••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

داستان

 ﺭﻭﺯﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺩﻭ ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻧﺮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻔﺖ ﺧﻮﺩ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺗﭙﻞ ﻣﭙﻞ ﺷﮑﺎﺭ می کرد ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﺵ می برد.ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻣﺎﺩﻩ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺟﻔﺖ ﺧﻮﺩ ﻋﺸﻖ می ورزید ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﻟﺒﺮﯼ می کرد.ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺜﻞﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ...ﯾﮏ ﺷﺐ ﺗﻮﯼ ﺗﺨﺖ، ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻣﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺟﻔﺘﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ؟ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻧﺮ: ﺍﻭﻫﻮﻡ، ﭼﺮﺍ نمی خوابی؟ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻣﺎﺩﻩ: ﻧمی دونم، خوابم نمی بره، راستش می خوام ﯾﻪﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻢ ﻭﻟﯽ می ترسم ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺸﯽ!!ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻧﺮ: ﺟﻮﻥ ﺩﻟﻢ، ﺑﮕﻮ ﻋﻤﺮﻡ !!ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻣﺎﺩﻩ: ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﯽ ﻗﺮﺑﻮ نت ﺑﺮﻡ ﻣﻦ !!ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﻭﺯﺍ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺮﯼ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﻭ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺮﻧﻤﯿﮕﺮﺩﯼ، ﻣﻦ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮﻣﯿﺮﻩ ﻭ نمی دونم ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ!ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻧﺮ: ﺧﺐ؟!ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻣﺎﺩﻩ: ﻣﻦ ﺑﭽﻪ می خوام ﻋﺰﯾﺰﻡ!ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻧﺮ: ﺗﻮﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﻭﻧﮓ ﻭﻧﮓ ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺷﻢ ﻧﻤﯿﺎﺩ، ﻗﺒﻠﻦ ﮐﻠﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩﺵ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﯾﻢ ﻭ ﺗﻮ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﭽﻪ ﻧﯿﺎﺭﯾﻢ.ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻣﺎﺩﻩ: می دونم ﺟﻮﺟﻮ، ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺍﻭﻥ ﺩﻡ ﺩﺭﺍﺯﺕ ﺑﺮﻡ، ﺧب ﻣﻦ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﻣﯿﺮﻩ، ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﻋﺎﺧﻪ؟؟ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻧﺮ: ﻓﺮﺩﺍ ﻣﯿﺮﻡ یه موبایل می گیرم برات. واتس آپ و وی چت هم نصب می کنم تاﺳﺮﮔﺮﻡ ﺑﺸﯽ، ﺧﻮﺑﻪ؟؟ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭ ﻣﺎﺩﻩ: ﻋﺎشقتم، ﻋﺸﻘﻢ!!!ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺴﻞ ﺩﺍﯾﻨﺎﺳﻮﺭﻫﺎ ﻣﻨﻘﺮﺽ ﺷﺪ..حالا بشين هي با موبايلت ور برو!!دایناسورها

+ نوشته شده در یک شنبه 20 تير 1400برچسب:داستان کوتاه,پند آموز,داستان زیبا,دایناسور,طنز, ساعت 18:5 توسط آزاده یاسینی


چگونه گوگل ملی درست کنیم؟

 دبیر شورای عالی فضای مجازی: می‌خواهیم گوگل ملی داشته باشیم.

چگونه گوگل ملی درست کنیم؟

سرچ یک نماینده در گوگل: چگونه گوگل ملی درست کنیم؟

گوگل ملی: لطفا برای جستجو یک برگ کپی شناسنامه، کارت ملی و رضایت نامه کتبی پدر خود را بارگذاری کنید!

گشت گوگل شروع به کار کرد: کاربرم! بیا اینجا یه لحظه.

مردم: اگه می‌شه بعد گوگل ملی، کارت ملی ما رو هم بدین!

رئیس مرکز هماهنگی آموزش و پرورش: مردم صبح زود زنگ بزنن به گوگل ملی که تا شب جواب سرچ رو بهشون بگه!

یک نماینده: باید بین ١٢ شب تا ٦ صبح هم جست و جو تعطیل بشه.

صداوسیما: اینم می‌دید مال خودم باشه؟

مردم: یعنی ته هرچی یه ملی بذارن بهشون بودجه می‌دید؟

دستگاه کرونایاب: وقتی منو ساختید هرچیز دیگه‌ای هم میتونید بسازید.

خودروی ملی: منم آینه عبرت!

جواب گوگل ملی به جستجو: زشته بچه، برو سر درس و مشقت!

زنان: ما هم می‌تونیم تو گوگل ملی سرچ کنیم یا تحریک کننده است؟!

کارگر خسته: یعنی گوگل ملی درست بشه حقوق من واریز میشه؟

خبرنگار لندن نشین: این در حالی است که غرب حتی یک گوگل ملی هم ندارد!

روزنامه سازندگی: مصدق نفت را ملی کرد، هاشمی صنعت را، آذری جهرمی اینترنت را!

+ نوشته شده در پنج شنبه 20 شهريور 1399برچسب:چگونه گوگل ملی درست کنیم,طنز,جوک,سرگرمی, ساعت 14:59 توسط آزاده یاسینی


طنز کرونا

 

+ نوشته شده در شنبه 9 فروردين 1399برچسب:طنز,کرونا,علاف جامعه,شهروند,مسئولیت پذیر, ساعت 21:14 توسط آزاده یاسینی


احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

 جنگ ایمو برای استرالیا خوب پیش نرفت

 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر


هیچ مجموعه تاریخی خنده‌داری بدون ماجرای جنگ ایمو یا شترمرغ کامل نمی‌شود. در آغاز جنگ جهانی اول، استرالیا کوشید تا جمعیت شترمرغ‌هایش را با مسلسل کنترل کند. اما شرایط آن گونه که انتظار داشتند پیش نرفت، شترمرغ‌ها سریع و زیرک بودند و بعد از چند روز نقشه‌کشی و شلیک هزاران گلوله تعداد ناچیزی از آن‌ها کشته شدند.  نهایتا ارتش استرالیا ناتوانی خود در کاهش جمعیت شترمرغ‌ها را قبول و عقب‌نشینی کرد.


ماراتن مردان در المپیک ۱۹۰۴
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر


این احمقانه‌ترین رویداد ورزشی تاریخ بود. برنده اول این مسابقه رد صلاحیت شد، چون مشخص شد که از نیمه راه سوار ماشین شده و تا خط پایان رانندگی کرده است. رقیب او هم در طول مسابقه بیمار شد، چون در میانه راه در یک باغ میوه توقف کرده و میوه خراب خورده بود. دو شرکت‌کننده دیگر هم که فکر می‌کردند شانس بردن مدال را دارند نهم و دوازدهم شدند، چون سگ‌های وحشی آن‌ها را دنبال کرده بودند. حتی برنده این مسابقه هم، چند کیلومتر‌ آخر مسابقه دوپینگ کرده و به زحمت به خط پایان رسیده است. همه این‌ها در یک مسابقه اتفاق افتاد.


بمباران بوقلمون در جنگ داخلی اسپانیا
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر


در آغاز جنگ داخلی اسپانیا، مقر نیرو‌های ملی‌گرا محاصره شد. ملی‌گرایان تصمیم گرفتند از راه هوایی برای آن‌ها تجهیزات بفرستند. آن‌ها می‌توانستند از چترنجات استفاده کنند، اما نکردند. در عوض بسته‌های ارسالی خود را به بوقلمون‌ها بستند و آن‌ها را پرتاب کردند. از آنجا که بوقلمون‌ها بال‌بال می‌زدند، سرعت فرود آمدنشان کم می‌شد و بار به سلامت به مقصد می‌رسید و نیروهای تحت محاصره هم غذایی برای خوردن داشتند. 


چین میمون‌ها را تبدیل به سلاح کرد
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

اولین جنگ تریاک دوران خوبی برای چین نبود. سیاست پیچیده است، اما همین کافی است که بدانید چینی‌ها چیزی را داشتند که بریتانیایی‌ها طالبش بودند و همین باعث جنگ بین دو کشور شد. چینی‌ها از تاکتیک عجیبی در این جنگ استفاده کردند: آن‌ها میمون‌ها را آتش می‌زدند و به سمت کشتی‌های انگلیسی پرتاب می‌کردند که به ساحل نزدیک می‌شدند تا آشوب ایجاد کنند.

آخرین درگیری نظامی لیختن‌اشتاین ۱- تلفات داشت
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

کشور اروپایی کوچک لیختن‌اشتاین درگیری‌های نظامی زیادی نداشته است. درواقع آخرین درگیری نظامی آن‌ها در سال ۱۸۸۶ و با ایتالیا بوده است. ۸۰ سرباز از این کشور رفتند و بعد از درگیری ۸۱ سرباز برگشتند! نه تنها هیچ سربازی صدمه ندید، بلکه یک سرباز ایتالیایی هم تصمیم گرفت به این کشور بپیوندد و با آن‌ها به لیختن‌اشتاین آمد.

خرگوش شناگر جیمی کارتر
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

ما هنوز توضیحی برای این اتفاق نداریم. در ۲۰ آوریل ۱۹۷۹ رئیس جمهور وقت، جیمی کارتر به یک سفر ماهیگیری در ایالت جورجیا رفته بود که صحنه بسیار عجیبی دید: خرگوش بزرگی که شنا می‌کرد. کارتر بعد از سفرش این ماجرا را تعریف کرد، اما هیچکس حرفش را باور نکرد. خوشبختانه یک عکس واقعی از این اتفاق وجود دارد.

ارتش روسیه سگ‌ها را به سلاح تبدیل کرد
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

روسیه در جنگ جهانی دوم بحران منابع داشت، بنابراین بهترین ذهن‌های نظامی کشور برای مقابله با پیشروی آلمان به کار افتادند. یکی از ایده‌ها این بود که به سگ‌ها بمب ببندند و آن‌ها را تربیت کنند تا زیر تانک‌های آلمانی بروند. فقط یک مشکل وجود داشت: آن‌ها با تانک‌های خودشان به سگ‌ها آموزش دادند. بله درست حدس زدید: سگ‌ها زیر تانک‌های خود روسی‌ها دویدند و آن‌ها را منفجر کردند.

طوطی خانگی اندرو جکسون در مراسم خاکسپاریش فحش می‌داد
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر
 
اندرو جکسون زندگی عجیبی داشت. او عاشق دوئل کردن بود، زمانی که رئیس جمهور بود دو بار به سمت او تیراندازی کردند و هر دو بار هم گلوله شلیک نشد. همچنین بسیار بد دهان بود. بعد از مرگ جکسون در سال ۱۸۴۵، طوطی او شروع به فحش دادن با صدای بلند در مراسم خاکسپاریش کرد که مجبور شدند آن را از آنجا ببرند. البته از طوطی جکسون چنین چیزی بعید نبود.

سوئیس به طور اتفاقی به خاک لیختن‌اشتاین تجاوز کردند
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

باز هم لیختن‌اشتاین! این یکی به تازگی اتفاق افتاده است. سوئیس که به بی طرفی مشهور است هنوز تمرینات نظامی انجام می‌دهد. در سال ۲۰۰۷، در یکی از این تمرین‌ها، به طور اتفاقی به خاک لیختن‌اشتاین تجاوز کردند. ۱۷۰ سرباز از مرز لیختن‌اشتاین عبور کردند، اما اندکی بعد متوجه اشتباهشان شدند و فورا عقب نشینی کردند. لیختن‌اشتاین حتی نفهمید چنین اتفاقی افتاده تا اینکه دولت سوئیس از آن‌ها عذرخواهی کرد.

دو دولت‌شهر ایتالیایی بر سر یک سطل جنگ کردند
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

در دهه ۱۳۰۰، چند نفر از شهر مودنا از شهر بولونیا یک سطل دزدیدند. ماجرای این سرقت مثل بمب ترکید و بسیاری از مردم و مقامات شهر بولونیا اعلام کردند که این سرقت برای آنان حکم تجاوز و توهین علنی را دارد. در نهایت این دزدی منجر به جنگ کوتاه، اما بزرگی شد که ۲۰۰۰ کشته به جای گذاشت. واقعا خنده دار است، جنگ به خاطر یک سطل؟ ظاهرا این درگیری جنگ سطل نام دارد.

پادشاه فرانسه با روانشناسی معکوس کشاورزان را وادار به کاشت سیب زمینی کرد
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

در اواخر دهه ۱۷۰۰، فرانسه مشکل موادغذایی داشت. شاه لوئی شانزدهم می‌دانست سیب‌زمینی محصول کشاورزی خوبی است و به کشور کمک می‌کند. فقط یک مشکل وجود داشت: کشاورزان فرانسوی حاضر نبودند سیب‌زمینی بکارند. واکنش لوئی شانزدهم این بود که ۱۰۰ هکتار سیب زمینی بکارد و با سربازان از آن‌ها به شدت محافظت کنند. سپس وقتی سیب زمینی‌ها رشد کردند نگهبانان را به طرز مرموزی از وظیفه خارج کرد. همان طور که پادشاه فکر می‌کرد، کشاورزان فرانسوی پنهانی وارد زمین‌ها شدند و سیب زمینی‌ها را دزدیدند تا خودشان بکارند.

زیردریایی آلمانی به خاطر توالتش غرق شد
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

آلمانی‌ها در جنگ جهانی دوم همه چیز را بیش از حد مهندسی می‌کردند و زیردریایی آن‌ها هم از این قاعده مستثنی نبود. زیردریایی U-۱۲۰۶ توالت خاصی داشت که سیفون آن را باید تیمی از مهندسان می‌کشیدند. اما یک نفر تصمیم گرفت خودش این کار را انجام دهد و با این کار باعث نشت گاز کلر شد. در این شرایط کاپیتان باید بین «رفتن روی سطح آب» و «خفه شدن» یکی را انتخاب می‌کرد و او تصمیم گرفت روی سطح آب برود. زیردریایی پس از رسیدن به سطح آب توسط هواپیما‌های بریتانیایی بمباران و غرق شد. همه این‌ها فقط به خاطر یک توالت بود!

جراح بریتانیایی سه نفر را در یک عمل جراحی کشت
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

در اوایل قرن نوزدهم، ارزش زیادی برای سرعت کار جراحان قائل بودند، و هیچکس مثل رابرت لیستون سریع نبود. او توانست یک پا را در عرض دو و نیم دقیقه قطع کند. اما در یک عمل جراحی جان سه نفر را گرفت. اولی خود بیمار بود که در اثر عفونت درگذشت. دومی دستیارش بود که انگشتانش را قطع کرد و او هم در اثر عفونت مرد. سومی هم یک ناظر بود که ظاهرا در اثر شوک مرد (احتمالا سکته قلبی). او تنها جراحی بوده که نرخ مرگ و میرش ۳۰۰ درصد بوده است.

زن بریتانیایی از سقوط از پل جان سالم به در برد
 
احمقانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر

بعد از یک ماجرای عاشقانه در سال ۱۸۸۵، سارا هنلی تصمیم گرفت خودش را بکشد. او از روی یک پل معلق در بریستول، انگلستان پرید. اما یک مشکل وجود داشت: او یکی از همان دامن‌های گشاد و نسبت خشک دوره ویکتوریایی را پوشیده بود. به همین دلیل وقتی از پل پرید، باد شدیدی زیر دامنش وزید و آن را باد کرد و او به آرامی روی زمین فرود آمد. او نه تنها جان سالم به در برد بلکه تا پیری زنده ماند.
 
منبع: rewind
+ نوشته شده در سه شنبه 15 مرداد 1398برچسب:احمقانه‌ترین,اتفاقات,تاریخ,بشر,سرگرمی,طنز,وبلاگ,آسمانه, ساعت 18:16 توسط آزاده یاسینی


سوال هوش

 

10 معما با جواب که شاید تا به حال نشنیده اید

اگر کنجکاو هستید و فکر می کنید هر چیزی در این دنیا علت منطقی دارد، این معما ها برای شماست. اگر هم نیاز دارید مغزتان را گرم و از خواب بیدار کنید، باز هم این معما ها برای شماست. ما شما را به چالش می کشیم که هر معما را در 7 ثانیه حل کنید. این ها معما های جالب و ساده ای هستند که هم خودتان می توانید حل کنید و هم دوستانتان را سرگرم کنید و به چالش بکشید. معما

معما
1.
قاتلی که محکوم به مرگ شده باید یکی از این سه اتاق را انتخاب کند:در اتاق اول آتش شعله می کشد، اتاق دوم پر از قاتل با تفنگ های پر است و در اتاق سوم یک گله شیر ها وجود دارد که سه سال است چیزی نخورده اند.

سوال:کدام یک از این اتاق ها امن تر است؟
 
درب
 


2.
استادانی که اشیای یادگاری درست می کنند، می توانند یک قایق را در بطری جای دهند.

سوال: می توانید راهی برای قرار دادن یک خیار در بطری پیدا کنید؟ بدون اینکه خیار را ببرید یا بطری را بشکنید؟
 
بطری
 


3.
هنگام صبحانه، حلقه دختر داخل فنجان پر از قهوه افتاد. اما خشک ماند.

سوال:چطور چنین چیزی ممکن است؟
 
قهوه
 


4.
سوال:کجاست که رودخانه هایش بدون آب، شهر هایش بدون ساختمان و جنگل هایش بدون درخت هستند؟
 
منظره زیبا
 


5.
سوال:آن چیست که دو دفعه اول به رایگان هرکس داده می شود، ولی دفعه سوم باید پول آن را بدهید؟
 
خرید کردن
 


6.
30 را به نیم تقسیم کنید و 10 را به آن اضافه کنید.

سوال:جواب چند می شود؟
 
عدد
 


7.
پادشاه به دخترانش گفت که هرکدام سه قوری یکسان را با یک مقدار آب پر کنند و همزمان روی اجاق بگذارند. آب کتری هرکس سریع تر به جوش بیاید، شوهرش وارث پادشاه خواهد بود. قوری کوچکترین دختر که اصلا نمی خواست ازدواج کند زودتر از همه جوش آمد.

سوال:چرا؟
 
کتری
 


8.
در ترکیه بسیاری از کفاشان به رایگان کفش رهگذران را تمیز می کنند. اما اگر این کار را کنند رهگذران مجبورند به آن ها پول بدهند.
 
سوال:چرا؟
 
کفش
 


9.
متعلق به شماست اما اطرافیانتان بیشتر از شما از آن استفاده می کنند .

سوال:آن چسیت؟
 
همکاری
 


10.
جیمز سه روز در بیمارستان بوده است. او نه بیمار بود نه صدمه دیده بود، با این حال بعد از مرخص شدن از بیمارستان باید او را حمل می کردند.
 
سوال:چرا؟
 
بیمارستان
 
جواب معماهای بالا:
پاسخ سوال 1:
اتاق پر از شیر، چون شیر ها مدت ها پیش از گرسنگی مرده اند.

پاسخ سوال 2:
وقتی خیار هنوز خیلی کوچک است بدون اینکه آن را از ساقه جدا کنیم، داخل بطری قرار می دهیم و می گذاریم در بطری رشد کند و بزرگ شود.

پاسخ سوال 3:
حلقه در پودر قهوه افتاده که خشک بوده است

پاسخ سوال 4:
نقشه جهان

پاسخ سوال 5:
دندان

پاسخ سوال 6:
70. معمولا افراد با این روش حساب می کنند:30:2 + 10 = 25. اما در اصل 30 تقسیم بر نیم، دو برابر می شود:30 * 2 + 10

پاسخ سوال 7:
دو دختر بزرگتر در کتری هایشان را مدام برمی داشتند که چک کنند جوش آمده با نه، به همین دلیل زمان بیشتری طول کشیده تا آب کتریشان جوش بیاید.

پاسخ سوال 8:
آن ها یک کفش را رایگان تمیز می کنند و برای اینکه احمقانه به نظر نرسد، عابران مجبور می شوند پول بدهند تا کفش دیگرشان را هم تمیز کنند.

پاسخ سوال 9:
اسم شما

پاسخ سوال 10:
جیمز تازه در بیمارستان به دنیا آمده است.
+ نوشته شده در شنبه 15 تير 1398برچسب:وبلاگ آسمانه,سوال هوش,سرگرمی,طنز, ساعت 17:55 توسط آزاده یاسینی