••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

مطالب ادبی

 کسی که

گهواره ات را تکان داد
می‌تواند با دعایش
دنیایت راهم تکان بدهد
+ نوشته شده در شنبه 2 مرداد 1400برچسب:مطالب ادبی,مادر,گهواره,دنیا, ساعت 14:8 توسط آزاده یاسینی


معجزه در قرآن

*با سخت ترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند که اگر معجزه دلخواهشان براي آنان آيد، قطعاً به آن ايمان مي آورند، بگو: معجزات فقط در اختيار خداست، و شما چه مي دانيد حقيقت اين است که اگر آن معجزه هم بيايد، ايمان نمي آورند.و دل ها و ديدگانشان را وارونه و دگرگون کرديم، همان گونه که نخستين بار به آيات قرآن ايمان نياوردند، آنان را در طغيانشان رها مي کنيم تا پيوسته سرگردان باشند.

*پس موسي عصايش را انداخت، پس به ناگاه اژدهايي آشکار شد.و دستش را از گريبانش بيرون کشيد که ناگاه دست براي بينندگان سپيد و درخشان گشت.
*حضرت عيسي و با مردم در گهواره  و در ميان سالي سخن مي گويد و از شايستگان است.
*و ادعايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشته‏ايم و حال آنكه نه او را كشتند و نه بر دار كردند، بلكه  بر آنان مشتبه شد، و كسانى كه در اين امر اختلاف كردند از آن در شك ‏اند و به آن علم ندارند، فقط پيروى از حدس و گمان مى‏كنند و او را به يقين نكشته ‏اند. بلکه خدا او را به سوي خود بالا برد؛ و خدا همواره تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*و ما قبل از تو رسولاني فرستاديم و براي آنها همسران و فرزنداني قرار داديم، و هيچ رسولي نمي‏توانست معجزه اي بياورد، مگر به فرمان خدا، هر زماني كتابي دارد .
*و هيچ چيز، ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينکه پيشينيان، آن معجزات را تکذيب کردند . و به قوم ثمود ناقه داديم که معجزه اي روشن بود، ولي به آن ستم کردند و ما معجزات را جز براي هشدار دادن به مردم نمي فرستيم.
*پس مريم به نوزاد[حضرت عيسي] اشاره کرد گفتند: چگونه با کودکي که در گهواره است، سخن بگوييم؟! نوزادگفت: بي ترديد من بنده خدايم، به من کتاب عطا کرده و مرا پيامبر قرار داده است.و هر جا که باشم بسيار بابرکت و سودمندم قرار داده، و مرا تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است.و مرا نسبت به مادرم نيکوکار گردانيده و گردنکش و تيره بختم قرار نداده است.و سلام بر من روزي که زاده شدم، و روزي که مي ميرم، و روزي که زنده برانگيخته مي شوم.
*و اي موسي، اينک بازگو تا چه به دست راست داري؟گفت: اين عصاي من است، بر آن تکيه مي زنم، و با آن برگ درختان را براي گوسفندانم فرو مي ريزم و مرا در آن نيازهاي ديگري هم هست.خدا فرمود: اي موسي! آن را بيفکن.پس آن را افکند، ناگهان ماري عظيم شد که به سرعت مي شتافت.خدا فرمود: آن را بگير و مترس که بي درنگ آن را به کيفيت اولش باز مي گردانيم.و دستت را در گريبانت کن تا بدون هيچ عيبي سفيد و درخشان بيرون آيد، معجزه اي ديگر است.
*و اوست که دو دريا را به هم آميخت، اين خوش طعم و گوارا، و اين شور و تلخ است، وميان آن دو مانع و حايل و سدّي نفوذناپذير واستوار قرار داد 
*پس [موسي] عصايش را انداخت و ناگهان اژدهايي حقيقي نمايان شد،و دست خود را در گريبان فرو برد و بيرون آورد در برابر بينندگان سفيد و روشن بود.
*پس به موسي وحي کرديم که عصايت را به اين دريا بزن. پس از هم شکافت و هر پاره اش چون کوهي بزرگ بود.
*و آن گروه ديگر را به دريا نزديک کرديم،و موسي و هر که با او بود، همه را نجات داديم.
*آن گاه آن گروه ديگر را غرق کرديم.
*دو دريا مساوي نيستند، اين يکي شيرين و از بين برنده تشنگي و نوشيدنش گوارا و آن يکي شور و تلخ است؛ و از هر يک گوشتي تازه مي خوريد و زينتي که آن را مي پوشيد، استخراج مي کنيد. و کشتي ها را در آن مي بيني که آب را مي شکافند و مي روند تا شما از فضل او بجوييد و باشد که سپاس گزاري کنيد.
*دو درياي را روان ساخت در حالي که همواره باهم تلاقي و برخورد دارند؛
*ميان آن دو حايلي است که به هم تجاوز نمي کنند
*پس کداميک از نعمت هاي پروردگارتان را انکار مي کنيد؟
*از آن دو دريا لؤلؤ و مرجان بيرون مي آيد.
*پس کداميک از نعمت هاي پروردگارتان را انکار مي کنيد؟
*و براي او است كشتيهاي ساخته شده‏ اي كه در دريا به حركت درمي آيند كه همچون كوهي هستند!
*پس کداميک از نعمت هاي پروردگارتان را انکار مي کنيد؟
+ نوشته شده در یک شنبه 25 شهريور 1397برچسب:قرآن,معجزه,یدبیضا,دست درخشان,موسی,عصا,اژدها,گهواره,سخن گفتن,عیسی,عروج,به سوی خدا,ناقه,قوم ثمود,صالح,دریا,تلخ و شیرین, ساعت 9:54 توسط آزاده یاسینی


داستان حضرت عیسی بن مریم در قرآن

*از آن فرستادگان برخي را بر برخي برتري بخشيديم. از آنان کسي است که خدا با او سخن گفت، و برخي از آنان را درجات و مراتبي بالا برد. و عيسي بن مريم را دلايل و نشانه هاي روشن داديم، و او را به وسيله روح القدس توانايي بخشيديم. و اگر خدا مي خواست کساني که بعد از آنان آمدند، پس از آنکه دلايل و براهين روشن به آنان رسيد، با هم نمي جنگيدند، ولي اختلاف کردند، پس برخي از آنان ايمان آوردند و برخي کفر ورزيدند، قطعاً خدا اگر مي خواست نمي جنگيدند، ولي خدا آنچه را مي خواهد انجام مي دهد.

*و با مردم در گهواره  و در ميان سالي سخن مي گويد و از شايستگان است.و به او کتاب و حکمت و تورات و انجيل مي آموزد.
*و به رسالت و پيامبري به سوي بني اسرائيل مي فرستد که  من از سوي پروردگارتان براي شما نشانه اي آورده ام؛ من از گِل براي شما چيزي به شکل پرنده مي سازم و در آن مي دَمم که به اراده و مشيّت خدا پرنده اي مي شود؛ و کور مادرزاد و مبتلاي به پيسي را بهبود مي بخشم؛ و مردگان را به اِذن خدا زنده مي کنم؛ و شما را از آنچه مي خوريد و آنچه در خانه هايتان ذخيره مي کنيد خبر مي دهم؛ مسلماً اگر مؤمن باشيد اين براي شما نشانه اي است;
*وآنچه را از تورات پيش از من بوده، تصديق دارم و تا برخي از چيزهايي را که  بر شما حرام شده حلال کنم، وبراي شما نشانه اي  از سوي پروردگارتان آورده ام؛ پس از خدا پروا کنيد و مرا فرمان بريد؛يقيناً خدا پروردگار من و پرودگار شماست؛ پس او را بپرستيد، اين است راه راست.
*زماني که عيسي از آنان احساس کفر کرد، گفت:کيانند ياران من به سوي خدا؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم، به خدا ايمان آورديم؛ و گواه باش که ما در برابر خدا تسليم هستيم.
*هنگامي که خدا فرمود: اي عيسي! من تو را بر مي گيرم، و به سوي خود بالا مي برم، و از بودن در ميان اجتماع آلوده کافران پاک مي کنم، و آنان را که از تو پيروي کردند تا روز قيامت برتر از کساني که کافر شدند قرار مي دهم؛ سپس بازگشت شما به سوي من است، و در ميان شما در آنچه با هم اختلاف داشتيد داوري مي کنم؛
*پس هر که با تو درباره او پس از آنکه بر تو علم و آگاهي آمد، مجادله و ستيز کند، بگو: بياييد ما پسرانمان را و شما پسرانتان را، و ما زنانمان را و شما زنانتان را، و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنيم؛ سپس يکديگر را نفرين نماييم، پس لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم
*يقيناً اين همان داستان راست و درست است؛و هيچ معبودي جز خدا نيست؛ و يقيناً خداست که تواناي شکست ناپذير و حکيم است.چنانچه روي گرداندند،يقيناً خدا به مفسدان آگاه است.
*آگاه باشيد! شما کساني هستيد که درباره آنچه به آن آگاهي داشتيد مجادله و ستيز کرديد،پس چرا درباره آنچه به آن آگاهي نداريد مجادله و ستيز مي کنيد؟! و خدا مي داند و شما نمي دانيد.
*و به سزاى كفرشان و آن تهمت بزرگى كه به مريم زدند.
*و ادعايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشته‏ايم و حال آنكه نه او را كشتند و نه بر دار كردند، بلكه  بر آنان مشتبه شد، و كسانى كه در اين امر اختلاف كردند از آن در شك ‏اند و به آن علم ندارند، فقط پيروى از حدس و گمان مى‏كنند و او را به يقين نكشته ‏اند. بلکه خدا او را به سوي خود بالا برد؛ و خدا همواره تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*و هيچ يک از اهل کتاب نيست مگر آنکه پيش از مرگش به مسيح ايمان مي آورد و مسيح روز قيامت بر  آنان گواه است.
*اي اهل کتاب! در دين خود غلوّ نورزيد، و نسبت به خدا جز حق مگوييد. جز اين نيست که مسيح عيسي بن مريم فرستاده خدا و کلمه اوست که به مريم القا کرد و روحي از سوي اوست؛ پس به خدا و فرستادگانش ايمان آوريد، و مگوييد: ترکيبي از سه حقيقت است. خودداري کنيد که به خير شماست. جز اين نيست که خدا معبودي يگانه است. منزّه و پاک است از اينکه فرزندي براي او باشد. آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست، و خدا از نظر کارسازي کافي است.
*مسيح از اينکه بنده خدا باشد، هرگز امتناع ندارد، و فرشتگان مقرّب هم امتناع ندارند؛ و کساني که از بندگي او امتناع کنند و تکبّر ورزند، به زودي همه آنان را به سوي خود گردآوري خواهد کرد.
*اما کساني که ايمان آوردند و کارهاي شايسته انجام دادند، پاداششان را به طور کامل مي دهد، و از فضل و احسانش بر آنان مي افزايد؛ و اما کساني که  امتناع کردند و تکبّر ورزيدند، به عذاب دردناکي عذاب مي کند؛ و براي خود جز خدا سرپرست و ياوري نخواهند يافت.
*و به دنبال پيامبران گذشته، عيسي بن مريم را درآورديم در حالي که تصديق کننده تورات پيش از خود بود، و انجيل را که در آن هدايت و نور است به او عطا کرديم و آن هم تصديق کننده تورات پيش از خود، و براي پرهيزکاران هدايت و موعظه بود.
*و بايد اهل انجيل بر طبق آنچه خدا در آن نازل کرده داوري کنند، و آنان که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوري نکنند، هم اينانند که فاسق اند.
*آنان که گفتند: خدا همان مسيح، فرزند مريم است، بي ترديد کافر شدند؛ و حال آنکه مسيح گفت: اي بني اسرائيل! خداي يکتا را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستيد، مسلماً هر کس به خدا شرک ورزد، بي ترديد خدا بهشت را بر او حرام کند، و جايگاهش آتش است، و براي ستمکاران هيچ ياوري نيست.
*مسيح، فرزند مريم جز فرستاده اي نيست که پيش از او هم فرستادگاني گذشته اند. و مادرش زن بسيار راستگو بود. هر دو غذا مي خوردند. با تأمل بنگر چگونه نشانه ها را براي آنان بيان مي کنيم ؛ سپس با تأمل بنگر که آنان چگونه منحرف مي شوند؟!بگو: آيا به جاي خدا چيزي را مي پرستيد که براي شما قدرت دفع هيچ زيان و جلب هيچ سودي را ندارد؟! و خداست که شنوا و دانا ست.
*هنگامي که خدا فرمود: اي عيسي بن مريم! نعمتم را بر خود و بر مادرت ياد کن، آن گاه که تو را به وسيله روح القدس توانايي بخشيدم، که با مردم در گهواره و در ميان سالي سخن گفتي، و آن گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجيل آموختم، و هنگامي که به اذن من از گِل، مجسمه اي به شکل پرنده مي ساختي، پس در آن مي دميدي و به فرمان من پرنده اي زنده مي شد، و کور مادر زاد و شخص پيس را به اذن من شفا مي دادي، و زماني که مردگان را به اجازه من بيرون مي آوردي، و آن گاه که بني اسرائيل را هنگامي که براي آنان دلايل روشن آوردي از تو بازداشتم، پس کساني که از آنان کافر شدند، گفتند: اين جز افسوني آشکار نيست.
*و هنگامي که به حواريون وحي کردم که به من و فرستاده من ايمان آوريد. گفتند: ايمان آورديم و شاهد باش که ما تسليم هستيم.
*زماني که حواريون گفتند: اي عيسي بن مريم! آيا پروردگارت مي تواند براي ما سفره اي که غذا در آن باشد از آسمان نازل کند؟! گفت: اگر ايمان داريد، از خدا پروا کنيد.گفتند: مي خواهيم از آن بخوريم و دل هاي ما آرامش يابد، و بدانيم که تو به ما راست گفته اي، و ما بر آن از گواهان باشيم.عيسي بن مريم گفت: خدايا! اي پروردگار ما! براي ما از آسمان سفره اي پر از غذا نازل کن تا عيدي باشد براي اهل زمان ما و نسل آينده ما، و نشانه اي از سوي تو؛ و ما را روزي بخش که تو بهترين روزي دهندگاني.خدا فرمود: من مسلماً آن را بر شما نازل مي کنم، پس اگر کسي از شما بعد از آن کافر شود بي ترديد او را عذابي خواهم کرد که هيچ يک از جهانيان را آن گونه عذاب نکنم.
*و هنگامي که خدا به عيسي بن مريم مي فرمايد: آيا تو به مردم گفتي که مرا و مادرم را به عنوان دو معبود به جاي خدا انتخاب کنيد؟! مي گويد: منزّه و پاکي، مرا چنين قدرتي نمي باشد که آنچه را حقّ من نيست بگويم، اگر آن را گفته باشم يقيناً تو آن را مي داني، تو از آنچه در جان و روح من است آگاهي، و من از آنچه در ذات توست نمي دانم؛ زيرا تو بر نهان ها بسيار دانايي.من به آنان جز آنچه را که به من دستور دادي نگفتم،خدايي را بپرستيد که پروردگار من و شماست. و تا زماني که در ميان آنان بودم گواهشان بودم، و چون مرا برگرفتي، خود مراقب و نگاهبانشان بودي؛ و تو بر همه چيز گواهي.اگر آنان را عذاب کني، بندگان تواند، و اگر آنان را بيامرزي، يقيناً تويي که تواناي شکست ناپذير و حکيمي.
*خدا فرمود: اين روزي است که راستان را راستي و صدقشان سود دهد. براي آنان بهشت هايي است که از زير آن نهرها جاري است، هميشه در آن جاودانه اند، خدا از آنان خشنود و آنان هم از خدا خشنودند؛ اين است رستگاري بزرگ.مالکيّت و فرمانروايي آسمان ها و زمين و آنچه در آنهاست، فقط در سيطره خداست، و او بر هر کاري تواناست.
*خدا را نسزد که هيچ فرزندي برگيرد؛ او منزّه است؛ چون پديد آمدن چيزي را اراده کند، فقط به آن مي گويد: باش، پس بي درنگ موجود مي شود.
*بي ترديد خدا پروردگار من و شماست؛ پس او را بپرستيد اين راهي راست است.
*ولي گروه هايي از ميان آنان اختلاف کردند، پس واي بر کساني که کافر شدند از حضور در روزي بزرگ!
*آنان روزي که به سوي ما مي آيند چه شنوا و چه بينا مي شوند، ولي امروز ستمکاران در گمراهي آشکارند.
*و آنان را از روز حسرت ـ آن گاه که کار از کار بگذرد ـ بترسان، در حالي که آنان در بي خبري هستند و ايمان نمي آورند.
*يقيناً ماييم که زمين و همه کساني را که روي آن قرار دارند به ميراث مي بريم و به سوي ما بازگردانده مي شوند.
*از دين آنچه را به نوح سفارش کرده بود، براي شما تشريع کرد و آنچه را به تو وحي کرديم؛ و آنچه ابراهيم و موسي و عيسي را به آن توصيه نموديم که دين را برپا داريد و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشويد. بر مشرکان ديني که آنان را به آن مي خواني گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوي دين جلب مي کند، و هر کس را که به سوي او بازگردد هدايت مي کند،
*و عيسي سبب يقين به قيامت است، پس هرگز در وقوع آن ترديد مکنيد، و از من پيروي نماييد که اين است راه راست.
*و هنگامي که عيسي دلايل روشن آورد، گفت: به راستي من براي شما حکمت آوردم، و تا براي شما برخي را که در آن اختلاف مي کنيد بيان کنم؛ بنابراين از خدا پروا کنيد و از من اطاعت نماييد.
*بي ترديد خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد که اين است راه راست.
*از ميان امت عيسي گروه هايي اختلاف کردند پس واي بر کساني که ستم ورزيدند از عذاب روزي دردناک.
*سپس به دنبال آنان پيامبران خود را پي در پي آورديم و پس از آنان عيسي پسر مريم را فرستاديم و به او انجيل عطا کرديم و در قلب کساني که از او پيروي مي کردند رأفت و رحمت قرار داديم، و رهبانيتي که از نزد خود ساخته بودند ما بر آنان مقرّر نکرده بوديم، ولي براي طلب خشنودي خدا ، اما آنگونه که بايد حدود خودساخته را رعايت نکردند؛ پس پاداش کساني از آنان را که ايمان آورده اند، عطا کرديم و بسياري از آنان نافرمانند.
*و هنگامي را که عيسي پسر مريم گفت: اي بني اسرائيل! به يقين من فرستاده خدا به سوي شمايم، تورات را که پيش از من بوده، تصديق مي کنم، و به پيامبري که بعد از من مي آيد و نامش «احمد» است، مژده مي دهم. پس هنگامي که دلايل روشن براي آنان آورد، گفتند: اين جادويي است آشکار!!
*اي اهل ايمان! ياران خدا باشيد، همان گونه که عيسي پسر مريم به حواريون گفت: ياران من در راه خدا چه کساني اند؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم. پس طايفه اي از بني اسرائيل ايمان آوردند و گروهي کافر شدند؛ در نتيجه کساني را که ايمان آوردند، بر ضد دشمنانشان ياري داديم تا پيروز شدند.

 
+ نوشته شده در سه شنبه 20 شهريور 1397برچسب:قرآن,حضرت عیسی بن مریم,انجیل,روح القدس,گهواره,سخن,تورات,حواریون,بنی اسرائیل,راستگو, ساعت 10:52 توسط آزاده یاسینی