••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شاهزاده خانم های ایرانی

تـــوراندخت : شاهزاده ايراني در داستان مشهور هزار و يک شب

توراندخت به معني : دختر توران 



افسانه ي توراندخت در اروپا بسيار مشهور است . اين داستان از مجموعه داستانهاي ايراني مشهور هزار و يک شب است .  از او به عنوان يک اسطوره و سمبل نام برده شده است . اروپاييها مليت شخصيتهاي داستان را تغيير داده اند و به جز ان بقيه چيز ها را همانطور که بوده ، باقي گذاشتند . هزار و يک‌شب نام کتابي است که مجموعه ي داستانهاي افسانه‌اي قديمي را در برداشته و به زبان‌هاي متعددي منتشر شده‌است . اکثر ماجراهاي آن در بغداد و ايران مي‌گذرد و داستان‌هاي آن را از ريشه ي ايراني دانسته‌اند که تحت تاثير آثار هندي و عربي بوده‌است . اينکه داستان‌هاي هزار و يک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آنها دقيقا هزار و يک باشد چندان واقعي به نظر نمي‌رسد . اما داستان‌هاي زيادي زير نام هزار و يک شب نوشته شده‌است . توران نام فارسي باستاني است و به بخشي از امپراطوري ايران گفته ميشد که در  آسياي مرکزي استفاده مي شد . تورانيان اصلي مردمان  ايراني از عصر اوستا (1737 قبل از ميلاد) هستند .
+ نوشته شده در سه شنبه 12 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,توراندخت,داستان هزار و یکشب,اسطوره, ساعت 15:8 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

  تـرامـــوزا : ملکه ايتاليايي تبار اشکاني



مادر فرهاد پنجم  و  همسر فرهاد چهارم . او  کنيزي رومي بود که اوگوست ، امپراتور روم ، او را در ازاي استرداد درفشهاي روم که سپاه کراسوس آنها را در جنگ حران ، از دست داده بود و هنوز در ايران مانده بودند به  فرهاد چهارم ، پادشاه اشکاني هديه کرد . استرداد اين درفشها موجب جشن و شعف فوق‌العاده‌اي در روم گشت . تراموزا کنيزک رومي که در اين هنگام زوجه ي فرهاد چهارم و در واقع ملکه ي دربار وي شده بود نيز در اين کار نقش عمده‌اي داشت‌ . چند سال بعد هم ، اين زن که کودکي به نام  فرهادک براي شاه زاييده بود ، به بهانه ي لزوم تأمين جان اين فرزند و اجتناب از هر گونه توطئه احتمالي داخلي ، فرهاد را وادار کرد تا ساير پسران خود را از دربار دور سازد . فرهاد هم چهار پسر را با اقرباي آنها که در حرم وي بودند به روم فرستاد تا در آنجا تربيت شوند . فقط فرهادک را با مادرش نزد خود نگه داشت ‌. وقتي که فرهادک به سن بلوغ رسيد ، به تحريک مادر و از بيم آنکه برادرانش عنوان وليعهدي را به دست آورند ، پدر را زهر داد و خود به نام فرهاد پنجم با مادرش موزا به تخت نشست .  در سال دوم ميلادي فرهادک با مادر خود موزا ، با وجود مخالفت و خشم بزرگان و مردم و بر خلاف آموزه هاي زرتشت ازدواج کرد . اين عمل که در نزد يونانيان و روميان چندان ناپسند نبود و در گذشته افرادي مانند اسکندر مقدوني نيز چنين عملي را مرتکب شده بودند ، بسيار براي ايرانيان ناگوار آمد خصوصا اينکه اشک در يک سمت سکه ي خود تصويري هم از اين زن رومي نقش زد که در نزد بزرگان ، رمزي از اظهار تابعيت وي نسبت به دشمن محسوب شد و سخت ناپسند افتاد .  وي روي هم‌رفته پادشاهي نالايق و شخصاً عنصري فاسد بود . از لحاظ سياست هم نخستين شاه اين دوره ي تاريخ بود که در برابر روميها از ابهت دولت پارت کاست و از مساله ي ارمنستان نيز صرف‌نظر کرد . بالاخره شورشي بر ضد وي طرح شد که موجب فرارش به روم گرديد و ظاهراً در راه کشته شد . واقعه ي مهم زمان او تولد عيســي مسيــح بود .
+ نوشته شده در دو شنبه 11 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,تراموزا,ملکه ایتالیایی تبار,پادشاه اشکانی,فرهاد,پادشاه, ساعت 15:6 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پوروچيستا : دختر زرتشت

چيستا به معني : هوشمند و دانش والا
 
 

از نخستين گروندگان و شاگردان و ياران زرتشت ، دختر کوچک  " آشو زرتشت "  ،  واعظ بزرگ زرتشتي . پدرش به او ، توحيد خالص در جهان و يک مفهوم عميق از خداي يگانه را اموخته بود . پوروچيستا يکي از هفت نفر نخستين ايمان آورندگان به اهورا مزدا بوده است . نحوه ازدواج پوروچيستا نيز بسيار جالب و نشان دهنده آزادي دختران ايران باستان در انتخاب همسرشان است . داستان پيوند دختر زرتشت ، در اوستا بخش يسنا ،  آمده است که اين داستان از ديدگاهاي گوناگوني داراي ارزش فراواني است . نحوه ازدواج پوروچيستا ، بيانگر حقوق والاي يک زن در نزد ايرانيان باستان است . برابر با بندهاي گوهربار اوستا زرتشت به دخترش پسري  (جاماسپ) را پيشنهاد مي‌کند که پيرو راستي و منش پاک است و روي پيشنهادش هيچ پافشاري نمي کند و او را رها ميگذارد که با انديشه ی آزاد شوي آينده خويش را گزينش کند و پورو چيست پس از گفتگو با جاماسپ و انديشيدن ژرف و شناخت، پيوند را مي پذيرد . (جاماسپ وزير گشتاسب شاه بوده‌است . جاماسپ را از نخستين فيلسوفان و ستاره شناسان ايراني ميدانند ) . پوروچيستا را مي توان به عنوان نماد آزادي زن ايراني در نظر گرفت . و داستان هايي که از وي نقل شده است نيز نمايانگر اين است زنان نزد ايرانيان باستان داراي ارزش و احترام مي بوده اند . 
+ نوشته شده در یک شنبه 10 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پوروچیستا,دختر آشو زرتشت,جاماسپ,وزیر گشتاسب,ایران باستان, ساعت 15:6 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پــورانـدخت : پادشاه ساساني

پوران دخت به معني : دختر زيبا

 

خواهر بزرگتر آذرمدخت و دختر بزرگ خسرو پرويز . ملکه پوراندخت ، بيست و ششمين پادشاه ساساني ايران بود ، از سال 629 تا 631 حکومت کرده است و بر بيش از 10 کشور آسيايي پادشاهي ميکرد  . از ميان سي وپنج پادشاه سلسله ساساني ، نام دو زن بنام پوراندخت و آذر ميدخت ، دختران خسرو پرويز درتاريخ بجاي مانده است . به روزگار او حضرت رسول (ص) چشم از جهان فروبست و ابوبكر جانشين او شد . قابل توجه است که در حاليکه در سرزمين اعراب ، چند صباحي بود که از زنده به گور کردن دخترانشان دست کشيده بودند ، در ايران زمين ما ، زني بر تخت پادشاهي نشسته بود ! و اين چيزي نيست جز نشان از بنياد تمدن  و فرهنگ درخشان و گستره ي ايران زمين  و اين که بانوان فرهيخته به پايگاه هاي بلند اجتماعي مي رسيدند ، و اين پيشرفته بودن فرهنگ ايران را نشان مي دهد .در بيشتر سرچشمه ها وي را دادگستر خوانده اند .  پوراندخت چنان داد بگسترانيد که هيچ گاه در روزگاران گذشته مانندي براي آن ديده نشده بود . پوراندخت پيراهني زيبا و نگره دار و سبزرنگ بر تن ، شلواري به رنگ آبي آسماني بر پاي و تاجي از نگين هاي آبي رنگ بر سر مي گذاشت و بر تخت شاهنشاهان ساساني تکيه مي نمود . به نوشته مورخان اروپايي ، پوراندخت که شاهي باتدبير بود حمله اعراب مسلمان از حجاز به قلمرو ايران را پيش بيني كرده و به فرماندهان ارتش اندرز داده بود كه اختلافات داخلي را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند . وي اسپهبد رستم فرخزاد را سمت فرماندهي ارتش داد . وي در نامه و سخنراني آغازين خود همگان را به دادگستري و فرمانبرداري خواند و گفت پادشاهي وابسته به زن يا مرد نيست بلکه به دادگري بسته است . وي مانده ي خراج مردم را بخشيد و از آن گذشت و عاملان کودتاهاي پي در پي در دربار را و قاتلان شاهان به ويژه قاتل اردشير سوم به نام پيروز خسرو را به کيفر رساند . وي فرمان داد با کشاورزان به نيکي رفتار شود و همه ي پل ها در گستره ي شاهنشاهي ساساني بازسازي گردند . سکه نو با نگاري نو ضرب نمود . در روي سکه پوراندخت ،نيم تن، نيم رخ پوراندخت با چهره اي زيبا وکشيده ، نگاهي گيرا و گونه اي بر آمده ديده ميشود که گيسوان بلند و حلقه دار او در سه بخش در دو سوي چهره ، بر روي سينه وپشت سر افتاده است . دو رشته مرواريد بر گردن اوست که در ميانش ، آويزي دارد . بر روي سينه ، نزديک به شانه ها ، بر روي پيراهنش ، دو گل زرين به شکل هاي هلال وستاره جاي گرفته است . هم چنين تاج بسيار با شکوهي که کناره هايش با دوره هاي مرواريد آراسته شده است ، برسر دارد . سکه هاي پوراندخت در شهر هاي نيشابور ، کرمان ، ميبد ، اردشيرخوره و....زده ميشده است . شگفت اينکه چارچوب وقالب بندي ساخت سکه ها ، پس از پوراندخت دگرگون نمي شود و تا سالها پس از شامگاه ساسانيان از همين نمونه سکه ودر همين اندازه ، سکه زده مي شده است .


پوراندخت چليپاي عيسي مسيح را که خسرو پرويز آن را از گنگ دژ (بيت المقدس) به غنيمت آورده بود و اين کار را که شروع بروز جنگ هاي خونين ميان ايران و روم شده بود را به هراکليوس امپراتور روم خاوري بازگرداند و با اين کار به جنگ هاي بيست و شش ساله ي ايران و روم  پايان داد و پس از آن صلحي پايدار ميان ايران و روم بسته شد  و با نگهداري سره پهنه ي پهناور ايران زمين ، پشتيباني و دوستي روم را نيز به دست آورد . و حتي ياري سپاهي از سوي هراکليوس را نيز پذيرفت . پوراندخت در هنگامه ي پادشاهي خود بناي آتشکده استينا و بناهايي در قهستان يزد ساخت که امروزه به توران پشت نامور است . پوراندخت يك سال و چهار ماه پادشاه بود و فسفروخ خراساني ، وزيرش بود . بعد از کنار رفتن پوراندخت از پادشاهي ، مردي از خويشاوندان پرويز به نام (جشنسده) ، بر تخت نشست و يك ماه پادشاه بود و با مرگ او پادشاهي به آذرميدخت رسيد . او زني با کفايت و خردمند بود ولي متأسفانه به علت وضع آشفته و نابسامان آن دوران و جنگهاي طولاني ايران و روم در زمان خسرو پرويز و نفوذ دين مزدک و نارضايي مردم از وضع موجود ، در يکي از دشوارترين شرايط تاريخي ايران حکومت کشور را چند ماهي در اختيار داشت و تلاش زيادي در جهت ثبات سلطنت کرد . او در تلاش خود براي بازگرداندن قدرت از قدرت مرکزي ، که بطور قابل توجهي توسط جنگهاي داخلي ضعيف شده بود تا حد زيادي ناموفق بود و  به همين دليل نيز استعفا داد .
+ نوشته شده در شنبه 9 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پوران دخت,دختر خسروپرویز,پادشاه ساسانی,خواهر آزرمیدخت, ساعت 14:58 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پـــريــن : سياستمدار ساساني و نويسنده

پرين به معني  :  فرشته

 
 
مشاور دادگاه  و سياستمدار ساساني ، اولين مترجم زن ايراني ، دختـر کيقبـاد . او سياستمدار ي بسيار هوشمند و با اعتماد به نفس بود . در سال 924 قبل از مــيلاد هزاران برگ از نسخه هاي اوستا را  از گوشه و كنار ممالك آريايي ، به زبان پهلوي براي ايندگان گردآوري نمود و يكبار كامل آن را نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين براي هميشه ثبت گرديده است . پرين را ميتوان اولين زن مترجم در ايران دانست ، چرا که وي نخستين کسي بود که نسخه هايي از اوستا را به زبان پهلوي براي موبدان هندي نوشت . از او چند کتاب ديگر گزارش شده است که به احتمال زياد در آتش سوزي هاي سپاه اسلام از ميان رفته است .
+ نوشته شده در جمعه 8 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پرین,دختر کیقباد,سیاستمدار ساسانی,مترجم,نویسنده, ساعت 15:40 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 پانته‌آ : بانوي زيباي اسير جنگي کوروش کبير



بانوي زيبايي از اهل شوش که به اسارت کوروش کبير در آمد . پانته‌آ وقتي به اسارت کوروش کبير در آمد ميان افسران و سرداران او غوغايي برپا شد که اين غنيمت جنگي بسيار زيبا به چه کسي برسد . سر انجام براي دوري از اختلافات بينشان آن را متعلّق به کورش دانستند کورش به دليل اخلاق بسيار خوب وقتي فهميد وي شوهر دارد او را فراخواند و تا زمان رسيدن شوهرش يکي از افسران خود آراسب ، را نگهبان وي کرد .پانته آ که اخلاق کورش کبير را نمي‌دانست تصميم به گمراه سازي اراسب براي فرار خويش شد و وي گمراه گشت و قصد استفاده و تجاوز به پانته‌آ را کرد . ولي کورش به موقع خيمه ي پانته‌آ رسيده و او را از دست آراسپ نجات داد . اراسب نيز شرمنده از عمل خويش ، براي جبران خطايش به دنبال ابراداتاس ، همسر پانته آ رفت .وقتي پانته‌آ کرامت کورش را ديد خود را مديون وي مي‌دانست و به شوهرش آبراداتاس ماجرا را گفت . آبراداتاس نيز خود را مديون کورش مي‌دانست و براي وي ارابه هاي جنگي ساخت که از عوامل مهم برد کورش در جنگ با ليديان شورشي و همچنين شکست حکومت بابل گشت .آبراداتاس در جنگ ليدي با شهامت جنگيد و کشته شد . کوروش نديمه اي براي پانته ا قرار داد تا در غم مرگ همسرش مراقب وي باشد . پانته‌آ ، از لحظه اي غفلت نديمه استفاده کرد و بر بالين همسر خودکشي نمود . نديمه نيز بدليل کوتاهي کردن در مراقبت از وي همانجا خود را کشت .آرامگاه اين زوج را به دستور کورش بسيار باشکوه ساختند . اکنون بقايايي از آن در عراق موجود است .
+ نوشته شده در پنج شنبه 7 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پانته آ,همسر آبراداتاس,پادشاه شوش,کوروش,هخامنشی,بزرگواری, ساعت 15:32 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 بـــانـــو : جنگجوي مبارز بر عليه اعراب

بانو به معني :  خانم
 
 

زني انقلابي و جنگجوي افسانه اي ازادي، همسر بابک خرمدين .او شانه به شانه ، همراه با همسرش  بابک ،  مي جنگيد . بابک خرمدين و همسرش بانو ، يکي از دليرانه ترين مبارزات  ازادي خواهانه را بنام جنبش خرمدين بوجود اوردند . اين جنبش با هدف سرنگوني اشغالگران عرب انجام ميشد .منطقه فعاليت انها اتروپاتگان (اذربايجان امروزي) بود و بر عليه خلافت عباسيان ، مامون و معتصم و سرداران سپاه خلافت ميجنگيدند .او نيمه تکميلي بابک خرمدين بود و با هم جنگجويان افسانه اي ازادي نام گرفتند .بانو  کماندار بسيار ماهري بود ، او با کمان و فلش خود  بزرگ شده بود . او شريک زندگي بابک ، در مرگ و زندگي ، در جنگ و صلح بود . زني شگفت انگيز ، کماندويي معروف و  شير زني  انقلابي بود .بانو نماد غرور خالص ايراني بود .يکي از مهيج ترين ، بحراني ترين و مهم ترين دوره در تاريخ ايران ، مبارزات عليه اشغالگران عرب ، تحت رهبري بابک و بانو صورت گرفت .در طول اين سال ها ، انها نه تنها در برابر خلافت بيگانگان عرب جنگيده اند ، بلکه در برابر رفتارهاي وحشيانه و آداب و رسوم  و بي عدالتيها نيز مقاومت کردند .آغاز مبارزات او بدين ترتيب بود. ابتدا جاويدان پسر شهرك بر فراز كوهستانهاي اردبيل (آرتاويل يا آورتابيل) گروهي از دهقانان و پيشه وران آذربايجاني را در شرايطي دور هم جمع كرد كه همگي از ظلم و ستم مامون و متعصم عباسي به ستوه آمده بودند . بابك خرم دين هم به همان رزمندگان پيوست . سپس در سال 200 (ه.ق) بابك پس از مرگ جاويدان به جاي او ، رهبري مبارزات را بر دوش كشيد .جاويدان قبل از مرگ به همسرش "بانو" گفته بود که روح اوژس از مرگ به بدن بابک خواهد پيوست . بانو بعد از مرگ او با بابک ازدواج کرد و به مبارزات ادامه دادند .دوستداران بابک به ياد سربازان هخامنشي ، لباس قرمز رنگ مي پوشيدند. جايگاه اصلي مبارزه انها قلعه بابك يا دژ بذ واقع در كليبر آذربايجان بود . اين دژ احتمالا در زمان ساسانيان ساخته شده بود . انها طولاني ترين دوره مبازره بر ضد عباسيان را رهبري كردند . كه 22 سال به درازا انجاميد . در حاليكه ديگر مبارزان و استقلال طلبان همگي مدت كمتري توانستند ، مبارزه كنند . متاسفانه بابك خرم دين به دليل خيانت اشروسنه و افشين كه از سوي خليفه وعده فرمانروايي خراسان به آنها داده شده بود ، شكست خورد و به طرز فجيعي به دست خليفه عباسي به قتل رسيد .آذربايجاني ها روز دهم تير ماه هر سال را به مناسبت روز زايش بابك خرمدين در جايگاه دژ بابك گرهم آيي دارند .آنها افتخار ايرانيانند و تا آخرين قطره خون از تلاش در راه ازادي دست نکشيدند . 
+ نوشته شده در چهار شنبه 6 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,بانو,همسر بابک خرمدین, ساعت 15:8 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 آميتيـس : عامل ساخت باغ هاي معلق بابل

اومتي يا آميتيس به معني : دارنده ي انديشه ي نيک

 

دختر ايختو ويگو (اژي دهاک) و نوه ي هوخشتره (پادشاه ماد)با بخت‌النصر ازدواج کرد تا ميان دو قوم صلح پايدار برقرار گردد هووخشتره براي استوارسازي اتحاد خود با  نبوبلسر شاه بابل دختر خود آمیتيس را به همسري پسر نبوپلسر يعني  بخت النصر دوم در آورد . آمیتيس از زندگي در جلگه ميان‌رودان دلگير شد و براي کوه‌هاي بلند ميهنش دلتنگي بسيار کرد . سرزمين ماد که آميتيس از آن مي‌امد سرزميني سرسبز و کوهستاني و پوشيده از گياهان و درختان مختلف بود ولي سرزمين بابل در منطقه‌اي مسطح و فلاتي خشک قرار گرفته بود . يکي از دلايل بيماري آميتيس هم دوري او از سرزمين خوش آب و هواي خود بود .بنابراين بخت‌النصر تصميم گرفت باغهاي معلق بابل را در ارتفاع براي همسر خود بسازد کلمه معلق که براي اين باغها استفاده مي‌شود در حقيقت به اين معني نيست که باغها به‌وسيله طناب يا ريسمان به يکديگر متصل بوده‌اند بلکه احتمالاً ترجمه اشتباه کلمه‌اي يوناني به معناي تراس يا بالکن بوده‌است .

 

+ نوشته شده در سه شنبه 5 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آمیتیس,دختر ایختو ویگو,اژی دهاک,پادشاه ماد,همسر بخت النصر,هوخشتره, ساعت 14:57 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 آمستـريـس : فرمانده ارتش هخامنشي

آمستريس به معني : دوست


پدرش داريوش دوم (اخوس) و مادرش ژنرال پريساتيس بودندآميستريس دختر داريوش دوم ، در نبردها پا به پاي پدر مي جنگيد .آمستريس زن بسيار زيبايي بود  در اين باره نوشته اند : در دربار ايران دختري زيباتر از « آمس تريس » دختر اخوس و پريساتيس وجود نداشت و مردي جوان هم به زيبايي "تري توشم" ، داماد داريوش دوم ، يافت نمي شد .  آمستريس در آشورستان بعلت زيبايي بيش از حد مورد توجه عده كثيري از بزرگان قرار گرفت تا حدي كه شوهرش تري توشم به او رشك برد و قصد جان او را كرده است . آمس تريس پنهان از شوهر به مادرش پريساتيس اطلاع داد كه تري توشم مرا محدود كرده و قصد جانم را كرده در همين اثناء ، تري توشم هم پيكي به نزد پريساتيس ارسال كرده گفت ، دختر تو فقط بايد متعلق به من باشد ، در غير اين صورت او را خواهم كشت ، تا به ديگران تعلق نگيرد . پريساتيس پس از دريافت پيغام ها  تري توشم را احضار كرد او را به نزد خود خواند و دشنه اي از غلاف كشيد و در سينه او فرو كرد .
+ نوشته شده در یک شنبه 3 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آمستریس,دختر داریوش دوم,پادشاه هخامنشی,اخوس,دختر پریساتیس, ساعت 14:52 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزرميـدخت : پادشاه ساساني،دختر خسرو پرويز، بعد از خواهرش پوراندخت ، پادشاه ساساني ايران بود .

آزرميدخت به معني : دختر هميشه جوان
 

مثل خواهرش  زني با کفايت و لايق بود اما او نيز نتوانست کاري از پيش ببرد .او از زيباترين زنان پارسي بود و چون به پادشاهي رسيد گفت  «روش ما همانست که پدر نيرومند ما داشت و هر که به خلاف ما رود خونش بريزيم .در آن هنگام بزرگ پارسيان فرخ هرمز ، اسپهبد خراسان بود و کس فر ستاد و خواست که آزرميدخت ، زن وي شود و او پيغام داد که روا نباشد ملکه زن کسي شود و مي دانم که اين کار براي انجام حاجت و رغبت خويش خواسته اي فلان شب پيش من آي .فرخ هرمز معروف بود بزن خواستن و مولع بود بزنان . پس فرخ هرمز چنان کرد و به شب موعود برنشست و به نزد وي شد و آزرميدخت به سالار نگهبانان خويش گفته بود که به شب ديدار ، وي را بکشند و در ميدان پايتخت افکنند و صبحگاهان فرخ هرمز را کشته ديدند و ملکه بفرمود تا پيکر او را نهان کنند و بدانستند که خطايي بزرگ کرده بود .رستم فرخزاد ، همان که به روزگار بعد يزدگرد سوم او را به جنگ عربان فرستاد به خراسان جانشين پدر بود و چون از کشتن وي خبر يافت با سپاهي بزرگ به  مداين آمد و چشم آزرميدخت را ميل کشيد و او را بکشت و به قولي زهر داد . مدت پادشاهي آزرميدخت شش ماه بود .
+ نوشته شده در جمعه 1 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آزرمیدخت,دختر خسروپرویز,پادشاه ساسانی,خواهر پوراندخت, ساعت 20:43 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پـريســاتـيـس ( پروشات ) : ژنرال ارتش هخامنشي

پريساتيس به معنی : مثل پـري 


همسر داريوش دوم و مادر فرمانده امستريس و اردشير دوم
پريساتيس  سرداري لايق و با کفايت بود و اولين کسي بود که در ايران يک واحد سپاهي از زنها به وجود آورد و به آنها لباس نظامي پوشاند . اولين زني که در جنگ سوار برارابه جنگي ا يراني باکمان تير اندازي ميکرد .  اولين زني که براي سرش 50 تالان جايزه تعيين شده بود .در جنگ نهايي عليه سوکديانوس که به فرماندهي شخص پريساتيس و در آپاديس (حوالي اصفهان)شکل گرفت باتدبير بالاي اين زن به نفع او به پايان رسيد . آخوس  ( داريوش دوم ) همسر پريساتيس بعدازاين جنگ پادشاه ايران شد اين در حالي بودکه تمام امور مملکت در واقع توسط پريساتيس اداره ميشد و در واقع امر ، پريساتيس به پادشاهي رسيد . در مورد فرزندان داريوش دوم (‌اخوس ) و پريساتيس  تنها از هفت تن از آنها نام مي برد كه دو تن از آنها در تاريخ معروف هستند: ‌اردشير دوم و كوروش صغير

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 12 شهريور 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پریساتیس,مثل پری,همسر داریوش دوم,نظامی, ساعت 15:14 توسط آزاده یاسینی


همسران در قرآن

*و اگر زنى از ناسازگارى يا رويگردانى شوهرش بيمناك باشد، بر آن دو گناهى نيست كه بين خود صلحى كنند، و صلح بهتر است، و آزمندى در دلها خانه دارد، و اگر نيكوكارى و پارسايى كنيد، خداوند به آنچه مى‏كنيد آگاه است‏.

*و اگر از يکديگر جدا شوند، خدا هر يک را از توانگري خود بي نياز مي کند؛ و خدا همواره بسيار عطا کننده و حکيم است.
*و خدا براي شما همسراني از جنس خودتان قرار داد و از همسرانتان، فرزندان و نوادگاني پديد آورد، و از نعمت هاي پاکيزه و دلپذير به شما روزي داد، آيا به باطل ايمان مي آورند و نعمت هاي خدا را ناسپاسي مي کنند؟!
*و از نشانه هاي او اين است که براي شما از جنس خودتان همسراني آفريد تا در کنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستي و مهرباني قرار داد؛ يقيناً در اين نشانه هايي است براي مردمي که مي انديشند،
*خدا براي هيچ مردي در درونش دو قلب قرار نداده، و همسرانتان را که همواره با آنان «ظهار» مي کنيد. مادران شما نگردانيده، و پسر خواندگانتان را پسران شما ننموده است. اين سخن شماست که به زبان شما است، و خدا همواره حق را مي گويد، و همواره راه درست مي نماياند.
*پيامبر، نسبت به مؤمنان از خودشان اولي و سزاوارتر است، و همسرانش مادران آنانند، و بر طبق کتاب خدا دارندگان قرابت نسبي از يکديگر از مؤمنان و مهاجران سزاوارترند، مگر اينکه بخواهيد درباره دوستانتان احسان کنيد که اين امري ثبت شده در کتاب ست.
*شما را از يک تن آفريد، سپس همسرش را از او پديد آورد، و از چهارپايان هشت زوج آفريد، شما را در شکم هاي مادرانتان آفرينشي پس از آفرينشي ديگر در ميان تاريکي هاي سه گانه به وجود آورد. اين است خدا پروردگار شما که فرمانروايي ويژه اوست، معبودي جز او نيست، پس چگونه شما را از حق بازمي گردانند؟
*آفريننده آسمان ها و زمين است. از خودتان برايتان جفت هايي قرار داد، و از چهارپايان هم جفت هايي آفريد. شما را با اين زياد مي کند. هيچ چيزي مانند او نيست و او شنوا و بيناست.
*اي مؤمنان! هنگامي که زنان با ايمان هجرت کنان به سوي شما مي آيند، آنان را بيازماييد، البته خدا خود به ايمان آنان داناتر است. پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد، آنان را به سوي کافران باز مگردانيد، نه اين زنان بر کافران حلال اند، و نه آن کافران بر اين زنان حلال اند، و مهريه اي که همسران کافر به زنان مؤمن خود داده اند به آنان بپردازيد، و بر شما گناهي نيست در صورتي که مهريه شان را به آنان بدهيد، با آنان ازدواج کنيد، و به عقد و پيوندهاي زنان کافر پاي بند نباشيد و آنچه را بخواهيد، و آنان هم بايد آنچه را هزينه کرده اند از شما درخواست کنند؛ اين حکم خداست که ميان شما حکم مي کند، و خدا دانا و حکيم است.
*اگر برخي از همسران شما با پيوستن به کفار از دست شما رفتند و شما غنيمتي يافتيد، پس به کساني که همسرانشان را از دست داده اند، معادل مهريه اي که داده اند از غنايم بپردازيد، و از خدايي که به او ايمان داريد پروا کنيد.
*اي پيامبر! زماني که خواستيد زنان را طلاق دهيد، آنان را در زمان عدّه طلاق دهيد و حساب عدّه را نگه داريد، و از خدا پروردگارتان پروا کنيد، و آنان را از خانه هايشان بيرون مکنيد، و آنان هم بيرون نروند مگر اينکه مرتکب عمل زشت آشکاري شوند . اين حدود خداست؛ و هر که از حدود تجاوز کند، يقيناً به خودش ستم ورزيده است. تو نمي داني شايد خدا پس از اين کاري پديد آورد
*و چون به پايان زمان نزديک شدند، آنان را به صورتي شايسته نگه داريد يا از آنان به طرزي شايسته جدا شويد، و دو عادل از خودتان را گواه گيريد. گواهي را براي خدا اقامه کنيد. به وسيله اين به کسي که همواره به خدا و روز قيامت ايمان دارد، اندرز داده مي شود و هر که از خدا پروا کند، خدا براي او راه بيرون شدن قرار مي دهد.
*و از زنان شما آناني که از عادت ماهيانه نا اميدند، اگر شک داريد عدّه آنان سه ماه است. و زناني که عادت نشده اند و عدّه زنان باردار، روزي است که وضع حمل مي کنند. و هر که از خدا پروا کند براي او در کارش آساني قرار مي دهد.
*اين حقايق بيان شده احکام خداست که آنها را به سوي شما نازل کرده است؛ و هر کس از خدا پروا کند، گناهانش را از او محو مي کند و پاداش او را بزرگ مي دارد.
*زنان طلاق داده را به اندازه توانگري خود آنجا سکونت دهيد که خود سکونت داريد و به آنان آسيب و زيان نرسانيد تا زندگي را بر آنان سخت و دشوار کنيد ، و اگر باردار باشند، هزينه آنان را تا زماني که وضع حمل کنند، بپردازيد و اگر کودک شما را شير دادند، اجرتشان را بدهيد، و در ميان خود به نيکي و شايستگي مشورت کنيد و اگر با يکديگر به سختي کشيد زني ديگر کودک را شير دهد.
*بر توانگر است که از توانگري اش هزينه دهد، و هر که رزق و روزي اش تنگ باشد از همان که خدا به او عطا کرده هزينه دهد. خدا هيچ کس را جز به اندازه رزقي که به او عطا کرده است، تکليف نمي کند. خدا به زودي پس از سختي و تنگنا، فراخي و گشايش قرار مي دهد.


مردم در قرآن

*اي مردم! يقيناً از سوي پروردگارتان براي شما برهان آمد؛ و نور روشنگري به سوي شما نازل کرديم.

*اما کساني که به خدا ايمان آوردند و به او تمسّک جستند، به زودي آنان را در رحمت و فضلي از سوي خود درآورد، و به راهي راست به سوي خود راهنمايي مي کند.
*و چون انسان را گزند و آسيبي رسد، ما را به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده مي خواند، پس زماني که گزند و آسيبش را برطرف کنيم، آن چنان به راه ناسپاسي و گناه مي رود که گويي هرگز ما را براي برطرف کردن گزند و آسيبي که به او رسيده نخوانده است!! اين گونه براي اسراف کاران اعمالي که همواره انجام مي دادند، آراسته شده.
*يقيناً اقوام پيش از شما را هنگامي که ستم ورزيدند، هلاک کرديم، و پيامبرانشان براي آنان دلايل روشن آوردند، ولي آنان بر آن نبودند که ايمان بياورند؛ اين گونه گروه گناهکار را کيفر مي دهيم.
*سپس شما را بعد از آنان در زمين جانشين قرار داديم تا بنگريم، چگونه عمل مي کنيد؟
*و مردم جز امت واحدي نبودند؛ پس دچار اختلاف شدند؛ و اگر از سوي پروردگارت، فرماني مقرّر نشده بود يقيناً ميان آنان در آنچه اختلاف مي کنند، داوري مي شد.
*اي مردم! يقيناً از سوي پروردگارتان براي شما پند وموعظه اي آمده، و شفاست براي آنچه در سينه هاست، و سراسر هدايت و رحمتي است براي مؤمنان.
*بگو به فضل و رحمت خدا بايد شادمانى كنند كه اين بهتر است از آنچه مى‏اندوزند.
*بگو: اي مردم! يقيناً حق از سوي پروردگارتان براي شما آمد؛ پس هر که هدايت يابد، فقط به سود خود هدايت مي يابد و هر که گمراه گردد، فقط به زيان خود گمراه مي شود، و من نگهبان شما نيستم.
*براي انسان از پيش رو و پشت سر، مأموراني است که همواره او را به فرمان خدا حفظ مي کنند. يقيناً خدا سرنوشت هيچ ملتي را تغيير نمي دهد تا آنکه آنان آنچه را در وجودشان قرار دارد به زشتي ها و گناه تغيير دهند. و هنگامي که خدا نسبت به ملتي آسيب و گزند بخواهد هيچ راه بازگشتي نيست؛ زيرا براي آنان جز خدا هيچ ياوري نخواهد بود.
*آيا ندانسته اي که خدا آسمان ها و زمين را بر پايه درستي و راستي و نظم و حساب آفريد؟ اگر بخواهد شما را از ميان مي برد، و خلقي جديد مي آورد.و اين بر خدا دشوار و گران نيست.
*و همگي در پيشگاه خدا ظاهر مي شوند؛ پس ناتوانان به مستکبران مي گويند: ما پيروِ شما بوديم، آيا امروز چيزي از عذاب خدا را از ما برطرف مي کنيد؟ مي گويند: اگر خدا ما را هدايت کرده بود، همانا ما هم شما را هدايت مي کرديم،چه بيتابي کنيم وچه شکيبايي ورزيم، براي ما يکسان است، ما را هيچ راه گريزي نيست.
*و از هر چيزي که از او خواستيد، به شما عطا کرد. و اگر نعمت هاي خدا را شماره کنيد، هرگز نمي توانيد آنها را به شماره آوريد. مسلماً انسان بسيار ستمکار و ناسپاس است.
*و مردم را از روزي که عذاب به سويشان مي آيد، هشدار ده. پس کساني که ستم ورزيده اند، مي گويند: پروردگارا! ما را تا مدتي کوتاه مهلت ده تا دعوتت را اجابت کنيم، و از پيامبرانت پيروي نماييم. شما نبوديد که پيش از اين سوگند ياد مي کرديد که هرگز براي شما زوال و فنايي نيست؟!
*و آنان نيرنگشان را به کار گرفتند، و نيرنگشان نزد خداست و هر چند که از نيرنگشان کوه ها از جا کنده شود.
*اگر خدا مي خواست شما را يک امت قرار مي داد ، ولي هر کس را بخواهد گمراه مي کند و هر کس را بخواهد هدايت مي نمايد؛ و مسلماً ازآنچه همواره انجام مي داديد، بازپرسي خواهيدشد.
*و چيزي مردم را زماني که هدايت به سويشان آمد از ايمان آوردن باز نداشت، جز اينکه گفتند: آيا خدا بشري را به پيامبري برانگيخته است؟
*اين کيفر آنان است، به سبب اينکه به آيات ما کافر شدند و گفتند: آيا ما وقتي استخوان و پوسيده شديم، با آفرينش جديد برانگيخته خواهيم شد؟
*آيا ندانستند خدايي که آسمان ها و زمين را آفريد، مي تواند مانند آنان را بيافريند؟ براي آنان مدتي معين قرار داده که هيچ ترديدي در آن نيست، ولي ستمکاران جز انکار را نخواستند.
*حساب مردم به آنها نزديك شده اما آنها در غفلتند و رويگردانند!
*هيچ يادآوري و پند تازه اي از سوي پروردگارشان براي آنان نمي آيد مگر آنکه آن را مي شنوند و در حالي که سرگرم بازي هستند.
*آيا معبوداني از زمين اختيار کرده اند که آنان مردگان را زنده مي کنند؟!
*اگر در آسمان و زمين معبوداني جز خدا بود بي ترديد آن دو تباه مي شد؛ پس منزّه است خداي صاحب عرش از آنچه وصف مي کنند.
*خدا از آنچه انجام مي دهد، بازخواست نمي شود و آنان بازخواست خواهند شد.
* آيا به جاي خدا معبوداني اختيار کرده اند؟ بگو: دليل و برهانتان را بياوريد، اين يادآور امت من و يادآور امت هاي پيش از من است؛ بلکه بيشترشان حق را نمي شناسند و به اين سبب از آن روي گردانند.
*و گفتند: [خدايِ] رحمان فرشتگان را فرزند خود گرفته است. منزّه است او، بلکه بندگاني گرامي و ارجمندند.
*در گفتار بر او پيشي نمي گيرند، و آنان فقط به فرمان او عمل مي کنند.
*خدا همه گذشته آنان و آينده شان را مي داند، و جز براي کسي که خدا بپسندد شفاعت نمي کنند، و آنان از ترس او هراسان و بيمناکند.
*و هر کس از آنان بگويد: من هم معبودي، غير از اويم، دوزخ را به آن گوينده کيفر مي دهيم، و ستمکاران را اين گونه مجازات مي کنيم.
*اي مردم! اگر درباره برانگيخته شدن در ترديد هستيد، پس ما شما را از خاک آفريديم، سپس از نطفه، سپس از علقه، سپس از پاره گوشتي با آفرينشي کامل يا غير کامل آفريديم تا براي شما روشن کنيم ؛ و آنچه را مي خواهيم تا مدتي معين در رحم ها مستقر مي کنيم؛ آن گاه شما را به صورت کودک بيرون مي آوريم تا آنکه به قدرت فکري و نيرومندي جسمي خود برسيد. و برخي از شما قبض روح مي شود، و برخي از شما را به پست ترين دوره عمر برمي گردانند تا در نتيجه از دانشي که داشتند چيزي ندانند. و زمين را خشک و افسرده مي بيني، پس چون آب را بر آن نازل مي کنيم، مي جنبد و برمي آيد و از هر نوع گياه تر و تازه و بهجت انگيزي مي روياند.
*اين براي اين است که خدا همان حق است، و اينکه او مردگان را زنده مي کند، و اينکه او بر هر کاري تواناست.
*و از مردمان کسي است که همواره بدون هيچ دانشي و بدون هيچ هدايتي، و هيچ کتاب روشني درباره خدا مجادله و ستيزه مي کند.
*و برخي از مردم اند که خدا را يک سويه مي پرستند، پس اگر خيري به آنان برسد به آن آرامش يابند، و اگر بلايي به آنان برسد عقب گرد مي کنند ، دنيا و آخرت را از دست داده اند، و اين است همان زيان آشکار.
*چيزي را به جاي خدا مي پرستند که نه زياني به آنان مي رساند و نه سودي به آنان مي دهد؛ اين است همان گمراهي بسيار دور.
* بلکه کسي را مي پرستند که قطعاً زيانش از سودش نزديک تر است، بد سرپرست و ياوري و بد معاشر و همدمي است!
*کسي که همواره گمان مي کند که خدا هرگز پيامبرش را در دنيا و آخرت ياري نخواهد داد بايد طنابي از سقف بياويزد، سپس خود را حلق آويز کند، پس ببيند آيا حيله و نيرنگش آنچه را سبب خشم او شده است از بين مي برد؟!
*اي مردم! مَثَلي زده شده است؛ پس به آن گوش فرا دهيد، يقيناً کساني که به جاي خدا مي پرستيد، هرگز نمي توانند مگسي بيافرينند اگر چه براي آفريدن آن گرد آيند و اگر مگس، چيزي را از آنان بربايد، نمي توانند آن را از او بازگيرند، هم پرستش کنندگان و هم معبودان ناتوانند.
*خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، بي ترديد خدا نيرومند و تواناي شکست ناپذير است.
*و اوست که براي شما گوش و ديده و دل پديد آورد، ولي اندکي سپاس گزاري مي کنيد،
*و اوست که شما را در زمين آفريد و عاقبت به سوي او گردآوري مي شويد،
*و اوست که حيات مي دهد و مي ميراند و رفت و آمد شب و روز در سيطره خواست اوست، آيا نمي انديشيد؟
*بلکه مانند همان را گفتند که پيشينيان گفتند،
*گفتند: آيا زماني که بميريم و خاک و استخوان شويم حتماً برانگيخته مي شويم؟
*همانا اين را پيش از اين به ما و پدرانمان وعده دادند اين جز افسانه خرافي پيشينيان نيست؛
*بگو: اگر معرفت و شناخت داريد، بگوييد: زمين و هر که در آن است از کيست؟
*خواهند گفت: از خداست. بگو: با اين حال آيا متذکّر نمي شويد؟
*بگو: مالک آسمان هاي هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کيست؟
*خواهند گفت: در سيطره مالکيّت خداست. بگو: آيا نمي پرهيزيد؟
*بگو: اگر معرفت و شناخت داريد کيست که فرمانروايي همه چيز به دست اوست و او پناه دهد و برخلاف خواسته اش به کسي پناه داده نمي شود.
*خواهند گفت: فقط براي خداست. بگو: پس چگونه نيرنگ و افسون مي شويد
*چنين نيست بلکه ما حق را براي آنان آورده ايم، و بي ترديد آنان دروغگويند.
*اي اهل ايمان! به خانه هايي غير از خانه هاي خودتان وارد نشويد تا آنکه اجازه بگيريد، و بر اهل آنها سلام کنيد، اين براي شما بهتر است، باشد که متذکّر شويد.
* نهايتاً اگر کسي را در آنها نيافتيد، پس وارد آن نشويد تا به شما اجازه دهند، و اگر به شما گويند: برگرديد، پس برگرديد که اين براي شما پاکيزه تر است، و خدا به آنچه انجام مي دهيد، داناست.
*و بر شما گناهي نيست که به خانه هاي غير مسکوني که در آنها کالا و متاع و سودي داريد وارد شويد، و خدا آنچه را آشکار مي کنيد و آنچه را پنهان مي داريد، مي داند.
*به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، اين براي آنان پاکيزه تر است، قطعاً خدا به کارهايي که انجام مي دهند، آگاه است.
*و به زنان با ايمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، و زينت خود را مگر مقداري که پيداست آشکار نکنند، و مقنعه هاي خود را به روي گريبان هايشان بيندازند، و زينت خود را آشکار نکنند مگر براي شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدران شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران شوهرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان شان، يا بردگان زر خريدشان، يا خدمتکارانشان از مرداني که ساده لوح و کم عقل اند و نياز شهواني حس نمي کنند، يا کودکاني که نرسيده اند. و زنان نبايد پاهايشان را به زمين بزنند تا آنچه از زينت هايشان پنهان مي دارند شناخته شود. و اي مؤمنان! همگي به سوي خدا بازگرديد تا رستگار شويد.
*بى‏ همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى ‏نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست
*اي اهل ايمان! بايد بردگانتان و کساني از شما که به مرز بلوغ نرسيده اند سه بار از شما اجازه بگيرند، پيش از نماز صبح، و هنگام نيم روز که جامه هايتان را کنار مي نهيد، و پس از نماز عشا؛سه زمان خلوت شماست، بعد از اين سه زمان بر شما و آنان گناهي نيست همواره نزد شما در رفت و آمدند و با يکديگر نشست و برخاست داريد. اين گونه خدا آياتش را براي شما بيان مي کند، و خدا دانا و حکيم است.
*و هنگامي که کودکان شما به مرز بلوغ رسيدند، بايد اجازه بگيرند، همان گونه که کساني که پيش از آنان اجازه مي گرفتند. خدا اين گونه آياتش را براي شما بيان مي کند؛ و خدا دانا و حکيم است.
*و بر زنان از کار افتاده اي که اميد ازدواجي ندارند، گناهي نيست که حجاب و روپوش خود را کنار بگذارند، در صورتي که با زيور و آرايش خويش قصد خودآرايي نداشته باشند. و پاکدامني براي آنان بهتر است؛ و خدا شنوا و داناست.
*بر نابينا و لنگ و بيمار و خود شما گناهي نيست که بخوريد: از خانه هاي خودتان، يا خانه هاي پدرانتان، يا خانه هاي مادرانتان يا خانه هاي برادرانتان، يا خانه هاي خواهرانتان، يا خانه هاي عموهايتان، يا خانه هاي عمّه هايتان، يا خانه هاي دايي هايتان، يا خانه هاي خاله هايتان، يا خانه هايي که کليدهايشان در اختيار شماست، يا خانه هاي دوستانتان؛ بر شما گناهي نيست که دسته جمعي يا جدا جدا غذا بخوريد. پس هرگاه به خانه هايي وارد شديد، بر خودتان سلام کنيد که درودي است از سوي خدا پربرکت و پاکيزه، خدا اين گونه آيات را براي شما بيان مي کند تا بينديشيد.
*مؤمنان فقط آنانند که به خدا و پيامبرش ايمان آورده اند، و هنگامي که بر سر کار مهمي با پيامبر باشند تا از او اجازه نگيرند نمي روند. به راستي کساني که از تو اجازه مي گيرند، آنانند که به خدا و پيامبرش ايمان دارند. پس هنگامي که براي برخي از کارهايشان از تو اجازه مي خواهند، به هر کدام از آنان که خواستي اجازه بده و از خدا براي آنان آمرزش بخواه؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*دعوت پيامبر را در ميان خود مانند دعوت بعضي از شما از بعضي ديگر قرار ندهيد، خدا کساني از شما را که با پنهان شدن پشت سر ديگران آهسته از نزد او بيرون مي روند مي شناسد. پس بايد کساني که از فرمانش سرپيچي مي کنند، برحذر باشند از اينکه بلايي يا عذابي دردناک به ايشان رسد.
*آگاه باشيد! که آنچه در آسمان ها و زمين است فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي خداست. به يقين آنچه را که شما بر آن هستيد مي داند، و روزي را که به سوي او باز گردانده مي شوند، پس آنان را به آنچه انجام داده اند، آگاه مي کند و خدا به همه چيز داناست.
*و بندگان رحمان کساني اند که روي زمين با آرامش و فروتني راه مي روند، و هنگامي که نادانان آنان را طرف خطاب قرار مي دهند سخناني مسالمت آميز مي گويند،
*و آنان که شب را براي پروردگارشان با سجده و قيام به صبح مي رسانند،
*و آنان که مي گويند: پروردگارا! عذاب را از ما بگردان که مسلماً عذاب آن پايدار و هميشگي است.
*و آنان که معبود ديگري را با خدا نمي پرستند، و کسي را که خدا خونش را حرام کرده است، جز به حق نمي کشند، و زنا نمي کنند؛ و کسي که اين اعمال را مرتکب شود به کيفر سختي برسد.
* روز قيامت عذابش دو چندان شود، و در آن با خواري و سرشکستگي جاودانه ماند.
*مگر آنان که توبه کنند و ايمان آورند و کار شايسته انجام دهند، که خدا بدي هايشان را به خوبي ها تبديل مي کند؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*و آنان که در مجلس غنا و دروغ پردازي و امور باطل حاضر نمي شوند، و هنگامي که بر گفتار و کردار لغو مي گذرند، با بزرگواري و متانت مي گذرند،
*و آنان که وقتي به آيات پروردگارشان پندشان دهند، در برابر آن با حالت کري و کوري نمي افتند،
*و آنان که مي گويند: پروردگارا! ما را از سوي همسران و فرزندانمان خوشدلي و خوشحالي بخش، و ما را پيشواي پرهيزکاران قرار ده.
*اينانند که به خاطر صبري که از خود نشان دادند با مکان ها پاداششان مي دهند، و در آن با درود و سلامي روبرو مي شوند.
*در آنجا جاودانه اند. نيکو قرارگاه و خوب اقامت گاهي است.
*داستان کساني که به جاي خدا سرپرستاني گرفته اند، مانند داستان عنکبوت است که خانه اي براي خود بنا کرده باشد، و بي ترديد سست ترين خانه ها خانه عنکبوت است، اگر معرفت و شناخت داشتند
*و اين مثل ها را براي مردم مي زنيم، ولي جز اهل معرفت و دانش در آنها تعقّل نمي کنند.
*خدا از خودتان براي شما مثلي زده است، آيا از بردگانتان در آنچه به شما روزي داده ايم، شريکاني داريد که شما در آن با هم برابر و يکسان باشيد، و همان گونه که از يکديگر مي ترسيد از بردگانتان هم بترسيد؟اين گونه آيات خود را براي مردمي که تعقّل مي کنند، بيان مي کنيم.
*بلکه آنان که ستم کرده اند از روي جهل و ناداني از هواهاي نفساني خود پيروي نموده اند؛ پس کساني را که خدا گمراه کرده است، چه کسي هدايت مي کند؟ و آنان هيچ ياري کننده اي نخواهند داشت.
*بگو: در زمين بگرديد پس با تأمل بنگريد که سرانجام کساني که پيش تر بودند چگونه بود؟ بيشتر آنان مشرک بودند.
*کساني که کافر شوند کفرشان به زيان خود آنان است، و آنان که کار شايسته انجام دهند، براي خود آماده مي کنند،
*تا خدا به کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند از فضل خود پاداش دهد؛ زيرا خدا کافران را دوست ندارد.
*و برخي از مردم اند که افسانه هاي بيهوده و سخنان ياوه و سرگرم کننده را مي خرند تا از روي ناداني و بي دانشي از راه خدا گمراه کنند و آن را به مسخره بگيرند؛ اينانند که براي آنان عذابي خوارکننده خواهد بود.
*چون آيات ما بر او خوانده شود متکبرانه روي برمي گرداند، گويي آنها را نشنيده است، انگار در دو گوشش سنگيني است، پس او را به عذابي دردناک مژده ده؛
*هنگامي كه به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل كرده پيروي كنيد، مي‏گويند: نه، ما از چيزي پيروي مي‏كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم! آيا حتي اگر شيطان آنها را دعوت به عذاب آتش فروزان كند؟!
*آفريدن شما و برانگيختنتان جز مانند يک تن نيست؛ يقيناً خدا شنوا و بيناست.
*آيا ندانسته اي که خدا شب را در روز فرو مي برد و روز را در شب فرو مي برد، و خورشيد و ماه را مسخّر و رام کرده است که هر کدام تا مدتي معين روانند؛ و يقيناً خدا به آنچه انجام مي دهيد، آگاه است.
*اين دليل بر اين است که خدا فقط حق است و آنچه به جاي او مي پرستند باطل است، و بي ترديد خدا همان والا مرتبه و بزرگ است.
*و چون آنان را موجي مانند ابرهاي سايه انداز فرو پوشد، خدا را در حالي که ايمان و عبادت را براي او خالص مي کنند، مي خوانند، و زماني که آنان را به خشکي مي رساند برخي از آنان به راه ميانه و معتدل مي روند و آيات ما را جز هر پيمان شکن خائن و کفر پيشه اي انکار نمي کند.
*اي مردم! از پروردگارتان پروا کنيد، و بترسيد از روزي که هيچ پدري چيزي از فرزندش دفع نمي کند، و نه هيچ فرزندي دفع کننده چيزي از پدر خويش است. بي ترديد وعده خدا حق است، پس زندگي دنيا شما را نفريبد، و مبادا شيطان شما را به خدا مغرور کند.
*و آن گاه که منافقان و آنان که در دل هايشان بيماري بود، مي گفتند: خدا و پيامبرش جز به فريب، ما را وعده نداده اند!
*و آن گاه که گروهي از آنان گفتند: اي اهل مدينه! جاي درنگ و ماندن شما نيست، پس برگرديد. و گروهي از آنان از پيامبر اجازه مي خواستند، و مي گفتند: خانه هاي ما بدون حفاظ است. در صورتي که بدون حفاظ نبود، و آنان جز فرار را قصد نداشتند!
*و اگر از پيرامون خانه هايشان بر آنان حمله مي شد و از آنان بازگشت درخواست مي شد، آن را مي پذيرفتند و براي آن جز مدت کوتاهي درنگ نمي کردند!!
*و همانا آنان از پيش با خدا پيمان بسته بودند که پشت نکنند؛ و پيمان خدا همواره بازخواست شدني است.
*بگو: اگر از مرگ يا کشته شدن بگريزيد، گريز شما هرگز سودتان نمي دهد، و در اين صورت جز اندکي برخوردار نخواهيد شد.
*بگو: اگر خدا براي شما آسيب و گزندي يا پيروزي و غنيمتي بخواهد، کيست که شما را در برابر خدا نگه دارد؟ در صورتي که غير از خدا نه کارسازي براي خود مي يابند، نه ياري دهنده اي.
*يقيناً خدا بازدارندگان را از ميان شما و کساني را که به برادرانشان مي گويند: به سوي ما بياييد مي شناسد؛ و جز اندکي به جهاد نمي آيند.
*در حالي که نسبت به شما بخيل اند؛ و چون ترس پيش آيد آنان را مي بيني به سوي تو مي نگرند در حالي که چشمانشان مي گردد، مانند کسي که بيهوشي مرگ او را فرو مي پوشد، پس هنگامي که ترس برطرف شود با زبان هايي تيز و تند به شما آزار مي دهند، در حالي که بر خير بخيل اند؛ اينان ايمان نياورده اند، به اين خاطر خدا اعمالشان را تباه و بي اثر کرده است؛ و اين بر خدا آسان است.
*مي پندارند که گروه هاي دشمن نرفته اند و اگر بار ديگر گروه هاي دشمن بيايند، آنان دوست دارند که کاش در ميان اعراب باديه نشين بودند، و از خبرهاي شما مي پرسيدند، و اگر در ميان شما بودند جز اندکي جنگ نمي کردند.
*هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبرش امري را لازم بدانند اختياري از خود داشته باشد، و هر كس ‍ نافرماني خدا و رسولش را كند به گمراهي آشكاري گرفتار شده است.
* و کساني که مردان و زنان مؤمن را به اعمالي که انجام نداده اند، مي آزارند، بي ترديد بهتان و گناه بزرگي بر عهده گرفته اند.
*بگو: چه کسي از آسمان ها و زمين به شما روزي مي دهد؟ بگو: خدا. و بي ترديد ما يا شما بر هدايت يا در گمراهي آشکار هستيم.
*بگو: شما از گناه ما بازخواست نخواهيد شد، و ما هم از آنچه شما انجام مي دهيد، بازخواست نخواهيم شد.
*بگو: پروردگارمان ميان ما و شما را جمع مي کند، سپس ميان ما و شما به حق داوري خواهد کرد، و او داور دانايي است.
*بگو: کساني را که به عنوان شريکان به او ملحق کرده ايد به من نشان دهيد اين چنين نيست، بلکه فقط خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*و ما تو را براي همه مردم جز مژده رسان و بيم دهنده نفرستاديم، ولي بيشتر مردم معرفت و آگاهي ندارند.
*چون خدا رحمتي را براي مردم بگشايد، بازدارنده اي براي آن نيست، و چون بازدارد، بعد از او فرستنده اي برايش وجود ندارد، و او تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*اي مردم! نعمت خدا را بر خودتان ياد کنيد. آيا جز خدا آفريننده اي هست که از آسمان و زمين شما را روزي دهد؟ هيچ معبودي جز او نيست، پس چگونه منصرفتان مي کنند؟
*اي مردم! بي ترديد وعده خدا حق است، پس اين زندگي دنيا شما را نفريبد و شيطان فريبنده، شما را به خدا مغرور نکند.
*کساني که کفر ورزيدند، عذاب سختي براي آنان خواهد بود، و کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، براي آنان آمرزش و پاداشي بزرگ است.
*پس آيا کسي که کردار زشتش براي او زينت داده شده و آن را خوب ديده همانا خدا هر که را بخواهد گمراه مي کند و هر که را بخواهد هدايت مي نمايد. پس مبادا جانت به سبب حسرت هايي که بر آنان مي خوري از بين برود؛ بي ترديد خدا به آنچه انجام مي دهند داناست.
*کسي که عزت مي خواهد، پس همه عزت ويژه خداست. حقايق پاک به سوي او بالا مي رود و عمل شايسته آن را بالا مي برد. و کساني که حيله هاي زشت به کار مي گيرند، براي آنان عذابي سخت خواهد بود، و بي ترديد حيله آنان نابود مي شود.
*قطعاً کساني که همواره کتاب خدا را مي خوانند و نماز را برپا مي دارند و از آنچه روزي آنان کرده ايم در نهان و آشکار انفاق مي کنند، تجارتي را اميد دارند که هرگز کساد و نابود نمي شود.
*تا پاداششان را کامل عطا کند و از فضلش بر آنان بيفزايد؛ يقيناً او بسيار آمرزنده و عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است.
*او کسي است که شما را در زمين جانشينان قرار داد. پس کسي که کافر شود کفرش به زيان خود اوست، و کافران را کفرشان نزد پروردگارشان جز دشمني و خشم نمي افزايد، و کافران را کفرشان جز خسارت اضافه نمي کند.
*و براي آنان نشانه اي ديگر اين که فرزندانشان را در کشتي هايي پر حمل کرديم،
*و براي آنان چيزهايي مانند کشتي آفريديم که بر آن سوار مي شوند،
*و اگر بخواهيم آنان را غرق مي کنيم در اين صورت هيچ فريادرسي براي آنان نخواهد بود، و نجات هم نيابند،
*مگر رحمتي از سوي ما و تا مدتي بهره مندشان کنيم،
*و به هر کس عمر طولاني دهيم، او را در عرصه آفرينش واژگونش مي کنيم؛ پس آيا تعقّل نمي کنند؟
*سوگند به آنها كه صف كشيده‏ اند
*و به بازدارندگان که به شدت باز مي دارند،
*و به تلاوت کنندگان وحي،
*که بي ترديد معبود شما يگانه است،
*پروردگار آسمان ها وزمين وآنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرق ها،
*پس از منکران معاد بپرس: آيا آفرينش آنان سخت تر و دشوارتر است يا آنچه آفريده ايم؟ ما آنان را از گِلي چسبنده آفريده ايم،
*بلکه تعجب مي کني و آنان مسخره مي کنند،
*و هنگامي که به آنان تذکر، مي دهند متذکّر نمي شوند؛
*و چون معجزه اي را مي بينند به شدت مسخره مي کنند
*زيرا آنان چنين بودند که هر زمان به آنان مي گفتند: معبودي جز خدا نيست، تکبّر مي کردند،
*و مي گفتند: آيا بايد به خاطر شاعري ديوانه معبودان خود را رها کنيم؟!
*بلکه او حق را آورده و پيامبران را تصديق کرده است.
*پس از آنان بپرس که آيا دختران براي پروردگار تو هستند و پسران براي ايشان؟!
*يا اينکه ما فرشتگان را دختر آفريديم و آنان شاهد بودند؟!
*آگاه باش! که آنان از بافته هاي دروغ خود مي گويند
*که خدا فرزند آورده! و بي ترديد آنان دروغگويند.
*آيا دختران را بر پسران ترجيح داده است؟
*شما را چه شده، چگونه حکم مي کنيد؟
*پس آيا متذکّر نمي شويد؟
*يا شما دليل روشني داريد؟
*پس اگر راستگوييد، کتابتان را آوريد.
*خدا از آنچه او را به آن توصيف مي کنند، منزّه است.
*مگر بندگان خالص شده خدا 
*و بي ترديد شما و آنچه را مي پرستيد،
*نمي توانيد بر ضد خدا گمراه کنيد.
*مگر کساني را که به دوزخ درآيند،
*و هيچ يک از ما فرشتگان نيست مگر اينکه براي او مقامي معين است.
*و همانا ما صف بستگانيم.
*و ما خود تسبيح کنندگانيم.
*اگر کافر شويد خدا از شما بي نياز است، و کفر را براي بندگانش نمي پسندد؛ و اگر سپاس گزاري کنيد، آن را براي شما مي پسندد. و هيچ سنگين باري، بار ديگري را برنمي دارد. سپس بازگشت شما به سوي پروردگارتان خواهد بود، و شما را به آنچه انجام مي داديد، آگاه خواهد کرد؛ زيرا او به نيّات و اسرار سينه ها داناست.
*و چون به انسان آسيبي رسد، پروردگارش را در حال بازگشت به سوي او مي خواند، سپس چون او را نعمتي از جانب خود عطا کند، آن آسيب را که پيش تر براي برطرف شدنش دعا مي کرد، فراموش مي کند و دوباره براي خدا همتاياني قرار مي دهد تا از راه خدا گمراه کند. بگو: اندک زماني از کفر خود برخوردار باش، بي ترديد تو از اهل آتشي.
*يا کسي که در ساعات شب به سجده و قيام و عبادتي خالصانه مشغول است، از آخرت مي ترسد و به رحمت پروردگارش اميد دارد. بگو: آيا کساني که معرفت و دانش دارند و کساني که بي بهره از معرفت و دانش اند، يکسانند؟ فقط خردمندان متذکّر مي شوند.
*بگو: اي بندگان مؤمنم! از پروردگارتان پروا کنيد. براي کساني که در اين دنيا اعمال شايسته انجام داده اند، پاداش نيکي است و زمين خدا گسترده است . فقط شکيبايان پاداششان را کامل و بدون حساب دريافت خواهند کرد.
*آيا کسي که خدا سينه اش را براي اسلام گشاده است، و بهره مند از نوري از سوي پروردگار خويش است .پس واي بر آنان که دل هايشان از ياد کردن خدا سخت است، اينان در گمراهي آشکار هستند.
*بگو: اي بندگان من که بر خود زياده روي کرديد! از رحمت خدا نوميد نشويد، يقيناً خدا همه گناهان را مي آمرزد؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است؛
*آيا در زمين گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کساني که پيش از آنان بودند، چگونه بود؟ آنان از ايشان نيرومندتر بودند، و در زمين آثاري پايدارتر داشتند، پس خدا آنان را به کيفر گناهانشان گرفت، و در برابر خدا مدافع و حمايت گري نداشتند.
*آيا در زمين گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کساني که پيش از آنان بودند چگونه بود؟ همانان که نفراتشان از اينان بيشتر و از ايشان نيرومندتر بودند، و در زمين آثاري پايدارتر داشتند، ولي نفرات و قدرت و آثاري که همواره به دست مي آوردند از آنان دفع نکرد.
*حم اين کتابي است نازل شده از سوي خدا که رحمتش بي اندازه و مهرباني اش هميشگي است.کتابي است که آياتش در نهايت روشني بيان شده است، فصيح و گويا براي مردمي که اهل معرفت و آگاهي اند؛ مژده دهنده و بيم دهنده است. ولي بيشتر آنان روي گرداندند و به گوش نمي شنوند. و گفتند: دل هاي ما از حقايقي که ما را به آن مي خواني در پوشش هاي سختي است، و در گوش هاي ما سنگيني است، و ميان ما و تو پرده اي وجود دارد، بنابراين تو کار خود را انجام بده و ما هم کار خود را انجام مي دهيم.
* و هنگامي که به انسان نعمت عطا مي کنيم روي بر مي گرداند و از ما دور مي شود، و چون آسيبي به او رسد به دعاي فراوان و طولاني روي مي آورد؛
*آيا به جاي او سرپرستان و معبوداني براي خود گرفته اند؟ در حالي که سرپرست و معبود واقعي خداست، و تنها اوست که مردگان را زنده مي کند و فقط اوست که بر هر کاري تواناست؛
*و آنچه را در آن اختلاف داريد، داوري اش با خداست. اين است خدا پروردگار من، بر او توکل کردم و به او باز مي گردم.
*کساني که درباره خدا پس از آنکه دعوتش اجابت شده مجادله و ستيزه مي کنند، دليلشان نزد پروردگارشان باطل است و از سوي خدا خشمي بر آنان است و براي آنان عذابي سخت خواهد بود.
*ستمکاران را مي بيني که از اعمالي که انجام داده اند، بسيار بيمناکند وهمان را که مرتکب شده اند، بر آنان فرود مي آيد و کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، در باغ هاي سرسبز بهشت اند، براي آنان هر چه را که بخواهند نزد پروردگارشان فراهم است؛ اين همان فضل بزرگ است.
*اين است چيزي که خدا آن را به بندگانش که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، مژده مي دهد. بگو: از شما هيچ پاداشي جز مودّت نزديکان را را نمي خواهم. و هر کس کار نيکي کند، بر نيکي اش مي افزاييم؛ يقيناً خدا بسيار آمرزنده و عطاکننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است.
*و هر آسيبي به شما رسد به سبب اعمالي است که مرتکب شده ايد، و از بسياري درمي گذرد.
*و شما در زمين عاجزکننده نيستيد و جز خدا هيچ سرپرست و ياوري براي شما نيست.
*پس اگر روي برگردانند ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستاده ايم ، جز رساندن بر عهده تو نيست، و هنگامي که ما از سوي خود رحمتي به انسان بچشانيم، به آن سرمست و مغرور مي شود، و اگر به سبب گناهاني که مرتکب شده اند آسيبي به آنان رسد ، بي ترديد انسان بسيار ناسپاس است.
*آيا آنان هستند که رحمت پروردگارت را تقسيم مي کنند؟ ما در زندگي دنيا معيشت آنان را ميانشان تقسيم کرده ايم، و برخي را از جهت درجات بر برخي برتري داده ايم تا برخي از آنان برخي ديگر را به خدمت گيرند؛ و رحمت پروردگارت از آنچه آنان جمع مي کنند، بهتر است.
* اگر تمكن كفار از مواهب مادي سبب نمي‏شد كه همه مردم امت واحد گمراهي شوند ما براي كساني كه كافر مي‏شدند خانه‏ هائي قرار مي‏داديم با سقفهائي از نقره و نردبانهائي كه از آن بالا روند!
*و براي خانه هايشان درها و تخت هايي که بر آن تکيه زنند،
*و زر و زيور ، ولي همه اين ها جز کالاي اندک زندگي دنيا نيست، و آخرت نزد پروردگارت براي پرهيزکاران است؛
*پس آيا تو مي تواني به کران بشنواني، يا کوران و کساني را که در گمراهي آشکارند هدايت کني؟!
*هرکس کار شايسته اي انجام دهد، به سود خود اوست و هرکس مرتکب بدي شود به زيان خود اوست، سپس به سوي پروردگارتان باز گردانده مي شويد.
*براي هر کدام بر پايه اعمالي که انجام داده اند درجاتي است ، و تا خدا اعمالشان را به طور کامل به آنان بدهد؛ و آنان مورد ستم قرار نمي گيرند.
*اين به سبب آن است که کافران از باطل پيروي کردند، و مؤمنان از حق که از سوي پروردگار آنان است، پيروي نمودند. اين گونه خدا براي مردم اوصافشان را بيان مي کند.
*اي مردم! ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و ملت ها و قبيله ها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد. بي ترديد گرامي ترين شما نزد خدا پرهيزکارترين شماست. يقيناً خدا دانا و آگاه است.
*اوست که شما را آفريد؛ گروهي از شما کافرند، و برخي مؤمن، و خدا به آنچه انجام مي دهيد، بيناست.
*آسمان ها و زمين را به حق آفريد، و شما را صورت گري کرد و صورت هايتان را نيکو آراست، و بازگشت به سوي اوست.
*آيا پيشينيان را هلاک نکرديم؟
*سپس به دنبال آنان ديگران را هم هلاک مي کنيم.
*با گنهکاران اين گونه رفتار مي کنيم.
*واي در آن روز بر تکذيب کنندگان!
*آيا شما را از آبي پست و بي مقدار نيافريديم؟
*پس آن را در جايگاهي استوار قرار داديم
*تا زماني معين؛
*پس توانا بوديم و چه نيکو تواناييم.
*واي در آن روز بر تکذيب کنندگان!
*واي در آن روز بر تکذيب کنندگان!
*بخوريد و اندک زماني برخوردار شويد که شما گنهکاريد
*واي در آن روز بر تکذيب کنندگان!
*و هنگامي که به آنان گويند: رکوع کنيد، رکوع نمي کنند.
*واي در آن روز بر تکذيب کنندگان!
*مرگ بر انسان، چه کافر و ناسپاس است!
*او را از چه چيز آفريده؟
*از نطفه ناچيزي او را آفريد، سپس اندازه گيري كرد و موزون ساخت.
*سپس راه را براي او آسان ساخت.
*سپس او را ميراند و در گور نهاد،
*و سپس چون بخواهد او را زنده مي کند.
*چنين نيست كه او مي‏پندارد، او هنوز فرمان الهي را اطاعت نكرده است.
*کسي که از خدا مي ترسد، به زودي متذکّر مي شود.
*و کسي که از همه بدبخت تر است از آن کناره مي گيرد.
*همان کسي که در آتش بزرگ تر در مي آيد.
*اما انسان، هنگامي که پروردگارش او را بيازمايد و گرامي داردش و نعمتش بخشد، مي گويد: پروردگارم مرا گرامي داشت،
*و اما چون او را بيازمايد، پس روزي اش را بر او تنگ گيرد، گويد: پروردگارم مرا خوار و زبون کرد.
*و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند.
*در آن روز دوزخ را بياورند، در آن روز انسان متذکّر شود و کجا اين تذکر براي او سودمند افتد؟!
*مي گويد: اي کاش براي اين زندگي ام پيش فرستاده بودم.
*در آن روز هيچكس عذابي همانند عذاب او نمي‏كند.
*و هيچكس همچون او كسي را به بند نمي‏كشد.
*مي گويد: ثروت فراواني را تباه کرده ام!
*آيا گمان مي کند که هيچ کس او را نديده است
*آيا براي او دو چشم قرار نداديم؟
*و يک زبان و دو لب؟
*و او را به راه خير و شر هدايت نکرديم
*پس شتابان و با شدت به آن گردنه سخت وارد نشد؛
*و تو چه مي داني آن گردنه سخت چيست؟
*سوگند به خورشيد و گسترش روشني اش
*و به ماه هنگامي که از پي آن برآيد
*و به روز چون خورشيد را به خوبي آشکار کند
*و به شب هنگامي که خورشيد را فرو پوشد
*و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد
*و به زمين و آنکه آن را گستراند
*و به نفس و آنکه آن را درست و نيکو نمود،
*پس بزه کاري و پرهيزکاري اش را به او الهام کرد.
*بي ترديد کسي که نفس را رشد داد، رستگار شد.
*و کسي که آن را بيالود نوميد شد.
*در حالي که فرمان نيافته بودند جز آنکه خدا را بپرستند، و ايمان و عبادت را براي او از هرگونه شرکي خالص کنند، و حق گرا باشند، و نماز را برپا دارند، و زکات بپردازند؛ و اين است آيين استوار و ثابت.
 
+ نوشته شده در سه شنبه 9 مرداد 1397برچسب:قرآن,مردم,آقا,خانم,اقوام,جانشین,اختلاف,امت واحد,معبود,کتاب روشن,افسانه پیشینیان,سلام,مردان مومن,زنان با ایمان, ساعت 10:40 توسط آزاده یاسینی


بانوان در قرآن

*و با زنان مشرک ازدواج نکنيد تا زماني که ايمان بياورند. قطعاً کنيز با ايمان از زن آزاد مشرک بهتر است، هر چند شما را خوش آيد. و زنان با ايمان را به ازدواج مردان مشرک در نياوريد تا زماني که ايمان بياورند. مسلماً برده با ايمان از مرد آزاد مشرک بهتر است، هر چند شما را خوش آيد. اينان به سوي آتش مي خوانند، و خدا به توفيق خود به سوي بهشت و آمرزش دعوت مي کند، و آياتش را براي مردم بيان مي فرمايد تا متذکّر شوند.

*از تو درباره حيض مي پرسند، بگو: حيض، حالت ناملايم و زيان باري است؛ پس در زمان حيض از زنان کناره گيري کنيد، و با آنان نزديکي ننماييد تا پاک شوند؛ و هنگامي که پاک شدند از جايي که خدا به شما فرمان داده با آنان آميزش کنيد. يقيناً خدا کساني را که بسيار توبه مي کنند، و کساني را که خود را پاکيزه مي کنند. دوست دارد.
*زنان شما کشتزار شمايند، هر زمان و هر کجا که خواستيد به کشتزار خود در آييد. و براي خودتان پيش فرستيد، و از خدا پروا کنيد، و بدانيد که او را ملاقات خواهيد کرد، و مؤمنان را بشارت ده.
*و خدا را در معرض سوگندهايي که مي خوريد قرار ندهيد،که نيکي نکنيد، و تقوا پيشه نسازيد، و ميان مردم آشتي ندهيد و خدا شنوا،داناست.
*و اگر تصميم به طلاق گرفتند،مسلماً خدا شنوا و داناست.زنان طلاق داده شده بايد به سر آمدن سه پاکي  انتظار برند. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان دارند نبايد آنچه را خدا در رحم هايشان  آفريده، پنهان دارند. و شوهرانشان در اين مدت چنانچه خواهان صلح و سازش اند، به بازگرداندن آنان سزاوارترند. و براي زنان، حقوق شايسته اي بر عهده مردان است، مانند حقوقي که براي مردان بر عهده آنان است، و مردان را بر آنان افزون تر است؛ و خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*طلاق دوبار است. بايد  به طور شايسته ومتعارف نگه دارد، يا به نيکي و خوشي رها کند. و براي شما حلال نيست از آنچه به آنان پرداخته ايد چيزي را بازستانيد، مگر آنکه هر دو بترسند که حدود و مقرّرات خدا را برپا ندارند. پس شما اگر بترسيد که آن دو نفر حدود خدا را برپا ندارند در آنچه زن براي رهايي خود فديه بپردازد، گناهي بر آنان نيست. اينها حدود خداست؛ پس از آنها تجاوز نکنيد و کساني که از حدود خدا تجاوز کنند، آنان بي ترديد ستمکارند.
*پس اگر او را - سه بار - طلاق داد، آن زن بر وي حلال نخواهد بود، مگر آنکه با همسري غير از او ازدواج کند. و اگر او را طلاق داد بر وي و شوهر اول گناهي نيست که به يکديگرباز گردند، در صورتي که اميدوار باشند حدود الهي را رعايت مي کنند. و اينها حدود خداست که آن را براي گروهي که دانايند بيان مي کند.
*و هنگامي که زنان را طلاق داديد و به پايان عدّه خود نزديک شدند، آنان را به طور شايسته و متعارف، نگه داريد يا به نيکي و خوشي رها کنيد. و آنان را براي آزار رساندن و زيان زدن نگه نداريد تا بر آنان تعدّي و ستم کنيد. و هر که چنين کند قطعاً به خود ستم کرده است. و آيات خدا را به مسخره نگيريد و نعمت خدا را بر خود و آنچه از کتاب و حکمت بر شما نازل کرده که شما را به آن پند مي دهد، به ياد آريد. و از خدا پروا کنيد و بدانيد که خدا به همه چيز داناست.
*و زماني که زنان را طلاق داديد، و به پايان عدّه خود رسيدند، آنان را از ازدواج با شوهران سابق خود در صورتي که ميان خودشان به روشي شايسته و متعارف توافق کنند باز مداريد. با اين کساني از شما که به خدا و روز قيامت ايمان دارند، پند داده مي شوند. اين براي شما سودمندتر وپاکيزه تر است؛ وخدا مي داند وشما نمي دانيد.
*و مادران بايد فرزندانشان را دو سال کامل شير دهند.براي کسي است که مي خواهد دوران شيرخوارگي را تکميل کند. تأمين خوراک و پوشاک مادران شيردهنده به طور شايسته و متعارف بر عهده پدر فرزند است. هيچ کس جز به اندازه توانش تکليف نمي شود. نبايد مادري به خاطر فرزندش زيان بيند، و نه پدري براي فرزندش دچار ضرر شود . و  هزينه مادر و کودک به اندازه متعارف بر عهده وارث است. و اگر پدر و مادر بر اساس توافق و مشورتشان بخواهند کودک را از شير بگيرند، گناهي بر آنان نيست. و اگر بخواهيد براي فرزندانتان دايه بگيريد، گناهي بر شما نيست، در صورتي که مزدي را که بايد بدهيد، به طور شايسته و متعارف بپردازيد. و از خدا پروا کنيد و بدانيد يقيناً خدا به آنچه انجام مي دهيد، بيناست.
*و کساني از شما که مي ميرند و همسراني باقي مي گذارند، بايد همسرانْ چهار ماه و ده روز انتظار برند؛ پس چون به پايان مدتشان رسيدند، در آنچه درباره خودشان به طور شايسته و متعارف انجام دهند بر شما گناهي نيست؛ و خدا از آنچه انجام مي دهيد، آگاه است.
*در سخناني که هنگام خواستگاري زن ها بدون صراحت و وضوح گوييد يا قصد ازدواج با آنان را در دل پنهان داريد، گناهي بر شما نيست. خدا مي داند که شما به زودي آنان را ياد خواهيد کرد؛ ولي با آنان در پنهاني و خلوت قرار ازدواج نگذاريد، جز آنکه گفتاري پسنديده بگوييد. و هرگز تصميم بستن عقد ازدواج نگيريد تا عدّه وفات به پايان رسد، و بدانيد که خدا آنچه در دل داريد مي داند؛ بنابراين از او بپرهيزيد، و بدانيد که خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.
*اگر زنان را پيش از آميزش جنسي يا تعيين مهريه طلاق داديد بر شما گناهي نيست؛ و آنان را بهره اي شايسته و متعارف دهيد؛ توانگر به اندازه خويش، و تنگدست به اندازه خويش که اين حقّي لازم بر عهده نيکوکاران است.
*و اگر آنان را پيش از آميزش جنسي طلاق دهيد، در حالي که براي آنان مهري تعيين کرده ايد، پس نصف آنچه تعيين کرده ايد، مگر آنکه خود آنان يا کسي که پيوند ازدواج به دست اوست آن را ببخشند. و گذشت و بخشش شما به پرهيزکاري نزديک تر است. و فزون بخشي و نيکوکاري را در ميان خودتان فراموش نکنيد که خدا به آنچه انجام مي دهيد، بيناست.
*و به طور شايسته و متعارف، کالا و وسايل زندگي به زنان طلاق داده شده پرداخت شود که اين حقّي لازم بر عهده پرهيزکاران است.اين گونه خدا آياتش را براي شما بيان مي کند، باشد که بينديشيد.
*واگر مي ترسيد که نتوانيد در مورد دختران يتيم عدالت ورزيد، بنابراين از زناني که شما را خوش آيد دو دو و سه سه و چهار چهار به همسري بگيريد. پس اگر مي ترسيد که با آنان به عدالت رفتار نکنيد، به يک زن يا به کنيزاني که مالک شده ايد ؛ اين به اينکه ستم نورزيد و از راه عدالت منحرف نشويد، نزديک تر است.
*ومهريه زنان را به عنوان هديه اي الهي با ميل و رغبت به خودشان بدهيد؛ واگر چيزي از آن را با ميل و رضايت خود به شما ببخشند، آن را حلال و گوارا بخوريد.
*اي اهل ايمان! براي شما ارث بردن از زنان در حالي که خوشايند شما نيستند حلال نيست. و آنان را در تنگنا و فشار مگذاريد تا بخشي از آنچه را [به عنوان مهريه] به آنان داده ايد پس بگيريد، مگر آنکه کار زشت آشکاري مرتکب شوند. و با آنان به صورتي شايسته و پسنديده رفتار کنيد. و اگر از آنان نفرت داشتيد چه بسا چيزي خوشايند شما نيست و خدا در آن خير فراواني قرار مي دهد.
*و اگر خواستيد همسري ديگر به جاي همسر پيشين جايگزين کنيد و به همسر پيشين مال فراواني پرداخته ايد، چيزي از آن را پس مگيريد. آيا آن را با تکيه به تهمت و گناهي آشکار پس مي گيريد؟!
* و چگونه آن را باز پس مى‏گيريد، و حال آنكه با همديگر خلوت كرده‏ايد و آنان از شما پيمان استوارى گرفته‏اند.
*و زنان پاکدامن مؤمن، و زنان پاکدامن از اهل کتاب در صورتي که مهريه آنان را بپردازيد بر شما حلال است، در حالي که مايل باشيد پاکدامن بمانيد نه زناکار، و نه انتخاب کننده معشوقه نامشروع در خلوت و پنهان. و هر کس در ايمان کفر ورزد، قطعاً عملش تباه شده و فقط او در آخرت از زيانکاران است.
*و بر زنان از کار افتاده اي که اميد ازدواجي ندارند، گناهي نيست که حجاب و روپوش خود را کنار بگذارند، در صورتي که با زيور و آرايش خويش قصد خودآرايي نداشته باشند. و پاکدامني براي آنان بهتر است؛ و خدا شنوا و داناست.
*اي پيامبر! هنگامي که زنان با ايمان نزد تو آيند تا با تو بيعت کنند که چيزي را با خدا شريک نگيرند، و دزدي نکنند، و مرتکب زنا نشوند، و فرزندان خود را نکشند، و طفل حرام زاده خود را به دروغ و افترا به شوهرانشان نبندند، و در هيچ کار پسنديده اي از تو سرپيچي نکنند، با آنان بيعت کن و از خدا براي آنان آمرزش بخواه؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.