••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

صحیفه سجادیه

 ﴿19﴾ وَ الَّذِينَ ﴿لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ ، وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ﴾

(19) و درود بر فرشتگانی که خدا را در آنچه دستورشان می‌دهد، مخالفت نمی‌کنند؛ و آنچه را فرمان داده می‌شوند، انجام می‌دهند.
 




﴿20﴾ وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ ﴿سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ﴾
(20) و درود بر فرشتگانی که به اهل بهشت می‌گویند: بر شما به خاطر صبری که بر عبادات و ترک محرّمات کردید، سلام باد؛

 

+ نوشته شده در یک شنبه 10 مرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 17:38 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿17﴾ وَ رُسُلِكَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ بِمَكْرُوهِ مَا يَنْزِلُ مِنَ الْبَلَاءِ وَ مَحْبُوبِ الرَّخَاءِ

(17) و درود بر فرستادگانت به سوی اهل زمین؛ از فرشتگانی که گرفتاری ناخوشایند و گشایش خوش‌آیند، برای آنان می‌آورند.
 
 
 
 
 
 
 
﴿18﴾ وَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ ، وَ الْحَفَظَةِ الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ ، وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ أَعْوَانِهِ ، وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ ، وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ ، وَ الطَّائِفِينَ بِالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ ، وَ مَالِكٍ ، وَ الْخَزَنَةِ ، وَ رِضْوَانَ ، وَ سَدَنَةِ الْجِنَانِ .
(18) و درود بر سفیران بزرگوار نیکوکار و نویسندگان ارجمندی که حافظان اعمال مردم‌اند؛ و درود بر فرشتۀ مرگ و یارانش؛ و منکر و نکیر؛ و رومان، آزمایش‌کنندۀ مردگان قبرها؛ و درود بر طواف کنندگان بیت معمور و بر مالک و خازنان دوزخ و رضوان و خدمتگزاران بهشت.

 

+ نوشته شده در جمعه 8 مرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:39 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿15﴾ وَ مُشَيِّعِي الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ ، وَ الْهَابِطِينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ ، وَ الْقُوَّامِ عَلَى خَزَائِنِ الرِّيَاحِ ، وَ الْمُوَكَّلِينَ بِالْجِبَالِ فَلَا تَزُولُ

(15) و درود بر فرشتگانی که برف و تگرگ را بدرقه می‌کنند؛ و فرشتگانی که همراه قطره باران، چون ببارد، فرود آیند؛ و درود بر آنان که سرپرست خزینه‌های بادند و آنان که بر کوه‌ها گماشته شده‌اند؛ بنابراین از انجام تکلیف کنار نمی‌روند.
 






﴿16﴾ وَ الَّذِينَ عَرَّفْتَهُمْ مَثَاقِيلَ الْمِيَاهِ ، وَ كَيْلَ مَا تَحْوِيهِ لَوَاعِجُ الْأَمْطَارِ وَ عَوَالِجُهَا
(16) و درود بر آنان که وزن آب‌ها و اندازۀ باران‌های سیل‌آسا و رگبارهای متراکم را به آن‌ها شناسانده‌ای.

 

+ نوشته شده در سه شنبه 5 مرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 18:15 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿13﴾ وَ خُزَّانِ الْمَطَرِ وَ زَوَاجِرِ السَّحَابِ

(13) و درود بر خزانه‌داران باران و حرکت دهندگان ابر.
 





﴿14﴾ وَ الَّذِي بِصَوْتِ زَجْرِهِ يُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ ، وَ إِذَا سَبَحَتْ بِهِ حَفِيفَةُ السَّحَابِ الْتمَعَتْ صَوَاعِقُ الْبُرُوقِ .
(14) و فرشته‌ای که به صدای فریادش، غرّش رعدها شنیده می‌شود؛ و هنگامی‌که ابر خروشان، به وسیلۀ او به حرکتی شتابانه درآید، شعله‌های برق درخشیدن گیرد.

 

+ نوشته شده در شنبه 2 مرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:7 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿11﴾ وَ قَبَائِلِ الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ اخْتَصَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ ، وَ أَغْنَيْتَهُمْ عَنِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ بِتَقْدِيسِكَ ، وَ أَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ أَطْبَاقِ سَمَاوَاتِكَ .

(11) و اصناف فرشتگانی که آنان را به خود اختصاص داده‌ای؛ و در سایه تقدیست، از خوراک و آشامیدن بی‌نیاز کرده‌ای؛ و در اندرون طبقات آسمان‌هایت، ساکن فرموده‌ای.
 
 
 
 
 
 
 
﴿12﴾ وَ الَّذِينَ عَلَى أَرْجَائِهَا إِذَا نَزَلَ الْأَمْرُ بِتََمامِ وَعْدِكَ
(12) و درود بر آنان که چون فرمانت به انجام وعده‌ات نازل شود، به اطراف آسمان‌ها گماشته شوند.

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 31 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:38 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿9﴾ وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ إِذَا نَظَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ تَزْفِرُ عَلَى أَهْلِ مَعْصِيَتِكَ سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ .

(9) و آن دسته از فرشتگانی که چون به سوی دوزخ بنگرند که بر متخلّفان از دستورهایت خروشان و عربده‌کنان است، می‌گویند: خدایا! منزّه و پاکی؛ ما تو را چنانکه سزاوار توست بندگی نکردیم.
 






﴿10﴾ فَصَلِّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى الرَّوْحَانِيِّينَ مِنْ مَلَائِكَتِكَ ، وَ أَهْلِ الزُّلْفَةِ عِنْدَكَ ، وَ حُمَّالِ الْغَيْبِ إِلَى رُسُلِكَ ، وَ الْمُؤْتَمَنينَ عَلَى وَحْيِكَ
(10) پس بر آنان درود فرست و نیز درود فرست بر روحانیون از فرشتگانت و اهل رتبه و منزلت در پیشگاهت و حاملان پیام غیب، به سوی رسولانت؛ و امینان بر وحی‌ات.

 

+ نوشته شده در سه شنبه 29 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:23 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿7﴾ وَ الَّذِينَ لَا تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُؤُوبٍ ، وَ لَا إِعْيَاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لَا فُتُورٌ ، وَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِيحِكَ الشَّهَوَاتُ ، وَ لَا يَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِيمِكَ سَهْوُ الْغَفَلَاتِ .

(7) و آنان‌که به خاطر کوشش پیوسته و دائمشان، ملامت بر آن‌ها وارد نمی‌شود؛ و از هیچ زحمتی، خستگی و سستی و ناتوانی به آنان راه پیدا نمی‌کند؛ امیال و شهوات، از تسبیحت بازشان نمی‌دارد؛ و فراموشی ناشی از غفلت‌ها آنان را از تعظیم به تو جدا نمی‌کند.
 







﴿8﴾ الْخُشَّعُ الْأَبْصَارِ فَلَا يَرُومُونَ النَّظَرَ إِلَيْكَ ، النَّوَاكِسُ الْأَذْقَانِ ، الَّذِينَ قَدْ طَالَتْ رَغْبَتُهُمْ فِيما لَدَيْكَ ، الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِكْرِ آلَائِكَ ، وَ الْمُتَوَاضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِكَ وَ جَلَالِ كِبْرِيَائِكَ
(8) فروهشته دیدگان‌اند؛ بنابراین، نظر کردن به جمال و جلال حضرتت را درخواست نمی‌کنند؛ از حقارت و خواری، در برابر عظمتت سر به زیر افتاده‌اند؛ شوقشان به آنچه نزد توست، طولانی است؛ به یاد نعمت‌هایت شیفته‌اند؛ و در برابر عظمت و بزرگی کبریایی‌ات فروتن‌اند.

 

+ نوشته شده در شنبه 26 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:31 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿5﴾ وَ الرُّوحُ الَّذِي هُوَ عَلَى مَلَائِكَةِ الْحُجُبِ .

(5) و روح که بر فرشتگانِ حجاب‌ها گمارده‌ای.
 




﴿6﴾ وَ الرُّوحُ الَّذِي هُوَ مِنْ أَمْرِكَ ، فَصَلِّ عَلَيْهِمْ ، وَ عَلَى الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِمْ مِنْ سُكَّانِ سَمَاوَاتِكَ ، وَ أَهْلِ الْأَمَانَةِ عَلَى رِسَالاتِكَ
(6) و جانی است که از مشرق فرمانت طلوع کرده؛ پس بر همۀ آنان درود فرست و بر فرشتگانی که از نظر مرتبه و مقام پایین‌تر از آنان‌اند؛ فرشتگانی که ساکنان آسمان‌هایت هستند و بر پیام‌هایت امین‌اند.

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 12:25 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿3﴾ وَ مِيكَائِيلُ ذُو الْجَاهِ عِنْدَكَ ، وَ الْمَكَانِ الرَّفِيعِ مِنْ طَاعَتِكَ .

(3) و میکائیل که نزد تو، صاحب مقام و مرتبه است و به دلیل طاعتت دارای درجه‌ای بلند است.
 





﴿4﴾ وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ ، الْمُطَاعُ فِي أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ ، الْمَكِينُ لَدَيْكَ ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ
(4) و جبرئیل که امین بر وحی توست و در میان اهل آسمان‌هایت مورد اطاعت است؛ فرشته‌ای که در پیشگاهت ارجمند و نزد حضرتت مقرّب است.

 

+ نوشته شده در سه شنبه 22 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:20 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿1﴾ اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذِينَ لَا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِكَ ، وَ لَا يَسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِيسِكَ ، وَ لَا يَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ ، وَ لَا يُؤْثِرُونَ التَّقْصِيرَ عَلَى الْجِدِّ فِي أَمْرِكَ ، وَ لَا يَغْفُلُونَ عَنِ الْوَلَهِ إِلَيْكَ

(1) خدایا! و حاملان عرشت؛ آن بزرگوارانی که از تسبیح گفتن برای تو سست و بی‌حال نمی‌شوند و از منزه و پاک دانستنت به ستوه نمی‌آیند و از بندگیت خسته و وامانده نمی‌گردند و کوتاهی در عمل را بر کوشش در اجرای دستورت ترجیح نمی‌دهند و از شیفتگی و سرگشتگی نسبت به تو، غفلت نمی‌ورزند.
 





﴿2﴾ وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ ، الشَّاخِصُ الَّذِي يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ .
(2) و اسرافیل که صاحب شیپور است؛ آن بلند مرتبه‌ای که چشم به راه اجازه و فرود آمدن دستور از جانب توست؛ که با رسیدن فرمانت با یک بار دمیدن در شیپور، افتادگان در زندان گور را، از خواب مرگ بیدار ‌کند.

 

+ نوشته شده در یک شنبه 20 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 18:10 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿25﴾ وَ عَرِّفْهُ فِي أَهْلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ أُمَّتِهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حُسْنِ الشَّفَاعَةِ أَجَلَّ مَا وَعَدْتَهُ

(25) و از نیکی شفاعت و پذیرش میانجی‌گری او در مورد اهل بیت پاکیزه‌اش و امّت مؤمنش، بیش‌تر از آنچه به او وعده داده‌ای، به حضرتش اعلام کن.
 
 
 
 
 
 
 
﴿26﴾ يَا نَافِذَ الْعِدَةِ ، يَا وَافِيَ الْقَوْلِ ، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ .
(26) ای که وعده‌ات تحقّق می‌یابد و عهدت قرین وفاست! ای که بدی‌ها را، به چندین برابر به خوبی‌ها تبدیل می‌کنی! همانا تو صاحب احسان و بخشش عظیمی.

 

 
+ نوشته شده در پنج شنبه 17 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 12:15 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿23﴾ اللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِيكَ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مِنْ جَنَّتِكَ

(23) خدایا! به خاطر مشقّت و زحمتی که در راه تو کشید، مرتبۀ او را به بالاترین درجه بهشت بالا بر.
 




﴿24﴾ حَتَّى لَا يُسَاوَى فِي مَنْزِلَةٍ ، وَ لَا يُكَافَأَ فِي مَرْتَبَةٍ ، وَ لَا يُوَازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ ، وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ .
(24) تا جایی که هیچ فرشتۀ مقرّب و پیامبر مرسل، در پیشگاه حضرتت در قدر و منزلت و درجه و مرتبت، با او یکسان و برابر و موازی نشود.

 

+ نوشته شده در سه شنبه 15 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:35 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿21﴾ وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ فِي بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ

(21) و در میان محلّ اقامتشان به آنان هجوم برد.
 




﴿22﴾ حَتَّى ظَهَرَ أَمْرُكَ ، وَ عَلَتْ كَلِمَتُكَ ، ﴿وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾.
(22) تا فرمانت آشکار شد و دینت برتری یافت؛ گرچه مشرکان را خوش نیامد.

 

+ نوشته شده در یک شنبه 13 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:35 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿19﴾ فَنَهَدَ إِلَيْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِكَ ، وَ مُتَقَوِّياً عَلَى ضَعْفِهِ بِنَصْرِكَ

(19) پس در حالی که از کمک دهی‌ات، خواستار پیروزی بود و از یاری‌ات به جبران ناتوانی‌اش درخواست نیرو داشت،
 
 
 
 
 
﴿20﴾ فَغَزَاهُمْ فِي عُقْرِ دِيَارِهِمْ .
(20) به سرعت به کارزار با دشمنان برخاست؛ در نتیجه در وسط سرزمینشان با آنان جنگید.

 

 
+ نوشته شده در پنج شنبه 10 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:22 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿17﴾ حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ مَا حَاوَلَ فِي أَعْدَائِكَ

(17) تا جایی که راه آنچه دربارۀ دشمنانت با چاره‌جویی و دوراندیشی، در هدف به دست آوردنش بود، برای او هموار شد.
 



﴿18﴾ وَ اسْتَتَمَّ لَهُ مَا دَبَّرَ فِي أَوْلِيَائِكَ .
(18) و آنچه در مورد دوستانت، سنجیده و نظام داده بود، برایش کامل گشت.
+ نوشته شده در سه شنبه 8 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 18:28 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿15﴾ وَ شَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِكَ

(15) و خود را به خاطر خیرخواهی، نسبت به پذیرندگان دعوتت، در عرصۀ کار و کوشش گذاشت.
 





﴿16﴾ وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ ، وَ مَحَلِّ النَّأْيِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِينِكَ ، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِكَ .
(16) و برای تبلیغ دینت، به سرزمین‌های غربت و جا و مکان دور از وطن و دور از خانه و منزلش و جدای از مرکز سکونت و محلّ تولّد و آرامگاه جانش، هجرت کرد. این هجرت اراده و خواست او بود برای نیرومند شدن دینت و یاری جستن برضد کافران به حضرتت.

 

+ نوشته شده در یک شنبه 6 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 17:49 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿13﴾ و أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي تَبْلِيغِ رِسَالَتِكَ

(13) و جانش را در رساندن پیام تو به خستگی انداخت.
 




﴿14﴾ وَ أَتْعَبَهَا بِالدُّعَاءِ إِلَى مِلَّتِكَ .
(14) و وجودش را به خاطر فراخواندن مردم به آیین تو، به زحمت افکند.

 

+ نوشته شده در جمعه 4 تير 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:3 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿11﴾ وَ وَالَى فِيكَ الْأَبْعَدِينَ

(11) با بیگانه‌ترین مردم، به خاطر تو دوستی ورزید.
 




﴿12﴾ وَ عَادَى فِيكَ الْأَقْرَبِينَ
(12) و با نزدیک‌ترین خویشان، به خاطر تو دشمنی کرد.
+ نوشته شده در دو شنبه 31 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 12:59 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿9﴾ وَ أَقْصَى الْأَدْنَيْنَ عَلَى جُحُودِهِمْ

(9) و نزدیک‌ترین بستگانش را به سبب انکارشان، از خود دور کرد.
 





﴿10﴾ وَ قَرَّبَ الْأَقْصَيْنَ عَلَى اسْتِجَابَتِهِمْ لَكَ .
(10) و دورترین را به علّت پذیرفتن دین تو، به خود نزدیک فرمود.
+ نوشته شده در جمعه 28 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:6 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿7﴾ وَ حَارَبَ فِي رِضَاكَ أُسْرَتَهُ

(7) و در مسیر خشنودی‌ات با اشخاص خانواده‌اش جنگید.
 





﴿8﴾ وَ قَطَعَ فِي إِحْيَاءِ دِينِكَ رَحِمَهُ .
(8) و در راه برقراری دینت، از خویشاوندانش برید.
+ نوشته شده در سه شنبه 25 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:24 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿5﴾ وَ عَرَّضَ فِيكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ

(5) و بدنش را در راه وجود مقدّست در معرض ناراحتی قرار داد.
 






﴿6﴾ وَ كَاشَفَ فِي الدُّعَاءِ إِلَيْكَ حَامَّتَهُ
(6) و در دعوت به سوی تو، آشکارا با خویشان و نزدیکانش رو در رو قرار گرفت.
+ نوشته شده در یک شنبه 23 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 16:30 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿3﴾ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ ، وَ نَجِيبِكَ مِنْ خَلْقِكَ ، وَ صَفِيِّكَ مِنْ عِبَادِكَ ، إِمَامِ الرَّحْمَةِ ، وَ قَائِدِ الْخَيْرِ ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ .

(3) خدایا! بر محمّد درود فرست، آن وجود مبارکی که امین بر وحی‌ات و گزیدۀ از آفریده‌هایت و انتخاب‌شدۀ از بندگان توست؛ و او پیشوای رحمت و قافله سالار خوبی و کلید برکت است.
 




﴿4﴾ كَمَا نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ
(4) چنانکه جانش را برای فرمانت به زحمت انداخت.

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 20 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 13:51 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿1﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ ، بِقُدْرَتِهِ الَّتِي لَا تَعْجِزُ عَنْ شَيْ‌ءٍ وَ إِنْ عَظُمَ ، وَ لَا يَفُوتُهَا شَيْ‌ءٌ وَ إِنْ لَطُفَ .

(1) همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که نه بر امّت‌های گذشته و زمان‌های سپری شده؛ بلکه بر ما به وجود محمّد (صلّی الله علیه و آله) منّت نهاد؛ با قدرتش که از هیچ چیز هر چند بزرگ باشد، ناتوان نمی‌شود؛ و هیچ چیز هر چند کوچک و ریز باشد، از دایرۀ اختیار و عرصۀ اراده‌اش، بیرون نمی‌رود.
 





﴿2﴾ فَخَتَمَ بِنَا عَلَى جَمِيعِ مَنْ ذَرَأَ ، وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى مَنْ جَحَدَ ، وَ كَثَّرَنَا بِمَنِّهِ عَلَى مَنْ قَلَّ .
(2) خدای توانا، ما را بر همۀ امّت‌هایی که آفرید، خاتم قرار داد؛ و بر همۀ منکران حق و حقیقت گواه گرفت؛ و با نیکی و احسانش، ما را بر آنان که اندک بودند، فزونی بخشید.
+ نوشته شده در سه شنبه 18 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:11 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿29﴾ حَمْداً يَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ ، وَ ذَرِيعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ ، وَ طَرِيقاً إِلَى جَنَّتِهِ ، وَ خَفِيراً مِنْ نَقِمَتِهِ ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ ، وَ ظَهِيراً عَلَى طَاعَتِهِ ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِيَتِهِ ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ .

(29) ستایشی که رشتۀ اتّصال به طاعت و بخشش و عامل رضایت و خشنودی‌اش و وسیلۀ آمرزشش و راهی به سوی بهشتش و حفاظت کننده از کیفرش و امان از خشمش و مددکاری بر طاعتش و مانع و سدّی از نافرمانی‌اش و کمکی بر ادای حق و عهد و پیمانش، باشد.
 
 
 
 
 
 
﴿30﴾ حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ
(30) ستایشی که به وسیلۀ آن، در گروه سعادتمندان از دوستانش، به خوشبختی و سعادت برسیم؛ و به سبب آن با شمشیر دشمنانش در سلک شهیدان قرار گیریم. همانا او یار بندگان و خدای ستوده خصال است.

 

+ نوشته شده در شنبه 15 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:15 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿27﴾ ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ عِبَادِهِ الْمَاضِينَ وَ الْبَاقِينَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ ، وَ مَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.

(27) سپس او را ستایش، به جای همۀ نعمت‌هایی که او بر ما و به تمام بندگان گذشته‌اش و همۀ آنانی که هستند و می‌آیند، دارد، ستایشی به عدد تمام اشیایی که دانشش بر آن‌ها احاطه دارد و ستایشی به جای هر یک از اشیا به چندین برابر؛ ستایشی ابدی و همیشگی تا روز قیامت.
 






﴿28﴾ حَمْداً لَا مُنْتَهَى لِحَدِّهِ ، وَ لَا حِسَابَ لِعَدَدِهِ ، وَ لَا مَبْلَغَ لِغَايَتِهِ ، وَ لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ
(28) ستایشی که مرزش را پایانی و شمارۀ آن را حسابی و پایانش را نهایتی و مدّتش را سرآمدی، نباشد.
+ نوشته شده در چهار شنبه 12 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 16:56 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿25﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِكَتِهِ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ خَلِيقَتِهِ عَلَيْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِيهِ لَدَيْهِ

(25) و خدا را ستایش، به همۀ آن ستایشی که نزدیک‌ترین فرشتگان به او و بزرگوارترین مخلوقاتش نزد او و پسندیده‌ترین ستایشگران آستان او، حضرتش را ستوده‌اند.
 






﴿26﴾ حَمْداً يَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ .
(26) ستایشی که از دیگر ستایش‌ها، برتری جوید، مانند برتری پروردگار، به همه مخلوقاتش.

 

+ نوشته شده در دو شنبه 10 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 16:23 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿23﴾ فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِي التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا ، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ، وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً ، وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلَّا يُسْراً ، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً .

(23) روش وجود مقدّسش در برنامه توبه دربارۀ کسانی که پیش از ما بودند، چنین نبود؛ آنچه را در عرصه‌گاه توبه، در طاقت و توان ما نبوده، از دوش جان ما برداشته؛ و جز به اندازه قدرت و وسعمان به ما تکلیف نفرموده؛ در میان آن همه تکالیف سخت، ما را جز به تکالیف آسان وا نداشته؛ و در این زمینه، برای هیچ یک از ما دلیل و بهانه‌ای باقی نگذاشته است.
 







﴿24﴾ فَالْهَالِكُ مِنَّا مَنْ هَلَكَ عَلَيْهِ ، وَ السَّعِيدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَيْهِ
(24) بنابراین، هلاک شونده از ما، کسی است که در میدان مخالفت با او هلاک گردد؛ و سعادتمند از ما کسی است که به سوی او اشتیاق داشته باشد.

 

+ نوشته شده در شنبه 8 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:57 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿21﴾ ثُمَّ أَمَرَنَا لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا ، وَ نَهَانَا لِيَبْتَلِيَ شُكْرَنَا ، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِيقِ أَمْرِهِ ، وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ ، فَلَمْ يَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ ، وَ لَمْ يُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً ، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً .

(21) آنگاه دستوراتش را متوجّه ما فرمود تا فرمان بردن ما را بسنجد؛ و از محرّمات بر حذرمان داشت تا شکر‌کردنمان را بیازماید؛ پس از این همه عنایت، از مسیر دستورش روی‌گرداندیم؛ و بر مرکب سخت و سنگین محرّماتش سوار شدیم. با این همه به کیفرش نسبت به ما شتاب نورزید؛ و بر انتقام گرفتن از ما عجله نکرد؛ بلکه به رحمت و کرمش، از سر خشنودی و رضایت، با ما معامله کرد؛ و به مهربانی و بردباری‌اش، بازگشت ما را از مسیر گناه انتظار کشید.
 






﴿22﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا ، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا
(22) و همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که ما را به بازگشت و توبه از گناه، راهنمایی کرد؛ توبه‌ای که آن را جز از طریق احسانش به دست نیاوردیم؛ و اگر از فضل و احسان بی‌شمارش، غیر این عنایت را که عبارت از بخشیدن نعمت توبه و بازگشت است، به حساب نیاوریم، محقّقاً آزمایشش دربارۀ ما نیکو و احسانش در حقّ ما بزرگ و بخشش او بر ما عظیم است.
+ نوشته شده در پنج شنبه 6 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:20 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿19﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا ، مَتَى.

(19) و همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که درِ احتیاج و نیاز ما را از غیر خود بست؛ پس چگونه قدرتِ سپاس‌گزاری او را داریم؟ یا چه زمانی می‌توانیم به ادای شکرش اقدام کنیم؟ هیچ گاه!
 






﴿20﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَكَّبَ فِينَا آلَاتِ الْبَسْطِ ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ ، وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ ، وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ .
(20) و همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که در پیکر ما ابزار گشودن اندام را سوار کرد و آلات بستن آن‌ها را قرار داد و ما را با روان‌های زنده، از زندگی بهره‌مند ساخت و اعضای انجام دادن کار را در وجود ما استوار کرد و با روزی‌های پاکیزه خوراک داد و با احسانش ما را بی‌نیاز کرد و با عطایش به ما سرمایه بخشید.

 

+ نوشته شده در سه شنبه 4 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:14 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿17﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ .

(17) و همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که زیبایی‌های آفرینش را برای ما برگزید و روزی‌های پاکیزه را به سوی ما روان ساخت.
 





﴿18﴾ وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِيلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ ، فَكُلُّ خَلِيقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ .
(18) و ما را با تسلّط بر همۀ موجودات برتری داد. در نتیجه، همۀ موجوداتش بر اساس قدرت حضرتش، فرمان‌بردار ما هستند؛ و در سایۀ عزّتش، در گردونۀ اطاعت از ما قرار دارند.

 

+ نوشته شده در یک شنبه 2 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 21:14 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿15﴾ حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِيمِ نَارِ اللَّهِ إِلَى كَرِيمِ جِوَارِ اللَّهِ .

(15) ستایشی که ما را از آتش دردناک خدا آزاد و در جوار کریمانه‌اش جای دهد.
 





﴿16﴾ حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِي لَا تَزُولُ ، وَ مَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِي لَا تَحُولُ .
(16) ستایشی که به وسیلۀ آن، همدوش فرشتگان شویم؛ و در پیشگاه رحمتش، جای را بر آنان تنگ کنیم؛ و به سبب آن، در سرای جاودانی که از بین نمی‌رود و محل کرامتش که دگرگونی نمی‌پذیرد، با پیامبران مرسل او همراه شویم.

 

+ نوشته شده در شنبه 1 خرداد 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 15:27 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿13﴾ حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِي ﴿كِتَابٍ مَرْقُومٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾.

(13) سپاسی که از سوی ما، «در پرونده‌ای که کردار نیکان در آن رقم خورده و مقرّبان درگاهش گواهان آنند»، به سوی اعلا علیّین بالا رود.
 





﴿14﴾ حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ ، وَ تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ .
(14) ستایشی که چون دیده‌ها در قیامت خیره شود، سبب روشنی دیده ما شود؛ و هنگامی‌که چهره‌ها سیاه گردد، به نورانیّت آن صورت‌های ما به سپیدی رسد.

 

 

+ نوشته شده در جمعه 31 ارديبهشت 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:33 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿11﴾ حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ .

(11) خدا را ستایش می‌‌کنم، ستایشی که با آن، در گروه ستایش‌گران از بندگانش زندگی کنم و با آن ستایش بر هر که به خشنودی و گناه بخشی‌اش پیشی جسته، سبقت گیرم.
 





﴿12﴾ حَمْداً يُضِي‌ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ ، وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ ، ﴿يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾، ﴿يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾.
(12) ستایشی که به سبب آن، تاریکی‌های برزخ را بر ما روشن کند؛ و به وسیلۀ آن، راه رستاخیز را بر ما آسان فرماید؛ و به کمک آن، رتبه‌های ما را نزد گواهان روز قیامت بلند گرداند. «روزی که هر وجودی، به خاطر آنچه مرتکب شده، پاداش داده شود و مورد ستم قرار نگیرد»؛ «روزی که هیچ دوستی، چیزی از عذاب را از دوستش برطرف نکند و این گنه‌کاران حرفه‌ای از جانب کسی یاری نشوند».

 

 
+ نوشته شده در پنج شنبه 30 ارديبهشت 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 11:41 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿9﴾ وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً﴾.

(9) اگر چنین بودند [که شکرگزاری نمی‌کردند]، از حدود انسانیّت بیرون می‌رفتند و به مرز حیوانیّت می‌رسیدند. در نتیجه به این صورت بودند که در کتاب محکمش وصف کرده: «آنان جز مانند چهارپایان نیستند؛ بلکه آنان گمراه‌ترند!».
 






﴿10﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ .
(10) و همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که وجودش را به ما شناساند و شکرش را به ما الهام کرد و درهای دانش را به پروردگاری‌اش به روی ما گشود و ما را بر اخلاص ورزی در یکتایی‌اش راهنمایی کرد و از انحراف در دین و تردید در دستورش، دور داشت.
 
 

 

 

 

 
+ نوشته شده در سه شنبه 28 ارديبهشت 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 14:43 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿7﴾ عَدْلًا مِنْهُ ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، ﴿لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ﴾.

(7) این [جزا دادن] از عدالت اوست؛ پاک و مبارک است نام‌های حضرتش و پی‌درپی است نعمت‌هایش. «از آنچه انجام می‌دهد، بازخواست نشود، ولی همگان در پیشگاهش بازخواست شوند».
 





﴿8﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ .
(8) همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که اگر بندگانش را از شناختِ سپاس‌گزاری‌اش بر آنچه که از عطایای پیاپی‌اش که محض امتحان کردنشان به آنان عنایت فرمود و نعمت‌های پیوسته‌ای که بر آنان کامل کرد، به چاه محرومیّت می‌انداخت؛ در عطایا و نعمت‌هایش، دخل و تصرّف می‌کردند و او را سپاس نمی‌گزاردند؛ و روزیش را به فراوانی هزینه می‌کردند و به شکر عنایاتش برنمی‌خاستند.
+ نوشته شده در دو شنبه 27 ارديبهشت 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 13:12 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿5﴾ وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ ، لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ ، وَ لَا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ .

(5) از رزق و روزی‌اش، برای هر یک از جانداران، خوراکی معلوم و قسمت شده قرار داد. سهم کسی را که فراوان داده، احدی نمی‌تواند بکاهد؛ و نصیب کسی از آنان را که کاسته، هیچ‌کس نمی‌تواند بیافزاید.




 

﴿6﴾ ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِي الْحَيَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً ، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً ، يَتَخَطَّأُ إِلَيْهِ بِأَيَّامِ عُمُرِهِ ، وَ يَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ ، ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاوا بِمَا عَمِلوا وَ يَجْزِيَ الَّذِين أَحسَنُوا بِالْحُسْنَي﴾.
(6) آن‌گاه در زندگی برای او زمانی معین، مقدّر فرمود؛ و پایانی محدود قرار داد؛ که با ایام عمرش به سوی آن پایان، قدم برمی‌دارد و با سال‌های زندگی‌اش به آن نزدیک می‌شود تا هنگامی‌که به پایان زندگی‌اش برسد و پیمانۀ حساب عمرش را تمام و کامل دریافت کند؛ او را به سوی آنچه از پاداش بسیار، یا عذاب دردناک، فراخوانده بود، ببرد؛ «تا به خاطر عدالتش، بدکاران را به علّت کردار ناپسندشان و نیکوکاران را به سبب کار نیکشان، پاداش بخشد».
+ نوشته شده در شنبه 25 ارديبهشت 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 21:35 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿3﴾ ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً ، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً .

(3) موجودات را به قدرتش آفرید، آفریدنی بی مانند؛ و آفریده‌ها را به اراده‌اش ساخت، ساختنی بی مثال.
 



﴿4﴾ ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ ، وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ ، لَا يَمْلِكُونَ تَأْخِيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ ، وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ .
(4) آن‌گاه، همۀ آن‌ها را در مسیر خواستۀ خود راهی کرد و در راه محبتش برانگیخت. قدرت پس رفتن، به سوی مرزهایی که آنان را از آن‌ها پیش انداخت، ندارند؛ و توان پیش رفتن به سوی حدودی که آنان را از آن‌ها پس انداخت، ندارند.

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 22 ارديبهشت 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 16:0 توسط آزاده یاسینی


صحیفه سجادیه

 ﴿1﴾ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ

(1) همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست؛ آن وجود مبارکی که اوّل است، بی‌آنکه اوّلی پیش از او بوده باشد؛ و آخر است، بی‌آنکه آخری پس از او باشد.
 
 
 
﴿2﴾ الَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ .
(2) دیدۀ بینندگان از دیدنش کوتاه و گمان وصف‌کنندگان از ستودنش، ناتوان است.

 

+ نوشته شده در دو شنبه 20 ارديبهشت 1400برچسب:صحیفه سجادیه, ساعت 20:8 توسط آزاده یاسینی


۱۰فیلم برتر جهان که زنان محور آن هستند

 در طول تاریخ سینما اغلب فیلم ها با محوریت مردها ساخته شده اند و زن ها یا حضور جدی در فیلم ها نداشته اند یا به نوعی نقش مکمل فیلم بوده اند. این روند البته در سال های گذشته کمی تغییر کرده و زن ها نقش های مهم تری را در فیلم ها ایفا می کنند.

این پررنگ شدن نقش زن ها در سینما، مطمئنا بر لیست ۲۵۰تایی IMDb هم تاثیر گذاشته است به گونه ای که آثار با حضور زن ها در نقش های اصلی در این فهرست روز به روز بیشتر می شود.

۱۰فیلم برتر جهان که زنان محور آن هستند

به این بهانه ۱۰ فیلم برتر فهرست IMDb که در آن زن ها یا نقش های مکمل جدی را ایفا کرده اند و یا به تنهایی در نقش اصلی فیلم ظاهر شده اند، به ترتیب امتیاز نوشته ایم که در اینجا به آن اشاره می کنیم.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در دو شنبه 4 اسفند 1399برچسب:۱۰فیلم برتر جهان که زنان محور آن هستند, ساعت 14:49 توسط آزاده یاسینی


چهار نقاشی تاریخی که هرگز راز آن‌ها کشف نشد

 معما‌های کشف نشده زیادی در جهان وجود دارد. در اینجا به بررسی چهار تابلو نقاشی تاریخی خواهیم پرداخت که هیچگاه راز آن‌ها کشف نشد.

در جهان معما‌های کشف نشده زیادی وجود دارد، بعضی از این معما‌ها ریشه تاریخی دارند و حدس و گمان‌های زیادی درباره آن‌ها وجود دارد؛ ولی با این وجود هنوز به طور قطعی راز آن‌ها کشف نشده است. یکی از اصلی‌ترین معما‌های تاریخ مربوط به تابلو‌های نقاشی معروف است. در باره این نقاشی‌ها تحقیق و پژوهش‌های فراوانی صورت گرفته که به تفسیر‌های زیاد منجر شده است.

محققان و پژوهشگران سالهاست می‌کوشند تا راز این نقاشی‌های معروف را کشف کنند. در رابطه این آثار و هنرمندان آن‌ها فیلم‌های زیادی ساخته شده است و تلاش شده تا راز‌های این آثار تا حد زیادی فاش شود؛ اما هنوز هم پژوهشگران به پاسخ سؤال‌های خود دست پیدا نکرده‌اند. در این مقاله ما چهار تابلو تاریخی راز آلود را به شما معرفی خواهیم کرد.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 2 اسفند 1399برچسب:نقاشی,تاریخی,راز,ضرب المثل‌های هلندی, شام آخر مسیح,آنلوفینی,مونالیزا, ساعت 14:17 توسط آزاده یاسینی


بهترین‌های سینمای اسکاندیناوی؛ اکتشاف غمِ عمیقِ چندلایه

بهترین‌های سینمای اسکاندیناوی را اینجا آورده‌ایم، اگر از کلیشه‌های سینمای کشورهایی، چون آمریکا خسته شده‌اید، این مطلب به کارتان خواهد آمد.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه 1 اسفند 1399برچسب:بهترین‌های سینمای اسکاندیناوی؛ اکتشاف غمِ عمیقِ چندلایه, ساعت 11:1 توسط آزاده یاسینی


خفگی؛ مرگ «صادقِ» یک ایرانی در پاریس

 خودکشی او اتفاقی یک‌شبه نبود. هدایت سال‌ها با تفکر مرگ زیسته بود. اگرچه به‌درستی نمی‌دانیم که آیا در طول سالیان، انگیزه او برای مرگ بدون تغییر بوده یا نه. نخستین خودکشی او سال ۱۳۰۷ و در بیست‌وشش‌سالگی، زمانی که در فرانسه اقامت داشت اتفاق افتاد  که البته نافرجام بود. خودش را در رودخانه «مارن» انداخته بود که نجاتش دادند و مرگ او را پس زد.

 
همه از مرگ می‌ترسند، من از زندگی سمج خودم
 
به نقل از کتاب «از مرز انزوا: مجموعه کارت‌پستال‌های صادق هدایت»، او در نامه‌ای به تاریخ ۱۲ اردیبهشت‌ماه ۱۳۰۷ به برادرش عیسی هدایت، در ضمن نامه و عبارت «کمدی دراماتیک»، اشاراتی به این خودکشی می‌کند؛ «تصدقت گردم، بعد از کمدی دراماتیک که در فنتن‌بلو گذشت، در سفارت غوغایی به‌پا شده و انتظام بدبخت دچار زحمت شده، بنده هم کاملا مفتضح، به‌طوری که نمی‌توانم جلوی ۲ نفر دربیایم. پولمان هم که به باد رفت. به هر حال اگر بختمان بخت بود، [..]برای خودش درخت بود. عجالتا با رخت‌های جنابعالی پز می‌دهیم، تا بعد چه شود. قربانت امضا.»
 
شاید باز هم باید عقیده او را در این زمینه، در نوشته‌های خودش جست‌وجو کرد. او در داستان «زنده به‌گور» که در اواخر سال ۱۳۰۸ نوشته، می‌گوید: «نه، کسی تصمیم خودکشی را نمی‌گیرد، خودکشی با بعضی‌ها هست. در خمیره و در سرشت آنهاست، نمی‌توانند از دستش بگریزند. این سرنوشت است که فرمانروایی دارد، ولی در همین حال این من هستم که سرنوشت خودم را درست کرده‌ام، حالا دیگر نمی‌توانم از دستش بگریزم، نمی‌توانم از خودم فرار بکنم. باری چه می‌شود کرد؟ سرنوشت پرزورتر از من است».
 
همه از مرگ می‌ترسند، من از زندگی سمج خودم
 
داستان زنده به‌گور از زبان اول شخص روایت می‌شود، گویی هر آن چیزی است که در مغز خود نویسنده می‌گذرد؛ القای چنین احساسی دارد که این خود صادق هدایت است که راوی قصه است، نه یک شخصیت خیالی. «هیچ‌کس نمی‌تواند پی ببرد. هیچ‌کس باور نخواهد کرد، به کسی که دستش از همه‌جا کوتاه بشود می‌گویند: برو سرت را بگذار بمیر.
 
اما وقتی که مرگ هم آدم را نمی‌خواهد، وقتی که مرگ هم پشتش را به آدم می‌کند، مرگی که نمی‌آید و نمی‌خواهد بیاید...! همه از مرگ می‌ترسند، من از زندگی سمج خودم.» این جمله‌ها را هدایت در این داستان روی کاغذ آورده است.
 
هدایت و مرگ خودخواسته‌اش از موضوعاتی است که بسیاری با تحلیل‌های متفاوت به آن پرداخته‌اند. عده‌ای او را سرخورده و ملول از شرایط زمانه شناخته‌اند و برخی او را اشراف‌زاده‌ای دانسته‌اند که تمول و ثروت، هرآنچه خواسته را خیلی زود در اختیارش گذاشته و نویسنده قصه، نهایتا به درد بی‌دردی دچار شده است. اما می‌دانیم که صادق‌خان فرزندی نازپرورده نبود و در برهه‌های مختلف زندگی با تنگنا‌های مالی سروکله می‌زد، ازجمله در جوانی، در مدت اقامت تحصیلی‌اش در فرانسه، در نامه‌هایش به صراحت به مشکلات مالی و خالی بودن دستش اشاره می‌کند.
 
همه از مرگ می‌ترسند، من از زندگی سمج خودم
 
با گذشت سالیان دراز از مرگ هدایت، هنوز هم تصویر او و انگیزه‌هایش برای مرگ در پرده‌ای از مه و دود مخفی است. ولی شاید برای قضاوت درباره شخصیت‌های تاریخی، هیچ منبع و مرجعی بهتر از نوشته‌های خود آن‌ها نباشد. از هدایت جز داستان‌هایش، مجموعه‌هایی از نامه‌هایش (به خانواده و دوستانش) باقی مانده و همچنین روایت‌هایی که دوستانش از خاطراتشان با او و منش و مسلکش در روابط دوستانه بازگو می‌کنند.
 
برخلاف تصور رایج که بسیاری اوقات با شنیدن نام هدایت، تصویری عبوس از او به ذهن متبادر می‌شود، به تصدیق اغلب کسانی که با او ارتباط نزدیک داشتند، در جمع‌های دوستانه بسیار شوخ‌طبع و سرزنده بود. اما از سوی دیگر او خاطری آزرده داشت. قصد تحلیل روانشناختی آزردگی او را نداریم، ولی می‌دانیم که از شرایط زمانه و اوضاع سیاسی و اجتماعی ملول بود.
 
به نقل از کتاب «هشتادودو نامه به حسن شهیدنورائی»، در یکی از نامه‌هایش به این دوست چنین می‌نویسد: «روز‌ها را یکی پس از دیگری با سلام و صلوات به خاک می‌سپریم و از گذشتن آن هم افسوس نداریم. همه‌چیز این مملکت مال آدم‌های به‌خصوصی است؛ کیف، لذت، گردش و همه‌چیز. نصیب ما این میان، گند و کثافت و مسئولیت شد. مسئولیتش دیگر خیلی مضحک است! آن‌های دیگر مسئولیت اتومبیل‌سواری و قمار و هرزگی را دارند».
 
همه از مرگ می‌ترسند، من از زندگی سمج خودم
 
اما شاید ساده‌لوحانه باشد اگر صرفا چنین موضوعاتی را به تمایل او به مرگ مربوط بدانیم. در جست‌وجوی علل این تفکر، باید به‌دنبال ریشه‌های عمیق‌تری باشیم.گویی هدایت و مرگ بهترین میعادگاهشان را در فرانسه یافته بودند.
 
سرانجام پس از حدود ۲۳ سال از نخستین تلاش برای خودکشی، وقتی که برای بار دوم در فرانسه ساکن شده بود، ۱۹ فروردین‌ماه ۱۳۳۰ در   چهل‌وهشت‌سالگی، در آپارتمان شماره ۳۷ خیابان شامپیونه در پاریس، آثار منتشرنشده‌اش را سوزاند، درز‌های در و پنجره را بست، شیر گاز را باز کرد، روی پتویی که در کف آشپزخانه پهن کرده بود دراز کشید و این نوشته را برای آیندگان به‌جا گذاشت: «دیدار به قیامت، ما رفتیم و دل شما را شکستیم همین».
+ نوشته شده در سه شنبه 28 بهمن 1399برچسب:صادق هدایت,یک ایرانی در پاریس, ساعت 10:57 توسط آزاده یاسینی


غزاله همسر بیژن؛ یک زندگی و یک مرگ خیلی خاص

 «زمانی بود شاید در نوجوانی؛ فکر می‌کردم که با نوشتن چیز‌های زیادی رو در دنیا تغییر خواهم‌داد. اثر خواهم‌گذاشت و صدایم به صدا‌های دیگری خواهد‌پیوست که فرهنگ جهانی و فرهنگ ما رو تشکیل می‌دن. هم‌صدا بودم با اونا. الان فکر می‌کنم چرا می‌نویسم... چون هیچ کار دیگه‌ای بلد نیستم. چون تنها با نوشتنه که نجات پیدا می‌کنم. تنها با نوشتنه که زندگیم معنا پیدا می‌کنه و از لحظه‌ای که نتونم بنویسم، همه‌چیز منقطع می‌شه. همه‌چیز دچار آشفتگی می‌شه. منِ نویسنده شاید به دنیا اومدم. یا اگر هم به دنیا نیومدم، با نوشتن خو گرفتم. تحصیلاتم در رشته‌ی حقوق بوده، اما علاقه‌ای به این مسائل نداشتم. دلم می‌خواست داستان بگم، داستان بگم، داستان بگم... و با بریده‌شدن این خط داستانی، مثل شهرزاد قصه‌گو، شاید زندگی آدم هم به نحوی منقطع بشه....»

صبح است. بارانی. دیگر نمی‌توانم زندگی را تکرار کنمغزاله در کنار همسرش بیژن الهی، شاعر بزرگ

غزاله علیزاده شهرزاد قصه‌گویی بود که شهرزاد قصه‌گو به دنیا آمد. در فضایی زندگی می‌کرد که نیاز به ارتباط با اطرافیانش داشت و از آن‌جایی که این ارتباط به دست نمی‌آمد، شخصیت‌هایی را خلق می‌کرد و با آن‌ها جهانی می‌ساخت که برایش تسلی‌بخش بود. در ۱۴ سالگی اولین داستانش را نوشت. داستانی که به گفته‌ی خودش گرفتار تاریکی‌های جهان تقریبا گود و تاریکی شده‌بود که از کودکی در آن هبوط کرده‌بود.

غزاله علیزاده در بزرگ‌سالی نیز به نوشتن روی آورد چرا که انسان را به‌صورت و ظاهر انسان در جهان نگاه نمی‌کرد. یعنی پرتو و بارقه‌ای از اُلوهیت در انسان می‌دید و انسان‌هایی که در داستان‌هایش وجود دارند، همواره استعاره‌ای از تقدیس به همراه دارند.

نوشته‌های این نویسنده شبیه کسی است که در اعماق چاهی بی‌پایان و تاریک با خودش حرف می‌زند، چرا که از واقعیت‌های موجود گریزان است. گویی همه‌چیزِ جهان متشنج و در حال ویران‌شدن است و او طاقتش را ندارد. از نظر او جهان بیرون غیر‌قابل‌پیش‌بینی بود و برخلاف آن قهرمانان، شخصیت‌ها و فضا‌های پیش‌بینی‌شده‌ای را ابداع می‌کرد؛ در‌نتیجه نوشتن می‌توانست کمبودی را که در اطرافش حس می‌کرد، جبران کند و آشفتگی‌های موجود را به نظم تبدیل کند و به آن معنا دهد و آن را به طرف تقدیس و یک احساس آسمانی بکشاند.

غزاله علیزاده صحنه‌های زندگی و نوع زندگی را بسیار عالی و دقیق به تصویر می‌کشید. از دیگر ویژگی‌های بارز این نویسنده، تسلط به فرهنگ آدم‌های داستان و توصیف ویژگی‌های خوب و بد آدم‌های داستان است.

داستان‌هایی نظیر: «بعد از تابستان»، «سفر ناگذشتنی»، «دو منظره»، «خانه‌ی ادریسی‌ها»، «شب‌های تهران»، «چهار‌راه»، «رؤیای خانه» و «کابوس زوال».

صبح است. بارانی. دیگر نمی‌توانم زندگی را تکرار کنم

رمان دو‌جلدی «خانه‌ی ادریسی‌ها» شاهکار این نویسنده محسوب می‌شود. این رمان به شرح زندگی خانواده‌ای اشراف‌زاده می‌پردازد که با ورود عده‌ای غریبه به عمارت ادریسی‌ها، نظم و آرامش خانه و افراد خانواده دست‌خوش تغییراتی می‌شود.

کتاب این‌گونه آغاز می‌شود:

بروز آشفتگی در هیچ خانه‌ای ناگهانی نیست؛ بین شکاف چوب‌ها، تای ملافه‌ها، درز دریچه‌ها و چین پرده‌ها غبار نرمی می‌نشیند، به انتظار بادی که از دری گشوده به خانه راه بیابد و اجزا پراکندگی را از کمین‌گاه آزاد کند.»

غزاله علیزاده مدتی گرفتار سرطان بود. اما سرانجام به‌دلیل ترسی که از هر‌نوع آشفتگی داشت و توده‌های سرطانی بدترین نوع آشفتگی را برایش به ارمغان آورده بودند. تصمیم گرفت دست از مبارزه بکشد و در بیست‌و‌یکم اردیبهشت سال هفتاد‌و‌پنج، به زندگی خود خاتمه داد.

صبحی بارانی بود که درخت، ساعت و طنابش را انتخاب کرد و در جنگل‌های اطراف جواهر‌ده رامسر، گردنش را برای همیشه به شاخه‌ی یکی از درختان گره زد.

صبح است. بارانی. دیگر نمی‌توانم زندگی را تکرار کنم

در یاد‌داشتی برای دخترش (سلمی الهی) می‌نویسد:

«صبح است. بارانی. دیگر نمی‌توانم زندگی را تکرار کنم و دستم درد می‌کند. چشمم که به فضای بیمارستان‌ها می‌افتد، پشتم می‌لرزد. چرا باید دوباره تو دختر عزیز و لطیف و بسیار نازنینم را بکشانم به آن جا‌ها؟ وقتی یک‌مرتبه نباشم کمتر شکنجه می‌کشی و فکر می‌کنی رفته‌ام مسافرت.»

صبح است. بارانی. دیگر نمی‌توانم زندگی را تکرار کنم

برای نزدیکان و دوستانش هم می‌نویسد:

«آقای دکتر براهنی و آقای گلشیری و کوشان عزیز: رسیدگی به نوشته‌های ناتمام خودم را به شما عزیزان واگذار می‌کنم. ساعت یک‌و‌نیم است. خسته‌ام. باید بروم. لطف کنید و نگذارید گم‌و‌گور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمی‌گویم بسوزانید. از هیچ‌کس متنفر نیستم. برای دوست‌داشتن نوشته‌ام. نمی‌خواهم، تنها و خسته ام برای همین می‌روم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانه‌ای تاریک. من غلام خانه‌های روشنم. از خانم دانشور عزیز خداحافظی می‌کنم. چقدر به همه و به من محبت کرده است. چقدر به او احترام می‌گذارم. بانوی رمان بانوی عطوفت و یک هنرمند راست و درست. با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم.»

+ نوشته شده در دو شنبه 27 بهمن 1399برچسب:غزاله علیزاده,همسر,بیژن الهی,نویسنده,شاعر, ساعت 11:54 توسط آزاده یاسینی


گریمور هنرمندِ هزارچهره

 الکسیس استون هنرمندی بریتانیایی است که از شهرتی جهانی برخوردار است. او که بیشتر از ۹۰۰ هزار دنبال کننده در اینستاگرام دارد، با مهارت بالایی که در کار گریم دارد همواره مخاطبان خود را به حیرت واداشته است. این هنرمند خودآموخته قادر است خود را به شکل هر سلبریتی هالیوودی درآورد.

در ادامه تصاویری از گریم‌های تماشایی استون را خواهیم دید.

الکسیس استون

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


آنجلینا جولی

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


جولیا رابرتس

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


جنیفر آنیستون

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


زین ملک

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


مایلی سایرس

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


نیکی میناج

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


ادل

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


هایدی کلوم

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


جنیفر لارنس

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد


کایلی جنر

مرد هنرمندی که خود را به شکل سلبریتی‌های هالیوودی درمی آورد

+ نوشته شده در یک شنبه 26 بهمن 1399برچسب:گریمور هنرمندِ هزارچهره, ساعت 11:23 توسط آزاده یاسینی


بهترین آثار در مسابقه‌ی ویکی دوستدار یادمان‌ها

 بهترین آثار شرکت کنندگان مسابقه عکاسی «ویکی دوستدار یادمان‌ها» معرفی شدند. ویکی دوستدار یادمان‌ها (Wiki Loves Monuments‎) یک مسابقه عکاسی سالانه‌ی بین‌المللی است که هر سال در ماه سپتامبر در سراسر جهان توسط اجتماع ویکی‌پدیا و با کمک ویکی‌مدیا‌های محلی برگزار می‌شود. شرکت کنندگان از آثار تاریخی محلی و مکان‌های میراث فرهنگی در منطقه خود عکس می‌گیرند. هدف از این رویداد برجسته کردن بنا‌های تاریخی کشور‌های شرکت‌کننده با هدف تشویق مردم به ثبت تصاویری از این یادمان‌ها و قرار دادن آن‌ها تحت یک مجوز آزاد است که پس از آن نه تنها در ویکی‌پدیا، بلکه در همه جا توسط همه مورد استفاده قرار گیرد.

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

ویکی دوستدار یادمان‌ها

+ نوشته شده در جمعه 24 بهمن 1399برچسب:بهترین آثار در مسابقه‌ی ویکی دوستدار یادمان‌ها, ساعت 10:50 توسط آزاده یاسینی


گنج قارون؛ شکاف طبقاتی، فردین و کمی هم قِر

 در روزگاری که به غلامرضا تختی پیشنهاد می‌شد که جلوی دوربین برود تا سینمای فارسی از نفوذ و سلطه جهان‌پهلوان بر قلب توده‌ها بهره ببرد، این محمد‌علی فردین بود که با بوسیدن تشک کشتی، مقابل دوربین رفت. عضو تیم ملی کشتی که سابقه نایب‌قهرمانی در مسابقات جهانی استانبول ۱۹۵۷ را نیز در کارنامه داشت، در دورانی ستاره سینما شد که دوست و هم‌تیمی‌اش میان مردم به محبوبیتی افسانه‌ای دست‌یافته‌بود.

 
قهرمان قهرمانان
 
فردین در سال‌هایی به سینما آمد که هنوز کشتی ورزش اول ایران بود؛ سال‌هایی که خیلی‌ها به عشق جهان‌پهلوان، نام پسرانشان را غلامرضا می‌گذاشتند. اندام ورزیده و چهره جذاب فردین که با لبخند، دوست‌داشتنی‌تر هم می‌شد، نایب‌قهرمان سابق جهان را به بازیگر موفق سینمای فارسی تبدیل کرد؛ قهرمان خوش‌قلب و مثبت‌اندیشی که در نهایت با پیروزی خیر بر شر، با محبوبش ازدواج می‌کرد؛ ماجرایی که از همان فیلم اول فردین «چشمه آب حیات» (سیامک یاسمی) آغاز شد. فردین از همان قدم اول با تکیه بر نیت پاکش از پس برادران شرورش برآمد و به مراد دلش رسید.
 
در «فردا روشن است» (سردار ساگر) اگر همسرش را به‌خاطر یک خواننده کاباره رها می‌کرد، در انتهای ماجرا به کانون گرم خانواده بازمی‌گشت. در «بیوه‌های خندان» (نظام فاطمی) نقش جوان مکانیکی را بازی می‌کرد که مورد توجه ۳ زن متمول قرار‌می‌گرفت و در «فریاد نیمه شب» (ساموئل خاچیکیان) در فیلمی جنایی و در شبکه‌ای از توطئه و خیانت، اغواگری‌های پروین غفاری باعث نمی‌شد که به نامزدش خیانت کند. در «دختری فریاد می‌کشد» (خسرو پرویزی) کشتی‌گیری جوانمرد بود که درگیر ماجرایی عاطفی می‌شد.
 
در «گرگ‌های گرسنه» (محمد‌علی فردین، نظام وفایی)، «طلای سفید» (جمشید شیبانی)، «زمین تلخ» (خسرو پرویزی)، «ساحل انتظار» (سیامک یاسمی) و «عشق و انتقام» (محمد‌علی فردین)، گرچه خبری از موفقیت گیشه و محبوبیت افسانه‌ای نبود، ولی فردین با همین فیلم‌ها به‌تدریج برای تماشاگر به چهره‌ای آشنا تبدیل شد و به شهرتی نسبی دست یافت. در «جهنم زیر پای من» (رضا صفایی) در نقش یارقلی جوان روستایی کرد، نشان داد انتخاب خوبی برای بازی در نقش روستایی‌ها نیست و در «انسان‌ها» (مهدی میثاقیه) با وجود تبلیغات و سر‌و‌صدای فراوانی که در ابتدا برایش به راه افتاد، کم‌رمق‌تر از آن بود که مورد‌توجه تماشاگر قرار‌گیرد. در همه این فیلم‌ها فردین قهرمانی خوش‌قلب و بامعرفت است. مثل «دهکده طلایی» (نظام فاطمی) که در نقش معلم سپاه دانش، محبت و معرفتش تنها شامل گلنار، دختر مورد‌علاقه‌اش نمی‌شود و به همه اهالی روستا تسری می‌یابد.
 
سیامک یاسمی
 
«آقای قرن بیستم» (سیامک یاسمی) سکوی پرتاب فردین به جایگاه و موقعیت ستاره‌ای پولساز بود. سینمای موسوم به فردینی و تیپ آشنا و محبوبش که تا سال‌ها، موفقیت گیشه هر فیلمی را تضمین می‌کرد، با نقش داش حبیب در آقای قرن بیستم آغاز شد؛ لمپن سرخوش و با مرامی که شغل مناسبی ندارد و دله‌دزدی می‌کند، ولی از رسیدگی به فقرا هم غافل‌نیست.
 
آشنایی با ستاره (پوران) که دختری پولدار است، جا‌زدن خود به‌عنوان فردی ثروتمند، درافتادن با آدم‌های شروری که قصد بالا کشیدن ثروت ستاره را دارند، شکست آن‌ها و در نهایت ازدواج با دختر پولدار. فردین پس از ۵ سال حضور در سینمای فارسی و بازی در چندین فیلم که هیچ کدام به‌صورت چشمگیری مورد‌توجه قرار‌نگرفته‌بودند، با «آقای قرن بیستم»، در تیپ جوان بامعرفت جنوب شهری جا افتاد؛ فیلمی که برای نخستین بار در آن ایرج (خواجه‌نوری) جای فردین خواند. حالا دیگر فردین بازیگر محبوبی است که توده‌ها او را در نقش آدمی فقیر، اما خوش‌قلب و جوانمرد می‌پذیرند و دوستش دارند.
 
«قهرمان قهرمانان» (سیامک یاسمی) با همین فرمول ساخته شد. فردین این بار در نقش حسن فرفره باز هم با دختری پولدار آشنا می‌شود که عده‌ای بدخواه به ثروت پدرش چشم‌دوخته‌اند؛ دختری که در انتهای فیلم با حسن فرفره ازدواج می‌کند. از قهرمان قهرمانان به‌عنوان مقدمه‌ای بر گنج قارون (سیامک یاسمی) یادشده است؛ فیلمی که با نمایش آن فردین در قامتی فراتر از یک ستاره پولساز ظاهر شد. فردین با گنج قارون شد قهرمان توده‌ها و سلطان قلب‌های طبقه فرودست؛ موقعیت و جایگاهی که تاکنون در مورد هیچ بازیگری در تاریخ سینمای ایران تکرار نشده است.
 
قهرمان قهرمانان
 
علی بی‌غم در گنج قارون به لحاظ تیپ و منش و روحیات از همان ریشه و تبار داش‌حبیب آقای قرن بیستم و حسن فرفره قهرمان قهرمانان بود. تماشاگر سینمای فارسی قهرمان دلخواهش را یافته بود؛ قهرمانی که با او همذات‌پنداری می‌کرد و در زمانه‌ای که فاصله طبقاتی با رشد و توسعه تهران و شهر‌های بزرگ، گسترش می‌یافت، رؤیای شیرین آشتی طبقاتی به‌شدت به مذاقش خوش‌می‌آمد. فردین در نقش علی بی‌غم در واقع ترکیبی از همه آنچه تماشاگر در چند فیلم قبلی‌اش دیده بود را ارائه می‌داد؛ مرد جوانی که خوش‌قلب، بامعرفت و البته فقیر است و نه‌تن‌ها قارون (آرمان) ثروتمند را نجات می‌دهد که با فلسفه عامیانه‌اش مانیفستی صادر‌می‌کند که تا سال‌ها به‌عنوان فرمولی طلایی در سینمای فارسی جواب می‌دهد.
 
از گنج قارون به‌عنوان مهم‌ترین فیلم سینمای عامه‌پسند یادشده و در میان عواملی که به فروش فوق‌العاده و محبوبیت تکرار‌نشدنی‌اش یاری‌رساندند، فردین بیشترین نقش و سهم را ایفا می‌کرد. سینمای فردینی که منتقدان به تحقیر از آن به‌عنوان سینمای آبگوشتی یاد می‌کردند، تماشاگرانی گسترده و ثابت یافت. در میانه‌های دهه ۴۰، مردم قهرمانی را روی پرده سینما طلب می‌کردند که به خواسته‌ها و نیازهایشان پاسخ دهد و چه قهرمانی بهتر از فردین که خوش‌سیما، خوش‌قلب و جوانمرد است و با زور بازو و اندام ورزیده‌اش از پس مصایب برمی‌آید، به مال دنیا بی‌اعتنایی می‌کند و در عین حال ثروتمند و سعادتمند می‌شود؛ قهرمانی که مقابل طبقه ثروتمند کم نمی‌آورد و به نمایندگی از توده‌ها خوشبختی را هم تجربه می‌کند و هم با دوستدارانش به اشتراک می‌گذارد.  
 
قهرمان قهرمانان
 
فردین قهرمان افسانه‌ای توده‌ها شد و شکوه جوانمردی‌اش چشم‌ها را خیره و قلب‌ها را تسخیر کرد. بعد از گنج قارون فردین سلطان قلب‌ها شده بود؛ قهرمان قهرمانانی که ملت شیفته مرام و جذابیت مردانه‌اش بودند.
+ نوشته شده در جمعه 24 بهمن 1399برچسب:گنج قارون,محمد علی فردین, ساعت 10:49 توسط آزاده یاسینی


گزارش یک مرگ؛ خون یک زن در خیابان

 ساعت ۴:۳۰ دقیقه بعد از ظهر دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ خودروی جیپ به شماره ۱۴۱۳ ط ۲۴ که از سمت قلهک به سمت دروس می‌رفت در چهارراه لقمان‌الدوله ادهم دروس چهارراه مرودشت با یک استیشن به شماره ۱۴۲۸ ط ۱۹ متعلق به یک مدرسه خصوصی تصادف کرد.

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

در اثر این تصادف راننده خودروی جیپ که زنی جوان بود سعی کرد، به ماشین مدرسه نخورد، اما منحرف شده و به سمت پیاده‌رو رفت و به ساختمان شماره ۲۲ اصابت کرد و از حرکت ایستاد. اما شدت تصادف آن قدر بود که زمانی که به سمت پیاده‌رو می‌رفت در ماشین باز و خانم راننده از ماشین به بیرون پرت شد و سرش به جدول کنار جوی اصابت کرد. غلامحسین کامیابی راننده استیشن به سرعت بالای‌سر راننده آمد. چهره او را جایی دیده‌بود. فردا که روزنامه‌ها نوشتند، تازه فهمید با چه‌کسی تصادف کرده است؛ «فروغ فرخزاد شاعره معروف در اثر تصادف درگذشت.»

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

اینکه آن روز سرد ابری ۲۴ بهمن‌ماه ۱۳۴۵ در چهارراه لقمان‌الدوله چه اتفاقی افتاد و چطور شد که فروغ فرخزاد، شاعر، منتقد و کارگردان و بازیگر ۳۲‌ساله با سرعت به سمت مرگ رفت، بعد از ۵۴ سال رازی نیمه‌آشکار است که کمتر کسی آن را کشف کرده است؛ رازی شبیه زندگی پرپیچ‌وخم شاعری که قواعد مرسوم شاعران زن را برهم زد و از زنانگی نوشت؛ شاعری که نه فقط «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» که پری دریایی کوچکی بود که دلش را در یک نی‌لبک چوبین می‌نواخت و نمی‌خواست مانند عروسک در میان تور باشد.شاعر زنی که مثل هیچ‌کس نبود.

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

آن روز ظهر فروغ جیپ استودیو گلستان را برداشت و به خانه مادرش در خیابان امیریه، چهارراه گمرک، کوچه خادم آزاد رفت تا هم او و هم حسین پسرخوانده‌اش را ببیند. مادرش برای او خورشت به درست کرده بود. حسین منصوری (پسرخوانده فروغ) بعد‌ها درباره تصادف آن روز گفت: «از هر زمان دیگری گرفته‌تر و خاموش‌تر به چشم می‌آمد. من هر چه منتظر شدم که مثل همیشه با مادرش شوخی کند و با صدای بلند بخندد، بی‌فایده بود. درست مثل آن روز زمستانی، گرفته و خاکستری و غمگین بود». فروغ قبل از رفتن حسین به مدرسه، به او پول داد تا برایش سیگار بخرد. او سیگاری از چهارراه گمرک خرید. فروغ پنج قران پول توجیبی به او داد و او را راهی مدرسه کرد. این آخرین دیدار او با فروغ بود.

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

فروغ بعد از رفتن حسین با مادر خداحافظی کرد و به سمت استودیو گلستان رفت. ابراهیم گلستان در گفتگو با فرزانه میلانی گفته که فروغ به استودیو آمد. او در حال آماده‌سازی فیلمی بود که مشکلی برایش پیش‌آمد؛ مشکلی که در استودیو ایران فیلم باید حل می‌شد. فروغ گفته بود که این فیلم را به آن استودیو می‌برد. ساعتی بعد مستخدم استودیو که همراهش رفته بود سراسیمه می‌آید و می‌گوید که خانم فرخزاد تصادف کرده است. تصادف خیلی سریع اتفاق افتاد. گفته می‌شود که فروغ از دور ماشین مدرسه را دیده که بچه‌ها داخل آن بودند و، چون می‌خواسته به آن ماشین نخورد این اتفاق افتاده است.

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

ابراهیم گلستان یکی از نخستین کسانی است که بالای سر او می‌رسد. فروغ بیهوش بود و از سرش خون می‌رفت. آن‌ها او را برداشته و ابتدا به بیمارستان هدایت که در ۵۰ متری محل تصادف بود می‌برند. اما بیمارستان هدایت به‌خاطر نداشتن بیمه آن‌ها را نمی‌پذیرد و آن‌ها به سرعت به سمت بیمارستان شهدای تجریش که در آن زمان رضا پهلوی نام داشت می‌روند. آنطور که گلستان گفته او در راه نمی‌توانست حرف بزند و به خرخر افتاده بود. دیگر برای هر کاری دیر شده بود. فروغ فرخزاد را به اتاق عمل می‌برند، اما چند دقیقه بعد دکتر اعلام می‌کند که تمام کرده است.

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

۲ روز بعد از تصادف، گواهی دفن او که بر اثر ضربه مغزی فوت کرده بود صادر شد و خانواده در روز ۲۶‌بهمن جنازه را از پزشک قانونی تحویل گرفته و به غسالخانه امامزاده اسماعیل قلهک بردند. در این سال‌ها روایت‌هایی وجود دارد بر این اساس که خانواده فروغ قصد داشتند او را در ابن‌بابویه دفن کنند، اما در نهایت در ظهیرالدوله دفن شد. اما ابراهیم گلستان در مصاحبه با فرزانه میلانی گفته که چنین نبود و از همان زمان مرگ فروغ این تصمیم گرفته شد؛ «فروغ که آن روز مرد من تلفن کردم به مهدی سمعی. گفتم مهدی من می‌خواهم این در ظهیرالدوله دفن بشود. مثل اینکه گفت آق‌اولی رئیس هیأت امنای ظهیرالدوله است؛ من تلفن می‌کنم به او. نیم‌ساعت بعدش هم تلفن کرد گفت بایستی برای این کار پول بدهید.»

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

در آن زمان چند سالی می‌شد که دفن در گورستان‌های داخل شهر با ممنوعیت‌هایی مواجه بود. این ممنوعیت هرچند شامل ظهیرالدوله هم می‌شد، اما در نهایت این تصمیم هیأت‌امنای انجمن اخوت بود که اجازه دفن در آن گورستان را بدهند. گلستان آنطور که خودش می‌گوید ۲۵ هزار تومان برای اجازه دفن فروغ داد.

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

تشییع‌جنازه باشکوهی برای او برگزار شد، هرچند جای ابراهیم گلستان و پرویز شاپور و کامیار پسرش و حسین منصوری پسرخوانده فروغ خالی بود، اما پیکر او با ساعتی تأخیر، آنطور که در گزارش مجله سیاه و سفید نوشته شده، روی دوش چهره‌های شناخته شده‌ای، چون صادق چوبک، جلال آل‌احمد، احمد شاملو، مهدی اخوان‌ثالث، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، نجف دریابندری و احمدرضا احمدی تشییع شد؛ زیر برفی ریز و آرام و در گوری در کنار سکوی آرامگاه ملک‌الشعرای بهار و کمی آن طرف‌تر از گور حسن تقی‌زاده اور ا به خاک سپردند در حالی که صدای توران وزیری‌تبار مادرش در ظهیرالدوله پیچید: «فروغ جان! برخیز. تو برف را دوست داشتی. این هم برف...». همان‌طور که خودش پیش‌بینی کرد درون باغچه دفن شد و سبز شد. روی گورش این شعر نقش بسته است: «من از نهایت شب سخن می‌گویم به سراغ من اگر آمدی‌ای مهربان چراغی بیاور!»

عکس های مراسم خاکسپاری فروغ از یحیی دهقان‌پور

+ نوشته شده در پنج شنبه 23 بهمن 1399برچسب:فروغ فرخزاد, ساعت 20:47 توسط آزاده یاسینی


عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب

 در مطلب امروز، توجه شما را به جالب‌ترین عکس‌های برندگان مسابقه بین المللی زیر آب ۲۰۲۱ جلب می‌کنیم.

عکاس، رنه کاپوزولا از آمریکا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، گالیک هوآرو از نروژ

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، کریستی آندریو از بریتانیا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، یان واده از بریتانیا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، توبیاس فردریش از آلمان

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، ملکولم نیمو از بریتانیا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، اولگ گاپونوک از روسیه

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، مارک کرکلند از بریتانیا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، کریم ایلیا از آمریکا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، کریم ایلیا از آمریکا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، جینگونگ جانگ از چین

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، دیانا فرلی از استرالیا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، جک برتومیر

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، مارتین برون از آمریکا

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب


عکاس، ریوهی ایتو از ژاپن

عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب

+ نوشته شده در چهار شنبه 22 بهمن 1399برچسب:عکس‌های حیرت‌انگیز از دنیای زیرآب, ساعت 12:45 توسط آزاده یاسینی


عکس‌هایی که حتما باید ببینید

 در این مطلب، توجه شما را به جالب‌ترین عکس‌ها از مسابقه بین المللی عکاسی توکیو ۲۰۲۰ جلب می‌کنیم.

عکاس، سباستین کوپلند از آلمان

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


ماریان آتاناسوف از بلغارستان

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


گابریلو میچالیزی از ایتالیا

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


رومین ثی‌یری از فرانسه

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


مارکین ماجکوفسکی از ندرلند (هلند)

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


کلودیا گویدو از ایتالیا

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


لس شارپ از استرالیا

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


اولتا از ژاپن

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


سادلر از آمریکا

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


الا کوروفسکا از کانادا

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


وی فو از کانادا

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


کوهی اوئنو از ژاپن

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


ریچارد لی از هنگ کنگ

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


روبرتو کورینالدزی از ایتالیا

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو


وارتوژ ماتینکو از لهستان

برندگان مسابقه بین‌المللی عکاسی توکیو

+ نوشته شده در دو شنبه 20 بهمن 1399برچسب:عکس‌هایی که حتما باید ببینید, ساعت 13:52 توسط آزاده یاسینی


دروازه کوروش در نزدیکی تخت‌جمشید کشف شد

 هیات مشترک ایرانی ایتالیایی پس از ۱۰ سال و در آخرین فصل از کاوش‌های باستان‌شناسی، موفق شدند اثبات کنند کوروش بنیانگذار حکومت هخامنشی، فرمان ساخت دروازه پردیس پارسه را صادر کرده و این دروازه باشکوه در دوره فرزندش کمبوجیه به بهره‌برداری رسیده است.

 
دروازه کوروش در نزدیکی تخت‌جمشید کشف شد
 
هیات باستان‌شناسی مشترک ایرانی‌ـ‌ایتالیایی به سرپرستی مشترک پی یر فرانچسکو کالیری از دانشگاه بولونیا و علیرضا عسکری چاوردی از دانشگاه شیراز از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ طی ۱۰ فصل کاوش باستان‌شناسی مجموعه اسناد و مدارک گسترده باستان شناسی از این محوطه کشف کردند.
 
دروازه کشف‌شده در محوطه تل آجری واقع در سه کیلومتری شمال‌غرب تختگاه تخت‌جمشید قرار دارد. این دروازه بنایی به ابعاد ۳۰ در ۴۰ متر به ارتفاع تقریبی ۱۲متر بوده است. بنا دارای کریدوری در مرکز بوده که آن را اتاقی مستطیل‌شکل به ابعاد هشت در ۱۲ متر تشکیل می‌داده است و در دورن این اتاق مرکزی چهار صندلی نشیمن وجود داشته است. راهروی مرکزی از دو طرف به سوی پردیس هخامنشی باز می‌شده است.
 
این دروازه از مواد و مصالح خشت و آجر بنا شده است و سرتاسر نمای داخلی و بیرونی آن مزین به آجرهای رنگین بوده است.  بخش پایین و ازاره دیوارها مزین به گل‌های لوتوس، بدنه و نمای دیوارها مزین به انواع پنل‌های رنگین از حیوانات اسطوره‌ای، نمادها و سمبل‌های اعتقادی ایران باستان، هخامنشیان، عیلامیان و اهالی بین‌النهرین بوده است؛ مهم‌تر اینکه در اتاق مرکزی کتیبه‌هایی به خط و نگارش بابلی و عیلامی وجود داشته است.
 
علیرضا عسکری چاوردی، باستان‌شناس و سرپرست ایرانی هیات کاوش تل آجری پارسه در گفت‌وگو با ایرنا عنوان کرد: مجموع اسناد نگارشی، مواد و مصالح ساخت بنا، موتیف‌های به‌کار رفته در تزیین نمای بنا، تاریخ‌گذاری کربن ۱۴ و جنبه‌های تقدس و تشرف به این دروازه نشان می‌دهد که این بنا پس از سال ۵۳۹ قبل از میلاد و به افتخار فتح بابل به دستور کوروش بزرگ ساخته شده است.
 
استاد دانشگاه شیراز افزود: فرزند کوروش بزرگ همزمان با حکومت پدر در شهر بابل به مدت هشت سال فرمانروا بود و در سال ۵۲۹ قبل از میلاد به پادشاهی ایران رسید.
 
دروازه کوروش در نزدیکی تخت‌جمشید کشف شد
 تزیینات دروازه کوروش
 
وی با اشاره به اینکه کوروش هخامنشی به دلیل اهمیت مذهبی و فتح مهمترین شهر دنیای باستان، بابل، دستور ساخت این دروازه را صادر کرده است، ادامه داد: کمبوجیه فرزندش، به دلیل علاقه به شهر بابل، آشنایی دیرینه با بابلی‌ها و پیوند فرهنگی جهان باستان کار ساخت مجموعه بزرگ معماری شهر پارسه به سبک معماری بابلی را ادامه داد و در دوره وی دروازه پردیس شهر پارسه در بخش فیروزی این شهر به بهره برداری رسید.
 
به گفته عسکری‌چاوردی تلاش هیات باستان شناسی بر تبدیل این محوطه به سایت موزه قابل بازدید برای عموم است و به همین دلیل اقدامات حفاظتی گسترده ای از طرف وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به ویژه پایگاه میراث جهانی تخت جمشید و موسسه ایزمئو ایتالیا برای حفاظت از سازه های خشتی و آجرهای لعاب دار این دروازه فراهم شده است. برنامه کاوش و ساماندهی این محوطه مهم باستانی تا پایان سال ۱۳۹۹ ادامه دارد.  
 
دروازه کوروش در نزدیکی تخت‌جمشید کشف شد
 نحوه قرارگیری دروازه کوروش
 
مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید نیز از انجام مراحل مختلف کاوش های باستان شناسی توسط هیات مشترک ایرانی ایتالیایی در تل آجری سخن گفت و افزود: فصل دهم کاوش در محوطه تل آجری در آذرماه سال جاری کلید خورد و در تکمیل کاوش های فصول پیشین، با هدف ساماندهی و آماده سازی محوطه و عرضه شواهد ارزشمند تاریخی آن به بازدیدکنندگان مجموعه تا کنون نیز ادامه دارد.
 
حمید فدایی این کاوش را اقدامی مشترک با همکاران بین المللی در حوزه باستان شناسی با هدف بهره برداری و معرفی این محوطه، بناها و آثار تاریخی منحصربفرد دوران هخامنشی به گردشگران و شهروندان دانست و در این زمینه افزود: با توجه به پیشرفت همزمان عملیات اجرای سقف حفاظتی بر روی این محوطه تاریخی، امید می رود که در آینده نزدیک این محوطه به عنوان یک "سایت موزه" مهم بتواند به عموم بازدیدکنندگان پارسه عرضه میشود.
 
مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید با تاکید بر اینکه حفاظت و توسعه مراحل مختلف بهره برداری از این محدوده تاریخی گامی مهم در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری کشور محسوب می شود، بیان کرد: این محوطه تاریخی در نزدیکی تخت جمشید شواهد مهمی و ارزشمندی از شهر پارسه را در خود جای داده است و به جهت ارایه درکی ملموس از گستره پایتخت هخامنشیان، می تواند در توسعه گردشگری منطقه گام مهمی تلقی خواهد شد.
 
تُل آجری دروازه‌ای است که پیش از تخت‌جمشید و برای کاخ فیروزی که امروز به طور کامل تخریب شده، در محوطه شهر باستانی پارسه ساخته شده‌است. بنایی که در ۳ کیلومتری تخت‌جمشید واقع شده اما قدیمی‌تر از تخت‌گاه (مجموعهٔ تخت جمشید) ساخته شده‌است. 
 
در فصل های گذشته، عملیات باستان شناسی در منطقه تل آجری، چندین اثر و بناهای تاریخی، دارای آجرهای لعاب دار با تصاویری از اسطوره های ایران که قابل مقایسه با بین النهرین و شوش است، کشف شد.
 
محوطه تاریخی تل‌ آجری در نزدیکی تخت‌ جمشید قرار دارد و یکی از بناهای متعلق به دوران هخامنشیان است که به ثبت ملی رسیده و به‌ لحاظ ارزش ‌های تاریخی و هویت محتوایی، میراثی ارزشمند است.
 
بناهایی که در این محوطه کشف شده به احتمال زیاد پیش از بنای تختگاه تخت جمشید ساخته شده و در واقع کشفیات اخیر، خلاء های تاریخی شهر پارسه به ویژه در دوره حکومت کوروش و کمبوجیه و پیش از به قدرت رسیدن داریوش هخامنشی در سال ۵۲۱ پیش از میلاد را پر می کند.بنای تاریخی تخت جمشید حدود ۵۵ کیلومتری شمال شیراز در محدوده شهرستان مرودشت واقع شده است.
+ نوشته شده در دو شنبه 20 بهمن 1399برچسب:دروازه کوروش در نزدیکی تخت‌جمشید کشف شد, ساعت 13:51 توسط آزاده یاسینی