدي

خاک ، زندان تو گشت ، اي مه زنداني من

از ندانستن من ، دزد قضا آگه بود

چو تو را برد ، بخنديد به ناداني من

آن که در زير زمين ، داد سر و سامانت

کاش مي خورد غم بي ‌سر و ساماني من

به سر خاک تو رفتم ، خط پاکش خواندم

آه از اين خط که نوشتند به پيشاني من

رفتي و روز مرا تيره تر از شب کردي

بي تو در ظلمتم ، اي ديده‌ ي نوراني من

بي تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند

قدمي رنجه کن از مهر ، به مهماني من

صفحه ‌ي روي ز انظار ، نهان مي دارم

تا نخوانند بر اين صفحه ، پريشاني من

دهر ، بسيار چو من سر به گريبان ديده است

چه تفاوت کندش ، سر به گريباني من

عضو جمعيت حق گشتي و ديگر نخوري

غم تنهايي و مهجوري و حيراني من

گل و ريحان کدامين چمنت بنمودند

من که قدر گهر پاک تو مي دانستم

ز چه مفقود شدي ، اي گهر کاني من

من که آب تو ز سرچشمه ‌ي دل مي دادم

آب و رنگت چه شد ، اي لاله‌ ي نعماني من

من يکي مرغ غزل خوان تو بودم ، چه فتاد

که دگر گوش نداري به نوا خواني من

گنج خود خوانديم و رفتي و بگذاشتيم

اي عجب ، بعد تو با کيست نگهباني من !

 

(پروين اعتصامي)

+ نوشته شده در جمعه 16 مرداد 1394برچسب:شعر,شعر زیبا,شعر در مورد پدر,پروین اعتصامی,پدر, ساعت 11:48 توسط آزاده یاسینی