••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

مطالب مذهبی

امام هادی علیه السلام و قیصر روم

قیصر روم برای یکی از خلفای عبّاسی، در ضمن نامه‌ای نوشت: «ما در کتاب انجیل دیده‌ایم که هرکس از روی حقیقت سوره‌ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام می‌کند و آن هفت حرف عبارت است از: «ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف»، ما هرچه بررسی کردیم، چنین سوره‌ای را در کتابهای: تورات و زبور و انجیل نیافتیم، آیا شما در کتاب آسمانی خود، چنین سوره‌ای را دیده‌اید؟»خلیفه‌ی عبّاسی، دانشمندان را جمع کرد، و این مسأله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سرانجام این سؤال را از امام هادی(ع) پرسیدند، آن حضرت در پاسخ فرمود: آن سوره، سوره‌ی «حمد» است، که این حروف هفتگانه در آن نیست.پرسیدند: فلسفه‌ی نبودن این هفت حرف، در این سوره، چیست؟فرمود: حرف «ث» اشاره به «ثبور» (هلاکت) و حرف «ج» اشاره به «جَحِیم» (نام یکی از دَرَکات دوزخ) و حرف «خ» اشاره به «خبیث» (ناپاک) و حرف «ز» اشاره به «زقّوم» (غذای بسیار تلخ دوزخ) و حرف «ش» اشاره به «شقاوت» (بدبختی) و حرف «ظ» اشاره به «ظلمت» (تاریکی) و حرف «ف» اشاره به آفت است.خلیفه، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت، قیصر پس از دریافت نامه، بسیار خوشحال شد و به اسلام گروید و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت.

+ نوشته شده در چهار شنبه 12 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,قیصر روم,پیامبر اسلام,حضرت محمد,سوره حمد,قرآن,ثبور,جحیم,خبیث,زقّوم,شقاوت,ظلمت,فرقت,انجیل,تورات, ساعت 18:31 توسط آزاده یاسینی


داستان حضرت عیسی بن مریم در قرآن

*از آن فرستادگان برخي را بر برخي برتري بخشيديم. از آنان کسي است که خدا با او سخن گفت، و برخي از آنان را درجات و مراتبي بالا برد. و عيسي بن مريم را دلايل و نشانه هاي روشن داديم، و او را به وسيله روح القدس توانايي بخشيديم. و اگر خدا مي خواست کساني که بعد از آنان آمدند، پس از آنکه دلايل و براهين روشن به آنان رسيد، با هم نمي جنگيدند، ولي اختلاف کردند، پس برخي از آنان ايمان آوردند و برخي کفر ورزيدند، قطعاً خدا اگر مي خواست نمي جنگيدند، ولي خدا آنچه را مي خواهد انجام مي دهد.

*و با مردم در گهواره  و در ميان سالي سخن مي گويد و از شايستگان است.و به او کتاب و حکمت و تورات و انجيل مي آموزد.
*و به رسالت و پيامبري به سوي بني اسرائيل مي فرستد که  من از سوي پروردگارتان براي شما نشانه اي آورده ام؛ من از گِل براي شما چيزي به شکل پرنده مي سازم و در آن مي دَمم که به اراده و مشيّت خدا پرنده اي مي شود؛ و کور مادرزاد و مبتلاي به پيسي را بهبود مي بخشم؛ و مردگان را به اِذن خدا زنده مي کنم؛ و شما را از آنچه مي خوريد و آنچه در خانه هايتان ذخيره مي کنيد خبر مي دهم؛ مسلماً اگر مؤمن باشيد اين براي شما نشانه اي است;
*وآنچه را از تورات پيش از من بوده، تصديق دارم و تا برخي از چيزهايي را که  بر شما حرام شده حلال کنم، وبراي شما نشانه اي  از سوي پروردگارتان آورده ام؛ پس از خدا پروا کنيد و مرا فرمان بريد؛يقيناً خدا پروردگار من و پرودگار شماست؛ پس او را بپرستيد، اين است راه راست.
*زماني که عيسي از آنان احساس کفر کرد، گفت:کيانند ياران من به سوي خدا؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم، به خدا ايمان آورديم؛ و گواه باش که ما در برابر خدا تسليم هستيم.
*هنگامي که خدا فرمود: اي عيسي! من تو را بر مي گيرم، و به سوي خود بالا مي برم، و از بودن در ميان اجتماع آلوده کافران پاک مي کنم، و آنان را که از تو پيروي کردند تا روز قيامت برتر از کساني که کافر شدند قرار مي دهم؛ سپس بازگشت شما به سوي من است، و در ميان شما در آنچه با هم اختلاف داشتيد داوري مي کنم؛
*پس هر که با تو درباره او پس از آنکه بر تو علم و آگاهي آمد، مجادله و ستيز کند، بگو: بياييد ما پسرانمان را و شما پسرانتان را، و ما زنانمان را و شما زنانتان را، و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنيم؛ سپس يکديگر را نفرين نماييم، پس لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم
*يقيناً اين همان داستان راست و درست است؛و هيچ معبودي جز خدا نيست؛ و يقيناً خداست که تواناي شکست ناپذير و حکيم است.چنانچه روي گرداندند،يقيناً خدا به مفسدان آگاه است.
*آگاه باشيد! شما کساني هستيد که درباره آنچه به آن آگاهي داشتيد مجادله و ستيز کرديد،پس چرا درباره آنچه به آن آگاهي نداريد مجادله و ستيز مي کنيد؟! و خدا مي داند و شما نمي دانيد.
*و به سزاى كفرشان و آن تهمت بزرگى كه به مريم زدند.
*و ادعايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشته‏ايم و حال آنكه نه او را كشتند و نه بر دار كردند، بلكه  بر آنان مشتبه شد، و كسانى كه در اين امر اختلاف كردند از آن در شك ‏اند و به آن علم ندارند، فقط پيروى از حدس و گمان مى‏كنند و او را به يقين نكشته ‏اند. بلکه خدا او را به سوي خود بالا برد؛ و خدا همواره تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*و هيچ يک از اهل کتاب نيست مگر آنکه پيش از مرگش به مسيح ايمان مي آورد و مسيح روز قيامت بر  آنان گواه است.
*اي اهل کتاب! در دين خود غلوّ نورزيد، و نسبت به خدا جز حق مگوييد. جز اين نيست که مسيح عيسي بن مريم فرستاده خدا و کلمه اوست که به مريم القا کرد و روحي از سوي اوست؛ پس به خدا و فرستادگانش ايمان آوريد، و مگوييد: ترکيبي از سه حقيقت است. خودداري کنيد که به خير شماست. جز اين نيست که خدا معبودي يگانه است. منزّه و پاک است از اينکه فرزندي براي او باشد. آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست، و خدا از نظر کارسازي کافي است.
*مسيح از اينکه بنده خدا باشد، هرگز امتناع ندارد، و فرشتگان مقرّب هم امتناع ندارند؛ و کساني که از بندگي او امتناع کنند و تکبّر ورزند، به زودي همه آنان را به سوي خود گردآوري خواهد کرد.
*اما کساني که ايمان آوردند و کارهاي شايسته انجام دادند، پاداششان را به طور کامل مي دهد، و از فضل و احسانش بر آنان مي افزايد؛ و اما کساني که  امتناع کردند و تکبّر ورزيدند، به عذاب دردناکي عذاب مي کند؛ و براي خود جز خدا سرپرست و ياوري نخواهند يافت.
*و به دنبال پيامبران گذشته، عيسي بن مريم را درآورديم در حالي که تصديق کننده تورات پيش از خود بود، و انجيل را که در آن هدايت و نور است به او عطا کرديم و آن هم تصديق کننده تورات پيش از خود، و براي پرهيزکاران هدايت و موعظه بود.
*و بايد اهل انجيل بر طبق آنچه خدا در آن نازل کرده داوري کنند، و آنان که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوري نکنند، هم اينانند که فاسق اند.
*آنان که گفتند: خدا همان مسيح، فرزند مريم است، بي ترديد کافر شدند؛ و حال آنکه مسيح گفت: اي بني اسرائيل! خداي يکتا را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستيد، مسلماً هر کس به خدا شرک ورزد، بي ترديد خدا بهشت را بر او حرام کند، و جايگاهش آتش است، و براي ستمکاران هيچ ياوري نيست.
*مسيح، فرزند مريم جز فرستاده اي نيست که پيش از او هم فرستادگاني گذشته اند. و مادرش زن بسيار راستگو بود. هر دو غذا مي خوردند. با تأمل بنگر چگونه نشانه ها را براي آنان بيان مي کنيم ؛ سپس با تأمل بنگر که آنان چگونه منحرف مي شوند؟!بگو: آيا به جاي خدا چيزي را مي پرستيد که براي شما قدرت دفع هيچ زيان و جلب هيچ سودي را ندارد؟! و خداست که شنوا و دانا ست.
*هنگامي که خدا فرمود: اي عيسي بن مريم! نعمتم را بر خود و بر مادرت ياد کن، آن گاه که تو را به وسيله روح القدس توانايي بخشيدم، که با مردم در گهواره و در ميان سالي سخن گفتي، و آن گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجيل آموختم، و هنگامي که به اذن من از گِل، مجسمه اي به شکل پرنده مي ساختي، پس در آن مي دميدي و به فرمان من پرنده اي زنده مي شد، و کور مادر زاد و شخص پيس را به اذن من شفا مي دادي، و زماني که مردگان را به اجازه من بيرون مي آوردي، و آن گاه که بني اسرائيل را هنگامي که براي آنان دلايل روشن آوردي از تو بازداشتم، پس کساني که از آنان کافر شدند، گفتند: اين جز افسوني آشکار نيست.
*و هنگامي که به حواريون وحي کردم که به من و فرستاده من ايمان آوريد. گفتند: ايمان آورديم و شاهد باش که ما تسليم هستيم.
*زماني که حواريون گفتند: اي عيسي بن مريم! آيا پروردگارت مي تواند براي ما سفره اي که غذا در آن باشد از آسمان نازل کند؟! گفت: اگر ايمان داريد، از خدا پروا کنيد.گفتند: مي خواهيم از آن بخوريم و دل هاي ما آرامش يابد، و بدانيم که تو به ما راست گفته اي، و ما بر آن از گواهان باشيم.عيسي بن مريم گفت: خدايا! اي پروردگار ما! براي ما از آسمان سفره اي پر از غذا نازل کن تا عيدي باشد براي اهل زمان ما و نسل آينده ما، و نشانه اي از سوي تو؛ و ما را روزي بخش که تو بهترين روزي دهندگاني.خدا فرمود: من مسلماً آن را بر شما نازل مي کنم، پس اگر کسي از شما بعد از آن کافر شود بي ترديد او را عذابي خواهم کرد که هيچ يک از جهانيان را آن گونه عذاب نکنم.
*و هنگامي که خدا به عيسي بن مريم مي فرمايد: آيا تو به مردم گفتي که مرا و مادرم را به عنوان دو معبود به جاي خدا انتخاب کنيد؟! مي گويد: منزّه و پاکي، مرا چنين قدرتي نمي باشد که آنچه را حقّ من نيست بگويم، اگر آن را گفته باشم يقيناً تو آن را مي داني، تو از آنچه در جان و روح من است آگاهي، و من از آنچه در ذات توست نمي دانم؛ زيرا تو بر نهان ها بسيار دانايي.من به آنان جز آنچه را که به من دستور دادي نگفتم،خدايي را بپرستيد که پروردگار من و شماست. و تا زماني که در ميان آنان بودم گواهشان بودم، و چون مرا برگرفتي، خود مراقب و نگاهبانشان بودي؛ و تو بر همه چيز گواهي.اگر آنان را عذاب کني، بندگان تواند، و اگر آنان را بيامرزي، يقيناً تويي که تواناي شکست ناپذير و حکيمي.
*خدا فرمود: اين روزي است که راستان را راستي و صدقشان سود دهد. براي آنان بهشت هايي است که از زير آن نهرها جاري است، هميشه در آن جاودانه اند، خدا از آنان خشنود و آنان هم از خدا خشنودند؛ اين است رستگاري بزرگ.مالکيّت و فرمانروايي آسمان ها و زمين و آنچه در آنهاست، فقط در سيطره خداست، و او بر هر کاري تواناست.
*خدا را نسزد که هيچ فرزندي برگيرد؛ او منزّه است؛ چون پديد آمدن چيزي را اراده کند، فقط به آن مي گويد: باش، پس بي درنگ موجود مي شود.
*بي ترديد خدا پروردگار من و شماست؛ پس او را بپرستيد اين راهي راست است.
*ولي گروه هايي از ميان آنان اختلاف کردند، پس واي بر کساني که کافر شدند از حضور در روزي بزرگ!
*آنان روزي که به سوي ما مي آيند چه شنوا و چه بينا مي شوند، ولي امروز ستمکاران در گمراهي آشکارند.
*و آنان را از روز حسرت ـ آن گاه که کار از کار بگذرد ـ بترسان، در حالي که آنان در بي خبري هستند و ايمان نمي آورند.
*يقيناً ماييم که زمين و همه کساني را که روي آن قرار دارند به ميراث مي بريم و به سوي ما بازگردانده مي شوند.
*از دين آنچه را به نوح سفارش کرده بود، براي شما تشريع کرد و آنچه را به تو وحي کرديم؛ و آنچه ابراهيم و موسي و عيسي را به آن توصيه نموديم که دين را برپا داريد و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشويد. بر مشرکان ديني که آنان را به آن مي خواني گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوي دين جلب مي کند، و هر کس را که به سوي او بازگردد هدايت مي کند،
*و عيسي سبب يقين به قيامت است، پس هرگز در وقوع آن ترديد مکنيد، و از من پيروي نماييد که اين است راه راست.
*و هنگامي که عيسي دلايل روشن آورد، گفت: به راستي من براي شما حکمت آوردم، و تا براي شما برخي را که در آن اختلاف مي کنيد بيان کنم؛ بنابراين از خدا پروا کنيد و از من اطاعت نماييد.
*بي ترديد خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد که اين است راه راست.
*از ميان امت عيسي گروه هايي اختلاف کردند پس واي بر کساني که ستم ورزيدند از عذاب روزي دردناک.
*سپس به دنبال آنان پيامبران خود را پي در پي آورديم و پس از آنان عيسي پسر مريم را فرستاديم و به او انجيل عطا کرديم و در قلب کساني که از او پيروي مي کردند رأفت و رحمت قرار داديم، و رهبانيتي که از نزد خود ساخته بودند ما بر آنان مقرّر نکرده بوديم، ولي براي طلب خشنودي خدا ، اما آنگونه که بايد حدود خودساخته را رعايت نکردند؛ پس پاداش کساني از آنان را که ايمان آورده اند، عطا کرديم و بسياري از آنان نافرمانند.
*و هنگامي را که عيسي پسر مريم گفت: اي بني اسرائيل! به يقين من فرستاده خدا به سوي شمايم، تورات را که پيش از من بوده، تصديق مي کنم، و به پيامبري که بعد از من مي آيد و نامش «احمد» است، مژده مي دهم. پس هنگامي که دلايل روشن براي آنان آورد، گفتند: اين جادويي است آشکار!!
*اي اهل ايمان! ياران خدا باشيد، همان گونه که عيسي پسر مريم به حواريون گفت: ياران من در راه خدا چه کساني اند؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم. پس طايفه اي از بني اسرائيل ايمان آوردند و گروهي کافر شدند؛ در نتيجه کساني را که ايمان آوردند، بر ضد دشمنانشان ياري داديم تا پيروز شدند.

 
+ نوشته شده در سه شنبه 20 شهريور 1397برچسب:قرآن,حضرت عیسی بن مریم,انجیل,روح القدس,گهواره,سخن,تورات,حواریون,بنی اسرائیل,راستگو, ساعت 10:52 توسط آزاده یاسینی


انجیل و تورات در قرآن

*همان کساني که از اين رسول و پيامبر «ناخوانده درس» که او را نزد خود در تورات وانجيل نگاشته مي يابند، پيروي مي کنند؛ پيامبري که آنان را به کارهاي شايسته فرمان مي دهد، و از اعمال زشت بازمي دارد، و پاکيزه ها را بر آنان حلال مي نمايد، و ناپاک ها را بر آنان حرام مي کند، و بارهاي تکاليف سنگين و زنجيره ها که بر دوش عقل وجان آنان است برمي دارد؛ پس کساني که به او ايمان آوردند و او را حمايت کردند و ياريش دادند و از نوري که بر او نازل شده پيروي نمودند، فقط آنان رستگارانند.

*محمّد، فرستاده خداست و کساني که با او هستند بر کافران سرسخت و در ميان خودشان با يکديگر مهربانند، همواره آنان را در رکوع و سجود مي بيني که پيوسته فضل و خشنودي خدا را مي طلبند؛ نشانه آنان در چهره شان از اثر سجود پيداست، اين است توصيف آنان در تورات، و اما توصيفشان در انجيل اين است که وجودشان چون زراعتي است که جوانه هاي خود را رويانده پس تقويتش کرده تا ستبر و ضخيم شده، و در نتيجه بر ساقه هايش ايستاده است، به طوري که دهقانان را به تعجب مي آورد تا خدا به وسيله مؤمنان، کافران را به خشم آورد. خدا به کساني از آنان که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، آمرزش و پاداشي بزرگ وعده داده است.
*وصف کساني که عمل کردن به تورات به آنان تکليف شده است، آن گاه به آن عمل نکردند، مانند درازگوشي است که کتاب هايي را حمل مي کند. چه بد است سرگذشت مردمي که آيات خدا را تکذيب کردند. و خدا مردم ستمکار را هدايت نمي کند.
*بلکه زندگي دنيا را ترجيح مي دهيد.
*در حالي که آخرت بهتر و پايدارتر است.
*همانا اين در کتاب هاي آسماني پيشين هست.
*کتاب هاي ابراهيم وموسي.

 

+ نوشته شده در یک شنبه 10 تير 1397برچسب:انجیل,تورات,قرآن,کتاب موسی,کتاب عیسی,حضرت محمد, ساعت 11:0 توسط آزاده یاسینی


مطالب مذهبی

انجيل

برخي مسيحيان مانند «کشيش آريوس» و پيروان وي که به نبوّت عيسي معتقد بودند، ولي او را همانند خدا ازلي و ابدي نمي‌دانستند، هرگز حاضر به پذيرش مصوباتي مانند عقيده به «تثليث» نشدند و به همين دليل، از سوي کليسا طرد و مورد لعنت قرار گرفتند. (ويل دورانت، بي‌تا: 4/ 331) موضوع تثليث در الهيات مسيحي، در سال 325 م با حضور سيصد و هجده اسقف در اعتقاد نامه «نيقيه» صورت گرفت. در آنجا براي هم‌ذاتي عيسي با خداوند و الوهيت عيسي چنين حکمي صادر شد: ما به خدايي يگانه ايمان داريم و به خداي قادر مطلق، آفريننده همه چيزهاي ديدني و ناديدني و به يک خداوندگار. عيسي مسيح، پسر خدا، به وجود آمده از ذات پدر، تنها اوست که از ذات پدر به وجود آمده، خدا از خدا، نور از نور، خداي حقيقي از خداي حقيقي، مولود نه مخلوق، هم‌ذات با پدر است. به وسيله او همه موجودات آفريده شدند؛ همه موجوداتي که روي زمين و در آسمانند. او به خاطر ما انسان‌ها و براي نجات و رستگاري ما از آسمان فرود آمد، جسم گرديد و انسان شد. در ادامه همين اعتقاد نامه، نسبت به کساني که آن را نپذيرند، آمده که: کليساي جهاني و رسولان، کساني را که سخنان زير را مي‌گويند، لعنت مي‌کند: «زماني بوده است که پسر وجود نداشته است و بعد به وجود آمده است و او از نيستي به وجود آمده است و نيز اين کليسا کساني را اهانت مي‌کند که بر اين باورند که وجود او از ماهيت يا وجودي به جز ماهيت يا وجود پدر ناشي شده است و اينکه او تغييرپذير بوده و در معرض دگرگوني و تبديل است. (مک گراث، 1384: 57 و 58) علاوه بر اين، چهارمين شوراي جهاني در سال 451 م تصميمات شوراي نيقيه را دوباره تأييد کرد. (همان: 60) در حالي که اناجيل متي باب 1 و لوقا باب 1 و 3، حضرت عيسي را موجودي بشري دانسته‌اند و از اين رو، در نسب‌نامه وي، نام مادر و اجداد وي معرفي شده است.

+ نوشته شده در جمعه 23 بهمن 1394برچسب:مطالب مذهبی,انجیل,عیسی مسیح, ساعت 18:46 توسط آزاده یاسینی