••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شعر

 

از عشق مکن شکوه که جاي گله اي نيست

بگذار بسوزد دل من مسئله اي نيست

من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

بين من و خورشيد دگر فاصله اي نيست

غمديده ترين عابر اين خاک منم من

جز بارش خون چشم مرا مشغله اي نيست

در خانه ام آواز سکوت است ، خدايا

مانند کويري که در آن قافله اي نيست

مي خواستم از درد بگوييم ولي افسوس

در دسترس هيچکسي حوصله اي نيست

شرمنده ام از روي شما بد غزلي شد

هرچند از اين ذهن پريشان گله اي نيست.

+ نوشته شده در یک شنبه 11 مرداد 1394برچسب:شعر,شعر زیبا,شعر در مورد عشق,غزل, ساعت 10:14 توسط آزاده یاسینی