اگرچه مشخص نیست که چگونه یا چه زمانی، بیش از ۵۷۰ قبیله سرخپوست برای اولین بار در قاره آمریکا ساکن شدند، اما می‌دانیم که آن‌ها فرهنگ منحصربه‌فرد خودشان را هم با خود آوردند. برخی از کار‌ها و نماد‌های آن‌ها بین قبایل مختلف متفاوت بود، اما همه آن‌ها عشق و احترام عمیقی برای طبیعت قائل بودند. ما سعی کردیم نماد‌های مختلف این قبایل دوستدار طبیعت و اهمیت آن‌ها را در زندگیشان تحلیل کنیم.

سمور دریایی

سموردریایی به عنوان یک حیوان آبی نماد زندگی و انرژی مثبت زندگی‌بخش است. آب هم پاک و تصفیه کننده است، بنابراین عشق به سمور دریایی نماد بهبودی و التیام است. همچنین این حیوان دریایی نماد چابکی، هوش، خلاقیت، شجاعت و صداقت است.

کایوت

سرخپوست‌ها کایوت را حیله‌گر توصیف می‌کنند و به عنوان یک یاغی شناخته می‌شود که با استفاده از فریب و شوخی از قردادهای اجتماعی سرکشی می‌کند. اما کایوت نماد شجاعت و قدرت نظامی هم است. آن‌ها اجتماعی هستند و همیشه آماده اند همه چیز را فدای کسانی کنند که دوستشان دارند. آن‌ها قوی، اما آرام و سخاوتمند هستند.

عقاب

درست مثل بسیاری از فرهنگ‌های باستانی، عقاب‌ها مورد احترام سرخپوست‌ها هم بودند. آن‌ها نماد شجاعت، خرد و قدرت هستند. پر‌های آن‌ها هم اهمیت ویژه‌ای داشت، به خصوص هنگام نیایش و گردهمایی‌های خاص. داشتن پر عقاب هنگام صحبت کردن هم تضمین صداقت بود.

سگ آبی

سگ آبی معانی متفاوتی برای قبیله‌های مختلف سرخپوست دارد، برخی از آن‌ها سگ آبی را نماد سختکوشی و پشتکار می‌دیدند، در حالی که بقیه آن را نماد خودخواهی و لجاجت می‌دانستند. برای قبایل مناطق آلاسکایی هم نماد موفقیت در شکار بود.

دارکوب

دارکوب برای بسیاری از قبایل سرخپوست طلسم خوش‌شانسی است و با خوشبختی و سعادت در ارتباط است. برخی جوامع هم به دلیل خواص درمانی آن‌ها برایشان ارزش قائلند. به همین دلیل، از پر دارکوب برای تزئین اشیای، تاج و لباس رقص استفاده می‌شود.

گوزن

گوزن نماد رونق و فراوانی غذا است. چون سرخپوست‌ها ردپای گوزن را برای پیدا کردن غذا دنبال می‌کردند. این حیوان چابک همچنین نماد ملایمت و خلاقیت است. اگر کسی به عنوان آهو یاد شود، به این معناست که حس شوخ طبعی دارد و می‌تواند هر جمعی را شاد کند.

ماهی آزاد

در فرهنگ سرخپوستی، ماهی آزاد اغلب با عزم، رونق و نو شدن همراه است. چون ماهی آزاد منبع غذایی خوبی بود، قبایل سرخپوستی به آن‌ها احترام گذاشته و هیچ‌گونه توهینی به آن‌ها نمی‌کردند. همچنین مراسم خاصی در آغاز فصل صید ماهی آزاد برگزار می‌شد. اگر از کسی به عنوان ماهی آزاد یاد می‌شد، به این معنا بود که او خلاق، حسی و انگیزه‌بخش است.

خرس

خرس کسی است که بسیار محاسبه‌گر و عمل‌گرا است. برای آن‌ها ذهن بر قلب حاکم است. خرس همچنین نماد شجاعت و قدرت بدنی است. به همین دلیل، نماد خرس اغلب با قدرت و اعتبار همراه است.

کلاغ

کلاغ نماد خلاقیت، دگوگونی، دانش و اعتبار است. همچنین نشان دهنده پیچیدگی‌های طبیعت است. فرد کلاغ رمانتیک و کمالگرا همزمان است. اگر از کسی به عنوان کلاغ یاد شود، یعنی رمانتیک و ایده‌آل‌گرا است. مردم معمولا دوست دارند در اطراف آن‌ها باشند چون سرشار از انرژی و اشتیاق هستند که می‌تواند مسری باشد.

مار

سرخپوست‌ها به مار زنگی به عنوان پدربزرگ یا شاه مار‌ها احترام می‌گذارند. برخی فرهنگ‌ها هم مار‌ها را دروازه دو دنیا می‌دانند. همچنین مار‌ها نماد رهبر معنوی یا شفابخش هستند.  مارها جاه‌طلب هستند اما از روی انگیزه و بدون فکر عمل می‌کنند. این دوگانگی باعث می‌شود آن‌ها مرموز و دلسردکننده به نظر برسند.

جغد

جغد بین قبایل مختلف سرخپوستی معانی متفاوتی دارد. بیشتر قبایل آن‌ها را بدیمن و مرتبط با مرگ می‌دانند. در حالی که سایر قبایل به عنوان روح محافظ جنگجویان شجاع به جغد‌ها احترام می‌گذارند. همچنین قبایلی وجود ارد که فکر می‌کنند این پرندگان شبزی حامل دانش باستانی هستند و خرد عرفانی و عمیقی برای جهان فراهم می‌کنند.

غاز 

کسانی که از آن‌ها به عنوان غاز یاد می‌شود، افراد فعال و زرنگی هستند. آن‌ها بلندپرواز هستند و هیچ چیز نمی‌تواند مانع رسیدن آن‌ها به اهدافشان شود. آن‌ها قابل اعتماد هستند و همیشه به خاطر کسانی که دوستشان دارند مقاومت می‌کنند. به دلیل ماهیت رقابتی که دارند، این افراد برای ورزش‌ها و کسب و کار‌های رقابتی مناسب هستند.

منبع: brightside

 در این مطلب ماجرا‌های دلگرم‌ کننده و زیبایی از دوستی‌ها و فرزندخواندگی‌های عجیب در دنیای حیوانات خواهید خواند.

سگ و بچه میمون

میمون‌های باغ وحشی در چین، یک بچه میمون یتیم را حسابی آزار و اذیت می‌کردند که سگ مهربانی به نام «سای هو» برای نجات او آمد. حالا هر وقت بچه میمون احساس خطر می‌کند، پشت سای هو می‌پرد تا از او محافظت کند. سای هو هم هر کسی که بچه میمون را اذیت کند دنبال می‌کند. او بهترین بادیگاردی است که یک موجود می‌تواند داشته باشد.

گربه و بچه سنجاب

«جیم واتکینز» و همسرش «کارن» زندگی خود را صرف نجات حیوانات کرده اند و به ساماندهی یک پناهگاه برای حیوانات کمک می‌کنند. آن‌ها در همان دورانی که اِمی (گربه‌ای که مراقبش بودند) بچه‌هایش را به دنیا آورده بود، سنجابی پیدا کردند که از درخت افتاده بود و به شدت نیاز به مراقبت داشت. وقتی کارن سنجاب را در جعبه بچه گربه‌ها گذاشت، امی فورا او را پذیرفت، به او غذا داد و او را درست مثل بچه‌های خودش بزرگ کرد. حتی این سنجاب کوچولو مثل بچه گربه‌ها خرخر می‌کرد.

سگ و بچه خرگوش‌ها

بسیار عجیب است که سگی از نژاد کاوالیر کینگ چارلز اسپانیل که در اصل برای شکار حیوانات کوچک پرورش داده می‌شود، مادرخوانده خرگوش‌های یتیم باشد، اما این دقیقا همان چیزی است که اتفاق افتاده! غرایز مادری الی، سگ کاوالیر کینگ چارلز اسپانیل، وقتی بیدار شد که لانه‌ای پر از بچه خرگوش‌ دید که مادرشان را از دست داده بودند. الی آن‌ها رانوازش می‌کند، با آن‌ها بازی می‌کند، می‌خوابد و آن‌ها را تحت نظر می‌گیرد، طوری که انگار بچه‌های خودش هستند.

دوستان خال‌خالی

بره خالداری که مادرش او را رها کرده بود، آرامش و راحتی را در محبت مادرانه یک سگ خالدار دالماسین به نام «زو» پیدا کرد. رنگ سیاه و سفید این گوسفند کوچک شبیه خال‌های دالماسین است. آن‌ها از اولین دیدار خود جدایی‌ناپذیر شده اند. زو با عشق از این گوسفند کوچک مراقبت می‌کند، او را می‌لیسد و با پوزه نوازشش می‌کند.

میمون و بچه گربه

عکاس حیات وحش «آنه یونگ» به بالی در اندونزی سفر کرده بود تا از میمون‌های ساکن پارک جنگلی میمون‌ها عکس بگیرد. اما انتظار نداشت منظره حیرت انگیز یک میمون بزرگ را ببیند که با احتیاط یک بچه گربه ولگرد نارنجی رنگ را در بغلش تاب می‌دهد. سایر میمون‌ها دور بچه گربه جمع شده بودند و با خوشحالی از ورود او به خانواده‌شان استقبال می‌کردند. آنه عکس‌هایی از بچه گربه گرفت که به نظر می‌آمد از این همه توجهی که از خانواده جدیدش دریافت می‌کند خوشحال است.

موش و فیل

همه ما فکر می‌کنیم فیل‌ها از موش‌ها می‌ترسند (اما حقیقت کمی پیچیده‌تر است). حفاظتگاه فیل‌ها در نایروبی، کنیا بچه فیلی به نام کوتانیا را نجات داد که پس از افتادن در چاه، گله اش او را رها کرده بودند. کوتانیا آنقدر از طرد شدن می‌ترسید که اگر فیل‌های دیگر فورا با او ارتباط برقرار نمی‌کرد، فرار می‌کرد. یک روز، کارکنان حفاظتگاه سعی می‌کردند موشی را بیرون کنند که ناگهان کوتانیا آن را برداشت و روی سرش گذاشت. آن‌ها هنوز با هم هستند. کارشناسان معتقدند موش هم یتیم است. شاید این درد مشترک همان چیزی باشد که آن‌ها را کنار هم نگه داشته است.

سگ باکسر نر به عنوان مادرخوانده

یک سگ باکسر نر به نام «بیلی» نقش مادرخوانده بزغاله‌ای را بازی می‌کند که مادرش بعد از تولد او را رها کرده است. این بزغاله که لیلی نام دارد از نظر مادرش بیش از حد کوچک و ضعیف بود که از او نگهداری کند، چون قبل از او دو فرزند دیگر هم داشت. بیلی با بوسه بزغاله را تمیز می‌کند و هرگز او را تنها نمی‌گذارد. الیزابت، صاحب بیلی، رابطه آن‌ها را این گونه توصیف می‌کند: «لیلی همه جا دنبال بیلی می‌رود، بیلی کنار او می‌خوابد و دهانش را بعد از غذا خوردن تمیز می‌کند.»

گربه‌ای که مادر جوجه اردک‌ها شد

وقتی جوجه اردک‌های «رونان» و «اِما» در مزرعه آن‌ها در ایرلند از تخم درآمدند، گربه‌شان «دلا» را دیدند که یک جوجه اردک را به دهان گرفته است. آن‌ها ترسیدند که دلا جوجه اردک‌ها را بخورد، اما بعد دیدند دلا که خودش هم تازه بچه‌دار شده، جوجه اردک‌ها را به فرزندی گرفته است.

طاووس و غاز

«کارولین هالس» دو تخم غاز بزرگ از دوستانش گرفت، اما مطمئن نبود که تخم‌ها بارور باشند. بنابراین آن‌ها را زیر طاووسش، ولنتاین، گذاشت تا ببیند روی آن‌ها می‌خوابد یا نه. طاووس روی تخم‌ها خوابید. سی و یک روز بعد، یک جوجه غاز زرد کوچک به دنیا آمد. (چون فقط یکی از تخم‌ها بارور بود) ولنتاین در کنار فرزندخوانده خود می‌خوابد و به او نشان می‌دهد چطور در باغ به دنبال حشرات و کرم‌ها بگردد.

سمور و گورکن

پائولین کیدنر، سموری به نام «تورنت» را که سرد و خیس در کنار برادر مرده‌اش دراز کشیده بود را پیدا کرد و با خود برد. او آن را کنار سه توله گورکن گذاشت که آن‌ها هم از شرایط خطرناکی نجات یافته بودند، دو تا از آن‌ها در جاده زخمی شده بودند و یکی کاملا تنها و یخ‌زده در مزرعه پیدا شده بود. تورنت و گورکن‌ها فورا با هم دوست شدند. او عضو افتخاری خانواده آن‌ها شد. آن‌ها با هم بازی می‌کنند و می‌خوابند. اگرچه آن‌ها با هم فرق دارند، اما یکدیگر را درک می‌کنند.

لاکپشت پیر و بچه اسب آبی

یک اسب آبی به نام «اوون» بعد از سونامی اقیانوس هند والدین خود را از دست داد. او را وحشت‌زده و تنها روی تپه‌ای در آب پیدا کردند. ناجیان او را به پارک طبیعی در کنیا بردند، جایی که اون با مزی، یک لاکپشت نر ۱۳۰ ساله آشنا شد. مزی پدرخوانده او شد. اوون فورا به مزی چسبید و در مقابل، مزی هم از او مثل پسرش مراقبت کرد.

سگ و جوجه جغد

«شرک» جوجه جغدی است که نگهبانان آن را از مادرش جدا کردند چون نگران بودند به او آسیب بزند. جان پیکون «شرک» را با سگ ۶ماهه‌اش، «تورک» آشنا کرد. بعد از چند روز، تورک پدرخوانده شرک شد. این زوج منحصربه‌فرد عاشق بازی کردن و دراز کشیدن روی مبل و تماشای تلویزیون هستند.

اورانگوتانی که عاشق توله ببر‌ها است

این اورانگوتان دوست‌داشتنی، اوایل فقط سه توله ببر را تماشا می‌کرد اما بعدا خودش والد آن‌ها شد. او با بطری شیر به توله ببر‌ها غذا می‌دهد و مراقب آن‌ها است. تعامل دلنشین و محبت آمیز بین این اورانگوتان و توله ببر‌ها نشان می‌دهد که حیوانات واقعا چقدر «انسان» هستند.

منبع: rd